تحلیل برای ترید


۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید

تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.

تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت تحلیل برای ترید هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمی‌کنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.

۱ تنها یک بازه زمانی وجود ندارد

وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازه‌های زمانی بلند مدت تر هستند و از بازه‌های بلند مدت تر متاثر می‌شوند.

این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.

در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.

در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت می‌کنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.

در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدت‌تر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.

۲ خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گسترده‌ای هستند

زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی‌ عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحی‌ای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.

بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیه‌ای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.

۳ نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است

بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.

آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.

شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.

به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمی‌بینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.

۴ اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمی‌توانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.

هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.

در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.

۵ خودداری از رویکرد یک بعدی

انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.

بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.

وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.

تحلیل مولتی تایم چیست؟ | چگونه به صورت مولتی تایم ترید کنیم؟

آن طور که به نظر می‌رسد هم پیچیده نیست. اکنون که دبیرستانتان را تمام کرده‌اید زمان آن است که مدرک ارشدتان را بگیرید.

86 1

تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم، فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت آن در چهارچوب‌های تحلیل برای ترید زمانی متفاوت است.

به خاطر داشته باشید که یک جفت ارز در چندین چهارچوب زمانی وجود دارد مانند روزانه، ساعتی، ۱۵ دقیقه‌ای و حتی یک دقیقه‌ای. استفاده هم زمان از این تایم فریم‌ها را مولتی تایم می‌گوییم.

این به این معناست که معامله‌گران مختلف می‌توانند نسبت به این مساله که یک جفت ارز چطور معامله می‌شود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم کاملاً صحیح هستند.

برای مثال ممکن است فوبی (Phoebe) مشاهده کند که EUR / USD در نمودار چهار ساعته سیری نزولی دارد. اما سام (Sam) در نمودار پنج دقیقه‌ای معامله می‌کند و می‌بیند که رنج این جفت ارز فقط بالا و پایین می‌رود و هر دو نیز ممکن است برداشت‌های درستی داشته باشند.

همانطور که می‌بینید، این امر یک مساله مطرح می‌کند. گاهی با نگاه به نمودار چهار ساعته، معاملات پیچیده می‌شوند، مثلاً یک سیگنال فروش می‌بینید، سپس روی تایم فریم یک ساعته می‌روید و می‌بینید که قیمت‌ها رفته رفته افزایش می‌یابند.

در این شرایط چه باید بکنید؟

کارتان را با چهارچوب زمانی دنبال کنید، سیگنال را بگیرید و دیگر چهارچوب زمانی را رها کنید؟

شیر یا خط بیاندازید که آیا باید خرید کنید یا فروش؟

خوشبختانه ما قرار نیست بگذاریم بدون آگاهی از نحوه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم مدرک بگیرید.

نخست سعی می‌کنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه چهارچوب زمانی تمرکز کنید. هر معامله‌گری باید در چهارچوب زمانی خاصی که با شخصیت‌اش سازگار است معامله کند (در بخش‌های بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد).

دوم این که به شما می‌آموزیم که چطور باید به بررسی چهارچوب‌های زمانی مختلف مولتی تایم یک جفت ارز بپردازید تا بتوانید تصمیمات بهتر و آگاهانه‌تری اتخاذ کنید.

در کدام بازه زمانی معامله کنم؟

یکی از دلایلی که معامله‌گران نوپا، آنطور که باید سود نمی‌کنند آن است که در چهارچوب زمانی نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می‌کنند.

معامله گران جدید می‌خواهند سریع پولدار شوند از این رو کارشان را با چهارچوب‌های زمانی کوتاه مثل یک دقیقه‌ای یا پنج دقیقه‌ای آغاز می‌کنند. در نهایت معامله ناامیدشان می‌کند چراکه این چهارچوب‌های زمانی با شخصیتشان سازگار نیست.

86 2

برخی از معامله‌گران با معامله در نمودارهای یک ساعته احساس بهتری دارند.

این چهارچوب زمانی نه زیاد طولانی است نه زیاد کوتاه.در این تایم سیگنال‌های معامله کمتر هستند. معامله در این چهارچوب زمانی زمان بیشتری برای تحلیل بازار بدست می‌دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی‌رود.

86 3

از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچ‌گاه و به هیچ وجه در چهارچوب زمانی یک ساعته معامله نمی‌کند.

این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالاً فکر می‌کند که نمی‌تواند تا پیش از ورود به یک معامله دوام بیاورد. بنابراین معامله در نمودار ۱۰ دقیقه‌ای را ترجیح می‌دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای استراتژی‌اش زمان کافی دارد (البته نه خیلی زیاد).

یکی دیگر از دوستان این تصور را داشت که معامله‌گران چطور در نمودار یک ساعته معامله می‌کنند. او معتقد است این نمودار بسیار سریع است. از این رو فقط با نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه کار می‌کند.

حالا احتمالاً می‌پرسید پس چه چهارچوب زمانی مناسب شماست. در ادامه بیشتر به مولتی تایم می‌پردازیم.

اگر توجه کرده باشید، این بستگی به شخصیت شما دارد. باید با چهارچوب زمانی که در آن معامله می‌کنید احساس راحتی کنید.

وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چراکه پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است.

زمانی که معامله‌ای را آغاز کردیم، نمی‌توانیم به یک چهارچوب زمانی پایبند بمانیم.

کار را با نمودار ۱۵ دقیقه‌ای آغاز می‌کنیم.

سپس نمودار ۵ دقیقه‌ای.

سپس نمودار یک ساعته، روزانه و چهار ساعته را امتحان می‌کنیم.

این برای تمام معامله‌گران نوپا امری طبیعی است تا آن که ناحیه آسایش خود را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می‌کنیم با استفاده از چهارچوب‌های زمانی مختلف یا مولتی تایم ، معامله آزمایشی کنید تا ببینید کدام چهارچوب بهتر با شخصیتتان سازگار است.

تقسیم بندی بازه زمانی

درست مثل هر چیز دیگری در زندگی، همه چیز بستگی به شما دارد.

آیا می‌خواهید مراحل آهسته پیش روند و برای هر معامله زمانی را سپری کنید؟ در این شرایط ممکن است برای معامله در چهارچوب‌های زمانی طولانی‌تر مناسب باشید.

یا شاید هیجان، سرعت و اقدامات سریع را دوست دارید؟ اگر این چنین است باید نمودارهای پنج دقیقه‌ای را دنبال کنید.

در نمودار زیر به برخی از چهارچوب‌های زمانی پایه‌ای و تفاوت‌های میان آنها اشاره کرده‌ایم.

مولتی تایم

87 2

همچنین باید میزان سرمایه‌ای که برای معامله در دست دارید را هم مد نظر داشته باشید.

چهارچوب‌های زمانی کوتاه‌تر این امکان را به شما می‌دهند تا از حاشیه سود بهتر استفاده کنید و ضرر و زیان کمتری متحمل شوید.

چهارچوب‌های زمانی طولانی‌تر مستلزم توقف بیشتر ضرر و زیان و حساب بزرگتر هستند تا بتوانید بدون نیاز به درخواست افزایش موجودی، نوسانات بازار را کنترل کنید.

مهم‌ترین مساله ای که باید به خاطر داشته باشید آن است که هر چهارچوب زمانی که برای معامله انتخاب می‌کنید باید با شخصیتتان سازگار باشد.

به این دلیل است که ما معامله در چندین چهارچوب زمانی را به شما پیشنهاد می‌کنیم، تا بتوانید ناحیه آسایش‌تان را پیدا کنید. این امر به شما کمک می‌کند تا مناسب‌ترین چهار چوبی که می‌توانید بر اساس آن بهترین تصمیم تجاری‌تان را اتخاذ کنید را انتخاب کنید.

وقتی در نهایت در خصوص چهارچوب زمانی مورد نظرتان تصمیم می‌گیرید، سرگرمی شروع می‌شود و این زمانی است که شروع به بررسی چهارچوب‌های زمانی چندگانه می‌کنید تا بتوانید بازار را تحلیل کنید.

چگونه در مولتی تایم خرید و فروش انجام دهیم؟

پیش از توضیح نحوه تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه برای معامله فارکس، احساس کردیم لازم است به این مساله اشاره کنیم که چرا باید به بررسی چهارچوب‌های زمانی مختلف بپردازیم.

در نهایت این که آیا تحلیل فقط یک نمودار به اندازه کافی دشوار نیست؟

اکنون برای نشان دادن این که چرا باید به چهارچوب‌های زمانی مختلف توجه کنید و برای بررسی آنها تلاش مضاعف داشته باشید، بازی موسوم به “Long or Short “(خرید یا فروش) را انجام می‌دهیم.

قواعد این بازی بسیار آسان است. به نموداری نگاه می‌کنید و تصمیم می‌گیرد که باید خرید داشته باشید یا فروش.

به نمودار ده دقیقه‌ای GBP / USD در تاریخ یک جولای ۲۰۱۰ در ساعت 8: 00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیاندازید. به طور متوسط ۲۰۰ نوسان داشته‌ایم که به نظر می‌رسد به صورت سقوط قیمت‌ها ادامه می‌یابد.

با آزمایش سقوط قیمت‌ها و شکل‌گیری یک کندل شمعی دوجی، این گونه به نظر می‌رسد که فروش مناسب‌تر است.

ما برای این پرسش پاسخ بله در نظر می‌گیریم.

87 3

اما ببینید که بعد چه اتفاقی می افتد؟

جفت ارز بالاتر از نقطه سقوط قیمت‌ها بسته می‌شود و ۲۰۰ پیپ دیگر افزایش می‌یابد.

87 4

بگذارید به نمودار یک ساعته برویم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است…..

اگر نمودار یک ساعته را پیگیری می‌کردید، متوجه می‌شدید که این جفت ارز واقعاً در کف کانال صعودی است.

مساله دیگر این که یک نمودار شمعی دوجی هم روی خط تعادل شکل گرفته است! یک سیگنال روشن برای خرید!

کانال صعودی در نمودار چهارساعته شفاف‌تر بوده است.

111111111111111111

اگر ابتدا به این نمودار نگاه کرده بودید، آیا هنگام معامله در نمودار ده دقیقه‌ای فروش را انتخاب میکردید؟!

تمام نمودارها اطلاعات مشابهی را در چهارچوب‌های زمانی مختلف نشان می‌دادند.

شاید اکنون بیشتر با مفهوم مولتی تایم آشنا شده باشد.

ما هیچگاه نمی‌توانستیم درک کنیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر می‌آید ناگهان شرایط برعکس می‌شود. هیچ گاه برای این که ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، به ذهنمان خطور نمی‌کند که به یک چهارچوب زمانی طولانی‌تر هم نگاهی بیاندازیم.

در واقع فراگیری این مساله لازم است که هرچه چهارچوب زمانی بلندتر باشد احتمال تداوم حرکت قیمت از اعتبار بالاتری برخوردار می‌شود و از نوسانات اضافی در امان می‌مانیم.

معامله با استفاده از چند چهارچوب زمانی یا مولتی تایم در مقایسه با یک چهارچوب، احتمالاً ما را از انجام معاملات زیان آور‌تر دور می‌سازد. و این امکان به شما داده می‌شود تا یک معامله را به مدت طولانی‌تری ادامه دهید چرا که می‌دانید در برابر این تصویر بزرگ در کجا ایستاده‌اید.

اغلب تازه کارها فقط به تحلیل برای ترید یک چهارچوب زمانی اکتفا می‌کنند. یک چهارچوب زمانی واحد را انتخاب کرده و مقیاس‌هایشان را به کار می‌بندند و از سایر چهارچوب‌های زمانی غافل می‌مانند.

مساله این است که یک روند جدید بر آمده از یک چهارچوب زمانی دیگر اغلب به معامله‌گرهایی صدمه می‌زند که نگاهی به این تصویر بزرگ ندارند.

ترکیب بازه‌های زمانی

88 1

در اینجا چهارچوب چندگانه یا میان زمانی تحلیل می‌شود و به شما نحوه ماندن در چهارچوب زمانی مورد نظرتان را آموزش می‌دهیم و به بررسی این نمودارها از فواصل نزدیک و دور می‌پردازیم تا بتوانید بهترین را انتخاب را داشته باشید.

اول از همه، نگاهی گسترده به آنچه که در حال رخ‌ دادن است بیاندازید.

سعی نکنید تصویر را زیادی کوچک کنید بلکه بیشتر در حالت بزرگنمایی قرار دهید.

باید به خاطر بسپارید که برای آن که روندی در یک چهارچوب زمانی طولانی‌تر پیش برود زمان بیشتری داشته است، به این معنا که جفت ارز برای ایجاد تغییر، نوسانات بیشتری در بازار ایجاد خواهد کرد. سطح سقوط و جهش قیمت‌ها هم در چهارچوب‌های زمانی طولانی‌تر اهمیت بیشتری می‌یابند.

کارتان را با انتخاب چهارچوب زمانی دلخواه‌تان آغاز کنید و سپس به سوی چهارچوب زمانی بعدی حرکت کنید.

در این شرایط می‌توانید برای خرید یا فروش بر مبنای رنج یا روند بازار تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنید. سپس برای اتخاذ تصمیمات تاکتیکی مربوط به نقطه ورود و خروج (توقف ضرر و زیان و رسیدن به سود هدف) به چهارچوب زمانی دلخواه‌تان یا حتی پایین‌تر از آن باز گردید.

از این رو این احتمالاً یکی از بهترین روش‌های استفاده از تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه است؛ به این معنا که می‌توانید برای یافتن نقاط ورود و خروج بهتر از نزدیک به بررسی شرایط بپردازید. با افزودن زمان به تحلیل‌تان، می‌توانید از سایر معامله‌گران کوته فکری که فقط به ارزیابی یک چهارچوب زمانی می‌پردازند، پیشی بگیرید.

آیا تمام این مسائل را درک کردید؟ خب، اگر پاسختان منفی است نگران نباشید، در این بخش به مثالی اشاره می‌کنیم که این مسائل را برایتان شفاف‌تر خواهد کرد.

یک معامله گر را تصور کنید. پس از چند معامله آزمایشی، در می‌یابد که بیشتر به معامله جفت ارز EUR/ USD تمایل دارد و احساس می‌کند که با نگاه به نمودار یک ساعته احساس بهتری دارد. او فکر می‌کند که نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای بسیار سریع و نمودارهای ۴ ساعته بسیار طولانی هستند و این که او به خواب هم نیاز دارد.

اولین کاری که او انجام می‌دهد بررسی نمودار چهار ساعته EUR / USD است. این روش به او کمک می‌کند تا روند کلی را مشخص کند.

88 2

او به وضوح می‌بیند که این جفت ارز روند صعودی دارد.

همین مساله این نشانه را به او می‌دهد که باید فقط به دنبال سیگنال‌های خرید باشد. سپس، این روند به دوست او تبدیل می‌شود، درست است؟ او نمی‌خواهد که در یک مسیر غلط قرار گیرد .

اکنون تمرکزش را مجدداً به چهارچوب تحلیل برای ترید زمانی ترجیحی‌اش معطوف می‌کند (چهارچوب یک ساعته) تا بتواند هر نقطه ورودی را مشخص کند. او همچنین تصمیم می‌گیرد تا از اسیلاتور استوکستیک نیز استفاده کند.

88 3

زمانی که به نمودار یک ساعته باز می‌گردد، می‌بیند که یک کندل شمعی دوجی شکل گرفته است و اسیلاتور از شرایط فروش بیش از اندازه گذشته است.

اما او هنوز مطمئن نیست. او می‌خواهد مطمئن شود که نقطه ورود واقعاً خوبی داشته باشد. بنابراین به نمودار ۱۵ دقیقه‌ای مراجعه می‌کند تا ببیند می‌تواند ورود بهتری داشته باشد و تأییدیه بهتری بگیرید.

88 4

بنابراین معامله گر ما به نمودار ۱۵ دقیقه‌ای چشم می‌دوزد و می‌بیند که خط روند با قدرت تداوم می‌یابد. در واقع در این چهار چوب، نه تنها خط روند بلکه اسیلاتور هم شرایط فروش بیش از اندازه را نشان می‌دهد.

او در می‌یابد که بهترین زمان برای ورود و خرید است. بگذارید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.

88 5

روند صعودی ادامه می‌یابد و EUR / USD به افزایش خود ادامه می‌دهد. اکنون قدرت مولتی تایم فریم را مشاهده کردید.

88 6

ما از سه چهارچوب زمانی یا مولتی تایم استفاده می‌کنیم. احساس ما بر این است که این رویکرد انعطاف پذیری بیشتری ایجاد می‌کند و از این طریق می‌توانیم روندهای بلند، میان و کوتاه مدت را کشف کنیم.

بزرگ‌ترین چهارچوب زمانی که در آن به بررسی روند اصلی‌مان می‌پردازیم به ما تصویر بزرگی از جفت ارزی را نشان می‌دهد که می‌خواهیم با آن معامله کنیم.

چهارچوب زمانی بعدی چهار چوبی است که معمولاً به آن توجه می‌کنید و به ما سیگنال‌های خرید میان مدت یا گرایش‌های خرید می‌دهد.

کوچک‌ترین چهارچوب زمانی روند کوتاه مدت را نشان می‌دهد و به ما کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج خوبی بیابیم.

از آنجایی که میان این چهارچوب‌ها اختلاف زمانی به اندازه کافی وجود دارد، برای مشاهده اختلاف موجود در این حرکت می‌توانید از هر چهارچوب زمانی استفاده کنید.

برای مثال می‌توانید از چهارچوب‌های زیر به عنوان مولتی تایم استفاده کنید:

  • یک دقیقه‌ای، ۵ دقیقه‌ای، و ۳۰ دقیقه‌ای
  • ۵ دقیقه‌ای، ۳۰ دقیقه‌ای، و ۴ ساعتی
  • ۱۵ دقیقه‌ای، ۱ ساعته و چهار ساعته
  • یک ساعته، ۴ ساعته، و روزانه
  • ۴ ساعته، روزانه، و هفتگی و…

همانطور که در بالا می‌بینید سعی کنید از تایم فریم‌هایی برای مولتی تایم استفاده کنید که به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند.

توجه داشته باشید که استفاده از مولتی تام همیشه به شما دید بهتری از نمودار را می‌دهد.

نقش پرایس اکشن در ارزدیجیتال چیست؟

واژگان تحلیل تکنیکال

پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ می نماید.

این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در تحلیل برای ترید سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)

در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود. بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.

نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.

در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که حرکت قیمت (Price Action) چیزی نیست جز تجسم و عینیت یافتن انتظارت بازیگران آن بازار.

اعلام اطلاعات اقتصادی دوره ائی مانند اعلام شاخصها، تغییر و تحولات سیاسی و رخدادن حوادث طبیعی مانند سیل، جنگ، زلزله و…، گرچه مانند کاتالیزو حرکت قیمت را تسریع می کند اما برای اینکه در بازار تریدر موفقی باشید نیاز به تحلیل آنها ندارید. که البته دلیل آن بسیار واضح است زیرا اینگونه رخداد ها در نهایت بر روی قیمت تاثیر گذار خواهند بود.

از آنجائیکه نمودار قیمت بازتابی از تمام متغیرهای تاثیر گذار بر حرکت قیمت در پریود زمانی داده شده می باشد، استفاده از اندیکاتور های تاخیری مانند استوکاستیک، مکدی،آر اس آی و … فقط از دست دادن زمان خواهد بود.

حرکت قیمت (Price Action) تمام سیگنالهائی را که شما برای داشتن یک سیستم موفق و سود ده نیاز دارید ، به شما خواهد داد. این سیگنالها توسط استراتژی های ترید پرایس اکش صادر می شوند و به تریدر تصویری از حرکت قیمت (آنچه تا کنون رخ داده است) و کمک به پیش بینی آینده قیمت با دقت بالا می نماید.

چارت ساده در برابر چارت شلوغ مملو از اندیکاتور

برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید. در چارت اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.

پرایس اکشن

z2

نکته حائز اهمیت اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده و این باعث می شود توجه تریدر به حرکت خالص قیمت کمتر شود. بنابراین نه تنها فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت اختصاص می یابد بلکه توجه شما آنطور که باید و شاید بطور کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز تحلیل برای ترید نمی شود.

اگر به هر دو چارت با دقت نگاه کرده و بخواهید یکی را برای تحلیل و ترید آسانتر انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟

تمام اندیکاتور های چارت پائینی و در حقیقت تمامی اندیکاتور ها بر پایه حرکت قیمت قرار دارند. به عبارت دیگر هر با که تریدر اندیکاتور جدیدی به چارت خود اضافه می کند،یک متغییر جدید به مجموعه متغییر های خود اضافه کرده است که علاوه بر آنکه سبب تحلیل و پیش بینی بهتر قیمت نخواهد شد بلکه سردرگمی بیشتر تریدر را نیز به همراه خواهد داشت.

مثالهائی از استراتژیهای پرایس اکشنی مورد علاقه من

توجه داشته باشد که چارت زیر به گونه ای انتخاب شده که سیگنالهای اشتباه (fail) نیز در آن وجود دارد. زیرا قرار بر این نیست که استراتژی تمام موقعیت های بازار را درست پیش بینی کند. و صدور سیگنالهای اشتباه ، توسط بهترین استراتژی ها نیز اجتناب ناپزیر است. بنابراین هدف من در نظر گرفتن مطمئن ترین و واقعی ترین حالت است.

پرایس اکشن

چگونه روند بازار را تشخیص دهیم

یکی از اولین مراحل یاد گیری ترید با پرایس اکشن عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج. استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارا می باشد. و اگر بخواهید از این بازار پول بیرون بکشید، مجبور هستید آنرا بخوبی فرا بگیرید.

نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از حرکت مارکت برای تعیین روند استفاده می کنیم.

مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره های High های بالاتر و Low های بالاتر تشکیل شود. (HH,Hl) و مارکت نزولی خوانده می شود اگر High های پایین تر و Low های پائئن تری در آن تشکیل شود (LH,LL) .

در تصویر زیر بخوبی روند صعودی ملاحظه میگردد.

پرایس اکشن

در تصویر زیر نیز روند نزولی در بازار (High های پایین تر و Low های پایین تر) بخوبی مشخص است.

z5

بازار روند دار در مقابل بازار رنج

همانگونه که قبلآ کفته شد، پرایس اکشن یا ترید بر مبنای آنالیز پرایس اکشن، عبارتست از آنالیز حرکت قیمت بر حسب زمان.

نتیجه حاصل از این آنالیز به ما خواهد گفت که آیا بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.

پس با یک انالیز ساده پرایس اکشن می توان فهمید بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.

با مثالهای بالا نشان دادیم که چگونه می توان فهمید بازار در حالت روند دار قرار دارد. حال خیلی ساده بازاری که داری روند نباشد (یعنی قانون HH,HL در روند صعودی و قانون LH,LL در روند نزولی در ان صدق نکند) بازار بدون روند و یا همام بازار رنج خواهد بود.

در نمودار دقت کنید که چگونه ناحیه رنج پرایس اکشنی، مابین سطوح حمایت و مقاومت در حال نوسان است. در این ناحیه قانون HH,HL و نیز قانون LH,LL وجود ندارد و ما در تحلیل برای ترید یک ناحیه رنج قرار داریم.

مثال زیر نشان می دهد که چگونه بازار از یک ناحیه رنج به یک ناحیه با ترند صعودی وارد می شود.

z6

با استراتژی های ترید پرایس اکشنی چگونه در بازار ترید کنیم

حال می خواهیم ببینیم چگونه میتوان با استفاده از پرایس اکشن در فارکس ترید کرد.

همانگونه که بارها تکرار شده است، طبیعت بازیگران بازار و نخوه واکنش آنها به متغیر های کلان اقتصادی، باعث می شود که حرکت قیمت در الگوهای مشخصی تمایل به تکرار خودش داشته باشد.

این الگوها به نام استراتژی های ترید پرایس اکشن شناخته می شوند.که هر استراتژی به روشهای مختلفی استفاده می شود.

این الگوهای برگشت قیمت یا حرکت قیمت نمایانگر هیجانات بازار هستند که ممکن است معرف ادامه دار بودن روند و یا تغییر جهت ان می باشند. به زبان عامیانه، با یادگیری الگو های لحظهائی پرایس اکشن، میتوانید به همراه قیمت به مکان بعدی که قیمت به آنجا حرکت خواهد کرد بروید.

اولین چیزی که در پرایس اکشن میبایست بیاموزید آنست که از شر هر چیز زائد بر روی چارت خود از جمل هر گونه اندیکاتور، اکسپرت و … خلاص شوید و تنها میله های قیمت را بر روی نمودار خود داشته باشید.

من ترجیح می دهم از نموارر های کندل استیک استفاده کنم زیرا احساس می کنم کندل استیک ها اطلاعات بازار را بطور دینامیکی و موثر بر روی نمودار منتقل می کنند.

به نظر من چارت های سیاه و سفید (همانگونه که در شکل زیر نشان داده شده اند) بهترین هستند .

پس از آنکه تمام اندیکاتور ها و متغییر های غیر ضروری را از روی چارت خود پاک کردید، میتوانید شروع به ترسیم سطوح کلیدی نموده و سپس در به دنبال یافتن الگوهای پرایس اکشن در نمودار خود بگردید.

در تصویر زیر مثالهائی از سطوح کلیدی حمایت و مقاومت در این نمودار ترسیم شده است.

پرایس اکشن

چگونه با استفاده از تلاقی نقاط در پرایس اکشن معامله کنیم.

مرجل مهم بعدی در ترید فارکس با استفاده از پرایش اکشن عبارتست از ترسم سطوح کلیدی نمودار و جستجوی برای یافتن نقاط متلاقی جهت استفاده از آنها برای ترید.

در نمودار زیر به وضوح یک سطح حمایت و ریتریس فیبوناچی ۵۰% و پین بار در جفت ارز USDJPY ، در یک نقطه با یکدیگر متلاقی شده اند. این تلاقی سه گانه باعث شده تا قیمت به مقدار زیادی به سمت بالا صعود تحلیل برای ترید کند.

پرایس اکشن

تمام متغییر های اقتصادی باعث حرکت قیمت می شوندکه در نمودار قیمت به راحتی دیده می شوند. بنابراین تاثیری که اخبار فاندامنتال بر روی قیمت می گذارند (اعلام شاخصهای اقتصادی دوره ای، حوادث و تحولات سیاسی و حوادث غیر مترقبه مانند جنگ و بلایای طبیعی) تاثیر خود بر حرکت قیمت نشان داده و براحتی توسط نمدار قیمت قابل مشاهده است.

بنابراین بجای تجزیه و تحلیل میلیون ها متغییر اقتصادی در هر روز (که البته اگر تعدای زیادی تریدر با هم تلاش کنند باز هم غیر ممکن است) شما کافیست پرایس اکشن را یاد بگیرید.زیرا این روش معامله شما را قادر می سازد تا بازار را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از تمام متغییر های بازار خیلی ساده با استفاده از پرایس اکشن نسبت به انجام معامله خود اقدام نمائید. زیرا تمام این متغییر ها نمودار حرکت قیمت لحاظ شده اند.

نکته آخر

امیدوارم این مقدمه که در مورد ترید با پرایس اکشن گفته شد، به روشن کردن این مسیر به شما کمک کرده باشد.

اصلآ مهم نیست که شما با چه سیستم و استراتژی به ترید می پردارید. درک مبانی پرایس اکشن می تواند از شما یک تریدر بهتری بسارد.

اگر شما نیر مانند من سادگی را دوست دارید و می خواهید یک تریدری باشید که صرفآ با پرایس اکشن ترید می کند، پس در قدم اول تمام متغییر های غیر ضروری را را از روی چارت خود پاک کنید.

بازارهای مالی

ویلیام فیدر " یکی از خنده دارترین چیزها در بازار سهام ، این است که هروقت یک نفر اقدام به فروش می کند ، دیگری خریدار است و هردو نیز خودرا زیرک می دانند. " تحلیل گری با تریدری فرق

تحلیل طلای آبشده

تحلیل دلار

تحلیل سکه طلا

تحلیل طلای جهانی

تحلیل آتی سکه طلا

بازارهای جهانی

روانشناسی بازار

عنوان پاسخ بازدید توسط
تحلیل و سیگنالهای دلار بریال 6 68 admin
تحلیل و سیگنالهای سگه طلا 8 57 admin
تحلیل و سیگنالهای طلای ابشده 7 43 admin
تحلیل و سیگنالهای فارکس 1 31 admin
تالار اول نبض بازار 38 126 admin

تفاوت تحلیل گری و تریدر

ویلیام فیدر

" یکی از خنده دارترین چیزها در بازار سهام ، این است که هروقت یک نفر اقدام به فروش می کند ، دیگری خریدار است و هردو نیز خودرا زیرک می دانند. "

تحلیل گری با تریدری فرق دارد. تحلیل گر خوب الزاما تریدر خوبی نخواهد بود. نکته اش می دانید در چیست ؟

نکته اش آنست که تحلیل گر همه جوانب را می گوید لذا همیشه راست می گوید. ولی تریدر سوار موج میشود . موجی که اگر در اندازه گیری عمق و سرعت و ارتفاع آن اشتباه کند ممکن است در دریا غرق شود. به شناگر بودن خود غره نشوید که دریا هزار بازی دارد.

درانجام معاملات در بازارهای مالی 4 ستون داریم :

1. سیستم معاملاتی

2. مدیریت سرمایه

3. روانشناختی بازار

4. روانشناسی تریدر

این چهارستون ، پایه های چهارپایه ای است که باید با آرامش برروی آن نشست و با حذف یکی ازآنها هرچند 3 پایه ای را تشکیل میدهد که امکان جلوس برآن وجود دارد ولی امنیت کافی را ندارد و هر لحظه امکان سرنگون شدن 3پایه وجود دارد بخصوص اگر فاصله بین پایه ها دقیق تنظیم نشده باشد.

درمورد تک تک موارد فوق به تدریج صحبت خواهیم داشت ولی فعلا به تفاوتهای تحلیل گری با تریدری می پردازیم.

دریک متن تحلیلی جامع هم اهداف قیمتی در صعود و هم در نزول وهم احتمال رخ دادن هریک و هم احتمال رخ ندادن و شرایط لازم برای هردو قید میشود. باتوجه به ظرایف کلامی در نوشته های یک تحلیل و نیز ذهنیت افراد مطالعه کننده – که عمدتا دنبال تاییدی بر موقعیت خود هستند – عموما تحلیل گر همیشه درست خواهد گفت مگر آنکه تنها یک جهت را بصورت قاطع اعلام کرده باشد که آنهم تحلیل نیست ، بلکه سیگنال و پیش بینی است.

اعلام روند صعود یا نزول تنها در یک جهت ، تحلیل نیست بلکه پیش بینی است. و طبیعی است که هر پیش بینی میتواند اشتباه باشد. ولی درتحلیل جامع هردو طرف ولی باشرایط لازم برای رخ دادن و نیز احتمال آنها بیان میشود ولذا هر اتفاقی بیفتد تحلیلگر درست گفته است و کلام معروف " همانطور که پیش بینی شده بود " را خواهید شنید.

یک تریدر موفق برای انجام معاملات خود باید قدمهای زیر رابردارد:

1. تحلیل جامع از وضعیت بازاری که در آن میخواهد فعالیت کند .

این کار مربوط به حوزه کاری تحلیلگر است و تریدر در این قسمت خود ممکن است صاحب نظر باشد و یا خیر . درهرصورت این تحلیل باید قبل از ورود به بازار تهیه شود. نکته قابل توجه آنست که وظیفه تحلیل گر در همین یک کار است و تمامی قدمهای بعدی برعهده تریدر است و درحیطه تخصص و یا توانایی تحلیلگر ممکن است نباشد.

2. یافتن استراتژی های معاملاتی مفید برای رسیدن به سود دهی در معاملات . استراتژی معاملاتی یعنی سیستمی که ترکیبی از اندیکاتور ها و اسیلاتورهای مختلف است و می تواند بیانگر نقاط ورود و خروج و حد سود و زیان در معاملات باشد. این سیستم باعث میشود که همچون یک آدم آهنی بتوانید بعد از درک بازار و تحلیل آن منتظر اعلام نقاط ورود و خروج باشید. اعتماد به این سیستم معاملاتی از ارکان مهم برای انجام معاملات موفق است.

نکات فوق باتوجه بر تکنیکال است و گرنه در حوزه فاندامنتال نیز نیاز به یک چک لیست روزانه از عوامل مختلف موثر بر بازار احساس میشود که برای تحلیل فاندامنتال بسیار لازم است.

3. یافتن تایم فریم مخصوص خود

هر استراتژی معاملاتی را در تایم فریم های از 1 دقیقه تا یک ماهه میتوان مشاهده و تحلیل کرد . ولی هر تریدر بنا به موقعیت شغلی – روحی – جسمی خود باید تایم فریم مخصوص خود را داشته باشد .البته وضعیت بازار هم مهم است. مثلا تحلیل در تایم روزانه و هفتگی در آتی سکه طلا بنظر من در وضعیت کنونی که حداکثر تا 3 ماه آینده موقعیت باز میتوان اخذ کرد ، اتلاف وقت است.

این تایم فریم ازآن جهت اهمیت دارد که

الف – استراتژی معاملاتی سیگنال ورود و خروج را درهمان تایم فریم باید اعلام کند.

ب – حد زیان براساس نقاط ورود در همان تایم فریم باید مشخص شود.

ج – مدت زمان لازم برای رسیدن به سود دهی براساس همان تایم فریم تخمین زده میشود. نمیتوان در تایم فریم روزانه تحلیل کرد و انتظار داشت که بلافاصله پس از ورود به موقعیت به سود خیلی خوبی برسیم.

4. پس از تعیین تایم فریم و بکمک استراتژی معاملاتی کارهای زیر باید انجام شود.

4-1 . مطالعه تحلیل بازار جهت شناسایی محیط آن که شامل روند بازار ، وضعیت موجهای حرکتی بازار ، خطوط حمایت و مقاومت روزانه و هفتگی و ماهانه می باشد.

4-2 . تعیین نقطه ورود براساس استراتژی

4-3 . تعیین حد زیان براساس استراتژی

4-4 . تعیین نقطه خروج اولیه با حد سود ثابت براساس استراتژی

همه موارد فوق باید قبل از ورود به بازار انجام شود و تنها کاری که بعد از ورود به بازار انجام میگیرد قدم آخر است .

4-5 . تغییر نقطه خروج براساس حد زیان متغییر جهت افزایش سود

وحال می رسیم به بازار فیوچر ایران :

بعضی حرفها را باور نکنید.

این بازار برای بلند مدت نیست ودربهترین شرایط یک بازار میان مدت است ..

نان به نرخ روز بخورید.

به امید سود فراوان ، حد زیان خود را افزایش ندهید.

براساس فاندامنتال و مباحثی چون تحریم و شایعات دیگر موقعیت بلندمدت در خلاف جهت روند نگیرید.

نقطه خروج خود را دقت کنید.

هر زیانی را شناسایی نکنید.

بازی این بازار را باتوجه به بازار ایران بشناسید.

از هج بین دو ماه با یک وجه تضمین برای اهداف میان مدت خود استفاده کنید.

بخشی از سود خود را حتما از این بازار بیرون ببرید و دربازار نقدی سرمایه گذاری کنید.

نقطه ورود براساس استراتژی خیلی مهم است.

مباحث روانشناسی بازار فارکس برای آن بازار تهیه شده است. بازارآتی سکه و کشورایران قانون خودش را دارد. به این قانونها احترام بگذارید ، البته بعد از اینکه آنها را شناختید.

عزیزی فرمودند : " من همیشه میخرم ، فروشنده 950 هزار تومانی تیرماه الان کجاست؟ " این نوع نگاه باعث خروج شما با اجبار زیان کردن از این بازار خواهد شد. آن فروشنده یا تا یک ماه دیگر سروکله اش برای شناسایی سود پیدا خواهد شد و یا آنکه تا کنون به کنار خریدار کال مارجین شده 1600000 تومانی دی ماه رفته است. در هردو صورت بنظر نگارنده اگر هردوی این افراد تاکنون مجبور به خروج از بازار نشده اند و وجه تضمین خود را تامین کرده اند -به امید سود دهی - هردو راه به ترکستان می برند. این بازار برای اینگونه جنگولک بازیها نیست. یادمان باشد که اسم بازار ما آتی سکه است ولی عملا کالای آن کالایی است که تنها تامین کننده واقعی اش دولت است.

چیزی به نام کف بازار نداریم. هرعددی که یک بار دیده شود احتمال مجدد دیده شدنش وجود دارد مگر آنکه زمان تثبیت در بالای آن کف قیمتی به مقدار قابل توجهی برسد که درآنصورت هم دیگر کف قیمتی نیست بلکه رویا است. مثل رویای سکه 100 هزار تومانی .

استراتژی های ترید چیست؟

استراتژی های ترید

امروزه با گذشت زمان و گسترش تکنولوژی روش‌های زیادی در حوضه کسب درآمد ارائه شدند که یکی از آن‌ها کسب درآمد از طریق معامله‌گری در بازار ارزهای دیجیتال می‌باشد. همانطور که در مقالات نوسان گیری و کندل استیک مطالعه کردید، برای تحلیل و بررسی هر رمزارز نیازمند به یادگیری تکنیک‌های خاصی می‌باشید که در این مقاله قصد داریم شما را با استراتژی های ترید آشنا کنیم. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید و فروش دارایی است. معامله‌گری و سرمایه‌گذاری باهم تفاوت دارند و به یک معنا نیستند، تریدها در دوره ماهانه تا سالانه انجام می‌شود. ترید روزانه به کوتاه‌ترین نوع معامله گفته می‌شود که کاربر در کم‌تر از یک روز یک معامله را باز می‌کند، سپس از آن خارج می‌شود،

در واقع معامله‌گر، معامله را در چند ساعت انجام می‌دهد که معمولا در این سبک سود معامله پایین می‌باشد. توصیه می‌شود برای خرید و فروش دارایی از تحلیل‌های تکنیکال و فاندمنتال استفاده شود. تحلیل و بررسی این نمودارها به کاربر کمک می‌کند که روند صععودی یا نزولی یک رمزارز را بهتر بشناسد و با استفاده از آمار صحیح شروع به معامله کند.

بنابراین کاربران برای انجام هرگونه معامله در بازارهای مالی و ارز دیجیتال ابتدا باید نحوه معامله کردن و زمان مناسب را بشناسند که در ادامه به چند مورد از آن‌ها می‌پردازیم.

10 مورد از بهترین استراتژی های ترید

برای درک بهتر از معاملات و استراتژی های ترید باید ابتدا دارایی موردنظر را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید. با استفاده از استراتژی های ترید، بدون شک شانس موفقیت بیشتری در معاملات پیش‌رو خواهید داشت.

1. اسکالپینگ(Scalping)

استراتژی های ترید اسکالیپینگ

اسکالپینگ یکی از روش‌های خوب و سودآور برای معامله در بازارهای مالی است که در اصطلاح به عنوان نوسان گیری شناخته می‌شود. در این روش معامله‌گران از نوسانات لحظه‌ای بازار به سود می‌رسند. به گفته‌ی کارشناسان دنیای ارزهای دیجیتال با استفاده صحیح از روش اسکالپینگ، می‌توانید به سود‌های قابل توجه‌ای دست یابید. در واقع در اسکالپینگ شما با شناسایی نوسانات قیمت ارز موردنظر وارد معامله می‌شوید و به محض اینکه میزان مشخصی سود از این دارایی کسب کردید از آن خارج می‌شوید. میزان سود تحلیل برای ترید در این معاملات پایین است اما از آنجایی که یک معامله‌گر حرفه‌ای در طول یک روز معاملات زیادی را به این روش انجام می‌دهد، در مجموع سود قابل توجه‌ای دریافت می‌کند. در این معامله سود بالا مهم نیست و تنها چیزی که اهمیت دارد تعداد معاملات در یک مدت زمان کوتاه می‌باشد.

مهم‌ترین ویژگی استراتژی اسکالپینگ را می‌توان تایم فریم‌های معاملاتی بسیار کوتاه آن دانست. در این حالت فرض کنید که شما برای ورود به یک معامله اشتباه تحلیل کنید، می‌توانید به محض آنکه به اشتباه خود پی بردید از این معامله خارج شوید زیرا ضرر و زیان در اسکالپینگ بسیار ناچیز است.

2. مونتوم(Momentum trading)

استراتژی های معامله مونتوم

معامله مونتوم به عنوان یکی از ساده‌ترین استراتژی‌های ترید در بازار ارزهای دیجیتال شناحته می‌شود. در این روش شما می‌توانید تنها با سوار شدن بر موج نوسانات قیمت، به سود برسید. این روش برخلاف اسکالپینگ یک روش پر ریسک است، زیرا در هر لحظه ممکن است روند تغییر کند و موجب ضرر و زیان شما شود. یکی از مواردی که در ترید مونتوم اهمیت بسیاری دارد، حجم معاملات است. در این روش تریدرها صبر می‌کنند تا حجم معاملاتی دارایی موردنظر به میزان مشخصی برسد، سپس از آن خارج شوند. این روش برای افراد تازه‌کار و مبتدی به هیچ وجه توصیه نمی‌شود زیرا استفاده از اندیکاتور مناسب و تحلیل صحیح روند بازار کار هر کسی نیست.

3. معاملات معکوس(Reverse trading)

استراتژی های پترن معکوس

در این روش معامله‌گران با پیشبینی معکوس یک رمزارز وارد معامله می‌شوند؛ فرض کنید ارز دیجیتال آکیتا طی یک بازه زمانی مشخص، روند صعودی داشته است، معامله‌گران روند آینده آن را نزولی پیشبینی می‎‌کنند و به سرعت وارد معامله می‌شوند. این روش جز یکی از پرسود‌ترین استراتژی های ترید میباشد اما در نظر داشته باشید که در صورت پیشبینی اشتباه، ممکن است ضررهای قابل توجهی را متحمل شوید. بنابراین می‌توان معاملات معکوس را یک روش پر ریسک دانست که برای استفاده از آن بهتر است قدرت ریسک پذیری بالایی داشته باشید.

4. فیدینگ(Fading trading)

استراتژی فیدینگ ترید

فیدینگ همانند معاملات معکوس عمل می‌کند؛ بدین شکل که معامله‌گر باید روش معکوس در بازار را پیشبینی و شناسایی کند، سپس وارد معامله شود. اکثر استراتژی های ترید مانند فیدینگ خطرناک و پر از ریسک می‌باشند، بنابراین توصیه می‌شود ابتدا روش‌های تحلیل و بررسی را یاد بگیرید سپس اقدام به معامله کنید. درست است که این روش پر از ریسک و خطر می‌باشد، اما با استفاده صحیح و به موقع از آن، سوددهی آن به مراتب بیشتر از تریدهای روزانه است.

5. نوسان گیری روزانه

استراتژی های ترید نوسان روزانه

بدون شک بازار هر رمزارز دارای نوسانات مختلفی در ارزش قیمتی خود دارد که پس از نوسانات قیمت آن روند صعودی یا نزولی را پیش می‌گیرد. معامله‌گران در این روش پس از مشاهده با نوسانات در کوتاه‌ترین زمان ممکن وارد معامله می‌شوند و بر موج نوسانات ایجاد شده سوار می‌شوند. به عنوان مثال قیمت بیت تحلیل برای ترید کوین در چند روز اخیر دچار افت 20 درصدی شد (می‌توانید در مقاله ریزش بیت کوین دلایل این افت قیمتی را مطالعه کنید) و معامله‌گران پس از مشاهده این نوسان قیمتی شروع به معامله کردند. خرید یا فروش در این زمان بستگی به نوع استراتژی ترید شما دارد.

6. محدوده نوسان(Range trading)

استراتژی های ترید محدوده نوسان

در روش محدوده نوسان، کاربران باید با الگوهای کندل استیک به طور کامل آشنا باشند زیرا در این روش معامله‌گران مدام با سطوح حمایت و مقاومت سروکار دارند. فرض کنید قیمت ارز دیجیتال گالا به سطح حمایت نزدیک شده است، معامله‌گران در این زمان وارد بازار می‌شوند و زمانی که این دارایی به سطح مقاوتی نزدیک می‌شوند، اقدام به فروش دارایی خود می‌کنند. محدوده نوسان می‌تواند استراتژی ترید مناسبی برای مبتدیان دنیای ارز دیجیتال باشد. اما در نظر داشته باشید که یادگیری الگوهای کندل استیک در این روش یک امر ضروری است.

7. خرید در قیمت پایین و هولد کردن دارایی

روش های ترید خرید و هولد

خرید ارز در قیمت پایین و نگه داشتن آن یک استراتژی بلند مدت است. وارن بافت یکی از غول‌های ثروتمند بازار بورس است که در کتاب خود به سرمایه‌گذاری بلندمدت اشاره زیادی کرده است. در درس های کتاب وارن بافت ذکر شده است که سرمایه‌گذاری در بلند مدت باید حداقل بیش از یک دهه سرمایه خود را هولد کنید. همانطور که گفته شد بازار ارزهای دیجیتال، دنیای پر از ریسک است و برای هر کسی مناسب نیست. ممکن است پس از هر نوسان قیمتی و پیشگیری روند نزولی، بسیاری از افراد دچار ترس و اظطراب شوند و از بازار خارج شوند، اما اینگونه نوسانات برای معامله‌گران حرفه‌ای یک فرصت عالی است.

معامله‌گران پس از مشاهده اینگونه نوسانات و افت قیمتی یک رمزارز، وارد معامله می‌شوند و پس از هولد آن در بلندمدت به سودهای قابل توجه‌ای دست می‌یابند. در نظر داشته باشید که تاکنون ارزهای دیجیتالی مخصوصا آن‌هایی که معروفیت زیادی کسب کرده‌اند همیشه در حال رشد و صعود بودند و این موضوع به محبوبیت زیاد آن‌ها در دهه اخیر بر می‌گردد. بنابراین استراتژی خرید و هولد یکی از روش‌های کم خطر با سود بالا محسوب می‌شود.

8. معاملات الگوریتمی(High frequency trading)

معاملات الگوریتمی ترید

یکی از پیچیده‌ترین استراتژی‌های ترید معاملات الگوریتمی یا فرکانس بالا است. در این روش کل فرایند معامله توسط کامپیوترهای تخصصی انجام می‌شود و معامله‌گران برای معامله با این روش نیازمند تجهیزات تخصصی می‌باشند. شما برای پیشبینی و بررسی بازار یک رمز ارز می‌توانید تمام موارد ذکر شده را باهم به کمک کامپیوتر انجام دهید. مهم‌ترین مریت این روش سرعت بالای آن است، زیرا دیگر نیازی نیست که معامله‌گران شروع به بررسی و تحلیل درباره یک دارایی کنند؛ معامله‌گران می‌توانند با استفاده از کامپیوتر تمام فرایند را در کمتر از چند دقیقه انجام دهند. معاملات الگریتمی یک روش کسب سود در کوتاه مدت است اما چون نیازی به دخالت معامله‌گر ندارد و همه کار را کامپیوتر تحلیل برای ترید در کم‌ترین زمان ممکن انجام می‌دهد، از محبوبیت قابل توجه‌ای برخوردار است.

9. آربیتراژ(Arbitrage)

استراتژی های معامله آربیتراژ

آربیتراژ یک روش آسان و راحت است؛ بدین شکل که کاربران قیمت یک رمز ارز را در چند صرافی مورد بررسی قرار می‌دهند و پس از پیدایش ارزان‌ترین قیمت در یک صرافی خریداری می‌کنند، سپس دارایی خود را به صرافی دیگر با قیمت بالاتری می‌فروشند.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

10. نقاط طلایی(Golden Cross) و تقاطع مرگ(Death Cross)

استراتژی های معامله نقاط طلایی و تقاطع مرگ

یکی دیگر از روش‌های بررسی روند یک بازار، نقاط طلایی و تقاطع مرگ است. نقاط طلایی به زمانی گفته می‌شود که میانگین قیمت یک ارز در بازه زمانی کوتاهی از میانگین بلند مدت آن بیشتر باشد. به عنوان مثال فرض کنید قیمت ارز دیجیتال ریپل در یکسال گذشته 8 درصد افزایش قیمت داشته باشد، اما در یک ماه اخیر 10 درصد رشد کرده باشد. با این زمان نقاط طلایی ریپل گفته می‌شود. در خلاف آن اگر این نتیجه برعکس باشد تقاطع مرگ اتفاق می‌افتد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.