شکل گیری خطوط روند و افق زمانی در نمودارهای تکنیکال
در یکی از بخشهای درس تفکر سیستمی، توضیح دادیم که هر وقت راجع به یک سوال و چالش یا یک پاسخ و راهکار صحبت میکنیم، بلافاصله باید در مورد افق زمانی آن هم صحبت کنیم.
در بحث سرمایه گذاری و تحلیل بنیادین و تحلیل تکنیکال بازار هم، واژههایی مانند کوتاه مدت (Short-Term) و میان مدت (Mid-Term) و بلندمدت (Long-Term) زیاد به کار برده میشوند. اما معنای کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت در بازارهای بورس و سایر بازارهای مالی چیست؟
اگر کسی به ما گفت که «خوب است سرمایه های خودت را به دلار تبدیل کنی چون میگویند که دلار گران میشود»، بدیهی و منطقی است که بلافاصله باید بپرسیم: «در چه بازهی زمانی؟ آیا فردا گران خواهد شد؟ یا منظورت این است که طی سه ماه یا شش ماه یا یک سال آینده، ارزش ریال در برابر دلار سقوط خواهد کرد؟». اگر مطلب مربوط به سفته بازی و سفته بازان را مطالعه کرده باشید، مشاهده کردهاید که نقشهای مختلف در بازار ارز و سهام و … وجود دارد.
برای کسی به سفته بازی در بورس مشغول است، ممکن است در یک معامله خاص، «سه روز» به معنای افق زمانی بلندمدت باشد. اما برای یک شرکت سرمایه گذاری که به صورت تخصصی در حوزهی سیمان یا خودرو فعالیت میکند، ممکن است یک سال، «افق زمانی کوتاه مدت» در نظر گرفته شود.
از درس اول تحلیل تکنیکال به خاطر داریم که مهمترین دلیل تعریف این شاخصها و اعداد، حذف عامل احساسی در تصمیم گیری است. اثر حذف این عامل، مهمتر از وسواس بیش از حد در تعیین بازههای زمانی فوق و درصدهای مربوط به خطوط روند است.
تمرینی چالشی برای بحث و گفتگو
اگر مطلبی را که در بحث سایت الکسا مطرح کردیم مطالعه و بررسی کرده باشید، احتمالاً به خاطر دارید که سایت الکسا، در بخشی از گزارش خود نشان میدهد که چند درصد کسانی که وارد یک سایت شدهاند، از طریق موتورهای جستجو مانند گوگل وارد آن سایت شدهاند.
آنچه در تصویر مربوط به این تمرین میبینید، درصد کسانی است که از طریق موتورهای جستجو و طبیعتاً عمدتاً گوگل، وارد سایت متمم شدهاند.
معمولاً بعد از آشنایی با یک مفهوم جدید، انسان تمایل دارد آن را به هر موضوع مربوط یا نامربوطی تسری دهد. بعید نیست که شما هم خطوط مقاومت و حمایت را در این نمودار ببینید.
در اینجا دو موضع مختلف میتواند وجود داشته باشد:
موضع اول – قرار نیست که بعد از آشنایی با یک گردوی گرد، هر گردی را هم گردو ببینیم. هر جا که چند نقطه مینیمم و ماکسیمم در امتداد هم قرار گرفتند بحث تکنیکال شکل نمیگیرد. خصوصاً اینکه تحلیل تکنیکال برپایه عرضه و تقاضا و قیمت است و وقتی بازاری نیست و قیمتی نیست، تمام آن فلسفه بی معنی است.
موضع دوم – بحث تحلیل تکنیکال اگر چه در حوزه بورس با مفهوم قیمت و عرضه و تقاضا مطرح میشود، اما مبانی اصلی و پایهای آن جدیتر و کلیتر است آشنایی با تحلیل روند و اتفاقاً میتواند در بحثهای دیگر هم مورد استفاده قرار گیرد.
لطفاً روی این سوال وقت کافی بگذارید (شاید حداقل یک ساعت) و فکر کنید و پس از اینکه گفتید طرفدار کدام موضع هستید، پاسخ کامل خود را هم بنویسید. در آینده، درس جدیدی در متمم آغاز مطرح شد که این سوال را به صورتی بسیار مفید و علمی، مورد بحث قرار میدهد…
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تحلیل تکنیکال به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۵۳ نظر برای شکل گیری خطوط روند و افق زمانی در نمودارهای تکنیکال
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : علی اکبر شیری جیان
درسته که هر گردی گردو نیست اما اگر کسی مفهوم گردی رو از شکل گردو یاد بگیره هر گردی براش تداعی کننده گردو میشه!
ما در این درس مفاهیم تاثیرگذار روانشناسی و جامعه شناسی را از طریق بورس مطالعه کردیم ولی به نظر بنده اینها حقایقی هستند که در کل پدیده های اجتماعی وجود دارند مثلا اقبال یک حزب سیاسی در نگاه مردم، یا حتی تعداد تماشاگران فوتبال یا یک برنامه تلویزیونی.
بنده نمودار مراجعه به سایت متمم توسط موتورهای جستجو رو از سایت السکا در تاریخ 95/01/14 درآوردم که در زیر با خطوط و نشانه هایی که من اضافه کردم آن را می بینید
در این نمودار از Jan تا اواخر Oct نمودار کاملا حول خط 10% در حال نوسان هست و همچنین خط مقاومت وحمایت هم همگرا هستن یعنی کسانیکه متمم به گوششون می خوره و می خوان سایت رو پیدا کنن توی این بازه حول و حوش 10% از کاربرا هستن و این نوسان هم به خاطر وجود سیکل زیر هست :
1-سایت رو پیدا میکنن
3-معرفی میکنن به دوستان
4-و حالا دوستاشون دنبال سایت در موتورهای جستجو می گردن
اما در اواخر Oct تا اوایل Jul به یکباره نمودار یک جهش حدود 150% داره و به ناگهان 25% کاربران سایت از طریق موتورهای جستجو وارد سایت می شن! کاملا مشخصه که یه شوک به نمودار وارد شده! مثلا کسی تونسته یک تبلیغ غیر مستقیم از سایت در یک محیط پر مخاطب ( نسبت به تعداد کاربرهای سایت ) ارائه بده و مثلا اونها را با اسم متمم و یا حتی ممکنه آقای شعبانعلی آشنا کنه و اونها برای استفاده از سایت و یا حتی برای یکبار دیدن سایت وقت گذاشتن و سایت رو دیدن. اما پس از اون از ابتدای Jul تا Apr دوباره تعداد کاربران سایت که از طریق موتورهای جستجو وارد سایت میشن دوباره داره به کانال 10% که برای این سایت وجود داشت برمی گرده.
حالا یک نگاه به نمودار تعدادکل کاربرها در سایت السکا بندازیم تا تاثیر اون شوک رو ببینیم
خب دقیقا زمانیکه رشد کاربرهای سایت متوقف و منفی شده یک شوک باعث شده تا تعداد کاربرها با شیبیی نزدیک به دوره قبل از رکود افزایش پیدا کنه ( که نشون دهنده اینکه تیم متمم خیلی حواسشون جمعه ) در انتها نیز دوباره وارد رکود شده که به نظرم به خاطر تعطیلات عید باشه
آشنایی با اندیکاتور آرون در تحلیل تکنیکال
استفاده از اندیکاتورها و اوسیلاتورها روشی مرسوم در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، جفت ارزهای فارکس، سهام و دیگر بازارهای مالی است. یکی از مناسب ترین اندیکاتورها در تشخیص جهت و قدرت روندهای بازار اندیکاتور Aroon می باشد.
در این مقاله قصد داریم با روش تحلیل و همچنین نحوه محاسبه اندیکاتور آرون آشنا شویم. احتمالا بدانید دو خط تشکیل دهنده اندیکاتور آرون ابزارهای مناسبی برای تحلیل تکنیکال قدرت روند و یا شروع یک روند در قیمتها میباشند. پس با ما همراه باشید تا این اندیکاتور را به طور کامل فرا بگیرید.
اندیکاتور آرون چیست؟
این اندیکاتور در سال ۱۹۹۵ توسط توشار چنده (Tushar chande) طراحی و توسعه داده شد. نام این ابزار در تحلیل تکنیکال از زبان سانسکریت گرفته شده که تقریبا به معنای *نورسپیده دم* میباشد. آرون در واقع میانگین اوج و کفهای قیمتی در یک بازه ۲۵ دورهای را اندازهگیری میکند. اندیکاتور آرون از دوخط مجزا به نامهای آرون بالایی (Aroon Up) و آرون پایینی (Aroon Down) در محدودهی صفر تا صد تشکیل شده است.
تفسیر Aroon Up و Aroon Down و محاسبه آنها
اسیلاتور Aroon از 2 جزء اصلی Aroon Up (آرون بالایی) و Aroon Down (آرون پایینی) تشكيل شده است. معمولاً در نرمافزارهای تحليلی Aroon Up، محور نارنجی رنگ و Aroon Down محور آبی رنگ است.
تفسیر Aroon Up
هنگامیکه روند نمودار صعودی باشد، پیوسته سقف قیمتی کندلها افزایش مییابد. همزمان با این اتفاق مقدار Aroon Up نیز به طور پیوسته افزایش خواهد یافت تا جاییکه عدد Aroon Up به بالاترین حد خود یعنی 100 واحد برسد که این بدان معناست که سقف کندل اخیر، سقف 25 کندل اخیر نیز میباشد. در یک روند صعودی پرقدرت شاهد آن هستید که Aroon Up به دفعات به حد بالای خود برسد. در یک روند نزولی، برعکس این قضیه را مشاهده میکنید.
محاسبه Aroon Up
در واقع Aroon Up تعداد کندلهایی است که با سقف قيمتی 25 كندل گذشته فاصله دارد. اين فاصله به صورت عددی بين 0 تا 100 بيان میشود به صورتی كه اگر سقف كندل اخير با سقف 25 كندل اخير بيشترين فاصله را داشته باشد، عدد 0 و اگر کمترین فاصله را داشته باشد، عدد 100 را را نشان خواهد داد.
تفسیر Aroon Down
در یک روند نزولی، پیوسته کفهای قیمتی کاهش مییابند. به تناسب این اتفاق، Aroon Down ماهیت
صعودی به خود میگیرد تا جاییکه Aroon Down به حد بالای خود (100 واحد) میرسد. این بدان معناست که کف کندل اخیر با کف 25 روز اخیر برابر است. در یک روند نزولی پرقدرت Aroon Down مرتباً به حد بالای خود میرسد. این قضیه در روند صعودی، برعکس است.
محاسبه Aroon Down
خط Aroon Down تعداد کندلهایی است که با کف قيمتی 25 كندل گذشته فاصله دارد. اين فاصله به صورت عددی بين 0 تا 100 گزارش میشود به صورتی كه اگر کف كندل اخير با کف 25 كندل اخير بيشترين فاصله را داشته باشد عدد 0 و اگر کمترین فاصله را داشته باشد عدد 100 را نشان خواهد داد.
نحوه اضافه کردن آرون در نرم افزار مفید تریدر ۵ در آموزش اندیکاتور آرون (Aroon)
بعد از اینکه Aroon را دانلود کردید ، بعد از نصب آن در قسمت search بالای نرم افزار Aroon را نوشته و بعد
نرم افزار در قسمت پایین می آورد . به شکل زیر توجه نمایید :
در پایین نرم افزار گزینه ی Aroon را انتخاب کرده فقط دقت نمایید که Aroon oscilator را انتخاب نکنید ، فقط Aroon شکل زیر راهنمایی می کند :
با کلیک به روی Aroon به صورت شکل زیر می شود :
آموزش سیگنال گیری از اندیکاتور آرون
شاید بتوان گفت این بخش مهمترین قسمت آموزش اندیکاتور آرون است. بالاتر گفتیم که وضعیت دو خط آرون بالا و پایین نسبت به خط معیار مرکزی مهم است. از این مسئله میتوانیم سیگنال های زیر را دریافت کنیم:
تشخیص روند صعودی: بهترین حالتی که ممکن است در یک دارایی شاهد آن باشیم این است که آرون بالا در نواحی بالای ۵۰ باشد و آرون آشنایی با تحلیل روند پایین به صورت موازی در نواحی زیر ۵۰ حرکت کند. اینطور میفهمیم که یک بازار صعودی پیش رویمان داریم.
قدرت روند صعودی: سیگنال بعدی مربوط به مواقعی است که آرون بالا در نزدیکیهای ۱۰۰ و آرون پایین در محدودهی نزدیک به صفر حرکت میکند. این مسئله به ما نشان میدهد که قدرت روند صعودی بسیار بالاست. در این شرایط همه انتظار سودهای بالایی دارند.
تشخیص روند نزولی: اگر آرون پایین بالای خط ۵۰ قرار بگیرد و آرون بالا زیر محدودهی ۵۰ حرکت کند، میفهمیم که با یک بازار نزولی طرفیم و قرار است شاهد ریزش قیمت باشیم.
قدرت روند نزولی: وقتی که آرون پایین نزدیک سطح ۱۰۰ حرکت میکند و آرون بالا در محدودهی صفر نوسان میکند، نتیجه میگیریم قدرت روند نزولی بسیار زیاد است.
به جز شناسایی و تشخیص قدرت روند، از کراس یا تقاطع خطوط اندیکاتور آرون هم میشود سیگنال گرفت. حرکت آرون بالا به سمت آرون پایین و قطع کردن آن میتواند نشانهای از نزولی شدن روند باشد. با این همه در برخی مواقع آرون بالا به سمت پایین حرکت میکند اما نمیتواند خط آرون پایین را قطع کند. این شرایط نشان میدهد قیمت سهم کاهش پیدا کرده اما بازار هنوز صعودی است. پس نمیتوانیم تنها با همین سیگنالها وارد سهم بشویم.
همچنین اگر آرون بالا در زیر خط ۵۰ باشد و به سمت آشنایی با تحلیل روند بالای این خط حرکت کند و در مسیرش آرون پایین را قطع کند، روند صعودی میشود. شرایطی را در نظر بگیرید که آرون بالا خط آرون پایین را رو به بالا قطع میکند. درست است که میتوانیم احتمال بدهیم که روند در حال صعودی شدن است اما بهتر است تا نزدیک شدن آرون بالا به محدودهی ۱۰۰ صبر کنیم. اینطور میتوانیم نسبت به قدرت روند مطمئنتر باشیم.
جمعبندی
Aroon-Up و Aroon-Down به ترتیب شاخص های مکمل ای هستند که به ترتیب زمان سپری شده بین اوج و پایین ترین سطح روز x را اندازه گیری می کنند.
آنها با هم نشان داده می شوند بنابراین نمودارشناسان می توانند به راحتی قویتر از این دو را شناسایی کرده و گرایش روند را تعیین کنند.
افزایش در آرون-آپ همراه با کاهش در آرون-داون نشان دهنده ظهور روند صعودی است.
برعکس ، افزایش Aroon-Down همراه با کاهش Aroon-Up نشانه شروع روند نزولی است.
وقتی هر دو به صورت موازی پایین می روند یا هر دو در سطح پایین باقی می مانند (زیر 30) ، یک تحکیم وجود دارد.
نمودارشناسان می توانند از شاخص های آرون برای تعیین روند صعودی یا ضامن بودن اوراق بهادار استفاده کنند و سپس از سایر شاخص ها برای تولید سیگنال های مناسب استفاده می کنند. به عنوان مثال ، نمودارشناسان ممکن است هنگامی که 25 هفته آرون نشان می دهد روند بلند مدت افزایش یافته است ، از یک نوسانگر حرکت برای شناسایی سطوح فروش بیش از حد استفاده کنند.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
مقدمه ای از تاریخچه تحلیل تکنیکال :
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل بازارهای مالی است و طرفداران زیادی دارد، افراد برای حضور در بازارهای مالی برای تجزیه و تحلیل سهام شرکتی یا قیمت یک کالا به نمودار قیمتی آن مراجعه میکنند. تحلیل تکنیکال روشی است که همهی اصول آن بر طبق قیمت آن سهام یا کالا میباشد و آنچه از رفتار قیمت برداشت میشود و کلیه ابزاری که با استفاده از آن روی قیمت بتوان حرکتهای آینده سهامی یا قیمت کالایی را پیشبینی کرد را گویند. تحلیل تکنیکال دانشی تجربی است که به تدریج در طی دویست سال گذشته تکاملیافته است و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشتهاند. اگرچه مشاهدات تجربی، روانشناسی و تحلیل رفتار طبیعی انسانها در ساختار این علم نقش پیداکرده است، اما استدلال و منطق هم در بستر آن جریان دارد. در ادامه این مطلب با تاریخچه تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا می شویم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال پیش از نظریه داو
منشأ پدید آمدن تفکر تحلیل بازار بر پایه روشهای تکنیکی به بیش از سیصد سال پیش بازمیگردد. زیرا همهچیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت کالا و سهام آغازشده است.
هلندیها و ژاپنیها اولین تحلیل گران تکنیکی
گفته میشود در طی قرن هفدهم میلادی فردی به نام “جوزف وگا” با بررسی تکنیکی نسبت به روند قیمتها، در بازار هلند معامله انجام میداده است. در ژاپن و در طی قرن هجدهم میلادی، تکنیکهای تحلیل شمعی رواج یافت که پایهگذار آن شخصی بود به نام “مونه هیسا هما” ( Munehisa Homma )
ژاپنیها در ابتدا از نمودارهای شمعی برای ثبت و بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها و به ویژه برنج استفاده میکردند. با رشد بازارهای مالی، و به دلیل آنکه الگوهای شمعی به آسانی در ذهن تحلیل گران و معامله گران نقش میبندند، تکنیکهای شمعی ژاپنی توسعه بیشتری یافت و در سایر بازارها مورد استفاده قرار گرفت.
با وجود آنکه ژاپنیها نخستین قدم را برای تحلیل پیشینه تاریخی قیمتها برداشتند، اما زمینههای پیشرفت تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت در ایالاتمتحده و توسط چارلز داو پایهریزی شد. زیرا ژاپنیها تا آن زمان صرفاً ابزاری را برای پیشبینی معرفی کردند، اما نمیتوان زاویه نگرش و نظریات چارلز داو را با تکنیکهای متداول آن دوره در یک سطح دانست.
در تاریخچه تحلیل تکنیکال داو تنها به معرفی یا کشف چند ابزار یا روشی مخصوص نپرداخت، بلکه تحلیل تکنیکال را به عنوان یک علم پایهریزی کرد و اصولی در ارتباط با سرمایهگذاری، رفتار بازار و تغییرات قیمتها مطرح نمود.
پایهگذاری تحلیل تکنیکال سنتیپیش گامی چارلز داو
“چارلز هنری داو” Charles Henry Dow روزنامهنگاری آمریکایی بود که در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر “استرلینک کانک تیکات” Streling Connecticut به دنیا آمد. در سن ۲۹ سالگی به شهر نیویورک رفت و بسترهای لازم برای ورود او به بازارهای سرمایه فراهم شد. نوشتن گزارشها و مقالات کمک کرد که به عنوان خبرنگار مالی در یک روزنامه نیویورکی به نام “The New York Mail & Express” مشغول به کار شود. در همین زمان بود که از “ادوارد دیویس جونز” Edward Davis Jones که در زمینه ی تحلیل گزارشهای مالی مهارت داشت، دعوت به همکاری کرد. آنها در نوامبر ۱۸۸۲ خبرگزاری خودشان را بانام “داو، جونز و شرکا” تاسیس کردند. پس از مدتی شریک دیگری به نام “چارلز برگ استرسر” Charles Bergstresser به آنها پیوست. آنها در مدت کوتاهی بیش از هزار مشترک داشتند و خبرنامهشان به عنوان مهمترین منبع اخبار سرمایهگذاران تبدیل شد. در جولای ۱۸۸۴ داو ترکیبی از میانگین اولیه سهام را با نام میانگینهای داوجونز پدید آورد که از ۹ سهم راهآهن و دو شرکت صنعتی تشکیل میشد. میانگین صنعتی داوجونز در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم برتر و پیشرو در صنایع آن زمان آمریکا پایهریزی شد. یک سال بعد یعنی در ۱۸۹۷ میانگین سهام راهآهن هم معرفی شد. امروز از ۱۲ سهمی که میانگین صنعتی داوجونز را به وجود آوردند، هیچکدام وجود ندارد و فقط سهام شرکت جنرال الکتریک در آن باقیمانده است. بعدها داو با تاسیس روزنامه والاستریت ژورنال در سال ۱۸۸۹ به عنوان سردبیر در آن روزنامه پذیرفته شد که بعدها این روزنامه یکی از معروفترین و محبوبترین روزنامهها در حوزه بازار سهام نیویورک شد.
آشنایی مردم با دیدگاههای داو
دیدگاههای چارلز داو در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی در بین مردم بیشتر شناخته شده و با گذشت زمان نظریات اولیه تکامل پیدا کرد. او با صرف زمان زیاد و تلاش خستگیناپذیر به بررسی بورس نیویورک و روند قیمت سهام پرداخت. او از طریق نوشتن مقالات در ” والاستریت ژورنال ” باعث آشنایی مردم با دیدگاههای و اصول و مبانی نظرات خود گردید. به همین دلیل است که پژوهشهای او در بازار سهام آمریکا را میتوان مبدانی برای رشد و گسترش تحلیل تکنیکال در طی صد سال اخیر دانست.
تمرکز نظریهها و دیدگاههای وی بر روی ساختار حرکت و روند قیمت بوده و پیروان وی موفق شدند با تکامل دیدگاه او، در تاریخچه تحلیل تکنیکال روشی را برای تحلیل و پیشبینی آینده قیمت تحت عنوان تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به جهان معرفی کنند. آخرین نوشتههای داو در آوریل ۱۹۰۲ منتشر شد و کسی که فراتر از زمان خود میاندیشید، هشت ماه بعد در ۴ دسامبر ۱۹۰۲ در شهر بروکلین نیویورک و در سن ۵۱ سالگی از دنیا رفت.
بدون تردید داو سهم بزرگی در شکلگیری دانش تحلیل تکنیکال و شناخت بازار سرمایه و چگونگی عملکرد آن به مردم داشته است. او به خوبی بازار را درک کرد و با بینش کافی هشدارها و نظرات حرفهای خود را باصداقت برای سرمایهگذاران مینوشت.
باگذشت سالهای هنوز شاخصی که او پایهریزی کرد به عنوان مطرحترین نماگر بازار سهام و استفادهکنندگان از دانش تحلیل تکنیکال است. نام این شاخص به یاد آورنده کسی است که مبانی و اصول نظریهاش به خوبی رفتار بازارها را توضیح میدهد و برای بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیل گران الهامبخش است. هنوز پایههای نظریه داو پاسخ گوی نیاز سرمایهگذاران است و تا امروز کسی نه آنها را به طور کامل رد کرده و نه جایگزینی برای آن معرفیشده است.
گفتارها و دیدگاههای وی در مورد رفتار بازار و مباحث روند به «نظریه داو» شهرت یافته است که اساس و بنیان دانش تحلیل تکنیکال را میسازد. نظریه داو بر مبنای فلسفهای است که میگوید قیمت یا شاخص بازار، هر عامل مهم و معنیداری را به درون خود جذب میکند و آشکارا آن را بازتاب میدهد. امروزه بسیاری از ابزارهای که در دانش تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران قرار میگیرد. مبنای شکلگیری آنها نظریات داو میباشد.
اصول نظریه داو در تاریخچه تحلیل تکنیکال
- بازار همهچیز را منعکس میکند (همهچیز در قیمت لحاظ شده است)
- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند (تغییرات قیمت تصادفی نیست)
- تاریخ تکرار میشود (واکنشی تکراری به محرکهای مشابه در بازار نشان داده میشوند)
۱ – بازار همهچیز را منعکس میکند و همهچیز در قیمت لحاظ میشود
درصورتیکه افراد این اصل را به درستی و کاملاً درک نکرده باشند، شاید یادگیری تحلیل تکنیکال برای آنها امری بیهوده باشد چون تحلیلگران تکنیکال این اصل را مهمترین باور خود میدانند. یک تحلیلگر تکنیکال اعتقاد راسخ دارد فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و همه موارد و اتفاقات دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی این موارد نیست و فقط باید به تحلیل نمودار قیمت پرداخت. پس تنها کاری که باقی میماند بررسی حرکات قیمت است که تحلیل تکنیکال دلیل آنرا عرضه و تقاضا میداند. قیمت نیز تابعی از عرضه و تقاضاست و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد قیمت سهام افزایش و درصورتیکه میزان عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت سهام کاهش مییابد.
۲ – قیمتها دارای روند هستند و تغییرات قیمت تصادفی نیست
تحلیلگران تکنیکال باور دارند قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند به معنی اینکه بعد از شکلگیری یک روند، قیمت تمایل دارد در همان جهت و روند قبلی به حرکت ادامه دهد تا زمانی که روند مخالف آن شکل بگیرد. این فرضیه را میتواند بیان دیگری از « قانون اول نیوتن » درباره حرکت دانست و میتوان آن را به این صورت نیز گفت که قیمتها تا زمانی که عواملی بازدارنده آنها را از روند خود منحرف نکردهاند، تمایل دارند به روند فعلی خود ادامه دهند.
۳ – تاریخ تکرار میشود
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که تاریخ (در قالب حرکات قیمت) تمایل دارد تکرار شود. تحلیل تکنیکال برای بررسی حرکات قیمت در بازار و درک روندها از نمودارها و الگوهای قیمت استفاده میکند. باوجودیکه از این نمودارها و برخی از الگوها بیش از ۱۰۰ سال است که استفاده میشود، تحلیلگران تکنیکال هنوز اعتقاد به مناسب بودن آنها دارند چون الگوهایی تکراری را در تحرکات قیمت نشان میدهند.
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی ازجمله: حمایت و مقاومتها، خطوط روندها، کانالهای قیمتی استفاده میشود. در تحلیل تکنیکال روشهای متفاوتی با استفاده از اندیکاتورها و روشهای مبتنی بر قیمت وجود دارد.
سالها بعد شخصی به نام الیوت سبک جدیدی از تحلیل تکنیکال را معرفی کرد، که معتقد بود قیمتها در امواج مشخصی در حرکتند.
تاریخچه نظریه موج الیوت در تحلیل تکنیکال
۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته میشود منتشر شد.۱۹۶۴ الیوت دو سال قبل از مرگش در سال کتاب راز هستی تلاش و کارهای خود را نوشت. ۱۹۷۸ فروست و رابرت پرچتر با همکاری هم کتاب نظریه امواج الیوت را منتشر کردند.۱۹۸۰ پرچتر در کتاب تلاشهای بزرگ الیوت اثری ماندگار باقی گذاشت.
اصول اولیه موج
سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد: الگو ، نسبت و زمان
الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهمترین جزء نظریه است.
تحلیل نسبتها برای تعیین نقاط صحیح و قیمتهای هدف از طریق اندازهگیری ارتباط بین موجهای مختلف کاربرد دارد. روابط زمان برای تائید کردن الگوهای موج و نسبتها بکار میرود.
نظریه موج الیوت اصولاً برای میانگینهای بزرگ بازار سرمایه بکار میرود مخصوصاً برای میانگین صنایع داوجونز.
ابتدایی ترین تعریف این نظریه: بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل ۵ موج افزایشی حرکت میکند که در ادامه با ۳ موج کاهشی همراه میشود. بعدها تحلیلگران دیگری با اضافه کردن و روشهای متفاوتی امواج الیوت را معرفی کردند.
بررسی انواع خط روند [Trendline] در تحلیل تکنیکال
انواع خط روند و شناخت آن برای موفقیت شما در بورس ضروری است. کار سختی هم نبوده و به راحتی قادر به تشخیص و یا حتی ترسیم آن خواهید بود. خط روند جابجایی نقاط قیمت را مشخص می کند. با دیدن آن به راحتی متوجه خواهید شد که آیا سهام شما با رشد قیمت و یا افت قیمت مواجه بوده است.
انواع خط روند از جمله مفاهیمی است که در تحلیل تکنیکال مطرح می شود. روند برای شما به عنوان یک تحلیلگر یا معامله گر در واقع مسیری ست که خانه امن سوددهی را نشان می دهد یا اگر قرار نیست سودی در کار باشد حداقل از ضرر و زیان شما جلوگیری می کند. چگونه؟ به این صورت که این انواع خط روند در تحلیل تکنیکال به روند قیمت سهام اشاره دارد. به شما نشان می دهد که در یک بازه زمانی خاص سهام از چه قیمت تا چه قیمتی صعود یا نزول داشته است. در ادامه مقاله شما را بیشتر با این خطوط حیاتی در تحلیل تکنیکال آشنا خواهیم کرد.
تعریفی ساده از خط روند
در انواع تحلیل بورس آنچه بیش از هر مورد دیگری مورد استفاده قرار میگیرد خط روند است. انواع خط روند در این نوع تحلیل اهمیت بسیار بالایی دارد. همانطور که می دانید آنچه در تحلیل تکنیکال و یا بطور کلی بازار بورس مورد توجه است تغییرات قیمتی است. اینکه سهام چه تغییراتی در روند قیمت خود پشت سر گذاشته می تواند در تصمیم گیری نهایی سرمایه داران برای خرید یا فروش سهم تأثیر بگذارد. برای دنبال کردن این تغییر قیمت نیاز به خط روند دارید. این خط روی نمودار تکنیکالیست ها ظاهر شده و به عنوان یک ابزار کاربردی، بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. بررسی خط روند های متفاوت و انواع خط روند قدم بسیار خوبی برای انجام یک معامله سود آور خواهد بود.
خط روند ممکن است صعودی و یا گاهی نزولی باشد. ترسیم خط روند بر روی نمودار بین دو نقطه قیمتی و یا بیشتر انجام می گیرد. هر گاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیل گر کف قیمت ها را به یکدیگر متصل کند خط روند از نوع صعودی و رو به بالا خواهد بود. در حالت عکس به این صورت است که نقاط مختلف در سقف قیمتی به یکدیگر متصل می شوند و شیب رو به پایینی ایجاد شده که حکایت از روند نزولی قیمت دارد. این خط روند نزولی و بازار خرسی است.
" خط روند کمک می کند تا نقاط صعود مجدد و یا نزول مجدد را پیش بینی کنیم و در بهترین زمان ممکن وارد سهم شده و یا از آن خارج شویم. "
انواع خط روند
فرض نکنید که انواع روندها در تحلیل تکنیکال همیشه به صورت خط افقی و اریب ظاهر می شوند و به محض دیدنشان می توانید آنها را تشخیص دهید. برخی از انواع خط روند تشخیصشان به این راحتی ها هم حاصل نمی شود.
- روند صعودی: اگر بر روی نمودارها دقت کنید متوجه خواهید شد که برخی خط روندها ترکیبی از نقاط حداکثری و حداقلی است. یعنی با اینکه روند یک روند صعودی را نشان می دهد اما در بازه های زمانی متفاوت به یک نقطه در حداکثر رسیده و سپس اصلاح خورده و با یک شیب به سمت پایین نزول کرده است. سپس در یک قیمت خاص حمایت شده و باز روند صعودی خود را در پیش گرفته. این حداکثرها و حداقل ها ممکن است چندین بر تکرار شوند و زمانی نشان دهنده یک روند صعودی هستند که نقاط حداکثری آن ها نسبت به نقاط حداکثری قبلی بالاتر رفته است.
- روند نزولی: در روند نزولی نیز همین اتفاق تکرار می شود اما این بار نقاط حداکثری نسبت به نقطه حداکثری پیش ازخود پایین تر آمده است.
- روند جانبی: علاوه بر روند نزولی و روند صعودی یک نوع روند دیگر در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به روند جانبی یا افقی معروف است. یعنی روند که مشاهده می کنید نه نزولی و نه صعودی است و اصطلاحاً گفته می شود در حالت سوئینگ قرار دارد. البته خب برخی معتقدند چون هیچ اوج یا فرودی صورت نگرفته نمی توان این مدل را جزئی از انواع روند در تحلیل تکنیکال دانست.
انواع خط روند بر پایه طول روند
تکنیکالی است ها در استفاده از خط روند روش های مختلفی دارند. شاید برخی ترجیح دهند انواع خط روند را در یک روز معاملاتی بررسی کرده و یا گاهی این زمان را به یک یا دو ساعت هم تقلیل می دهند. اما برخی دیگر شاید ترجیحشان این باشد که به صورت روزانه یا هفتگی و یا حتی بیشتر خط روند قیمت یک سهام را دنبال کنند. این بستگی به استراتژی هر تحلیل گر دارد.
معمولاً خط روندی که در دوره های طولانی تر ترسیم می شوند ارزش بالاتری دارند. اگر برای یک سهام در پی تحلیل خط روند آن هستید بهتر است که از یک بازه زمانی طولانی تر شروع کنید و به سمت کم بیاید.
مثلاً ماهانه، هفتگی و سپس روزانه. اطلاعاتی که اینگونه و طی این مدت به دست می آورید بسیار با اهمیت تر خواهند بود. طول مهم است. از این منظر انواع روند به کوتاه مدت (کمتر از یک ماه)، میان مدت (تا سه ماه) و بلند مدت (بیشتر از یک سال) تقسیم می شود. در چنین دسته بندی روند بلند مدت روند اصلی خواهد بود. این روند بلند مدت در داخل خود چندین روند میان مدت دارد که این روندها مسیری خلاف روند اصلی داشته و برای مثال در روندهای اصلی صعودی به شکل روندهای اصلاحی و نزولی ظاهر می شوند. برای آشنایی با انواع نمودار و الگو دیگر مقاله " انواع الگو هارمونیک " را مطالعه کنید.
اگر روندی به شکل صعودی یا نزولی در حال حرکت است این معنا را نمی دهد که قرار است تا ابد به همین منوال پیش برود و به هر حال در جایی این روند شکسته و از صعودی به نزولی و یا بالعکس تبدیل شده و در این شکستن ها نقش حمایتی تبدیل به مقاومتی و بالعکس می شود. هر گاه خط روند شکسته شود یک روند جدید شکل می گیرد. تکنیکالی است ها تاکید بسیار دارند که با روندها مخالفت نکنید و آن ها را دوست خود بدانید زیرا کاملاً صادقانه با شما حرف می زنند و با مسیری که پشت سر گذاشته اند به شما می گوید که در آینده بهتر است چه عکس العملی نشان داده و چگونه روند معاملاتی خود را مدیریت کنید.
در حالت آخر سهام تغییر قیمتی خاصی نداشته و در یک خط به روند خود ادامه می دهد. هر سهم ممکن هر یک از این انواع خط روند را تجربه کند. برای تصمیم گیری بهتر می توانید روند سهم مورد نظر خود را در سه بازه زمانی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت بررسی کنید. بسیاری از تحلیلگران، تحلیل روند در پروسه زمانی بلند مدت را پیشنهاد می دهند.
خطوط روند
خطوط روند ، خطوط فرضی هستند که قیمت پس از برخورد به آنها به جهت اصلی خود ادامه میدهند.
خط روند از اصولی ترین و مفیدترین ابزار های تکنیکال است.
دو نوع خط روند وجود دارد:
خط روند صعودی: خط صافی است که کف موج های بالا رونده را به یکدیگر متصل میکند و شیبی مثبت دارد.
خط روند نزولی: خط صافی است که سقف موج های پایین رونده را به یکدیگر متصل می کند و شیبی منفی دارد.
روند های رو به بالا یا صعودی بصورت حمایت عمل میکنند و نشان دهنده این است که تقاضا با بالا رفتن قیمت افزایش مییابد.
تا زمانی که قیمت بالای خط روند باقی بماند روند مثبت، محکم و بدون تغییر باقی میماند،
یک شکست قیمت به زیر خط روند مثبت، نشان دهنده ضعیف شدن تقاضای خالص بوده و احتمال تغییر دارد.
یک روند نزولی خطی با شیب منفی است که از وصل کردن دو یا چند نقطه ماکزیمم بدست میآید.
نقطه آشنایی با تحلیل روند دوم حداکثر باید پایین تر از نقطه اول باشد تا خطی با شیب منفی را تشکیل دهد.
روند منفی بصورت مقاوت عمل کرده و نشان دهنده افزایش در عرضه، علی رغم افت قیمت است.
یک شکست ناگهانی در قیمت و بالا رفتم قیمت از خط روند نشان دهنده کم شدن عرضه خالص بوده،
و باید احتمال تغییر در روند قیمت را در نظر داشت.
در یک روند صعودی شاهد برخورد قیمت به خط زوند و تغییر دوباره آن به جهت صعود هستیم.
خط روند صعودی نقش حمایت قیمت را ایفا میکند
در یک روند نزولی شاهد برخورد قیمت به خط روند و تغییر دوباره آن به جهت نزول هستیم.
خط روند نزولی نقش مقاومت قیمت را ایفا میکند.
در یک روند هر چه تعداد برخورد قیمت با روند و برگشت قیمت بیشتر باشد،
روند معتبر تر است.
روند ها در بازه زمانی بالاتر اعتبار بیشتری دارند، مثلا روند روزانه از روند یک ساعته معتبر تر است.
نفوذ ناچیز قیمت به داخل خط روند به معنای شکسته شدن آن نیست. در این صورت خط روند،
ثانوی نیز باید رسم شود.
چگونه میتوان تشخیص داد که روند در حال تغییر است؟
دو عامل اصلی، اولین اخطار های تعییر روند هستند.
- کم شدن شیب قیمت و ماندن در نزدیکی خط روند
- شکسته شدن خط روند و نفوذ قیمت به زیر خط روند
اولین اخطار روند صعودی : کم شدن شتاب صعود و نزدیک ماندن قیمت به خط روند
دومین اخطار : شکسته شدن خط روند و نفوذ قیمت به زیر آن
اولین اخطار روند نزولی : کم شدن شتاب قیمت و نزدیک ماندن در کنار خط روند
دومین اخطار : شکسته شدن خط روند و نفوذ قیمت به بالای آن
دیدگاه شما