شکست جعلی (Fake Breakout)
عبارت «شکست جعلی» یا «شکست ناموفق» (به انگلیسی Fake Breakout یا False Breakout یا Failed Break) همگی به یک مفهوم اشاره دارند.
فیک بریک اوت زمانی رخ میدهد که قیمت از یک سطح معتبر حمایت یا مقاومت بگذرد اما مومنتوم کافی برای برای حفظ حرکت و جهت خود نداشته باشد.
از آنجا که بعضی از تریدرها به دنبال موقعیتهای شکست سطوح حمایت و مقاومت برای ترید هستند، ممکن است در صورت ناموفق بودن شکست، تصمیم به خروج از آن موقعیت معامله بگیرند.
همچنین ممکن است که فیک بریک اوت به تریدرها، سیگنال ورود به معامله را در خلاف جهت شکست حمایت یا مقاومت دهد؛ چرا که با توجه به این که شکست ناموفق بوده است، قیمت میتواند در خلاف جهت آن حرکت کند.
شکست جعلی، چه چیزی به ما میگوید؟
شکستها در نواحی مقاومت و حمایت اتفاق میافتند.
این نواحی میتوانند بر اساس خطوط روند افقی یا مورب، سقف و کفهای قبلی قیمت یا الگوهایی باشند که روی چارت رسم میشوند.
شکست موقعی رخ میدهد که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند و به حرکت خود در همان جهت ادامه میدهد.
اما شکست ناموفق زمانی اتفاق میافتد که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند اما سپس، موفق به ادامه دادن روند خود در آن جهت نشده و به جای آن، تغییر جهت میدهد.
به عنوان مثال فرض کنید که قیمت یک سهم در گذشته بارها به 100 دلار رسیده اما هر بار بعد رسیدن به این قیمت، ریزش کرده است. بنابراین، این یک سطح مقاومت است.
در اینجا اگر قیمت به بالاتر از 100 دلار برسد، شکست اتفاق افتاده است. اگر در ادامه قیمت دوباره به زیر 100 دلار سقوط کند و به ریزش خود ادامه دهد، یک شکست جعلی یا فیک بریک اوت داشتهایم. در این حالت، روند قیمتی مومنتوم خود را از دست داده و تغییر جهت داده است.
شکست جعلی نشان میدهد که علاقه و تمایل کافی برای خرید یا فروش وجود نداشته است تا بتواند قیمت را به سمت بالای سطح مقاومت یا زیر سطح حمایت سوق دهد.
بعد از رخ دادن یک شکست ناموفق، ممکن است تریدرهای کوتاهمدتی که به امید شکست سطح وارد معامله شده بودند، تصمیم بگیرند که از آن خارج شوند؛ چرا که علت اولیه ورود به معامله از بین رفته و اوضاع مطابق انتظار پیش نرفته است.
بقیه تریدرها ممکن است تصمیم بگیرند که در جهت شکست جعلی وارد معامله شوند. یعنی در مثال بالا، وقتی قیمت نتواند بالای 100 دلار بماند و در آن جهت حرکت کند، تریدرها نه تنها از موقعیت خرید خارج میشوند بلکه اگر قیمت به زیر 100 دلار ریزش کند حتی وارد موقعیت فروش هم میشوند.
این امکان وجود دارد که فیک بریک اوت رخ دهد و کمی بعد، دوباره قیمت در جهت شکست حرکت کند. برای مثال ممکن است قیمت از 100 دلار بالاتر رفته و به 103 دلار برسد، سپس تا 99 دلار کاهش یابد، بعد دوباره تا 104 دلار افزایش یافته و در نهایت تا 100 دلار ریزش کند.
این نوع حرکت متلاطم قیمت میتواند موجب ضرر تریدرهایی شود که در جهت شکست سطح مقاومت 100 دلار وارد معامله شدهاند. همچنین تریدرهایی را که به قصد کسب سود از شکست جعلی وارد ترید شدهاند، متحمل زیان میکند.
اصلاح یا بازگشتهای بعد از شکست سطوح
ممکن است که در برخی موارد، قیمت بعد از شکست دچار بازگشت یا throwback شود.
Throwback زمانی اتفاق میافتد که قیمت پس از شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت، دچار اصلاح شده و به همان سطحی که آن را شکسته برگردد.
مفهوم throwback با پولبک (pullback) متفاوت است.
اولی مربوط به بازگشت بعد از شکست مقاومت و دومی بازگشت پس از شکست حمایت است. البته در ایران به هر دوی این حالات همان عبارت پولبک را اطلاق میکنند.
ممکن است throwback باعث این شود که تریدرهایی که در جهت شکست سطح وارد معامله شدهاند، اعتماد به نفس خود را از دست داده و موقعیت معاملاتیشان را ببندند. توجه داشته باشید که throwback همان شکست ناموفق نیست.
اگر شکست یا بریک اوت با افزایش حجم معاملات همراه شود، احتمال این که آن شکست یک شکست جعلی باشد کاهش مییابد (البته این احتمال به صفر نمیرسد). اگرچه همچنان ممکن است که بازگشت یا throwback رخ دهد.
به عنوان مثال سهمی را در نظر بگیرید که سطح مقاومت در قیمت 100 دلار را میشکند و با حجم بالا تا قیمت 105 دلار میرسد. در اینجا ممکن است که قیمت تا 101 یا حتی 100 دلار کاهش یابد و سپس به افزایش خود به قیمتهای بالاتر ادامه دهد. چنین موقعیتی بیانگر یک شکست جعلی نیست؛ بلکه یک throwback یا بازگشت موقت قیمت را نشان میدهد.
اگر حجم بالایی در کار نباشد و قیمت در جهت بریک اوت حرکت کند، ممکن است که تریدرها موقعیت معاملاتیشان را ببندند؛ چرا که احتمال شکست جعلی افزایش مییابد.
اما در صورتی که حجم بالایی وجود داشته باشد و حرکت قیمت هم در جهت بریک اوت باشد، ممکن است که تریدرهای باهوش از throwback برای افزایش حجم معامله خود در جهت بریک اوت استفاده کنند. اگر شکست جعلی بوده باشد، احتمالاً این معاملهگران تصمیم به خروج از موقعیت معامله خود خواهند گرفت.
مزایا و معایب معامله با بریک اوت و فیک بریک اوت (شکست جعلی)
بسیاری از تریدرها بر اساس بریک اوت بالای سطح مقاومت وارد موقعیت خرید و بر اساس بریک اوت زیر سطح حمایت وارد موقعیت فروش میشوند. منطق این کار هم این است که قیمت میتواند حرکت خود در جهت شکست سطوح حمایت و مقاومت را ادامه دهد.
تریدرهای دیگری هم هستند که به دنبال موقعیتهای شکست جعلیاند. علت این اقدام تریدرها این است که معتقدند اگر شکست ناموفق باشد، قیمت میتواند تغییر جهت داده و در جهت مخالف شکست به حرکت خود ادامه دهد.
هیچ یک از این روشها آسان نیستند و میتوانند باعث درماندگی معاملهگران شوند. بریک اوتها اغلب با بازگشت قیمت همراهاند یا بعدتر مشخص میشود که فیک بریک اوت بودهاند. این اتفاقات میتوانند اعتماد به نفس تریدر را متزلزل کرده یا باعث ضرر او شوند.
افرادی که با فیک بریک اوت معامله میکنند هم مشکل مشابهی دارند. ممکن است در ابتدا قیمت نتواند در جهت بریک اوت ادامه روند دهد اما بعد از مدت کمی موفق شود و روند حرکت بریک اوت را پیش بگیرد.
مثل هر استراتژی دیگری، وقتی قیمت به صورت سرراست و مستقیم به سمت مورد انتظار حرکت میکند، کسب سود آسان میشود. اما در خیلی از اوقات، حرکات قیمت پرتلاطم بوده و ترکیبی از بریک اوتها، throwback یا بازگشتهای موقت قیمتی و فیک بریک اوتها است.
اگر تصمیم به معامله بر اساس این استراتژیها را دارید، در صورتی که معامله مطابق پیشبینی شما پیش رفت، اجازه دهید تا سود مناسبی برای شما به دست آید و اگر وضعیتی خلاف پیشبینی شما اتفاق افتاد، هر چه زودتر جلوی ضرر را بگیرید.
این اصطلاح در بریک اوت (Breakout) چیست؟ واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
برد بریک اوت چیست ؟ آشنایی کامل با برد بریک اوت پاور سرور
اتصال پاور سرور به دستگاههای رباتیک، میکروکنترلرها یا انواع کارت گرافیک میسر نیست. به همین جهت باید از برد بریک اوت پاور استفاده کنید تا بتوانید دستگاه پاور خود را به کارت گرافیک، رایزر یا سایر دستگاههای مربوطه متصل کنید. اگر میخواهید اطلاعات جامعی درباره این برد ها کسب کنید، این مقاله را به شما پیشنهاد میکنم.
اصطلاح بریک اوت breakout یعنی چه؟
از اصطلاح بریک اوت در بسیاری از موارد و رشتههای دیگر نیز استفاده میشود. در مدیریت مالی بریک اوت به زمانی گفته میشود که قیمت خط مقاومت یا حمایتی الگوی خود را بشکند. این عبارت در علوم کامپیوتر نیز به همین معنی است.
در واقع برد بریک اوت پاور با تقسیم بندی و توزیع مناسب ولتاژ میتواند برای مصارف مختلف مورد استفاده قرار بگرید.
برد بریک اوت پاور چیست؟
برای روشن کردن و استفاده از قطعاتی مانند کارت گرافیک نیاز به ولتاژ 12 ولت داریم. اما پاورها این ولتاژ را به ما ارائه نمیدهند. به همین جهت با استفاده از بردهای بریک اوت که به برد توزیع نیز شناخته میشوند، چنین ولتاژی برای استفاده و اتصال به کارت گرافیک و سایر دستگاهها فراهم خواهد شد.
در واقع با استفاده از چنین بردهایی پاورها قادر خواهند بود که 12 خروجی 12 ولتی به کاربران ارائه دهند تا برق مورد نیاز انواع قطعات تامین شود.
بنابراین میتوان بردهای بریک اوت پاور را ابزاری برای دریافت ولتاژ و تبدیل آن به چندین ولتاژ خروجی ثابت در نظر گرفت. بر روی این بردها نشانگرهای الکتریکی تعبیه میشود تا ولتاژ خروجی هر بخش مشخص شود.
جالب است بدانید که این قطعات تا حدود زیادی سیم کشیهای اضافی را از بین برده و از بروز مشکلات سخت افزاری و الکترونیکی تا حدود زیادی جلوگیری میکنند.
همچنین با استفاده از دکمههای تعبیه شده در برد بریک اوت پاور امکان خاموش یا روشن کردن دستگاه پاور برای شما وجود خواهد داشت.
برای خرید برد بریک اوت پاور سرور میتوانید از فروشگاه همین سایت اقدام کنید و یا برای مشاوره و خرید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.
بریک اوت (Breakout) چیست؟
یکی از اصطلاحات بازارهای مالی بریک اوت (Breakout) است، در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال (cryptocurrency) وقتی که شما به عنوان یک تریدر می خواهید در این بازار با استفاده از تحلیل تکنیکال به سودهای مستمر برسید، باید با این اصطلاحات آشنا باشید، قبل از اینکه در مورد Breakout بخواهیم در ادامه این مقاله صحبت کنیم باید بگوییم که این اصطلاح در سبک های دیگر به نحوه ای خاص ترید و معامله خواهد شد، دیدگاه های مختلف در این بازار باعث شده است سبک های نوین و جدیدی همچون پرایس اکشن RTM و پرایس اکشن ICT بریک اوت (Breakout) چیست؟ به وجود بیاید، اما لازم به ذکر است که تمامی این سبک های مدرن از سبک تحلیلی وایکوف به وجود آمده است.
تشخیص بریک اوت (Breakout)
اصطلاح بریک اوت را در زمانی به کار میبریم که نمودار قیمت، ناحیه مقاومت و یا حمایت را با قدرت بشکند و به سمت دیگر ناحیه حرکت کند و در آنجا تثبیت شود. Breakout نشان دهنده پتانسیل حرکت قیمت برای شروع یک روند در جهت شکسته شده است. برای مثال، بریک اوت صعودی (شکست ناحیه مقاومتی) نشان دهنده این است که احتمالا قیمت، روند صعودی خود را شروع کرده است. Breakout هایی که با حجم معاملاتی بالایی (در مقایسه با حجم نرمال) اتفاق می افتند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که در آن جهت، روند جدید پرقدرتی شکل بگیرد.
فرض کنید قیمت در سر راه خود یک مقاومت خوب دارد و شما انتظار این را دارید که این سطح بتواند جلو راه قیمت را بگیرد اما قیمت با یک مومنتوم خیلی خوب آن سطح را می شکند، زمانی که این سطح می شکند دیدگاه ها عوض می شود، چرا که شکست همچنین سطحی نشان از قدر خریداران (گاوها) در بازار است؛ این شکست نواحی اغلب با افزایش حجم معاملاتی نیز همراه است که نشان می دهد بسیاری از معامله گران منتظر شکست این ناحیه ها بوده اند.
حجم بالاتر نسبت به حجم نرمال معامله شده نیز تاییدی بر بریک اوت است. اگر Breakout با حجم معاملاتی کمی همراه باشد ممکن است برای بسیاری از معامله گران قابل پذیرش نباشد که این ناحیه شکسته شده است یا اینکه هنوز معامله گران قانع نشده اند که معاملاتی نزدیک به این نواحی و بر اساس شکست آن انجام دهند. به احتمال زیاد چنین شکست های کم حجمی با عدم موفقیت همراه خواهند بود. به طور مثال در رابطه با بریک اوت صعودی، در صورت عدم موفقیت شکست ناحیه مقاومتی، قیمت دوباره به زیر این ناحیه سقوط خواهد کرد.
چند مثال از بریک اوت (Breakout)
شاید از خودتان بپرسید قیمت چه چیزی را باید Breakout کرده و بشکند، برای جواب به این سوال باید بگوییم سطوح عرضه و تقاضا؛ این سطوح بستگی به سبک های معاملاتی شما می تواند متفاوت باشد اما در ادامه می خوایم چند Breakout را در الگوهای کلاسیک ببینیم، چگونه می توان بر روی این نکته معامله موفقی داشت، شناسایی شروع بریک اوتها اغلب با روندهای رنج و غالبا بدون جهت و یا الگوهای نموداری از جمله مثلث، پرچم و الگوی سر و شانه به نمایش در می آید. این الگوها زمانی به وجود می آید که قیمت، ناحیه های مقاومت یا حمایتی را تشکیل دهد.
معامله گران با بررسی این نواحی منتظر Breakout می مانند. حتی پس از بریک اوت با حجم بالا نیز قیمتها غالبا (نه همیشه. )، قبل از اینکه در آن جهت حرکت کنند، به ناحیه شکسته شده برمی گردند یا به اصطلاح به آن پولبک می زنند. این امر بدین خاطر است که معامله گران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله می شوند و با اندکی سود، شروع به سیو سود می نمایند و قدرت خریداران را کاهش می دهند.
فراموش نکنیم که بسیاری از معامله گران نیز، که در جهت خلاف بریک اوت وارد معامله شده اند و به حجم خود مدام اضافه می کنند، هنوز چشم امیدی به بازگشت روند دارند تا از معاملات معکوس خود خارج شوند که این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه شکست می رساند. در آن لحظه است که معاملهگران تازه نفس، وارد معامله در جهت بریک اوت شده و قیمت را در جهت ناحیه شکسته شده پرتاب می کنند.
بریک اوت در الگو پرچم
همان طور که در تصویر بالا نیز مشخص است، قیمت در یک الگو پرچم کلاسیک است، این پرچم می تواند قیمت را به ادامه مسیر خودش وادار کند، برای همین معامله گران برای اینکه رمز ارز خودشان که در اینجا بیت کوین است و یا در بورس که می تواند سایر سهام ها باشد، ورود کنند، نیاز به یک کندل قدرتمند دارند تا بتواند این اطمینان را بدهد که قیمت از قدرت بالایی برخوردار است و می تواند به روند کنونی خودش ادامه دهد.
باید در نظر داشت که این می تواند یک تله گاوی برای به دام انداختن شما باشد؛ تله گاوی (bull trap) در معاملات نشان دهنده حالتی از کندل هاست که این حس و درک را به شما می رساند که روند نزولی به اتمام رسیده و حال شروع یک روند صعودی قدرتمند است و تریدر با تصور صعودی بودن یک دارایی، اقدام به خرید آن می کند، در حالی که ارزش دارایی پس از رسیدن به بالاترین قیمت جدید، شدیدا کاهش می یابد. در واقع می توان گفت زمانی تله گاوی رخ می دهد که سرمایهگذار یا تریدر با تصور این که یک روند نزولی تمام شده است، سهام یا جفت ارزی را خریداری میکند که یک سطح مقاومتی را شکسته است اما این همان جایست که ضرر در انتظار است.
فیک اوت چیست؟
زمانی یک مقاومت بریک اوت می شود اما بعد از آن قیمت دیگر به روند خود ادامه نمی دهد چرا که که همان مسیر رفته خود را بر می گردد، در اینجا کندلی که با مومنتوم یک سطح را بریک کرده است توانسته، تمامی استاپ لاس ها را بزند، چرا که کسانی که فکر می کردند این مقاومت است و راه قیمت را میبندد، پوزیشن سل با اهرم های معاملاتی متفاوتی باز کرده اند که تمامی حد ضررها (استاپ لاس ها) پشت این ناحیه است و کسانی که فکر می کردند این ناحیه شکسته شده است و در پولبک آن دنبال پوزیشن خرید بودند نیز استاپ لاس های خودشان را زیر همان مقاومت شکسته شده قرار دادند، به همین صورت قیمت هم حد ضرر خریدارها را می زند و هم حد ضرر فروشندگان را می زند و این همان تامین نقدینگی است، بنابراین به این نوع شکست ها، شکست فیک می گویند.
چگونه با بریک اوت (Breakout) وارد معامله بشویم؟
استراتژی تشخیص سطوح و نواحی حمایت و مقاومت نیز بسته به هر فرد دارای ویژگی های متفاوتی است. همه معامله گران ناحیه حمایت یا مقاومت یکسانی را مدنظر قرار نمی دهند زیرا از تعاریف و برداشتهای یکسانی استفاده نمی کنند. به همین دلیل است که بررسی حجم معاملات در تشخیص شکست های معتبر، مفید است. افزایش حجم معاملات در شکست نواحی، نشان دهنده اهمیت آن ناحیه است. نکته دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از نواحی حمایت و مقاومت به جای سطح حمایت و مقاومت است زیرا در بازارهای مالی ما با یک خط یا یک سطح برگشتی سروکار نداریم بلکه معامله گران، سفارشات خرید و فروش خود را در یک محدوده ای از قیمت وارد بازار می کنند و به دنبال ورود به معامله یا خروج از آن ها هستند.
تعیین شکست های معتبر و برگشت های قیمتی توسط نواحی حمایت و مقاومت، معامله گر را کمتر دچار اشتباه می کند. این سبک از معاملات با وجود نوسانات قیمتی می تواند احساسات شما را به شدت درگیر کند چون قیمت به سرعت حرکت می کند. با استفاده از نکات گفته شده در این مقاله می توانید برنامه معاملاتی برای خودتان طراحی کنید؛ اما مهم ترین چیز رعایت مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک است تا بتوانید روانشناسی بازار را به درستی درک کنید.
بریک اوت Breakout چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
اصطلاح بریک اوت را در زمانی به کار میبریم که نمودار قیمت، ناحیه مقاومت و یا حمایت را با قدرت بشکند و به سمت دیگر ناحیه حرکت کند و در آنجا تثبیت شود. بریکاوت نشاندهندهی پتانسیل حرکت قیمت برای شروع یک روند در جهت شکستهشده است. برای مثال، بریک اوت صعودی (شکست ناحیه مقاومتی) نشان دهنده این است که احتمالا قیمت، روند صعودی خود را شروع کرده است. بریک اوتهایی که با حجم معاملاتی بالایی (در مقایسه با حجم نرمال) اتفاق میافتند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهندبود زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که در آن جهت، روند جدید پرقدرتی شکل بگیرد.
بریک اوت چه پیامی به شما میدهد؟
زمانی که قیمت برای مدتی زیر ناحیه مقاومت یا بالای ناحیه حمایت قراردارد و اکنون خود را از قفس این ناحیه آزاد کردهاست، بریک اوت رخ میدهد. ناحیه مقاومت یا حمایت به عنوان محدودهی تعیینکننده تلقی میشوند که معامله گران زیادی برای نقاط ورود و خروج یا قرار دادن حد ضرر و حد سود خود از آن استفاده میکنند. زمانی که قیمت ناحیه حمایت یا مقاومت را میشکند، معاملهگرانی که منتظر بریکاوت هستند وارد معامله میشوند و کسانی که فکر نمیکردند قیمت بریکاوت کند به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر، از پوزیشنهای خود خارج میشوند و قدرت مضاعفی را برای ادامه حرکت مهیا میکنند.
این شکست نواحی اغلب با افزایش حجم معاملاتی نیز همراه است که نشان میدهد بسیاری از معاملهگران منتظر شکست این ناحیهها بودهاند. حجم بالاتر نسبت به حجم نرمال معامله شده نیز تاییدی بر بریک اوت است. اگر بریک اوت با حجم معاملاتی کمی همراه باشد ممکن است برای بسیاری از معامله گران قابل پذیرش نباشد که این ناحیه شکسته شدهاست یا اینکه هنوز معامله گران قانع نشدهاند که معاملاتی نزدیک به این نواحی و بر اساس شکست آن انجام دهند. به احتمال زیاد چنین شکستهای کم حجمی با عدم موفقیت همراه خواهند بود. به طور مثال در رابطه با بریک اوت صعودی، در صورت عدم موفقیت شکست ناحیه مقاومتی، قیمت دوباره به زیر این ناحیه سقوط خواهد کرد. در بریک اوت نزولی نیز که اغلب بدان سقوط قیمت گفته میشود، در صورت عدم موفقیت در شکست ناحیه حمایتی، قیمت به بالای ناحیه حمایت بازمیگردد و به صعود ادامه میدهد که به اصطلاح به آن فالس بریک اوت (False Breakout) یا بریک اوت کاذب گفته میشود.
شناسایی شروع بریک اوتها اغلب با روندهای رنج و غالبا بدون جهت و یا الگوهای نموداری از جمله مثلث، پرچم، مثلث جمع شونده و الگوی سر و شانه به نمایش درمیآید. این الگوها زمانی به وجود میآید که قیمت، ناحیههای مقاومت یا حمایتی را تشکیل دهد. معاملهگران با بررسی این نواحی منتظر بریکاوت میمانند. حتی پس از بریک اوت با حجم بالا نیز قیمتها غالبا (نه همیشه. )، قبل از اینکه در آن جهت حرکت کنند، به ناحیه شکستهشده برمیگردند یا به اصطلاح به آن پولبک میزنند. این امر بدین خاطر است که معاملهگران کوتاه مدت اغلب در بریک اوت وارد معامله میشوند و با اندکی سود، شروع به سیو سود مینمایند و قدرت خریداران را کاهش میدهند. فراموش نکنیم که بسیاری از معامله گران نیز، که در جهت خلاف بریک اوت وارد معامله شدهاند و به حجم خود مدام اضافه میکنند، هنوز چشم امیدی به بازگشت روند دارند تا از معاملات معکوس خود خارج شوند که این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه شکست میرساند. در آن لحظه است که معاملهگران تازه نفس، وارد معامله در جهت بریک اوت شده و قیمت را در جهت ناحیه شکسته شده پرتاب میکنند.
مثالی از یک بریک اوت صحیح
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید این نمودار افزایش قابل توجه حجم معاملاتی را نشان میدهد که با شکست ناحیه مقاومتی که همان ضلع بالایی الگوی مثلث است، رخ داده است. در این مثال شکست ناحیه به قدری شدید بوده که باعث ایجاد گپ قیمتی نیز شده است. قیمت به روند صعودی خود ادامه داده و به سطح شکست نیز بازنگشتی نداشتهاست. این امر نشان دهنده بریک اوتی بسیار شدید است.
معاملهگران این امکان را داشتند تا با استفاده از بریک اوت وارد معاملات خرید شوند و یا از معاملات فروش خود خارج شوند. اگر وارد معاملات خرید شوند حد ضرر زیر سطح مقاومت الگوی مثلثی قرار میگیرد (یا حتی زیر سطح حمایت مثلث). به دلیل اینکه بریک اوت همراه با گپ بزرگی اتفاق افتاده است، ورود به معامله ممکن است دارای حد ضرر مناسب و ریسک به ریوارد معقولی نباشد.
استراتژی معاملاتی استفاده از بریک اوت
در مبحث بریک اوت، شکستها معمولا در تمام تایمفریمها رخ میدهند. به همین دلیل، در این سبک مهم نیست که از چه تایمفریمی استفاده میکنید. مثلا اهمیتی ندارد، اگر از تایمفریمهای ساعتی، روزانه، یا حتی هفتگی استفاده میکنید زیرا در تمامی این تایم فریمها، نواحی را پیدا میکنید که نقش حمایت و یا مقاومت داشتهباشند. از این استراتژی به راحتی میتوانید برای تمامی تایم فریمها و سبکهای معاملاتی استفاده کنید.
پیدا کردن نواحی مناسب
در این استراتژی پیدا کردن نواحی حمایت و مقاومت مناسب، بسیار مهم است. هر چه قیمت این نواحی را بیشتر لمس کرده باشد و به آن واکنش نشان دادهباشد، اعتبار آن نواحی بیشتری خواهدبود. همچنین هرچه این حمایت و مقاومتها برای مدت زمان طولانیتری در بازار تاثیرگذار باشند، به اهمیت آنها افزوده خواهد شد و در زمان شکسته شدن، نتایج بهتری برای ما به ارمغان میآورند. زمانی که قیمت روند خنثی دارد، الگوهای متنوعی بر روی چارت تشکیل میشوند. الگوهایی مثل کانال قیمتی، مثلت و پرچم که همه اینها میتوانند ابزارهای مفیدی برای معامله باشند. جدا از بحث الگوها، مدت زمانی که قیمت در حوالی مقاومت یا حمایت حرکت کرده باشد نیز می تواند، در پیدا کردن ناحیه مناسب برای ما نقش مفیدی داشته باشد.
نقطه ورود به معامله
بعد از پیدا کردن موقعیت مناسب، حالا نوبت به برنامهریزی برای ورود به معامله میرسد. تقریبا میتوان ادعا کرد، راحتترین کار در این استراتژی، پیدا کردن نقطه ورود است. زمانی که قیمت در بالای سطح مقاومتی بسته میشود، معاملهگران بهدنبال معاملات خرید و برعکس زمانی که قیمت در زیر حمایت بسته میشود، معاملهگران بهدنبال معاملات فروش هستند.
برای تشخیص اینکه شکست رخ داده، معتبر است یا جعلی (fakeout)، باید منتظر تثبیت قیمت باشید. برای مثال بریک اوت کاذب زمانی رخ میدهد، که سهم در ساعات ابتدایی معاملات به بالای مقاومت یا پایین حمایت نفوذ کرده، اما با نزدیک شدن به پایان وقت معاملات، به سطوح قبلی باز میگردد. اگر معاملهگر عجول باشد و یا بدون داشتن تاییدیه شکست وارد معامله شود، ممکن است قیمت به محدوده قبلی خود برگردد. داشتن تاییدیه حجم معاملات نیز، مورد مهمی بود که در بالا به آن اشاره کردیم.
زمان خروج از معاملات
یکی از مهمترین عوامل موفقیت معاملهگران، مشخص کردن نقطه خروج، قبل از وارد شدن به معامله است. در زیر دو روش برای پیدا کردن نقطه خروج از معامله را بیان کردهایم:
۱. نقاطی که میتوانیم با سود از معامله خود خارج شویم
زمانی که قصد دارید حد سودی برای معامله خود تعیین کنید، سعی کنید رفتار اخیر سهم یا جفتارز را در نظر داشته باشید تا بتوانید اهداف منطقیتری برای حرکت جدید آن پیدا کنید. زمانی که از الگوها استفاده میکنید پیدا کردن حد سود و هدف قیمتی بر اساس حرکات اخیر قیمت (Price Action) ساده به نظر میرسد. مثلا اگر محدودهای که قیمت در کانال حرکت کرده است، ۶ واحد باشد، در صورت شکسته شدن این کانال، همین ۶ واحد را میتوانیم به عنوان هدف قیمتی در نظر بگیریم (شکل زیر را مشاهده کنید).
در زمان رسیدن به هدف قیمتی، چند روش برای مدیریت معامله وجود دارد. زمانی که قمیت به هدف قیمتی رسید، معاملهگر میتواند تصمیم بگیرد که از معامله به صورت کامل خارج شود، یا مقداری از معامله را ببندد و حد ضرر را به محدودهای تغییر دهد که اگر قیمت به آن رسید، معامله با سود بسته شود. در این صورت میتواند اجازه دهد قیمت کار خودش را انجام دهد و ممکن است حتی سود بیشتری نیز نصیبش شود.
۲. بستن معامله با ضرر
دانستن این نکته که در چه جاهایی شرایط معامله تغییر کرده و باید معامله را با ضرر ببندیم برای ما بسیار اهمیت دارد. در این استراتژی پیدا کردن این نقطه هم، بسیار ساده است. بعد از اینکه سطحی شکسته میشود، مقاومت یا حمایت شکسته شده، کاربردشان تغییر میکند و به ترتیب به حمایت یا مقاومت تبدیل میشوند. (قاعده Change of Polarity)
دانستن این موضوع میتواند نکته کلیدی برای شما باشد. چون این نواحی میتوانند تعیینکننده باشند که آیا معامله شما شکست میخورد یا نه. معاملهگر میتواند این نقاط را برای حدضرر معامله خود تعیین کند. البته اندکی فاصله معقول از این سطوح برای حفظ معامله از نوسانات بازار نیر کار منطقی به شمار میآید.
بازگشت قیمت از سطح شکسته شده
زمانی که قصد دارید از معامله با ضرر خارج شوید، از سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شده استفاده کنید. قرار دادن حد ضرر در این نقاط آسان ترین راه برای محافظت کردن، از معامله و سرمایه شماست و این کار باعث میشود که بیش از حد ریسک نکنید.
معمولا قیمت قبل از این که حرکت اصلی خودش را شروع کند، سطح شکسته بریک اوت (Breakout) چیست؟ شده را دوباره تست میکند و به همین دلیل بهتر است حد ضرر خود را خیلی نزدیک نقطه ورود قرار ندهید. در این صورت حدضرر شما قبل از اینکه قیمت حرکت اصلی خودش را شروع کند، فعال نمیشود.
محدودیتهای استفاده از بریک اوت
دو مشکل اصلی در رابطه با استفاده از بریک اوت وجود دارد. مشکل اصلی بریک اوت، احتمال ادامه نیافتن روند در جهت شکست قیمت است. در این حالت قیمت اغلب اندکی بالای سطح مقاومت یا زیر حمایت میرود و معاملهگرانی که بر اساس بریک اوت وارد معامله شدهاند را فریب میدهد زیرا بعد از آن قیمت برمیگردد و در جهتی که سطح شکسته شدهبود، ادامه حرکت نمیدهد. این اتفاق ممکن است قبل از اینکه بریکاوتی واقعی رخ دهد، چندین بار اتفاق بیافتد. که باعث میشود معامله گران در دام فالس بریک اوت گرفتار شوند که در بالا به آن اشاره کردیم.
استراتژی تشخیص سطوح و نواحی حمایت و مقاومت نیز بسته به هر فرد دارای ویژگیهای متفاوتی است. همه معامله گران ناحیه حمایت یا مقاومت یکسانی را مد نظر قرار نمیدهند زیرا از تعاریف و برداشتهای یکسانی استفاده نمیکنند. به همین دلیل است که بررسی حجم معاملات در تشخیص شکستهای معتبر، مفید است. افزایش حجم معاملات در شکست نواحی، نشان دهنده اهمیت آن ناحیه است.
نکته دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از نواحی حمایت و مقاومت به جای سطح حمایت و مقاومت است. زیرا در بازارهای مالی ما با یک خط یا یک سطح برگشتی سروکار نداریم بلکه معاملهگران، سفارشات خرید و فروش خود را در یک محدودهای از قیمت وارد بازار میکنند و به دنبال ورود به معامله یا خروج از آنها هستند. تعیین شکستهای معتبر و برگشتهای قیمتی توسط نواحی حمایت و مقاومت، معامله گر را کمتر دچار اشتباه میکند.
این سبک از معاملات با وجود نوسانات قیمتی میتواند احساسات شما را به شدت درگیر کند چون قیمت به سرعت حرکت میکند. با استفاده از نکات گفتهشده در این مقاله میتوانید برنامه معاملاتی برای خودتان طراحی کنید. با درست اجرا کردن این برنامه و ریسک مدیریت شده میتوانید به بازدهی عالی نیز دست پیدا کنید.
به طور خلاصه برای استفاده از این سبک معاملاتی باید این موارد را رعایت کنید:
۱. پیدا کردن نواحی مناسب
۲. انتظار برای شکست معتبر ناحیه
۳. انتظار برای تست مجدد ناحیه و برگشت قیمت به آن
۴. تعیین هدف قیمتی معقول و در دسترس
۵. تعیین حد ضرر و حد بیاعتباری تحلیل
۶. ورود، صبر و مدیریت در معامله
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
شکست قیمت (بریک اوت) در تحلیل تکنیکال چیست؟
شکست قیمت یکی از پدیدههای رایج در بازارهای مالی است و بسیاری از معاملهگران بهمنظور شکار یک روند در مراحل ابتدایی، بر اساس شکستهای قیمتی وارد بازار میشوند. با استفاده از این استراتژی، میتوانید حرکات قیمتی بزرگ بازار را شکار کنید و در صورت مدیریت صحیح معاملات، بازدهی نسبتا بالایی نیز کسب میکنید. در این مطلب آموزشی شما را با ساختار شکستهای قیمتی در تحلیل تکنیکال آشنا میکنیم. با استفاده از نکات مطرح شده در این مقاله، میتوانید همانند حرفهایهای بازار بر اساس شکستها قیمتی معامله کنید و به سود برسید!
- 1) شکست قیمت چیست؟
- 2) شکست قیمت چه پیامی برای معامله گران دارد؟
- 3) ساختار شکستهای قیمتی در نمودار
- 4) انواع شکست قیمت
- 5) استفاده از شکست قیمت در تحلیل تکنیکال، چه محدودیتهایی دارد؟
- 6) 3 روش ورود به معامله بر اساس شکست قیمت
شکست قیمت چیست؟
مواقعی که قیمت از سطح مقاومت عبور کرده و به نواحی بالاتر میرسد یا در حالت معکوس، زمانی که حین ریزش قیمتها با عبور از سطح حمایتی مواجه هستیم؛ اصطلاحا پدیده «شکست قیمت یا Breakout» رخ داده است. شکستها از لحاظ ماهیت به 2 دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند. شکست قیمتی نشاندهنده پتانسیل بازار برای شروع یک روند جدید (صعودی به نزولی یا بالعکس) یا ادامه روند قبلی است. بهعنوان مثال، یک شکست قدرتمند صعودی در یک الگوی نموداری معتبر، میتواند نشاندهنده این باشد که احتمالا در آستانه شروع یک روند صعودی قوی هستیم! اگر در زمان شکست قیمت، حجم معاملات بالاتری نسبت به حالت معمول ثبت شود، شکست قدرت بالاتری دارد؛ یعنی با اطمینان بیشتری میتوانیم انتظار داشته باشیم که قیمت در جهت شکست حرکت کند.
نکات کلیدی
- شکستها میتوانند صرفا ساخته ذهن شما باشند؛ زیرا همه معامله گران لزوما سطوح یکسانی را بهعنوان حمایت یا مقاومت در نظر نمیگیرند!
- شکستهای قیمتی فرصتهای معاملاتی احتمالی هستند. شکست صعودی به معامله گران این سیگنال را میدهد که احتمالا فعالان بازار وارد موقعیت خرید شدهاند و معاملات فروش خود را بستهاند. در طرف مقابل، یک شکست نزولی میتواند نشان از بسته شدن اغلب موقعیتهای خریداران و غالب شدن فروشندگان در بازار باشد.
- هر چقدر حجم معاملاتی بالاتری (نسبت به حالت عادی) حین شکست قیمت داشته باشیم، قدرت آن شکست بیشتر است و احتمال ادامه حرکت در جهت شکست بالاتر است!
- در شکستهای قیمتی با حجم معاملات کم یا معمولی، احتمال وقوع حرکات کاذب یا کوتاهمدت بسیار زیاد است؛ بنابراین باید فاکتورهای تحلیلی دیگری را هم بررسی کنید تا به اطمینان نسبی برسید.
شکست قیمت چه پیامی برای معامله گران دارد؟
زمانی که نمودارهای قیمت در بازارهای مالی را بررسی میکنیم؛ میبینیم که شکست قیمت یکی از پدیدههای کلیدی و غالب در نمودار است. در واقع شکستها آینده بازار را مشخص میکنند. شکست قیمت به ما میگوید که تمایلات عموم بازار (معمولا بهدلیل تغییرات پارامترهای بنیادی بازار) در حال تغییر است و باید منتظر روندها یا تحرکات قیمتی جدید باشیم. معامله گران تکنیکالی از سطوح حمایت و مقاومـت بهعنوان نواحی ورود، حد زیان و سود استفاده میکنند. هنگامی که قیمت از این سطوح عبور میکند، افرادی که موقعیتهای معاملاتی باز دارند، با رسیدن به حد ضرر از معاملات خود خارج میشوند؛ اما آنهایی که منتظر وقوع شکست برای شکار روند جدید بودهند، در این نواحی وارد بازار میشوند…
برای آشنایی بیشتر و درک مفهوم سطـوح حمایـت و مقاومت، پیشنهاد میکنیم که مقاله «حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال» از داموندمگ را مطالعه کنید.
فعل و انفعالاتی که در زمان شکست قیمت رخ میدهد، اغلب باعث افزایش حجم معاملات میشود و نشاندهنده این است که تعداد زیادی از معامله گران در جهت شکست وارد بازار شدهاند و اصطلاحا «موافق شکست» بودهاند؛ در واقع افزایش حجم هنوز احساس اطمینان نمیکنند تا در این نواحی وارد معامله شوند. شکستهای قیمتی معمولا در محدودههای خنثی (رنج) یا الگوهای قیمتی نظیر سر و شانه، پرچم و کنج ایجاد میشوند. این الگوها زمانی شکل میگیرند که قیمت یک ساختار مشخص در نمودار ایجاد میکند و به واسطه آن، سطوح حمایت یا مقاومت مشخص میشوند. پس از تشکیل الگو، معامله گران انتظار دارند که با رسیدن قیمت به نواحی مذکور، شکست یا یک حرکت بازگشتی ایجاد شود.
ساختار شکستهای قیمتی در نمودار
هر شکست قیمتی واقعی (غیر کاذب!) دارای 3 عنصر اساسی است. اگر شکست قیمت موفقیتآمیز نباشد، صرفا یک حرکت کاذب در نمودار ایجاد شده است و قیمت دوباره به بالاتر یا پایینتر (بسته به نوع شکست، نزولی یا صعودی) از ناحیه قبلی باز میگردد. البته فراموش نکنید که همین شکست کاذب ممکن است مقدمهای برای وقوع یک شکست با قدرت بالا باشد؛ در واقع این شکست ناموفق ثابت میکند که بازار برای شکست سطح مذکور، قدرت بیشتری نیاز دارد.
ساختار
برای شکلگیری یک شکست قیمتی، باید یک سطح مقاومت یا حمایت مشخص در نمودار وجود داشته باشد. در واقع تا زمانی که سطح یا ناحیه نموداری معینی نداشته باشیم، شکستی وجود نخواهد داشت! اگر در نمودار قیمت هیچ سطح حمایت یا مقاومتی مشاهده نمیکنید و قیمت همچنان با قدرت به روند صعودی یا نزولی خود ادامه میدهد، شرایط ورود بر اساس شکست مهیا نیست. پیشنهاد میکنیم که در این شرایط، سراغ نمودار ارز دیگری بروید یا با استفاده از ابزار مختلف نظیر میانگینهای متحرک، خطوط روند و…، دوباره نمودار را با هدف یافتن سطوح حمایت و مقاومت بررسی کنید.
شکست
شکست واقعی زمانی اتفاق میافتد که قیمت با حجم معاملاتی سنگین (2 برابر و یا بیشتر نسبت به حالت معمول) از سطح حمایت یا مقاومت معتبر عبور کند. برای بررسی حجم معاملات حین وقوع شکست، میتوانید از اندیکاتور حجم (Volume) موجود در پلتفرمهای تحلیلی یا وبسایتهای ارائه اطلاعات بازار ارز دیجیتال نظیر coinmarketcap.com استفاده کنید. برخی معامله گران بهمنظور تشخیص سادهتر تغییرات سنگین در حجم معاملات، ترجیح میدهند یک میانگین متحرک به اندیکاتور حجم خود اضافه کنند یا از اسیلاتورهای حجمی استفاده کنند.
تایید
تفاوت اصلی شکست واقعی و کاذب این است که در جریان یک شکست واقعی، قیمت میتواند خود را بالاتر یا پایینتر از سطح شکسته شده حفظ کند. البته این بدان معنی نیست که قیمت اصلا به سطح شکسته شده باز نمیگردد؛ در بسیاری اوقات قیمت تا سطح قبلی عقبنشینی میکند که اصطلاحا پولبک نام دارد. پس از وقوع این حرکت بازگشتی و بر اساس قاعده تبدیل سطوح (تبدیل حمایت به مقاومت و بالعکس)، قیمت سعی میکند خود را در این ناحیه تثبیت کند تا انرژی لازم برای ادامه حرکت در جریان شکست را کسب کند. زمانی که معامله گران ثبات وضعیت قیمت را در جایگاه جدید (پس از پولبک) مشاهده میکنند، این اعتماد بهنفس در آنها ایجاد میشود که در ناحیه فعلی وارد بازار شوند و همین فرآیند، قدرت لازم برای ادامه مسیر قیمت را فراهم میکند.
انواع شکست قیمت
شکستهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به 3 دسته کلی تقسیم میشوند. برای تشخیص نوع شکست میتوانیم از ابزار تحلیلی مختلف نظیر خطوط روند و میانگینهای متحرک استفاده کنیم.
شکستهای بازگشتی
یک شکست بازگشتی زمانی اتفاق میافتد که قیمت با آرامش نسبی در یک روند مشخص حرکت میکند اما به یکباره و با یک حرکت معکوس شدید (اصطلاحا شارپ)، روند جاری قیمت شکسته میشود! این حرکات معمولا با حجم معاملاتی بالا و در نتیجه اخبار فوری یا شایعات ایجاد میشوند. بهطور کلی، قدرت شکستهای بازگشتی ناشی از حجم معاملات سنگین است.
شکستهای تثبیت
شکست میتواند پس از دوره تثبیت قیمت رخ دهد. فاز تثبیت به بازه زمانی گفته میشود که قیمت در یک مسیر افقی (خنثی) و محدودهای نسبتا باریک نوسان میکند؛ توجه داشته باشید که در طول این دوره معمولا حجم معاملاتی بالایی ثبت نمیشود! همانطور که در مقاله حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال توضیح دادیم، در یک محدوده خنثی روند مشخصی نداریم و قیمت بین یک محدوده مقاومتی و حمایتی مشخص، نوسان میکند. شما با بررسی اجمالی نمودار هم میتوانید بهسادگی محدودههای رِنج (خنثی) بازار را تشخیص دهید. بر اساس قواعد تحلیل تکنیکال کلاسیک، فاز تثبیت بهمعنی بیعلاقگی فعالان بازار نسبت به مشارکت در بازار است؛ اما این دوره میتواند آرامش قبل از طوفان ناشی از ورود سنگین خریداران یا فروشندگان باشد!
حجم معاملات کم، در نگاه اول نشاندهنده عدم جذابیت قیمتهای بازار برای معامله گران است؛ اما این ذهنیت دقیقا آن چیزی است که یکی از طرفین (خریداران یا فروشندگان) میخواهد به طرف مقابل القا کند! در مورد تشخیص شکستها توجه داشته باشید که یک شکست قیمتی، لزوما در نقطه اوج حجم معاملات اتفاق نمیافتد؛ ممکن است در همان ابتدای افزایش حجم معاملات نسبت به روزهای گذشته، شکست قیمت انجام شود. بنابراین باید کاملا هوشیار باشید…
شکستهای مثلثی
این نوع از شکستهای قیمتی با یک ساختار منحصربهفرد ایجاد میشوند. فرض کنید در جریان روند صعودی بازار، قیمت به یک سطح مقاومتی مهم رسیده است. قیمت تاکنون 3 برخورد با این سطح مقاومتی داشته و بریک اوت (Breakout) چیست؟ هر بار بهسمت پایین رانده شده است. در نتیجه این برخوردها، تعدادی کف حمایتی در نمودار ایجاد شده است. نکته هم در فرآیند نوسانات قیمت، این است که نقاط کف هر بار در سطوح بالاتری تشکیل شدهاند و اصطلاحا «Higher low» یا کف بالاتر داشتهایم. بنابراین یک ساختار مثلثی در نمودار ایجاد شده است.
این ساختار به ما نشان میدهد که خریداران قدرتمند و صبور، بهتدریج قیمتها را افزایش میدهند و کفهای قیمت با عمق کمتری تشکیل میشوند. در نهایت، این فرآیند رفت و برگشتی تا جایی ادامه مییابد که دیگر پولبک به سطوح پایینی انجام نمیشود و خریداران طی یک حرکت معمولا انفجاری، مقاومت را میشکنند. در روندهای نزولی، شرایط عکس مفروضات فوق است. این ساختارها در میان معامله گران، بهعنوان مثلثهای صعودی و نزولی شناخته میشوند.
استفاده از شکست قیمت در تحلیل تکنیکال، چه محدودیتهایی دارد؟
2 مشکل اساسی حین انجام معاملات مبتنی بر شکست وجود دارد:
- مشکل اصلی، شکستهای کاذب است. همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، قیمت در ابتدا از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند و معامله گران مبتنی بر شکست وارد بازار میشوند؛ اما در ادامه با وقوع یک حرکت معکوس، به نواحی قبلی باز میگردد و معامله گران را از ادامه حرکت ایجاد شده، نا امید میکند. اگر شکستهای قیمتی را در نمودارهای مختلف بررسی کنید، متوجه میشوید که ممکن است قبل از وقوع شکست اصلی، چندین بار شکست کاذب داشته باشیم!
- افراد مختلف برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت از معیارهای یکسانی استفاده نمیکنند. بهعبارت دیگر، معامله گران با ابزار تحلیلی و ذهنیتهای مختلف، سطوح متفاوتی را بهعنوان حمایت و مقاومت در نظر میگیرند. بنابراین ما باید از یک معیار جامع نظیر حجم معاملات، بهعنوان ابزار کمکی استفاده کنیم تا سطوح مهم را تشخیص دهیم. شکست قیمتی ضعیف بههمراه حجم معاملاتی پایین، نشان میدهد که سطح مذکور برای معامله گران بزرگ بازار چندان اهمیتی ندارد و آنها هنوز آماده ورود به بازار نیستند.
نکاتی در مورد شکستهای کاذب
- بسیاری از شکستهای کاذب بهمنظور بهدام انداختن معامله گران ایجاد میشوند. اگر پس از وقوع شکست کاذب، بازار با حجم و مومنتوم بالایی در خلاف جهت شکست حرکت کرد، با یک تله مواجه بودهایم! بنابراین حین تشخیص شکستها سعی کنید که با استفاده از ابزار کمکی و تجربیات قبلی خود، نسبت به قدرت و صحت شکست اطمینان نسبی پیدا کنید و سپس وارد معامله شوید. در غیر این صورت ممکن است، بهای بسیار سنگینی بپردازید…
- در برخی از روشهای تحلیل پرایس اکشن، مفهوم شکست کاذب مورد بازبینی و حتی انتقاد قرار گرفته است. در واقع این تحلیلگران معتقدند که قیمت پس از شکست، به یک سطح قیمتی مهم رسیده و از همان نقطه برگشته است؛ بنابراین مفهومی بهعنوان شکست کاذب وجود خارجی ندارد!
لازم بهذکر است که هیچکدام از دیدگاههای مذکور، بهصورت قطعی قابل تایید و یا رد نیست؛ زیرا معامله گران بر اساس رویکردهای تحلیلی مختلفی در بازار فعالیت میکنند.
3 روش ورود به معامله بر اساس شکست قیمت
بهعنوان یک معامله گر تکنیکالی، بر اساس 3 استراتژی ورود میتوانیم با شکستها ترید کنیم. هر کدام از این روشها، از لحاظ مدیریت ریسک مزایا و معایبی دارند و نمیتوان برتری خاصی در میان آنها قائل بود.
ورود قبل از شکست
مزیت اصلی این روش، ورود در قیمت مناسب است. بهعنوان مثال، اگر پیشروی قیمت یک سطح مقاومتی مهم قرار دارد و شما انتظار شکست صعودی دارید، نسبت به افرادی که حین شکست یا پس از آن اقدام به خرید میکنند، در قیمت پایینتری وارد بازار میشوید. در بخشهای قبلی در مورد شکستهای قیمتی مربوط به فاز تثبیت صحبت کردیم. اگر در همین مثال، نسبت به احتمال وقوع شکست کامل و قدرت آن تا حد زیادی اطمینان داشته باشید، میتوانید در ناحیه کف محدوده خنثی وارد بازار شوید تا نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) شما تا حد زیادی بهینه شود.
ورود حین شکست
همانطور که از نام این استراتژی مشخص است، شما سفارش معاملاتی خود را دقیقا در خارج از سطح مشخص شده (در نزدیکی آن) قرار میدهید و منتظر میمانید تا پس از شکست سطح مذکور، وارد معامله شوید. مزیت اصلی ورود حین شکست این است که میتوانید بازخورد سریعی از قدرت و کیفیت شکست بگیرید؛ این موضوع سبب میشود که اگر شرایط مناسب نبود، بتوانید بهسرعت و قبل از تحمل زیان سنگین از موقعیت خود خارج شوید.
ورود بعد از شکست
استراتژی سوم، همان پولبک معروف است که اغلب توسط معامله گران با سطح ریسکپذیری پایین استفاده میشود. ورود پس از شکست یا پولبک شامل ورود به معامله خرید یا فروش در اولین بازگشت به سطح شکسته شده (بر اساس قاعده تبدیل سطوح) است.
با توجه به اهمیت بالای مفهوم پولبک در تحلیل تکنیکال، در مقاله بعدی در مورد این مفهوم نموداری و جزئیات مرتبط با آن توضیحات کاملی ارائه میکنیم…
کلام پایانی
برخی از معامله گرانی که بهصورت حرفهای از شکستهای قیمتی استفاده میکنند، معتقدند که بلافاصله پس از وقوع شکست مشخص میشود که آیا این یک موقعیت سودده است یا خیر. بر این اساس، اگر پس از شکست سطح قیمت درون یک محدوده باریک خنثی نوسان کند، احتمالا با یک شکست کاذب روبهرو هستیم. بهطور کلی، بسیاری از مربیان معامله گری در ابتدای مسیر یادگیری سعی میکنند معامله گران تازهکار را از معاملات مبتنی بر شکست دور نگهدارند. اما فراموش نکنیم که یک معامله گر جدید منظم هم میتواند با یادگیری از اشتباهاتش (بر اساس بازخوردهای سریعی که دریافت میکند)، در این روش معاملاتی حرفهای شود.
مطالعه و بررسی نظرات شما در بخش کامنتها، باعث خوشحالی ما است و مطمئنا با استفاده از پیشنهادات مطرح شده، میتوانیم محتوای آموزشی موثر و کاربردیتری در اختیار شما قرار دهیم…
دیدگاه شما