مشکل در محاسبه بازده سهم


اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام

در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.

حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، می‌توانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی‌ در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمش‌های طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکت‎ها را بر اساس برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده‌تر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه می‌شود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر می‌توانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.

از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول این‌گونه استنباط می‌شود که با مفهوم بسیار ساده‌ای مواجه هستیم و به راحتی هر کس می‌تواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی مشکل در محاسبه بازده سهم موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن می‌پردازیم.

علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.

حجم معاملات مدیریت سرمایه

حجم بالاتر، سود بیشتر!؟

زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیان‌ده را با دو معامله‌گر دارای رویکرد مدیریت سرمایه‌ای متفاوت، شبیه سازی و قیاس می‌کنیم.

حجم معاملات

با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه می‌شویم که، سرمایه گذار «الف» هیچ‌گونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص می‌کنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیش‌بینی‌ها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معامله‌گر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیان‌های قبلی را داشته باشیم. در مورد معامله‌گر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیان‌های سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما این‌که بسیاری از معامله‌گران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان می‌کنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معامله‌گران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر می‌رسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه مشکل در محاسبه بازده سهم خود را به خطر بیندازیم. در ادامه می‌خواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوب‌های کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.

معامله‌گری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام می‌پردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید می‌شود.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

همان‌گونه که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنال‌های خرید در تحلیل نموداری می‌باشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل ‌گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک‌ ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمی‌گیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

جزییات معاملاتی

پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.

۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰

سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده می‌کنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی می‌توان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معامله‌گری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روش‌های انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.

چند نکته در رابطه با حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکتهای سهامی

چند نکته در رابطه با حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکتهای سهامی

حالا ما به بخش نهایی ترازنامه یعنی: حقوق صاحبان سهام در ترازنامه می‌رسیم و قبل از اینکه معنی آن را توضیح دهیم، می‌خواهیم به نکته‌ای مهم اشاره کنیم. اگر به قسمتی که با نام جمع دارایی ها نوشته شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که این عدد، همان عددی است که در بخش جمع بدهی ها و حقوق صاحب سهام نوشته شده است: ۱۰۲۹۷۱۱۷ (همان‌طور که در جلسه اول ذکر کردیم، این اعداد به واحد میلیون ریال هستند و اگر بخواهید بدانید جمع دارایی های شرکت چند ریال است باید ۶ عدد صفر در مقابل آن قرار دهید، اگر اشتباه نکرده باشیم (!!) این عدد چیزی در حدود ۱۰ تریلیون یا ۱۰ هزار میلیارد ریال است. فکر نمی‌کردید که قرار است با ۱۰ میلیون ریال یک شرکت سهامی را بخرید؟)

و دلیل خوبی برای آن وجود دارد. اول‌ازهمه، حسابداران چنین می‌گویند. قدم اول را به خاطر دارید؟

دارایی ها= بدهی ها + حقوق صاحب سهام

مورد دوم اینکه دارایی ها باید با دو مورد دیگر مطابقت داشته باشند. یک‌بار دیگر، به مثال “ترازنامه شخصی” خودتان برگردید. هر چیزی که شما صاحب آن هستید، دارایی های شما به حساب می‌آیند. هر چیزی که مقروض هستید، بدهی هایتان هستند و تفاوت بین این دو، ارزش خالص شما خواهد بود.

همین موضوع در مورد یک شرکت نیز صادق است. ارزش خالص شرکت، چیزی که به ازای همه دارایی ها بدون در نظر گرفتن بدهی می‌تواند به دست آورد، حقوق صاحب سهام است.

حقوق صاحبان سهام

حالا و همان‌طور که در ترازنامه شرکت مشاهده می‌کنید، چند عامل مختلف در ایجاد حقوق صاحبان سهام دخالت دارند. اولی که از همه بزرگ‌تر هم هست، سود (زیان) انباشته به ارزش ۴۵۹۴۶۰۲ میلیون ریال (حدوداً ۴۵۹۵ میلیارد ریال) است. این سودی است که شرکت در سال منتهی به ۳۱/۲/۱۳۹۵ کسب کرده و به شکل سود سهام به سهامدارانش بازنگردانده است.

به‌جای پرداخت سود سهام، این پول برای استفاده در آینده، مثلاً سرمایه گذاری در طرح‌ها و پروژه‌های سودآور (متناسب با ماهیت شرکت) نگه‌داری می‌شود.

اما در بخش حقوق صاحبان سهام در ترازنامه موارد دیگری هم دیده می‌شود. آیتم سرمایه درواقع همان سرمایه اولیه شرکت هنگام ورد به بازار بورس است. چنانچه شرکت سهام جدیدی منتشر کند و آن را به قیمتی بالاتر (پایین‌تر) از قیمت اسمی در بازار بفروشد، اختلاف قیمت فروش و ارزش اسمی صرف (کسر) سهام گفته می‌شود.

ممکن است هیئت‌مدیره شرکت بورسی برای اهدافی خاص تصمیم بگیرند بخشی از سهام شرکت را از سهامداران بخرند، سهامی خریداری‌شده از بازار در خزانه شرکت نگهداری می‌شود و به آن سهام خزانه گفته می‌شود. البته در نظر بگیرید که بازخرید سهام توسط شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران به لحاظ قانونی فعلاً امکان‌پذیر نیست و ممنوع است.

از طرفی مدیران هر شرکت مکلف هستند هرسال ۵ درصد از سود خالص شرکت را با عنوان اندوخته قانونی در حسابی ذخیره کنند. همین‌که مانده حساب اندوخته قانونی به ۱۰ درصد کل سرمایه شرکت رسید، ذخیره کردن آن اختیاری است. در ترازنامه بالا می‌بینید که حساب اندوخته قانونی سال گذشته به حدنصاب قانونی رسیده و در سال جاری تغییری نسبت به سال قبل نداشته است.

گاهی اوقات شرکت دارایی های خود نظیر ساختمان و کارخانه را تجدید ارزیابی می‌کند و در این تجدید ارزیابی مشخص می‌شود که این دارایی ها گران‌تر یا ارزان‌تر شده‌اند. این تغییرات هم در حسابهایی زیرمجموعه حساب حقوق صاحبان سهام در ترازنامه ثبت و نگهداری می‌شوند.

نکته آخر: حقوق صاحبان سهام به معنی سهام عادی نیست (این اصطلاح را همیشه در مبحث سرمایه گذاری می‌بینید.) حقوق صاحبان سهام چیزی است که فقط در ترازنامه دیده می‌شود. سهام عادی در دنیای واقعی وجود دارد: همه سهامی که به‌وسیله شرکت منتشر شده است. وقتی شما تعداد سهام عادی منتشرشده را مشکل در محاسبه بازده سهم در قیمت بازار سهام ضرب می‌کنید، ارزش بازار شرکت به دست می‌آید.

(پایان درس پنجم دوره آموزشی فهم ترازنامه با موضوع حقوق صاحبان سهام در ترازنامه)

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

24 در مورد “چند نکته در رابطه با حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکتهای سهامی”

با مشکل در محاسبه بازده سهم سلام خدمت سردار عزیز
من کامل متوجه سوال شما نشدم، ولی سعی می کنم توضیحاتی که فکر می کنم مشکل شما را حل میکنه بدم.
اول از همه این که شما در مورد نحوه ثبت میفرمایید یا برای ارزشیابی یک شرکت؟
در واقع مهم این هست که این سرمایه ای که شما در مورد آن صحبت می کنید وارد شرکت شده است یا خیر؟ چرا که در این صورت قطعا باید در ترازنامه ثبت شده باشد. چه پول نقد باشد چه دارایی مشهود.
اگر پول نقد باشد علاوه بر موجودی نقد، باید یکی از حساب های سرمایه، جاری شرکا(بدهی شرکت به سهامداران) یا وام در سمت چپ افزایش یافته باشند. حالا با توجه به نحوه ی ثبت، میشه بررسی کرد که آیا در اقلام حقوق صاحبان سهام هست یا خیر؟

باز هم اگر توضیحات جامع تری در اختیار بنده قرار بدید، سعی می کنم پاسخ بهتری بدهم.

با مشکل در محاسبه بازده سهم سلام
آیا سرمایه غیر ثبتی و یا در حال افزایش شرکت، جز آیتم حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود؟
بنده سرمایه ثبتی و اندوخته و سود وزیان را محاسبه کردم
با توجه به اینکه ثبت سرمایه شرکت طی سنوات گذشته با مشکل مواجه بوده و ایتم حقوق صاحبان سهام از لحاظ محاسبات بازرسی برای ما تعیین کننده است.

سلام و وقت بخیر
معمولا عرف نیست بازده سود تقسیمی محاسبه و شرکت به شرکت مقایسه شود. چون ابزار مقایسه ای مناسبی نیست
اما میتوانید نسبت سود هر سهم به قیمت یا p/e را در سایت tsetmc.com ببینید.
در دیده بان این سایت میتوانید شرکتها را بر مبنای p/e کم به زیاد مرتب کنید و با هم مقایسه کنید
موفق باشید

سلام ممنون از زحمات گروه و سایت منحصر به فرد مدیر مالی
بازده سود تقسیمی در بورس ایران باید از کدام مرجع مقایسه کرد؟فیلتر خاصی اگه راهنمایی کنید ممنون میشم و الان چندتا از شرکتها که بیشترین سود تقسیمی نسبت به قیمت شان دارند(بالاترین بازده سود تقسیمی )اگه معرفی کنید .ممنون

سلام فائزه عزیز
ابتدا باید بازده سالیانه سود نقدی رو محاسبه کنید و بعد از طریق فرمول زیر بازده ماهانه را به دست آورید
Y=((1+M)^12) -1
Y: بازده سالیانه
M: بازده ماهیانه
با آرزوی موفقیت برای شما

با سلام و تشکر از پاسخگوییتون.
با توجه به اینکه سود نقدی سالانه حساب میشه چگون باید در فرمول بازدهی ماهانه اعمال بشه.؟؟؟(فرمول به صورتp+d/p) ln))ببخشید نتونستم دقیق براتون بنویسم .pقیمت پایان دورهdسود نقدیp قیمت اول دوره

سلام فائزه عزیز
معمولا در شرکتهایی که صادرات دارند، شما در صورتهای مالی آیتمی به نام صادرات خواهید دید مثلاً به سایت tsetmc مراجعه کنید و پس از رفتن به صفحه شرکت مورد نظر خود روی تب تولید و فروش کلیک کنید.
همینطور اقلام صادراتی و مقدار آن نیز در یادداشتهای مروبط به درآمد فروش، درآمد به دو دسته درآمد داخلی و درآمد خارجی تقسیم شده و جزئیات هر بخش مشخص است.
با آرزوی موفقیت برای شما

سلام. ببخشید صادراتی بودن شرکتهای بورسی را از کدام قسمت باید فهمید
با تشکر

سلام کاووس عزیز
لطفا پاسخ سوال خود را از بخش پرسش و پاسخ مالی پیگیری کنید
برای مشاهده اینجا کلیک کنید
با آرزوی موفقیت برای شما

با سلام خدمت شما ، شرکتی دارای سرمایه ثبتی ۱۰ میلیون ریال است. ۴۹ درصد سهامش را به شخص دیگری واگذار کرده و در مقابل بعنوان سرمایه در گردش وجه نقد دریافت میدارد. ارزش داراییها حدود ۲ میلیارد ریال براورد و کارشناسی شده و طبق قرارداد سهم سهامدار جدید از این میزان به نسبت ۶ میلیارد ریال بوده که ۵۰ درصد بحساب شرکت واریز شده و مابقی هنوز واریز نشده.لطفا نحوه ثبت مبلغ دریافتی و نمایش در صورتهای مالی سال جاری و نیز نمایش در بخش حقوق صاحبان سهام را اعلام بفرمایید. ضمنا ایا بخش واریز نشده که در تعهد سهامدار جدید است میبایست ثبت شود و یا تا زمان تحقق ثبتی ندارد؟

سلام خورشید عزیز
از اینکه سوالات خود را از ما می پرسید از شما سپاسگزاریم

سلام می خواستم بدانم خالص حقوق صاحبان سهام مساوی است با تغییر در حقوق صاحبان سهام منهای تغییر سود انباشته این دو تغییر چگونه محاسبه یا کدام ارقام در صورت های مالی است با تشکر

بازده سرمایه‌‌گذاری را چگونه محاسبه کنیم؟

تعریف بازده سرمایه‌گذاری بازده سرمایه‌گذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایه‌گذاری حاصل می‌شود. افراد برای کسب سود سرمایه‌گذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی می‌شوند. آن‌ها با خرید دارایی‌های متنوع اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما برخی از شیوه‌های سرمایه‌گذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایه‌گذاری‌ها وجود دارد.

تعریف بازده سرمایه‌گذاری

بازده سرمایه‌گذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایه‌گذاری حاصل می‌شود. افراد برای کسب سود سرمایه‌گذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی می‌شوند. آن‌ها با خرید دارایی‌های متنوع اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما برخی از شیوه‌های سرمایه‌گذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایه‌گذاری‌ها وجود دارد. این در حالی است که در گزینه‌های دیگر سرمایه‌گذاری، هیچ سودی تضمین نمی‌شود. افراد مختلف با توجه به انتظارات و اهداف متفاوت خود اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند.

اما در مقابل بازده سرمایه‌گذاری، مفهومی به نام ریسک نیز وجود دارد. می‌توان چنین گفت که ریسک و بازده دو عنصر همیشگی و جدایی‌ناپذیر در بازارهای مالی هستند. هر چه میزان بازدهی که از دارایی انتظار داریم بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری در آن نیز ریسک بیشتری خواهد داشت. اما همیشه این‌طور نیست و موارد استثنا نیز وجود دارد.

انواع بازده سرمایه‌گذاری

بازده سرمایه‌ گذاری در گرو عوامل متعددی است. در میان این عوامل می‌توان به نسبت‌های مختلف اشاره کرد. منظور مواردی مانند نسبت‌های نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت و هم‌چنین انواع ریسک و نوسان‌های قیمتی است. در مجموع دو نوع بازده در بازارهای مالی وجود دارد که ماهیت متفاوتی با یک‌دیگر دارند. این دو بازده عبارت‌اند از:

  • بازده تحقق یافته
  • بازده مورد انتظار

بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار

بازده تحقق‌یافته که از آن با نام Realized Return یاد می‌شود، به بازدهی گفته می‌شود که به دست آمده است. یعنی همان سود سرمایه‌گذاری که به واقعیت پیوسته است.

اما بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که افراد سرمایه‌گذار انتظار دارند که آن را به دست آورند و هنوز محقق نشده است. سرمایه‌گذاران با توجه به چنین بازدهی روی یک دارایی سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما هیچ اطمینان و تضمینی پشت این بازده وجود ندارد. چرا که ممکن است هیچ‌گاه تحقق پیدا نکند.

البته بازه زمانی سرمایه‌گذاری نیز در تحقق بازده مورد انتظار موثر است. یعنی اگر بازه سرمایه‌گذاری بلندمدت باشد، احتمال تحقق بازده مورد انتظار بیشتر خواهد شد. مثلا شاید بازده سرمایه‌گذاری در یک دارایی خاص در یک ماه برابر یک درصد و در یک سال برابر ۳۵ درصد باشد.

اجزای بازده سرمایه‌گذاری

بازده را می‌توان به دو بخش سود دریافتی و سود (زیان) سرمایه تقسیم کرد.

سود دریافتی

سودی که از محل جریان‌های نقدی دوره‌ای سرمایه‌گذاری به دست می‌آید را می‌توان مهم‌ترین بخش بازده سرمایه‌گذاری قلمداد کرد. این سود به شکل بهره یا سود تقسیمی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. باید این امر را در نظر گرفت که میان جریان‌های نقدی و قیمت اوراق بهادار ارتباطی وجود دارد. هم‌چنین میزان این سود نیز منفی نخواهد شد.

لازم به ذکر است که میزان سود دریافتی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره تعیین می‌شود و سهام‌داران نیز باید آن را تایید کنند. این بازده سرمایه‌گذاری به سود نقدی سهام یا Dividend Yield معروف است. میزان سود پرداختی هر شرکت به ازای هر سهم، توسط این بازده مشخص می‌شود.

سود یا زیان سرمایه

اما دومین بخش بازده سرمایه‌گذاری سود یا زیان سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت هم مرتبط است. این بخش از بازده در پی افزایش یا کاهش قیمت دارایی و اختلاف میان قیمت خرید و قیمت فعلی پدید می‌آید.

با توجه به این‌که قیمت فعلی دارایی چقدر است، اختلاف حاصل می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اختلاف مثبت، به سود سرمایه‌گذاری و اختلاف منفی به زیان منجر خواهد شد. بازده سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار از مجموع این دو بخش حاصل می‌شود

فرمول بازده کل

بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود یا زیان سرمایه

بازده کل

همان‌طور که در بخش‌ قبلی گفتیم، بازده کل یا همان Total Return متشکل از سود دریافتی و تغییرات قیمتی است. یعنی برای محاسبه بازده کل در یک دوره زمانی باید مجموع هر گونه وجوه نقدی دریافتی و تغییرات قیمت دارایی در طول دوره مذکور را به دست بیاوریم. سپس عدد حاصل را بر قیمت دارایی در زمان خرید تقسیم کنیم.

فرمول بازده سرمایه‌گذاری کل

اما فرمول اصلی بازده کل به این شکل است:

فرمول بازده کل

متغیرهای این معادله عبارت‌اند از:

CFt:جریان‌های نقدی در طی دوره t

PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)

PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)

PC: تغییر قیمت در طول دور که از طریق تفاضل PE و PB حاصل می‌شود.

جریان‌های نقدی در اوراق مشارکت و هم‌چنین اوراق بدهی از طریق پرداخت بهره حاصل می‌شوند. این جریان‌ها در سهام عادی به کمک سود تقسیمی نقدی یا سهام جایزه، حق تقدم ناشی از افزایش سرمایه و یا تجزیه سهام ایجاد می‌شوند. مفهوم بازده سرمایه‌گذاری کل معیاری برای محاسبه سود سرمایه‌گذاری است و از این رو حائز اهمیت است.

به عنوان مثال این‌طور در نظر بگیرید که سهام‌داری ۱۰۰۰ برگه سهم یک شرکت را با قیمت ۵۰۰۰ ریال خریداری می‌کند. فرض کنید سال آینده کل سهام را به قیمت ۱۰ هزار ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم مذکور در این بازه یک‌ساله برابر با ۵۰ ریال است. طبق فرمول بالا کل بازده سهام برابر با ۱۰۱ درصد خواهد بود.

محاسبه سود سرمایه‌گذاری کل

بازده نسبی

برخی از مواقع پیش می‌آید که نیاز به بازده مثبت داریم؛ به همین دلیل از بازده نسبی استفاده می‌کنیم. این بازده همیشه عددی بزرگ‌تر از یک را نشان می‌دهد و از اعداد منفی در معادله چشم‌پوشی می‌کند. در فرمول این بازده، مجموع جریان‌های نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم می‌شوند.

فرمول بازده نسبی سرمایه‌گذاری

PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)

PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)

CFt:جریان‌های نقدی در طی دوره t

اگر بخواهیم بازده نسبی مثال قبل را به کمک این فرمول محاسبه کنیم، حاصل برابر با ۲۰۱ درصد خواهد بود.

محاسبه سود سرمایه گذاری نسبی

جمع‌بندی

تمام افراد با هدف کسب سود در دارایی‌های مختلف سرمایه‌گذاری می‌کنند. بهره‌ای که از این عمل حاصل می‌شود، بازده سرمایه‌گذاری نام دارد. بازده معمولا دو بخش دارد. بخش اول آن، شامل وجه نقدی است. این وجه درآمد مستقیم حاصل از سرمایه گذاری است. بخش دوم مربوط به سود یا زیانی است که سرمایه‌گذار در پی تغییر قیمت فروش یا خرید، آن را کسب می‌کند.

در مورد سهام، سود سرمایه‌گذاری به قیمت روزانه دارایی بستگی دارد. هرچه بازده یک سهم بیشتر باشد، سرمایه گذاری با ریسک بالاتری همراه خواهد بود. به همین دلیل است که پیش از ورود به هر سهمی به منظور سرمایه‌گذاری، ابتدا لازم است که میزان پذیرش ریسک و انتظار خود از سرمایه‌گذاری را مشخص کنیم.

سود هر سهم و سود تقسیمی هر سهم / EPS & DPS

سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه می شود. که نشان دهنده سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بدست آورده است (نوو، 1385). اولین جزء محاسبه ی EPS درآمد (درآمد اختصاصی سهامداران عمومی) است. در واقع درآمد سهامداران عمومی، باقی مانده سود، پس از توزیع سهم کارفرمایان، عرضه کنندگان، ارائه دهندگان خدمات، صاحبان سهام ممتاز و بستانکاران می باشد. دومین جزء EPS تعداد سهم منتشر شده در بازار توسط شرکت است. لازم به ذکر است، تعداد سهام موجود بازار را به عنوان جزئی از EPS شرکت تلقی می شود تا بتوان میزان مطالبات سهامداران عمومی را نسبت به درآمد در هر واحد اندازه گیری نمود به عبارت دیگر EPS مقدار سودی است که به هر سهم اختصاص می یابد با محاسبه سطح درآمد شرکت از این روش می توان به میزان درآمدی که هر فرد کسب می کند، دست یافت. با اینکه اجزای EPS ظاهرا ساده به نظر می رسد اما در واقعیت این طور نیست و این عناصر کاملا پیچیده اند. به عنوان مثال، تخمین تعداد سهام در بازار کاری ساده نیست چرا که به مرور زمان تعداد سهام دایما در حال تغییر یا جابه جایی است به طوری که انتشار سهام یا بازخرید سهام توسط شرکتها، تعداد سهام مشکل در محاسبه بازده سهم موجود در بازار را تغییر می دهد و با عرضه مقدار زیادی سهام توسط یک شرکت در انتهای یک دوره مالی، تعداد متوسط سهام در انتهای دوره بسیار بیشتر از اوایل دوره خواهد بود که به این ترتیب در محاسبه EPS مشکل ایجاد می کند.

اهمیت EPS و کاربردهای آن
سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد یک فرآیند تحلیلی پیچیده می باشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دوره های زمانی مختلف، مقایسه پذیری این ارقام تا حدودی مشکل می باشد. یکی از روش های استاندارد نمودن رقم سود ، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم می باشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیش بینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیاً مراجع تدوین استاندارد های حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمایند تا سودمندی EPS را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دوره های مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقاء دهند.
براساس تحقیقات تجربی انجام شده در سایر کشورها، EPS استفاده های زیر را دارد :

  1. ارزیابی، تعیین و قضاوت در خصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب EPS در رقم P/E درخصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند. این دو رقم به طور گسترده در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می شود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت، قضاوت می کند. به دلیل اهمیت EPS، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد.
  2. پیش بینی EPS های آینده و نرخ رشد آن بر قیمت سهام تأثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران، EPS های گزارش شده را برای بر آورد EPS های آینده و برآورد نرخ رشد آتی به کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.
  3. ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. یکی از معیارهای قضاوت درخصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ EPS می باشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایه گذاری، در تعیین خط مشی تقسیم سود مؤثر است ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام نمی باشد.
  4. قضاوت درخصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم EPS نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد. اگر چه جریان های نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است ولی اعتقاد بر این است که EPS معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا می باشد.
  5. برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود. بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار حفظ و یا تکرار آن با درجه ای از نظم در یک محدوده زمانی آتی می رود را قدرت سودآوری می گویند. بیشتر مدلهای ارزیابی به نحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازده های مورد انتظار آتی را در بر می گیرد، سرمایه ای می کنند. EPS در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تأکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیل گران بر شناسایی اجزائی از جریان درآمد و هزینه تمرکز می کنند که با ثبات و قابل پیش بینی باشند.
  6. نسبت P/E یا قیمت به سود یکی از خلاصه های مهم مالی است که براساس سود هر سهم محاسبه می شود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایه گذاری را نشان می دهد و معکوس آن را نیز نرخ بازده مورد توقع حسابداری را نشان می دهد .

محدودیت های EPS
تأکید شده است که کاربران اطلاعات مالی صرفا بر یک رقم، EPS، تمرکز ننموده و از سایر اطلاعات نیز در مدل های تصمیم گیریشان استفاده نمایند. با این وجود حتی در استفاده از EPS به همراه سایر اطلاعات نیز باید به محدودیت هایی که در اندازه گیری آن وجود دارد، توجه شود. محدودیت های EPS به شرح زیر است:

  1. EPS مبتنی بر سود تاریخی است. مدیریت ممکن است در گذشته تصمیماتی گرفته باشد که سود جاری را افزایش دهد، ولی در آینده رشد سود کاهش یابد. بنابراین رشد EPS نمی تواند پیش بینی کننده قابل اتکایی برای نرخ رشد آتی باشد. به عبارت دیگر به کیفیت سود نیز باید توجه شود.
  2. EPS بدون مشکل در محاسبه بازده سهم توجه به تورم محاسبه می شود. نرخ رشد واقعی EPSممکن است متفاوت از نرخ رشد اسمی آن باشد.
  3. EPS متأثر از انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات توسط مدیریت است و این امر بر مقایسه بین شرکتها تأثیر می گذارد.
  4. با توجه به این که تغییر پذیری سود، نشانه ای از ریسک شرکت می باشد و باعث نوسان قیمت بازار سهام می گردد، مدیران تمایل به هموارسازی سود از طریق انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات دارند. بنابراین EPS ممکن است متأثر از صلاحدید مدیران باشد.
  5. EPS متأثر از ساختار سرمایه است. مثلاً تغییرات در تعداد سهام ناشی از صدور سهام جایزه (سود سهمی) بر مبلغ EPS دوره های جاری و گذشته تأثیر می گذارد و این مسئله مقایسه بین شرکتها را مشکل می نماید.

انواع EPS
برای یک شرکت بیش از یک نوع EPS وجود دارد که انواع مختلف آن با توجه به تغییر در روش تخمین تعداد سهام موجود در بازار، تغییر خواهد کرد. نوع اول EPS تحت تأثیر تغییرات بالقوه تعداد سهام موجود و حق تقدم و اختیار خرید و فروش در بازار قرار نمی گیرد و نوع دیگر آن که تحت تاثیر تغییرات تعداد سهام شرکت های بازار (سهم های منتشر شده جدید توسط شرکتها ) و حق تقدم و اختیار خرید و فروش قرارمی گیرد. البته این موضوع در مورد بازار ایران صدق نمی کند. در بازار فقط یک نوع EPS وجود دارد و از آنجا که بر حسب مقدار سرمایه ثبت شده در زمان تشکیل مجمع سالانه، محاسبه می شود، مگر اینکه حق تقدم ها به صورت سرمایه افزودنی قبل از تشکیل مجمع به سرمایه شرکت افزده شود که در این صورت میتوآن از آن بهره گرفت. براساس اصول و قوانین پذیرفته شده در آمریکا، شرکت های آمریکائی باید هر دونوع EPS را درصورت های مالی خود داشته باشند: چرا که EPS دراین کشور هر سه ماه یک بار اعلام خواهد شد و در مواردی که شرکت سود ده نیست، ازاین قاعده مستثنی می شود، چرا که با محاسبه تعداد سهم های جدید اضافه شده در بازار ( که از حق تقدم ها و اختیارها ناشی می شوند) مقدار زیان کوچک تر از حد واقعی آن نشان داده می شود و دومین مشکلی که در محاسبه تعداد سهام موجود در بازار مشکل در محاسبه بازده سهم برای محاسبه EPS وجود دارد این است که در ترازنامه شرکتها در بخش اوراق بهادار، هیچ گاه از میانگین تعداد سهم های موجود در بازار استفاده نمی شود بلکه تعداد سهامی را که در همان روز بستن ترازنامه، در دست صاحبان سهام است استفاده می کنند. همچنین این تعداد شامل اوراق تبدیلی نیز نمی شود چرا که EPS را کاهش می دهد بنابراین سرمایه گذاران باید در هنگام محاسبه EPS هر دوی این موارد را در نظر بگیرند. EPS به عنوان درآمد هر سهم، میزان سودآوری شرکت را نشان می دهد چرا که در هر شرکت درآمد هر سهم را به کل سهام شرکت تعمیم می دهند و براساس آن تصمیم می گیرند.

تعدیل EPS چیست؟
مدیران شرکت در ابتدای سال مالی با توجه به چشم انداز فعالیتهای شرکت EPS معینی را پیش بینی و اعلام می کنند. اما در طی سال با توجه به روند فعالیت ممکن است تغییر در اصلاح در EPS اعلام شده ضروری به نظر رسد، لذا براساس عملکرد شرکت EPS جدیدی اعلام می کنند که به آن تعدیل EPS گفته می شود.

DPS یا سود تقسیمی هر سهم 2

هر سال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را براساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری می کنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم می نمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم می کند و به طور نقدی به دست سهامدار می رسد DPS یا سود تقسیمی گفته می شود به عبارت دیگر DPS بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم 3 است که توسط شرکت پرداخت می گردد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی ( مصوب مجمع عادی سالانه ) بر تعداد سهام شرکت به دست می آید. چون DPS سود بخشی از EPS می باشد که سهامداران در مورد تقسیم آن نظر می دهند معمولا" کمتراز EPS می باشد . البته چنانچه تمام سود تقسیم شود EPS و DPS برابر می باشد در بعضی موارد خاص نیز DPS بیشتر از EPS است که این مبلغ اضافی معمولا" از محل سود انباشته سالهای قبل تامین می شود . البته این وضعیت اکثرا" نشان دهنده بی برنامه بودن شرکت می باشد چون سود انباشته همان سود سالهای گذشته است که توزیع نشده است و معمولا" جهت انجام برنامه ای خاص در شرکت باقی مانده است و توزیع آن در سالهای بعد نشانه خوبی نیست. باشروع فصل مجامع شرکتهای بورس موضوع تقسیم سود (DPS) ذهن تمامی سهامداران شرکت های بورسی را به خود جلب کرده به خصوص سهامداران حقیقی که ازاین راه امرار معاش می کنند.

اینکه چه میزان از سود تحقق یافته هر سهم به صورت نقدی توزیع شود و چه میزان در شرکت باقی بماند تصمیمی است که در مجمع عادی سالیانه مشکل در محاسبه بازده سهم توسط هیات مدیره به مجمع پیشنهاد داده می شود و سپس به تصویب سهامداران می رسد. براساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه تقسیم سود تصویب شده، حداکثر ظرف 8 ماه ازتاریخ تصویب به سهامداران می بایست پرداخت گردد. البته سود پرداختی یاDPS تنها به سهامدارانی پرداخت می گردد که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.

بتای منفی سهم در بورس چیست؟

شاخص بتا در بورس چیست ؟

برای سرمایه‌گذاری مطمئن در هر نوع بازاری آشنایی با محاسبه ریسک امری ضروری به حساب می‌آید. در صورت شناختن ریسک می‌توانید بدون استرس مشغول امور مهمی همانند تمرکز روی کار سرمایه‌گذاری خود شوید. در صورت نشناختن ریسک و روش اندازه گیری آن به شما توصیه می‌کنم وارد سرمایه‌گذاری نشوید زیرا سرمایه‌گذاری بدون آگاهی، می‌تواند صدمات مالی و زمانی جبران ناپذیری به شما وارد سازد. در این مقاله برای آگاهی دادن به شما درباره ریسک، انواع ریسک، اندازه گیری آن، به خصوص اندازه گیری بتای منفی سهم در بورس می‌پردازیم.

فهرست عناوین مقاله:

تعریف ریسک

همانطور که می‌دانید به انحراف معیار نرخ بازدهی ریسک گفته می‌شود. ریسک دارای تعاریف ساده‌تری نیز هست مثل اینکه وقتی کاری را انجام می‌دهید به چه احتمالی نتایج آن کار زیان‌بار از آب در خواهد آمد. شناختن ریسک با توجه به نوسانات اقتصادی کشور از تغییر نرخ بهره و نرخ ارز تا محصولات کشاورزی امر بسیار مهمی است.

اندازه گیری بتای منفی سهم در بورس: دسته بندی ریسک

ریسک دارای یک دسته‌‌بندی بزرگ است شامل ریسک سیستمی (کشوری) و ریسک غیرسیستمی (وابسته به سازمان‌ها) تفاوت این دو ریسک در عوامل ایجاد آن‌ها، عوامل کنترل کننده آن‌ها، روش اندازه‌گیری مقدار ریسک آن‌ها و… می‌تواند باشد. در کنترل ریسک سیستمی خیلی کاری از دستتان بر نخواهد آمد زیرا ناشی از تحولات گسترده اقتصادی است و تحت تاثیر اوضاع سیاسی کشور قرار خواهد گرفت یعنی هر چقدر اوضاع سیاسی یک کشور ناپایدارتر باشد ریسک افراد برای سرمایه‌گذاری در آن کشور بیشتر است. ریسک انواعی دارد مثل ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسک عملیاتی، ریسک نرخ بهره، ریسک تورم و ریسک مالی. روش‌های اندازه گیری ریسک برای اندازه گیری از فرمول خاص و شاخص های خاصی استفاده می‌کند مثل شاخص بتا (که مفصلاً درباره آن بحث خواهیم کرد)، انحراف معیار، نیم انحراف معیار، واریانس، نیم واریانس، متوسط قدر مطلق انحرافات و ارزش در معرض خطر.

سایر روش‌های محاسبه ریسک

محاسبه انحراف معیار: اندازه گیری کردن ریسک کل یک سهام به وسیله یک پرتفوی است و فرمول آن به شرح زیر است:

فرمول محاسبه انحراف معیار

به طور کلی دو روش اندازه‌گیری داریم که یکی روش قدیمی و دیگری روش نوین است. اندازه گیری بتای منفی سهم در بورس جز روش نوین است.

روش قدیمی اندازه‌گیری شامل روش‌هایی مثل آنالیز گپ، تحلیل سناریو، آنالیز دیرش و ریسک اوراق مشتقه است. این روش‌ها در گذشته بسیار مناسب و کاربردی بودند اما با توجه به معادلات پیچیده امروزی و تعداد شاخص‎هایی که باید مورد بررسی واقع شوند دیگر کاربردی ندارند.

روش آنالیز گپ: روشی ساده است که تمرکز آن روی تغییرات نرخ است در این روش میزان نرخ درآمد به نرخ بهره در یک بازه زمانی خاص پیش‌بینی می‌شود. در نظر گرفتن بازه زمانی خاص در این روش اندازه‌گیری خصوصیتی منفی برای این روش به حساب می‌آید زیرا به قیمت واقعی دارایی و بدهی در غیر بازه مشخص شده توجه نمی‌شود.

تحلیل سناریو: در این روش متخصصان روی انواع سناریوهایی که امکان دارد به وجود بیاید فکر خواهند کرد و پیش‌بینی می‌کنند در صورت وقوع هر کدام از سناریوها چه مقدار ریسکی افراد را تهدید می‌کند. مشکل این روش این است که با توجه به محدودیت ذهن و قابل پیش‌بینی نبودن نوسانات اقتصادی خیلی اوقات این پیش‌بینی‌ها کامل و یا دارای صحت کامل نخواهند بود.

شاخص بتای منفی سهم در بورس: ریسک اوراق مشتقه که می‌دانید از زیر مجموعه اوراق بهادار هستند و به منظور کاهش ریسک در سرمایه‌گذاری‌های پرخطر به وجود آمدند گرچه بعضی از منفعت طلبان (به اسم بورس‌باز شناخته می‌شوند) امروزه برای افزایش دادن میزان منفعت خود از آن‌ها استفاده می‌کنند گرچه کاربرد این اوراق مشخص است اما خود وجود این اوراق در حین عرضه و تقاضا می‌تواند باعث ریسک بالا در سرمایه‌گذاری‌های دیگر شود. شاخص‌های اندازه گیری کردن ریسک این اوراق را در ادامه می‌خوانید:

پارامتر دلتا: تغییراتی که به ازای تغییر در اوراق اصلی نسبت به قیمت اوراق مشتقه به‌وجود بیاید.

پارامتر گاما: تغییر در پارامتر دلتا به ازای تغییری در اوراق اصلی

پارامتر رو: تغییرات به ازای تغییر در نرخ بهره قیمت مشتقه

پارامتر وگا: تغییرات به ازای تغییر در حجم

پارامتر تتا: شاخص اندازه‌ گیری ریسک به ازای تغییر به ازای زمان

روش‌های جدید اندازه گیری ریسک شامل تئوری پورتفولیو (نظریه سبد سهام مدرن) و ارزش در معرض ریسک می‌شود.

تئوری پورتفولیو: یک نوع تئوری کاهش‌دهنده ریسک است و به وسیله آن در سهام پول نقد و اوراق بدهی سرمایه‌گذاری می‌کنند. واژه پرتفولیو سبد سرمایه‌گذاری معنی می‌شود. این روش بسیار پیچیده است اما به طور ساده در این روش چند گزینه پیش پای خریدار گذاشته می‌شود که به طور تقریبی انتخاب خریدار مشکل در محاسبه بازده سهم از پیش مشخص است و به همین گونه ریسک کاهش پیدا می‌کند.

شاخص بتای منفی سهم در بورس: ارزش در معرض ریسک (سرمایه در معرض خطر) که امروزه کاربرد گسترده‌ای در اندازه گیری ریسک دارد و به دو روش پارامتری و غیرپارامتری آن را محاسبه می‌کند.

۱- فرض روش پارامتری برای اندازه گیری توزیع نرمال داشتن بازده دارایی و خطی بودن رابطه بین ریسک بازار و ارزش دارایی است. و با این فرمول حساب می‌شود: Var=M.ZaQT80.5

VAR= ارزش در معرض ریسک، M= ارزش بازار دارایی، a = سطح اطمینان، Q = انحراف معیار، T= طول دوره زمانی محاسبه بازده

این شاخص برای پیش‌بینی سود/ ضرر سهام سرمایه‌گذار مناسب است چون حتی اگر سرمایه‌گذار زیان ببیند از پیش با تخمین خسارت، آماده جبران خسارت‌ها شده است و می‌تواند به تعهدات خود در قراداد عمل کند. استفاده از این معیار برای تعیین کفایت سرمایه در بانک‌ها الزامی است.

۲- روش غیرپارامتری: ساده‌ترین روش آن روش تاریخی است. این روش رفتار بازدهی و سود مالی را مشابه همان رفتار گذشته آن‌ها در نظر می‌گیرد و نتایج بازده جدید کاملا شبیه نتایج با شاخص‌های پیشین است سپس با فرمول تئوری پرتفوی آن را محاسبه می‌کند و ریسک را اندازه می‌گیرد.

تفاوت روش غیرپارامتری و پارامتری در این است که اندازه گیری انحراف معیار در روش پارامتری با فرمول تاریخی است.

اندازه گیری بتا منفی سهم در بورس و آشنایی با آن

همان‌طور که گفته شد شاخص بتا یکی از معیارهای سنجش ریسک‌پذیری یک سهام است. شاخص بتا، شاخصی آماری است که بازه شاخص بازار را از طریق بازده سهام می‌سنجد و می‌توان گفت روش اندازه‌گیری ریسک سیستمی در اوراق بهادار است. این ریسک را هم همانند دیگر ریسک‌های سیستمی (کشوری) با متنوع‌سازی می‌توان ذره‌ای و نه کامل کاهش داد. به دست آوردن این شاخص به سرمایه‌گذار کمک می‌کند دید گسترده‌تری از ریسکی که احتمالا پیش‌رو دارد پیدا کند. شاخص بتا نرمال یک در نظر گرفته می‌شود، هر مقداری که بیشتر از یک به دست بیاید به این معنی است که ریسک بالایی برای سرمایه‌گذاری دارد و متعاقباً مقادیر کمتر از یک دارای ریسک کمتری هستند. شاخص بتای منفی سهم در بورس در ادامه بحث خواهد شد. به دارایی‌هایی که شاخص بتا آن‌ها بیشتر از یک محاسبه شود دارایی پرخطر گفته می‌شود و به دارایی‌هایی که شاخص بتا آن‌ها کم‌تر از یک محاسبه شود داده‌های تدافعی می‌گویند.

پیشنهاد میکنیم مقاله نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری را جهت کسب دانش بیشتر برای تصمیم گیری دقیق و وارد شدن به معاملات مطالعه کنید.

شاخص بتا از طریق داده‌های ریسک سیستمی یا مجموعه‌ای از دارایی مالی نسبت به ریسک پرتفوی بازار محاسبه می‌شود. ضریب بتا معادله با شیب خطی است که نوسان قیمت را در مقایسه با بازار مشکل در محاسبه بازده سهم کل مجموعه نشان می‌دهد.

فرمول اندازه‌گیری شاخص بتا

فرمول اندازه گیری شاخص بتا

اندازه گیری شاخص بتای منفی سهم در بورس: در فرمول بتا همانطور که مشاهده فرمودید محاسبه بازدهی سهم و بازدهی بازار همزمان انجام می‌شود. بازه زمانی داده های مورد نیاز برای حساب شاخص بتا ۹۰ روزه هستند در ابتدا برای محاسبه کردن ضریب بتا باید داده‌های روزانه سهام و داده‌های کل بازار را از طریق سایت‌های معتبر به دست آورد. یک سایت معتبر برای استخراج داده‌های مورد نظرتان می‌تواند سایت مرکز پردازش اطلاعات ایران به نام Fipiran یا www.tsetmc.com باشد.

اگر خودتان قصد محاسبه شاخص بتا را دارید می‌توانید از نرم‌افزار اکسل استفاده کنید در غیر این صورت از طریق نرم افزارها و سایت‌های آنلاین به راحتی می‌توانید این محاسبه را انجام دهید.

روش محاسبه قدم به قدم اندازه گیری شاخص بتای منفی سهم در بورس

با توجه به تابع کواریانس میزان آن را بین دو متغیر حساب کنید با تابع واریانس واریانس بازده بازار را حساب کنید و پس از تمام این مراحل کواریانس و واریانس را به هم تقسیم کنید در انتها ضریب بتا به‌دست خواهد آمد.

در صورتی‌که محاسبه شاخص بتا به صفر منجر شود به این معنی است که با نوسانات بازار این سهم تغییر نخواهد کرد. یعنی با این شاخص هیچ ارتباطی بین نوسان بازار و تغییر این سهم پیدا نشده است. اگر پاسخ محاسبه شاخص بتا منفی از آب دربیاید یعنی رفتار سهم دقیقاً برعکس رفتار بازار عمل می‌کند مثلاً اگر بازار ۱۰ درصد رشد کند ارزش این سهم ۱۰ درصد افزایش می‌یابد.

با شناخت تحولات بازار می‌توانیم متوجه شویم که سهام شاخص بتای منفی چه رفتاری دارد.

زمانی که بازار با پیشرفت گروه‌های زیادی همراهی پیدا می‌کند و به بیان دیگر رشد مثبت دارد همیشه صنایعی هم هستند که رشد خلاف بازار دارند پس دچار افت قیمت می‌شوند. شما باید این سهام ها را شناسایی کنید و وقتی بازار به سمت منفی شدن پیش رفت (شاخص بتای منفی سهم در بورس) و ریزش کرد شما می دانید سهام‌هایی که پیش از این در مثبت بودن بازار منفی بودند حالا در افت بازار با استقبال روبرو می‌شوند.

پس بهتر است وقتی بازار در حال افت است به سمت سهم بتای منفی برویم تا ریسک سرمایه‌گذاری خود را کم کنیم. به طور خلاصه با توجه به شاخص بتا و داده‌هایی که از بازار به دست می‌آورید انتخاب می‌کنید در کدام سهام سرمایه‌گذاری کنید. زمانی که بازار مثبت بود روی سهام شاخص مثبت و زمانی که بازار منفی شد سرمایه‌گذاری روی شاخص بتای منفی بهتر است.

سایر رفتارهای شاخص بتا

اگر ضریب بتا= ۰.۵ محاسبه شود به این معنی است که نوسانات آن سهم کم‌تر از نوسانات بازار است.

اگر ضریب بتا ۰.۵ باشد با ۲۰ درصد رشد بازار سهام مد نظر ۱۰ درصد رشد خواهد داشت و یا اگر بازار ۳۰ درصد کاهش پیدا کند قیمت سهم ۱۵ درصد کم خواهد شد.

ضریب بتا کوچکتر از صفر (ضریب بتای منفی): نشان می‌دهد نوسانات سهم برعکس رفتار نوسانات بازار است. اندازه گیری شاخص بتای منفی سهم در بورس به‌عنوان مثال این‌گونه است که ضریب بتا ۱- بشود پس با ۲۰ درصد رشد بازار سهام مد نظر ۲۰ درصد کاهش قیمت و یا اگر بازار ۱۵ درصد کاهش پیدا کند قیمت سهم ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت.

گفتیم که در روش پرتوفیلو یا سبد خرید انتخاب‌هایی به خریدار ارائه می‌گردد عرضه‌داران نیز با توجه به نکاتی که درباره شاخص بتا گفته شد برای کاهش ریسک خود در بازار مثبت اغلب سبد را با گزینه دارای شاخص بتا مثبت پر می‌کند و برعکس‌. برای انتخاب در سبدها برای ریسک کم‌تر انتخاب سهم مثبت حتی اگر کوچک باشد عقلانی‌تر است.

جدول اکسل- محاسبه بتا سهم شبدیس

جدول اکسل- محاسبه سهم بتای شبدیس

برای اینکه ضریب بتای سهم را محاسبه کنید باید ابتدا از سایت‌های معتبر که قبلاً درباره آن‌ها صحبت شد داده‌ها را پیدا کنید و طبق جدول های بالا مرتب کنید و با استفاده از فرمول زیر جدول بازدهی روزانه سهم و شاخص را حساب کنید اگر منفی شد شما به شاخص بتای منفی سهم در بورس رسیدید.

فرمول محاسبه ضریب بتای سهم در اکسل

ضریب بتای منفی سهم در بوس و سبد سهام

با میانگین‌گرفتن از تک تک سهم‌های سبد سهام آن را به دست می‌آوریم مثل:

ضریب بتای منفی سهم در بوس و سبد سهام

محاسبه ضریب بتای سبد سهام برابر با 1.5

در مثال فوق مشاهده می‌کنید که ضریب بتا این سبد ۱.۵ به دست آمده است.

جمع بندی

در این مقاله شما با انواع ریسک و دلایل آن‌ها آشنا شدید. به طور خلاصه درباره انواع شاخص‌های اندازه گیری ریسک صحبت کردیم و مفصلاً به نحوه اندازه‌گیری شاخص بتا پرداختیم. این شاخص امروزه کاربرد زیاد دارد. شما می‌توانید با استفاده از سایت‌های معتبر داده‌های بازار را استخراج نمایید و به تنهایی با استفاده از فرمولی که در اختیار شما قرار گرفت شاخص بتا را محاسبه کنید. شاخص بتا نرمال را یک در نظر بگیرید مقادیر به دست آمده بالاتر از یک شامل سهام هایی دارای ریسک پرخطر و مقادیر به دست آمده شاخص بتا کمتر از یک مربوط به سهام‌هایی با ریسک تدافعی و ایمن‌تر برای سرمایه‌گذاری است. شاخص بتای منفی سهم در بورس به معنی این است که به رفتار مشکل در محاسبه بازده سهم بازار نگاه کنید و بدانید رفتار این سهم معکوس آن پیش می‌رود. اگر به تنهایی قادر به حساب مسائل ریاضی این شاخص نبودید می‌توانید از وب‌سایت‌های آنلاین و نرم افزارهایی که به این منظور ساخته شده‌اند استفاده کنید.

امیدوارم از این مقاله حداکثر استفاده را برده باشید و با این مفاهیم مهم برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری آشنایی کافی پیدا کرده باشید. برای آشنایی بیشتر با دیگر مفاهیم بورس مطلب دیگر سایت را مشاهده کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.