الگوی اینگولفینگ صعودی
الگوی اینگولفینگ صعودی یک الگوی برگشتی است که از دو کندل تشکیل گردیده است. در این الگو کندل دوم بدون در نظر گرفتن طول سایه، بدنه کندل اول را به طور کامل درگیر میکند. الگوی بولیش اینگولفینگ در روند نزولی ظاهر میشود و ترکیبی از یک کندل توپر است که به دنبال آن یک شمع توخالی بزرگتر ظاهر میگردد. در روز دوم تشکیل الگو، قیمت پایینتر از سطح قبلی باز میشود، اما فشار خرید هنوز قیمت را به سطحی بالاتر از سطح قبلی سوق میدهد و به یک پیروزی آشکار برای خریداران میرسد. توصیه میشود وقتی قیمت بالاترین قیمت کندل دوم را میشکند، وارد معامله خرید شوید. در این نقطه بازگشت روند تایید میگردد.
یک الگوی اینگولفینگ صعودی میتواند زمانی شناسایی شود که بعد از یک کندل توپر نزولی در انتهای روز با یک کندل توخالی رو به بالا در روز بعد همراه گردد. این کندل نشانه تغییر جهت و صعودی شدن روند است. در این حالت بدنه کندل دوم تمامی کندل روز قبل را پوشش میدهد.
نکات کلیدی
- الگوی صعودی اینگولفینگ یک الگوی چارت کندلی است که با تشکیل یک کندل توخالی در کنار یک کندل کوچک توپر ظاهر میگردد.
- این الگو در ادامه چهار کندل توپر، نشانهای از بازگشت روند و معکوس شدن آن است.
الگوی اینگولفینگ صعودی نشانه چیست؟
یک الگوی اینگولفینگ صعودی صرفاً با دیده شدن یک کندل تو خالی که نشانه حرکت رو به بالا است کامل نمیشود. همچنین همراهی این کندل با کندل توپر که به معنای حرکت قیمت رو به پایین است هم تکمیل نمیگردد. برای شکلگیری این الگو، کندل باید در روز دوم نسبت به کمترین قیمت روز اول، در قیمت پایینتری باز شود.
از آنجا که قیمت در کندل دوم پایینتر از کمترین قیمت روز قبل میشود و در بالاتر از بیشترین قیمت روز قبل بسته میشود، کندل دوم نشانه بازگشت روند است. این کندل، نشانهای برای ضعیف شدن فروشندگان و بالا رفتن تقاضا برای خرید است.
کندل توخالی الگوی اینگالفینگ صعودی، معمولاً دارای سایههای بلندی رو به بالا هستند. این بدان معناست که قیمت در نقطهای بسته شده که همچنان تقاضا برای افزایش آن وجود داشته است. عدم وجود سایه فوقانی کندل این احتمال را ایجاد میکند که روز بعد کندل توخالی دیگری ایجاد شود و بالاتر از الگوی اینگالفینگ صعودی بسته شود. همچنین ممکن است کندل بعدی با یک گپ باز شده و توپر باشد. از آنجا که این الگو تمایل به نشان دادن بازگشت روند دارد، تحلیلگران توجه ویژهای به آن نشان میدهند.
نمونهای از الگوی اینگولفینگ صعودی
به عنوان یک نمونه تاریخی، باید از سهام Philip Morris یاد کنیم. سهام این شرکت در سال 2011 بسیار خوب بود و مدتها در روند صعودی خود باقی مانده بود. در سال 2012، سهام در حال اصلاح قیمت بود. در تاریخ 13 ژانویه 2012 الگوی اینگالفینگ صعودی رخ داد. قیمت آن در نقطه 76.22 دلار باز شد و در پایان روز در 77.32 دلار بسته شد. این حرکت نشانهای از ادامه روند صعودی بود و نشان داد که خریداران هنوز قدرتمند هستند و ممکن است موج دیگری در روند صعودی رخ دهد.
کندل بازگشتی اینگولفینگ صعودی
سرمایهگذاران نه تنها باید به دو کندل این الگو توجه کنند، بلکه لازم است به کندلهای قبل نیز نگاهی داشته باشند. این بررسی وسیعتر تصویر واضحتری از این الگوی صعودی برای معکوس شدن روند، ارائه خواهد کرد.
معمولاً پیش از تشکیل الگوی اینگالفینگ صعودی چهار کندل سیاه یا بیشتر شکل میگیرند که سیگنال بازگشت روند را قدرت میبخشند. کندلهای سیاه اولیه بیشتر، احتمال ایجاد روند معکوس را افزایش داده و با تشکیل کندل اینگولفینگ سفید تایید میشوند.
چگونگی استفاده از الگوی اینگولفینگ صعودی
درنهایت، معاملهگران مایلند تا نقطه صادر شدن سیگنال خرید در این الگو را بیابند تا بهترین شرایط برای معامله خرید خود را رقم بزنند. اگر حجم معاملات به همراه قیمت افزایش یابد، معاملهگران احساسی ممکن است در پایان روز و قبل از بسته شدن کندل وارد معامله شوند. از سوی دیگر، معاملهگران محافظهکارتر تا روز بعد منتظر میمانند و پس از بسته شدن کندل، شکسته شدن قیمت و معکوس شدن روند، وارد معامله خواهند شد.
تفاوت الگوی اینگولفینگ صعودی و نزولی
- این دو الگوی کاملاً مخالف یکدیگرند.
- یک الگوی اینگولفینگ نزولی پس از افزایش قیمت رخ میدهد و نشانه نزولی شدن روند است.
در این حالت کندل دوم در بالای بیشترین قیمت باز شده و در پایین کمترین قیمت بسته میشود.
محدودیتهای استفاده از یک الگوی اینگولفینگ صعودی
این الگو میتواند یک سیگنال قدرتمند باشد، به خصوص هنگامی که با روند فعلی ترکیب شود. با این وجود هیچ الگویی همواره کامل نخواهد بود. این الگو معمولاً در ادامه یک روند کامل نزولی، سیگنال قویتری خواهد بود زیرا به وضوح تغییر حرکت را به سمت بالا نشان میدهد. لازم به ذکر است که ترکیب الگوهای قیمت همراه با این الگو نتایج بهتری را ارائه خواهد کردند.
همچنین کندل اینگولفینگ یا دوم ممکن است بسیار بزرگ باشد. حد زیان در بیشتر معاملات در پایین این کندل قرار میگیرد. در شرایطی که نسبت سود به حد زیان کم باشد، بهتر است وارد معامله نشوید. معاملهگران با بررسی حد سود بالقوه و حد زیان، ریسک معاملات خود را مدیریت میکنند.
الگوی دوم برگشتی نزولیِ
در مورد تاریخچه کندل ها و ترکیب آن ها با یکدیگر می توان مفصل بحث نمود که از حوصله تاپیک خارج است. در اینجا تنها با چند الگوی برگشتی مهم آشنا می شویم. الگوهایی که اگر در نزدیکی ناحیه PRZ تشکیل شوند بر اعتبار پترن ایجاد شده می افزایند.
اصول استفاده از الگوهای برگشتی صعودی Bullish Reversals
الگوهای صعودی Bullish تشکیل شده از یک، دو و یا سه کندل در انتهای روند نزولی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی صعودی (بولیش) را مشاهده می کنیم.
الگوهای تک شمعی One candle
Hammer
الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
Inverted Hammer
الگوی هامر معکوس (چکش معکوس) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles
Bullish Engulfing Pattern
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. کل بدنه سفید (صعودی) شمع دوم، بدنه شمع اول مشکی (نزولی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می دهد.
Bullish Piercing Line
در این الگو (پوشش شکاف صعودی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم. در شمع اول بدنه مشکی (نزولی) و شمع دوم بدنه ای سفید (صعودی) با نقطه پایانی پایین تر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی نزولی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند صعودی می باشد.
Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی نیز در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه مشکی (نزولی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی سه شمعی Three candles
Morning Star
الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند نزولی تشکیل می شود شمع اول نزولی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام می نمایند.
اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals
الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده می کنیم.
الگوهای تک شمعی One candle
Hanging Man
الگوی Hanging Man (مرد دارزده) در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
Shooting Star
الگو شوتینگ استار (الگوی ستاره رها شده) مانند الگوی قبلی در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles
Bearish Engulfing
این الگو (پوشاننده نزولی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند صعودی تشکیل می شود. کل بدنه مشکی (نزولی) شمع دوم، بدنه شمع اول سفید (صعودی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند نزولی می دهد.
Bearish Harami
این الگو نیز در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه سفید (صعودی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
Dark Cloud Cover
در این الگو (پوشای ابر مشکی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم در شمع اول بدنه سفید (صعودی) و شمع دوم بدنه ای مشکی (نزولی) با نقطه پایانی بالاتر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی صعودی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند نزولی می باشد.
الگوهای ترکیبی سه شمعی Three candles
Evening Star
الگوی ستاره عصرگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند صعودی تشکیل می شود شمع اول صعودی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام می نمایند.
الگوی هارامی
یکی از انواع الگوهای شمعی ژاپنی، الگوی هارامی نام دارد. این الگو در ساختار کندل استیک بسیار مشاهده میشود و کارایی نسبتا بالایی دارد. این الگو دو نوع صعودی و نزولی دارد.
📍 معرفی الگوی هارامی
🔸️ هارامی از دو کندل با رنگ متضاد تشکیل میشود و رفتار کندلها در این الگو برعکس الگوی پوشا است. هارامی به ژاپنی به معنای باردار است. برای همین شمع اول را مادر و شمع دوم را بچه مینامند. با توجه به اینکه مادر هر چه را که باردار باشد به دنیا میآورد، پس در این الگو، شمع دوم روند پیشرو را نشان میدهد.
🔸️ هارامی با اینکه نشان از جدا شدن قیمت از روند قبلی خود دارد، اما یک الگوی برگشتی 100 درصد نیست. این الگو بیشتر به معنای اتمام روند حاکم است، اما اینکه پس از این الگو روند معکوس میشود یا بهصورت بدون روند ادامه مسیر میدهد، مشخص نیست و بستگی به سهم و بازار دارد. وجود هارامی در بازار نشان از آشفتگی دارد. با اینکه این الگو سیگنال برگشت روند نیست، اما بسیاری از افراد با مشاهده هارامی تشویق به ورود به معامله فروش یا خرید میشوند.
🔸️ یک مثال خوب برای اینکه هارامی همیشه سیگنال خرید یا فروش سهم نیست، بلکه ترمز روند قبلی میباشد.
در هارامی بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچکتر است و فارغ الگوی دوم برگشتی نزولیِ از سایهها، تمام بدنه شمع دوم در دل بدنه شمع اول قرار دارد. قرارگیری این دو کندل در کنار یکدیگر به نحوی است که بین بسته شدن کندل مادر و باز شدن کندل بچه، شکاف قیمتی را به وجود میآورد.
الگوهای کندل استیک
در الگوی هارامی یا مادر باردار، در انتهای یک روند یک کندل در دل کندل قبل از خود قرار میگیرد. در این حالت به کندل اول، کندل مادر و به کندل بعد از آن، کندل فرزند گفته میشود. مهم نیست اگر تمام کندل فرزند در دل بدنه کندل مادر قرار نگیرد و تنها نکتهای که باید در نظر داشته باشیم این است که کل بدنه و سایهها توسط بدنه و سایههای کندل مادر پوشانده شود. همچنین تعداد کندل فرزند میتواند بیشتر از یک عدد باشد، اما معمولا زمانی که تعداد فرزندان یکی است بهرهگیری از الگو نتیجه بهتری دارد.
چنانچه در انتهای یک روند صعودی باشیم low کندل پایانی روند را به عنوان قیمت خرید و high آن را به عنوان حد ضرر تعیین میکنیم.
در انتهای یک روند نزولی عکس این موضوع صادق است.
الگوی پوشا
چنانچه در انتهای یک روند صعودی یک کندل نزولی تشکیل شود که بدنه آن کل بدنه و سایههای کندل قبل (که یک کندل صعودی است) را در دل خود جای دهد میگوییم الگوی پوشای نزولی داریم. در این حالت low کندل نزولی نقطه ورود ما و high آن حد ضرر خواهد بود.
الگوی پوشای صعودی در انتهای یک روند نزولی اتفاق میافتد. کندل اول یک کندل نزولی و کندل دوم یک کندل صعودی است. حد ضرر و نقطه ورود را مطابق شکل تعیین میکنیم.
الگوی Outside Bar
زمانی که کندل دوم تمام کندل اول در دل خود جای دهد اما شرایط الگوی پوشا را نداشته باشد، الگوی outside bar شکل گرفته است.
الگوی پین بار
الگوی پین بار در انتهای یک روند و روی یک سطح معتبر میتواند نشانه پایان آن روند باشد. الگوی پین بار کندلی با یک بدنه نسبتا کوچک و سایه ای بسیار بلند (طول سایه معمولا 3 برابر طول بدنه یا بیشتر از آن است) در جهتی است که از روند بیرون بزند. به عبارتی در روند نزولی سایه الگوی پین بار رو به پایین و در روند صعودی سایه به سمت بالا است. سایه دیگر قابل چشمپوشی است.
حد ضرر و نقطه ورود در الگوی پین بار در پایان یک روند نزولی الگوی دوم برگشتی نزولیِ به فرمت زیر است:
حد ضرر و نقطه ورود در پایان یک روند صعودی به فرمت زیر است:
همانطور که در مثال فوق میبینید رنگ کندل در الگوی پین بار اهمیتی ندارد.
الگوی Inside Bar
تمامی الگوهایی که تا به اینجا مورد بحث قرار گرفت، الگوهای برگشتی بودند. الگوی inside bar یک الگوی ادامه دهنده است و با مشاهده آن مجوزی برای افزایش حجم معامله است. در الگوی inside bar کندل بدنه و سایههای کندل دوم در دل کندل و سایههای کندل اول قرار میگیرد. نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که کندل اول در روند صعودی یک کندل صعودی و در روند نزولی یک کندل نزولی است.
توضیحاتی پیرامون الگوی برگشتی صعودی دو کندلی Matching Low
matching low الگوی برگشت صعودی دو کندلی است که در نمودارهای کندل استیک ظاهر می شود . پس از روند نزولی اتفاق می افتد و از نظر تئوری ، پایان بالقوه فروش از طریق دو کندل استیک بلند ( سیاه یا قرمز ) با بسته شدن مطابق را نشان می دهد و با یک حرکت قیمت بالاتر از الگوی تایید شده است .
در حقیقت ، matching low اغلب به عنوان الگویی برای ادامه روند نزولی عمل می کند .
نکات کلیدی
- الگوی matching low توسط دو کندل استیک پایین با قیمت بسته یا مشابه بسته می شود .
- این الگو به دنبال کاهش قیمت رخ می دهد و نشان دهنده پایین آمدن بالقوه یا رسیدن قیمت به سطح حمایتی است .
- در واقع ، قیمت می تواند به هر دو جهت دنبال شود و اغلب اوقات روند نزولی را طی می کند .
درک الگوی matching low
الگوی matching low الگوی برگشت صعودی دو کندلی با مشخصات زیر است :
- روند رو به پایین بازار است .
- کندل اول دارای بدنه ی سیاه و سفید ( رو به پایین ) است .
- کندل دوم دارای بدنه ای مشکی است که تقریباً در همان سطح قیمتی بسته شده با کندل اول بسته می شود .
- کندل ها ممکن است سایه کمتری داشته باشند اما قیمت مناسب بسته شدن آن مهم است . سایه های پایین نیز ممکن است پایین مشابه داشته باشند .
تئوری پشت الگو این است که عدم بسته شدن کندل دوم در زیر بسته شدن کندل اول باعث ایجاد سطح حمایتی برای برگشت صعودی می شود . گاوها احتمالاً سعی دارند با استفاده از سطح حمایتی به عنوان سکوی پرشی ، یک روند صعودی ایجاد کنند .
معامله گران می توانند به دنبال برگشت قیمت به دنبال الگوی پایین مطابق باشند ، در حالی که از بسته شدن روز گذشته ( یا پایین ) به عنوان سطح حمایتی – یا به طور بالقوه یک نقطه توقف ضرر – برای موقعیت استفاده می کنند . به عنوان مثال ، اگر کندل سوم به بالای کندل اول یا دوم حرکت کند ، این می تواند باعث ریزش در پایین کندل های یک و دو شود . کندل سوم ، در این حالت ، کندل تأیید نامیده می شود و در مسیر مورد انتظار حرکت می کند .
توصیه می شود معامله گران قبل از اقدام به انتظار کندل تأیید بخصوص با این الگو باشند . اغلب اوقات به عنوان یک الگوی ادامه دار عمل می کند ( طبق دانشنامه کندل نمودارهای کندل استیک توسط توماس بولکوفسکی در حدود 61 ٪ از مواقع ). بنابراین ، ممکن است قیمت مطابق الگو کاهش یابد و یک معامله گر نیز می تواند به موقعیت کوتاهی در این حالت ، با توقف ضرر در بالای کندل اول یا دوم وارد الگوی دوم برگشتی نزولیِ شود .
روانشناسی تریدر در matching low
فرض کنید بازار در حال نزول است و در حالی که اعتماد به گاو ها کاهش می یابد ، انرژی نزولی ایجاد می کند . کندل اول با اندازه بزرگ پایین تر از فضای باز بسته می شود ، این نشان می دهد که فروشندگان در اوایل روند کنترل را در دست گرفتند . این روند در حالی که گاوها را در حالت دفاعی به دلیل کمبود قدرت خرید نگه می دارد ، انرژی نزولی را بیشتر می کند . با این حال ، گپ های امنیتی در کندل دوم بیشتر است و به نیمه بالایی بدنه کندل اول می رسد .
خرس ها پس از ایجاد کندل دوم کنترل را به دست می گیرند و قیمت را تا پایان کندل اول کاهش می دهند . عدم موفقیت آنها در بستن پایین ، نشان دهنده کاهش قدرت فروش در هنگام ایجاد سطح حمایتی در علامت های بسته شدن کندل های اول و دوم است . با این حال ، قدرت گاوها ضعیف باقی می ماند ، و باعث دلسرد شدن موقعیت های جدید گاو ها می شود .
این الگو مستعد رفتن به هر دو جهت است ، با یک لبه کوچک برای آن که به جای الگوی برگشت ، الگوی ادامه دار است . بنابراین ، معامله گران می توانند منتظر بمانند که کندل سوم و چهارم ( کندل های بعدی بعد از ظاهر شدن الگو ) چه کاری انجام می دهند . اگر قیمت طبق الگوی بالاتر حرکت کند ، معامله گران به دنبال ورود طولانی مدت هستند . اگر قیمت به زیر الگو برسد ، معامله گران به دنبال خروج از موقعیت های بلند یا فروش کوتاه هستند .
نمونه ای از نحوه ترید الگوی کندل استیک matching low
نمودار روزانه Macy’s Inc. (M) دو الگوی کندل استیک پایین را نشان می دهد . به عنوان مثال ، با یک حرکت کوچک هنگامی که قیمت از بالای الگوی دو کندل بالاتر می رود، فراتر می رود . همچنین باعث ایجاد یک شکست غلط در زیر الگوی low کندل سه شد .
مثال دوم در طی کاهش شدید رخ داده است . قیمت در زیر کندل چهار پایین آمد و نشان از شکست نزولی و ترید کوتاه مدت بالقوه داشت .
محدودیت های الگوی matching low
این الگو از این نظر منطقی عمل می کند که قیمت به دنبال الگوی مناسب حرکت می کند . با این حال ، مشخص نیست که این حرکت در چه جهتی انجام خواهد شد . در واقعیت ، بیشتر از الگوی معکوس به عنوان یک الگوی ادامه دار عمل می کند .
الگوهای کندل استیک اهداف سودآوری ندارند . بنابراین ، هنگام معامله با الگوی matching low ، این معامله گر است که تعیین می کند چه زمانی سود می برد .
این الگو معمولاً معمول نیست ، به این معنی که فرصتهای استفاده از یک استراتژی مبتنی بر الگو محدود خواهد شد . پیشنهاد می شود معامله گران از روشهای دیگر تجزیه و تحلیل مانند پرایس اکشن، شاخص های تکنیکال یا الگوهای نمودار بزرگتر برای کمک به تأیید مطابقت سیگنال های ترید استفاده کنند .
دیدگاه شما