درخشان باشید بدرخشید
مهم ترین تفاوت های تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی و فاندامنتال
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به زبان ساده
هرکسی که قصد دارد پول خود را در بازارهای سهام سرمایه گذاری کند باید با مفهوم تحلیل بازار آشنا شود. چنانچه فرد با مفاهیم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آشنا شود بهتر می تواند موقعیت مالی خود در بازار را ارزیابی کند. این دو تحلیل با یکدیگر تفاوت هایی دارند که در این مقاله به آنها می پردازیم. چنانچه قصد سرمایه گذاری در بازارهای سهام را دارید ابتدا باید با مفاهیم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آشنا شده و تفاوت های آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis به شیوه پیشبینی قیمت یک دارایی مبتنی بر گذشته قیمت و حجم معاملات آن در بازار بر طبق علم نمودارخوانی می گویند. در این شیوه فرآیندهای تحلیل مبتنی بر نمودارهای مختلف در خصوص یک دارایی صورت میپذیرد.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا Fundamental Analysis به شیوه ای برای پیدا کردن ارزش واقعی یک دارایی گفته میشود. در این روش از همه ی ابزارهایی که برای رسیدن به این هدف وجود دارد، استفاده می گردد. بررسی وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه و نیز اقتصاد خرد در این شیوه مورد تحلیل قرار می گیرد.
بررسی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و فاندامنتال
این دو تحلیل، سیستم های کاملا متفاوتی هستند، اما این دو را می توان تکمیل کرد. در هر صورت، این دو تحلیل نقطه حمایتی هستند که شما در حال حاضر برای باز یا بسته شدن موقعیت ها در بازار سهام دارید. جای تعجب نیست که آنها از این به بعد امنیت بیشتری را در عملیات به شما می دهند. همانطور که ممکن است در سرمایه گذاری خود تجربه کرده باشید، یک پروفایل کاربر وجود دارد که تجزیه و تحلیل فنی را بر مبانی ترجیح می دهد و بالعکس. شما یک یا چند سیستم تجزیه و تحلیل را بر اساس اولویت های خود انتخاب می کنید. در اصل، تجزیه و تحلیل نه از دیگری بهتر و نه بدتر است. از این نظر، بسیار مهم است که شما انتظارات خود را برای انتخاب مناسب ترین و درست ترین تحلیل انتخاب کرده باشید.
جامع ترین آموزش تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
نقد و بررسی تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال لزوما اولین و مهمترین سیستم تجزیه و تحلیل نیست، بلکه یک تحلیل فنی است. تجزیه و تحلیل فنی اساساً شامل تعیین وضعیت واقعی سهام یا سایر دارایی های مالی است.
جای تعجب نیست که مطالعه عملکرد بازار عمدتا از طریق استفاده از نمودارها برای پیش بینی رفتار آن در جلسات معاملاتی بعدی انجام می شود. در نتیجه این ویژگی مهم، شکی نیست که تحلیل تکنیکال بهترین سیستم برای اطلاع از میزان ورود و خروج در هر بازار مالی است. تجزیه و تحلیل تکنیکال در درجه اول برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شود و برای تعدیل قیمت ضروری است. در معاملات خرید و فروش شما چاره ای ندارید جز اینکه آنها را با نمودار و تحلیل تکنیکال تجسم کنید. جایی که تنوع گسترده ای از ارقام، سطوح و مناطق نشان داده شده است تا به شما کمک کند بهتر بفهمید که در مورد سهام چه می گذرد. به ویژه در معاملاتی که مدت زمان کوتاه تری را هدف قرار می دهند.
تحلیل تکنیکال در خرید کمک می کند
بدون شک، آموزش تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی یک پشتیبانی برجسته برای انجام سفارشات خرید شماست. سطح قیمت جایی است که باید وارد بازارهای مالی شوید ؛ زیرا در میان دلایل دیگر به شما کمک می کند تا از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار باشید.
شما تضمین بیشتری برای دستیابی به این اهداف دارید، به ویژه اگر آن را با سایر سیستم های تجزیه و تحلیل بسیار پیچیده تر مقایسه کنید. تا جایی که می توانید یوروهای زیادی را در هر یک از معاملات انجام شده تحت این سیستم اساسی ذخیره کنید. با این حال، شما همچنین باید بدانید که این یک برنامه کاملاً بی خطا نیست. نه چندان کم.
بررسی بهترین ارزش های لحظه ای با تحلیل تکنیکال
البته، شما چاره ای جز داشتن دانش در این تکنیک تجزیه و تحلیل نخواهید داشت. همانطور که ممکن است از ابتدا حدس بزنید، این فراتر از ملاحظات اساسی دیگر است. در هر صورت، دانش به دست آمده از تجزیه و تحلیل فنی شما را آماده تر می کند تا بتوانید خود را ارتقا دهید. تحلیل تکنیکال به شما می گوید که بهترین ارزش های لحظه ای چیست و بنابراین باید موضعی در مورد آنها داشته باشید. یا برعکس، زمان ایده آل برای بازپس گیری موقعیت ها را ترسیم می کند. این تحلیل همچنین می گوید که آیا به عنوان مثال اوراق بهادار بیش از حد خریداری شده است؟
بررسی روند سهام
اگر تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی مشخص شود، به قدرت پیش بینی بالا متکی خواهید شد. یعنی این تحلیل نشان می دهد که روند واقعی یک شاخص سهام، صنعت یا سهام چیست. اگر در حال افزایش یا سقوط باشد، اطلاعات مهمی را در اختیار شما قرار می دهد تا بتوانید تصمیمات خود را در بازارهای سهام بگیرید.
به یک معنا، در نظر گرفتن این رویکرد برای سرمایه گذاری منطقی است. از این نظر، اگر عملیات در کوتاه ترین زمان نگهداری انجام شود، با مزیت خاصی بازی خواهید کرد.
تحلیل تکنیکال؛ ضمانت موفقیت بیشتر
تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک پشتیبان بسیار منطقی برای شماست تا بتوانید تصمیمات خود را با ضمانت های موفقیت بیشتر تحقق بخشید. هزاران سرمایه گذار کوچک و متوسط را در نظر بگیرید که این سیستم را برای ساختار و مدیریت سرمایه گذاری های خود انتخاب کرده اند. به یک معنا، این برنامه ای برای شماست که پول را با ترسیم یک نمودار به بازار سهام واریز کنید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تجزیه و تحلیل بنیادی و فاندامنتال
تجزیه و تحلیل بسیار متفاوت دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی و فاندامنتال بوده ؛ زیرا در این مورد خاص، ساختار تجاری شرکت ذکر شده است که مورد توجه قرار می گیرد. از آنجا که تجزیه و تحلیل بنیادی اساساً قبل از هر چیز یک روش بسیار خاص برای تجزیه و تحلیل بازار سهام است ؛ تعیین ارزش واقعی امنیت یا اقدام، ارزش بنیادی نامیده می شود.
تحلیل بنیادی و فاندامنتال، بدهی، ارزش دفتری یا بسیاری دیگر از اطلاعات مربوطه وضعیت شرکت در بازارهای سهام را نشان می دهد. این روش تحلیل بسیار پیچیده تری است.
در هر صورت، باید به خاطر داشته باشید که سیستم تجزیه و تحلیل بنیادی نیاز به دانش بسیار بیشتری نسبت به سیستم فنی دارد. همه سرمایه گذاران در موقعیت کاملی برای تفسیر داده های این تجزیه و تحلیل جامع نیستند.
خطرات تحلیل بنیادی
بر خلاف تجزیه و تحلیل فنی، تحلیل بنیادی و فاندامنتال برای معاملاتی که هیچ سررسیدی ندارند مفیدتر است. مکانی که در آن می توانید سرمایه گذاری های خود را در شرایط دلخواه در هر زمان نگه دارید. از این منظر، نمی توانید با گفتن اینکه تجزیه و تحلیل بنیادی بسیار کامل تر از تحلیل تکنیکال است، اشتباه کنید. پیچیده ترین موضوع این است که می توانید آن را به درستی تفسیر کنید. یکی از بزرگترین مشکلاتی که استفاده از تحلیل بنیادی به همراه دارد این است که می توانید اشتباه کنید. بنابراین ممکن است برخی از معاملات را در بازار سهام انجام دهید که می تواند برای منافع شخصی یا حرفه ای شما بسیار مضر باشد. این یکی از بزرگترین خطرات است که می توانید با پیاده سازی این سیستم بسیار خاص داشته باشید.
آگاهی از میزان سهام شرکت
تحلیل بنیادی و فاندامنتال در نهایت یک روش است که سعی می کند ارزش واقعی یک اوراق بهادار را محاسبه کند. از طریق تجزیه و تحلیل ترازنامه و با ارزش بازار مقایسه می شود. به این ترتیب، شما در بهترین شرایط هستید تا دریابید که قیمت برخی از سهام ارزان یا گران است. زیرا به لطف تحلیل بنیادی، واسطه های مالی اطلاعاتی را ارائه می دهند که به اندازه قیمت هدف سهام مهم است و هر از گاهی به روز می شود. در هر صورت، این اطلاعاتی است که به شما کمک می کند میزان سهام شرکت را بدانید.
استفاده از هر دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
همانطور که می بینید، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی روش های متفاوتی هستند که بسته به نمایه ای که ارائه می دهید، قابل استفاده اند. اما در مورد دانش، شما باید هر دو روش تحلیل را تفسیر کنید. به طور شگفت انگیزی، این چیزی است که احتمال دارد برای سرمایه گذاران کوچک و متوسط متفاوت باشد. زیرا عجیب نیست که برخی از کاربران یک روش را بر سایر روش ها ترجیح می دهند. سرانجام، چیزی که شما باید در نظر بگیرید این است که چگونه هر دو تحلیل باعث صرفه جویی پس انداز با ضمانت های موفقیت بیشتر شما می شوند. این یکی از اهداف اصلی سرمایه گذاری در بازار سهام، فراتر از ملاحظات دیگر در تفسیر بازارهای سهام است.
تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تحلیل تکنیال یا بنیادی تکنیکال چیست؟
سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد معاملات سهام از تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیک های تجزیه و تحلیل تکنیکال (یا اغلب هر دو) استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل بنیادی سعی می کند ارزش ذاتی سهام را با استفاده از داده هایی مانند درآمد، هزینه، چشم انداز رشد و … محاسبه کند. با این حال، تفاوت بین تحلیل بنیادی و فاندامنتال و تحلیل تکنیکال را می توان به دلایل زیر به وضوح ترسیم کرد؛
تجزیه و تحلیل بنیادی یک روش بررسی امنیت برای تعیین ارزش ذاتی آن برای فرصت های سرمایه گذاری بلند مدت است. تجزیه و تحلیل تکنیکال روشی است برای ارزیابی و پیش بینی قیمت وثیقه های آینده بر اساس عملکرد قیمت و حجم معاملات. این روش تعیین می کند که سهام در آینده چه خواهد کرد.
تجزیه و تحلیل بنیادی و فاندامنتال از زمان های طولانی تری برای تجزیه و تحلیل سهام در مقایسه با تجزیه و تحلیل بنیادی استفاده می کند. بنابراین، تجزیه و تحلیل بنیادی توسط سرمایه گذاران انجام می شود که می خواهند در سهامی سرمایه گذاری کنند که ارزش آنها در چند سال افزایش می یابد. برعکس، تحلیل تکنیکال زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که تجزیه و تحلیل تجاری فقط کوتاه مدت باشد.
تفاوت زمانی بین این دو تحلیل نه تنها در رویکرد آنها بلکه در هدف آنها نیز تجربه می شود. همانطور که اکثر معامله گران از تجزیه و تحلیل بنیادی برای خرید یا نگهداری سهام شرکت استفاده می کنند، معامله گران دیگر برای دستیابی به سود کوتاه مدت به تجزیه و تحلیل تکنیکال تکیه می نمایند.
هدف تجزیه و تحلیل بنیادی تعیین ارزش واقعی یک سهام است ؛ در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال برای تعیین زمان ورود یا خروج از بازار استفاده می شود.
در تحلیل بنیادی و فاندامنتال، تصمیم گیری بر اساس اطلاعات موجود و ارزیابی آماری است. برعکس، تصمیم گیری در تجزیه و تحلیل تکنیکال بر اساس روند بازار و قیمت سهم است.
تجزیه و تحلیل بنیادی داده های تاریخی و جاری را در نظر می گیرد ؛ در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال فقط داده های تاریخی را در نظر می گیرد.
تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس صورتهای مالی است ؛ در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال بر اساس جداول حاوی تغییرات قیمت صورت می گیرد.
در تحلیل بنیادی، حقوق صاحبان سهام، صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد، حاشیه سود، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت قیمت به درآمد و غیره با تجزیه و تحلیل قابل تشخیص است. همچنین الگوی تداوم و الگوی معکوس، تحلیل تکنیال یا بنیادی حرکت قیمت، شاخص فنی، مقاومت و پشتیبانی، تجزیه و تحلیل روندهای آینده قیمت در نقطه مورد نظر بررسی می شوند.
در تحلیل بنیادی و فاندامنتال، قیمت آتی اوراق بهادار، عملکرد گذشته و حال و سودآوری شرکت تصمیم گیری می شود. در مقابل، قیمت های آینده در تجزیه و تحلیل تکنیکال بر اساس نمودارها و شاخص هاست.
تجزیه و تحلیل بنیادی توسط معامله گران موقعیت بلندمدت انجام می شود، در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال توسط معامله گران نوسان و معامله گران روزانه کوتاه مدت انجام می شود.
سخن آخر
به طور کلی در یک جمع بندی می توان گفت که در تجزیه و تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیال یا بنیادی سهام زمانی خریداری می شود که قیمت بازار سهام کمتر از ارزش واقعی سهام باشد. در مقابل، در تجزیه و تحلیل تکنیکال، معامله گران وقتی سهام را خریداری می کنند که انتظار دارند با قیمت نسبتاً بالاتری به فروش برسد. رسا بورس با ارائه بهترین آموزش های ارز دیجیتال، فارکس و… در خدمت شما عزیزان می باشد.
تحلیل تکنیال یا بنیادی
بورس ایران و دو قطبی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
در بورس ایران کدام یک از روشهای تحلیل سهام مناسبتر است، تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی و فاندامنتال ؟ در واقع این سوال یکی از آن سوالهایی است که تمامی معاملهگران بورس حداقل یک بار هم که شده به آن فکر کردهاند. پاسخ این سوال بسیار مفصل است اما با این حال در این مقاله سعی می¬کنیم به طور مختصر و مفید به این سوال پاسخ دهیم.
تحلیل بنیادی
«تحلیل فاندامنتال» یا «تحلیل بنیادی» (Fundamental Analysis) روشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که میتواند بر ارزش سهام تأثیر بگذارد، مطالعه میکنند؛ از عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصادی و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکت.
هدف نهایی تحلیل فاندامنتال، رسیدن به قیمتی است که سرمایهگذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و مطلع شود که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزشگذاری شده یا بیشتر از آن.
تحلیل بنیادی از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگر از اوراق بهادار استفاده میکند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار میتواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تحلیل فاندامنتال را برای تعیین ارزش اوراق قرضه انجام دهد.
تحلیل تکنیکال
و اما «تحلیل تکنیکال» یا «تحلیل تکنیکی» (Technical Analysis) روشی است برای پیش بینی حرکات آینده یک دارایی یا شاخص بر اساس اطلاعات تاریخی آن مثل حجم و قیمت. با استفاده از اطلاعاتی در زمینه روانشناسی بازار (market psychology)، اقتصاد رفتاری (behavioral economics) و تحلیل مقداری (quantitative analysis) تحلیلگران تکنیکال از عملکرد گذشته قیمتها برای پیشبینی رفتار آینده بازار استفاده میکنند.
یک تکنیکالیست معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از نوع و روند حرکت قیمت، می¬توان روند آینده قیمت را پیش بینی کرد.
جدال این دو
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دو جناح در دنیای مالی بهشمار میروند. تحلیلگران تکنیکال باور دارند که بهترین روش بررسی بازار، تعقیب روند است و برخلاف تحلیلگران بنیادی باور دارند که بازار به ارزش ذاتی سهام اهمیت زیادی نشان نمیدهد.
اما تحلیلگران بنیادی بدون توجه به روندهای نمودار برای یافتن ارزش ذاتی سهم هر شرکت به بررسی ترازنامه و اطلاعات شرکت در بازار میپردازند. پیروان تحلیل فاندامنتال، معتقدند که تکنیکال کارها، به جای نوشتن فیل برای مردم فیل میکشند.
اما اگر بخواهیم واقع بین باشیم بسیار هستند تحلیلگران تکنیکال و تحلیلگران فاندامنتالی که با روش خود موفق بوده و هستند و احتمالا خواهند بود. پس چرا باید نگاه متعصبانه ای به هر کدام از این روش های تحلیلی داشت؟
تحلیلگران تکنیکال معتقدند می¬توانند یک دارایی، سهام یا شاخص را در بهترین قیمت (کف قیمتی) خرید کنند و تحلیلگران بنیادی معتقدند می-توانند سهام یا دارایی ای پیدا کنند که قیمت بازار آنها کمتر از قیمت ذاتی آن ها باشد. حتما شما هم می¬دانید چه می¬خواهم بگویم؟ ما می¬توانیم سهام یا دارایی ارزشمندی که تقریبا با تخفیف در بازار در حال معامله است را به روش تحلیلگران بنیادی پیدا کنیم و همان سهام یا دارایی را به روش تحلیلگران تکنیکالی در بهترین قیمت (کف قیمتی) خرید کنیم. به این روش تحلیل که از ترکیب روشهای تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال تشکیل می¬شود به اصطلاح تکنوفاند یا تکنوفاندامنتال می¬گویند.
- یا درست است که تمام این بحث ها مربوط به بازار های جهانی و بر اساس منابع خارجی گفته شده است و برای بورس ایران صدق نمیکند ؟
- یا بورس ایران تحلیل پذیر است یا طبق شایعات بورس ایران را فقط برای رانت دارها ساختهاند؟
- گر بورس ایران تحلیلپذیر است، از کدام روش تحلیلی (تکنیکالی یا بنیادی) استفاده کنیم؟
- آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران هم مثل بازار فارکس یا بورسهای جهانی جواب می¬دهد؟ یا اینکه به خاطر محدودیت تحلیل تکنیال یا بنیادی دامنه نوسان پنج درصدی، تحلیل تکنیکال هیچ کارایی در بورس ایران ندارد؟
در پاسخ به سوالاتی از این دست باید خیلی جزئی و تخصصی عمل کرد؛ اما اگر بخواهید در یک جمله و خلاصه به جواب سوالاتتان برسید باید گفت که تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در ابعاد متوسط و یا بزرگ (از نظر زمانی و قیمتی) در بورس ایران به همان دقت که در بازار های جهانی کار می¬کند پاسخگو است؛ به همین منظور تیم سرمایه گذاری ما نیز در معاملات خود روش های تکنیکالی و فاندامنتالی را به صورت ترکیبی (تکنوفاند) استفاده می¬کند و تا این لحظه بسیار روش موفق و سود سازی بوده است. اما در ابعاد کوچک نیاز به یک سری جزئیات دارد که به اصطلاح می¬توان گفت روش های تحلیلی را باید بومی سازی (ایرانیزه) کرد و تغییرات جزئی در نظریات تحلیلی بین المللی اعمال کرد تا بر مدل های داخلی و شرایط حاکم بر ایران منطبق شود که در مقالات بعد به شرح هر یک از این روش های تحلیلی می¬پردازیم و در هر بخش جزئیات مربوطه جهت بومی سازی روش تحلیلی را شرح می¬دهیم.
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب می دهد؟
سپس، در مورد قابلیت تحلیل سهام در بازار سرمایه صحبت کنیم.
وظیفه تحلیل و تحلیلگر چیست؟
وظیفه تحلیلگران بنیادی، بررسی شرایط اقتصادی جهان، کشور و بررسی وضعیت جاری و گذشته شرکت از طریق ارزیابی صورتهای مالی دوره ای و سالیانه و در نهایت پیش بینی صورت سود و زیان سال های آتی بر اساس اخرین اطلاعات می باشد.
وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی، محاسبه “اثر” خبر منتشر شده، بر سودآوری شرکت است.
پیش از معامله سهام باید چه فاکتور هایی رو درنظر بگیریم؟
پیش از انتخاب یک یا چند گزینه از گزینه های سرمایه گذاری از بین تمامی گزینه های سرمایه گذاری، باید بدانیم ابزارهای تصمیم ساز برای تصمیم گیری کدامها هستند.
ریسک و بازده آتی
درهر زمان و شرایط، دارایی و یا حالتی از سرمایه گذاری باید انتخاب شود که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک یا به عبارت بهتر “ کمترین ریسک به ازای یک واحد بازدهی آتی ” را نصیب سرمایه گذار نماید.
بازدهی
همانگونه که در بالا گفته شد، بازدهی یا سود خالص آتی شرکت، توسط تحلیل گر و بر اساس اطلاعات و اخبار روز محاسبه می شود.
عبارت “بر اساس اطلاعات و اخبار روز” چیست که این همه روی آن تاکید می کنیم؟
آنچه به تصمیم گیری در مورد گزینه سرمایه گذاری به ما کمک میکند نتیجه کار تحلیل گر بنیادی است اما تحلیلگر بر چه اساسی به جمع بندی میرسد؟
اولین قدم برای شروع تحلیل بنیادی، انتشار خبر است اینکه چه خبری فردا منتشر می شود چه خبری منتشر نمی شود، در اختیار و در کنترل تحلیل گر نیست. تحلیل گران بنیادی با بررسی اخبار منتشر شده در سایت های رسمی و یا حتی غیر رسمی، صورت های مالی را با توجه شرایط روز دنیا، کشور و همچنین بر اساس شرایط داخلی شرکت مورد بررسی، بازنویسی و یا پیش بینی می کنند.
اگر دوست دارید در مورد شیوه باز نویسی و پیش بینی صورت سود و زیان بیشتر بدانید، اینجا را کلیک کنید.
به تفاوت بین آنچه تحلیلگر پیش بینی می کند و آنچه در واقعیت به وقوع می پیوندد، ریسک گفته میشود.
آنچه در بازارهای مالی وسرمایه گذاری ریسک ایجاد میکند، نا آگاهی نسبت به نوع خبر منتشر شده در روزهای آتی است.
منشور معامله گری چیست؟
برای محاسبه میزان دقیق ریسک و بازده و شروع یک معامله درست و تخصصی باید گام های زیر را در نظر بگیریم:
از انجایی که با طی کردن قدم ها بالا، بررسی ای جامع و همه جانبه انجام می شود، به مجموعه گامهای بالا، منشور معامله گری گفته می شود.
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب می دهد؟
طبق منشور معامله گری، اولین گام برای شروع یک معامله درست و تخصصی، رصد نمودن اخبار داخلی و خارجی است. همانگونه که میدانید اخبارِ متفاوت داخلی و خارجی، به صورت لحظه ای منتشر میشود که برخی از آنها به نفع بعضی از شرکتها بوده و برخی دیگر به ضرر بعضی دیگر از شرکتها. گاهی هم پیش می آید که برخی از اخبار از یک منظر به نفع و تحلیل تکنیال یا بنیادی از منظر دیگر به ضرر شرکت تمام می شود.
به عنوان مثال، این امکان وجود دارد که با رشد قیمت نوعی از کالا، بهای تمام شده و نرخ فروش محصول یک شرکت خاص، همزمان افزایش یابد.
تحلیگر بنیادی با پیگیری اخبار داخلی و خارجی به محاسبه شدت و حدت میزان اثرگذاری خبر منتشر شده بر سودآوری شرکت می پردازد به عنوان مثال:
فرض کنید در اخبار شنیده می شود نرخ هر بشکه نفت در بازارهای جهانی 5درصد ارزان شد تحلیلگران بنیادی با محاسبات خود به این نتیجه می رسند که سود هر سهم شرکت “الف”، 2درصد بیشتر و سود هر سهم شرکت “ب” 3درصد کمتر می شود. بنابراین به کارگزار خود دستور خرید سهام شرکت “الف” و فروش سهم شرکت “ب” می دهند.
ازآنجاییکه اخبار به صورت لحظه ای تغییر میکند، ممکن است مجدد خبری منتشر شود مبنی بر اینکه نرخ هر بشکه نفت در بازارهای جهانی 10درصد بیشتر شد مجدد، تحلیلگر بنیادی اقدام تحلیل تکنیال یا بنیادی به محاسبه سود هر سهم دو شرکت الف و ب میکند و به این نتیجه می رسد که سود هر سهم شرکت”الف”، 3درصد کمتر و سود هر سهم شرکت “ب” 5درصد بیشتر می شود.حال تصمیم گرفته شده در حالت قبل کاملا معکوس شده و باید سهام الف فروخته شده و سهام ب خریداری شود. اگر سرمایه گذار در ارسال دستور خرید و فروش دو معامله تعلل کرده باشد، شرایط کاملا تغییر میکند و متحمل زیان می شود.
آیا تحلیل تکنیکال بهتر از بنیادی است؟
طبق منشور معامله گری برای شروع یک معامله درست و تخصصی، باید علاوه بر بررسی و تحلیل بنیادی ، قیمت سهام نیز از منظر تکنیکال به صورت حرفه ای و کاملا دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
وظیفه اصلی تحلیل گران تکنیکی، پیش بینی قیمت آتی سهم بر بر اساس اطلاعات و اخبار روز است.
اما از آنجاییکه بازار سرمایه ایران عمق بسیار کمی دارد و امکان دستکاری قیمتی در آن بسیار راحت است، گاهی پیش می آید که برای سهام شرکت خاصی به راحتی مقاومت و حمایت کاذب ساخته میشودو به پشتوانه کانالهای بورسی موجود در شبکه های مجازی حمایت و مقاومت کاذب ایجاد شده به عنوان نقطه عطف قوی به سهامداران کم تجربه قبولانده میشود و در نتیجه افزایش حجم معاملات در آن نقطه، مهر تاییدی بر صحت آن بوده و اینگونه تعبیر می شودکه تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی تر از تحلل بنیادی است.
در حالیکه که طبق منشور معامله گری، دو بال تحلیل گری یعنی تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال ، باید به صورت کاملا علمی و دقیق و به صورت هم زمان، مورد استفاده قرار گیرد.
آیا تنها دارندگان اطلاعات نهانی دربازار سرمایه برنده هستند؟
همانگونه که در بخش های قبل توضیح داده شد، وظیفه اصلی تحلیلگران بنیادی و تکنیکی، محاسبه سود و قیمت آتی گزینه های سرمایه گذاری در بازار سرمایه بر اساس اطلاعات و اخبار روز می باشد.
دارندگان اطلاعات نهانی افرادی هستندکه سریعتر از دیگر فعالان بازار سرمایه به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند بنابراین سریعتر تحلیل بنیادی را انجام داده و در نهایت سریعتر اقدام به معامله می نمایند.
بنابراین صرف در اختیار داشتن اطلاعات نهانی به صاحبان آنها ، کمک نمی کند تا از معاملات خود سود ببرند و یا کمتر تحلیل تکنیال یا بنیادی زیان کنند بلکه سرعت در تحلیل بنیادی است که به سود بیشتر و زیان کمتر می انجامد.
خلاصه
در این مقاله سعی کردیم به سوالات زیر پاسخ دهیم…
آیا تحلیل بنیادی در ایران جواب میدهد؟
آیا تحلیل تکنیکال بهتر از تحلیل بنیادی است؟
آیا تنها برندگان بازار سرمایه، صاحبان اطلاعات نهانی هستند؟
پس از پاسخ به سوالات بالا به این نتیجه رسیدیم که…
- برای انجام معامله درست و تخصصی، باید 5 گام منشور معامله گری را به ترتیب و بدون لحاظ برتری یکی بر دیگری طی کنیم.
- برندگان اصلی در بازار های مالی و سرمایه گذاری افرادی هستندکه زودتر از سایرین به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند چرا که سریعتر از دیگران بررسیِ گامهای منشور معامله گری را شروع میکنند
درخشان باشید بدرخشید
رویا درخشانی هستم، دانشجوی دکتری مدیریت مالی ، تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه و مدرس دانشگاه.
ایران، تهران، پاسداران
آموزش های رایگان
ثبت نام
[mailerlite_form form_id=5] برای اطلاع از آموزشهای رایگان، سمینارها و محصولات ، ایمیل خود را وارد نمایید.
تحلیل تکنیکال و بنیادی
به صورت سنتی دو روش برای تحلیل قیمت سهام در بازارهای مالی وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. به افرادی که با استفاده از تحلیل تکنیکال، قیمت آتی سهام را پیشبینی میکنند، اصطلاحاً تحلیلگر تکنیکال و به افرادی که با استفاده از دادههای اقتصادی و صورتهای مالی شرکت به پیشبینی میپردازندتحلیلگر فاندامنتال میگویند. همیشه اختلافاتی بین تحلیلگران تکنیکال و بنیادی در خصوص پیشبینی قیمت سهام وجود داشته است. باید خاطر نشان کرد که هر یک از این روشها دارای نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود هستند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. همچنین به نظر میرسد بهترین کاردر این بین استفاده ترکیبی از هر دو روش است.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در تحلیل بنیادی، سهامدار با تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به صورتهای مالی و بررسی پارامترهای اقتصادی کلان کشور و همچنین وضعیت صنعت مورد نظر، صورتهای مالی و طرحهای توسعهای خود شرکت، وضعیت سهام یک شرکت را بررسی میکند تا ارزش ذاتی سهم را شناسایی کند. بر اساس نظریه بنیادی، قیمت در بلند مدت به سوی ارزش ذاتی میل میکند. در نتیجه هرگاه در فرآیند ارزشگذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی بین ارزش ذاتی محاسبه شده و قیمت روز سهم مشاهده شود، از این قضیه برای نتیجهگیری در مورد ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهم استفاده میشود.هدف تحلیل بنیادی برقرار ساختن رابطه علت و معلول بین حرکات قیمت و اخبار اقتصادی است. مثلاً اگر سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم ایرانخودرو را 300 تومان برآورد کند و قیمت سهم ایرانخودرو در حال حاضر در بازار 150 تومان باشد، بر اساس اصول تحلیل بنیادی، سهام ایرانخودرو خریدنی است چون پایینتر از ارزش ذاتی خود در بازار معامله میشود.
یکی از ایرادات وارده به تحلیل بنیادی، مشخص نبودن زمان مناسب برای خرید یا فروش سهام و همچنین مدت زمان مورد انتظار برای رسیدن قیمت سهم به ارزش ذاتی خود است.دومین ایراد وارده این است که اتکای زیاد این روش به اخبارر و اطلاعات و عدم شفافیت اطلاعاتی در بین شرکتها در ایران، برآورد ارزش ذاتی سهام را مشکل میسازد.
تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال با مطالعه قیمتها وحجم مبادلات سهم در گذشته، حرکتهای آینده قیمت سهم پیشبینی میشود. اساس این تحلیل بر استفاده از نمودار و رابطههای ریاضی استوار است تا بدین نحو با کشف روندهای تغییر قیمت، فرصتهای خرید و فروش مشخص شود. برای انجام تحلیل تکنیکال به هیچ اخبار و اطلاعاتی بجز نمودار قیمت سهام احتیاج نداریم. بررسی رفتار قیمت و تشخیص حمایتها و مقاومتها و الگوهایی که وجود دارند و انها با همدیگر، باعث میشوند شناخت سرمایهگذاران نسبت به ساختار بازار و چگونگی معاملات در قیمتهای مختلف بیشتر شود.
تحلیل تکنیکال بر سه فرض اساسی بنیان نهاده شده است: اول اینکه همه اطلاعات در قیمت لحاظ شده است؛ دوم اینکه تاریخ تکرار میشود؛ سوم اینکه تغییرات قیمت دارای نظم و الگوی خاص و قابل تفسیر تحلیل تکنیال یا بنیادی است.
نقاط قوت تحلیل تکنیکال
* زمان مناسب ورود به معاملات را به ما نشان میدهد. همچنین برای معاملات میتوان برآورد زمانی انجام داد.
* این روش تحلیل در بازههای زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معاملهگران چند روزه و کوتاه مدت و چه خریداران میانمدت و چه افرادی که در بازههای زمانی طولانی مشغول خرید و فروش هستند، میتوانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند.
* یکی دیگر از نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف است. تحلیلگر تکنیکال به راحتی میتواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر اطلاعاتی راجع به بنیاد آن بازار و سهم نداشته باشد. در واقع تحلیلگر تکنیکال فقط نمودار را نگاه میکند و کاری به نم سهم، صنعت و صورتهای مالی شرکت ندارد.
معایب تحلیل تکنیکال
* پایه این روش بر احتمال است که ممکن است تمام پیشبینیها درست از آب درنیاید.
* در صورتی که از یک دارایی مالی یا غیر مالی سابقه قیمتی در دسترس نباشد، تحلیل تکنیکال عملاً کاری نمیتواند انجام دهد. مثلاً تحلیلگران تکنیکال در پیشبینی قیمت شرکتهایی که به تازگی عرضه اولیه شدهاند، ناکارآمد هستند.
روش ترکیبی
در این روش ابتدا ارزندگی سهام یک شرکت با روش تحلیل بنیادی مورد تایید قرار میگیرد و سپس با تحلیل تکنیکال زمان مناسب خرید یا فروش تشخیص داده میشود؛ یعنی در صورتی برای یک شرکت از تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم که آن سهم قبلاً با پارامترهای تحلیل بنیادی تایید شده باشد.
سهامداران از حیث بهرهبرداری از از سهام بورس به دو گروه تقسیم میشوند:
* تعدادی از سهامداران از سود سهام استفاده میکنند؛ یعنی شرکت در ابتدای سال پیشبینی میکند که مبلغ خاصی به ازای هر سهم، سود سهام نقدی بپردازد و عدهای نیز به خاطر سود سالانه مزبور این سهام را خریداری میکنند. نیازی نیست که سهامدار، یکسال کامل مالک سهام باشد تا بتواند از سود سالانه سهام استفاده کند، هر فردی که در تحلیل تکنیال یا بنیادی تاریخ برگزاری مجمع عمومی عادی، سهامدار شرکت بوده باشد، سود یکساله به او تعلق میگیرد.
* عدهای دیگر از سرمایهگذاران از رشد قیمت سهام استفاده میکنند؛ یعنی به دنبال منفعت سرمایه هستند، مثلاً چنانچه قیمت سهامی 400 تومان باشد و بعد از 4 ماه به 900 تومان برسد، دارنده آن با فروش آن سهام مبلغ 500 تومان سود خواهد کرد.
کسانی که قصد خرید سهام را دارند بهتر است ابتدا استراتژی سرمایهگذاری خود را مبنی بر اینکه از کدام شیوه میخواهند بهره ببرند (نوسان قیمت یا سود هر سهم) مشخص کنند. نسبت سود تقسیمی نشاندهنده سیاست شرکت در جهت تقسیم درآمد یا استفاده از آن به منظور توسعه شرکت، فقط قسمت کمی از درآمد را تقسیم کرده و بقیه را به حساب اندوخته منظور کند، نسبت مزبور کاهش مییابد، همچنین در صورتی که این نسب بیشتر از عدد یک باشد، شرکت مزبور قسمتی از سود پرداختی را از محل اندوخته سالهای قبل تامین کرده است.
بورس در ایران: تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟
در میان بسیاری از کسانی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، «تحلیل تکنیکال» و «تحلیل فاندامنتال یا بنیادی» یکی از بحثها و چالشهای روزمره است. گاهی چنان در مورد تفاوت این دو بحث میشود که گفتگو شکل «تعصبهای مذهبی» را به خود میگیرد!
کسانی که پیرو مکتب تحلیل تکنیکال هستند، معتقدند «همه اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده» و «اگر بخشی از اطلاعات خود را در قیمت نشان نمیدهد، عملاً برای فعالان بازار ارزش ندارد». پیروان مکتب تکنیکال بیش از هر چیز به «نمودارها» کار دارند. برای آنها مهم نیست که نموداری که به آنها نشان میدهید مربوط به نرخ دلار به یورو باشد یا قیمت سهام سرمایهگذاری ملت. آنها بر اساس شاخصهای مختلفی که در اختیار دارند و با تکیه بر افت و خیزهای نمودار (شاخص حمایت، شاخص مقاومت، شاخص فرکتالی، شاخص میانگین متحرک، نوار بولینگر و …) میکوشند روند و میزان تغییرات نمودار را برآورد کنند.
در طرف مقابل، علاقمندان به مکتب «تحلیل بنیادین» قرار دارند. این افراد بر روی «اطلاعات مالی شرکتها» تمرکز دارند. «ترازنامه»، «حساب سود و زیان»، «جریان وجوه نقد»، «EPS» و «DPS» از جمله فاکتورهایی هستند که برای تحلیلگران فاندامنتال مهم هستند. پیروان مکتب فاندامنتال، معتقدند که «تکنیکال کارها»، به جای «نوشتن مار» برای مردم مار «میکشند» و به هر حال بازار بورس را جز با اطلاعات مالی نمیتوان تحلیل و مدیریت کرد و …
کدامیک از این دو گروه به واقعیت نزدیکترند؟ در بازار ایران کدام نوع تحلیل میتواند سودآورتر باشد؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تحلیل تکنیکال به شما پیشنهاد میکند:
دیدگاه شما