چگونه سرمایه گذاران در دهه های گذشته در زمان بحران ها به فعالیت خود ادامه داده اند؟
شیوع بیماری کرونا در سراسر جهان، باعث نزولی شدن بازار سرمایه شده است. می توان گفت که به وقوع پیوستن این روند به دلیل ماهیت این ویروس نیست بلکه انجام اقدامات و ابزار های مورد استفاده بانک های مرکزی برای مقابله با این شرایط، باعث ایجاد رکود و روندی نزولی در بازار سرمایه می شود.
البته باید به این نکته توجه داشت که این بازار در گذشته هم با شرایط رکود و بحرانی دست و پنجه نرم کرده است.
سوال اینجاست که چگونه سرمایه گذاران در چنین شرایطی درآمد داشتند و پیشرفت کرده اند؟
بازار سرمایه بعد از مدت زمانی طولانی با چنین رکود و روند نزولی مواجه شده است، برای مثال: بازار آمریکا شاهد رشدی 10 ساله در بازار سهام خود بوده است که چنین مدتی در 100 سال اخیر در نوع خود بی سابقه بود.
گسترش ویروس کرونا جدید در سراسر جهان و اقدامات مقابله با این بیماری همه گیر و همچنین سقوط توافق نامه OPEC + در اوایل ماه مارس ، باعث ایجاد اختلالی جهانی شد.
در اواسط فوریه سال 2020 ، بازارها به اوج خود بازگشتند و سپس S&P 500 در یک ماه بیش از 27٪ ،RTS روسیه 38٪ سقوط کرد شاخص بازارهای نوظهور MSCI EM حدود 30% کاهش پیدا کردند.
همان طور که می بینید، بسیاری از شاخص ها بعد از اوج گیری مجدد، بلافاصله سقوطی ناگهانی را تجربه کردند، می توان گفت که وقوع چنین اتفاقاتی در گذشته، بی سابقه بوده است.
اگر به پویایی S&P 500 و MSCI EM نگاهی بیندازید ، خواهیم دید که منحنی هر دو این شاخص ها، به استثنای نوسانات ، به دلیل تنش های ژئوپلیتیک به طور پیوسته در سال 2014-2015 با افزایش همراه بوده است. میانگین ارزش شاخص ایالات متحده در سال گذشته به 3133.85 واحد رسید که اوج آن 3380.16 واحد در اواسط فوریه بوده است و در مارس با میزانی برابر با 2191.68 به حداقل خود سقوط کرد این در حالی است که 4 سال پیش ،شاخص S&P 500 برای آخرین بار این سطح را تجربه کرده است.
همان طور که می بینید، چنین وارونگی شدیدی در زمان رشد اقتصادی و بالا رفتن ارزش شاخص ها روی داده است، اما اوضاع بازار سرمایه در گذشته چگونه بوده است؟ بحران های سال های 1998 و 2008 چگونه توسعه یافت؟
از حباب به حباب
بعد از مقابله با تورم در دهه 1980، سیستم بانک مرکزی آمریکا سیاست مدیریت نرخ بهره را در پیش گرفت که می توان آن را به به شکل عبارت « حباب به حباب» شرح داد. درواقع در این روش، بانک مرکزی آمریکا با مشاهده تورم، به محض کم شدن رشد اقتصادی، تصمیم به پایین آوردن نرخ بهره گرفت.
بعد از فاز اصلاحی، تصمیم بر آن شد تا این روند را وارد مرحله عقب نشینی کنند تا این وضعیت مانع از رشد بازار و بوجود آمدن بحرانی جدید نشود.
همین امر باعث شد تا در دهه 1980، نرخ بهره در هر چرخه بحران ، پایین تر از حالت قبل خود باشد. درواقع بانک های مرکزی آمریکا با پایین آوردن نرخ بهره به صورت تهاجمی و بالا بردن آن به صورت غیر تهاجمی، کاری کردند که این نرخ در انتها پایین تر از مرحله قبل خود باشد.
این امر باعث شد تا چرخه های اقتصادی پس از دهه 1980 از سناریوی مشابهی پیروی کنند: سیاست نرم بانک های مرکزی نه تنها باعث رشد اقتصادی می شود بلکه به بالاتر رفتن قیمت دارایی های مالی نیز کمک می کند که البته باید گفت مورد آخر منجر به تحریف در تخصیص سرمایه و بوجود آمدن بازارهای جداگانه یا ظهور کلاس های دارایی همراه با افزایش میزان لوریج و اجزای اسپکولاتیو قیمت می شود.
در برخی مواقع، حباب اسپکولاتیو موجب توقف تورم و کاهش ریسک می شود که همین امر موجبات اصلاح بازارها و کاهش رشد اقتصادی را فراهم می کند. اصلاح در بازار و تداخل آن با حذفیات صورت گرفته توسط تنظیم کنندگان، منجر به انباشته شدن تحریفات در سرمایه و متوقف شدن اصول رشد در چرخه بعدی می شود.
1998
در سال های شاخص جهانی MSCI 1996 تا 1997 تنظیم کنندگان چرخه اقتصاد در ایالات متحده شروع به کاهش نرخ کلیدی خود برای جلوگیری از رکود اقتصادی کردند .این موضوع روی بازارهای نوظهور تاثیر زیادی گذاشت و باعث سقوط ارزش ارزهای کشورهای آسیایی مانند کره جنوبی ، سنگاپور ، هنگ کنگ و تایوان شد. به همین دلیل کشورهای آسیایی سیاست نرخ های مبادلاتی ثابت را در پیش گرفتند که نه تنها پیش بینی درباره روند این بازارها را برای سرمایه گذاران بلند مدت و صادرکنندگان راحت تر کرد بلکه باعث جذب اسپیکولیتد های کوتاه مدت به این بازارها هم شد.
کاهش ارزش یوان در سال 1994 واردات از چین را نسبت به کالاهای همسایگان جنوبی اش ارزان تر و جذاب تر کرد. به دلیل وابسته بودن ارزهای ملی کشورهای آسیایی به دلار آمریکا ، سیاست بانک های مرکزی برای تقویت دلار و جذب سرمایه گذاری باعث ساقط شدن بازار آسیا از جریان مبادلات سنتی با « پول داغ» ودرنتیجه ضربه زدن به صادرات آنها شد. به همین دلیل، وام های زیادی در دسترس شرکت های آسیایی قرار داده شد اما به دلیل بازگشت کم سرمایه، این وام ها باعث مقروض شدن این شرکت ها می شد، در نتیجه در چنین شرایطی سرمایه گذاران غربی تصمیم به ترک آسیا گرفتند و همین مسئله ترس از تجارت را در این کشورها چند برابر کرد.
در چنین وضعیتی مسئولان تصمیم گرفتند تا با افزایش نرخ بهره از فرار سرمایه جلوگیری کنند که در ادامه با شکست مواجه شدند. در این شرایط دولت های آسیایی نرخ های ثابت وابسته به دلار را کنار گذاشتند و ارز ملی خود را به صورت شناور، آزاد کردند که در نتیجه آن ارزش ارزها به شدت کاهش یافت ، در اوج این بحران در دسامبر 1997 – ژانویه 1998، ارزش روپیه اندونزی 80 درصد کاهش یافت ، ارزهای تایلند و کره جنوبی حدود نیمی از ارزش خود را از دست دادند و مالزی و فیلیپین با 40 درصد کاهش ارزش ارز رو به رو شدند. این در حالی بود که شاخص MSCI EM در جولای 1997 به بالاترین حد خود رسیده بود اما در سپتامبر 1998، 58% ریزش کرد.
2008
هر دوره بحرانی با حبابی مخصوص به خود همراه است: در سال 2008، این حباب در بخش وام های آمریکا شکل گرفت. با کاهش نرخ ها ، تقاضا برای اوراق با درآمد ثابت از صندوق های سرمایه گذاری و بانک ها افزایش یافت. در همان زمان ، افزایش قیمت املاک و مستغلات مسکونی، طیف وسیعی از سرمایه گذاران خصوصی را به این بازار جذب کرد که در نتیجه آن سازوکاری برای دادن وام به افرادی که قادر به دریافت کمک هزینه های دولتی در شرایطی استاندارد نبودند، توسط بانک ها راه اندازی شد.
در چنین شرایطی بانک های ارائه دهنده وام های جدید، پورتفولیو وامی خود را در قالب ساختاری جدید و فروخته شده به صندوق های سرمایه گذاری پایه ریزی کردند. در بهار 2008 بانک Bear Steams به عنوان یکی از بزرگترین بانک های سرمایه گذار که در زمینه خرید بدهی های همراه با وثیقه فعالیت میکرد، ورشکست شد.
در سال 2008 مشخص شد که این اوراق بهادار مالی فاقد ارزش هستند و باعث ایجاد شکافی به ارزش تریلیون ها دلار در بازار شده اند. این روند قبلا نیز باعث سقوط بسیاری از بانک های اصلی از جمله برادران لمان و مواجه شدن با عمیق ترین رکود اقتصادی در سال های 1920-1930 شده است. توجه داشته شاخص جهانی MSCI باشید که به دلیل روند جهانی شدن ، اکثر کشورهای اقتصادی تحت تاثیر رکود اقتصادی قرار می گیرند.
در پایان سال 2007 شاخص S&P 500 به اوج ارزش خود رسید ، سپس طی یک روند معکوس و در مدت یک سال و نیم تا مارس 2009 ارزش این شاخص 56 درصد کاهش یافت، شدیدترین افت آن در اواسط سپتامبر – اواخر نوامبر 2008 اتفاق افتاد به طوری که ارزش آن به منهای 36 درصد رسید و در نهایت، در سال 2013 به اوج قبل از بحران خود بازگشت.
چه اتفاقی در بازارهای نوظهور افتاد؟ در سال 2007 شاخص MSCI EM به اوج ارزش خود رسید. در سه ماهه اول سال 2008 این شاخص با اصلاحات قوی و جدی رو به رو شد و بعد از آن تا ژوئن، سریعاً شروع به رشد کرد و پس از آن تا دسامبر 62 درصد از ارزش آن سقوط کرد.
این بحران باعث وحشت در بازارهای مالی شد. بسیاری از سرمایه گذاران تصمیم گرفتند اوراق قرضه رهنی پر ریسک و سهام های ناپایدار را بفروشند و در دارایی های قابل اعتماد سرمایه گذاری کنند. پس از فروپاشی بازار اوراق بهادار مشتقات مالی ، گمانه زنی ها نسبت به کالاهای آتی مورد نیاز ، بحران جهانی غذا و افزایش قیمت نفت آغاز شد. دولت ها و بانک های مرکزی کشورهای پیشرفته از سه جهت مبارزه با بحران را آغاز کردند.
در مرحله اول ، با اطمینان حاصل کردن از عملکرد سیستم های سرمایه گذاری، از ورشکستگی بزرگترین موسسات مالی جلوگیری کردند. دوم ، به منظور حفظ نرخ پایین و تحریک اقتصاد ، برنامه خرید دارایی از بازار را کمی تسهیل کردند که این برنامه تا سال 2014 در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. سوم، دولتهای کشورهای مختلف مقررات جدیدی را برای بانکها و صندوقهای سرمایه گذاری وضع کردند تا ضریب اطمینان و ثبات سیستم بانکی را افزایش دهند تا از بوجود آمدن اوراق سرمایه گذاری مسموم جلوگیری کنند.
سیاست های نرم اتخاذ شده توسط بانک های مرکزی باعث بهبود اقتصاد کشورهای پیشرفته شد که در نتیجه این تدابیر، رشد اقتصادی بیش از 10 سال ادامه پیدا کرد.
چه راهکارهایی در بحران های گذشته موفق بوده اند؟
قابل اطمینان ترین استراتژی برای یک سرمایه گذار در شرایط بحرانی، صبر کردن تا نوسانی شدن بازار برای سرمایه گذاری در موارد با امنیت بیشتر است که عموماً شامل ارزها، دلار آمریکا، فرانک سوییس، ین ژاپن و طلا می باشد. به عنوان مثال در سال 2008 مورد آخر، عملکرد مناسب خود را به خوبی نشان داده است به این ترتیب که توانست بعد از 25% سقوط به سرعت به جایگاه خود باز گردد.
توجه داشته باشید که در زمان بحران ،استراتژی ها یکسان هستند: خرید دارایی هایی که بیش از حد ارزان شده اند و فروش آنها به قیمت بالاتر. با توجه به این استراتژی در سال 2009 فرصت های زیادی برای سرمایه گذاری در بازار سهام بوجود آمد، برای مثال بهره بردن صادرکنندگان نفت از خرید سهام ها و بدست آوردن سود از نزول قیمت ها.
در بحران های سال 1998 و 2008 خرید سهام بعد از نزول قیمت آن گزینه بسیار مناسبی برای سرمایه گذاری به حساب می آمد اما این نزول تقریباً حدود یک ماه بعد از رسیدن بازار دلار و یورو به میزان حداکثر خود، مشخص می شد. در طول بحران سال های 2008 تا 2009، بدست آوردن درآمدی بیش از 100% در سال با شاخص جهانی MSCI اوراق قرضه اروپایی شرکت های متالوژی و تنها با احتساب هزینه قیمت و بدون پرداخت هزینه ای برای دریافت کوپن، امکان پذیر بوده است. پس از بحران 2008 ، اوراق قرضه با بازده بالا در بازارهای نوظهور جزو اولین مواردی بودند که به جایگاه اولیه خود بازگشتند.
پویایی آنها را می توان به وضوح در نمودار زیر مشاهده کرد: اوراق بهادار بدهی کشورهای در حال توسعه تا پایان سال 2008 به شدت سقوط کرد ، اما یک سال بعد توانستند عملکرد قوی تری نسبت به خزانه داری آمریکا داشته باشند.
بهترین ابزار برای سرمایه گذاران در بحران سال 1998 و 2008 ، فقط ارز دلار بود.
چگونگی پورتفولیو سرمایه گذار در شرایط بحرانی
- شناوری: با هدف سرمایه گذاری 2 تا 3 ساله وارد معاملات شوید. در این شرایط باید تأثیر اتفاقات را روی هدف خود پیش بینی کنید.
- بدون لوریج: مطمئن ترین راه برای کسب درآمد، خرید در هنگام نزول است و فروش دارایی در زمان نامناسب،آسیب رسان ترین راه برای تجربه کردن ضرر است. زمانی که یک سرمایه گذار در پورتفولیو خود از لوریج استفاده کند، تا برگشت شرایط به حالت نرمال، با ریسک مارجین کال بالایی رو به رو خواهد شد.
- دارایی های متنوع در پورتفولیو: در هر فاز از چرخه، دارایی ها در بهترین حالت خود قرار می گیرند. نمی توان تغییر یک دارایی را نسبت به دارایی دیگر، به صورت دقیق تخمین زد بنابراین نیازی به انتخاب بهترین گزینه بعد از یک ریباند نخواهید داشت. موارد باقی مانده بعد از وقوع اصلاحات و نرمال شدن شرایط، می تواند ارزش پورتفولیو شما را افزایش دهند.
- تنوع کمپانی ها در پورتفولیو: هر کمپانی ممکن است پایان بحران را تجربه نکند مشخص: تنوع در دارایی و کمپانی های تشکیل دهنده پورتفولیو نمی تواند آن را کنترل کند، بنابراین بهتر است با انتخاب استراتژی مناسب، میزان ریسک را معین کنید و دارایی ها را به گونه ای تخصیص دهید که مطابق با استراتژی و اهداف بلند مدت سرمایه گذاری شما حرکت کنند.
خرید یک دارایی در شرایط بحران و تعیین مدت متوسط برای بازدهی آن ممکن است سرمایه گذار را نسبت به زمان ریکاوری بازار متعجب کند. تحلیلگران مورگان استنلی معتقدند سهام جهانی پس از سقوط در بازار نزولی ، به طور معمول برای ریکاوری به 15 ماه زمان نیاز دارد.
ترمیم شکل V در نمودار، یک اتفاق نادر است که تنها در دوره 1932-1933 مشاهده شده است که یک سال برای شاخص 17 قسمتی S&P 500 به طول انجامید. شاخص سهام جهانی MSCI ACWI به طور متوسط بعد از گذشت بیش از 15 ماه به حداقل میزان خود رسید این در حالی بود که شاخص های S&P 500 ، MSCI Europe و TOPIX بعد از 20 ماه ریکاور شدند. توجه داشته باشید که پراکندگی داده ها بسیار زیاد است. در سال 1998، MSCI ACWI بعد از دو ماه ریکاور شد و به حالت قبل خود بازگشت اما بعد از بحران جهانی در سال 2008، این شاخص توانست بعد از 5 سال به دوران قبل خود باز گردد.
در شرایط کنونی،ویروس کرونا COVID-19 به عامل اصلی تعیین کننده پویایی اقتصاد جهانی در سال 2020 تبدیل شده است، بنابراین باید از این شرایط بحرانی برای سرمایه گذاری استفاده کرد زیرا تجربه نشان داده است که نوسانات ، پیش بینی ناپذیری،ترس و شرایط جدید، انگیزه برای رشد را ایجاد می کنند. دنیای مدرن امروزی شرایط مناسبی را برای انجام مبادلات و معاملات خارج از محدوده زندگی فرد فراهم کرده است. سعی کنید برای غلبه بر ترس و هنگام مواجه با شرایط متلاطم بازار، تصمیمات احساسی نگیرید. این مهم ترین نکته ای است که سرمایه گذاران ماهر بعد از عبور از چندین شرایط بحرانی به معامله گران متذکر می شوند.
بازار جهانی انرژی چیست و چگونه در آن معامله کنیم؟
در بین تمام داراییها، معمولا این کالاها هستند که بیشترین تغییر قیمت را دارند و در بین کالاها هم، کالاهای انرژی هستند که این روزها از نظر قیمت از بقیه کالاها نوسان بیشتری دارند و از نظر سودآوری بهترین فرصتها را در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
در این نوشته، انواع مختلف کالاهای انرژی را بررسی میکنیم، چگونگی معامله آنها را در بازار جهانی انرژی توضیح میدهیم و تأثیر بالقوه بازارهای در حال رشد را بر تقاضای کالاهای انرژی شرح خواهیم دادید.
اگر میخواهید اطلاعات بیشتری درباره نحوه معامله سودآور این نوع دارایی کسب کنید، تا انتهای این مطلب را مطالعه کنید.
کالای انرژی چیست؟
قبل از این که معاملهگران وارد معامله هر دارایی بشوند، باید در مورد آن اطلاعات لازم را کسب کنند. از یاد نبرید که آموزش و تحقیق همیشه مقدم بر معامله است.
در زیر لیستی از کالاهای انرژی اصلی را میبینید:
۱. نفت خام – نفت خام، که به طلای سیاه معروف است، بسته به ترکیبات و موقعیت جغرافیایی استخراج آن قیمت متفاوتی دارد. نفت برنت یکی از معیارهای بینالمللی قیمتگذاری نفت خام است. نفت برنت در لندن در بورس بین قارهای در بورس بین قارهای (ICE) معامله میشود. وست تگزاس اینترمدیت (WTI) دیگر شاخص تعیین قیمت نفت است که معیار ایالات متحده است و در بورس کالای نیویورک (NYMEX) معامله میشود و در بروکرها میتوانید آن را با نماد WTI معامله کنید.
۲. بنزین – بنزین از مشتقات نفت خام است و به عنوان سوخت خودروها و سایر وسایل نقلیه سبک استفاده میشود. بنزین بخش عمده پالایش نفت در سراسر جهان را تشکیل میدهد و معمولا در NYMEX معامله میشود.
۳. نفت گرمایشی – نفت گرمایشی نیز یکی از مشتقات نفت خام است و بعد از بنزین دومین محصول پراستفاده از مشتقات نفت است. از نفت گرمایشی عمدتا برای گرمایش خانهها و مشاغل استفاده میشود. نفت گرمایشی در NYMEX معامله میشود.
۴. گاز طبیعی – گاز طبیعی که یکی از مهمترین کالاهای انرژی است، به عنوان یک هیدروکربن تمیزتر از نفت خام رتبهبندی میشود. و پیشبینی میشود که این سوخت فسیلی در آینده نقش مهمتری ایفا خواهد کرد. بازار گاز طبیعی با استفاده در تولید برق، حمل و نقل، کودهای شیمیایی، هیدروژن، خوراک حیوانات و فرآیندهای مختلف تولید، همچنان در حال گسترش است. اکثر خرید و فروشهای گاز طبیعی در ICE و NYMEX انجام میشود.
۵. زغال سنگ – زغال سنگ کثیفترین هیدروکربن است، برخی از کشورهای در حال توسعه برای تولید برق به شدت به زغال سنگ متکی هستند. کاربرد ثانویه زغال سنگ برای تولید فولاد است. ICE همچنان بورس اصلی تجارت زغال سنگ است.
۶. برق – بخشی از ساختار اقتصاد جهانی برق است و در بورس کالا معامله میشود. ابزار تولید برق بر قیمتها اثرگذار است و بازار به شدت غیرمتمرکز، محلی و بیثباتی دارد.
۷. اتانول – تخمیر قندها توسط مخمرها یا فرآیندهای پتروشیمی باعث تولید اتانول میشود. اتانول برای ترکیب با بنزین استفاده میشود، کاربردهای پزشکی و شیمیایی دارد و همچنین در سوخت موشک و پیلهای سوختی و نیز برای مصرف شخصی مورداستفاده قرار میگیرد.
۸- اورانیوم – این فلز رادیواکتیو عمدتا در نیروگاههای هستهای برای تولید برق تمیز و کمهزینه استفاده میشود. برخی از ارتشها از اورانیوم ضعیفشده در اولین حمله و سیستمهای تسلیحاتی بازدارنده استفاده میکنند.
چرا کالاهای انرژی برای اقتصاد جهانی حیاتی هستند؟
زندگی بدون انرژی غیرممکن است، همانطور که تولید اکثر کالاها و خدمات غیرممکن است، بنابراین کالاهای انرژی یک عنصر لازم برای تمام فعالیتهای اقتصادی است.
- گرمایش و سرمایش خانهها، مدارس، و بیمارستانهای ما وابسته به انرژی است، انرژی همچنین نیروی کارخانههای ما را تأمین میکند.
- انرژی بر قیمت موادغذایی مؤثر است، زیرا زنجیره تأمین مواد غذایی به انرژی نیاز دارند، از کاشت، داشت و برداشت گرفته تا ذخیرهسازی و حمل و نقل.
- حمل و نقل ما کاملا وابسته به انرژی است.
- انرژی، ارتباطات و اینترنت را تقویت میکند و دهها میلیون کارآفرین و شرکت را قادر میسازد تا تجارت کنند و میلیاردها مصرفکننده را به داد و ستدها وصل میکند.
دو نوع کالای انرژی
در بازار جهانی انرژی بخش کالاهای انرژی را میتوان به دو زیرشاخهی انرژیهای تجدیدپذیر (که با عنوان انرژیهای جایگزین یا سبز نیز خوانده میشوند) و تجدیرناپذیر تقسیم کرد.
منابع انرژی تجدید ناپذیر:
- فرآوردههای نفتی
- گاز طبیعی
- مایعات گاز هیدروکربنی
- انرژی هستهای
- زغال سنگ
زغال سنگ اولین فرآورده هیدروکربنی خواهد بود که به تدریج از زنجیره جهانی خارج میشود، زیرا همچنان کثیفترین روش تولید برق با بیشترین آلودگی است.
احتمالا نفت خام جایگزین زغال سنگ به عنوان منبع انرژی خواهد شد، اما پیشبینی میشود که گاز طبیعی و انرژی هستهای اصلیترین عناصر انقلاب انرژی خواهند بود.
منابع انرژی تجدیدپذیر:
- انرژی خورشیدی
- انرژی بادی
- انرژی برق آبی
- انرژی جزر و مد
- انرژی زیستتوده
- انرژی زمینگرمایی
انرژی خورشیدی و انرژی بادی مهمترین انرژیهای تجدیدپذیر (یا انرژی سبز) هستند. اما چالشها که عمدتا مربوط به ذخیرهسازی و قابلیت اطمینان آنها است، همچنان باقی است. این چالشها همچنان موضوع فناوریهای جدید هستند و طی دو دهه آینده، انرژیهای تجدیدپذیر احتمالا پراستفادهترین انرژیها جهان هستند.
آينده کالاهای انرژی
انواع انرژیهای تجدید ناپذیر و آینده آنها
فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، مایعات گاز هیدروکربنی، انرژی هستهای و زغال سنگ تقریبا ۹۰٪ از تولید انرژیهای تجدیدناپذیر و بیش از ۷۵٪ از تولید برق در سطح جهان را تشکیل میدهد.
زیرساختهای موجود و در دسترس بودن مواد خام باعث شده در بازار جهانی انرژی استفاده از این انرژیها رایج شود، اما تأثیری که این انرژیها بر آب و هوا دارند، به تدریج سبب میشود با منابع دیگر جایگزین شوند. با پیشرفت سریعی که در فناوریهای انرژیهای جایگزین مشاهده میشود، انرژیهای جایگزین به سرعت رشد خواهند کرد و همراه با آن فرصتهای سرمایهگذاری و تجاری نیز به وجود خواهد آمد.
معاملهگران باید کدام روند انرژی جهانی را رصد کنند؟
- رشد جهانی جمعیت باعث شده تقاضای کالاهای انرژی افزایش داشته باشد.
- رشد بازارهای نوظهور باعث میشود تقاضا برای انرژیهای تجدید ناپذیر سنتی، افزایش پیدا کند.
- رشد بازارهای توسعهیافته باعث افزایش تقاضای انرژیهای تجدیدپذیر میشود و سبب خواهد شد این انرژیها جایگزین منابع قدیمی و ناسازگار با محیط زیست شوند.
- گسترش برق باعث خواهد شد مصرفکنندگان بیشتری به شبکه متصل شوند (هنوز بیش از ۲۰٪ از جمعیت جهان برق ندارند).
- نیاز روزافزون به انرژی باعث استفاده بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر در اقتصادهای توسعهیافته خواهد شد و با گسترش بازارهای نوظهور تقاضا برای انرژیهای تجدیدپذیر افزایش خواهد یافت.
در بازار جهانی انرژی طی دو تا سه دهه آینده شاهد افزایش تقاضا و مصرف بیشتر انرژی خواهیم بود و کالاهای انرژی جایی است که بازارهای توسعهیافته بر انرژی جایگزین تمرکز میکنند. بازارهای نوظهور قبل از کاهش شکاف با بازارهای توسعهیافته، تقاضا برای انرژیهای تجدیدناپذیر را تقویت میکنند و فرصتهای هیجانانگیزی را برای معاملهگران در سطح جهان ایجاد میکنند.
تأثیر گسترش بازارها بر کالاهای انرژی چیست؟
چین، هند و قاره آفریقا همچنان سه حوزهای هستند که معاملهگران کالاهای انرژی باید بر آنها تمرکز کنند. افزایش تولید ناخالص داخلی باعث افزایش مصرف انرژی صنعتی میشود و افزایش اتصال به شبکه برق باعث افزایش تقاضای مصرفکنندگان میشود. تصمیمهای هر دولت در مورد چگونگی پیشبرد این تقاضاهای فزاینده، تأثیر مادی بر منابع انرژی و فناوریهای مورداستفاده خواهد داشت.
تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر بازار جهانی انرژی
تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در حال بازطراحی نقشه بازار انرژی جهان است که از پس آن، عصر جدیدی آغاز میشود که در آن ۳ محور اثرگذار بر انرژی در حال ظهور است: آمریکا و دیگر کشورهای غربی که از قدرت عظیم اقتصادی خود به عنوان سلاحی سیاسی بهره بردهاند؛ چین و دیگر اقتصادهای نوظهور دنیا مانند هند، ترکیه و ویتنام که در مقابل فشار غرب ایستادگی کرده و به دادوستد با روسیه ادامه دادهاند؛ و عربستان سعودی و دیگر تولیدکنندگان نفت خاورمیانه که تلاش کردهاند موضعی خنثی بگیرند و ممکن است در سالهای پیشرو سهم بیشتری از بازار جهانی انرژی را کسب کنند.
نحوه معامله در بازار جهانی انرژی
تحلیل تکنیکال مبتنی بر روند یا حرکت میتواند یک روش خوب برای معامله کالاهای انرژی باشد. طی دهههای اخیر، خرید کالاهای انرژی در بالاترین حد ۶ ماهه نتایج بسیار خوبی را به همراه داشته است، بنابراین تجربه نشان داده که ادامه روند صعودی طولانیمدت و استفاده از حدضرر متحرک مبتنی بر نوسانات، سودآور است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر بخش آموزش رایگان فارکس را مشاهده کنید.
ایدههای معامله کالاهای انرژی:
- معاملهگران میتوانند بر روی کالاهای انرژی منحصر به فرد تمرکز کنند و بر اساس موقعیت جغرافیایی در مورد عرضه و تقاضا تحقیق کنند.
- اخبار ژئوپولیتیکی میتواند به طور موقت عملکرد قیمت را برای فرصتهای کوتاهمدت مختل کند.
- رشد تولید ناخالص داخلی به تغییرات قیمتی بلندمدت دامن میزند.
- گسترش برق فرصتهایی برای معامله قراردادهای برق و سرمایهگذاری در اپراتورهای شبکه ارائه میدهد.
دسترسی به کالاهای انرژی:
ابزارهای زیادی وجود دارند که میتوان از آنها برای قرارگرفتن در معرض کالاهای انرژی استفاده کرد: سهام، معاملات آتی، گزینهها، CFD و ETF.
- خیلی از معاملهگران بین المللی میتوانند از قراردادهای CFD استفاده کنند و بدون داشتن دارایی پایه، با پرایس اکشن معامله کنند. اما معاملات آتی و گزینهها از قسم دیگری هستند.
- بیشتر بروکرهای CFD نفت خام و گاز طبیعی را ارائه میدهند و این به معاملهگران این امکان را میدهد که مستقیما دو کالای اصلی انرژی را معامله کنند.
- صندوقهای ETF به معاملهگران این امکان را میدهد که به همه کالاهای انرژی، بخش و شرکتکنندههای در بازار دسترسی داشته باشند، بنابراین از لحاظ تنوع ابزاری ایدهآل است.
- از طریق سهام شرکتهای خصوصی هم میتوان به طور غیرمستقیم کالاهای انرژی را معامله کرد.
آیا شاخصهای قیمت کالاهای انرژی برای معاملهگران کاربردی است؟
شاخص قیمت کالای انرژی برای سرمایهگذاری مستقیم متعادل و متنوع ایدهآل است و معاملهگران مبتدی باید قبل از سرمایهگذاری در انرژیهای منحصر به فرد، یک شاخص قیمت کالای انرژی را معامله کنند. چنین شاخصهایی (مثلا شاخص جهانی انرژی MSCI) سبدی از کالاهای انرژی را دنبال میکنند و به معاملهگران اجازه میدهند تا روندهای بلندمدت انرژی را با ریسک کلی کمتر دریافت کنند.
حرف آخر
بازار جهانی انرژی بخش بسیار مهمی از ساختار اقتصاد جهانی است و به همین خاطر معاملهگران باید به آن توجه داشته باشند. کالاهای انرژی فرصتهای هیجانانگیزی به معاملهگران میدهند که ناشی از انقلاب انرژی و گسترش برق در جهان است. دلیل اصلی این امر آن است که مجموعهای از رویدادهای غیرقابل پیشبینی رخ خواهد داد که بر قیمت تأثیرگذار است. تغییرات آب و هوایی و بلایای طبیعی نیز با از بین بردن منابع، میتوانند بر این بازار تأثیرگذار باشند.
کالاهای انرژی به خصوص نفت خام، در دهههای اخیر برای معاملهگران روند، نتایج خوبی داشتهاند. اما باید توجه داشته باشید که کالاهای انرژی میتوانند بسیار بیثبات باشند، بنابراین مهم است که معاملهگران به دقت موقعیتهای معامله را بررسی کنند و زمانی که نوسان به طور غیرعادی بالا است، پوزیشن سایز را کاهش دهند. با این حال این نوسانات میتوانند سودآور هم باشند.
انرژیهای جدیدتر و پاکتر ممکن است در سالهای آینده در بازار جهانی انرژی رشد بالایی داشته باشند، بنابراین به طور بالقوه فرصتهای خوبی برای سرمایهگذاری هستند. شاید بد نباشد به جای خرید ابزارهایی که واحدهای انرژی را نشان میدهند، سهام شرکتهایی را خریداری کنیم که فناوریهایی برای استفاده گستردهتر از این انرژیها ارائه میدهند.
سؤالات متداول:
کالاهای انرژی چگونه معامله میشوند؟
ابزارهای اولیه برای تجارت کالاهای انرژی در بازار جهانی انرژی عبارتند از: سهام، معاملات آتی، گزینهها، CFD و ETF.
چگونه در کالاهای انرژی سرمایهگذاری کنیم؟
در قدم اول معاملهگر باید یک حساب شاخص جهانی MSCI کارگزای داشته باشد که به ابزارهای معاملاتی کالاهای انرژی و یا سهام شرکتهای انرژی دسترسی داشته باشد.
آیا برق یک کالا است؟
برق یک سری ویژگیهای کالا را دارد اما واقعا کالا نیست. برق یک محصول منحصر به فرد است و نوسانات قیمتی بالایی دارد.
در حال حاضر کدام کالاهای انرژی مهمتر هستند؟
در حال حاضر معاملهگران کالا باید بر نفت خام و مشتقات آن، گاز طبیعی، اتانول، اورانیوم، کبالت، لیتیوم و نیکل تمرکز کنند.
کالاهای انرژی سبز چه هستند؟
کالاهای انرژی سبز منابع انرژی تجدیدپذیر مثل انرژی خورشیدی، انرژی بادی، انرژی آبی، انرژی جزر و مد، انرژی زیستتوده و انرژی زمینگرمایی هستند. این انرژیها به محیط زیست آسیبی نمیزنند و پیشبینی میشود که در آینده جایگزین منابع انرژی تجدید ناپذیر شوند، مخصوصا در کشورهای توسعهیافتهتر.
تاثیر کریپتو بر قیمت سهام جهانی چگونه است؟
بسیاری از افراد حداقل تا نیمه اول همه گیری کرونا، تصور می کردند که کمبود بیت کوین باعث می شود که بیت کوین تبدیل به یک دارایی مقاوم در برابر تورم شود اما این نظرات با شروع افزایش تورم در ۲۰۲۱، تغییر کرد. ارز دیجیتال بیت کوین در بازارهای ریسک، در حال تبدیل شدن به یک بازی دیگر بود. این رمز ارز با سهام چین و ایالات متحده، بیشترین همبستگی را دارد. مقاله صندوق بین المللی پول، این ارتباط با بازارهای سهام را در نظر می گیرد؛ زیرا بازار ۳ تریلیون دلاری ارزهای دیجیتال، بیشترین میزان تاثیر را احتمالا به دنبال خواهد داشت.
– همبستگی میان نوسانات قیمت بیت کوین و نوسانات S&P500 از قبل تا پس از همه گیری کرونا بیشتر از ۴ برابر افزایش داشته است.
– در حال حاضر ارز دیجیتال بیت کوین مسئول ۱۷ درصد از نوسانات روزانه قیمت سهام ایالات متحده می باشد.
– همچین به طور فزاینده ای دارایی های رمزنگاری با سهام EM مرتبط می شوند.
– ارز دیجیتال بیت کوین و تتر می توانند حدود ۲۰٪ از نوسانات قیمت های روزانه MSCI در EM را توضیح دهند.
در ادامه به بررسی دو نوع همبستگی که باعث ایجاد تاثیر کریپتو بر قیمت سهام می باشند، می پردازیم.
همبستگی های ساده از تاثیرات کریپتو بر قیمت سهام
همبستگی میان سهام و ارزهای دیجیتال از زمان شروع همه گیری کرونا، به شدت افزایش یافت. در حال حاضر قیمت نوسانات درون روز دو ارز دیجیتال اصلی یعنی بیت کوین و اتریوم، حدودا ۴ تا ۸ برابر بیشتر با نوسانات شاخص های اصلی بازار سهام ایالات متحده (S&P 500، Nasdaq و Russell 2000) در مقایسه با سال ۲۰۱۷- ۱۹ مرتبط می باشد. الگوی مشابهی که توسط شاخص MSCI EM ثبت شده است، برای همبستگی با بازارهای سهام در اقتصادهای بازارهای نوظهور، وجود دارد.
Intra-day returns یا همان بازده های درون روزی به ویژه برای ارز دیجیتال بیت کوین مرتبط تر شده اند. تقویت همبستگی بین تتر و سهام به این معنی بود که مردم از آن به عنوان یک دارایی تنوع ریسک در آن دوره ( دوره همه گیری کرونا) استفاده کردند. افزایش همبستگی میان دارایی های کریپتو و سهام، بیشتر از سایر کلاس های دارایی کلیدی مانند طلا، ۱۰-year US Treasury ETF و همچنین ارزهای منتخب مانند دلار آمریکا، یورو و رنمینبی بوده است.
همچنین به طور قابل توجهی همبستگی میان بازده بیت کوین و اوراق قرضه با بازده بالا (HY CDX) و اوراق قرضه با درجه سرمایه گذاری (IG CDX) تقویت شده است.
همبستگی های پیچیده تر از تاثیرات کریپتو بر قیمت سهام
مدل VAR برای اندازه گیری رسمی پیوند کریپتو با بازارهای دارایی اجرا می شود تا همبستگی های دو سویه را به دست آوردند. این همبستگی را spillovers (سر ریز کننده) می نامند. همچنین با تجزیه و تحلیل بازده روزانه و نوسانات، سعی می کنند تا میزان اتصال پورتفولیو و استراتژی های متنوع سازی را در طول زمان و در بین طبقات دارایی بسنجد. spillovers مانند همبستگی های ساده، در طول همه گیری کرونا افزایش یافته اند. به طور مثال نوسان قیمت بیت کوین در حال حاضر ۱۷ درصد از نوسانات S&P500 را توضیح می دهد و نوسانات قیمت های S&P500 نیز ۱۵ درصد از نوسانات قیمت ارز دیجیتال بیت کوین را توضیح می دهد. که این نشان دهنده یک همبستگی دو جهته قوی می باشد. بنابراین می توان ثابت کرد که spillovers افزایش یافته اند.
از زمان شروع همه گیری کرونا، ارتباط میان ارز دیجیتال بیت کوین و تتر نیز افزایش یافت. نوسانات قیمت بیت کوین بیش از یک چهارم نوسان قیمت تتر را توضیح می دهد و در جهت دیگر، تتر فقط تاثیر ۱۲ درصدی بر نوسانات بیت کوین دارد، در واقع تاثیر محدودی بر نوسانات بیت کوین دارد. همچنین می تواند فقط ۶ درصد از نوسانات S&P500 را توضیح دهد.
در طول همه گیری کرونا، Return spillovers یا سرریزهای بازگشت نیز افزایش یافتند. به طور کلی الگوها به volatility spillovers (سر ریزهای نوسان) شبیه هستند اما از آنها کوچکترند. قابل توجه ترین نتیجه این است که بازده روزانه بیت کوین و تتر یک ششم شاخص جهانی MSCI از تغییرات بازده روزانه S&P500 را توضیح می دهد. همچنین ۱۵ درصد از تغییرات Russell 2000 را توضیح می دهند که نکته بسیار مهمی است زیرا تا قبل از همه گیری کرونا هیچ مشارکتی میان آنها وجود نداشت و این موضوع نشان دهنده تاثیر زیاد کریپتو بر بازارهای سهام می باشد.
این افزایش ارتباط میان ارزهای دیجیتال و سهام از ایالات متحده نیز فراتر می رود. بیت کوین ۱۴ درصد از نوسانات شاخص MSCI EM را طی سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ و ۸ درصد از تغییرات بازده آن را توضیح می دهد که به ترتیب ۱۲pp و ۷.۵pp بیشتر از قبل همه گیری کرونا هستند.
در ترکیب با تتر، دو دارایی کریپتو در شاخص MSCI EM، تقریباً ۲۰ درصد از قیمت روزانه را توضیح میدهند.
در آخر نیز spillovers در دوره های استرس بازار بررسی می شوند. Spillovers زمانی که نوسانات بازار بالا باشد، افزایش می یابند. برای نمونه، فروپاشی بازار ۲۰۲۰، باعث این شد که در bi-directional volatility spillovers (سر ریزهای نوسانات دو طرفه) بین بازارهای سهام و ارز دیجیتال افزایش بارز و طولانی ایجاد شود.
یک سال از دومین دوشنبه سیاه بازارهای معاملاتی دنیا گذشت
یک سال از دومین دوشنبه سیاه در تاریخ بازارهای معاملاتی دنیا گذشت . این یک سفر دوطرفه طولانی برای بازارهای جهان بود.
به گزارش مجله افیکس کار ، یک سال از زمانی که کرونا باعث شد شاخص S&P 500 با سقوط شدید 12 درصدی دومین دوشنبه سیاه تاریخ خود را تجربه کند، میگذرد. با این وجود فروش ارزان سهام باعث ایجاد یک بازار بزرگ بولیش شد. حرکت گاوها در دوازده ماه گذشته بیش از 40 تریلیون دلار به ارزش سهام جهانی افزود.
در روز دوشنبه 16 مارس سال 2020 ، هنگامی که شاخص S&P 500 شدیدترین سقوط یک روزه خود را از اولین دوشنبه سیاه در اکتبر 1987 تحمل کرد، شاخص سهام جهانی MSCI تقریبا 10٪ سقوط کرد. اما به لطف پشتیبانی عظیم بانک مرکزی ، بازارها دوباره مسیر صعودی را در پیش گرفتند.
این تأثیرات در هر بخش از بازار مشاهده شد . در اینجا نگاهی به بازار در آن روزهای سیاه می اندازیم:
یک بازگشت صعودی 65 تریلیون دلاری
همزمان با گسترش ویروس کرونا در اواخر ماه فوریه و مارس 2020 در سراسر جهان و اعمال قرنطینه های بی سابقه ، ارزش بازار سهام جهان 21 تریلیون دلار سقوط کرد.
بازارها در 23 مارس بهم ریختند. با این حال پنج ماه بعد در یک حرکت صعودی رکورد زدند. به نحوی که سرمایه بازار شاخص جهانی MSCI از 23 مارس 2020 تا امروز حدود 40 تریلیون دلار افزایش یافته است و آن را به یک بازگشت صعودی 65 تریلیون دلاری تبدیل کرده است.
البته بازار صعودی جدید در چند مرحله پیشرفت کرده است.
درطول دوره امید، بین ماههای مارس و نوامبر 2020 ، ارزش سهام در بخش درمان و فناوری افزایش یافت. درحالیکه ارزش سهام اکثر فعالیت ها ، خصوصا شرکت های هواپیمایی و حمل و نقل ، تحت تاثیر ممنوعیت های سفر و درپی افزایش هزینههای مالی سقوط کرد. دو بخش بهداشت و فناوری در حال حاضر 42٪ از سرمایه بازار سهام را در تشکیل میدهند. این میزان قبل از پاندمی یک سوم سرمایه بازار بود.
اوراق قرضه
16 مارس 2020 بازده اوراق خزانه داری 10 ساله شاهد یک سقوط بود. شوک واقعی یک روز بعد رخ داد. زمانیکه حقوقی ها، برای جبران زیان سهام خود، به فروش نقدترین دارایی خود یعنی اوراق قرضه دولتی روی آوردند.
در یک مقطع در روز 17 مارس ، بازدهی 10 ساله ایالات متحده بیش از 20 واحد افزایش یافت و متعاقب آن فروش در اوراق انگلیس و آلمان با قیمت پایین تر آغاز شد. این دقیقا همان شوکی بود که امید سرمایه گذاران به اوراق قرضه را برباد داد.
این درام در 18 مارس ادامه یافت ، زمانی که سرمایه گذاران بزرگتر خواستار نگه داشتن دارایی پر ریسک تر یعنی اوراق قرضه 10 ساله ایتالیا نسبت به اوراق آلمان شدند . همان روز ، بانک مرکزی اروپا یک بسته محرک اضطراری کرونا را تصویب کرد.
این یک دوره نوسان شدید بود. بر اساس داده های شرکت ریفاینیتیو Refinitiv ، میانگین حرکت روزانه بین بیشترین و کمترین قیمت در معاملات آتی اوراق 186واحد در مارس 2020 بود . این رقم سه برابر ماه فوریه 2020 و یکی از بزرگترین حرکتهای ثبت شده بود.
دلار آمریکا
در بازار معاملات روزانه 6.6 تریلیون دلاری ارز، دلار آمریکا بین 9 تا 20 مارس 2020 تقریباً 8٪ افزایش یافت ، و چشمگیرترین حرکتها را به خود دید. تقریباً هر ارز دیگری در این بازه زمانی سقوط کرد.
در حالی که ارزهای در حال ظهور بیشترین آسیب را دیدند ، پزوی مکزیک 18 درصد سقوط کرد. حتی به دلیل کمبود دلار در بازارهای جهانی پول ، پناهگاه های امنی مانند ین و فرانک سوئیس نیز 6٪ تا 8٪ سقوط کردند.
وضعیت دلار در 19 مارس مشخص شد. اقدامات بانک فدرال رزرو کسری ها را کاهش داد و مزیت نرخ بهره دلار را از بین برد. تا پایان سال 2020 ، دلار 13 درصد از سطح اوج خود در ماه مارس سقوط کرده بود.
اثر مثبت پیروزی احتمالی جوبایدن بر بورس های آمریکا ، اروپا و آسیا
جدیتر شدن احتمال پیروزی جو بایدن و اعلام احتمالی پیروزی وی در آینده ایی نزدیک باعث شد بورسهای بینالمللی ، مثبت و ارزش جهانی دلار منفی شود.
به نقل از رویترز، اعلام قریبالوقوع پیروزی جو بایدن باعث شده بورسهای بینالمللی به این مسئله واکنش مثبت نشان داده و شاهد رشد بازارها و کاهش ارزش دلار باشیم.
براین اساس، ارزش سهام شرکتهای فناوری اروپایی بطور متوسط 2.5 درصد رشد کرد و همین امر باعث شد تا شاهد رشد 8 درصدی ارزش سهام این شرکتها در هفتهای که گذشت باشیم. در اروپا البته بانک مرکزی انگلیس هم گفته بسته کمک اقتصادی را بزرگتر کرده و به 200 میلیارد دلار رسانده که 60 میلیارد دلار بیشتر از میزان مورد انتظار بوده است.
شاخص MSCI جهانی هم 2.15 درصد رشد کرد و شاخص FTEU3 به 0.94 درصد بالا رفت. در معاملات بورس وال استریت هم شاخص داو جونز 1.95 درصد بالا رفت و S&P500 هم رشد مشابهی را تجربه کرد. شاخص نزدک نیز 2.59 درصد مثبت شد.
شاخص نیکی ژاپن نیز 1.7 درصد رشد کرد و کره جنوبی هم رشد 2.4 درصدی داشت. شاخص شرکتهای پرطرفدار چینی هم 1.3 درصد رشد کرد و مثبت شد.
اما شاخص ارزش دلار 0.86 درصد پایین آمد. ارزش یورو در برابر دلار 0.88 درصد مثبت شد و به 1.1825 دلار رسید. ارزش ین ژاپن هم در برابر دلار بالا رفت و با 0.96 درصد رشد به 103.52 ین در برابر دلار رسید. ارزش یوآن چین هم به بالاترین میزان در دو سال گذشته رسید و 6.5994 یوآن در برابر دلار معامله شد.
دیدگاه شما