معامله‌گری حرکات قیمتی


تحلیل تکنیکال بورس چیست، ابزار های آن کدام اند؟

تحلیل تکنیکال (technical analysis)، روشی است که با تکیه بر تحلیل داده‌های درونی بازار، در یافتن نقاط مناسب خرید و فروش به معامله‌گران کمک می‌کند. بر خلاف تحلیل بنیادی که تلاش می‌کند ارزش موضوع مورد معامله را ارزیابی کند، تمرکز تحلیل تکنیکال بر روی الگوهای حرکت قیمت، سیگنال‌های معاملاتی و بسیاری ابزارهای نموداری دیگر است. در این مقاله تلاش می‌کنیم این موضوع را بیشتر باز کنیم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال، آنگونه که به طور معمول در بازار شناخته می‌شود، برای اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو (Charls Dow) و در نظریه داو در اواخر قرن ۱۹ میلادی معرفی شد. در بیش از یک قرنی که از عمر تحلیل تکنیکال می‌گذر، محققین بسیاری به تکامل و بسط این روش کمک کرده‌اند. در نتیجه امروزه ابزارهای به مراتب گسترده‌تری تحت عنوان تحلیل تکنیکال به کار گرفته می‌شوند.

فرض‌های اساسی تحلیل تکنیکال

امروزه، تحلیل تکنیکال سه فرض اساسی و بنیادین دارد:

۱. همه چیز در قیمت بازار لحاظ شده است. این فرض، محل بیشترین انتقادات به تحلیل تکنیکال است. چرا که با استناد به این فرض، دیگر نیازی به تحلیل بنیادی معامله‌گری حرکات قیمتی نیست. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز (شامل روانشناسی معاملات، عوامل بازار و شاخص‌های بنیادی شرکت، در قیمت بازار سهام (یا هر نماد معاملاتی دیگر) تاثیرگذار بوده‌اند.

۲. قیمت به صورت رونددار حرکت می‌کند. قیمت، در روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در حرکت است. این یعنی قیمت تمایل بیشتری به تداوم روند قبلی دارد تا تغییر آن. بخش عمده تحلیل‌های تکنیکال نیز به شناسایی صحیح روند بستگی دارند.

۳. تاریخ، تمایل به تکرار خود دارد. طبیعت تکرارشونده حرکات قیمت معمولا به روانشناسی معاملات نسبت داده می‌شود. این موضوع با توجه به اینکه ریشه در ترس یا هیجان دارند، به میزان زیادی قابل پیش‌بینی هستند. به همین دلیل، تحلیل‌گران تکنیکال با بررسی الگوهای حرکتی قیمت تلاش می‌کنند این احساسات را شناسایی و به دنبال آن حرکات آتی قیمت را تخمین بزنند.

محدوده دید تحلیل تکنیکال

اساسا در هر بازاری که داده‌های تاریخی معاملاتی آن موجود باشد می‌توان از تحلیل تکنیکال بهره جست. این یعنی تحلیل تکنیکال می‌تواند در بازارهای سهام، آتی، کالا، درآمد ثابت، جفت‌ارزها و موارد دیگر به مفید واقع شود. افزون بر این، تحلیل تکنیکال می‌تواند در هر قاب زمانی‌ای (به شرط وجود داده‌های کافی) مورد استفاده قرار بگیرد.

از بررسی حرکات ریز قیمت در قاب زمانی چند دقیقه‌ای تا بررسی حرکات بلند مدت هفتگی و ماهانه، همگی در تحلیل تکنیکال ممکن هستند. همین مساله باعث می‌شود تحلیل تکنیکال کاربرد گسترده‌ای در تمامی بازارها داشته باشد و متناسب با شخصیت و روحیات معامله‌گران مختلف، از این روش تحلیلی بهره برد.

مهد سرمایه | تحلیل تکنیکال چیست؟

ابزارهای تحلیل تکنیکال

واقعیت آن است که تحلیل تکنیکال، دنیایی بسیار پویاست. نمی‌توان آن را محدود به چند ابزار خاص کرد. با این وجود، ابزارهایی هستند که به دلیل کثرت و عمومیت استفاده، به نوعی تبدیل به ابزارهای کلاسیک و جدایی ناپذیر از این تحلیل شده‌اند. در اینجا، برخی از مهم‌ترین و پرکاربردترین این ابزارها را معرفی می‌کنیم.

روند در تحلیل تکنیکال

بخش عمده‌ای از تحلیل‌های تکنیکال مبتنی بر شناسایی روند حرکتی قیمت است. شناسایی صحیح روند در بازار واقعی (و نه در بررسی گذشته بازار) کاری بسیار دشوار است. اما اگر این کار به درستی صورت بپذیرد، فرصت‌های فوق‌العاده‌ای را در اختیار معامله‌گران برای یافتن نقاط ورود و خروج قرار می‌دهد.

حمایت و مقاومت

شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، بخش پرکاربرد دیگر در تحلیل تکنیکال است. این سطوح به طول کلی شامل دو نوع می‌شوند:ایستا (قیمت مشخص) و پویا (به مرور زمان تغییر می‌کنند). شناسایی این سطوح وابسته به شناسایی صحیح نقاط بازگشتی قوی بازار (پیووت) است. هر پیووت، یک سطح حمایت/مقاومت بالقوه است. با اتصال پیووت‌هایی که در یک راستا قرار دارند می‌توان خطوط حمایت/مقاومت پویا (داینامیک) رسم کرد.

  • انواع خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

ابزار پر کاربرد دیگر در تحلیل تکنیکال، ابزارهای فیبوناچی است. بعد از شناسایی روند، به کمک فیبوناچی اصلاحی می‌توان سطوح بازگشتی قیمت در مسیر اصلاح حرکت پرشتاب گذشته را تخمین زد.

به کمک فیبوناچی بسط‌یافته نیز می‌توان تخمین زد پس از پایان یک اصلاح، قیمت به چه میزان می‌تواند در جهت روند به حرکت خود ادامه دهد.

  • خطوط و اعداد فیبوناچی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی

مجموعه الگوهای قیمتی که شامل الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی می‌شوند نیز به شدت پر کاربرد هستند. الگوهای بازگشتی نظیر سر و شانه، کف یا سقف دوقلو (یا سه‌قلو) و… می‌تواند به شناسایی پایان (ولو مقطعی) یک روند کمک کند.

ابزارهای ادامه دهنده مانند پرچم، مثلث و… نیز می‌تواند به معامله‌گر، در شناسایی زمان و قیمت مناسب جهت همراه شدن با روند یاری رساند.

اندیکاتور و اسیلاتور

اندیکاتورها و اسیلاتورها به شدت در میان فعالان بازارهای مالی پرکاربرد هستند. این ابزارها، در حقیقت چیزی بیش از یک سری محاسبات روی قیمت و حجم معاملات نیستند. با این حال، بسیاری از تحلیل‌گران از این ابزارها برای گرفتن تایید سیگنال معاملاتی استفاده می‌کنند.

معروف‌ترین اندیکاتور و اسیلاتورها شامل شاخص قدرت نسبی (RSI) میانگین متحرک، MACD، شاخص جریان نقدینگی، ایچیموکو و… هستند.

الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال

سبک خاص دیگری که بین بسیاری از معامله‌گران مرسوم است، استفاده از الگوهای شمعی است.در این روش، بر اساس حرکات قیمت در شمع‌ها، تصمیمات معاملاتی گرفته می‌شود. برخی معامله‌گران از الگوهای شمعی در کنار دیگر ابزارها (مثلا برای تایید واکنش بازار به سطوح فیبوناچی) استفاده می‌کنند.

اما برخی دیگر از معامله‌گران که به شدت با اندیکاتورها مخالف هستند، الگوهای شمعی را حداکثر در ترکیب با سطوح حمایت/مقاومت، بهترین ابزار برای معاملات می‌دانند. معروف‌ترن الگوهای شمعی عبارت‌اند از پوشا، چکش، ستاره صبح‌گاهی، فرفره، سه‌تفنگ‌دار و…

مهد سرمایه | تحلیل تکنیکال چیست؟

معایب تحلیل تکنیکال

بزرگ‌ترین تردید در اعتبار تحلیل تکنیکال به اصل اقتصادی نظریه بازارهای کارا باز می‌گردد. بر اساس این نظریه، قیمت بازار بازتابی است از اطلاعات گذشته و حال حاضر و در نتیجه راه دیگری برای بهره‌گیری از الگوها برای کسب سود بیشتر از بازار نیست.

اقتصاددانان و تحلیل‌گران بنیادی نه تنها معتقدند هیچ اطلاعات اضافی سودمند و قابل استفاده‌ای در داده‌های قیمتی و حجمی وجود ندارد بلکه اساسا فرض تکرار تاریخ در تحلیل تکنیکال را به چالش می‌کشند. به اعتقاد این گروه، قیمت نه در مسیر تکرار گذشته بلکه به صورت تصادفی حرکت می‌کند.

نقد دیگری که به تحلیل تکنیکال وارد می‌شود، توانایی این روش در تحلیل بازار را به چالش می‌کشد. بسیاری معتقدند که اگر فلان روش تکنیکال در بازار جواب می‌دهد، به دلیل حقانیت تحلیل تکنیکال نیست بلکه به دلیل آن است که بسیاری معامله‌گران از آن روش خاص استفاده می‌کنند.

طبیعی است که اگر تعداد زیادی از معامله‌گران روی قیمت میانگین ۱۰۰ روزه به دنبال خرید باشند، سفارشات زیادی آنجا گذاشته می‌شود و قیمت به آن سطح واکنش نشان می‌دهد. این واکنش، نه به خاطر تحلیل درست تحلیل‌گران بلکه به خاطر کثرت کسانی است که به تصور تحلیل درست رفتار بازار، در آن قیمت اقدام به ثبت سفارش کرده‌اند.

جمع‌بندی

جدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال می‌شود، این روش تحلیلی به خصوص زمانی که از عینیت برخوردار باشد، ابزاری فوق‌العاده برای ارزیابی کمی گذشته بازار است. این امر، به شدت می‌تواند به دقت در طراحی، تست و پیاده‌سازی استراتژی‌های معاملاتی کمک کند.

با این حال، بسیاری از معامله‌گران به دلیل داشتن درک و تصورات نادرست در مورد تحلیل تکنیکال، استفاده نادرست و نابه‌جایی از آن می‌کنند. پرداختن به باورهای نادرست درباره تحلیل تکنیکال، نیازمند مقاله‌ای جداگانه و مفصل است.

معامله گری به روش پرایس اکشن Price Action چیست؟

پرایس اکشن چیست

پرایس اکشن به انگلیسی Price Action یک تکنیک معامله یا تریدینگ و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را می دهد تا تصمیمات خود برای انجام معاملات را با استفاده از حرکات (اکشن) واقعی قیمت بگیرد. شاید خیلی از شماها در وبسایت های تحلیلی داخلی و خارجی دیده اید که گاهی اوقات از واژه Price Action (پرایس اکشن) استفاده می کنند و یا دیده اید که دوره های آموزشی آنلاین برای این روش تحلیلی برگزار می شود. خب مسلما ذهن کنجکاو شما به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که اصولا پرایس اکشن چیست و یا چرا بعضی معامله گران از این روش برای تحلیل بازار استفاده می کنند.

حال با ما باشید تا با پرایس اکشن آشنا شوید.

معامله به روش پرایس اکشن

این روش شاید ساده ترین روش معاملاتی و بسیار پایدار و دقیق است. تریدرهای پرایس اکشن جزو کسانی نیستند که بخواهند یک شبه میلیونر شوند. اما هنگامی که این روش به شکل درستی استفاده کنید، به شما کمک می‌کند تا تریدر بهتری شوید. در پرایس اکشن تریدینگ (Price Action Trading )، تریدرها بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و غیره) به معامله می‌پردازند. پرایس اکشن به معنای عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. هر معامله‌گری که تصمیمات خود را براساس تحلیل تکنیکال و نمودار قیمت می‌گیرد به شیوه متفاوتی معامله می‌کند.

معامله گر پرایس اکشن به چه کسی گفته می شود؟

معامله گری که از روش پرایس اکشن استفاده می کند را پرایس اکشن تریدر می گویند این دسته از تریدرها همه چیز را ساده می بینند که در واقع روش بسیار موثری در معامله گری است. همه چیز را ساده ببین!

این تریدرها نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و دیگر اطلاعات بازار را با یکدیگر ترکیب می کنند تا تصمیم بگیرند که وارد معامله شوند یا خیر. آنها به شکلی ساده و مینیمالیستی (توضیح سایت فراچارت: ساده‌گرایی یا به انگلیسی: Minimalism ) به بازار نگاه می کنند. البته این به بدان معنا نیست که این بهترین روش برای تحلیل بازار است. استفاده از این روش به درک خوبی از بازار نیاز دارد تا تریدر بداند که بازار چگونه حرکت می کند و نظم درونی آن به چه صورتی است. اما چیز خوبی که این روش دارد این است که تقریبا در هر بازاری کار می کند. بازار سهام، فارکس، فیوچرز، طلا، نفت و ..

ناب ترین نوع از پرایس اکشن تریدرها به Tape Trader مشهور هستند. آنها برای انجام معاملات خود نیازی به چارت ندارند (البته شاید گاهی اوقات نگاهی هم به چارت بیندازند مخصوصا اگر موقعیت معاملاتی باز داشته باشند). آنها به دنبال مناطق حمایتی و مقاومتی برای کسب سود می گردند. ابزار اصلی آنها در پنجره Time و Sales خلاصه می شود و یا شاید هم پنجره Depth of Market؛ البته اگر بتوانند چند کار را با هم انجام دهند. هیچ چیز دیگری لازم ندارند.

حرکات قیمتی یا پرایس اکشن چیست؟

حرکات قیمتی زیر شاخه ای از تحلیل تکنیکال است. در این روش تحلیلی، معامله گر از نمودار های شمعی (Candlestick) برای بررسی بازار استفاده می کند. هدف نهایی تحلیل پرایس اکشن یا حرکات قیمتی، پیدا کردن نقاطی در بازار است که احتمال بازگشت بازار از آن سطوح بسیار بالاست. در این روش از هیچ نوع اندیکاتور تکنیکالی استفاده نمی شود. و تمرکز معامله گر یا تحلیلگر تنها بر خود قیمت و تاریخچه قیمتی بازار است.

تحلیل تکنیکال بورس چیست، ابزار های آن کدام اند؟

تحلیل تکنیکال (technical analysis)، روشی است که با تکیه بر تحلیل داده‌های درونی بازار، در یافتن نقاط مناسب خرید و فروش به معامله‌گران کمک می‌کند. بر خلاف تحلیل بنیادی که تلاش می‌کند ارزش موضوع مورد معامله را ارزیابی کند، تمرکز تحلیل تکنیکال بر روی الگوهای حرکت قیمت، سیگنال‌های معاملاتی و بسیاری ابزارهای نموداری دیگر است. در این مقاله تلاش می‌کنیم این موضوع را بیشتر باز کنیم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال، آنگونه که به طور معمول در بازار شناخته می‌شود، برای اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو (Charls Dow) و در نظریه داو در اواخر قرن ۱۹ میلادی معرفی شد. در بیش از یک قرنی که از عمر تحلیل تکنیکال می‌گذر، محققین بسیاری به تکامل و بسط این روش کمک کرده‌اند. در نتیجه امروزه ابزارهای به مراتب گسترده‌تری تحت عنوان تحلیل تکنیکال به کار گرفته می‌شوند.

فرض‌های اساسی تحلیل تکنیکال

امروزه، تحلیل تکنیکال سه فرض اساسی و بنیادین دارد:

۱. همه چیز در قیمت بازار لحاظ شده است. این فرض، محل بیشترین انتقادات به تحلیل تکنیکال است. چرا که با استناد به این فرض، دیگر نیازی به تحلیل بنیادی نیست. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز (شامل روانشناسی معاملات، عوامل بازار و شاخص‌های بنیادی شرکت، در قیمت بازار سهام (یا هر نماد معاملاتی دیگر) تاثیرگذار بوده‌اند.

۲. قیمت به صورت رونددار حرکت می‌کند. قیمت، در روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در حرکت است. این یعنی قیمت تمایل بیشتری به تداوم روند قبلی دارد تا تغییر آن. بخش عمده تحلیل‌های تکنیکال نیز به شناسایی صحیح روند بستگی دارند.

۳. تاریخ، تمایل به تکرار خود دارد. طبیعت تکرارشونده حرکات قیمت معمولا به روانشناسی معاملات نسبت داده می‌شود. این موضوع با توجه به اینکه ریشه در ترس یا هیجان دارند، به میزان زیادی قابل پیش‌بینی هستند. به همین دلیل، تحلیل‌گران تکنیکال با بررسی الگوهای حرکتی قیمت تلاش می‌کنند این احساسات را شناسایی و به دنبال آن حرکات آتی قیمت را تخمین بزنند.

محدوده دید تحلیل تکنیکال

اساسا در هر بازاری که داده‌های تاریخی معاملاتی آن موجود باشد می‌توان از تحلیل تکنیکال بهره جست. این یعنی تحلیل تکنیکال می‌تواند در بازارهای سهام، آتی، کالا، درآمد ثابت، جفت‌ارزها و موارد دیگر به مفید واقع شود. افزون بر این، تحلیل تکنیکال می‌تواند در هر قاب زمانی‌ای (به شرط وجود داده‌های کافی) مورد استفاده قرار بگیرد.

از بررسی حرکات ریز قیمت در قاب زمانی چند دقیقه‌ای تا بررسی حرکات بلند مدت هفتگی و ماهانه، همگی در تحلیل تکنیکال ممکن هستند. همین مساله باعث می‌شود تحلیل تکنیکال کاربرد گسترده‌ای در تمامی بازارها داشته باشد و متناسب با شخصیت و روحیات معامله‌گران مختلف، از این روش تحلیلی بهره برد.

مهد سرمایه | تحلیل تکنیکال چیست؟

ابزارهای تحلیل تکنیکال

واقعیت آن است که تحلیل تکنیکال، دنیایی بسیار پویاست. نمی‌توان آن را محدود به چند ابزار خاص کرد. با این وجود، ابزارهایی هستند که به دلیل کثرت و عمومیت استفاده، به نوعی تبدیل به ابزارهای کلاسیک و جدایی ناپذیر از این تحلیل شده‌اند. در اینجا، برخی از مهم‌ترین و پرکاربردترین این ابزارها را معرفی می‌کنیم.

روند در تحلیل تکنیکال

بخش عمده‌ای از تحلیل‌های تکنیکال مبتنی بر شناسایی روند حرکتی قیمت است. شناسایی صحیح روند در بازار واقعی (و نه در بررسی گذشته بازار) کاری بسیار دشوار است. اما اگر این کار به درستی صورت بپذیرد، فرصت‌های فوق‌العاده‌ای را در اختیار معامله‌گران برای یافتن نقاط ورود و خروج قرار می‌دهد.

حمایت و مقاومت

شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، بخش پرکاربرد دیگر در تحلیل تکنیکال است. این سطوح به طول کلی شامل دو نوع می‌شوند:ایستا (قیمت مشخص) و پویا (به مرور زمان تغییر می‌کنند). شناسایی این سطوح وابسته به شناسایی صحیح نقاط بازگشتی قوی بازار (پیووت) است. هر پیووت، یک سطح حمایت/مقاومت بالقوه است. با اتصال پیووت‌هایی که در یک راستا قرار دارند می‌توان خطوط حمایت/مقاومت پویا (داینامیک) رسم کرد.

  • انواع خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

ابزار پر کاربرد دیگر در تحلیل تکنیکال، ابزارهای فیبوناچی است. بعد از شناسایی روند، به کمک فیبوناچی اصلاحی می‌توان سطوح بازگشتی قیمت در مسیر اصلاح حرکت پرشتاب گذشته را تخمین زد.

به کمک فیبوناچی بسط‌یافته نیز می‌توان تخمین زد پس از پایان یک اصلاح، قیمت به چه میزان می‌تواند در جهت روند به حرکت خود ادامه دهد.

  • خطوط و اعداد فیبوناچی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی

مجموعه الگوهای قیمتی که شامل الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی می‌شوند نیز به شدت پر کاربرد هستند. الگوهای بازگشتی نظیر سر و شانه، کف یا سقف دوقلو (یا سه‌قلو) و… می‌تواند به شناسایی پایان (ولو مقطعی) یک روند کمک کند.

ابزارهای ادامه دهنده مانند پرچم، مثلث و… نیز می‌تواند به معامله‌گر، در شناسایی زمان و قیمت مناسب جهت همراه شدن با روند یاری رساند.

اندیکاتور و اسیلاتور

اندیکاتورها و اسیلاتورها به شدت در میان فعالان بازارهای مالی پرکاربرد هستند. این ابزارها، در حقیقت چیزی بیش از یک سری محاسبات روی قیمت و حجم معاملات نیستند. با این حال، بسیاری از تحلیل‌گران از این ابزارها برای گرفتن تایید سیگنال معاملاتی استفاده می‌کنند.

معروف‌ترین اندیکاتور و اسیلاتورها شامل شاخص قدرت نسبی (RSI) میانگین متحرک، MACD، شاخص جریان نقدینگی، ایچیموکو و… هستند.

الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال

سبک خاص دیگری که بین بسیاری از معامله‌گران مرسوم است، استفاده از الگوهای شمعی است.در این روش، بر اساس حرکات قیمت در شمع‌ها، تصمیمات معاملاتی گرفته می‌شود. برخی معامله‌گران از الگوهای شمعی در کنار دیگر ابزارها (مثلا برای تایید واکنش بازار به سطوح فیبوناچی) استفاده می‌کنند.

اما برخی دیگر از معامله‌گران که به شدت با اندیکاتورها مخالف هستند، الگوهای شمعی را حداکثر در ترکیب با سطوح حمایت/مقاومت، بهترین ابزار برای معاملات می‌دانند. معروف‌ترن الگوهای شمعی عبارت‌اند از پوشا، چکش، ستاره صبح‌گاهی، فرفره، سه‌تفنگ‌دار و…

مهد سرمایه | تحلیل تکنیکال چیست؟

معایب تحلیل تکنیکال

بزرگ‌ترین تردید در اعتبار تحلیل تکنیکال به اصل اقتصادی نظریه بازارهای کارا باز می‌گردد. بر اساس این نظریه، قیمت بازار بازتابی است از اطلاعات گذشته و حال حاضر و در نتیجه راه دیگری برای بهره‌گیری از الگوها برای کسب سود بیشتر از بازار نیست.

اقتصاددانان و تحلیل‌گران بنیادی نه تنها معتقدند هیچ اطلاعات اضافی سودمند و قابل استفاده‌ای در داده‌های قیمتی و حجمی وجود ندارد بلکه اساسا فرض تکرار تاریخ در تحلیل تکنیکال را به چالش می‌کشند. به اعتقاد این گروه، قیمت نه در مسیر تکرار گذشته بلکه به صورت تصادفی حرکت می‌کند.

نقد دیگری که به تحلیل تکنیکال وارد می‌شود، توانایی این روش در تحلیل بازار را به چالش می‌کشد. بسیاری معتقدند که اگر فلان روش معامله‌گری حرکات قیمتی تکنیکال در بازار جواب می‌دهد، به دلیل حقانیت تحلیل تکنیکال نیست بلکه به دلیل آن است که بسیاری معامله‌گران از آن روش خاص استفاده می‌کنند.

طبیعی است که اگر تعداد زیادی از معامله‌گران روی قیمت میانگین ۱۰۰ روزه به دنبال خرید باشند، سفارشات زیادی آنجا گذاشته می‌شود و قیمت به آن سطح واکنش نشان می‌دهد. این واکنش، نه به خاطر تحلیل درست تحلیل‌گران بلکه به خاطر کثرت کسانی است که به تصور تحلیل درست رفتار بازار، در آن قیمت اقدام به ثبت سفارش کرده‌اند.

جمع‌بندی

جدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال می‌شود، این روش تحلیلی به خصوص زمانی که از عینیت برخوردار باشد، ابزاری فوق‌العاده برای ارزیابی کمی گذشته بازار است. این امر، به شدت می‌تواند به دقت در طراحی، تست و پیاده‌سازی استراتژی‌های معاملاتی کمک کند.

با این حال، بسیاری از معامله‌گران به دلیل داشتن درک و تصورات نادرست در مورد تحلیل تکنیکال، استفاده نادرست و نابه‌جایی از آن می‌کنند. پرداختن به باورهای نادرست درباره تحلیل تکنیکال، نیازمند مقاله‌ای جداگانه و مفصل است.

معامله‌گری حرکات قیمتی

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.

  • فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در فارکس توسط کمیل آزادیان
  • فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
  • کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
  • فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
  • فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
  • فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
  • فیلم آموزشی استفاده از خطوط پیووت توسط علی نورانی
  • فیلم آموزشی بازار آتی کالای ایران توسط نیما کرامت و علیرضا شوشتری
  • فیلم آموزشی پرایس اکشن سبک اسمارت مانی با حسین همتی
  • فیلم آموزشی امواج الیوت پیشرفته با رضا خوش اندام

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

معامله‌گری حرکات قیمتی
واژه لاتین توضیحات
روند Trend روند زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می‌پیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم.
خط روند Trend line خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است)
روند نزولی Down trend به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
روند صعودی Up trend به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند.
کانال Channel محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
چارت Chart نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد.
ضرر Loss
حد ضرر Stop Loss به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
خرید Long به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد)
فروش Short به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد)
خرید Buy به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
فروش Sell به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
اشباع خرید Overbought به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
ماشه (تریگر) Trigger به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله)
حمایت Support به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
سووینگ Swing در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low)
های و لو Lowو High به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد.
سوپلای و دیماند Supply & Demand سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد.
پیوت لاین Pivot line خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا
نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد.
معامله Trade معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز)
معامله گر Trader تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند.
پولبک Pullback پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بیریش Bearish که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است
بازار گاوی Bull Market اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
بولیش Bullish از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر می‌آید و یعنی بازار صعودی است.
شکست به بیرون Break Out اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند.

معامله گری و مدیریت سرمایه

معرفی ما

فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.

حق نشر

لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )

تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی (Technical Analysis) چیست؟

Technical-Analysis

تحلیل تکنیکال چارچوبی است که در آن تریدرها تغییرات قیمت‌ها را مطالعه می‌کنند.

تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است یک تریدر می تواند با مشاهده و بررسی حرکات پیشین قیمت، شرایط معاملاتی فعلی و حرکات قیمتی بالقوه را تشخیص دهد.

مصداق اصلی برای استفاده از تحلیل فنی این است که، به لحاظ نظری، تمامی اطلاعات بازار در قیمت منعکس می‌شود.

اگر قیمت، تمامی اطلاعات موجود در بازار را منعکس کند، آن گاه تنها چیزی که فرد واقعاً برای انجام دادوستد به آن نیاز دارد، اقدام در خصوص قیمت‌ها است.

زیربنای تحلیل تکنیکال

آیا این مثل قدیمی را شنیده‌اید «تاریخ تکرار می‌شود؟»

معامله گران تکنیکال عموماً معتقدند که ” همه چیز داخل نمودارهاست!

price chart 360x360 1

اگر سطح قیمتی در گذشته به عنوان سطح حمایت یا مقاومت کلیدی نگاه داشته شده باشد، معامله‌گران همچنان آن را زیر نظر خواهند گرفت و تریدرهای خود را حول این سطح قیمت قدیمی پایه‌گذاری می‌کنند.

تحلیل‌گران تکنیکال به دنبال الگوهای مشابهی هستند که در گذشته شکل گرفته است، و این عقیده را در خصوص معامله به وجود می‌آورد که بر این باور است که قیمت دقیقاً به همان صورت که قبلاً تغییر کرده، تغییر خواهد کرد.

خوب! چگونه می‌توان “حرکات قیمتی در گذشته را مطالعه کرد”؟

در دنیای معامله‌گری، هنگامی که فردی بگوید تحلیل تکنیکال، اولین چیزی که به ذهن خطور می‌کند، نمودار یا چارت است. تحلیلگران تکنیکال برای آن از نمودارها استفاده می‌کنند که ساده‌ترین راه برای تجسم داده‌های قدیمی‌تر است.

تحلیلگران تکنیکال نمودارها را زندگی می‌کنند، می‌خورند و نفس می‌کشند به همین دلیل است که آنها را اغلب چارتیست می‌نامند.

می‌توانید به داده‌های قدیمی نگاه کنید تا به شما کمک کند روندها و الگوهایی را شناسایی کنید که می‌تواند در یافتن فرصت‌های عالی ترید شما را یاری کند.

علاوه بر این که تمامی تریدرها به تحلیل‌های فنی موجود اتکا می‌کنند، این الگوهای قیمت و نشانه‌های شاخص تمایل به خود-تکمیل کننده بودن دارند.

هرچه معامله‌گران بیشتر و بیشتر به دنبال سطوح معین قیمت و الگوها در نمودارها می‌گردند، احتمال آن که این الگوها خود را در بازارها آشکار کنند، بیشتر می‌شود.

تحلیل تکنیکال یک واقعیت ثابت نیست

با این حال باید بدانید که تحلیل تکنیکال بسیار وابسته به ذهنیت تحلیلگر دارد.

صرف اینکه علی و میترا دقیقاً هردو به یک نمودار یا اندیکاتور نگاه می‌کنند، به معنای این نیست که آنها ایده مشابهی راجع به اینکه قیمت ممکن است به کجا برسد، در ذهن خود خواهند داشت.

نکته مهم این است که شما مفاهیم را تحت عنوان تحلیل تکنیکال درک می‌کنید، بنابراین هرگاه کسی شروع به صحبت در مورد فیبوناچی، باند بولینگر یا نقاط پیوت کند، خون دماغ نخواهید کرد.

kindergarten nosebleed

احتمالاً با خود فکر می‌کنید، “خدای من، این افراد بسیار زرنگ هستند. چه کلمات عجیبی “فیبوناچی” و “بولینگر”. من هرگز نمی‌توانم این مطالب را یاد بگیرم! ”

زیاد نگران نباشید.

بعد از اتمام آموزش در مدرسه فارکس سایت ما، شما هم به همان اندازه زرنگ خواهید شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.