چگونه از بین این همه سهم در بازار الگوی ساعت را تشخیص دهیم؟
حال سوالی که پیش می آید این است که چگونه از میان ۵۰۰ سهم موجود در بازار، سهم هایی با این ویژگی پیدا کنیم که تکنیک ساعت در مورد آن صدق کند.
پاسخ سوال واضح و ساده است، فیلترنویسی. با یک فیلتر کاربردی می توان تمام سهم هایی که تکنیک ساعت روی آن ها جواب می دهد را پیدا کرد. اما اگر هم نمی دانید فیلتر نویسی چیست نگران نباشید. (در حال تهیه فیلتری مفید برای تشخیص الگوی ساعت هستیم که از طریق اینستاگرام به آدرس Chortkee_academy@ چرتکه اطلاع رسانی خواهیم کرد-آپدیت ۱۷ دی ماه ۹۸).
اما نکته ی زیر را در هنگام استفاده از الگوی ساعت هیچ زمانی فراموش نکنید!
اگر بین قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله فاصله ی زیادی داشت، ریسک خرید بالا می رود. (چرا؟؟؟؟؟؟؟)
قیمت پایانی مبنای صفر تابلوی روز فرداست اگر با قیمت آخرین معامله ی بالایی بخریم، فردا اگر سهم صف خرید شود، قیمت سهم در صف خرید، می تواند قیمت سر به سر ما باشد. برای درک بهتر این موضوع به تصاویر زیر دقت کنید (یادش بخیر مال زمانیه که بازار پایه ۱۰ درصدی بود):
در مثال بالا فرض کنید ما سهم را در قیمت ۵۷۱۴۲ خرید می کردیم در حالیکه قیمت پایانی در همان روز کاری ۵۲۳۵۲ (با درصد ۷۸/۰) است. با وجود صف خرید شدن سهم در روز بعد، اکنون قیمت سهم در صف خرید به قیمت سر به سر ما رسیده است و عملا صف خرید سهم، سودی برای ما نداشته است و ما را به قیمت سر به سر رسانده است. بنابراین نکته ی طلایی اخیر را در استفاده از تکنیک ساعت به خاطر داشته باشید.
ما در سایت چرتکه به صورت رایگان فیلتر الگوی ساعت را با راهنمای ساده فارسی در اختیار شما قرار داده ایم.
اگر در رابطه با الگوی ساعت، هر سوالی دارید با ما مطرح کنید، پاسخ شما را سریعا خواهیم داد.
راه های ارتباطی:
اگر احتیاج به پشتیبانی و مشاوره رایگان دارید از طریق صفحه “ارتباط با ما” در سایت و یا پیج اینستاگرام چرتکه به نشانی Chortkee_academy@ سریعا پاسخ شما را خواهیم داد.
آشنایی با الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک به حساب میآید که به تریدرهایی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، کمک بسیاری خواهد کرد. در مقالات آموزشی قبلی به بررسی برخی از مهمترین الگوهای قیمتی از جمله الگوی سر و شانه، الگوی مثلث و الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال پرداختهایم. اما یکی دیگر از الگوهای جذاب و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال «الگوی پرچم» است که در گروه الگوهای ادامهدهنده طبقهبندی میشود. این الگو معمولاً در میانهی روند صعودی و یا نزولی نمایان شده و ادامهدار بودن روند را تایید میکند. البته گاهی و در شرایط خاص به عنوان یک الگوی بازگشتی نیز عمل میکند. در ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به توضیح دقیقتر الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته خواهد شد.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چگونه است؟
همانطور که گفتیم، الگوی پرچم (Flag)، از جمله الگوهای ادامهدهنده به شمار میآید که در مواقع اصلاحی و پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. در الگوی پرچم ابتدا بعد از یک روند صعودی، قیمت در کانالی که دارای شیبی با زاویهی مخالف شیب جهت ترند صعودی اول هست، تشکیل میشود. در نهایت و بعد از مدتی که قیمت در این کانال حرکت کرد، درست در نقطهای که بتواند این کانال را در جهت ترند قبلی خودش بشکند، الگوی پرچم تشکیل میشود. در این زمان و بعد از خروج قیمت از این کانال، میتوان آغاز به خرید کرد. (نقطهی شروع را در نقطهی پایینتر از تشکیل پرچم و در داخل کانال باید قرار دهیم).
اجزای تشکیل دهنده الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
یک الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال از دو بخش مهم به نام بدنهی پرچم و میلهی پرچم تشکیل شده است.
بدنه پرچم: در الگوی پرچم منظور از بدنهی پرچم، کانالی است که قیمت در آن در حال نوسان میباشد. بدنهی پرچم می تواند به شکل مثلث تفسیر الگوهای قیمت و یا مستطیل باشد. در الگوی پرچم عادي، بدنه یک مستطیل کوچک و با شیبی خلاف روند قبلی میباشد. یعنی اگر میلهی پرچم رو به بالا باشد، مستطیل کوچک رو به پایین است و اگر روند شدید قبلی رو به پایین باشد، مستطیل رو به بالاست. اما در الگوی پرچم مثلث، بدنه مثلث متقارنیست با شیب افقی. درست مانند یک مخروط که در ابتدا سطح مقطع زیادی دارد ولی کمکم باریک میشود.
میله پرچم: میلهی پرچم نیز همان گام قیمتی است که وارد کانال پرچم شده است. در واقع، میلهی پرچم از صعود یا نزول شدید قیمت تشکیل میشود. معمولاً میلهی پرچم پس از شکست حمایت یا مقاومت یا خط روند اتفاق میافتد.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
با مدلهای مختلف الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال آشنا شوید
در حالت کلی، ۴ نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال وجود دارد. در این بخش به بررسی هر یک از این موارد به صورت جداگانه میپردازیم.
الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی مشاهده میکنیم که بازار حرکت قوی و پرقدرت رو به بالا دارد و به حالت صعودی حرکت میکند و پس از این حرکت قدرتمند، بازار در یک محدودهای نوسان میکند و بعد از شکست یکی از سطوح حمایت و یا مقاومت در این محدوده، به حرکت خود در آن جهت ادامه میدهد و شکلی شبیه پرچم ایجاد میکند. در این نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال اندازهی حرکت قیمت هم به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
الگوی پرچم نزولی مستطیل
الگوی پرچم نزولی، درست برعکس الگوی پرچم صعودی میباشد که در آن یک حرکت قوی نزولی و رو به پایین (میلهی پرچم) داریم. سپس پس از یک نوسان و استراحت برای قیمت در یک محدودهی حمایتی و مقاومتی مشخص، با وقوع یک شکست قیمت به حرکت خود در جهت روند نزولی قبلی، ادامه خواهد داد. در الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال از نوع نزولی نیز، اندازهی حرکت قیمت هم به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
الگوی پرچم صعودی مثلث
در این نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال ساختار پرچم به همان صورتی که در الگوی پرچم صعودی مستطیل بود میباشد. یعنی یک حرکت قیمتی قوی و رو به بالا داریم. اما حرکت نوسانی قیمت شبیه به یک مثلث میباشد. سپس شکست قیمتی در جهت روند صعودی قبلی اتفاق میافتد. اندازهی حرکت قیمت در این الگو نیز به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
الگوی پرچم نزولی مثلث
الگوی پرچم نزولی مثلث هم برعکس الگوی قبلی میباشد. یعنی در این نوع از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال یک حرکت قیمتی قوی در جهت نزولی و رو به پایین داریم. سپس قیمت در محدودهای به شکل مثلث نوسان و استراحت میکند و بعد از آن شکستی در جهت روند نزولی قبلی اتفاق میافتد. اندازهی حرکت قیمت هم که دقیقاً به اندازهی حرکت اولیهی قیمت در آن جهت میباشد.
نکاتی در رابطه با الگوهای پرچم در تحلیل تکنیکال
بیان نکتههایی در خصوص الگوهای پرچم در تحلیل تکنیکال
- تفاوت این الگو با سایر الگوهای ادامهدهنده در این است که علاوه بر اینکه بازار باید جهت و روند مشخصی داشته باشد (پیششرط همهی الگوها)، شکل روند نیز مهم است. روند اولیه در الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال باید شتاب زیادی داشته باشد.
- در الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پس از مدتی، قیمت از حالت ترند قوی خارج شده و مابین دو خط موازی (حمایت و مقاومت)، برخلاف روند اولیه حرکت میکند.
- با شکسته شدن خط مقاومت، انتظار بر این است که بازار باز هم حرکت تندی در جهت روند اولیه داشته باشد.
- گاهی اوقات، الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال مانند یک الگوی بازگشتی عمل میکند؛ یعنی زمانیکه نمودار قیمتی وارد الگو شود ولی به صورت عکس از الگو خارج شود، شاهد تغییر روند خواهیم بود. پس هیچگاه قبل از مشاهدهی شکست کانال پرچم، اقدام به خرید و فروش بر اساس این الگو نکنید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ ، راجع به الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال و انواع آن صحبت کردیم. دقت داشته باشید که برای خرید و فروش با استفاده از این الگو، به منظور کسب سود، حتماً در نقطهی شکستن بدنهی پرچم اقدام به خرید نمایید و به اندازهی میلهی پرچم سود بگیرید، سپس سهم خود را به فروش برسانید. برای شناخت بهتر الگوهای قیمتی، توصیه میکنیم که در نمودارهای واقعی، الگوهای مختلف را شناسایی کنید و با تمرین و تکرار بر این الگوها و نحوهی عملکردشان مسلط شوید. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال میتوانید از دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مفید در زمینهی بورس شما را در زمینهی ورود و سرمایهگذاری صحیح به این بازار پر نوسان همراهی نماید.
اصطلاحات و الگوهای مهم تحلیل تکنیکال چیست ؟!
نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایج ترین روش ترسیم اطلاعات قیمت میباشد. نمودارهای شمعی Candlestick Charts نوعی از نمودارهای مالی برای ردیابی حرکت بازار محسوب می شوند.
این نمودارها نشان میدهند که رویدادهای اخیر چگونه بر قیمت ارزها تاثیر گذاشته و در آینده کدام احتمال از سایر احتمالات قویتر است. به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند.
نمودار شمعی از دو بخش بدنه و سایه تشکیل شده است. بدنهی شمع نشان دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است؛ به قسمتی از کندل که تفسیر الگوهای قیمت بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه shadow میگویند. دامنه نوسانات سهم در طول دوره زمانی داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد و با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود.
تایم فریم Time Frame چیست؟
تعیین چارچوب زمانی یا همان تایم فریم برای تحلیلگر تکنیکال، همانند تعیین نقطهی ورود و تعیین حد ضرر از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی یک استراتژی معاملاتی میباشد. تایم فریم را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال می توان در حالت های مختلفی از یک دقیقه تا یک ماه تنظیم کرد.
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی باید تایم فریم مشخصی داشته باشند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. تایم فریم یکی از نیازهای ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کنند.
یکی از دلایلی که موجب می شود تریدرها به اندازه ای که باید موفق نباشند این است که معمولا تایم فریمی را برای معاملاتشان انتخاب کرده اند که برایشان مناسب نیست؛ معمولا تریدرهای تازه وارد سراغ تایم فریم های کوچک رفته و در نهایت سرخورده می شوند زیرا با تایم فریم نامناسبی کار خود را آغاز کرده اند.
در معامله گری به اندازه کافی با استرس مواجه هستید، پس تلاش کنید تایم فریم مناسبی انتخاب کنید تا تحت فشار نباشید. تایم فریم شما باید با شخصیت و زمان شما مطابقت داشته باشد.
پیوت pivot در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. پیوت به نقاط مهم قیمتی در نمودار گفته میشود که معامله گران با تشخیص این خطوط میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. شناخت پیوت ها برای تحلیلگران بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط به درستی شناسایی نشوند، در تحلیل ها دچار اشتباه میشوند.
پیوت مینور چیست ؟
پیوت هایی هستن که برگشت قیمتی محدودی را دارند و در اصطلاح به آن ها نوسانات کوچک گفته میشود که مورد علاقه نوسان گیران است. تمامی ریزموج های نمودار، پیوت مینور خطاب میشوند وعملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. در تحلیل تکنیکال نمیتوان به این پیوت ها اعتماد کرد و یا آن ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست.
پیوت ماژور چیست ؟
پیوت ماژور مرجع ترسیم تمامی الگوهای تحلیلی محسوب میشود. پیوت های ماژور در انتهای روند ها می باشند و تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می دهند. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال Support and Resistance
منظور از حمایت سطحی است که در آن تمایل به خرید یا تقاضا به اندازه کافی تفسیر الگوهای قیمت قوی می باشد و بر فشار فروش غلبه میکند. مقاومت برعکس حمایت می باشد، مقاومت محدوده یا سطحی است که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند. خطوط حمایت و مقاومت توسط ابزارهای تحلیل تکنیکال مشخص شده و برای تعیین میزان عرضه و تقاضا کاربرد دارد.در بازارهای مالی، قیمتها توسط عرضه به سمت پائین و توسط تقاضا به سمت بالا هدایت میشوند.
هر گاه تقاضا افزایش یابد قیمتها بالا میروند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمتها پائین می آیند.
در سطح حمایت انتظار میرود خریداران به خرید راغبتر شوند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.خط حمایت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یک راستا ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند و شکسته شدن قیمت به زیر این خط نشان دهندهی افزایش فشار فروشندگان است.
هنگامیکه قیمت به سمت سطح مقاومت بالا میرود، فروشندگان به فروش راغبتر می شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا می کنند.خط مقاومت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط مقاومت ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند، افزایش قیمت به بالای این خط نشان دهندهی بیشتر شدن تقاضا از عرضه است.
خط روند Trend line چیست؟
خط روند Trend line روشی محبوب و کاربردی برای شناسایی سطوح حمایت Support و مقاومت Resistance احتمالی در یک بازار به شمار می رود. خط روند، خطی است که بالای قله ها یا پایین کف ها کشیده میشود تا جهت روند فعلی قیمت را مشخص کند. خطوط روند، نقاط مقاومت و حمایت در یک بازه زمانی معین را نشان می دهند. آنها جهت، سرعت قیمت و الگوها را در دوره های انقباض قیمت نشان میدهند. خط روند به جهتی رسم میشود که از قیمت حمایت کند.
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است. تریدر باید فقط نقاط باز شدن و بسته شدن قیمت و قله وکف قیمت را در نمودار استفاده کند.
خط روند صعودی
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت می رسیم که به آن خط روند صعودی می گویند. این خط نشان دهندهی حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است. یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
خط روند نزولی
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب منفی می رسیم که به آن خط روند نزولی می گویند. هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش داده و ممکن است دوباره در فاز نزولی قرار بگیرد.
کانال قیمت Price Channel
کانال قیمت هنگامی شکل میگیرد که قیمت ارز دیجیتال و یا هر دارایی دیگری بین دو خط موازی نوسان کند. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند اصلی و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود، می تواند نتایج مفیدی از آن به دست آورد.
الگوها در تحلیل تکنیکال
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آن ها می تواند کمک زیادی در جهت انجام تحلیل و تریدهای بهتر باشد. این الگوها در بازار سرمایه قابل تشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است. الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخ می دهد و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می شود. در الگوی سر و شانه سقف، سه قله وجود دارد. در بین این قله ها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد؛ دوقلو مجاور آن که ارتفاع کمتری دارند، شانه های چپ و راست را تشکیل می دهند.
الگوی سر و شانه کف
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکل گرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیل شده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود دارد و اصطلاحاً تشکیل دهنده بخش سر الگو هست. خطی که کف اول و دوم را به هم وصل میکند، خط گردن نامیده میشود.
الگوی سقف دوقلو Double Tops
الگوی سقف دوقلو یک الگوی بازگشتی نزولی است. این الگو زمانی به وجود میآید که قیمت سهم، دو بار تا سقف خاصی بالا رفته و بر میگردد. ولی در انتهای صعود دوم اگر حواستان را جمع نکنید ممکن است دچار زیانهای شدیدی شوید.
الگوی سقف دوقلو از دو قله هم سطح، مشابه، متوالی، هم اندازه و مجاور بهم تشکیل میشود. این قلههای هم سطح درواقع اصابت قیمت را به یک سطح مقاومت مستحکم نشان میدهند. اندازه ی ارتفاع عمودی قله ها و تعداد کندل ها نباید تفسیر الگوهای قیمت تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشند.
الگوی کف دوقلو Double Bottom
الگوی کف دوقلو یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در مورد تغییر روند هشدار میدهد و یک الگوی برگشت صعودی است. اگر این الگو در یک روند نزولی شکل بگیرد نشان دهنده وقوع احتمالی روند صعودی می باشد. در این الگو، قیمت ها تا یک کف جدید کاهش یافته، سپس کمی افزایش میابند و تا کف قبلی افت میکنند و در نهایت مجدد افزایش میابند.
الگو های سقف سه قلو Triple Tops و کف سه قلو Triple Bottoms
الگوهای سقف های سه قلو و کف های سه قلو حاصل گسترش الگوهای سقف های دوقلو و کف های دوقلوهستند. در الگوی سقف سه قلو ، قیمت سه بار برای شکست از بالای منطقه مقاومت تلاش می کند، شکست می خورد و کاهش پیدا می کند. الگوی کف سه قلو وقتی اتفاق می افتد که قیمت سه بار برای شکست سطح پشتیبانی تلاش می کند ، شکست می خورد و به بالا می رود.
از این الگوها می توان برای بررسی حرکات قیمت گذشته و پیش بینی حرکات قیمت آینده برای یک ابزار معاملاتی خاص استفاده کرد. مدت زمان شکل گیری الگوی قیمت درهنگام تفسیر یک الگو و پیش بینی حرکات قیمت آینده بسیار مهم است. الگوهایی که در طی مدت زمان طولانی تری ایجاد می شوند ، قابل اعتماد تر هستند ، و هنگامی که قیمت با شکست از الگو خارج می شود به حرکت بزرگ تری ختم می شوند .
نحوه تحلیل شتاب قیمت با خطوط روندِ میکرو کانال ها
توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت. راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.
توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت.
راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم (Momentum indicator) استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.
اما با وجود روش های متعدد برای سنجش شتاب حرکت، ممکن است به راحتی باعث اشتباه شوید.
بنابراین، انتخاب راه و روش مشخص برای سنجش شتاب، نکته حائز اهمیتی است. در اینجا نحوه استفاده از خطوط روند میکرو کانال برای رد یابی شتاب بازار درکوتاه مدت را خواهید آموخت.
خطوط روند میکرو کانال
بیایید برای توضیح ابزار خود براساس مفاهیم اولیه معاملات پرایس اکشن اقدام کنیم.
خطوط روند چیست؟
هدف خطوط روند، ردیابی روند است.
بنابراین، خط روند در یک بازار صعودی، زیر شمع های نمودار رسم می شود و در یک بازار نزولی، خط روند بالای شمع ها رسم می شود. در شرایط روند صعودی، خط روند اغلب به عنوان پشتیبان بازار عمل می کند.
خطوط روند کانال چیست؟
خطوط روند کانال، برای برجسته کردن پیشرفت یک روند رسم می شوند.
بنابراین، خطوط روند کانال، در یک بازار صعودی، بالای شمع های نمودار رسم شده و در یک بازار نزولی، در پایین نمودار رسم می شوند. آنها را می توان به عنوان خطوط موازی خطوط روند رسم کرد یا با اتصال نقاط بالا در موج حرکتی روند، رسم کرد.
خطوط روند میکرو کانال چیست؟
«خطوط روند میکرو کانال» (Micro channel trend lines)، واژه سختی است. اما صبور باشید به محض اینکه مطمئن شدید چطور آنها را رسم کنید، می توانید با هر اسمی آنها را صدا کنید.
خطوط روند میکرو کانال با استفاده از دو کندل قیمت کشیده شده است. و شما می توانید آنها را در هر دو بازار صعودی و نزولی رسم کنید.
بیایید بر روی نمونه صعودی در اینجا تمرکز کنیم.
برای رسم خط روند میکرو کانال صعودی باید:
- دو کندل قیمت متوالی را پیدا کنید.
- شمع قیمت دوم بالاتر از شمع قیمت اول باشد.
- با اتصال بالاترین قیمت دو شمع، یک خط رسم کنید.
- ادامه نمودار را بر اساس خط ترسیم شده بسنجید.
برای تفسیر حرکت پرشتاپ، با استفاده از خط، به تعامل آن با کندل سوم نگاه کنید. نمودار زیر، سه سناریو را نشان می دهد که با آن روبرو خواهید شد.
این دستور العمل ها را برای تفسیر شتاب صعودی دنبال کنید:
- بالای خط بسته شود – شتاب قیمت (نقطه 2)
- به خط برخورد کند اما زیر خط بسته شود – شتاب ناموفق ( نقطه 3)
- به خط برخورد نکند – بدون شتاب ( نقطه 4)
برای شتاب نزولی، باید خطوط روند میکرو کانال نزولی را رسم کنید. پایین ترین قیمت ۲ شمع متوالی را به هم متصل کنید تا یک خط شیب دار نزولی ایجاد شود.
سپس، این دستورالعمل ها را برای تفسیر شتاب نزولی دنبال کنید:
- پایین خط بسته شود – حرکت پرشتاب
- به خط برخورد کند اما بالای خط بسته شود – شتاب ناموفق
- به خط برخورد نکند – بدون شتاب
مواردی از شتاب نزولی را در بخش بعدی بررسی می کنیم.
زمانی که بتوانید شتاب حرکت را با یک خط روند کانال ارزیابی کنید، آماده رفتن به مرحله بعدی هستید.
چگونه می توان از شتاب در استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد
توانایی ردیابی شتاب قیمت یک مهارت ارزشمند است. اما برای ایجاد یک استراتژی تجاری مناسب باید آن را با ارزیابی خود از بازار ترکیب کرد.
هربار که شتاب قیمت را تشخیص می دهید، می توانید انتخاب کنید که با آن وارد بازار شوید یا خیر. تصمیم گیری شما به ارزیابی شما از بستر بازار بستگی دارد.
آیا انتظار دارید بازار روند خود را از سر بگیرد؟
آیا انتظار دارید بازار در محدوده معاملاتی خود باقی بماند؟ یا انتظار دارید که از محدوده معاملاتی خارج شود؟
پاسخ شما به این سوالات تعیین می کند که چگونه می توانید از شتاب در برنامه معاملاتی خود استفاده کنید.
مثال1: اُفت خلاف جهت پرایس اکشن
حرکات پر شتاب خلاف روند، معمولا دوام نمی آورند. آخرین تلاش معامله گران برای تغییر جهت روند را در افت قیمت فعلی نشان می دهد.
هنگامی که این موضوع را درک کنید، محوسازی حرکات شتاب دار، راهی عالی برای ورود به یک روند بنظر می رسد.
- بازار بسیار بالاتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) 50 واحدی است و یک جهتگیری صعودی قوی را نشان می دهد. انتظار داریم روند صعودی ادامه دار باشد.
- این اولین و تنها حرکت پرشتاب نزولی تایید شده بود. خرید در این کندل که در زیر خط روند میکرو کانال قرار گرفته ایده خوبی است.
با این حال، هنگامی که با افت قیمت پرشتاب، وارد معامله می شوید، تعیین حد ضرر دشوار است. در چنین مواردی، حد ضررهای بر مبنای میانگین نوسانات، مفید هستند.
مثال2: پیوستن به روند صعودی
- این مثال، بازار بالاتر از میانگین متحرک نمایی 50 واحدی را نمایش می دهد. سیگنال های حرکتی، روند صعودی را تفسیر می کنند.
- این کندل در زیر خط روند میکرو کانال بسته شد، که نشان دهنده شتاب نزولی است. در روند صعودی می توانید این حرکت را نادیده بگیرید. این موضوع مبنای انجام معامله در مثال 1 بود.
- با ظاهر شدن این کندل ها در پرایس اکشنِ، دلیل دیگری برای تایید موقعیت صعودی است. این کندل تایید کرد که شتاب صعودی حاکم شده است. این تاییدیه هم فرصت برای ورود به روند صعودی را نشان می دهد.
- در طول یک کاهش عمیق قیمت در روند صعودی، ایجاد یک حرکت پر شتاب می تواند سیگنال خرید مطمئنی باشد. هرچند، معمولا بعد از چنین شرایطی بازار برای چند کندل برخلاف روند حرکت می کند. اما اگر بازار برای مدت بیشتری در این محدوده متوقف شد، به سرعت خارج شوید.
نتیجه گیری
این روش ساده است و نیازی به هیچ شاخص پیچیده ای ندارد. برای این رویکرد تنها نیاز است که خطوط روند را روی نمودار رسم کنید. در واقع، با برخی تمرینات، حتی می توانید خطوط روند را بدون رسم نیز پیش بینی کنید.
این روش عالی به شما کمک می کند، از روی حرکت قیمت، شتاب قیمت را تشخیص دهید. به جای استفاده از یک اندیکاتور جداگانه برای تحلیل شتاب، اجازه دهید نمودار حرکت قیمت، بستر را برای شما آماده کند.
توجه داشته باشید که این روش بر شتاب قیمت در کوتاه ترین زمان تمرکز دارد. در اصل، ما شتاب را در سه کندل قیمتی تحلیل می کنیم. و بستر را با دو کندل اول آماده می کنیم و با کندل سوم بدنبال تاییدیه هستیم.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تفسیر الگوهای قیمت تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل تفسیر الگوهای قیمت استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی تفسیر الگوهای قیمت و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
دیدگاه شما