تصمیمات معامله گری در زمانیکه شما در یک معامله هستید
زمانی که بصورت شفاف پاسخ تمام سوالات ذهنی خود را یافتید، آماده اید برای انجام ترید(معامله) اما زمانی که در معامله هستید، بخاطر اینکه تحت فشار بازار واقعی هستید با مجموعه مشکلات متفاوتی سرو کار دارید. اینکه شما سوالاتی را از قبل و پیش از ورود به معامله جواب داده باشید اهمیت زیادی دارد، چرا که حالا باید آماده اجرای پلن معاملاتی تان بدون اینکه نیاز به تفکر زیاد داشته باشید.
سوالاتی در مورد
1- پولی که درگیر ریسک میکنید
2- مفاهیم مدیریت ریسک شامل مقیاس ریسک در جز معاملات و در کل سرمایه
3-ریسک افزایش یافته بخاطر معامله گری در صورتی که پوزیشن های بازی را در ابزارهای مالی دارای همبستگی داشته باشید.
روشی که برای مواجهه با موانعی نظیر رویدادهای خبری، اتفاقات غیر قابل انتظار سیاسی و ژئوپولیتیک، یا نگهداشتن ترید در خلال تعطیلات بازار بکار می برید، نیز وابسته به رویکرد مدیریت ریسک شما خواهد بود. مفاهیم ریسک همچنین ارتباط تنگاتنگی با سوالات مدیریت پلن معاملهگری معامله گری دارند. مهمترین سوالات مدیریت معامله گری، مربوط به مدیریت حد ضرر و کسب سود است. آیا شما زمانی که معامله در جهت دلخواه شما حرکت میکند دستور استاپ لاس خود را جابجا میکنید؟ اگر جوابتان مثبت است، آیا برای اینکار از یک استراتژی پیچیده و تست شده استفاده می کنید یا اینکه به صورت تصادفی و شانسی مقدار استاپ لاس را جابجا میکنید؟ همین موضوع در مورد نقطه کسب سود نیز صدق می کند. بسیاری از معامله گران سود ناقص و ناکاملی را پلن معاملهگری از بازار کسب میکنند، بخاطر اینکه یک پولبک جزیی را با تغییردر روند اشتباه میگیرند و از معامله با سودی جزیی خارج می شوند.
بنابر این با حوصله تمرکز کنید و قوانین خود را برای مدیریت حد ضرر بنویسید. آنها را تست کنید و عملکرد حاصل از آنها را ( take profit ) کسب سود تحلیل کنید تا مشخص شود آیا می توان از این بهتر بود یا خیر. و در آخر، آنچه بیرون از نمودار روی می دهد نیز، همانند تصمیمات معامله گری شما در چارت قیمت، مهم می باشد. یک پلن معاملاتی که شما در آن سناریوی معامله گریتان را با جزییات طرح ریزی کرده، و معامله هایتان را پیش از انکه اتفاق بیافتند، برنامه ریزی کرده باشید، دقیقا تفاوت یک معامله گر حرفه ای و سودآور با یک معامله گر آماتور و همیشه بازنده است. (به زودی – تمپلیت پلن منتشر خواهد شد) دومین ابزار بسیار مهم برای یک معامله گر ژورنال معامله گری اش می باشد. ژورنال معامله گری محلی است که یک معامله گر همه معاملات گذشته اش را با هدف و شناسایی نقاط ضعف خود، ( edge ) یافتن راهی به سوی توسعه مهارتهای معامله گری در آن ثبت میکند. علت اینکه چرا فقط معامله گران محدودی هستند که از هر دوی این ابزارهای مهم استفاده می کنند، اینست که اینکار نیازمند نظم و انضباط و کار زیادی است. و البته وجود این دو ابزار یکی از تفاوتهای میان معامله گران حرفه ای و پرسود و معامله گران اماتور و ضرر ده می باشد.
نتیجه : معامله گر بودن یعنی تصمیم گرفتن.
با وجود اینکه ترید در نگاه اول ساده به نظر می رسد، اما تبدیل شدن به یک معامله گر سودآور نیازمند یک نگرش و ذهنیت فوق العاده حرفه ای می باشد. یک معامله گر هر روز با انواع مسائل و موضوعات بسیار پیچیده سر و کار دارد. لذا مجبور است از راه های پیچیده و تست شده ای برای مدیریت معاملاتش قبل، حین و پس از رخداد آنها استفاده نماید. هدف این مقاله ترساندن شما نبود، بلکه منظور از انتشار این مقاله اگاه کردن شما نسبت به پیچیدگی های معامله گری و انجام توصیه هایی به منظور استفاده از آنها در زندگی روزمره تان بعنوان یک تریدر برای کسب سود بیشتری از استراتژی معاملاتی تان بود.
بهترین معاملهگر دنیا کیست؟
شخصی را تصور کنید که آنقدر در معامله گری توانمند است و حرفهای عمل میکند که پزشکی را رها کرده و معامله گری را بهعنوان شغل اصلی خود انتخاب میکند. این شخص در ۲۳ فوریه ۱۹۵۲ در شیکاگو در خانوادهای فقیر و متشکل از ۶ نفر دنیا آمد. پس از گذراندن دوره متوسطه، به درخواست مادرش تلاش کرد، تا در رشته چشمپزشکی قبول شود و تحصیلات پزشکی خود را در دانشگاه شیکاگو با موفقیت به پایان رساند.
او یکی از جراحان موفق زمان خودش بود. در آن دوره، تعداد زیادی مقاله علمی در حوزه پزشکی به چاپ رساند. علاوه بر جراحیهایی که انجام میداد، در دانشگاههای Emory ،Ucla و در دانشگاههای لسآنجلس تدریس میکرد.
احتمالاً تا الآن توانستهاید حدس بزنید این شخص موفق کیست؟ بله درست. او کسی نیست جز آقای ال بروکس، یکی از بهترین معاملهگران پلن معاملهگری دنیا که سبک پرایس اکشن خودش را به معامله گران معرفی کرد.
آقای ال بروکس
بیوگرافی آقای ال بروکس
آقای ال بروکس درباره زندگی خود میگوید: من جراح موفقی بودم، درآمد خوبی داشتم اما در تمامی مدت احساس میکردم کار درستی انجام نمیدهم، علاقهای به شغلم ندارم و برای این حرفه ساخته نشدهام، اما چه باید میکردم؟ در خانوادهای فقیر متولدشده بودم و به پول احتیاج داشتم. از طرفی جراحی آینده مالی من را تضمین میکرد. از این بابت آسوده خاطر بودم و از همه مهمتر درخواست والدینم بود، آنها به من گفته بودند باید چشمپزشکی بخوانی تا آینده مطمئنی داشته باشی و من هم در این راستا تمام تلاشم را کردم.
او در ادامهِ داستانِ مسیری که طی کرده بود، گفت: در زمانِ تحصیل از دانشجویان برتر بودم و در زمانِ تدریس و جراحی نیز کارم را بهدرستی انجام میدادم؛ اما هرگز احساس رضایتِ قلبی نسبت به شغلم نداشتم! حرفه پزشکی مادرم را خیلی خوشحال میکرد، اما من همچنان احساسِ نارضایتی از شغلم داشتم. نهایتاً پس از ۱۰ سال کار بهاندازهای پول پسانداز کرده بودم که بتوانم معامله گری را شروع کنم.
من هرروز قبل از رفتن به محل کار، معامله میکردم. البته اوایل فقط چارت را بررسی و تغییرات قیمت را زیر نظر داشتم. یک ماه بود که به صورت واقعی (Real) معامله میکردم تا اینکه در صبح اولین روز اکتبر 19۸۷ یک معامله Short روی نماد فیوچرز S&P باز کردم اما همان روز یک عمل اورژانسی پیش آمد و باید به محل کارم میرفتم، بنابراین مجبور شدم معاملهام را ببندم. آن روز اگر آن معامله Short را نمیبستم، با ریزش بسیار شدیدی که نماد S&P داشت. از بازار ۴0۰.۰۰۰ دلار سود کسب کرده بودم که این مبلغ در آن سال مثل کسب سود 1.000.000 دلاری حال حاضر است. این مبلغ را فقط در چند ساعت به دست میآوردم، فقط در چند ساعت!
هر چند که در آن روز هیچ پولی به دست نیاوردم اما متقاعد شدم که میتوانم یک معامله گر باشم، کاری که مدت زیادی به آن علاقه داشتم. پتانسیل بازدهی بازار در صورت داشتن یک روش معاملاتی مناسب را با تمام وجود درک کرده بودم.
مدتی بعد، من طی زمان کوتاهی صاحبِ 3 فرزند دختر شده بودم و چون همسرم بیمار شده بود، تصمیم گرفتم در خانه بمانم و از فرزندانم مراقبت کنم. فعالیت جراحی پلن معاملهگری خودم را کاهش دادم و زمانهای بیشتری را در خانه سپری کردم. حدود سال ۱۹۹0 بود که جراحی را کنار گذاشته و به یک معامله گر تماموقت تبدیل شدم.
زمانی که این تصمیم را گرفتم با مخالفت شدید اطرافیانم مواجه شدم، بااینحال من بسیار خوشحال بودم و احساس رضایت درونی داشتم، چراکه یک معامله گر بودم. شُغلی که به آن علاقه داشتم و میدانستم چه پتانسیلی برای درآمدزایی دارد.
ال بروکس در ادامهی بازگو کردن داستانش گفت: افراد زیادی از من میپرسیدند «آیا ماهم شغل خود را رها کنیم و معاملهگری را انتخاب کنیم؟» من به آنان توصیه میکردم «تا زمانی که از دانش و مهارت خود درزمینهی معامله گری مطمئن نشدهاید، به هیچ وجه این کار را انجام ندهید. در صورتی که چندین پلن معاملهگری ماه بهطور پیوسته از بازار سود کسب کردید، میتوانید معامله گری را بهعنوان شغل اول انتخاب کنید.»
سؤال دیگری که بسیار زیاد پرسیده میشد، روش معاملاتی من بود. بدین ترتیب پرایس اکشن به سبک ال بروکس را بهعنوان روشی سودآور در بازارهای مالی به جهان معرفی کردم. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره پرایس اکشن به سبک ال بروکس عبارت «دوره پرایس اکشن در مشهد » همیار کریپتو را سرچ کنید.
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری
تحلیل گری و معامله گری بازار سرمایه شغلی بسیار جذاب و پول ساز است. اما رسیدن به سطحی که بتوانید استقلال و ثروت یک معامله گر حرفهای را داشته باشید راه طولانی و سختی در پیش دارید. خواندن این کتاب مسیر را برای شما بسیار کوتاه تر خواهد کرد.
سفری کوتاه به مطالب کتاب
در فصل اول ، به شما ثابت میکنم تمام روشهایی که تابهحال شناخته اید، غیر از ورشکستگی برای شما هدیهای به ارمغان نخواهند آورد و در ادامه روش price action بومیشده با بازارهای ایران را معرفی میکنم.
در فصل دوم بهصورت بسیار حرفهای به مدیریت سرمایه در معاملات میپردازم که ضامن بقای شما در مسیر تبدیلشدن به معاملهگر حرفهای است و نیز ثابت میکنم با یک مدیریت سرمایه حرفهای روز باخت دارید ولی هرگز روز ورشکستگی نخواهید داشت.
در فصل سوم، به مدیریت ریسک میپردازم. در این فصل ابتدا روشهای کلاسیکِ چارت خوانی را به شما معرفی میکنم و مدیریت ریسک را از بعد شرایط بازیگران بازار، موقعیت روند و حجم معاملات، بررسی میکنم.
در فصل چهارم ، به شناخت بازیگران بازار میپردازم و نشان میدهم روشهای کلاسیک، کارایی معنیداری برای معاملهگر ندارند و طبق شناخت بازیگران بازار روش داینامیک (روش میداسسرمایه) را معرفی میکنم.
در فصل پنجم ، به ساخت سیستمی معاملاتی میپردازم که برگرفته از روش، مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و شناخت بازیگران بازار است.
در فصل ششم ، به روانشناسی معامله گری میپردازم و مواردی را برای شما شفاف خواهم کرد که چالش بسیاری از معامله گران شکستخورده است؛ که اگر این موارد برای آنها هم شفاف میشد، هرگز ورشکسته نمیشدند.
این کتاب انقلابی در معاملهگری است؛ تا جایی که مطالب آن را در هیچ کتابی پیدا نخواهید کرد؛ زیرا تمام مطالب این کتاب برگرفته از تجربه شخصی من در طول دوران کاری ام درزمینه معاملهگری، تحلیل گری و مشاوره سرمایهگذاری در بازارهای مالی است.
من به شما توصیه میکنم کتاب را چندین بار و در چند بازه زمانی نسبتاً طولانی بخوانید.به شما قول میدهم در هر بار مطالعه، موارد بیشتری را درک میکنید و هر بار از مطالب جدیدی که در هنگام معاملات پلن معاملهگری واقعی خود با آن مواجه شدهاید، شگفتزده خواهید شد؛ زیرا مطالب این کتاب را باید در بازار واقعی درک کنید؛ بهطوریکه امکان دارد نکتهای را در این کتاب خوانده باشید ولی به دلیل اینکه فرصت تجربه آن را در بازار واقعی نداشتهاید از آن راحت گذر کردهاید، ولی شاید همان نکته تنها راه نجات شما باشد.
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری برای چه کسانی نوشتهشده است
- عاشق معاملهگری هستند.
- به هر دلیلی نتوانستهاند به نتایج مطلوب خود دست یابند و ضررهای سنگینی کردهاند، چه از بعد مالی، چه زمانی و چه روحی.
- از رفتن به کلاسها و دورههای گوناگون خسته شدهاند.
- از آزمودن روشها و ابزارهای گوناگون به ستوه آمدهاند.
- تصمیم خود را گرفتهاند که با این کار به آرزوهای خود تحقق بخشند.
- میخواهند از خود انسان بهتری بسازند.
این کتاب برای چه کسانی نوشتهنشده است
- برای کسانی که عاشق معاملهگری نیستند.
- هیچ اطلاعاتی از بازارهای مالی و شغل معاملهگری ندارند.
- این کار را نوعی تفریح میپندارند، نه یک تجارت.
- کسانی که پذیرش قبول اشتباه خود را ندارند و به هر دلیل حاضر نیستند تفکرات اشتباه خود را عوض کنند حتی به قیمت ورشکسته شدن.
- کسانی که اعتقادی به شنیدن تجارب افراد حرفهای ندارند.
- کسانی که رؤیای ثروتمند شدن ندارند.
چرا من خود را شایسته میدانم که این مطالب را برای شما بنویسم
من در طی یک دهه، سیستمهای بسیار زیادی را، برگرفته از سبکها و ابزارهای متفاوت تکنیکالی و فاندمنتالی، خلق کرده و طبق آن با حجم سرمایه بالا در بازار واقعی معامله کردهام. در چند سال اول به سیستم شخصی خودم دستیافتم که خروجی آن عملکرد من را ثابت میکند و نتایج آن در وبسایت ما قابلمشاهده است. ( میداس سرمایه )از وقتی به کار تدریس در این حوزه علاقهمند شدم، به معامله گران زیادی مشاوره دادهام که زیان ده بوده یا از عملکرد فعلی خود راضی نبودهاند. پس از مدتی، تجربه به من ثابت کرد که عمده مشکلات این افراد حول چند محور اصلی میچرخد که به شرح زیر است:
- بازار مناسبی را برای معامله کردن انتخاب نکردهاند.
- روشی شخصی برای خود خلق نکردهاند.
- مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه مناسبی ندارند.
- روانشناسی قوی در معامله گری ندارند.
- بیشتر به دنبال سوددهی زیاد و کوتاهمدت هستند تا درآمد مستمر و پایدار.
- سطح انتظار مشخصی از سوددهی در بازار ندارند.
- انتظاراتی نامعقول و غیرواقعی از معامله گری دارند.
با توجه به شناخت من از بازارهای مالی و درک مشکلات بنیادین معاملهگرانی که در این مسیر به هر دلیلی شکستخوردهاند، توانستم به افراد زیادی در این راه کمک کنم و آنها را به بلوغ معامله گری و مالی برسانم. به همین دلیل خود را شایسته میدانم که تجربیاتم را از طریق این کتاب در اختیار شما قرار دهم.
چرا این کتاب را نوشتم؟
من در چند سالِ ابتدای کارم هزینه فرصت و هزینه مالی بسیار زیادی را متحمل شدهام و امیدوارم با نوشتن این کتاب، شمارا از گرفتار شدن در سرابهای معاملهگری بازدارم؛ اتفاقی که برای بیشتر افرادی که در این حوزه گام برمیدارند میافتد. من به شما قول میدهم با خواندن این کتاب، بهایی که من پرداختهام را شما نخواهید پرداخت و برای تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای، مسیر هموارتری خواهید داشت. در اکثر کتابها و آموزشگاههای بورسی، با آموزش روشهای تکنیکال و فاندمنتال به دانشجو القا میکنند که او یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای است و او را در دریای بازارهای مالی رها کرده و توهمات زیر را در ذهن وی ایجاد میکنند: تفاوت بورس و فرابورس چیست؟ و عرضه اولیه سهام این مقاله را بخوانید.
- کار فعلی خود را ترک میکند.
- آینده خود را بر اساس موفقیت سریع در بازارهای مالی برنامهریزی میکند.
- از خود انتظار خروجی یک معاملهگر حرفهای باسابقه را دارد.
- مسیر درست معاملهگری را پلهپله طی نمیکند.
و نتیجه این توهمات، موارد زیر است:
- معاملات زیانده و مخارج شخصی، تمام سرمایهشان را به آتش میکشد.
- زندگی شخصی و خانوادگی آنها دچار مشکل میشود.
- از بازارهای مالی اخراج شده و هرگز معاملهگر حرفهای نمیشوند.
دانشجویی که با امیدی فراوان، برای رسیدن به آرزوهای خود وارد دنیای معامله گری شده، خیلی زود با ناامیدی و نفرت فراوان، بازارهای مالی را ترک میکند.
اکثر کتابها و آموزشگاهها، بر اساس ابزارهای تکنیکالی، سبکهای تکنیکال و تفکرات فاندمنتالی که بیش از ۷۰ سال پیش خلقشده و اینک هیچگونه برتری به معاملهگر نمیدهند، روشی معرفی میکنند و نهایتاً با ارائه پلن مدیریت ریسک و سرمایه ای که بهاحتمال بسیار بالا با هر بازاری سازگاری ندارد، آموزشهای خود را به پایان میرسانند و معاملهگر را در دریای خروشان بازارهای مالی رها میکنند.
در این کتاب به شما ثابت میکنم که باید بر اساس شناخت بازیگران هر بازار روشی کارا خلق کرد و بعد آن را به سبکهای متفاوتی درگذشته بازار بهدفعات چک کرد و بر اساس کارنامه کاری بهدستآمده، یک مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه حرفهای طراحی کرد.
درنهایت نیز با یک روانشناسی قوی به آنها وفادار ماند. تازه در این مرحله معاملهگر میتواند با سرمایه کامل خود وارد بازارهای مالی شود. تجربه نزدیک به یک دهه در بازارهای مالی به من ثابت کرد که توجه به شناخت بازیگران بازار میتواند معاملهگر را به درجه حرفهای بودن برساند، امری که هیچ کتاب و آموزشگاهی به آن توجه نمیکنند.
آموزش نوشتن پلن معاملاتی و استراتژی شخصی + ویدیو
در موضوع آموزش معامله گری در بازارهای مالی آنچه همواره مورد توجه قرار گرفته، آموزش تحلیل به روش های مختلف و یافتن نقاط ورود و خروج مناسب بوده است و آنچه کمتر به آن توجه شده است، موضوعاتی مانند مدیریت ریسک و سرمایه و روانشناسی و خودشناسی بوده است. اما کلیدی ترین بخش از معامله گری موفق به طور معمول کاملا فراموش شده است، نوشتن پلن معاملاتی و استراتژی شخصی، به این معنا که آنچه به صورت اجزای پراکنده و نامرتبط در تمام علوم گفته شده در بالا آموخته ایم، را در جهت رسیدن به موفقیت نهایی در کنار هم قرار دهیم.
اما حتی این هم به تنهایی کافی نیست و نیاز است ابزاری داشته باشیم که پلن و استراتژی شخصی ما را ارزیابی و عیب یابی کند و راه تصحیح آن را به ما نشان دهد. توجه داشته باشید از مهمترین خصوصیات پلن و استراتژی معاملاتی مناسب، جامع بودن، سادگی، قابل اجرا بودن، همخوانی با شرایط معامله گر و قابل ارزیابی و بازنگری بودن است.
این مجموعه بدنبال این هدف تهیه شده است که مسیر و استراتژی مناسب از لحظه شروع یک روز معاملاتی تا لحظه پایان و حتی فراتر از آن یعنی ارزیابی و بازنگری علمی استراتژی شخصی را به شما نشان دهد. برای کمک به این موضوع دو نرم افزار کمکی (برای بازارهای جهانی و همچنین برای بازار بورس داخلی) به همراه یک کتاب الکترونیک در کنار این مجموعه جامع سه قسمتی ارائه شده است.
این مجموعه با رویکرد و مثال های مرتبط با بازارهای جهانی آماده شده ولی از مفاهیم و کلیات آن می توانید برای هر بازار مالی استفاده کنید و برای شما راهنما و چراغ راه خواهد بود.
مسیر و استرا تژی معاملهگران تغییر میکند؟
سهامداران توجه و نگاهشان به گروههای کوچک بورسی جلب شده است. این موضوع را میتوان در مقایسه روند تغییرات روزانه دو نماگر اصلی بازار سهام یعنی شاخصکل و شاخص هموزن دید.
سهامداران توجه و نگاهشان به گروههای کوچک بورسی جلب شده است. این موضوع را میتوان در مقایسه روند تغییرات روزانه دو نماگر اصلی بازار سهام یعنی شاخصکل و شاخص هموزن دید. شاخصکل طی روزهای اخیر که نماینده گروههای بزرگ بورسی است، بیشتر از یک درصد رشد کرد اما در مقابل شخص هموزن که به عنوان شرکتهای نماینده کوچکتر، بیشتر از یک و نیم درصد افزایش ارتفاع داشت. این اتفاق باعث شد که تحلیلها به این سمت برود که اقبال به تک سهمهای کوچک و متوسط در صنایع بورسی، آنهم بعد پلن معاملهگری از یک دوره رکودی در بورس میتواند نشانه مثبتی باشد و البته به گمانهزنیها درخصوص تعدیل رکود و پایان رخوت در بورس تهران دامن زد.
بخشی از سرمایهگذاران کشور صاحبان نقدینگیهای سرگردان هستند. این دست از صاحبان سرمایه گاه در پی ایجاد رکود یا تلاطم در یک بازار به سمت بازاری دیگر کوچ میکنند تا شاید بازدهی بالاتری کسب کنند. در این میان اگرچه برخی از این سرمایهگذاران سودهای خوبی کسب میکنند اما برخی دیگر به دلیل عدم شناخت کافی این بازارها و ورود و خروج بدموقع، متحمل ضرر و زیان شدهاند. تحلیلگران معتقدند نداشتن یک نقشه راه معاملهگری، اشتباه استراتژیک سرمایهگذاران است.
رضا جعفری، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: یکی از دلایل اقبال سهامداران به سهمهای کوچک و متوسط این میتواند باشد که در حقیقت فعالان حقیقی بازار، سرمایه خود را از بازار بهطور کامل خارج نکردهاند، یعنی با وجود اینکه خروج پول از بازار داشتهایم اما منابعی از پولها همچنان در بازار حضور دارند و با توجه به حجم کم منابع، ترجیحشان این است که روی سهمهایی سرمایهگذاری کنند که زودتر بازدهی دارند.
این اتفاق اما امیدوارکننده است. در دورهها و روندهای قبلی هم مشاهده کردهایم که حرکت بازار و ایجاد روند مثبت از سهمهای کوچک شروع میشود. البته با توجه به استقبال عموم مردم، روی سهمهای بزرگ این پلن معاملهگری اتفاق میافتد اما کمبود پول و همچنین عرضههایی که حقوقیها و در حقیقت نهادهای دولتی انجام میدهند، این موضوع سرمایهگذاران حقیقی را منع میکند که به سمت سهمهای بزرگ و شرکتهای بزرگ نروند.
در حقیقت بیشتر بحث سفتهبازی روی سهمها و نوساناتی که روی سهمها ایجاد میکنند است که باعث گردش پول در بازار میشود که در سهمهای بزرگ این اتفاق نمیافتد. بحث دیگر این است که نمیشود بهطور قطعی استنباط کرد که دوره رکود بورس تمامشده است، اما با توجه به افت ارزشی سهمها در هفده-هجدهماه گذشته خیلی از سهمها به قیمتهای ارزندهای رسیدهاند. همچنین شرایط به گونهای است که سرمایهگذاران حقیقی واقف به ارزش سهمها هستند ولی با توجه به ارزش بازار روندی شکل نمیگیرد و چشماندازی هم پیشرو ندارند، برای همین به سمت سهمهای پلن معاملهگری کوچک میروند. البته وجود ابهامهای متعدد در فضای کشور هم عامل دیگر است که یکی از این ابهامات مساله برجام است، اما در کنار آن، بودجه سال۱۴۰۱ هم است که هنوز بهطور کامل شفاف نشده که به چه صورت میخواهد باشد. نرخ ارز که وابسته به سیاستهای خارجی کشورمان است هم از دیگر ابهامات در فضای اقتصادی کشور است. در مجموع تمام این مسائل روی این پیشبینیها تاثیرگذار است، اما با این حال معتقدم که در بدترین شرایط هم خیلی از سهمها بازهم روی این قیمتها ارزنده هستند.
نگاه یک طرفه به بازارها
رضا زنگنه کارشناس بازارهای مالی در این خصوص بیان کرد: برای داشتن یک نقشه راه معاملهگری، سه رکن اهداف شخصی، قوانین عمومی و سیستم معاملاتی شامل استراتژی معاملاتی و مدیریت ریسک باید در نظر گرفته شود. وی ادامه داد: در این سیستم معاملاتی، اولین نکتهای که باید بررسی شود مکانیسم بازار در سطح کلان و در سطح پایینتر بررسی نماد است؛ برای بررسی یک بازار در سطح کلان گاهی آن بازار با خودش مقایسه میشود.
زنگنه افزود: به عنوان مثال قبل از سرمایهگذاری در بازار فارکس، بازار فارکس را با خودش مقایسه میکنیم و به تحلیل آن میپردازیم و بر اساس استراتژی معاملاتی و بازده مورد انتظار، بخشی از پرتفوی را به آن اختصاص میدهیم. وی اضافه کرد: نکته اینجاست که خیلی از سرمایهگذاران پلن معاملاتی صحیح ندارند و در زمان سرمایهگذاری در بازار سرمایه ادعا دارند نگاه بلندمدت به این بازار داشته و قصد دارند سرمایه خود را در داخل کشور سرمایهگذاری کنند. بازار سرمایه ما، بازاری یک طرفه است که در صورت سرمایهگذاری بلندمدت به احتمال زیاد بازدهی مناسبی نصیب سرمایهگذاران خواهد شد. این فعال بازار سرمایه در گفتوگو با بورسنیوز تاکید کرد: حال اگر همین سرمایهگذاران ناگهان و بدون شناخت کافی، بخشی از سبد سرمایهگذاریهای خود را به بازار فارکس یا کریپتوکارنسیها اختصاص دهند، احتمالا متحمل ضرر و زیان و مشکلاتی خواهند شد. چرا که بازار فارکس، بازاری کاملا متفاوت از بازار سرمایه ما است.
زنگنه گفت: معمولا معاملهگرانی که فقط به فکر کسب بازدهی هستند و بازارها را یک طرفه میبینند، سراسیمه و هیجانی و بدون تحلیل کافی، از این شاخه به آن شاخه میپرند. اینکه معاملهگران، پرتفویی متشکل از چند بازار مختلف داشته باشند یا هر از چند گاهی به بهانه کسب سود بالاتر، از بازاری راهی بازار دیگری شوند نشاندهنده حرفهای بودن معاملهگران نیست. ثابتقدم بودن یکی از ویژگیهای یک معاملهگر موفق است. در نظر داشته باشید که برای داشتن اکثر مشاغل نیاز به سالها دانش و تجربه است. به عنوان مثال کسی که در رشته پزشکی تحصیل کرده و در این حرفه شروع به کار کرده، با گذشت زمان پزشک موفقتر و باتجربهتری خواهد بود. وی اضافه کرد: سرمایهگذاری هم حرفهای است که نیاز به کسب دانش و تجربه کافی دارد و فقط آماتورها بدون داشتن یک پلن معاملاتی و شناخت کافی از ساختار ذهنی و انتظارات خود در بازارهای مختلف ورود کرده و بازارها را فقط یک طرفه میبینند.
این کارشناس بازارهای مالی افزود: نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که هیچ بازاری وظیفه ندارد ضرر و زیانی که سرمایهگذاران در یک بازار دیگر متحمل شدهاند، پلن معاملهگری جبران کند. اگر معاملهگران در یک بازار متحمل ضرر و زیان شدهاند، ممکن است در بازارهای دیگر هم زیان کنند و اصلا معنی ندارد که اگر معاملهگران در بازاری زیان کردند، سرمایه خود را وارد بازار دیگری کنند شاید در آن بازار سود کرده و زیان بازار قبلی پوشش داده شود. زنگنه با اشاره به اینکه باید استراتژی مناسبی برای معاملات اتخاذ کند، تصریح کرد: یکی از استراتژیهای معاملهگری این است که معاملهگران اگر در دو بازار متوالی متحمل ضرر و زیان شدند، فعالیت خود را متوقف کنند. برای مثال اگر یک معاملهگر در بازار ارز سرمایهگذاری کرده و متحمل ضرر و زیان شده و بعد از آن سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کرده و در این بازار هم متحمل ضرر و زیان شده، کلاً باید فعالیت سرمایهگذاری خود را متوقف کند و اشتباه بزرگی است اگر چنین فردی تصمیم بگیرد که بعد از دو بار زیان در دو بازار متوالی میتواند وارد بازار سوم شود که ضرر و زیان دو بازار قبلی را پوشش دهد.
از طریق سرمایهگذاری غیرمستقیم
زنگنه در توصیه به سرمایهگذارانی که نقدینگی برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی در اختیار دارند، اما تا این لحظه نقشه راه معاملهگری مناسبی نداشتهاند، گفت: اگر فردی دانش کافی در مورد بازارهای مالی ندارد بهتر است از سرمایهگذاری مستقیم در بازارها بپرهیزد پلن معاملهگری و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری یا بانکها اقدام به سرمایهگذاری کند، اما اشخاصی که خود را معاملهگر میدانند و شناخت اولیه در مورد بازارهای مالی و تابلوخوانی و تحلیل تکنیکال و… دارند، باید تفکرات اشتباه خود در مورد پلن معاملهگری را اصلاح کنند.
اهمیت نقشه راه معاملاتی
این کارشناس بازارهای مالی اظهار کرد: اولین تفکر اشتباه این است که برخی معاملهگران نقشه راه معاملاتی را نوعی ابزار لوکس میدانند که فقط جنبه تزئینی دارد. پلن معاملاتی اولین نقطه قوت سرمایهگذاری است و هیچ معاملهگری بدون داشتن یک پلن معاملاتی نمیتواند سرمایهگذاری موفقی باشد. هر معاملهگری باید اهداف سرمایهگذاریاش را به صورت واضح برای خود مشخص کند و برای رسیدن به این اهداف، نقشه راه داشته باشد. زنگنه اظهار کرد: دومین اشتباه، داشتن پلن معاملاتی ذهنی است. هر معاملهگر باید یک پلن معاملهگری با جزییات به صورت مکتوب داشته باشد. پلنی که فقط در ذهن معاملهگر باشد، قابل پذیرش نیست. معاملهگری که پلن خود را به صورت ذهنی طراحی کرده به راحتی تحتتاثیر هیجانات قرار میگیرد و به رعایت حد ضرر و… پایبند نخواهد بود. سومین تفکر اشتباه در مورد پلن معاملهگری این است که معاملهگران فکر میکنند داشتن یک پلن خوب یعنی داشتن یک سیستم عالی! یک تحلیلگر خوب لزوما یک معاملهگر خوب نیست؛ چرا که برخی از تحلیلگران اعتماد به نفس کافی ندارند.
دیدگاه شما