تجارت و اقتصاد
موضوعات اقتصادی .تجارت .اداره . آموزش مدیریت .تجارت در اسلام
انواع سرمایه پرداخت شده
1-4-1 انواع سرمایه پرداخت شده :
سرمایه پرداخت شده از نظر ماهیت، جنس آن حداکثر دو نوع است، نقدی وغیرنقدی در موسسات انفرادی میزان نقدی وغیرنقدی بودن سرمایه توسط مالک موسسه تعیین می شود اما درشرکتها باستثنای شرکتهای سهامی عام وشرکتهای تعاونی میزان سرمایه نقدی وغیرنقدی بنا به توافق بین شرکاء وسهامداران تعیین خواهد شد. حتی قیمت سرمایه غیرنقدی که ازنظرقانون تجارت«آورده غیر نقدی » نامیده می شود می تواند بنا به توافق شرکاء یا سهامداران شرکت سهامی تقویم گردد.
1-4-1 انواع سرمایه پرداخت شده :
سرمایه پرداخت شده از نظر ماهیت، جنس آن حداکثر دو نوع است، نقدی وغیرنقدی در موسسات انفرادی میزان نقدی وغیرنقدی بودن سرمایه توسط مالک موسسه تعیین می شود اما درشرکتها باستثنای شرکتهای سهامی عام وشرکتهای تعاونی میزان سرمایه نقدی وغیرنقدی بنا به توافق بین شرکاء وسهامداران تعیین خواهد شد. حتی قیمت سرمایه غیرنقدی که ازنظرقانون تجارت«آورده غیر نقدی » نامیده می شود می تواند بنا به توافق شرکاء یا سهامداران شرکت سهامی تقویم گردد بدیهی است که چنانچه قسمتی از سرمایه بصورت غیرنقدی باشد حساب دارائی مربوط بدهکار شده وسرمایه شرکت در شرکتهای غیرسهامی ویا سرمایه پرداخت شده در شرکتهای سهامی بستانکار خواهد شد اما در شرکتهای سهامی عام یا تعاونی چنانچه موسس یا سهامداری بجای پرداخت نقدی بهای سهام مورد خرید خود آورده غیرنقدی پرداخت نماید بایستی قیمت آورده غیرنقدی توسط کارشناس رسمی دادگستری کتباً تعیین شده وبهنگام ثبت سرمایه در اساسنامه مدارک مالکیت به شرکت منتقل گردد بدیهی است که بهای سرمایه غیرنقدی بیش از قیمت تعیین شده توسط کارشناس رسمی دادگستری نبایستی در دفاتر شرکت انتقال یابد.(ماده 78 قانون اصلاحیه قانون تجارت که به اختصار ق.ا. ق .ت اطلاق می گردد)
2-4-1 – تفاوت سرمایه ثبت شده وپرداخت شده
از مقدمه وبحث دوم نتیجه گرفته می شود که سرمایه در شرکتها بجز شرکتهای تعاونی محدود بوده وبایستی در شرکتهای غیرسهامی در شرکت نامه ودرشرکتهای سهامی در اساسنامه شرکت مبلغ کل سرمایه شرکت درج وبه ثبت برسد. لیکن تمام سرمایه ثبت شده در شرکتهای غیرسهامی بایستی توسط شرکاء شرکت پرداخت شوند پس در شرکتهای غیر سهامی سرمایه ثبت شده برابر با سرمایه پرداخت شده می باشد اما در شرکتهای سهامی خاص وعام مویدین وپذیره نویسان می توانند (در صورت عدم نیاز) حداقل 35 درصد از سرمایه ثبت شده را به شرکت تادیه نمایند
و65 درصد باقیمانده را نیز بایستی ظرف مدت 5 سال از تاسیس قطعی شرکت بر طبق مهلت تعیین شده توسط هیأت مدیره شرکت به شرکت پرداخت نمایند بنابراین سرمایه ثبت شده در ابتدا ممکن است بصورت:
سرمایه تعهد شده + سرمایه پرداخت شده = سرمایه ثبت شده
باشد و پس از مطالبه سرمایه تعهد شده مبلغ سرمایه ثبت شده با سرمایه پرداخت شده مساوی خواهد شد. بنابراین مادامی که تمام بهای سهام توسط مویدین و پذیره نویسان پرداخت نشده باشدبه اندازه سرمایه تعهد شده یا تعهد صاحبان سهام یا تعهد سهامداران پرداخت شده کمتر از سرمایه ثبت شده خواهد بود اما همانطوری که قبلاً گفته شد هیات مدیره شرکت موظف است طی مدت 5 سال بعد از تاسیس قطعی شرکت (شروع به کارهای اصلی) تعهد صاحبان سهام یا سرمایه تعهد شده را وصول کند در این صورت آگهی لازم برای تمام سهامداران در روزنامه کثیرالانتشار چاپ شده و بطرق مقرر به اطلاع سهامداران می رساند که ظرف مدت مقرر نسبت به پرداخت بقیه بهای سهام خریداری شده به شرکت اقدام نمایند. در نتیجه از تعهد صاحبان سهام کاسته می شود یعنی حساب جاری بانکی شرکت بدهکار و حساب تعهد سرمایه داران شرکت نسبت به پرداخت بقیه بهای سهام خریداری شده اقدام ننماید هیأت مدیره شرکت بایستی سهام این قبیل سهامداران را رأساً به فروش رسانیده و هزینه های مربوط به فروش سهام را کلاً از پرداختی نقدی قبلی سهامدار مستنکف کسر و از محل فروش سهام وی مبلغ وجه نقد پرداختی وی را مسترد
نماید(ماده 35 ق 10.ق.ت).
بعد از دریافت تمام بهای سهام از سهامداران ومویدین سرمایه ثبت شده یا سرمایه رسمی شرکت با سرمایه پرداخت شده برابر می گردد.از طرف دیگر، به مرور زمان با فرض وجود مدیریت کارآمد وموفق شرکت همه ساله موفق به کسب سود می شود. بدیهی است که ممکن است بخشی از سود سالانه شرکت بعنوان اندوخته های مختلف کنار گذاشته شود از طرف دیگر حداقل 5 درصد سود ویژه بعد از کسر مالیات همه ساله بعنوان اندوخته قانونی کنار باید گذاشته شده همچنین ممکن است قسمتی از سهام باقیمانده شرکت بمبلغ بیشتری از قسمت اسمی آن بفروش برسد وشرکت موفق به کسب صرف سهام گردد ولذا به وجود آمدن اندوخته ها وصرف سهام وسود انباشته یا سود تقسیم نشده باعث افزایش دارائی های شرکت نسبت به قبل از آنها شده ودر نتیجه دارائی بیشتری در شرکت بکار می افتد ونقشی همانند افزایش سرمایه در شرکت ایفا می کند بنابراین اقلام فوق نوعی سرمایه پرداخت شده اضافی محسوب می شوند و لذا معنای سرمایه پرداخت شده نسبت به سرمایه ثبت شده (قانونی) وسعیتر خواهد بود وعملاً منبع سرمایه پرداخت شده در دارائی ها رقمی بیشتر از سرمایه ثبت شده خواهد بود وبر همین اساس است که ارزش معاملاتی سهام شرکت در بازار بیشتر از ارزش اسمی (قانونی ) شرکت می گردد.یعنی :
سود انباشته+صرف سهام+اندوخته ها+سرمایه قانونی پرداخت شده = ارزش دفتری سهام شرکت
میانگین تعداد سهام سرمایه شرکت
باید دانست که برای هر یک از اقلام فوق بایستی حساب جداگانه نگهداری شود وعملاً نیز درحسابداری شرکتهای سهامی حساب سرمایه قانونی یا سرمایه قانونی پرداخت شده بایستی جدا از حسابهای اندوخته ها وصرف وسود انباشته ثبت شود.زیرا ظاهراً سرمایه قانونی پرداخت شده یا ثبت شده در اساسنامه شرکت به تصویب سهامداران واداره ثبت شرکتها رسیده وکاهش ویا افزایش آن با رعایت تشریفات قانونی مجاز می باشد.
در صورتی که مانده حسابهای صرف سهام وسود انباشته بنا به تصمیم مجمع عمومی (بجز اندوخته قانونی ) قابل پرداخت است ولذا در نتیجه وجود سود تقسیم نشده، علاوه بر سودهای پرداخت شده همچنین مانده حسابهای فوق افزایش می یابد وبهمین دلیل است که حسابهای فوق از حسابهای سرمایه ثبت شده وپرداخت شده جداگانه نگهداری می گردد، لذا هر یک از اجزاء حسابهای سرمایه قانونی (رسمی )وسرمایه غیررسمی جداگانه بررسی می گردد.
3-4-1- سرمایه مجاز(رسمی )
سرمایه قانونی (رسمی ) هر شرکت سهامی شامل سهام سرمایه شرکت است که بایستی توسط سهامداران شرکت وجه آنها پرداخت شده وبرگ سهام سرمایه شرکت که بمنزلۀ سند مالکیت سهامدار در شرکت است به سهامدار به تناسب سهام خریداری شده تسلیم گردد.
هر سهامدار به تعداد سهامی که خریداری نموده در شرکت حق رأی دارد وآراء اکثریت سهامداران توسط هیأت مدیره شرکت اجرا می شود. سرمایه قانونی یا ثبت شده ممکن است از یک نوع سهام یا از انواع سهام تشکیل شده باشد که عبارتند از :
الف) سهام با نام وبی نام
بطورکلی در تمام شرکتها ممکن است سهام بی نام همراه سهام با نام وجود داشته باشد یعنی سهام با نام در تمام شرکتهای سهامی وجود خواهد داشت.اما وجود سهام بی نام در همه شرکتهای سهامی الزامی نیست،سهام با نام سهامی را می گویند که نام سهامدار، یا مالک سهام بر روی آن نوشته شده باشد، این قبیل سهام در صورت فروش توسط سهامدار به شخص ثالث بایستی با ثبت در دفتر نقل وانتقالات سهام شرکت انجام شود ونام ومشخصات مالک (سهامدار) جدید بر روی برگ سهام ودفتر نقل وانتقال سهام شرکت توسط کارکنان شرکت قید وبه امضاء مسئولین می رسد، اما سهام بی نام، سهامی هستندکه روی ورقه سهم محلی برای نوشتن نام سهامدار وجود ندارد ودارنده آن سهام (سهام با نام)مالک سهم یا سهامدار شرکت خواهد بود ونقل وانتقال آن در دفاتر شرکت قابل ثبت نمی باشد.
اکثریت شرکتهای سهامی دارای سهام عادی هستند، یعنی سهامداران دارای حق رأیبوده و در سود شرکت به حالت عادی سهیم هستند واگر شرکت سود داشت به توصیه هیأت مدیره وسهامداران ، سود سهام دریافت خواهند كرد.
اما اگر شرکت سود نداشته باشد واندوخته های عمومی شرکت نیز در حد بالائی نباشد، سود سهام وجود نخواهد داشت. سود عادی ممکن است با نام یابی نام صادر شود واین امر تابع مقررات اساسنامه وشرایط مندرج در برگ سهام می باشد.بعضی شرکتهای سهامی سهام خود را با نوع الف یا ب مشخص می کنند.اگر سهام نوع الف سهام عادی هستند وچنانچه سهام نوع ب طبق شرایط مندرج در برگ سهام دارای امتیاز خاصی نسبت به سهام نوع الف باشند در این صورت ، سهام نوع ب سهام ممتاز خواهند بود. ممکن است سهام نوع ب به جای داشتن امتیاز دارای محدودیتهائی نسبت به سهام الف باشند،مثلاً حق رأی نداشته باشند واز نظر سود نیز در سود عادی شرکت سهیم باشند، مثلاً حق رأی نداشته باشند واز نظر سود نیز در سود عادی شرکت سهیم باشند، در این حالت سهام مزبور را سهام عادی بدون حق رای می گویند. معمولاً در حسابداری برای حساب سهم عادی عبارت حساب سرمایه – سهام عادی به کار می رود واگر سهام نوع الف وب باشد برای هر یک حساب جداگانه نگاهداری می گردد وبه نامهای حساب سرمایه – سهام الف وحساب سرمایه – سهام ب، نامگذاری می شود واگر سهام سرمایه از نوع ممتاز باشد بنام حساب سرمایه سهام ممتاز نامگذاری وثبت می شود.
سهام ممتاز سهامی هستند که امتیازات خاصی دارا باشند ودر برگ سهام امتیاز مزبور قید می شود ودارنده سهام ممتاز درعین حال که سهامدار شرکت محسوب می شود،
می تواند از امتیازات سهام ممتاز برخوردار گردد.بندرت سهام ممتاز مانند سهام عادی دارای حق رأی هستند ودر اکثر شرکتها، سهام ممتاز فاقد حق رأی می باشند.سهام ممتاز را از لحاظ امتیازاتی که دارند طبقه بندی می کنند ومعمولاً حساب سهام ممتاز را با نام نوع امتیاز مندرج در برگ سهام جدا از حسابهای سهام دیگر سرمایه نگهداری می کنند. به دلیل نداشتن حق رأی ونداشتن حقوق کامل مشابه سهام عادی در دارائی های شرکت ، در عوض سهام ممتاز معمولاً دارای اولویت در دریافت سود، یعنی بخشی از دارائی های شرکت هستند، در نتیجه در صورت انحلال شرکت ،پس از پرداخت بدهی ها، ابتدا بهای رسمی سهام ممتاز به صاحبان آنها پرداخت می شود ودر صورت باقی بودن وجوه نقد پس بهای اسمی سهام عادی به سهامداران عادی پرداخت خواهد شد (اگر دارائی شرکت بیشتر از بهای اسمی سهام عادی باشد بازپرداخت سهام عادی نیز به نسبت دارائی ها صورت خواهد گرفت). بنابراین هنگام اعلام سود سهام پرداختنی ابتدا سود سهام عادی چیست؟ سهام ممتاز کنار گذاشته می شود وتا زمانی که سود سهام ممتاز پرداخت نشود ،سهام عادی نیز قابل پرداخت نخواهد بود. چون میزان سود سهام ممتاز بر اساس امتیازات مندرج در برگ سهام ممتاز تعیین می شود.
لذا انوع سهام ممتاز به شرح زیر طبقه بندی می گردد:
1-سهام ممتاز با انباشت (جمع شونده )
2-سهام ممتاز بدون انباشت پ
3-سهام ممتاز با مشارکت کامل در سود
4-سهام ممتاز به مشارکت محدود در سود
5-سهام ممتاز با مشارکت در اندوخته ها
1- سهام ممتاز با انباشت (جمع شونده )
امتیاز سهام ممتاز با انباشت در این است كه اولاً سود ثابت و معيني دارند و ثانياً سود مذكور در برگ سهام ممتاز در صورت عدم وجود پرداخت (كمبود نقدينگي ) يا سود ويژه در حساب سود سهام ممتاز انباشته شده و از دوره مربوطه به دوره بعدي منتقل مي گردد و در دوره مالي بعد در صورت داشتن وجه نقد كافي سود انباشته سهام ممتاز مربوط به سالهاي گذشته ودوره جديد بايستي يك جا پرداخت گردد .ضمناً در صورت نداشتن سودويژه در سالهاي گذشته به محض كسب سود در سال بعد وتقسيم سود بايستي سودهاي انباشته شده سهام ممتاز پرداخت گردد .معمولاً اين سهام عادی چیست؟ نوع سهام ممتاز از نظر دارندگان سرمايه جذابيت بيشتري دارد زيرا از يك طرف داراي سود تضمين شده است و از طرف ديگر سود متعلقه به سهام در صورت نداشتن پول و حتي سود در حساب سود سهام ممتاز انباشته شده و به محض كسب سود و تامين قدرت پولي سود متعلق به دارنده سهم پرداخت مي گردد .در ايران مثال زنده اين نوع سهم را در شركت فروشگاههاي زنجيره اي رفاه كه در سال 1373 تشكيل شد و سهام ممتاز آن داراي 20 درصد سود سهام قابل پرداخت در هر شش ماه است. مي توان مثال زد: بديهي است كه دارندگان اين نوع سهام فاقد حق رأي در شركت مي باشند.
2- سهام ممتاز بدون انباشت :
سهام ممتاز بدون انباشت تقريباً مانند سهام عادي مي باشد يعني مانند سهام عادي فقط در سود دوره مالي جاري سهيم هستند .
بنابراين در صورتي كه شركت موفق به كسب سود ويژه نشده باشد سود سهام ممتاز نيز مانند سود سهام عادي اعلام نمي گردد .و اصطلاحاً سود سهام رد مي شود ودر نتيجه صاحبان سهام ممتاز در اين حالت نمي توانند از سود سهام ممتاز برخوردار شوند .
3- سهام ممتاز با مشاركت كامل در سود:
سهام ممتاز با مشاركت كامل در سود سهامي هستند كه علاوه بر سود ثابت مندرج در برگ سهام ممتاز از حق مشاركت كامل در سود برخوردار هستند يعني سود ثابت سهام به اضافه مابه التفاوت سود ثابت سهام ممتاز تا سود سهام عادي مثلاً اگر شركتي سهام ممتازبا سود 10 درصد صادر و فروخته شده باشد و سهام مزبور حق مشاركت كامل در سود را داشته باشد چنانچه شركت مزبور براي سهام عادي 20 درصد سود سهام تصويب نموده باشد سهام ممتاز با مشاركت كامل در سود نيز مشمول 20 درصد شده و علاده بر 10 درصد سود ثابت مجدداً ده درصد ديگر نيز از سود سهام برخوردار خواهند شد به نحوي كه سهام ممتاز مزبور در هر دوره معادل سود سهام عادي گردد .بديهي است اگر در اين حالت سود سهام براي سهام عادي تصويب نگردد.سود سهام ممتاز با حق مشاركت كامل در سود به همان ميزان مندرج در برگه سهام ممتاز قابل پرداخت خواهد بود .قابل توجه است كه سهام ممتاز با حق مشاركت كامل در سود مي تواند با انباشت يا بدون انباشت باشد .
4- سهام ممتاز با مشاركت محدود يا جزئي در سود :
سهام ممتاز با حق مشاركت محدود يا جزئي در سود مانند سهام ممتاز با حق مشاركت كامل در سود مي باشند .تنها فرق اين قبيل سهام با سهام ممتاز داراي حق مشاركت كامل در سود در اين مورد است كه علاوه بر سود ثابت مندرج در برگ سهام از يك درصد محدودي از سود اضافي سهام عادي برخوردار خواهند شد .مثلاً شركتي سهام ممتاز ده درصد با حق مشاركت محدود به ميزان 5 درصد صادر نموده است يعني اگر سود سهام عادب 20 درصد اعلام شود دارندگان سهام ممتاز مزبور علاوه بر ده درصد سود ثابت سهام ممتاز فقط5 درصد ديگر مي توانند از سود سهام عادي برخوردار شوند .قابل توجه است كه سهام ممتاز با مشاركت جزئي يا محدود در سود شركت نيز ممكن است بصورت سهام ممتاز با انباشت يا سهام ممتاز بدون انباشت باشند.
5- سهام ممتاز با حق مشاركت در اندوخته ها :
سهام ممتاز با حق مشاركت در اندوخته هاي شركت به سهامي گفته مي شود كه علاوه بر سود ثابت مندرج در برگ سهام در صورت انحلال شركت از اندوخته هاي شركت نيز سهمي معادل سهم عادي خواهند داشت .بديهي است كه ميزان مشاركت در اندوخته ها
هميشه مانند سهام عادي نمي باشد و ممكن است كه ميزان مشاركت در اندوخته ها به صورت كامل ويا بصورت محدود در برگه سهام ممتاز منظور شده باشد ضمناً سهام ممتاز با شركت در اندوخته هابه هر ميزاني كه در اندوخته ها مشاركت داشته باشند ميتوانند بصورت با انباشت يا بدون انباشت باشند .
5-1- سرمايه پرداخت شده غيررسمي يا سرمايه تحصيل شده :
همانطوريكه كه گفته شد بعد ازتاسيس شركت سهامي و شروع فعاليتهاي اصلي چنانچه كاركرد و مديريت شركت مناسب باشد شركت موفق به كسب سود شده و پس از كسر ماليات بر درآمد يا ماليات بر سود ويژه بعد از كسر ماليات طبق مقررات قانوني و تصويب مجمع عمومي (سهامداران) بنا به توصيه مديران تقسيم مي گردد و ازسود ويژه بعد از كسر ماليات بر درآمد حداقل 5 درصد سود ويژه بعد از كسر ماليات بردرآمد حداقلي است كه در قانون شركتهاي سهامي آمده است ولي مديران و مجمع عمومي شركتهاي سهامي مي توانند بيش از 5 درصد سود ويژه بعد از كسر ماليات بر درآمد دوره مال را بعنوان اندوخته قانوني كنار بگذارند ليكن كمتر از 5 سود ويژه بعد از كسب ماليات بردرآمددوره مالي نمي توانند اندوخته قانوني از سود ويژه بعد از كسر ماليات بردرآمد دوره مالي اندوخته نمايند .ضمناً طبق ماده 139 لايحه قانوني اصلاح قانون تجارت كنار گذاشتن حداقل 5 درصد سود خالص بعد از كسر ماليات بردرآمد دوره تا زماني كه مجمع اندوخته قانوني شركت معادل يك دهم سرمايه ثبت شده شركت برسد اجباري بوده وادامه كسرآن
پس از يك دهم سرمايه ثبت شده نوع اندوخته اختياري محسوب مي شود .اندوخته براندوخته قانوني مديران با تأئيد سهام عادی چیست؟ مجمع عمومي و يا وفق اساسنامه مي توانند بخشي ازسود ويژه بعد از كسر ماليات بردرآمد رانيز بعنوان انواع اندوخته هاي اختياري از قبيل اندوخته عمومي اندوخته احتياطي و اندوخته هاي خاص ديگر براي استفاده در موارد خاص كنار بگذارند .
سهام خزانه چیست
سهام خزانه ابزاری برای شرکتها و نوعی بازخرید سهام شرکت توسط خود شرکت محسوب میشود. استفاده نابجا و سوء استفادههایی که از خرید سهام خزانه صورت گرفت، باعث ممنوعیت این کار در بسیاری از کشورهای دنیا شد. اگر میخواهید بهطور دقیق و جامع بدانید سهام خزانه چیست، ما را تا پایان همراهی کنید تا اطلاعات لازم را در اختیارتان قرار دهیم.
تعریف سهام خزانه:
نوعی سهام عادی یا ممتاز شرکت است. (treasury stock) سهام خزانه این نوع سهام پس از عرضه در بازار، دوباره به وسیله مدیران همان شرکت خریداری میشود.
هر شرکتی که اقدام به خرید سهام خود کند، در واقع سهام خود را بازخرید کرده است. به سهام بازخرید شده سهام خزانه می گویند. سهام خزانه میتواند عادی یا ممتاز شرکت باشد.
دلیل نامگذاری سهام خزانه:
خزانه هم مکانی است که برای نگهداری ثروت از آن استفاده میشود. در گذشتهها سهام خریداری شده توسط واحد اقتصادی را در خزانه شرکت نگهداری میکردند، برای همین این نوع سهام به سهام خزانه معروف شد. بنابراین سهام خزانه سهامی است که بازخرید شده و به صندوق شرکت باز میگردد.
بازخرید سهام خزانه چیست:
به خرید مجدد سهام منتشره به وسیله شرکت ناشر، بازخرید سهام گفته میشود. بازخرید سهام ابزاری برای حفظ تعادل و ثبات سرمایه در بازارهای جهانی است. استفاده از این ابزار در کشورهای مختلف مقررات خاصی دارد ولی در ایران کاربردی ندارد.
هدف خرید سهام خزانه:
هدف اصلی از عرضه و خرید سهام خزانه کاربرد آن در جهت تحقق اهداف شرکت و تضمینی برای نقد شوندگی دارایی سایر سهامداران است. خرید سهام خزانه ابزاری برای ایجاد تعادل و کنترل بازار سرمایه توسط مدیران واحدهای اقتصادی است. شرکتها با خرید یا فروش سهام خودشان میتوانند در زمان بحران شرایط را کنترل کنند. بهبود نقد شوندگی سهام و جلوگیری از سفتهبازی دلیل دیگر تهیه و خرید سهام خزانه است.
هدف خرید سهام خزانه
قوانین مربوط به خرید و فروش سهام خزانه
همانطور که گفته شد خرید و فروش سهام خزانه در ایران ممنوع است و در سایر کشورها نیز با رعایت این قوانین مجاز است:
- سهام خزانه سهام شناور شرکت محسوب نمیشود.
- خرید سهام خزانه توسط شرکت نباید سهام شناور شرکت را تا بیش از 50 درصد کاهش دهد.
- شرکتها مجاز نیستند در هر زمانی که خودشان بخواهند اقدام به تهیه سهام خزانه کنند.
- برای تهیه سهام خزانه باید تحت نظر قانون و در بازههای زمانی مشخص اقدام به انجام این کار کنند.
چرا خرید سهام خزانه در ایران ممنوع است:
- در ایران هیچ شرکتی مجاز به خرید سهام خود نیست، چون مدیران ارشد شرکت از وضعیت سهام و میزان سهام عادی چیست؟ سوددهی یا ضرر آن آگاهی داشته و میتوانند سهام خود را با حداقل قیمت بخرند و با حداکثر قیمت به فروش برساند با با خرید سهام ارزش سهام شرکت خود را بالا میبرد.
- دلیل دیگر ممنوعیت خرید سهام خزانه در ایران این است که با در نظر گرفتن وضعیت شرکت، مدیران در بازه زمانی کوتاه و به طور ناگهانی اقدام به خرید سهام خود میکنند و با این کار قیمت سهام در بازار را تحت تأثیر قرار داده و باعث رشد قابل توجه قیمت همان سهام در بازار میشود.
- دلیل دیگر آن است که حتی با وجود آنکه به سهام خزانه سود تعلق نمیگیرد اما باعث افزایش سود سهام سایر سهامداران میشود.
وضعیت سهام خزانه در دارایی شرکت:
فراموش نکنید سهام خزانه دارایی شرکت محسوب نمیشود، بلکه سهامی است که حقوق صاحبان و سرمایههای شرکت را کم میکند. در واقع از میزان سهام موجود کم میکند.
لازم است بدانید سود و زیان ناشی از خرید و فروش سهام خزانه، نباید در سود و زیان شرکت ثبت شود.
مزایای بازخرید سهام خزانه:
شرکتها به دلایل زیادی اقدام به خرید سهام خود میکند این دلایل را باهم بخوانیم:
- وقتی شرکت متوجه شود که قیمت سهام نسبت به ارزش ذاتی آن در بازار کمتر است برای نزدیک کردن قیمت سهام به ارزش واقعی خود اقدام به بازخرید سهام میکند
- دلیل دیگر بازخرید سهام شرکت کنترل بازار است، شرکتها با این کار میتوانند کنترل بازار سهام را در دست داشته باشند و مدیران شرکت میتوانند موقعیت تجاری خود را حفظ کرده و بقای شرکت خود را تضمین نمایند.
- وقتی شرکتها رشد کمی در بازار داشته باشند یا در مرحله بلوغ باشند با بازخرید سهام، میتوانند وضعیت شرکت خود را در بازار تثبیت کرده و آن را بهبود ببخشند.
- استفاده از اطلاعات سهام به سهامداران کمک میکند که بتوانند در زمان لازم با بازخرید سهام خود ارزش ذاتی آن را بالاتر ببرند.
- بازخرید سهام با قیمت سهم ارتباط مستقیم دارد، بازخرید سهام و افزایش قیمتها تأثیر مثبت بر بازار سهام و رشد آن دارد.
- بازخرید سهام فرایندی است که باعث افزایش میزان سودآوری شرکت در بازار میشود.
- شرکتی که اقدام به بازخرید سهام خود میکند، قصد افزایش قیمت سهام خود را در آینده دارد.
- و در نهایت سهام عادی چیست؟ به کمک بازخرید سهام خزانه میتوان ساختار سرمایه شرکت را بهبود داد.
مزایای بازخرید سهام خزانه
معایب سهام خزانه:
معایب سهام خزانه هم دامنگیر مدیران شرکت هم سهامداران میشود.
وقتی شرکتی سهام خزانه را منتشر میکند، در صورتی که سرمایهگذاران این اقدام را به خاطر عدم وجود فرصت سرمایهگذاری مطلوب بدانند، نسبت به آن سهام بدبین شده و قیمت آن در بازار کم میشود.
کنترل هیئت نظارت بورس بر شرکتهایی که اقدام به تهیه سهام خزانه میکنند ممکن است به شرکت ارائه دهنده سهام خزانه را دچار مشکل کند و یا حتی منجر به حذف آنها از بازار بورس شود.
4 شرط خرید سهام خزانه:
بر خلاف ایران در سایر کشورها، شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس و شرکتهایی که در خارج از بازار بورس فعال هستند تنها در صورت رعایت این شرایط اجازه تهیه سهام خزانه را دارند:
- تا ۱۰ درصد سهام خود را خریداری کنند.
- سهام خریداری شده بهعنوان سهام خزانه تا 2 سال در شرکت نگهداری شود.
- خرید این ۱۰ درصد باید به شرطی باشد که سهم شناور کمتر از نصف نشود.
- ضمن آن که حجم خرید سهام خزانه نباید از ۴۰ درصد حقوق صاحبان سهام شرکت بیشتر شود.
عواقب بازخرید سهام در شرکتها:
بازخرید سهام عواقب متفاوتی در شرکتها دارد.
- بازخرید سهام ارزش ذاتی آن را به سمتی هدایت میکند که به قیمت واقعی خود نزدیک شود.
- مدیران شرکت میتوانند مطابق وضعیت فعلی خود و یا برای بهبود وضعیت خود در آینده اقدام به خرید سهام خزانه کنند.
- همانطور که گفته شد، بیشتر شرکتهایی که در مرحله بلوغ هستند از این روش استفاده میکنند تا هزینه سرمایه گذاری خود را به حداقل برسانند.
- این کار باعث کاهش ریسک شرکت میشود، کاهش ریسک شرکت تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت و در کل اقتصاد دارد.
3 دلیل بازخرید سهام خزانه
شرکتهایی که اقدام به بازخرید سهام خزانه میکند دلایل زیادی برای این کار خود دارند:
- ایجاد تعادل در قیمت سهام
- افزایش سود سهامداران و تأثیر مثبت بر ارزش سهام بازار
- جلوگیری از ضربههای وارد شده توسط رقبا
تأثیر بازخرید سهام بر بازار سرمایه و بورس:
سهامداران و فعالان سرمایه و بورس از اطلاعات موجود در این بازار برای تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند. تقسیم سود نقدی و میزان آن مهمترین اطلاعات برای سهامداران است که نشاندهنده وضعیت شرکت نیز هست.
بازخرید سهام نیز از جمله اخباری است که برای سهامداران اهمیت زیادی دارد و به آنها نشان میدهد که ارزش ذاتی سهم از قیمت آن بالاتر است. بازخرید شرکت به سهامداران نشان میدهد که مدیریت شرکت در حال ارزیابی وضعیت سهام خود است و انتظار بیشتری از قیمت سهم خود در بازار دارد. بازخرید سهام با قیمت سهام رابطه مستقیم دارد.
مفهوم سهام خزانه
مفهوم سهام خزانه در دنیا:
سهام خزانه دنیا سهامی است که مدیریت آن فقط در دست شرکتهای سهامی است و برای رسیدن به اهداف شرکت قابل استفاده است.
Undervalued آندر ولیو چیست:
وقتی که شرکتی برای جلوگیری از زیان خود در بازار، سهام را به قیمت واقعی خریداری کند. در واقع خود شرکت یا ناشر سهام اقدام به خرید آن میکند تا از ضرر جلوگیری کنند.
با سهام خزانه در بازار ایران آشنا شوید:
بر اساس متمم قانون تجارت در سال ۱۳۴۸ در ایران هیچ شرکتی اجازه خرید سهام خزانه را ندارد. البته در سال ۱۳۴۶ مدیران شرکت ملی نفت ایران، برای اولین بار اقدام به خرید سهام خزانه کردند.
از آنجایی که سهام خزانه برای سهامداران سود زیادی دارد، در بسیاری از کشورها خرید آن مجاز است و هم به خاطر ضرری که متوجه سایر خرید آن میشود در ایران این عمل غیرقانونی و غیر مجاز است.
ابطال سهام خزانه:
با ابطال سهام خزانه، شرکت دیگر قابلیت خرید و فروش سهام را ندارد. باطل شدن سهام خزانه، حسابداری آن را بدهکار کرده و سهم خزانه بستانکار میشود.
قوانین بازخرید سهام خزانه در جهان:
در بازارهای جهانی سهام خزانه کاربردهای متعددی دارد. با این قوانین در کشورهای مختلف آشنا شوید:
خرید سهام خزانه در آمریکا:
مطابق قوانین شرکتهای سهامی در آمریکا اجازه باطل کردن سهام خریداری شده رادارند. حتی میتوانند آن را در خزانه نگهداری کنند در صورتی که شرکتی سهام را در خزانه نگهداری کند باید این قوانین را رعایت کند:
- اجازه دریافت سود ندارد.
- نمیتواند از حق رأی خود استفاده کند.
- اجازه فروش دوباره آن را در بازار سهام ندارند.
باید بدانید تنها در صورتی شرکتها اجازه فروش سهام نگهداری شده در خزانه رادارند که مطابق اوراق بهادار ایالات متحده در سال ۱۹۳۳ ثبت شده باشد.
سهام خزانه در انگلستان:
نکته جالبی که در مورد سهام خزانه انگلستان باید بدانید، این است که در صورتی که سهام خزانه در انگلستان بازخرید شود، آن سهام باطل شده و تعداد سهام منتشر شده نیز کاهش مییابد.
مطابق قانون کشور انگلستان در سال ۱۹۵۵ خرید سهام خزانه غیر مجاز بود اما از سال ۱۹۹۳ خرید سهام خزانه مجاز شد.
در سال ۱۹۹۸ مطابق تغییراتی که در قانون شرکتها اتفاق افتاد به آنها اجازه داده شد که سهام را بخرند نگهداری کنند یا بفروشند ولی فروش مجدد سهام خزانه تا ۱۰ درصد سهام منتشر شده شرکت مجاز است.
سهام خزانه در انگلستان
خرید سهام خزانه در چین:
قوانین کشور چین نیز خرید سهام توسط شرکت صادر کننده را غیر مجاز و ممنوع اعلام کرده است.
تنها در صورتی شرکت صادر کننده، اجازه بازخرید سهام را دارد که سهام خود را بهعنوان ابطال سهام برای کاهش سرمایه ثبت کند و با شرکت دیگری که سهام شرکت صادر کننده را دارد بازخرید کند.
خرید سهام خزانه در سوئیس:
سهام خزانه در سوئیس هیچ گونه ممنوعیتی ندارد اما نظارت پیچیده و سختی برای خرید و فروش آن وجود دارد.
کدام شرکتها حق خرید سهام خزانه را ندارند:
شرکت های زیان ده، حق خرید سهام خزانه را ندارند، تنها هنگام افزایش سرمایه که پذیرهنویسی داشته باشند، میتوانند خرید سهام خزانه را داشته باشند؛ چون افزایش سرمایه صرفاً باید از محل مطالبات و آورده باشد و نمیتواند از سهام خزانه استفاده شود.
خرید و فروش سهام خزانه:
وقتی که بخش زیادی از سهام شرکت در اختیار تعداد محدودی افراد باشد که در روند قیمتها تأثیرگذار باشند، در این صورت شرکت برای کنترل قیمت خودش سهام را خریداری میکند. برای خرید و فروش سهام خزانه طرف معامله و خریدار سهام خود شرکت است.
از نظر حقوقی، سهم سند نوعی طلب شرکت به حساب میآید که دِینی برای شرکت است. با این حساب شرکت مدیون، سهامداران دائن و سهام نیز دین به شمار میرود.
وقتی شرکتی سهام خود را بخرد جمع دائن و مدیون به وجود میآید و سهم را از بین میبرد.
سؤالات متداول
صرف سهام خزانه یعنی چه؟
به اختلاف ارزش اسمی سهام و مبلغ حاصله از سهام صرف سهام خزانه گفته میشود.
دلیل تصویب قانون خزانه در تجارت چیست؟
چون قانون تجارت به رفع موانع تولید رقابت پذیر و نظام مالی کشور پرداخته است.
در چه صورتی شرکتها اقدام به خرید سهام خزانه میکنند؟
وقتی که قیمت سهام شرکت در بازار به زیر ارزش ذاتی معامله شود، خرید سهام خزانه به خاطر جلوگیری از رقیق شدن سهام کارگران انجام می شود.
آیا به سهام خزانه سود تعلق میگیرد؟
خیر به سهام خزانه هنگام تقسیم سود نقدی سودی تعلق نمیگیرد.
برای خرید و فروش سهام و خزانه مجوز کدام نهاد لازم است؟
برای خرید و فروش سهام خزانه باید مجوز کتبی از سازمان بورس داشته باشید.
قیمت سهام خزانه چگونه محاسبه میشود؟
قیمت سهام خزانه قیمت روز سهام است.
دلیل تصویب قانون خزانه در تجارت چیست؟
قانون تجارت با هدف رفع موانع تولید رقابت پذیر و نظام مالی، قانون سهام خزانه را تصویب کرده است.
برای ثبت سهام خزانه از چه روشی استفاده می شود؟
برای ثبت حسابداری سهام خزانه از روش بهای تمام شده استفاده میشود.
موسسه مشاوران شما را به خواندن مقاله ارزش گمرکی چیست دعوت می نماید.
جهت برخورداری از مشاور تلفنی مالیاتی می توانید با شماره 09120202822 تماس بگیرید.
هزینه سرمایه چیست؟ و اجزای مهم آن کدام است
شرکت ها و کسبوکارها برای شروع و تداوم فعالیت های خود به سرمایه نیاز دارند. این سرمایه از منابع مختلفی تامین میشود از جمله بدهی و سهام که برای تامین مالی از هر کدام از این روشها هزینه ای باید بپردازند و به مجموع آن هزینه سرمایه گفته میشود. به بیانی ساده هزینه سرمایه هزینه تامین مالی است و به مبلغی گفته میشود که برای بدست آوردن سرمایه مورد نیاز هزینه میشود. هزینه سرمایه مفهومی بسیار مهم در علوم مالی است و نقش مهمی در تحلیل شرکتها دارد چرا که حداقل بازدهی مورد انتظار برای سرمایه گذاری را مشخص میکند. در این مقاله به این سوال پاسخ میدهیم که هزینه سرمایه چرا مهم است؟ و همچنین اجزای تشکیل دهنده و نحوه محاسبه آن را توضیح خواهیم داد.
هزینه سرمایه چیست؟
هزینه سرمایه (Cost of Capital) به مقدار پولی که برای بدست آوردن سرمایه و به اصطلاح "تامین مالی" یک کسب و کار صرف شده گفته میشود. به عنوان مثالی ساده اگر شخصی اقدام به گرفتن وام از بانک کند به مجموع هزینه های ابتدایی برای گرفتن استعلام های مورد نیاز، کارمزدهایی که پرداخت میکند و مقدار بهره ای که پرداخت میکند، هزینه سرمایه گفته میشود. این امر در مورد شرکتها و کسب و کارها نیز صادق است و هزینه سرمایه آن بسته به نوع تامین مالی شرکت میتواند متفاوت باشد. بنابراین هزینه سرمایه به نوع تامین مالی شرکت بستگی دارد.
تامین مالی شرکت ها میتواند از طریق وام بانکی، اوراق بدهی، اوراق مالکیت که خود شامل سهام عادی و سهام ممتاز است صورت بگیرد. حتی تامین مالی شرکتها میتواند از طریق سود انباشته صورت بگیرد. محاسبه هزینه سرمایه در هر کدام از روش های گفته شده متفاوت است که برای بدست آوردن هزینه سرمایه کل از روش میانگین موزون استفاده میشود.
چرا هزینه سرمایه مهم است؟
اصولا سوالی که شخص سرمایه گذار به هنگام انتخاب شرکت، سهم یا گزینه سرمایه گذاری مورد نظر خود دارد این است که چه معیاری برای ارزیابی تصمیم سرمایه گذاری مورد نظر وجود دارد؟ فرضا یک شرکت از بین چند طرح سرمایه گذاری و طرح توسعه ای میبایست تنها یک طرح را انتخاب کند و بر روی آن سرمایه گذاری کند. چگونه از بین چند گزینه سرمایه گذاری میتوان یک گزینه را که نسبت به دیگر گزینه ها ارجحیت دارد را انتخاب کرد؟ چه مقدار بازدهی را باید از طرح سرمایه گذاری انتظار داشت تا منجر به سود شود یا در بدترین شرایط ممکن منجر به زیان نشود؟
براساس آنچه که در بخش های قبل گفته شد، یکی از معیارهای انتخاب گزینه سرمایه گذاری یا قبول و رد طرح های توسعه ای، مفهوم هزینه سرمایه است. هزینه سرمایه به ما میگوید که حداقل بازدهی مورد انتظار از طرح سرمایه گذاری چقدر باید باشد تا توجیه اقتصادی برای سرمایه گذاری داشته باشد. چنانچه طرح توسعه ای مورد نظر شرکت یا گزینه سرمایه گذاری مورد نظر شخص بازدهی ای بیش از نرخ هزینه سرمایه داشته باشد، آنگاه میتوان گفت که ارزش سرمایه گذاری دارد. به همین خاطر سهام عادی چیست؟ درک بخش ها و اجزای مهم هزینه سرمایه، نحوه محاسبه آن و فرمول های مورد استفاده برای محاسبه هزینه سرمایه اهمیت زیادی دارد.
اجزای مهم هزینه سرمایه
همانطور که گفته شد تامین مالی از طریق روش های گوناگونی صورت میگیرد که هر کدام از این روش ها هزینه های مختص خود را دارد. به عنوان مثال همانطور که گفته شد هزینه های مربوط به دریافت وام یک جزء از هزینه سرمایه شرکتی است که از این طریق تامین مالی کرده است. یا هزینه های مربوط به انتشار سهام عادی نیز به عنوان هزینه های شرکتهای سهامی شناخته میشود.
تامین مالی به طور کلی در دو دسته زیر قرار میگیرد.
تامین مالی از طریق بدهی
در شرکت های بزرگ انتشار اوراق بدهی یا اوراق قرضه از جمله راه های تامین مالی از بازار سرمایه است که در حال حاضر در کشور ما اوراق بدهی و اوراق مشارکت تنها از طرف دولت منتشر میشود. شرکت های کوچک تر و سایر شرکتهایی که اوراق بدهی منتشر نمی کنند نیز می توانند از طریق دریافت وام و تسهیلات منابع مورد نیاز خود برای تداوم فعالیت های عملیاتی و سرمایه در گردش خود را تامین کنند.
در حالتی که شرکت اوراق بدهی منتشر میکند هزینه های ثبت و انتشار این اوراق به همراه نرخ بازدهی که به دارندگان اوراق پرداخت میشود به عنوان هزینه سرمایه خواهد بود. در حالت دوم نیز همانطور که گفته شد هزینه های مربوط به انجام فرآیندهای دریافت وام به همراه نرخ سودی که میبایست به بانک پرداخت شود به عنوان هزینه سرمایه در نظر گرفته می شود.
نکته مهم این است که برای هرچه ساده تر بودن این محاسبات تنها نرخ بهره پرداختی به عنوان هزینه بدهی در نظر گرفته میشود و به دلیل اینکه هزینه بهره جزو هزینه های کاهنده مالیات یا به اصطلاح هزینه قابل قبول مالیاتی است و در صورت وجود آن مقداری از سود شرکت از پرداخت مالیات مصون است لذا خالص نرخ بدهی را به عنوان این هزینه در نظر می گیرند که حاصلضرب نرخ بهره در (1-T) است که T همان Tax یا نرخ مالیات است.
در این فرمول نرخ سود موثر سالانه نرخ سود وام و تسهیلاتی است که شخص دریافت نموده است و نرخ سود واقعی را مشخص می کند نه نرخ سود اسمی سهام عادی چیست؟ را.
با توجه به نکته ای که گفته شد، به نظر میرسد به دلیل اینکه هزینه بدهی سپر مالیاتی محسوب می شود شرکت ها تمایل داشته باشند که از این روش تامین مالی بیشتر استفاده کنند اما باید در نظر داشت که افزایش بیشتر بدهی، ریسک ورشکستگی شرکت را نیز افزایش می دهد بنابراین نمیتواند به عنوان تنها منبع تامین مالی به آن نگاه کرد.
تامین مالی از طریق سرمایه و انتشار اوراق مالکیت
دومین راه تامین مالی شرکت ها انتشار اوراق مالکیت همچون سهام عادی و ممتاز است که به آن تامین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام نیز میگویند و هزینه های مرتبط با آن هزینه های حقوق صاحبان سهام نامیده می شوند. در این روش هزینه های مرتبط با ثبت و انتشار سهام عادی و ممتاز به عنوان هزینه سرمایه در نظر گرفته می شود. گاه سرمایه مورد نیاز از طریق عدم پرداخت سود سهام و سرمایه گذاری مجدد سود انباشته تامین می شود که در این حالت نیز هزینه های مرتبط با این سرمایه گذاری مجدد نیز به عنوان هزینه سرمایه شناخته می شود.
به طور خلاصه هزینه سرمایه سهام را می توان در یکی از سه دسته زیر قرار داد:
- هزینهی سود انباشته یا پولی که شرکت بهجای پرداخت سود سهام، دوباره در شرکت سرمایهگذاری میکند؛
- هزینهی سهام عادی جدید یا سهامی که شرکت برای بالاتر بردنِ موجودی منتشر میکند؛
- سهام ممتازی که شرکت میتواند برای افزایش موجودی منتشر کند.
همانطور که ملاحظه می شود محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام بسیار پیچیده تر است، چون نرخ بازدهی که سهامداران انتظار دارند به راحتی آنچه وام دهندگان میخواهند مشخص نیست. به صورت تئوری، هزینه حقوق صاحبان سهام به طور تقریبی توسط مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) محاسبه میشود:
این مدل یک مدل معروف در کتب مالی است که از یک نرخ بدون ریسک، ضریب بتای شرکت و نرخ بازدهی بازار تشکیل شده است. فرمول محاسبه این مدل به صورت زیر است.
Ra بازده مورد انتظار سرمایه گذاری دارایی a
Rrf نرخ بازدهی بدون ریسک
Ba ضریب بتا یا معیار ریسک سیستماتیک دارایی است (مطلب انواع ریسک را مطالعه کنید)
Rm بازده مورد انتظار بازار
هدف فرمول CAPM این است که داراییها را بر اساس ریسکشان قیمتگذاری کند. با استفاده از CAPM بررسی میکنیم که آیا سودی که در نهایت دریافت میکنیم با توجه به خطری که پذیرفتهایم و با در نظر گرفتن فاکتور زمان، ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر.
نحوه محاسبه هزینه سرمایه
تامین مالی از طریق اوراق بدهی یا مالکیت هر کدام مزایا و معایبی دارد و مسلما هر شرکتی به طور کامل تمام سرمایه خود را از یک روش تامین نمی کند. به عنوان مثال شرکت الف 65 درصد از سرمایه خود را از طریق سهام و اوراق مالکیت تامین میکند و مابقی را از طریق دریافت تسهیلات تامین کرده است. بنابراین لازم است برای محاسبه هزینه سرمایه این شرکت از روشی استفاده کرد که بتواند سهم هر کدام از هزینه های دو روش را در مقدار کل لحاظ کند. روش متداولی که برای محاسبه هزینه سرمایه استفاده می شود میانگین موزون هزینه سرمایه یا Weighted Average Cost of Capital است که اختصارا به آن WACC گفته می شود و هزینه بدهی و حقوق صاحبان سهام را با توجه به وزن هر کدام در سرمایه کل در نظر می گیرد.
فرمول میانگین هزینه سرمایه شرکت یا به طور کاملتر میانگین موزون هزینه سرمایه به صورت زیر است:
E: سرمایه تامین شده از حقوق صاحبان سهام
D: سرمایه تامین شده از بدهی
V: سرمایه کل شرکت که حاصل جمع E و D است.
Re: نرخ بازده موردنظر سهامداران
Rd: نرخ بازده موردنظر وامدهندگان
Tc: نرخ مالیات
به طور مثال، یک شرکت با ساختار سرمایه ای متشکل از ۷۰% سهام و ۳۰% بدهی را در نظر بگیرید. هزینه حقوق صاحبان سهام آن ۱۰% و هــزینه بدهی بعد مالیات ۷% است؛ بنابراین بازده موزون هزینه سرمایه یا WACC آن برابر با ۹٫۱% = (۷% × ۰٫۳) + (۱۰% × ۰٫۷) خواهد بود.
هزینه سرمایه در ارزشگذاری
در توضیح اهمیت هزینه سرمایه گفته شد که این نرخ در ارزیابی طرح های توسعه ای _و به اصطلاح طرح های توجیهی پروژه ها_ یا به بیانی ساده تر و در یک کلام، در ارزشگذاری کاربرد دارد. ارزشگذاری به معنی پیش بینی جریانات نقد حاصل شده در زمان های آینده است که به دلیل ارزش زمانی پول میبایست آن را به زمان حال محاسبه کرد (تنزیل کرد).
برای این منظور فرمول هایی در ریاضیات مالی تعریف شده است که در مخرج این فرمول میبایست از یک نرخ تنزیل مناسب استفاده کرد. این نرخ تنزیل عموما و در تعریف کلی همان نرخ هزینه سرمایه است.
مقاله پیشنهادی: ارزش زمانی پول چیست؟
تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل
به طور کلی این دو مفهوم در موارد مختلفی به جای یکدیگر به کار برده میشود که البته این به هدف ارزش گذاری و انتخاب نرخ تنزیل باز میگردد. عموما هر گاه صحبت از ارزشگذاری میشود و نیاز به انتخاب نرخ تنزیل مناسب است از نرخ هزینه سرمایه استفاده میشود اما در صورتیکه سرمایه گذار ریسک بیشتری را برای سرمایه گذاری خود در نظر بگیرد میتواند نرخی بیشتر از نرخ هزینه سرمایه را به عنوان نرخ تنزیل لحاظ کند، هرچند که در این حالت بسیار سلیقه افراد متفاوت است و نمیتوان گفت که کدام یک ملاک درستی برای آن است. اما مفهوم هزینه سرمایه و نرخ محاسبه شده از طریق فرمول آن جهت کاهش هر چه بیشتر اعمال سلایق است و سعی نموده استانداردی برای تنزیل جریانات نقد تعریف کند. بنابراین این نرخ بسیار مورد استفاده تحلیلگران است و منظور از نرخ تنزیل همان نرخ هزینه سرمایه است که ملاک ارزش گذاری قرار گرفته است.
نتیجه گیری: هزینه سرمایه مقدار پولی است که برای بدست آوردن سرمایه و به اصطلاح "تامین مالی" یک کسب و کار مصرف میشود. شرکت ها تلاش میکنند تا بر اساس هزینه سرمایه انواع مختلف منابع سرمایه ای، یک ترکیب بهینه ای برای تأمین بودجه خود به دست بیاورند. منابع هزینه سرمایه متفاوت هستند که هر کدام معایب و مزایای مربوط به خود را دارند. تأمین مالی از طریق بدهی این مزیت را دارد که از نظر مالیاتی به صرفه تر از روش انتشار سهام است، چون هزینه های پرداختی بابت بهره وامها، دارای کسری مالیات هستند و باید با هزینه های بعد از مالیات پرداخت گردند؛ اما بدهی زیاد میتواند به شکل خطرناکی به استفاده بیش از حد از اهرم مالی منجر شود که نتیجه آن نرخ های بهره بالاتر است که وام دهندگان طلب میکنند تا ریسک بالاتر ورشکستگی را به حاشیه براند.
افزایش سرمایه به روش صرف سهام چیست؟
صرف سهام یکی از مسائلی است که برای افرادی که در برس فعالیت میکنند دانستن آن بسیار حائز اهمیت است. این مساله یکی از مفاهیم مورد نیاز در زمینه های بورسی و فرابورسی است. در حالت کلی راههای افزایش سرمایه شامل انتقال سهام عادی چیست؟ ذخیرهها به سرمایه، انتقال سود سهمی و یا سهام جایزه به سرمایه، انتشار سهام عادی سهامداران است که روش صرف سهام در گروه سوم قرار میگیرد و به معرفی میزان مبلغی میپردازد که برای هر سهام علاوه بر قیمت اسمی پرداخت میگردد. به بیان دیگر در این شیوه شرکت، سهام مورد نظر خود را از طریق پذیرهنویسی و با قیمتی بیشتر از قیمت اسمی در بازار میفروشد و سپس مابهالتفاوتی که از قیمت فروش و قیمت اسمی به دست میآید را به حساب اندوخته انتقال میدهد یا به سهامداران سابق شرکت در ازای آن سهام جزیره اختصاص میدهد.اگر میخواهید در مورد صرف سهام بیشتر اطلاعات داشته باشید پس در ادامه با ما همراه باشید تا شما را بیشتر کمک کنیم.
مفهوم و معنای صرف سهام
حال شاید برای شما سوال پیش آید که صرف سهام یعنی چه و چگونه میتواند منجر به افزایش سرمایه شود؟ برای پاسخ به این سوالات، شما باید با مفهوم صرف سهام آشنا شوید. به میزان اختلاف بین قیمت اسمی و قیمت عرضه، صرف سهام میگویند. لازم است بدانید که قیمت اسمی یک سهم در بازار سرمایه ایران مقداری ثابت و برابر با ۱۰۰ تومان دارد. حال شرایطی را تصور کنید که یک شرکت سهام خود را به نرخ ثابت ۷۰۰ تومان و بر اساس پذیرهنویسی در بازار به فروش میرساند. در چنین موقعیتی، صرف سهام برابر است با ۶۰۰ تومان. این عدد حاصل اختلاف نرخ ثابت شرکت و قیمت اسمی است.
بر اساس ماده ۱۶۰ قانون یک شرکت توانایی دارد سهام خود را با مبلغی اسمی بفروشد و یا اضافه مبلغی به نام اضافه ارزش از کسی که سهام را خردیه دریافت نماید. که میتواند این مبلغ اضافه را به سایر اندوختههای شرکت سهام عادی چیست؟ اضافه نموده و ذخیره کند و یا به جای این اضافه مبلغ سهام جایزه به افرادی که سهام دار پیشین هستند بدهد. در کل اگر بخواهیم تعریف دقیقی از صرف سهام بیاوریم عبارت است از مبلغی که علاوه بر ارزش اسمی سهام و شرکت در هنگام فروش سهام آن را دریافت میکند.
صرف سهام از نوع بستانکار است و در حساب و کتاب شرکت باید به عنوان بستانکار معرفی گردد و در واقع مفهوم آن میزان مبلغی را نشان میدهد که برای یک سهم علاوه بر ارزشی که برای آن تعین شده است باید پرداخت کرد و کاربرد زیادی در معاملات بورسی و پذیرهنویسی اولیه دارد. معمولا میزان صرف سهام از ارزش اسمی بیشتر میشود و از منابعی به حساب میآید که برای تامین مالی شرکت به کار میروند.
صرف سهام خزانه چیست؟
سهام خزانه برابر است با سهام ممتاز و یا عادی یک شرکت که آن شرکت دوباره ان را خریداری نماید. به ین معنی که سهامی که توسط شرکت فروخته شده است مجددا توسط خود شرکت خریداری میشود. سهام خزانه در راستای پیشبرد اهداف یک شرکت در اختیار مدیران قرار میگیرد و از استراتژیهای مالی در دنیا است. در این قسمت قصد داریم شما را بیشتر با این مفهوم آشنا سازیم.
یکی از الزامات در دنیای اقتصاد و بورس این است که تمام معاملات تحت نظارت و شفافیت انجام شود. یکی از اساسیترین اهدافی که سهام خزانه دنبال می کند این است که سهام در بازار کمرنگ نشود و قیمتهای دفتری به ارزشهای بازاری نزدیک باشند.
بنا بر ماده ۱۹۸ سهام خزانه در حال حاضر برای شرکتها ممنوع گردیده است. و بر اساس ماده ۲۸ قانون رفع موانع تولید که در سال ۹۴ تصویب گردید شرکتهایی که در بورس فعالیت میکنند میتوانند تا حدودا ۱۰ درصد از سهام خزانه استفاده کنند. اما گویا محدودیتها به گونهای ایجاد شده است که در حال حاضر شرکتها تلاش میکنند از سرف سهام خزانه استفاده نکنند.
کاربرد صرف سهام چیست؟
صرف سهام کاربردهای مختلفی دارد. برای مثال شرکتها میتوانند آن را به عنوان پس انداز به حسب شرکت منتقل نمایند. همچنین میتوان صرف سهام را میان سهامدارن قبلی تقسیم کرد و به علاوه شرکت گاهی ترجیح میدهد آن را به عنوان سهام جدید در نظر گرفته و به سهامداران پیشین بدهد. هنگامی سهام عادی چیست؟ که شرکتها قصد فروش آن را دارند میتوانند حق تقدم را حفظ و یا صلب کنند و این مورد در هنگام قروش صرف سهام مشخص میگردد.
نکات ضروری
یک سری نکات در مورد صرف سهام وجود دارد که دانستن آنها ضروری است. که در ادامه تلاش میکنیم برای شما بیان نماییم.
- صرف سهام قسمتی از سهام به حساب نمیآید و بنابراین مدیر شرکت نمیتواند آن را وارد حساب سرمایه کند. پس میتوان آن را در حساب جداگانهای قرار داد و در قسمت حقوق سهامداران قرار می-گیرد که موجب میشود این قسمت در ترازنامه افزایش یابد.
- صدور سهام به کسر بر طبق قوانین تجارتی کشورمان مجاز نیست.
- نمیتوان صرف سهام را با میزان حساب کسر سهان مساوی دانست و تبادل نمود.
صرف سهام برای چه کسانی سودمند است؟
پیش از هرکسی، شرکت از این موضوع سود خواهد کرد، زیرا با سرمایهای که در اختیارش قرار میگیرد، میتواند پروژههای خود را تکمیل و پروژههای جدید را آغاز کند. از طرفی ریسک این کار است که هم برای شرکت و هم سهامداران کم خواهد بود. در نتیجه میتوان گفت افزایش سرمایه با صرف سهام، باعث پیشرفت، رشد و سودآوری است.
صرف سهام برای افرادی سودمند است که در ادامه قصد داریم به معرفی آنها بپردازیم.
- صاحبان سهم اصلی و فرعی: مدیر شرکت که سهامدار اصلی بوده و تمایل دارد بدون کاهش درصدی سهام آن را کنترل نماید و برای زیاد کردن سرمایه احتیاج به آورده نقدی نباشد.
- بازار کلی سهام: صرف سهام موجب افزایش جذب سرمایه گذاران و در نتیجه موجب افزایش نقدینگی در بازار بورس میشود.
- صاحب سهام جزء: سهامداران جزء میخواهند که هم بازدهی آنها بیشتر شود و هم میزان مالکیت آنها در سهم شرکت کاهش پیدا نکند در نتیجه صرف سهام در این مورد به سهامداران کمک بسیاری کرده و این خواسته آنها را پوشش میدهد.
معنای افزایش سرمایه
افزایش سرمایه برای شرکتها از اهمیت زیادی برخودار است و اگر بخواهیم مختصرا در مورد آن صحبت کنیم افزایش سرمایه در شرکتها به معنای زیاد شدن سرمایهای است که در شرکت ثبت گردیده است در کل افزایش سرمایه یعنی تعداد سهامهایی که توسط شرکت منتشر میشود افزایش پیدا کند.
افزایش سرمایه معمولا به دو دلیل انجام میگیرد که اولین آنها تامین مالی و اصلاح مالی شرکت ها و دومین مورد تامین کردن منابع جدید مالی برای زیاد کردن فعالیتهای شرکت است. هنگامی که شرکتی قصد دارد افزایش سرمایه دهد ابتدا لازم است در سامانه codal.ir مستندات و مدارک خود را آپلود کرده و ارسال کند و امتیاز افزایش به سهامداری اصلی شرکت تعلق میگیرد. در این جا قصد نداریم بیشتر از این وارد بحث افزایش سرمایه نشویم و هدف ما آشنا با افزایش سرمایه بود.
برتری افزایش سرمایه به شیوه صرف سهام نسبت به سایر روشها
- روش صرف سهام خزانه باعث میشود سرمایه زیادی به شرکت برسد که در نتیجه موجب رشد شرکت و سودآوری آن خواهد شد و EPS شرکت را زیاد میکند. این مسائل منجر به افزایش قیمت سهام شده و احتمال کم شدن آن در بازار را کاهش میدهد.
- یکی از مهمترین مزایای آن این است که موجب میشود بتوان آن را در ساختار مالی یک شرکت به کار برده و میتواند به اصلاح سرمایه شرکت کمک کرده و آن را از منابع مالیاتی سنگین نجات دهد.
- زیاد شدن سرمایه با صرف به عنوان یک منبع مالی ثابت و بدون نیاز به سر رسید شناخته شده و بازپرداخت آن از دغدغههای شرکت نیست. این مساله منجر میشود ریسک ناتوانی در پرداخت بدهکاری کاهش یافته و در نهایت سبب میشود اعتبار شرکت افزایش یابد.
صرف سهام با حق تقدم
اگر یک شرکت سود انباشته یا اندوختهای نداشته باشد و بخواهد که سرمایه خود را افزایش دهد، میتواند از محل آورده نقدی سهامداران و با قیمتی بیشتر از قیمت اسمی، سرمایه خود را افزایش دهد. در چنین موقعیتی برای سهامداران شرایطی فراهم میشود که میتوانند فرصتی در افزایش سرمایه شرکت داشته باشند. به چنین کاری، افزایش سرمایه به روش صرف سهام و با حفظ تقدم گفته میشود. حال اگر سهامداران چنین حق تقدمی را از خود سلب کنند و اجازه بدهند که سهام جدید به سهامداران جدید واگذار شود، افزایش سرمایه با صرف سهام با سلب حق تقدم اتفاق میافتد.
صرف سهام با سلب حق تقدم
افزایش سرمایه با صرف سهام و سلب حق تقدم به معنای افزایش سرمایه شرکت ناشی از صرف سهام یا سلب حق تقدم از سهامداران فعلی و سپس عرضه سهام جدید به شکل عمومی در بورس است، البته بهشرط آنکه تشریفات لایحه قانونی و مقررات مربوطه عملی شوند. از طرفی افزایش سرمایه با صرف سهام سلب حق تقدم مزیتهای بسیاری را به همراه دارد که در ادامه به برخی از این مزایا اشاره خواهیم کرد.
- استفاده از وجه نقد حاصل از افزایش سرمایه در پروژه و اهداف بلندمدت شرکت
- افزایش سهام شناور آزاد شرکت
- کاهش فرایند زمانی افزایش سرمایه
- معافیت مالیاتی
معایب صرف سهام
مشکلات افزایش سرمایه با صرف سهام
افزایش سرمایه به روش صرف سهام مزیتهای بسیاری را برای شرکتها به همراه دارد، اما از طرفی نباید از مشکلات و معایبی که دارد نیز غافل شد. دقت داشته باشید که اگر افزایش سرمایه با صرف سهام یا سلب حق تقدم همراه باشد، سهامداران اصلی و عمده که اکثر تصمیمگیریها توسط آنها انجام میشود، قدرت و تاثیرگذاری خود را از دست خواهند داد. این موضوع باعث میشود که شرکت نتواند سهامداران عمده را راضی کند تا به این شیوه از افزایش سرمایه رای دهند. اگر افزایش سرمایه در جهت خواستههای سهامدار اصلی شرکت باشد، شرکت نمیتواند از این روش برای افزودن به سرمایه خود استفاده کند.
البته از سمت دیگر نیز احتمال این که سهام جدید با قیمتی کمتر از قیمت بازار و بیشتر از ارزش اسمی منتشر سهام عادی چیست؟ شود و خریداری برای آن پیدا نشود نیز وجود دارد. در حقیقت این بدان معنا است که سرمایهگذاران در پذیرهنویسی سهمهای جدید مشارکت نکنند. در چنین شرایطی، شرکت باید برای افزایش سرمایه، خریدار حقیقی یا حقوقی تضمینی پیدا کند تا در صورتی که سهامداران علاقهای به خرید سهام نداشتند، آنها خرید را انجام دهند.
شرایط افزایش سرمایه با استفاده از صرف سهام
یکی از مهمترین مولفه ها که در روش صرف سهام موجب میشود سرمایه افزایش پیدا کند، این است که سهامدار و مدیر اصلی شرکت چقدر نسبت به استفاده از این روش علاقه دارد. هنگامی که در شرکتی سهام مدیریتی کم شود، مدیر شرکت نگران است نتواند شرکت را کنترل کند. چنانچه این شخص برنامه کاملی برای در این مورد نداشته باشد احتمال دارد درصد سهام مدیریتی کم شده و در نتیجه نتواند شرکت را کنترل کند.
در شرایطی میتوان از صرف سهام برای افزایش سرمایه استفاده نمود که صنعت، بازار و همچنین شرایط شرکت از نظر سرمایه گذاران مثبت تلقی گردد. چنانچه بازار پر رونق باشد اگر روند نزولی داشته باشد و نتوان آینده مثبتی برای آن پیش بینی نمود در نتیجه افزایش سرمایه امکان پذیر نخواهد بود پس در حالت کلی در صورتی میتوان از این روش برای افزایش سرمایه استفاده نمود که دید مثبتی نسبت به بازار سهم در آینده وجود داشته باشد.
کسر سهام چیست؟
کسر سهام درست تعریفی بر عکس صرف سهام دارد. کسر سهام هنگامی به کار برده میشود که ارزش سهام از قیمت اسمی آن کمتر باشدکه به تفاضل قیمت اسمی و مبلغ دریافتی کسر سهام میگویند و برعکس صرف سهام در محاسبات مالی شرکتها حسابدار باید آن را به عنوان یک حساب بدهکار در نظر بگیرد. خوب است بدانید در کشور ما صدور سهامی که قیمت آن از قیمت اسمی کمتر باشد ممنوع است. همچنین باید در نظر داشته باشیم که صرف سهام و کسر سهام جزء سود و زیانها شرکت نیستند و قسمتی از سرمایهگذاری است که در تزارنامه به قیمت اسمی اضافه میشود.
سخنی با شما
چندین راه برای افزایش سرمایه وجود دارد که یکی از این راه و روشها استفاده از روش صرف سهام است. استفاده از این روش شرایط خاص خود را دارد و باید استفاده از شرایط شرکت و تصمیم نهایی سهامدار اصلی انجام گیرد که میتواند منجر به افزایش سرمایه شرکت شود و به علاوه سهامدارن و شرکت از آن سود ببرند. در مقابل صرف سهام کسر سهام وجود دارد که در این ماله تلاش کردیم شما را با آن آشنا سازیم. این روش در کنار دو عامل میتواند سودمند باشد اولین آن نقدینگی در بازار و دومین عامل این است که سهام بتواند سیر صعودی داشته باشد در غیر این صورت استفاده از این روش پیشنهاد نمیشود.
برای یادگیری “افزایش سرمایه” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام نشاندهنده علایق و مالکیت صاحبان یک واحد تجاری نسبت به دارایی های آن واحد است. این حقوق از کسر بدهی های واحد تجاری از دارایی های آن بدست می آید. به این حقوق “ارزش ویژه ” نیز اطلاق می شود.
حقوق صاحبان سهام شامل اقلام زیر است :
سایر اندوخته ها
سود و زیان انباشته
مازاد تجدید ارزیابی موجودی ه
سرمایه قانونی
آن قسمت از حقوق صاحبان سهام است که بوسیله سهامداران یا صاحبان اصلی شرکت پرداخت شده یا خریداری گردیده است. همچنین از محل سودهای بدست آمده از فعالیتهای قبلی شرکت به صورت سود سهمی به مالکیت سهامداران درآمده است. سود سهمی سودی است که در پایان سال مالی و بعد از مشخص شده سود و زیان دوره مالی، بنا بر دلایل مختلف منجمله حفظ نقدینگی در شرکت جهت انجام عملیات مالی ، بجای اینکه به صورت نقدی به سهامداران پرداخت گردد، به صورت سهم به آنها واگذار می شود. در واقع سرمایه آنها از محل سود بدست آمده افزایش می یابد. به این نوع سود ، سود سهمی گفته می شود.
انواع سهام
سهام از نظر شکلی به بانام، بی نام و از لحاظ حقوقی به عادی، ممتاز تقسیم بندی می شود.
سهم قسمتی از سرمایه شرکت است که نشاندهنده میزان تعهد و مشارکت و منافع صاحب سهم در شرکت می باشد. ورقه سهم سند قابل معامله ای است که نشاندهنده تعداد سهامی است که صاحب آن در شرکت سهامی دارد. سهم از لحاظ شکلی یا با نام است یا بی نام:
سهام با نام
سهمی است که دلالت بر مالک بودن فرد مشخصی دارد. همچنین نام و مشخصات مالک بر روی سهم و دفتر ثبت شده، نقل و انتقال سهام شرکت ثبت می گردد. نقل و انتقال سهام با نام براحتی انجام نمی گیرد و در واقع حکم چک در وجه شخص را دارد .
سهام بی نام
سهمی که نام مالک آن بر روی آن نباشد و دارنده آن همانند چک در وجه حامل، مالک آن شناخته می شود. جهت تبدیل سهام بی نام به با نام، طبق مفاد 43 الی 45 از بخش سوم فصل اول باب سوم قانون تجارت عمل نمود.
سهام از نظر حقوقی به سهام عادی و سهام ممتاز تقسیم میشوند:
سهام عادی
سهامی است که سهامداران عادی شرکت مالک آن هستند. پایان هر سال و پس از مشخص شدن سود و زیان و سود هر سهم و پرداخت سود سهام ممتاز، دارندگان سهام عادی چیست؟ آن، سود هر سهم خود را دریافت نموده و در کلیه مجامع قانونی هر سهم دارای یک رای می باشد .
سهامی است که جهت تامین مالی توسط شرکت منتشر می شود. این امتیاز را دارد که میزان سود آن مشخص و معین است.همچنین سود این نوع سهام قبل از سهام عادی پرداخت می شود. در صورت انحلال شرکت پس از تسویه بدهی ها ابتدا مبلغ اسمی سهام ممتاز به دارندگان آن پرداخت میشود. مابقی سهام به دارندگان سهام عادی تعلق خواهد داشت. دارندگان سهام ممتاز از حق رای در مجمع برخوردار نیستند .
دیدگاه شما