ویژگیهای نقدشوندگی بالا
صندوق سرمایه گذاری به زبان ساده یک شخصیت حقوقی است که بر اساس قانون، تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار تاسیس و با جمع آوری سرمایه های کوچک و بزرگ ، با نظارت مدیر صندوق (که یک فرد متخصص در بازار بورس اوراق بهادار است) در بازار بورس اوراق بهادار اقدام به خرید و فروش سهام و یا سایر اوراق بهادار نموده و سود حاصل از سرمایه گذاری را بسته به نوع صندوق در شرایط و زمانهای مشخصی به سرمایه گذاران پرداخت می نماید.
مهمترین ویژگیهای سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری کدامند؟
سرمایه گذاری غیر مستقیم در بازار سهام و بهره مندی از بازدهی بازار سهام اما با تکیه بر تخصص مدیر صندوق که عموما از بین افراد متخصص و با سابقه در بازار بورس انتخاب می شود.
نقدشوندگی بالا: شما در این روش هر زمان که به سرمایه خود احتیاج داشته باشید، با توجه به وجود ضامن نقد شوندگی برای هر صندوق سرمایه گذاری براحتی و به سرعت سرمایه شما با ارزش روز محاسبه و به حساب شما واریز می شود، لازم به توضیح است که گاها در بازار سهام مدیر صندوق و یا اصلا خود شما سهامی را خریداری می نمایید و سهم مذکور بنا به دلایلی تا زمان نامشخصی ممنوع المعامله می شود و شما امکان فروش سهم مذکور و رسیدن به سرمایه خود را تا زمان رفع ممنوعیت معامله سهم مذکور ندارد، اما هنگامی که شما واحد های صندوق سرمایه گذاری را خریداری می نماید، حتی اگر بخش زیادی از دارایی صندوق شامل چنین سهم هایی باشد ، باز هم ضامن نقدشوندگی که یکی از ارکان یک صندوق سرمایه گذاریست موظف به پرداخت سرمایه شما به ارزش روز است!
امکان مشاهده ارزش روز دارایی در سایت صندوق به صورت روزانه.
انواع صندوقهای سرمایه گذاری کدامند؟
با توجه به نیازهای متفاوت سرمایه گذاران ، صندوقهای متنوعی در بازار بورس اوراق بهادار ایجاد شده است، که در ادامه شما را با انواع این صندوقها آشنا خواهیم کرد تا بر اساس ویژگیهای این صندوقها بتوانید صندوق سرمایه گذاری متناسب با شرایط خود را بیابید.
در یک دسته بندی می توان صندوق ها را به دسته های زیر تقسیم نمود:
- صندوق سرمایه گذاری در سهام (اکثر فعالیت این نوع صندوقها مربوط به خرید وفروش سهام است)
- صندوق سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت (اکثر دارایی این نوع صندوقها اوراق با درامد ثابت است )
- صندوق سرمایه گذاری مختلط (ترکیبی از دو صندوق فوق)
اما با نگاهی دقیق تر و بر اساس ترکیب دارایی ها و اساسنامه صندوقهای فعال در بازار سرمایه می توان انواع صندوق ها را به شرح ذیل عنوان نمود:
- صندوق های سرمایهگذاری در سهام بدون پرداخت دورهای (در اندازه کوچک و بزرگ)
- صندوق سرمایهگذاری در سهام با پرداخت دورهای (در اندازه کوچک و بزرگ)
- صندوق سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت (با تضمین حداقل سود در اندازه بزرگ)
- صندوق سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت (با پیشبینی حداقل سود در اندازه بزرگ)
- صندوق سرمایهگذاری شاخصی (در اندازه بزرگ)
- صندوق سرمایهگذاری برای سرمایهگذاری اشخاص خارجی
- صندوق سرمایهگذاری نیکوکاری (در اندازه بزرگ)
- صندوق سرمایهگذاری بدون ضامن نقدشوندگی
- صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله ( ETF )
جهت ثبت نام در دوره های آموزشی کارگزاری بانک سامان با شماره ذیل تماس حاصل فرمایید :
دفتر تهران - 021-88795358
ویژگی های یک سهام خوب
در بازار سرمایه یا همان بورس دو روش اصلی برای انتخاب سهام خوب و سودآور وجود دارد. تقریبا همه تحلیلگران و سرمایهگذاران این حوزه از این دو روش استفاده می کنند.سرمایه گذاری در بازار سهام نیازمندیک استراتژی مناسب بر اساس میزان سرمایه، مدت زمان سرمایهگذاری،بازده مورد انتظار و ریسکپذیری سرمایهگذار است. بر این اساس، اولین گام در سرمایهگذاری، شناسایی سهام شرکتها با استفاده از روشهای حرفهای تجزیه و تحلیل مالی و اقتصادی است.
ویژگی های یک سهام خوب
هرچه قدر EPS شرکت بیشتر باشد برای خرید کردن و ورود سهم مناسب تر است.سود به ازای هر سهم EPS اما همچنان توجه کنید که EPS منفی نباشد.
سهامهایی که DPS بالایی دارند: بعضی از سهامها دارای DPS و سود نقدی خوبی هستند و سودآوری بالایی دارند مانند پتروشیمی ها، کانیهای فلزی و مس که دارای این خصوصیت هستند و سهامدار باید کنار این سهمها بماند و سودشان را دریافت کند.
دوری از سهامهای زیان دهنده: گروه دوم از سهامها زیان دهنده هستند، که این سهمها بر محور دارایی پایه قائم هستند، مانند خودرویی ها، بانکها و بیمهها که سودی ندارند، اما داراییهای خوبی را شامل میشوند، این سهمها در تورم رشد بالایی را میبرند و در رکود نیز کاهشهای سنگینی را تجربه میکنند. این گروه برای افرادی که که روزانه معامله میکنند، مناسب تراست؛ بنابراین به فراخور ریسک پذیری افراد ترکیب این سهامها متفاوت است و نمیتوان یک نسخه واحد برای سهم خوب پیچید.
سهامی که دارای نقدشوندگی بالا و بازارگردان است:سهامی که دارای نقدشوندگی بالایی است و از بازار گردان برخوردار است نسبت به سایر سهامها از وضعیت بهتری برخوردار است، اما همین عامل به تنهایی نباید ملاک انتخاب باشد، چون بازارگردانی ماهیت و وضعیت یک سهم را تغییر نمیدهد، ولی باید به عنوان یک ملاک در هنگام خرید سهم در نظر گرفته شود.
سهام شرکتهایی که افزایش سرمایه بالایی دارند:در هنگام خرید یک سهم میتوان افزایش سرمایه بالا را نیز به عنوان یکی از ملاکهای مثبت در نظر گرفت.
P/E پایین یک سهم: P/E که نسبت قیمت به سود شرکت به ازای هر سهم است یکی از فاکتورهای دیگر برای خرید سهم است. معمولا هر چه این نسبت پایینتر باشد سهم وضعیت بهتری دارد، در کل تمامی عوامل گفته شده در انتخاب سهم مهم محسوب میشوند، اما بسته به شرایط سهم نسبی هستند.هرچه قدر P/E نماد از هم گروهی هایش پایین تر باشد برای ورود مناسب تر خواهد بود.اما همیشه توجه کنیدکه P/E منفی نباشد.
حجم مبنا شرکت رو چک کن:سهمی مناسب برای ورود است که بتواند حجم مبنای خودش را پرکند در نظر بگیرید که حجم معاملات روزانه سهم از حجم مبنا و میانگین حجم ماه بیشتر باشد.
راهکار تبدیل بورس به بازار جذاب سرمایهگذاری چیست؟
نقدینگی در اقتصاد همواره به دنبال جذابیت میگردد و هر بازار سرمایهگذاری که جذابیتهای لازم برای سرمایهگذاری داشته باشد به صورت عقلانی و هوشمند نقدینگی به آن ورود پیدا میکند و در صورتی که نقدینگی به بازارهای غیرمولد راه پیدا کند قطعاً اثر مخرب بر معیشت مردم جامعه خواهد داشت، همانطور که سالیان متمادی است که کشور به این درد مزمن مبتلاست و اثرات تخریبی آن بر مصرف و رفاه مردم را دیدهایم.
بخش مهمی از اقتصاد هر کشوری را بازار مالی آن تشکیل میدهد که طیف گستردهای از بازارهای دیگر را شامل میشود. بازار سرمایه، یکی از انواع بازارهای مالی، پل ارتباطی میان خریداران و فروشندگان اوراق بهادار است.
ویژگیهای ترغیبکننده سرمایهگذاری در بازار سرمایه شامل سود بیشتر، قانونی بودن، نقدشوندگی بالا، ویژگیهای نقدشوندگی بالا جهتدهی سرمایه به سمت چرخه تولید و شفافیت مطلوب است. حال اگر هر دولتی قصدش حمایت از بازار سرمایه و به تبع آن بخش واقعی تولید است میبایست اقداماتشان حول محور تقویت تمایزات بازار سرمایه، که نام برده شد، باشد و هرگونه اقدامی را که منجر به خدشهدار شدن این موارد شود باید فوراً رفع کند.
نقدینگی در اقتصاد همواره به دنبال جذابیت میگردد و هر بازار سرمایهگذاری که جذابیتهای لازم برای سرمایهگذاری داشته باشد به صورت عقلانی و هوشمند نقدینگی به آن ورود پیدا میکند و در صورتی که نقدینگی به بازارهای غیرمولد راه پیدا کند قطعاً اثر مخرب بر معیشت مردم جامعه خواهد داشت، همانطور که سالیان متمادی است که کشور به این درد مزمن مبتلاست و اثرات تخریبی آن بر مصرف و رفاه مردم را دیدهایم. این مشکل در صورت ادامهدار شدن اقتصاد را دچار تورم مزمن میکند که هماکنون نیز اقتصاد کشور با آن دست به گریبان است. در این میان سیاستگذار با استفاده از ابزارهای قدرتمندی همچون مالیات و سیاستهای پولی و مالی میبایست مانع از جذابیت سرمایهگذاری روی داراییهای فیزیکی مانند خودرو و ارز و مسکن شود.
هر مقدار تخصیص منابع از حالت بهینه در کشور خارج شود، نقدینگی باعث ایجاد حباب در بازارهای مختلف میشود و این چرخه ادامهدار خواهد بود. بازار سرمایه به عنوان یک بازار مولد شناخته میشود و سیاستهای پولی و مالی در کشور نباید به این بازار صدمه بزند. متأسفانه با وجود پژوهشهای بسیاری که با موضوع کمک بازار سرمایه به مهار تورم در داخل و خارج از کشور انجام شده کماکان این اصل پذیرفتهشده در دنیا مورد شک و تردید سیاستگذاران کشور است. اگر به دنبال درمان بیماریهای مزمن اقتصاد کشور هستیم اول از همه باید سازوکار مبتنی بر رویکرد سیستمی در تنظیم سیاستهای پولی و مالی حاکم باشد. نبود رویکرد سیستمی در کشور امروزه به یک معضل بزرگ تبدیل شده است. چگونه میشود بازار سرمایه جذابی داشت درحالیکه هرساله شاهد تصویب قوانین بعضاً متضاد با منافع بخش تولید واقعی باشیم. سیاست ارز دونرخی و پخش رانت در اقتصاد اولین آسیب را به بخش مولد اقتصاد وارد میکند. سیاستهای دستوری و نگاه از بالا به پایین در اقتصاد هیچ کشوری و در هیچ برهه تاریخی جواب نداده است. نبود دیدگاه سیستمی در لایههای سیاستگذاری کلان حاکمیت موجب میشود تصمیمات بدون نگاه جامع و بیتوجه به محدودیت منابع اتخاذ شوند. در نتیجه این مسئله باعث هدررفت سرمایه و منابع کشور میشود. در بسیاری از این نوع تصمیمگیریها شاهد مدلهای ذهنی افرادی هستیم که نسبت به موضوعات مختلف دیدگاههای جزیرهای جناحی و غیریکپارچه دارند.
جزیرهای عمل کردن و منافع اقلیت را بر اکثریت ترجیح دادن موجب هدررفت منابع و تشدید تورم مزمن در کشور میشود. دخالتهای سیاسی در بازار سرمایه آفت همیشگی اقتصاد است و تا موقعی که این رویکرد دخالتی در میان سیاستمداران وجود دارد نمیتوان به آینده خوشبین بود. برخی از مهمترین اصلاحات موردنظر اکثر کارشناسان بازار سرمایه به شرح زیر است:
عدم قیمتگذاری دستوری و تشویق به رقابت ازجمله موارد مهمی است که خواسته تمامی فعالان اقتصادی است. یکی از اصول اولیه اقتصاد بازار، احترام به مکانیزم عرضه و تقاضا و عدم دخالت مستقیم در بازار به منظور تعیین قیمت بهینه است. از گذشته تاکنون، بیشمار است مواردی که نهادهای حاکمیتی به نیت حمایت از مصرفکنندگان با نادیده گرفتن نیروی عرضه و تقاضا، مستقیماً مبادرت به قیمتگذاری کردند و زیان اصلی را به مصرفکننده نهایی و مردم تحمیل کردند. تجربههای متعدد گذشته به ما آموخته است که، هرگونه قیمتگذاری دستوری در نهایت منجر به گرفتن رفاه مصرفکنندگان و ایجاد رانت اقتصادی از جیب تولیدکننده و توزیع بین عده معدودی بدون کمترین اثرگذاری بر کنترل قیمتها در میانمدت میشود. اثرات مخرب همین نرخگذاریهای دستوری را امروزه در صنایع غذایی و خودروسازی دیدهایم.
اهمیت افزایش شفافیت
بهبود نقش بازار سرمایه در تأمین مالی در اقتصاد کشور را شاید بتوان زیربنای رفع بسیاری از مشکلات اقتصادی در نظر گرفت. سهم ۹۰درصدی شبکه بانکی در تأمین مالی بنگاهها خود مؤید این نکته است که بازار سرمایه سهم بسیار اندکی دارد. درصورتیکه در کشورهای توسعهیافته توازن کاملی بین شبکه بانکی و بازار سرمایه در تأمین مالی بنگاهها وجود دارد.
متأسفانه، در زمانهایی که اقبال عمومی به بازار سرمایه افزایش مییابد، سهم شرکتها از ورود جریان نقدینگی به بازار حداقلی است و جریان پول صرفاً منجر به افزایش قیمت سهام میشود و عملاً ناشران از این افزایش قیمتها بیبهره میمانند و فرآیند تشکیل سرمایه در شرکتها اتفاق نمیافتد. بهعلاوه، روشهای متداول افزایش سرمایه در ایران یا برمبنای روشهایی است که منجر به ورود پول تازه به شرکتها نمیشود (افزایش سرمایه از محل سود انباشته، تجدید ارزیابی داراییها) یا اگر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی باشد، مستقل از عملکرد سهام ناشر در بازار سرمایه است.
افزایش شفافیت رمز بازپسگیری اعتماد و ثبات در بازار سرمایه است. اطلاعات شفاف به این معنی است که در صورتهای مالی شرکتها، تناقض، تضاد یا ابهام وجود نداشته باشد. از دیگر شاخصهای افزایش شفافیت میتوان به ثبات در سیاستهای اقتصادی اشاره کرد که باید به گونهای دنبال شود که سهامداران و شرکتها تکلیف خود را بدانند تا در بلندمدت قادر به برنامهریزی باشند. به عنوان مثال یک شرکت پتروشیمی یا پالایشگاهی از نرخ خوراک تا ده سال آینده خود باخبر باشد یا از سیاستهای دولت در ارتباط با محصولات فلزی مطلع باشد. این موضوعات اگر به صورت بلندمدت مشخص باشد، سرمایهگذار خرد یا عمده تکلیف خود را میداند و برنامهریزی راحتتری میتواند داشته باشد.
حذف مقررات زائد و ثبات مقررات و تغییر مکرر مقررات ناظر بر بازار سرمایه باعث سردرگمی فعالان بازار و افزایش ریسکهای عملیاتی برای آنها میشود که با افزایش صرف ریسک و کاهش قیمت و نقدشوندگی سهام، نمایانگر خواهد شد. از طرفی، پس از گذشت چندین سال از تصویب قانون بازار و تصویب حجم فراوانی مقررات در بازار سرمایه، نیاز به روزآمد کردن قانون و حذف مقررات دستوپاگیر در راستای تسهیل فعالیت نهادهای فعال در بازار سرمایه متناسب با شرایط جدید احساس میشود، از اینرو پیشنهاد میشود، علاوه بر اصلاح و بهروز کردن قوانینومقررات موجود و حذف مقررات زائد، ترتیباتی اندیشیده شود که تغییرات ناگهانی مقررات توسط نهادهای ناظر محدود شود.
تقویت نهادها و ابزارهای مالی بازار
توسعه کیفی و کمی نهادها و ابزارهای مالی بازار سرمایه جایگاهی است که فعالان آن علاوه بر سرمایهگذاری وجوه خود به پوشش و انتقال ریسک، آربیتراژ و سفتهبازی (تمامی این افعال به کارایی بازار سرمایه کمک میکند) مبادرت میورزند و در صورتی که ابزارهای لازم موجود نباشد، به ناچار به بازارهای دیگر مراجعه و بخشی از سرمایههای سرگردان به بازارهای غیرمولد و بعضاً مخرب کوچ میکنند. بنابراین، هرچه ابزارهای موجود متنوعتر باشد، بازیگران بیشتری برای رفع نیازهای خود به بورس مراجعه میکنند. ابزارهای لازم برای دوطرفه کردن بازار (به عنوان مثال فروش استقراضی) باید طراحی یا اصلاح شوند تا علاوه بر اینکه حجم معاملات و گردش پول در بازار در زمانهای نزول وارد رکود نشود (به علت اریب زیانگریزی سرمایهگذاران که در زمان کاهش قیمتها کمتر تمایل به مبادله و اصلاح سبد داراییهای خود دارند)، ابزار مناسبی برای جلوگیری از تشکیل حباب قیمتی و نوسانات شدید در بازار به وجود آید.
لزوم کاهش ریسک
کاهش ریسک سیستماتیک و جذب سرمایهگذاری خارجی یکی از معیارهای طبقهبندی بازارهای سرمایه از منظر توسعهیافتگی درصد حضور سرمایهگذاران خارجی نسبت به سرمایهگذاران داخلی است. بورسهایی که در گروه بازارهای در حال توسعه و نوظهور طبقهبندی میشوند اغلب اقدامات مهم و مؤثری برای حضور هرچه بیشتر سرمایهگذاران خارجی انجام دادهاند. متأسفانه طی سالیان اخیر وضعیت تنشهای بینالمللی باعث شده خیلی در بحث جذب سرمایهگذاری خارجی موفق نباشیم و تحریمهای بینالمللی مانع بزرگی بر سر این امر است. البته به دلیل وجود پتانسیل بالا در بازار سرمایه ایران در مدت زمان کوتاه پس از توافق برجام در سالهای گذشته شاهد حضور خوب سرمایهگذاران خارجی در بازار سرمایه بودیم که با لغو توافق برجام این روند جذب متوقف شد. امید است با تلاشهای بیشتر دوباره شاهد ارتباط خوب کشور با جامعه بینالمللی باشیم.
اجرای تماموکمال اصل ۴۴ قانون اساسی ازجمله مواردی است که با وجود شعارها درباره اقتصاد بازارمحور هنوز بسیاری از مدیران دولتی اعتقاد چندانی به این مهم ندارند و شاید در اجرای اصل ۴۴ دقت لازم در برخی جاها که سهامدار عمده دولت بوده نشده است و به همین علت برخی بنگاهها یا صندوقهای بازنشستگی دچار مشکلاتی در این حوزه شدهاند.
مسئله و منطق اصلی در خصوصیسازی، خصوصی شدن مدیریت بنگاه است اما در خصوصیسازی فعلی به هیچوجه مدیریت آنها که غالباً مدیر دولتی بوده تغییری نکرده و به صورت انتصابی از بالا به پایین است. با وجود واگذاری ۹۰درصدی سهام برخی شرکتها به سهام عدالت، هنوز تکلیف سهام این شرکتها مشخص نشده و مدیریت این شرکتها کاملاً در اختیار دولت قرار دارد. یک واکاوی ساده در اجرای قانون اصل ۴۴ در طول این سالها نشان میدهد که بعد از گذشت یک دهه از ابلاغ این اصل مسیر طیشده بهرغم آمارهای موجود رضایتبخش نبوده و با مشکلات جدی همراه است. چرا که علاوه بر عدم توجه لازم به مفاد بندهای الف و ب اصل ۴۴ واگذاری شرکتهای بزرگ دولتی همواره با روح قانون منافات داشته و بخش عمدهای از واگذاریها با مشکلات و موانع جدی مواجه شده است. نمونه بارز انتخاب مدیران غیرکارشناس و سیاسی برای بنگاههای بزرگ اقتصادی را اخیراً در مجموعه هلدینگ خلیجفارس دیدیم. دولت نباید این سیگنال را به سرمایهگذار بدهد که اصلاً ارزشی برای بنگاهداری مبتنی بر مدیران متخصص و متعهد قائل نیست. این سیگنالها در بلندمدت باعث دور شدن سرمایهگذاران از بازار سرمایه میشود.
دارایی نقد (Liquid Asset)
تعریف به حد
وجوه افتراق یا شقوق مختلف
فهرست مطالب
محتویات
تعریف [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]
دارایی نقد دارایی است که در کوتاهمدت و با اندکی کاهش ارزش قابل تبدیل به وجه نقد است. داراییهای نقد شامل مواردی است که از آن جمله میتوان به حسابهای دریافتنی، سپردههای جاری و مدتدار و نیز اوراق بهادر ممتاز میشود. در برخی از کشورها، فلزات گرانبها (معمولاً طلا و نقره) نیز به عنوان داراییهای نقد به حساب میآیند. این نوع داراییها را همچنین داراییهای سریع نیز مینامند.
نقدشوندگی یک دارایی سنجهای از افزایش در هزینهای است که هر فرد ممکن است به دلیل افزایش اندازه مبادله و معامله دارایی یا سرعت انجام آن متحمل شود. دارایی با درجه نقدشوندگی بسیار بالا، دارایی است که میتواند به سهولت و در قیمت مشخص خریداری یا شود و کمتر تحت تأثیر افزایشها در سرعت یا اندازه مبادلات بوده است.
چرا نقدشوندگی مهم است؟ [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]
دو دلیل وجود دارند که بیان میکنند چرا نقدشوندگی مهم است. یک دلیل آن است که مبادلات بین دورهای به تسویههای آتی مربوط میشوند و وضعیت آینده نیز نامعلوم است. دلیل دوم آن است که برخی پروژههای سرمایهگذاری از ابتدا نیازمند تزریق وسیع منابع بوده و بنابراین توالیهای بسیار طولانی و متناسب با پرداختهای کوچک را ایجاد میکنند. هرچه بازارهای مالی، نقدینگی بیشتری فراهم کنند، مجموعه بزرگتری از مبادلات بین دوره ای برای ایجاد منفعت متقابل بوجود میآید و افراد مختلف میتوانند آن را به اجرا درآورند. بنابراین، نقدینگی بزرگتر در اوراق بهادار مالی فرصتها را برای افراد جهت افزایش سطح مطلوبیت آنها افزایش میدهد.
جنبههای زمانی و قیمت [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]
نقدینگی به عنوان یکی از ویژگیهای داراییها بیانگر رایجترین مفهوم برای این موضوع بوده و تاریخچه آن به دوران کینز باز میگردد. در این مورد، اینگونه درک میشود که نقدینگی به معنای سهولت در تغییر یک دارایی به موجودی نقد است. به عبارت دیگر، هرچه فروش دارایی آسانتر باشد، آنگاه دارایی مذکور نقدتر خواهد بود. در نتیجه، موجودی نقد خودبخود فرض میشود که نقدترین دارایی بوده و سایر داراییها را میتوان با توجه و عطف به شباهت کمتر یا بیشتر با موجودی نقد بتوان طبقهبندی نمود.
ملاحظات بالا موجب نگاه به نقدینگی به عنوان تابعی از زمان و ارزش فروش واقعی میشود. این دوگانگی پیش از این توسط مطالعات هیکس (۱۹۶۲) و ویژگیهای نقدشوندگی بالا میلر (۱۹۶۵) به عنوان تفسیر تعریف کینز مطرح بوده و بازدیدهای متعددی از این مطالعات شده است.
رویکرد «قیمت-زمان» ویژگی چندجانبه نقدینگی را نشان میدهد. این رویکرد نمیتواند عطف به تنها یک متغیر و بدون زیان جدّی و مشخص همراه باشد. غفلت از جنبه قیمتی، غیرممکن بودن نقدپذیری سریع را نشان میدهد. اما این موضوع با توجه به بیشتر داراییها، صحیح به نظر نمیرسد. حداقل هر چیزی به سرعت قابل فروش بوده اگر چنانچه قیمت به اندازه کافی کاهش یابد تا افراد را متقاعد کند که واقعاً چه کسی مایل به تغییر ذهنیت خود در یک بازه زمانی مشخص نبوده است.
ریسک نقدینگی و قابلیت خرید و فروش در بازار [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]
هیکس (۱۹۵۲) استدلال میکند که قابلیت صرف برای فروش یک دارایی و به طور سریع بدون تخفیفدادن ممکن نیست و به این مفهوم از دید وی معروف به «بقابلیت خرید و فروش در بازار » است و هنوز هم به طور کامل شبیه به مفهوم نقدینگی نیست. در حالی که قابلیت خرید و فروش در بازار تنها به نتیجه موردانتظار از فروش مربوط میشود، نقدینگی نیز سطح اطمینان در خصوص نتیجه را پوشش میدهد. بنابراین، عطف به تعریف اصلی کینز بیان میکند که یک دارایی از دارایی دیگر زمانی نقدتر خواهد بود که «با اطمینان بیشتر و بدون زیان قابل نقدشدن باشد» و هیکس بر عبارت «با اطمینان بیشتر» تأکید میکند. این اطمینان یا حتی کمبود آن در اینجا به «ریسک نقدینگی» در مقابل « قابلیت خرید و فروش در بازار » مربوط میشود که تنها به انتظارات درباره نتیجه نقدشوندگی بر میگردد.
ویژگیهای داراییهای نقد [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]
-اولین ویژگی مستقیم به سطح هزینههای مبادلات باز میگردد. به طور واضح، این عنصر به طور منفی مربوط به نقدینگی میشود زیرا اثر منفی بر روی منافع حاصل از تجارت مستمر داشته و سرمایهگذاران را از ارائه عمق بازار مأیوس میکنند.
-ویژگی بیشتر داراییهای بالقوه نقد یا بازارها میتواند از شکل سازماندهی بازار استخراج شود. نقدینگی عموماً باید بالاتر از زمانی باشد که برای شرکتکنندگان در بازار و برای تجارت آسان باشد. این امر بیانگر اهمیت بالاتر این نوع بازرگانی است که در چارچولب آن، موانع ورود به بازار در پایینترین سطح قرار میگیرد.
-نهایتاً، واگرایی ارزشگذاری دارایی در میان سرمایهگذاران به نقدینگی مربوط میشود، اما مسیر اثرگذاری واضح نبوده است.
اندازهگیری نقدینگی [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]
دو نوع اندازهگیری برای نقدینگی وجود دارند: سنجههای نقدینگی سنتی و سنجه های مبتنی بر احتمال.
نقدینگی سنتی برای دهههای قبل از این اصولاً در چارچوب ساختار خرد بازار مورد بررسی قرار میگیرد. تعداد روشهای متفاوتی توسعه پیدا کرده است که مابه التفاوت پیشنهاد خرید و درخواست فروش ، بدون شک رایج ترین نوع آن است.
- مابه التفاوت پیشنهاد خرید و درخواست فروش: افت و خیز بازار به طور کلی به عنوان «فاصله» بین طرف فروشندگان و خریداران بازار تعبیر میشود. در بازارهایی که خدمات واسطهگری ارائه میشوند سنجه طبیعی به مفهوم تفاوت میان قیمت برای خرید و قیمت برای فروش است. دمستز (۱۹۶۸) به عبارتی یکی از اولین مواردی است که حاشیه تفاوت پیشنهاد خرید و درخواست فروش را برحسب سنجه نقدینگی تفسیر میکند.
- عمق بازار: عمق بازار مستقیماً نتیجه تجارت را تحت تاثیر قرار می کند. بازارهای عمیق، بازارهایی هستند که با بسیاری از معاملهگران بسیار فعال در برابر بازارهای کمعمق، به صورتی است که معاملهگران اندکی در یک زمان مشخص عمل میکنند. در نتیجه، سرمایهگذار انفرادی، ممکن است قادر به تأمین عرضه یا ویژگیهای نقدشوندگی بالا تقاضای کافی در زمانی که برای خرید یا فروش مقادیر بزرگتر تلاش میکند، نباشد و اجرای سفارش عمده ممکن است در قیمت بازار که برای جذب معامله لازم است، تغییراتی ایجاد کند. بنابراین، در صورتی که نقدینگی ناقص باشد یک مبادله منحصربفرد تأثیر بزرگتری بر بازار خواهد داشت و قیمت بر افزایش اندازه مبادلات اثرگذار خواهد بود. اما اطلاعات گسترده درباره تمایلات همه بازیگران بازار که برای ساختن چنین سنجهای لازم است، یک مانع جدی به حساب میآید.
-برگشت قیمت: برگشت قیمت یا حالت ارتجاعی به جنبه پویای معامله بر میگردد و مفهوم «سرعتی که با آن نوسانات قیمت ناشی از معاملهها پراکندگی ایجاد میکند یا با چه میزان سرعتی بازار عدم توازن سفارش ها را تسویه میکند» را در بر میگیرد. سنجه مستقیم برای محاسبه که توسط گراسمن/میلر (۱۹۸۸،ص ۶۲۸-۶۲۷) ارائه شد همحرکتی (یا کواریانس) بین تغییرات قیمتی پیوسته را نشان میدهد.
سنجه های مبتنی بر زمان و احتمال بر نقدپذیری دارایی در مقابل نقدپذیری کل بازارها تمرکز داشته و تمایل به تمرکز بر امکانات فروش بدون توجه به خرید را مورد توجه قرار میدهد.
-احتمال فروش (PoS) یک سنجه شهودی از نقدینگی است. این سنجه به فرصتهای نقدپذیربودن موفقیتآمیز دارایی در یک دوره زمانی مشخص تأکید دارد. به طور واضح، این فرصتها برای داراییهای نقدتر باید بالاتر باشد.
-زمان ارائه به بازار (ToM) مدت زمان قبل از فروش یا طول مدت بازاریابی مستقیماً به احتمال فروش مربوط میشود. این کار زمانی است که طول میکشد تا به طور متوسط برای فروش دارایی از آن استفاده شود و یا زمانی که دارایی در بازار باقی میماند.
-نسبت مخاطره متناسب: کلوگر/میلر (۱۹۹۰) سنجه ای از نقدینگی ارائه میکند که مبتنی بر مدل مخاطره متناسب کاکس بوده است. این روششناسی عموماً به عنوان ابزاری مفید برای توصیف طول دوره فرآیندهای متنوع میباشد. مفهوم نسبت مخاطره متناسب (PHR) نیز به عنوان نسبتهای منحصربفرد نمایش داده میشوند و به طور دقیق به احتمال فروش مربوط میگردد: سنجه مذکور یک دیدگاه نسبی و نه مطلق و کامل از نقدینگی را ارائه می کند.
جستارهای وابسته
- رکود (کسادی)
- دارایی
- دارایی غیرنقد
- موجود نقد
- اوراق بهادار قابل خرید و فروش در بازار
پانویس/ پاورقی
ویژگیهای نقدشوندگی بالا
در مراسم امضای قرارداد خزانه داری شمش طلا با بانک ملت با هدف ارایه نخستین گواهی سپرده شمش طلا در بورس کالا عنوان شد:
رئیس هیات عامل ایمیدرو در مراسم امضای قرارداد خزانه داری شمش طلا با بانک ملت به منظور ارایه نخستین گواهی سپرده شمش طلا در بورس کالا، اظهار امیدواری کرد که ارایه گواهی سپرده شمش طلا در بورس کالا منجر به افزایش سرمایه گذاری مردمی در این بازار و همچنین جذب بخشی از نقدینگی شود.
به گزارش بیرونیت به نقل ا روابط عمومی ایمیدرو، وجیه اله جعفری که عصر امروز در مراسمی با حضور مزدیران عامل بانک ملت، بورس کالای ایران و شرکت گسترش معادن و صنایع معدنی زرشوران در بانک ملت سخن می گفت، تصریح کرد: در حال حاضر شمش معدن طلای زرشوران به عنوان پشتوانه انتشار گواهی سپرده طلا عرضه می شود اما مقرر شده معادن دیگر تولیدکننده شمش نیز با این روش، اقدام به عرضه طلای خود در بورس کالا کنند.
وی ابراز امیدواری کرد که سرمایه مردمی بیشتری برای خرید گواهی سپرده طلا جذب بورس کالا شود، افزود: همکاری این سازمان با بانک ملت و بورس کالا به منظور توسعه این روش، در برنامه قرار دارد.
ذخایر طلا افزایش می یابد
معاون وزیر صنعت معدن و تجارت اشاره به برنامه اکتشاف ایمیدرو گفت: میزان ذخایر محتوا طلا در کشور حدود ۳۶۰تن است اما به زودی و با مشخص شدن نتایج اکتشافات، ذخایر جدید طلا اعلام خواهد شد.
جعفری همچنین خبر داد: یک واحد جدید تولید شمش طلا به ظرفیت تولید حدود ۲۰۰ کیلوگرم در خراسان جنوبی در آستانه ورود به مدار تولید است.
وی تصریح کرد: ذخایر جدید در استان هایی همچون آذربایجان شرقی و غربی، کردستان، مرکزی، اصفهان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی قرار گرفته است که با برنامه های این سازمان، شاهد افزایش استخراج، تولید و فراوری خواهیم شد.
اقدام بزرگ ایمیدرو، بانک ملت و بورس کالا
در این برنامه رضا دولت آبادی مدیر عامل بانک ملت با یادآوری اینکه تاکنون تنها سکه طلا در بورس کالا عرضه شده است، گفت: این قرارداد فعالیت جدید و بزرگی است که با همکاری ایمیدرو و بورس کالا عملی شده است.
به گفته وی، در گام نخست ۲۵۰ کیلوگرم شمش -شرکت گسترش معادن و صنایع معدنی طلا زرشوران- در بورس کالا عرضه می شود که دارای عیار ۹۹۷ است.
دولت آبادی با تاکید بر اینکه وثیقه گذاری موضوعی مهم در ارایه تسهیلات بانکی است، تصریح کرد: تاکنون ساز و کاری برای دریافت گواهی سپرده طلا به عنوان وثیقه تعریف نشده بود، اما با امضای این قرارداد و اجرایی شدن معاملات "گواهی سپرده کالایی شمش طلا"، می توان از آن گواهی به عنوان وثیقه نزد بانک استفاده کرد.
وی همچنین به نبود ریسک گواهی سپرده شمش طلا اشاره کرد و گفت: پیشتر، مردم طلا را به صورت فیزیکی نگهداری می کردند که آن امر ریسک هایی به همراه داشت اما با روش کنونی نه تنها ریسکی ندارد که قدرت نقدشوندگی گواهی مربوطه، بالا و معادل ریالی آن به سرعت در اختیار خریدار قرار داده می شود.
مدیر عامل بانک ملت ادامه داد: جذب نقدینگی در بورس و هدایت آن به سمت تولید و توسعه و نیز معافیت از پرداخت مالیات و عوارض از اثرات ابزار جدید بورس کالا به شمار می آید.
به گفته وی، به زودی استان های دیگر نیز امکان استفاده از این ابزار جدید مالی خواهند داشت.
سوابق شکل گیری گواهی سپرده شمش طلا
آبان ۹۹ طبق تفاهمنامه ای که بین ایمیدرو، بانک ملت، بورس و شرکت طلای زرشوران کالا به امضا رسید، که بر اساس آن مقدمات عرضه گواهی سپرده کالایی بر ویژگیهای نقدشوندگی بالا مبنای شمش طلا (۲۴ عیار) فراهم شد. طبق این قرارداد امکان صدور گواهی سپرده کالایی شمش طلا حتی در مقادیر پایین نیز فراهم است. بر این اساس پس از قرار دادن شمش طلای زرشوران نزد خزانه بانک ملت و احراز هویت آن ها، مورد پذیرش خزانه بانک قرار می گیرد و طی فرایندی با همکاری بورس کالا، وارد سامانه گواهی سپرده کالایی و در نهایت تابلو بورس کالا می شود.
خریداران از یک دهم گرم می توانند گواهی سپرده طلا خریداری کنند و چنانچه میزان خرید به یک کیلوگرم برسد، خریدار قادر به دریافت شمش از خزانه داری بانک ملت خواهد شد. قدرت نقد شوندگی بالا، امنیت نگه داری، معافیت از پرداخت مالیات و عوارض، کارمزد پایین نسبت به بازار فیزیکی، شفافیت قیمت بر اساس عرضه و تقاضا و قابلیت دسترسی برای تمامی مردم از ویژگی های این اوراق است.
دیدگاه شما