مفهوم MVP چیست و چه کاربردی در کسبوکارهای نوپا دارد؟
آیا تا به حال به فکر راهاندازی یک کسب و کار افتادهاید؟ قاعدتا اگر به کارآفرینی و ایجاد کسب و کار علاقهمند باشید ممکن است ایدههای مختلفی در ذهن شما به وجود بیاید. حتی اگر کمی رویاپرداز باشید ممکن است به فکر ایجاد یک کسب و کار از طریق ایده مورد نظرتان بیفتید، افراد بسیار زیادی با ساخت یک محصول و یا یک خدمت جدید پا در عرصه و دنیای بزرگ بیزینس گذاشته و در آن ناکام ماندهاند. اما دقیقا مشکل کار کجاست؟ چرا برخی افراد نتوانستند با وجود ساخت محصول جدید خود موفق باشند؟ اگر میخواهید پاسخ این سوالات را بگیرید، تا انتهای این آموزش با همیار آیتی همراه باشید.
قاعدتا ممکن است ایده ساخت محصول یا ارائه خدمت توسط آنها از شناسایی نیازهای خود و اطرافیان نشأت گرفته باشد. حتی افرادی وجود دارند که سریعا بدون بررسی نیازهای مشتریان و شناخت بازار و… به ساخت محصول نهایی خود پرداخته و آن را در بازار عرضه کردهاند و در نهایت با صرف هزینههای گزاف و وقت زیاد، نتیجهای جز بدهکاری و از دست دادن سرمایه خود ندیدهاند… همین موضوع باعث ناامیدی آنها شده و از دنیای کسبوکار خداحافظی کردهاند.
مفهوم MVP چیست؟
در کسب و کارهای نوپا دانستن مفهوم MVP میتواند تا حد بسیاری دیدگاه شما نسبت به ساخت یک محصول را تغییر دهد، MVP مخفف Minimum Viable Product بوده که در زبان فارسی میتوانیم آن را حداقل محصول پذیرفتنی بنامیم. به زبان ساده ام وی پی به معنای تولید محصول یا خدمتی است که حداقل ویژگیها و خصوصیات لازم برای ارائه به مشتری و سرمایهگذار را دارد. در تولید آن خبری از صرف وقت و هزینه بسیار زیاد نیست و محصول صرفا جهت بازخورد از مشتری و تحلیل رفتارهای او ساخته میشود.
آیا مفهوم MVP به معنای ساخت محصولی ناقص است؟
خیر! مفهوم MVP به معنای ساخت یک محصول نصفه و نیمه نیست، بلکه شما محصول خود را با در نظر گرفتن نیازهای مشتری و همچنین تحلیل بازار و رقبا ساخته و تنها امکانات و قابلیتهای بیشتری به محصول خود اضافه نکردهاید. افزودن امکانات بیشتر باید کاملا بر اساس نیاز مشتری صورت بگیرد تا هزینه و زمان زیادی را صرف ایجاد قابلیتها و امکاناتی نکنید که مشتری به آن نیازی ندارد!
مفهوم MVP در سال ۲۰۰۱ توسط فردی به نام اریک رابینسون به وجود آمد و او ام وی پی را اینگونه بیان کرد که محصولی تولید شود که دارای حداقل خصوصیات لازم برای ارائه به مشتری باشد و ویژگیهای اولیه برای رشد و توسعه را نیز داشته باشد.
هدف از ساخت MVP چیست؟
هنگام ساخت یک محصول و ارائه و عرضه حداقل محصول پذیرفتنی آن در بازار، میتوانید اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به محصول خود دریافت کرده و از آن در جهت رشد و توسعه محصول خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است نیازهای قشری از مشتریان را در ساخت محصول خود به صورت کامل در نظر نگرفته باشید و با تحلیل رفتار و واکنش مشتری نسبت به خرید و سفارش محصول، بتوانید به آن برسید. در واقع در ذیل به هدف از ساخت و بیان مفهوم MVP میپردازیم.
- بررسی و تحلیل واکنش مشتریان نسبت به محصول ساخته شده
- توجه بیشتر به نیازهای مشتری که ممکن بود در نظر شما نباشد
- نمایش تواناییهای شما در ارائهی محصول به مشتریان
- جمع آوری اطلاعات و بررسی کامل مدلهای کسب و کار
- چینش استراتژیها و چشماندازهای استارتاپ در آینده
- تعیین روشهای مختلف قیمتگذاری، شیوههای بازاریابی و…
- بالا بردن سرعت یادگیری در خصوص محصول ارائهشده
- ارزیابی کامل فرضیهها با توجه به منابع حداقلی تیم
- عرضهی محصول به دست مشتری در کمترین زمان ممکن
- کاهش هزینهها و زمان برای افزودن ویژگیهایی که مشتری نیازی به آن ندارد
- ساخت نمونهی اولیه محصول و افزودن قابلیتها و ویژگیهای بیشتر متناسب با نیاز مشتری
ساخت MVP به شما کمک میکند تا بتوانید محصولی ارائه دهید که مخاطبان حاضر باشند برای آن پول بدهند. مسلما هیچ کس دوست ندارد همه زمان و هزینه خود را صرف ساخت محصولی کند که دیگران حاضر به پرداخت پول برای به دست آوردن آن محصول نباشند، در ادامه چند نکتهی مهم را با هم مرور میکنیم که در ساخت MVP باید آنها را مد نظر داشته باشد!
تعصب به محصول را کنار بگذارید!
تعصب به محصول میتواند کسب وکار شما را نابود کند. در نتیجه بهتر است به جای توجیه خود برای ساخت محصول و یا ارائه خدمت، خود را جای مشتری گذاشته و انتظارتان را از محصول بیان کنید و به این سوال پاسخ دهید که کدام نیاز مشتری به هنگام استفاده از محصول برطرف میشود؟ چرا مشتری باید برای این محصول پول بپردازد؟
پس از پاسخ به این دو سوال در ذهن شما سوالات بسیار دیگری بهوجود خواهد آمد که پاسخ به آنها میتواند در ساخت مدل کسب و کار بسیار کمک کننده باشد.
همچنین نظرسنجیهای سطحی از اطرافیان را کنار گذاشته و سعی کنید این نظرسنجیها را از پایینترین رده مشتریان و قشرهای مختلف مشتریان، به منظور استخراج دقیق آمار، برگزار کنید.
رقبای میدان جنگ را بشناسید!
بازار همانند میدان جنگ است که باید از رقبای خود پیشی بگیرید. در نتیجه بدون شناخت رقبا دست به هیچ کاری نزنید. بهتر است سایتها و محصولات شرکتهای رقیب را بررسی کرده و بررسی کنید محصول شما چه مزیتی نسبت به رقبا دارد و با توجه به این موضوع نسبت به ساخت MVP بپردازید. در یک کلام، غرور و حس یکتا بودن محصول خود را کنار گذاشته و با ابزارهای مختلف سایتهای رقیبان را بررسی کنید.
اولویتبندی کنید
قسمتها و مواردی که در ساخت MVP و همچنین ارائه آن به مشتری باید در نظر بگیرید را نوشته و آنها را اولویت بندی کنید. سپس با توجه به ضرورت هر کدام، اقدام به بررسی لیست کرده و به آنها رسیدگی کنید. برای مثال دیجی کالا در مراحل اولیه، کار خود را با ساخت یک MVP از طریق ایجاد سایت و فروش دوربینهای دیجیتال آغاز کرد. در نتیجه مشخص شد که اولویتهای این شرکت پیداکردن دوربین مناسب، خرید دوربین، مدیریت سفارشها و در نهایت تحویل آن به مشتری میباشد.
محصول خود را بسازید!
در این مرحله پس از طراحی محصول، آن را بسازید. حال که مفهوم MVP را متوجه شده و اقدام به ساخت محصول کردهاید، در ابتدا متخصصان کیفیت سنجی باید محصول را از لحاظ استانداردها و کیفیتهای مورد نظر بررسی کرده و پس از رفع مشکلات اولیه، میتوانید آن را در اختیار مشتریان و کاربران قرار داده و به مدت دو هفته بازخوردهای آن را نیز دریافت کنید. در نتیجه میتوانید فرایند یادگیری خود را از محصول با توجه به بازخورد و واکنش مشتریان شروع کرده و این فرایند را چندین بار با عرضه محصول تکمیل کنید.
در ادامه چند نمونه از ساخت MVP را به شما خوانندگان گرامی معرفی خواهیم کرد:
همانطور که گفته شد میتوانید اقدام ساخت نمونه اولیه محصول کرده و میزان استقبال و رضایت آنها را مورد بررسی قرار دهید. اما روشهای کم هزینه تر دیگری نیز وجود دارد مانند:
- ساخت ویدئوهایی برای معرفی آن به کاربران
- ارائه طرحهای مختلفی مانند بروشور برای معرفی محصول
- بیان مزیتها و ارزشهای پیشنهادی محصول به مشتریان
- طراحی سایت و معرفی محصول خود در سایت برای تحلیل رفتار مخاطب
- تولید محتوای هدفمند برای آشنایی مخاطبان و کاربران با محصول شما
- معرفی محصول و یا خدمت، در شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال
هر کسب و کاری میتواند با توجه به نوع محصول خود و در نظر گرفتن شرایطی که با تحقیقات بازار به دست آورده است، اقدام به ساخت MVP خود کرده تا بتواند به رشد و توسعه محصول بپردازد.
حال که با مفهوم MVP آشنا شدید و روشهای ساخت آن را فراگرفتهاید مطمئنا به این نتیجه که MVP میتواند نمونهی کوچکی از محصول شما به صورت مستقل و دارای ارزش پیشنهادی به مشتری باشد، رسیدهاید. ساخت MVP به شما کمک میکند تا قبل از آن که هزینههای گزاف و زمان بسیاری صرف محصولی کنید که از موفق بودن و پذیرفتن آن توسط بازار مطمئن نیستید، اقدام به تولید محصولی کنید که میتواند به سوالات شما را در مورد موفقیت محصول پاسخ دهد.
شما یک گام جلوتر از دیگران باشید! اگر به آیتی و تکنولوژی علاقهمندید و دوست دارید سریعتر در این زمینه پیشرفت کنید، همین حالا به جمع 9738 عضو همیار آیتی بپیوندید، دسترسی به تمام آموزشهای پریمیوم، دریافت جدیدترین آموزشهای کاربردی مرتبط با آیتی و استفاده از مشاورهی رایگان، برخی از مزایای عضویت در سایت هستند، شما نیز به کاربران همیار پیوسته و همین حالا وارد دنیای حرفهایها شوید. من هم میخواهم عضو ویژهی همیار شوم
آشنایی با انواع متدولوژیهای مدیریت پروژه و ویژگی آنها
داشبورد مدیریتی چیست و چرا یک سازمان به آن احتیاج دارد؟
تجارت الکترونیک چیست و چه مزایایی برای کسبوکارها دارد؟
آشنایی با دیجیتال مارکتینگ و تکنیکهای نوین آن در بازاریابی
اگر کاربرد ارزش مفهومی یک کسبوکار آنلاین دارید، همین حالا آن را به هزاران کاربر علاقهمند، معرفی کنید! اسپانسرینگ چه مزایایی دارد؟
لات در فارکس چیست؟ کاربرد لوریج در فارکس چیست؟
در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش فارکس قصد داریم شما را با مفاهیم لات در فارکس و لوریج در فارکس آشنا کنیم. فارکس معمولا در مقادیر مشخصی به نام “لات” معامله میشود.
در واقع واحد اندازی گیری حجم معاملات در فارکس لات است. اندازه استاندارد برای یک لات 100،000 واحد از ارز پایه است و در حال حاضر، اندازه های مینی، میکرو و نانو نیز وجود دارند که به ترتیب بصورت واحدهای 10،000 و 1000 و 100 تایی هستند.
برخی از بروکرهای فارکس مقدار و کمیت را به “لات” نشان داده و برخی دیگر از کارگزاران، خود واحدهای ارزی را نشان میدهند. سرفصل های این مقاله را میتوانید در جدول ببینید.
در درس قبل توضیح دادیم پیپ در فارکس چیست و دانستید که تغییرات ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر با “پیپ” اندازه گیری میشود، که درصد بسیار بسیار کمی از ارزش یک واحد از آن ارز است. برای سود بردن از این تغییر کوچک در ارزش، باید مقادیر زیادی از یک ارز خاص را معامله کرد تا سود یا زیان قابل قبول شود. چون به طور معمول نوسانات در بازار ارزهای خارجی بسیار کم است و انجام معامله با حجم کم توجیه ندارد.
لات چیست؟
سادهترین روش توضیح لات در فارکس این است: LOT واحد سرمایه یا میزان خرید و فروش در بازار فارکس است. همانطور که برای خرید لباس از واحد “یک دست”، یا برای خرید ماشین از واحد “یک دستگاه” و … استفاده میشود، واحد مبنای محاسبات در Forex نیز لات نامیده میشود.
لات استاندارد چیست؟
هر لات استاندارد معادل 100،000 واحد از ارز پایه است. برای مثال، اگر یک لات دلار/یورو خریداری کنید، در حقیقت 100،000 واحد از ارز پایه که یورو است خریداری کردید. به بیان ساده تر یعنی 100 هزار یورو خرید کردید. برای سادگی کار، به این حجم معامله، یک لات استاندارد گفته میشود. اکثر تریدرهای فارکس عموما معاملات خود را در واحدهایی کوچکتر از لات استاندارد انجام داده و میزان سود آنها نیز تغییر می کند. نحوه محاسبه لات سایز (مینی، میکرو و نانو) در ادامه توضیح داده میشود.
محاسبه لات سایز
قبلا در مورد نحوه محاسبه ارزش پیپ برای هر جفت ارز توضیح دادیم. فرض کنید قصد معامله بر روی EUR/USD را داریم:
- اگر با یک لات استاندارد (100،000) معامله کنیم، هر پیپ تغییر 10 دلار سود یا زیان در پی دارد.
- اگر با یک مینی لات (10،000) معامله کنیم, هر پیپ تغییر 1 دلار سود یا زیان دارد.
- اگر یک میکرولات (1،000) معامله کنیم, هر پیپ 0.10 سود یا زیان درپی دارد.
- و اگر یک نانو لات (100) معامله کنیم, هر پیپ نوسان تنها 0.01 دلار سود یا زیان دارد.
با حرکت بازار و قیمت ها، ارزش پیپ نیز بسته به نوع ارزی که معامله می کنید ممکن است تغییر کند.
لوریج چیست؟
لوریج یا همان Leverage به معنای اهرم بوده و خدمت ویژهای است که توسط بروکرهای فارکس در اختیار کاربران و مشتریان قرار میگیرد. به صورت کلی، تریدر میتواند به کمک بروکر، معاملاتی بیشتر از موجودی حساب معاملاتی خود انجام دهد. برای مثال، اگر فرد تنها 100 دلار در حساب خود داشته باشد، میتواند مبلغی را از بروکر قرض گرفته و با آن وارد معامله شود. این مبلغ قرض کاربرد ارزش مفهومی گرفته شده که به صورت ضریبهای 10، 100، 200 و … الی 3،000 برابر سرمایهی اولیه هستند، همان لوریج است.
لوریج، اعتباری است که بروکر در اختیار تریدر قرار داده و در حقیقت، با استفاده از آن، موجودی حساب معاملاتی وی، چندین برابر خواهد شد. برای مثال، اگر فردی تنها 100 دلار در حساب خود داشته و از اهرم 1،000 استفاده کند، معادل داشتن 100،000 دلار در حساب معاملاتی است. این ویژگی هم بسیار جذاب است و هم بسیار خطرناک است که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
لوریج در فارکس
مبلغ 100،000 دلار و یا حتی 10،000 دلار برای خیلی ها مبلغ سنگینی است. شاید می پرسید چگونه یک سرمایه گذار کوچک همچون شما می تواند چنین مقدار زیادی از پول را معامله کند. بروکر خود را همچون بانکی در نظر بگیرید که 100،000 دلار برای خرید ارز در اختیار شما می گذارد. تنها چیزی که بانک از شما می خواهد این است که شما 1000 دلار به عنوان سپرده حسن نیت بدهید. این مبلغ برای شما نگهداری می شود اما لزوماً حفظ نمی شود. با سود و زیان شما در معاملات این مبلغ کم یا زیاد می شود.
زیادی خوب به نظر میرسد؟ معامله کردن در فارکس با استفاده از اهرم (لوریج) دقیقا به همین ترتیب است.
یک سوال اساسی: بروکرها چقدر آدمهای خوبی هستند. این مقدار سنگین را قرض می دهند بدون اینکه بهره ای بگیرند؟! جواب ساده است! بروکرها از معاملات شما کمیسیون (اسپرد) دریافت می کنند و هر چه حجم معاملات شما بیشتر باشد کمیسیون بیشتری خواهند گرفت، پس وقتی به شما قرض می دهند شما حجم معامله بالاتری خواهید داشت و در نتیجه سود بروکر بیشتر خواهد شد. به همین راحتی ! 🙂
مقدار لوریجی که استفاده می کنید بستگی به کارگزار و راحتی خودتان دارد. زیادی خوب به نظر میرسد؟ معامله کردن در فارکس با استفاده از اهرم (لوریج) دقیقا به همین ترتیب است.
به طور معمول بروکر فارکس سپرده ای از شما می خواهد که به آن “مارجین” می گویند.
آیا استفاده از لوریج در فارکس اجباری است؟
خیر. لوریج زمانی استفاده میشود که تریدر تحلیل دقیقی داشته و میخواهد علیرغم سرمایهی نسبتا محدود خود، وارد معاملهی بزرگی شود. همانطور که پیشتر مطرح شد، میزان نوسانات بازار فارکس نسبتا محدود بوده و برای سودآوری بیشتر، استفاده از اهرم تقریبا اجتناب ناپذیر است. اما این به معنای اجباری بودن استفاده از اهرم نیست. بلکه تریدر باید به استراتژی معاملاتی خود مطمئن بوده و سپس میزان اهرم را انتخاب کند.
معایب استفاده از لوریج در فارکس چیست؟
اولین و مهمترین بخش استفاده از لوریج، درک میزان ریسکی است که به همراه استفاده از اهرم ایجاد میشود. اگرچه بروکر میزان سرمایهی شما برای ورود به معاملات را افزایش میدهد، اما فقط میتوانید از این سرمایه برای کسب سود استفاده کنید. بنابراین، بروکر هیچگاه با شما در ضرر همراه نخواهد شد. لوریج در فارکس ضریب سودآوری یا ضرردهی شما را چندین برابر خواهد کرد (بسته به میزان ضریب). دقت داشته باشید که هم سود چندین برابر شده و هم ضرر چندین برابر خواهد شد.
اگرچه بروکر به شما اجازه میدهد تا هزاران برابر سود کنید، اما میزان ضرری که شما میتوانید متحمل شوید، فقط به اندازهی موجودی حساب معاملاتی شما است. بنابراین، اگر از اهرم 100 استفاده کنید و بازار 0.01 درصد در جهت پیشبینی شما حرکت کند، موجودی شما یک برابر افزایش خواهد یافت (مثلا 100 دلار شما به 200 دلار افزایش مییابد). اما اگر بازار فقط 0.01 در جهت عکس تحلیل شما حرکت کند، موجودی شما صفر شده و معاملات بسته خواهد شد.
بیشترین میزان لوریج در فارکس چقدر است؟
میزان و حداکثر لوریج در فارکس بستگی به بروکری که انتخاب میکنید خواهد داشت. برای مثال، بیشینه اهرم قابل استفاده در بسیاری از بروکرها تا نهایتا 400 برابر بوده، اما بروکرهای دیگر ممکن است این اهرم را تا 3،000 برابر نیز افزایش دهند. از آنجاییکه بالا رفتن میزان لوریج در فارکس مستقیما باعث افزایش ریسک میشود، بسیاری از نهادهای نظارتی (رگولاتوریها)، به بروکرهای تحت نظر خود اجازهی افزایش اهرم را نمیدهند.
در نقطهی مقابل، اکثر بروکرهایی که تحت نظر رگولاتوریهای آفشور هستند، برروی میزان اهرم سختگیری نکرده و کاربر میتواند آن را تا 2،000 برابر (مثلا روبو فارکس) یا حتی 3،000 برابر (مثلا آلپاری ) افزایش دهد. دقت داشته باشید که حداکثر لوریج برای داراییهای مختلف فارکس متفاوت بوده و این میزان، عموما برای جفت ارزها است. در داراییهای دیگر (خصوصا برای سهام و رمزارزها)، حداکثر اهرم قابل استفاده بسیار کمتر است.
نحوه استفاده از لوریج در متاتریدر
بمحض اینکه پول خود را واریز کردید، می توانید معامله کردن را شروع کنید. کارگزار همچنین تعیین می کند که برای هر موقعیت معامله شده (بر حسب لات) چه مقدار مارجین نیاز است. به عنوان مثال، فرض کنید لوریج مجاز 100 است (یا 1٪ معامله لازم است) و شما می خواهید معامله ای به ارزش 100،000 دلار بگیرید، در حالیکه فقط 5000 دلار در حساب خود دارید.
مشکلی نیست زیرا کارگزار شما 1000 دلار به عنوان سپرده کنار می گذارد و به شما اجازه می دهد مابقی را “قرض” بگیرید. قطعا هرگونه سود، به مانده پول نقد موجود در حساب شما اضافه یا در صورت ضرر از آن کسر می شود. حداقل مارجین مورد نیاز برای هر لات در هر کارگزاری متفاوت است. لوریجی که شما انتخاب می کنید نیز تاثیر مستقیم در مارجین مورد نیاز دارد.
در مثال بالا ، کارگزار به 1٪ مارجین نیاز داشت. این بدان معناست که به ازای هر 100،000 دلار معامله ، کارگزار 1000 دلار به عنوان سپرده برای هر معامله طلب می کند. فرض کنید شما می خواهید 1 لات استاندارد (100،000) USD / JPY بخرید. اگر حساب شما لوریج (اهرم) 100 داشته باشد ، باید 1000 دلار به عنوان مارجین در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که 1،000 دلار هزینه نیست، بلکه سپرده است.
بنابراین وقتی معامله خود را ببندید آن را به شما پس می دهند. دلیل این که کارگزار از شما سپرده می خواهد این است که تا زمانی که معامله باز است ، این ریسک وجود دارد که در طول باز بودن این معامله شما ضرر کنید! کارگزار این سپرده را برای جبران ضرر احتمالی شما نگه می دارد.
با فرض اینکه این معامله ی USD / JPY تنها معامله بازی است که در حساب خود دارید، تا زمانی که این معامله باز است باید 1000 دلار در حساب شما موجود باشد و اجازه برداشت آن را ندارید. اگر USD / JPY ریزش کند و ضررهای معاملاتی شما باعث شود موجودی حساب شما به زیر 1000 دلار سقوط کند ، سیستم کارگزاری معامله شما را به طور خودکار قبل از اینکه ضررهای شما به 1000 دلار برسد می بندد تا از ضررهای بیشتر جلوگیری شود.
این یک سازوکار ایمن برای جلوگیری از منفی شدن مانده حساب شما است. درک صحیح نحوه معامله کردن با مارجین بسیار مهم بوده و بعداً در بخش کاملی به آن خواهیم پرداخت. اگر نمی خواهید حساب شما نابود شود، توصیه اکید به خواندن آن بخش داریم!
چگونه سود و زیان را محاسبه می کنیم؟
حال که می دانید چگونه ارزش پیپ و لوریج را محاسبه کنید ، بهتر است با نحوه محاسبه سود یا زیان آشنا شوید.
به طور کلی، تعداد پیپ نوسان * ارزش هر پیپ = سود یا زیان شما
آشنایی با مفاهیم (تعداد معاملات، ارزش معاملات و حجم معاملات) در بورس و نگاهی به آمار آن ها
یکی از کاربردی ترین نکات آماری برای تجزیه و تحلیل ها در بازار بورس مربوط به تعداد معاملات و حجم معاملات است که در تحلیل های بازار، کاربرد بسیار زیادی نیز دارند. به همین بهانه قرار است تا برای شما در مورد این فاکتورها نکات بسیار مهمی را بازگو کنیم. پس با ما همراه باشید تا بیشتر با این مفاهیم آشنا شویم.
آشنایی با مفاهیم (تعداد معاملات، ارزش معاملات و حجم معاملات) در بورس و نگاهی به آمار آن ها
آشنایی با مفاهیم (تعداد معاملات، ارزش معاملات و حجم معاملات) در بورس
بازار بورس این روزها بسیار پررونق و پر از موقعیت های بسیار خوب برای پیشرفت و کسب سود است. همان طور که می دانید هر بازاری ویژگی های خاص خود را دارد که هر سرمایه گذاری لازم است در مورد آن ها اطلاعات کاملی را داشته باشد، چرا که آگاهی از نکات مختلف یک تجارت برای سود بردن حداکثری از آن بسیار حیاتی است.
بازار بورس هم مثل هر بازار دیگری دارای میزانی از ریسک است و باید آگاه باشید که میزان علم و اطلاعات ما در مورد این تجارت است که به ما از طریق تجزیه و تحلیل ها کمک می کند تا از این ریسک ها دور بمانیم. یکی از کاربردی ترین نکات آماری برای تجزیه و تحلیل ها در بازار بورس نیز مربوط به تعداد معاملات و حجم معاملات است که در تحلیل های بازار، کاربرد بسیار زیادی نیز دارند. به همین بهانه قرار است تا برای شما در مورد این فاکتورها نکات بسیار مهمی را بازگو کنیم. پس با ما همراه باشید تا بیشتر با این مفاهیم آشنا شویم.
تعداد معاملات در بورس چیست؟
در بازار سرمایه هر روز تعدادی از معاملات بین سهامداران مختلف از شرکت های مختلف انجام می شود و در اثر همین معاملات مقادیر مالی زیادی نیز جابجا می شود. اینجاست که یک مفهوم به نام تعداد معاملات مطرح می شود. تعداد معاملات در بازار بورس در واقع تعداد دفعات انجام یک معامله در یک نماد بورسی خاص را نشان می دهد. با زبان ساده می توان گفت که تعداد معاملات به ما می گوید که یک نماد در یک بازه زمانی مشخص، چه تعدادی معامله در بخش های خرید و فروش داشته است.
فاکتور تعداد معاملات می تواند نشان دهنده ی میزان استقبال سهامداران و سرمایه گذاران مختلف از یک نماد خاص باشد. اما باید توجه داشته باشید این که چه تعدادی از سرمایه گذاران و معامله گران اقدام به معامله برای خرید یا فروش یکسان می کنند، نمی تواند به تنهایی فاکتور قابل استنادی برای تجزیه و تحلیل در مورد یک سهم خاص باشد و در کنار آن باید فاکتور حجم معاملات نیز مورد بررسی قرار بگیرد. یک نکته مهم دیگر در مورد این فاکتور این است که معمولاً تعداد معاملات به صورت روزانه محاسبه می شود. (1)
ارزش معاملات در بورس چیست؟
- ارزش معاملات عبارت است از مجموعه ارزش های تمام معاملات انجام شده بر روی یک سهم خاص .
حالا کافیست که ارزش این دو معامله که روی سهم مورد نظر ما انجام شده اند را با هم جمع بزنیم تا به ارزش معاملاتی سهممان دست پیدا کنیم. در واقع می توان گفت که ارزش معاملاتی سهم مورد نظر ما در روزی که این معاملات در آن انجام شده اند برابر با ۳۰۰۰۰۰۰۰ ریال است.
البته باید این نکته را نیز در نظر داشته باشید که ارزش معاملات روزانه در بازار سهام را می توان در صفحه نخست سایت بورس اوراق بهادار نیز مشاهده کرد.
واحد اندازه گیری ارزش معاملات نیز میلیارد ریال است.به طور کلی می توان گفت که ارزش معاملات بین و این نشان دهنده حجم نقدینگی موجود در بازار است به همین دلیل می تواند یکی از راهکارهای مناسب برای تشخیص زمان خرید و فروش سهام نیز باشد، چرا که تعیین می کند که آیا در یک سهم خاص معاملات به چه صورت بوده است. (2) و (3)
مفهوم حجم معاملات در بورس
در قسمت های قبلی با تعداد و ارزش معاملات آشنا شدیم، حالا وقت آن رسیده تا شما را با مفهوم حجم معاملات نیز آشنا کنیم. برای شروع لازم است بدانید که به میزان و حجم معاملاتی که در مورد یک سهام اتفاق می افتد حجم معاملات می گویند. در واقع حجم معاملات در کنار تعداد معاملات بیانگر میزان ارزش یک معامله است.
تعداد معاملات صرفاً تعداد معامله ها روی یک سهم خاص را در یک بازه ی زمانی نشان می دهد، اما حجم معاملات یک قدم از تعداد معاملات فراتر می رود و میزان پولی معاملات را نیز نشان می دهد؛ به همین دلیل است که در تحلیل های تکنیکال بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی بررسی تغییر در حجم معاملات می تواند به ما در تجزیه و تحلیل بازار کمک بسیاری نماید، چرا که به طور کلی هر چقدر که حجم معاملات در یک سهم بالاتر برود، یکی از این پیام ها به ما منتقل می شود که:
۱ - تمایل کل بازار برای سرمایه گذاری و خرید در نماد مورد نظر بالا رفته است .
۲- فشار برای فروش آن سهم بالاست و بسیاری از سهامداران در حال تلاش برای فروش سهم خودشان هستند. (4) و (5)
انواع حجم معاملات در بازار بورس
۱ . اندیکاتور حجم یا volume
به طور کلی می توان گفت که اندیکاتور حجم یکی از ساده ترین و در عین حال پرکاربردترین انواع اندیکاتورها برای معامله گران تکنیکال است که به سبب ویژگی های خاصش بسیار پرطرفدار است. در این اندیکاتور بسیار پرکاربرد، نمودار ها به صورت میله ای و با رنگ های سبز و قرمز نشان داده می شوند. میله های سبز رنگ در این اندیکاتور نشان دهنده افزایش حجم معاملات در یک بازه زمانی و متعاقباً میله های قرمز نیز نشان دهنده کاهش حجم معاملات در آن بازه زمانی نسبت به روز قبل هستند.
یکی از دلایل دیگری که این اندیکاتور را بسیار پر طرفدار و پر کاربرد کرده است نیز این مورد است که می توان از آن برای بررسی صحت تحلیل ها استفاده نمود. به طور کلی می توان گفت که با این اندیکاتور می توان میزان سود دهی را در معاملات بالا برد و از ریسک ها نیز فرار کرد و خطر برخورد با آن ها را به حداقل رساند.
۲. اندیکاتور حجم متوازن یا OBV
در ابتدا لازم است بدانید که این اندیکاتور دارای دو نوع مختلف است:
برخی از انواع این اندیکاتور دارای محاسبات بسیار سنگین و پیچیده ای هستند و به همین دلیل استفاده از آن ها نیاز به دسترسی به کامپیوتر دارد. به طور کلی این اندیکاتور ها با ترکیب دو ویژگی قیمت و حجم معاملات، میزان قدرت تغییر در معاملات مختلف را نشان می دهند که برای آنالیز و پیش بینی بازار یک امر بسیار حیاتی است. نباید اشاره به این نکته را فراموش کنیم که یکی از ویژگی های استثنایی این اندیکاتور ها این است که به طرز فوق العاده دقیق عمل می کنند.
نکته دیگری که این اندیکاتور ها را بسیار خاص و پرطرفدار کرده است این است که می توان با استفاده از آن ها در تایید یا تثبیت الگوهای نموداری، تصمیمات بسیار خوب و تعیین کننده ای گرفت. لازم به ذکر است که تمامی الگوهای مختلف در نمودار قیمت را می توان با استفاده از اندیکاتور حجم متوازن تایید یا تثبیت کرد.
همانطور که می دانید در الگوهای نموداری، چندین نقطه به عنوان نقاط اساسی وجود دارند که بررسی آن ها می تواند مطالب و اطلاعات بسیار زیادی را به معامله گران انتقال دهد. در این بین بسیاری از معامله گران و متخصصان بازار روی این نکته تاکید دارند که اگر از اندیکاتور های مختلف حجم معاملات برای تایید این نقاط حیاتی روی الگوی نموداری قیمت استفاده نکنیم، تا حد زیادی اطلاعات مهم در مورد این الگوهای اساسی را از دست خواهیم داد. (6)
جایگاه حجم معاملات در تحلیل تکنیکال
همانطور که می دانید یکی از اصلی ترین و مهم ترین موضوعات در مبحث تحلیل تکنیکال، توانایی تشخیص روند است، چرا که تشخیص صحیح روند بازار به ما کمک می کند تا در کوتاه مدت تصمیمات بسیار خوبی را جهت سرمایه گذاری اتخاذ نماییم. بررسی حجم معاملات به ما این قدرت را می دهند تا صحت روند هایی که تشخیص داده ایم را به خوبی بسنجیم. از طرفی اندیکاتورهای حجم نیز در مورد قدرت روندها و تغییر روند ها و اطلاعات بسیار مفیدی را در قالب سیگنال ها می دهند. (7)
به طور کلی و بسیار ساده می توان گفت که ارتباط بین حجم معاملات و روند به این شکل است که:
افزایش حجم معاملات در روز های مثبت یک روند صعودی به خوبی نشان می دهند که روند ادامه دار خواهد بود و به نوعی روند صعودی را تایید می کنند. در طرف مقابل، افزایش حجم در روزهای منفی، یک روند نزولی نیز نشان می دهد که این روند نزولی ادامه دار خواهد بود یا به نوعی روند نزولی توسط اندیکاتور حجم تایید می شود. از طرف دیگر نباید این نکته را فراموش کنید که شکسته شدن نقاط حمایت و یا مقاومت در حجم های معاملات بالا، اعتبار بسیار بیشتری نسبت به حجم های معاملات پایین دارد.
در کنار موارد ذکر شده، از حجم معاملات برای تایید گرفتن از الگوها نیز استفاده می شود؛ با استفاده از این فاکنور می توان گفت که حجم معاملات تعیین می کند که آیا یک الگو از اعتبار لازم برخوردار است یا خیر.
اما نکته بسیار جالبی که در مورد حجم معاملات وجود دارد این است که طبق گفته بسیاری از کارشناسان فعال در بازار سرمایه و بورس، حجم معاملات فاکتوری است که زودتر از قیمت ها تغییر می کند. یعنی هر وقت که تغییری در قیمت ها اتفاق افتاده است، زودتر از این تغییر، در حجم معاملات تغییری رخ داده است!و دقیقاً به همین دلیل است که برای تحلیل گران تکنیکال، مفهوم حجم معاملات دارای ارزش بسیار زیادی است، چرا که استفاده از آن می تواند منجر به پیش بینی صحیح قیمت ها شود و به معامله گران برای استفاده از فرصت های مختلف کسب سود، کمک بسیار زیادی می کند. (8) و (9)
جمع بندی و نتیجه گیری
همان طور که در این مطلب نیز به آن اشاره کردیم، حجم معاملات می تواند برای انجام معاملات کوتاه مدت بسیار مفید و موثر واقع شود. فراموش نکنید که به طور کلی یک سهم باید دارای حجم میانگین معاملات بالایی باشد تا شما توانید به سادگی وارد معامله شوید و یا از آن خارج شوید. این مورد یک فاکنور بسیار اساسی در هنگام نوسان گیری نیز به شمار می آید. به یاد داشته باشید که بهتر است برای تحلیل بازار از نمودار قیمت استفاده نمایید و پس از کار روی قیمت، اندیکاتورهای حجم را هم اضافه کنید تا بتوانید صحت عملکرد خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.
آشنایی با مفهوم سرقفلی
سرقفلی یکی از اصطلاحات رایج بین مردم است که به ویژه کسبه از آن استفاده می کنند. اما همین ابتدا لازم است تاکید کنیم آنچه در حسابداری به عنوان سرقفلی کاربرد دارد بسیار متفاوت از اصطلاح سرقفلی در بین عموم است به گونه ای که نمی توان آنها را یکی دانست.
در قدیم مرسوم بود زمانی که شخصی محلی را برای کسب وکار اجاره می کند، مبلغی پول جدا از مبلغ توافق شده به عنوان کرایه محل، به جهت باز کردن قفل آن محل به مالک پرداخت کند، این مبلغ را سرقفلی می گفتند. اما با گذشت زمان معنای آن تغییر کرد و برای بیان مغازه یا محلی که برای کسب وکار اجاره داده می شود، به کار گرفته شد. به بیان دیگر واگذری سرقفلی به صورت قرارداد اجاره صورت می گیرد و می بایست مدت واگذاری سرقفلی مطابق با مدت اجاره محدود باشد.
مفهوم سرقفلی در حسابداری
در حسابداری سرقفلی (goodwill) را به عنوان مازاد ارزش جاری یک واحد تجاری از مجموع دارایی های مشهود و نامشهود آن واحد تجاری که قابل شناسایی است، تعریف می کنند. به بیان دیگر، سرقفلی دارایی نامشهود و ثابت یک شرکت است که به هنگام خرید این شرکت، خریدار باید مبلغی بیشتر از دارایی های واقعی براساس ارزش دفتری بپردازد. به عنوان مثال می توان از ارزش برند یک شرکت نام برد که به هنگام خرید باید به ارزش آن توجه نموده و مبلغی را برای آن در نظر گرفت.
بنا به تعریف سرقفلی در حسابداری برخی عوامل باعث می شوند قیمت سهام یک شرکت بیشتر از ارزش دفتری آن محاسبه شود. این عوامل را می توان به صورت زیر لیست کرد:
- محل یا موقعیت جغرافیایی شرکت
- حسن شهرت تجاری یا تخصص شرکا
- مدیریت صحیح و اصولی شرکت و استخدام کارکنانی توانمند
- دارا بودن علائم تجاری موثر در جلب مشتری و تبلیغات موثر
- برخورداری از وضعیت انحصاری یا نیمه انحصاری در تجارت یا مزایای خاص دیگر در مقایسه با رقبا
عوامل لیست شده در بالا به صورت دارایی نامشهود شرکت در نظر گرفته می شوند که باعث می شود به هنگام خرید و فروش مبلغی مازاد بر ارزش واقعی و محاسبه شده دارایی های شرکت، بین خریدار و فروشنده جابه جا شود. به همین دلیل این عوامل را می توان سرقفلی نامید.
سرقفلی در مواقع خاصی ثبت می شود (مانند ورود و خروج شرکاء، فوت شریک، انحلال و تصفیه شرکت، ومواردی ازاین قسم). اگر بین شرکاء توافق شود که سرقفلی ثبت شود:
سرقفلی _ بدهکار
حساب جاری شرکاء _ بستانکار
لازم به ذکر است که منظور از شرکاء، کسانی هستند که قبل از این در شرکت سهیم بوده اند. مثلا هنگام ورود آقای x ، از سرقفلی چیزی به او نمی رسد، بلکه سرقفلی فقط به حساب جاری شرکاء قبلی منظور می شود(مگر این که آقایx مبلغی مازاد سرمایه خود مشخصا برای سر قفلی پرداخت کرده باشد، که در این صورت به همان مبلغ حساب جاری آقای x هم بستانکار می شود
سرقفلی _ بدهکار
حساب جاری شرکاء _ بستانکار
حساب جاری آقایx _ بستانکار
اختیار معامله چیست و چه کاربرد هایی دارد؟
اختیار معامله یا Option ، اصطلاحی است که معمولا توسط فعالان بازار سهام استفاده میشود. این قرارداد میان خریدار و فروشنده نوشته میشود به صورتی که دو طرف توافق میکنند که در آینده معامله مشخصی را انجام دهند. خریدار در ازای پرداخت مبلغ مشخصی، حق خرید یا فروش دارایی ثبت شده در قرارداد را با قیمت مشخص شده در قرارداد و در زمان تعیین شده به دست میآورد. فروشنده هم حق خرید یا فروش دارایی مذکور را به خریدار میدهد. حال ممکن است در زمان مشخص شده خریدار دارایی مورد نظر را خرید و فروش نکند، در این حالت دارایی مذکور در اختیار فروشنده قرار خواهد گرفت و خریدار مبلغ پرداخت شده را از دست خواهد داد.
به شما حق میدهیم که احساس سردرگمی داشته باشید، مفهوم اختیار معامله یکی از پیچیده ترین مفاهیم بازار سرمایه است اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید ما در زندگی روزمره از این مفهوم بسیار استفاده میکنیم; در واقع مفهوم اصلی اختیار معامله این است که در زمان حال، ابهامات آینده را پیش بینی کرده و آنها را ارزش گذاری کنیم.اجازه بدهید با چند مثال مفهوم اختیار معامله را به ساده ترین صورت توضیح دهیم.
از قضیه تالس تا اختیار معامله
شاید بتوان گفت تالس ( فیلسوف اهل میلیتوس) اولین کسی است که از اختیار معامله استفاده کرده است. شهر میلیتوس در غرب ترکیه امروز درختان زیتون فراوانی داشت و کشت زیتون و روغن کشی از آن از شغلهای رایج آن روزگار بوده است. به دلیل تغییرات محیطی و آب و هوا تولید محصول زیتون هر ساله متغیر بود تولید کنندگان زیتون در یک سال سود بسیار خوبی کسب میکردند و سال بعد ضرر میدیدند. تالس با صاحبان دستگاههای روغن کشی قرارداد جالبی بست. محصولات زیتون در فصل بهار برداشت میشدند، تالس در فصل زمستان در ازای پرداخت مبلغی، دستگاههای روغن کشی را برای فصل بهار اجاره کرد با این شرط که اگر دستگاهها را نخواستم مبلغ اجاره برای خود صاحبان دستگاهها باشد و تالس ادعایی بابت ان نداشته باشد.
سال بعد که زیتونها بسیار زیاد بودند، تالس دستگاهها را با همان مبلغ توافق شده اجاره کرد و دوباره آنها را در اختیار صاحبان دستگاهها و سایر افراد قرار داد و از این راه سود زیادی به دست آورد. در واقع در این معامله، یک اختیار مورد توافق قرار گرفت. تالس چون بهای اجاره را از پیش پرداخت کرده بود این اختیار را داشت که از دستگاهها استفاده کند یا نکند، دقت کنید که الزام و تعهدی نداشت، صاحبان دستگاهها هم تعهد داده بودند که اگر تالس بخواهد از دستگاهها استفاده کند باید با همان قیمت از قبل تعیین شده موافق باشند. خب حالا این سوال پیش میآید که چرا صاحبان دستگاهها با این معامله موافقت کردند؟ دلیل اصلی وجود ابهام در آینده کاری آنها بود. آنها نمیدانستند که در سال بعد میتوانند قراردادهای خوبی ببندند یا خیر، پس ابهام آینده را ارزش گذاری کردند; به این معامله اختیار خرید (Call Option) میگوییم.
هر وقت دوست داشتی از پارکینگ استفاده کن
یک مثال دیگر پرداخت حق پارکینگ است، فرض کنید شما پارکینگ یک مرکز تجاری یا مسکونی را برای مدت مثلا یک سال در قبال مبلغ مشخصی اجاره میکنید. شما این اختیار را دارید که از پارکینگ استفاده کنید یا خیر. اما مبلغ توافق شده را در همان ابتدای سال پرداخت میکنید و صاحب پارکینگ هم متعهد است که در این یک سال هر وقت خواستید پارکینگ را در اختیار شما قرار دهد. شما با این کار ابهام نداشتن پارکینگ در طول یک سال را با پرداخت مبلغی به حداقل رساندهاید.
رزرو هتل و اختیار معامله
بیشتر هتلها این امکان را برای مشتریان فراهم میکنند که با پرداخت مبلغی به عنوان اجاره، امکانات و خدمات مورد نظر خود را برای مدت زمان خاص مثلا شش ماهه یا یک ساله رزرو کنند.در این حالت حتی در شلوغ ترین زمان استفاده از هتلها هم خیالتان راحت است که هتل همیشه جایی را برای شما خالی میگذارد و اگر هم از امکانات استفاده نکنید، پول پرداخت شده در اختیار هتل است و شما حقی نسبت به آن ندارید. ذخیره سازی سلولهای بنیادی، اجاره پرواز چارتر، پیش خرید تورهای مسافرتی، خرید بیمه عمر یا شخص ثالث همگی نوعی اختیار معامله است که در زندگی از آنها استفاده میکنیم.
حالا با کاربرد ارزش مفهومی توجه به مثالهای بالا میتوانیم بگوییم اختیار معامله باید 4 اصل زیر را داشته باشد:
- نوع اختیار معامله مشخص باشد ( اختیار خرید یا اختیار فروش)(Call or Put Options)
- زمان سررسید (Expiration Date) که خریدار میتواند از حق اختیار خود استفاده کند.
- قیمت اعمال (Strike Price) که در زمان سررسید، خرید یا فروش بر اساس آن صورت میگیرد.
- قیمت اختیار (Premium) که همان مبلغی است که در ابتدا خریدار بابت حق اختیار پرداخت میکند.
انواع اختیار معامله
1- اختیار خرید
این نوع اختیار به خریدار این حق را میدهد که در زمان مشخص در ازای مبلغ تعیین شده مقدار مشخصی از یک دارایی را از فروشنده خریداری کند.
2- اختیار فروش
این نوع اختیار به خریدار این حق را میدهد که در زمان مشخص در ازای مبلغ تعیین شده مقدار مشخصی از یک دارایی را به فروشنده بفروشد.
انواع سبک اعمال اختیار معامله
1- اختیار معامله اروپایی
در اختیار معامله اروپایی، خریدار در سررسید زمان مشخص شده میتواند از اختیار خود استفاده کند و قبل از سررسید نمیتواند. به عنوان مثال اگر قرارداد اختیار معامله یک ساله بسته شده باشد، خریدار در پایان یک سال میتواند حق اختیار خود را اعمال کند.
2- اختیار معامله آمریکایی
در اختیار معامله امریکایی خریدار در طول زمان مشخص شده، اگر احساس کند که با استفاده از حق اختیار خود میتواند سود بیشتری به دست آورد، از اختیار خود استفاده میکند و نیاز نیست حتما زمان تعیین شده به پایان برسد. اختیار معامله آمریکایی نسبت به نوع اروپایی ریسک بالاتری دارد و به همین دلیل قیمت بیشتری برای آن تعیین میشود.
سود و زیاد خریدار و فروشنده چگونه محاسبه میشود؟
در معاملات اختیار معامله با دو گروه خریداران (Holder) و فروشندگان (Writer) طرف هستیم. هر دو گروه میتوانند اختیار خرید یا فروش را در اختیار داشته باشند. سود خریداران اختیار معامله (خرید دارایی یا فروش آن فرقی ندارد) نامحدود است، و میزان زیان همان مقدار مبلغی است که در ابتدا در برابر خرید حق اختیار پرداخت کرده اند. سود فروشندگان اختیار معامله (فروش دارایی یا خرید آن فرقی ندارد) محدود است. در واقع همان میزانی است که در ابتدا در ازای اعطای حق اختیار از خریدار دریافت کرده اند، اما اگر نتوانند پیش بینی خوبی از آینده داشته باشند ممکن است متحمل ضرر بسیار زیادی شوند.
مزایای قرارداد اختیار معامله
1- زمان بخرید
با توجه به اینکه در قراردادهای اختیار معامله بازه زمانی در نظر گرفته می شود، سرمایه گذار یا همان خریدار این فرصت را دارد که برای تصمیم گیری مناسب زمان بخرد. خریدار می تواند تصمیم خود مبنی بر خرید یا فروش را تثبیت کند و در مدت زمان باقیمانده تصمیم بگیرد که چه زمانی سهام خود را بفروشد و یا نگه دارد.
2- ریسک معامله را کاهش دهید
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم اختیار معامله در واقع این امکان را به ما میدهد که با پیش بینی اتفاقات آینده، ابهام را به حداقل خود برسانیم و میزان ریسک پذیرفته شده ارزش گذاری کنیم. در اختیار معامله خریدار فقط به میزان هزینه ای که برای خرید حق اختیار پرداخت کرده است، متضرر می شود.
3- درآمد کسب کنید
سرمایه گذار میتواند با فروش قرارداد اختیار معامله سهام، درآمد خود از سهام را تنها به بازدهی سهام و سود تقسیمی محدود نکند. فروش اختیار معامله سهام متعلق به سرمایه گذار یا سهامی که قصد خرید آن را دارد، یکی از ساده ترین راهبردهای معاملاتی است.
4- با نقدینگی کمتر،سود بیشتر کسب کنید
آورده اولیه خریدار یا سرمایه گذار در قراردادهای اختیار معامله، همان مبلغ اختیار معامله است، اما در صورتی که خریدار سود کند، ارزش سود وی چندین برابر آورده اولیه خواهد بود و اگر ضرر کند فقط به میزان آورده اولیه زیان خواهد دید.
به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید سرمایه گذار با پرداخت ۵۰۰۰ ریال اختیار خرید ۱۰ هزار سهم شرکت ایران خودرو با قیمت توافقی ۳۳۰۰ ریال با سررسید شش ماهه خریداری می کند. با رشد گروه خودرویی فرض کنید قیمت هر سهم ایران خودرو در سررسید به ۴۰۰۰ ریال رسیده است . در این صورت خریدار اختیار با اعمال اختیار خود مبلغ ۷۰۰۰۰۰۰=(۱۰۰۰۰*(۳۳۰۰-۴۰۰۰)) ریال سود در مقابل پرداخت ۵۰۰۰ ریال دریافت می کند و فروشنده اختیار با دریافت مبلغ ۵۰۰۰ ریال متحمل زیان ۷۰۰۰۰۰۰ ریالی می شود. در انتها می توان گفت توانایی پیش بینی آینده بازار، استمرار در انجام این نوع معاملات، استعداد تحلیل بازار و نگاه رو به جلو عواملی هستند که موجب می شوند افرادی که در این نوع معاملات وارد میشوند بتوانند در دراز مدت سود خوبی کسب کنند و قدرت ارزش گذاری ابهامات آینده را در خود تقویت کنند. برای مطالعه مقاله آشنایی با ریسک سرمایه گذاری در طلا کلیلک کنید.
دیدگاه شما