آموزش محاسبه ریسک و بازده و نسبت شارپ سبد سهام
انتخاب سبد، دغدغه ای جدی در سرمایهگذاری است. الگوها و روشهای مختلفی از زمانی که مارکوویتز این مساله را مطرح کرده است، برای انتخاب “سبد سرمایهگذاری بهینه” ارائه شده است. با این حال یافتن بهترین و مطمئن ترین الگو در انتخاب سبد، همواره مساله ی مهم سرمایهگذاران بوده است. برای بررسی “بازده و ریسک” سبد روش های مختلفی وجود دارد.
روش اول: محاسبه ریسک و بازده در اکسل
ابتدا می بایست قیمتهای تعدیل شدهی تاریخی همهی سهم های موجود در سبد را به دست آورد. پس از وارد کردن لیست قیمت ها در اکسل، باید قیمت ها را به بازده تبدیل کرد و با استفاده از توابع میانگین و انحراف معیار، بازده و ریسک مورد انتظار هر سهم را محاسبه کرد. در این مرحله با توجه به وزن هر سهم در سبد، بازده و ریسک سبد قابل محاسبه است. برای انجام مراحل مذکور، لازم است قیمت تعدیل شده سهم را از مرجع معتبر استخراج نموده و با فرمت مناسب در اکسل وارد نمایید. در نهایت مبرهن است، آشنایی در سطح پیشرفته با اکسل و توابع و فرمول های این محاسبات، امری ناگزیر است. حتی در صورت برقراری همه شرایط، انجام این محاسبات یک پروسه زمان بر و مملو از اشتباهات ناخواسته ی عددی است.
روش دوم: محاسبه ریسک و بازده در نرم افزار متلب
در این جا با داشتن قیمت های تعدیل شده تاریخی هرسهم می توان با استفاده از تولباکس مالی متلب، از الگوریتم میانگین- واریانس مارکوویتز بهره برد. همچنین با فراخوانی دستورات متنوع، می توان ریسک و بازده مورد انتظار سبد را به دست آورد. علاقمندان می توانند جزییات این شیوه ی محاسباتی را در سایت فرادرس در این آموزش مشاهده کنند.
روش سوم: استفاده از سامانه ویپاس
پس از ثبتنام در سایت و ورود به سامانهی ویپاس امکاناتی در اختیار شما قرار خواهد گرفت که به سهولت بتوانید برای متنوعسازی و بهینه کردن سبد سهامتان، پارامترهایی نظیر “سود و زیان” ، “مقدار ریسک” و ” شاخص نسبت شارپ” را بسنجید. با جستجوی چند سهم و چند کلیک به سادگی می توانید بازده و ریسک و نسبت شارپ هر سبد را در یک چشم به هم زدن ببینید. ویپاس یک سامانه ی عظیم محاسباتی دقیق است، یک ماشین حساب مطمئن که وظیفه آن تامین امنیت محاسبات شما در تخصیص سرمایه و ایجاد تنوع در سبد است.
با کمک راهنمای موجود در سایت ویپاس سبد مورد نظرتان را بسازید. ما به عنوان مثال سبد زیر را در نظر می گیریم.
بعد از استفاده کلیک کردن بر روی دکمهی پردازش، به نمودارها و جداولی مطابق نمونههای زیر دسترسی خواهید داشت که تمام آنچه برای آیندهنگری سرمایهتان نیاز دارید را به صورت کاملا علمی و دقیق به شما ارائه می کند. در باکس سمت راست ذیل وزن هر سهم در سبد، بازده مورد انتظار، ریسک و نسبت شارپ هر سبد را می بینید.مرز کارا رسم شده و نمودار میله ای وزن سهم های موجود در سبد نیز ارائه شده است. در ضمن برای محاسبه “ریسک”و “بازده” و “نسبت شارپ” یک تک سهم کافی محاسبه ریسک سبد سهام است سبد انتخابی فقط شامل یک سهم باشد.
در نمودارها و جداول نمونهای که ملاحظه می فرمایید، ویپاس اطلاعاتی را در اختیار شما قرار داده، که منحصر به فرد است و پیش از این برای دسترسی به آنها نیاز به مطالعه، محاسبات طولانی و الگوریتمهای پیچیده داشتید. جهت استفادهی بهینه از این اطلاعات، ویپاس مطالب آموزشی کافی و رایگانی را در اختیار شما قرار داده است.
مدیریت Management
روشهـای محاسبه ریسک بازار
بسیاری از شرکتهـا و موسسات خصوصاً شرکتهـای سرمایه گذاری بخشی از داراییهـای خود را صرف خرید سهام میکنند به همین علت با ریسک تغییر قیمت مواجه میشوند. ریسک قیمت سهام به دو بخش ریسک مربوط به افزایش قیمت و ریسک مربوط به تحقق درآمد هر سهم مربوط میشود. چراکه جمع این دو جزء نرخ بازدهی سهام را تشکیل میدهد. ریسک رکود و رونق بازار از این حیث که منجر به تغییرات قیمت سهام میشوند دارای اهمیت هستند. افزایش قیمت شاخص سهام باعث رونق بازار میشود و کاهش آن رکود بازار را در پی دارد همانطور که سال 1987 بورسهـای جهانی با رکود مواجه یا در جنگ افغانستان بورسهـای جهانی و نیز بورس تهران با کاهش قیمت کلیه سهام و افزایش عرضه مواجه شدند. این تغییرات در بسیاری از مواقع آن قدر سریع اتفاق میافتد که گاهی در مدت کمتر از چند روز قیمت سهام به بیش از نصف کاهش مییابد و گاهی دوران رکود به چند سال میانجامد. در این شرایط سهامدارانی که تجربه و تخصص کافی ندارند و برای دریافت سود کوتاه مدت سرمایه گذاری کرده اند با عرضه سریع سهام خود از یک طرف باعث ضرر و زیان خود میشوند و از طرف دیگر به بحران بازار به خاطر عرضه سریع میافزایند. به طور کلی رکود و رونق بازار باعث تغییرات قیمت سهام میشود حتی اگر سهم خاص در جهت عکس بازار در حال رشد یا رکود باشد طبیعی است قیمت بازار اوراق بهادار براساس تغییرات نرخ سود متغیر است و نوسانات قیمت خود باعث ریسک بازار این اوراق میشود. به طور کلی ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه اوراق بهادار در معرض محاسبه ریسک سبد سهام ریسک بازار هستند اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است. به طور کلی میتوان گفت: ریسک بازار کاهش در ارزش داراییهـا (تغییر در نرخ ارز، نرخ بهره، قیمت کالـاها و. ) میباشد. روشهـای اندازه گیری ریسک بازار را میتوان به دو روش سنتی و مدرن تقسیم بندی کرد که هر کدام شامل مراحل زیر است. روش سنتی شامل: 1-آنالیز گپ2-آنالیز دیرش3-تحلیل سناریو4- اندازه گیری ریسک مشتقه-روشهـای مدرن شامل: 1- تئوری پورتفولیو 2- ارزش در معرض ریسک
روشهـای محاسبه ریسک بازار
بسیاری از شرکتهـا و موسسات خصوصاً شرکتهـای سرمایه گذاری بخشی از داراییهـای خود را صرف خرید سهام میکنند به همین علت با ریسک تغییر قیمت مواجه میشوند. ریسک قیمت سهام به دو بخش ریسک مربوط به افزایش قیمت و ریسک مربوط به تحقق درآمد هر سهم مربوط میشود. چراکه جمع این دو جزء نرخ بازدهی سهام را تشکیل میدهد. ریسک رکود و رونق بازار از این حیث که منجر به تغییرات قیمت سهام میشوند دارای اهمیت هستند. افزایش قیمت شاخص سهام باعث رونق بازار میشود و کاهش آن رکود بازار را در پی دارد همانطور که سال 1987 بورسهـای جهانی با رکود مواجه یا در جنگ افغانستان بورسهـای جهانی و نیز بورس تهران با کاهش قیمت کلیه سهام و افزایش عرضه مواجه شدند. این تغییرات در بسیاری محاسبه ریسک سبد سهام از مواقع آن قدر سریع اتفاق میافتد که گاهی در مدت کمتر از چند روز قیمت سهام به بیش از نصف کاهش مییابد و گاهی دوران رکود به چند سال میانجامد. در این شرایط سهامدارانی که تجربه و تخصص کافی ندارند و برای دریافت سود کوتاه مدت سرمایه گذاری کرده اند با عرضه سریع سهام خود از یک طرف باعث ضرر و زیان خود میشوند و از طرف دیگر به بحران بازار به خاطر عرضه سریع میافزایند. به طور کلی رکود و رونق بازار باعث تغییرات قیمت سهام میشود حتی اگر سهم خاص در جهت عکس بازار در حال رشد یا رکود باشد طبیعی است قیمت بازار اوراق بهادار براساس تغییرات نرخ سود متغیر است و نوسانات قیمت خود باعث ریسک بازار این اوراق میشود. به طور کلی ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است. به طور کلی میتوان گفت: ریسک بازار کاهش در ارزش داراییهـا (تغییر در نرخ ارز، نرخ بهره، قیمت کالـاها و. ) میباشد. روشهـای اندازه گیری ریسک بازار را میتوان به دو روش سنتی و مدرن تقسیم بندی کرد که هر کدام شامل مراحل زیر است. روش سنتی شامل: 1-آنالیز گپ2-آنالیز دیرش3-تحلیل سناریو4- اندازه گیری ریسک مشتقه-روشهـای مدرن شامل: 1- تئوری پورتفولیو 2- ارزش در معرض ریسک
آنالیز گپ
اولین بار توسط شرکتهـایی گسترش داده شد که درک پایینی از ریسک بازار داشتند.این روش با انتخاب یک افق زمانی مناسب شروع میشود.سپس تخمین میزنیم درآمد چه مقدار دچار تغییر در این دوره میشود. این میزان مقدار نرخ حساسیت درآمد را به نرخ بهره در افق انتخابی مشخص میکند.این روش، روش راحتی برای محاسبه ریسک است اما محدودیتهـایی دارد:
تنها به نرخهـای بهره توجه میکند، بیشتر بر اثر تغییر نرخ بهره بر درآمد توجه میکند تا بر قیمت واقعی دارایی و بدهی، نتایج به افق زمانی وابسته هستند.
آنالیز دیرش
دیرش اوراق قرضه (یا هر اوراق دیگری با درآمد ثابت) برابر با میانگین وزنی جریانات نقدی است. وزن در اینجا فاصله زمانی تا سررسید اوراق است.شاخص بهتر از Gap است زیرا به ارزش خالص دارایی (بدهی) توجه میکند.
-
محدودیتهـا:
انواع دیگر ریسک را در نظر نمی گیرد، در آن امکان بهبود صحت وجود ندارد، دلیل اصلی استفاده در گذشته راحتی محاسبات بوده است.
تحلیل سناریو
در این روش سناریوهـای مختلف را در نظر میگیریم و محاسبه میکنیم که تحت هر کدام از آنها چه اتفاقی میافتد.سناریوها انتخابی است و معمولـاً مسیری است که طی آن پارامترهایی نظیر نرخ بهره، نرخ ارز، قیمت سهام و. ممکن است تغییر کنند. این روش میتواند بسیار ساده یا پیچیده باشد.دقت و صحت بستگی به سناریوی انتخابی دارد.برای انتخاب سناریو هیچ دستورالعملی وجود ندارد. سناریو باید معقول باشد و اثر عوامل مختلف روی یکدیگر دیده شود همچنین باید دقت شود تمام سناریوها در نظر گرفته شود. این نکته را در نظر داشته باشیم که تحلیل سناریو تا حد زیادی به مهارت و تخصص تحلیل گر وابسته است.
اندازه گیری ریسک مشتقه
در این حالت برای Hedge کردن سبد سهام از اوراق مشتقه استفاده میشود. این ابزارها فقط برای تغییرات کوچک موثر هستند و تغییر بزرگ در قیمت را نمی توانند بپوشانند. برای تعیین ریسک از پارامترهایی نظیر آنچه در زیر آمده است استفاده میشود:
دلتا: تغییر در قیمت مشتقه به ازای تغییر در قیمت اوراق اصلی
گاما: تغییر در دلتا به ازای تغییر در قیمت اوراق اصلی
رو: تغییر در قیمت مشتقه به ازای تغییر در نرخ بهره
وگا: تغییر در قیمت مشتقه به ازای تغییر در حجم
تتا: تغییر در قیمت مشتقه به ازای زمان.
تئوری پورتفولیو
این تئوری با این فرض شروع میشود که در انتخاب مردم بین سرمایه گذاریهـای مختلف یک trade off بین میزان بازده و انحراف معیار که شاخص ریسک است، وجود دارد. مردم علـاقه دارند در شرایط یکسان یک سبد سهام با بازدهی بالـا و انحراف معیار کم داشته باشند. از طرفی سبدی که با انحراف معیار یکسان بیشترین بازدهی را داشته باشد سبد کاراست. افراد براساس خصوصیت ریسک گریزی خود بین سبدهای مختلف با ریسک و بازدهی مختلف دست به انتخاب میزنند. نکته مهم این است که انحراف معیار مربوط به کل سبد است و نه یک سهم محاسبه ریسک سبد سهام محاسبه ریسک سبد سهام خاص. همچنین تاثیر هر سهم بر انحراف معیار سبد به همبستگی آن با کل سبد سهام مربوط است. این روش توسط مدیران سبد سهام بسیار استفاده میشود. یکی از مشکلـات این روش که در ابتدای دهه 1950 مطرح شد و آن را غیرعملی جلوه داد، نیاز به اطلـاعات فراوان و طولـانی گذشته سهام برای محاسبه همبستگی آنها بود.
ارزش در معرض ریسک از خانواده معیارهای اندازه نامطلوب ریسک است که سرمایه در معرض خطر نیز نامیده میشود. به عنوان معیار آماری حداکثر زیان احتمالی پرتفو را در یک دوره زمانی مشخص با بیان کمی ارائه میدهد. به عبارت دیگر ارزش درمعرض ریسک مبلغی از ارزش پرتفو را که انتظار میرود ظرف یک دوره زمانی مشخص و با میزان احتمال معین از دست برود، مشخص میکند. این مدل یکی از کلیدی ترین شاخصهـای اندازه گیری ریسک در حال حاضر است که تحلیلگران مالی از آن استفادههـای متعددی میکنند. کاربردهای این مدل در مدیریت ریسک و نیز برای مقاصد قانونگذاری معیاری جهت سنجش میزان ریسک همچنین معیاری برای سنجش مقدار سرمایه مورد نیاز یک سازمان است. محاسبه ریسک در پرتفوهای سرمایه گذاری امروزی که شامل انواع ابزارهای مالی از جمله سهام، اوراق قرضه وانوع ابزارهای مشتقه است تنها از طریق این شاخص قابل اندازه گیری است چرا که به علت خصوصیات خاص ابزارهای مشتقه از جمله نبود رابطه خطی بین بازدهی ابزارها ودارایی اصلی تعهد شده از سایر روشهـا برای محاسبه ریسک نمی توان استفاده کرد. سازمانهـای نظارتی بازارهای مالی در آمریکا از جمله کمیته نظارت بر بانکداری بال و کمیسیون اوراق بهادار (sec) از این معیار برای اطلـاع از عملکرد و وضعیت مالی واحدهای مالی و نیز برای مقاصد قانونگذاری استفاده میکنند. کمیته نظارت بر بانکداری بال سال 1966 نهادهای مالی از جمله بانکهـا و بنگاهای سرمایه گذاری را ملزم به استفاده از این معیار کرد. درحقیقت به علت اهمیت داشتن مقدار ریسکی که در مقابل یک هدف سرمایه گذاری وجود دارد محاسبه دقیق ریسک بسیار ضروری است چراکه محاسبات حتی اگر از واقعیت انحراف کمی داشته باشد، میتواند سازمانی را به ورشکستگی بکشاند. به عنوان مثال اگر محاسبات اشتباه میزان ریسک را کمتر از واقعیت نشان دهد و این امر منجر به نگهداری سرمایه کمتر از میزان مورد نیاز شود احتمال بروز ورشکستگی افزایش مییابد. روشهـای مختلفی برای محاسبه ارزش در معرض ریسک موجود است که درجه اعتماد آن به افق زمانی، نوع داراییهـای پرتفو و سایر موارد بستگی دارد وحسن این روش جامعیت آن است.
ارزش در معرض ریسک برای انواع داراییهـای مالی از جمله سهام، اوراق قرضه، کالـا و غیره کاربرد دارد. همچنین انحراف معیار و واریانس به عنوان معیار سنجش ریسک با فرض نرمال بودن توزیع نرخ بازدهی است، در حالی که ارزش در معرض ریسک برای انواع توزیع نرخ بازدهی به کار برده میشود و مهندسان مالی برای سنجش ریسک به طور گستردهای از این معیار استفاده میکنند.
روشهـای محاسبه ارزش در معرض ریسک
در سالهـای اخیر مطالعات محققان مالی در خصوص معیارهای محاسبه ریسک بازار به مطالعه در خصوص روشهـای محاسبه دقیقتـر ارزش در معرض ریسک متمرکز شده است. روشهـای محاسبه ارزش در معرض ریسک به دو نوع پارامتریک و ناپارامتریک تقسیم میشود. روش پارامتریک به روش واریانس-کوواریانس و برخی روشهـای تحلیلی خلـاصه میشود و روش ناپارامتریک نیز شامل شبیه سازی تاریخی و شبیه سازی مونت کارلو است.
روش پارامتریک
این روش شامل دو فرض اساسی است که البته باعث محدودیتهـای این روش میشود. این دو فرض عبارتند از:
- بازده دارایی دارای توزیع نرمال است.
- بین عوامل ریسک بازار و ارزش دارایی رابطه خطی وجود دارد.
با تفسیر تعریف ارزش در معرض ریسک احتمال اینکه ارزش پرتفو با انحراف معیار بازدهی مشخص و با سطح احتمال معین از ارزش مفروض کمتر باشد از طریق معادله زیر قابل اندازه گیری است:
Var=M.ZaQT80.5
VARارزش در معرض ریسک M ارزش بازار دارایی a سطح اطمینان Q انحراف معیار
T طول دوره زمانی محاسبه بازده
تعیین مبلغ در معرض ریسک این اطمینان را به سرمایه گذار میدهد که با نگهداری مبلغ محاسبه شده توسط شاخص ارزش در معرض ریسک حتی در صورت تحقق حداکثر زیان بتواند تعهدات خود را ایفا کند به همین علت این شاخص معیاری مناسب جهت تعیین حد کفایت سرمایه برای بازارها و نهادهای مالی نیز مورد استفاده قرار میگیرد به طوری که کمیته بال سال 1995 استفاده از این معیار را برای تعیین حد کفایت سرمایه برای بانکهـا الزامی کرده است.
روش شبیه سازی تاریخی
روش شبیه سازی ساده ترین روش غیر پارامتریک بوده و نیازی به پیش فرض در مورد توزیع احتمال بازده دارایی یا داراییهـای مالی وجود ندارد بنابراین این روش مدل ندارد. در این روش فرض براین است که رفتار بازدهی مالی مانند رفتار گذشته آن است وتوزیع احتمال بازده در گذشته عیناً توزیع احتمال آتی دارایی مالی نیز است و روند تغییرات قیمت در گذشته در آینده نیز ادامه خواهد داشت. به عبارت دیگر تغییرپارامترهای بازار در گذشته مورد ارزیابی قرار میگیرد و بر آن اساس پرتفوی موجود نیز مشابه تغییرات گذشته ارزیابی و ریسک آن محاسبه میشود.به این صورت تغییرات پارامترهای بازاردرگذشته به آینده نسبت داده میشود و تغییرات آتی تخمین زده میشود. فرمول ارائه شده در روش واریانس - کو واریانس در این قسمت نیز استفاده میشود و تنها انحراف معیار به روش شبیه سازی تاریخی محاسبه میشود. مراحل روش شبیه سازی تاریخی را میتوان بدین صورت برشمرد:
1- دارایی مالی مشخص میشود.
2- عوامل موثر بازده بر ارزش دارایی (نرخ بهره و ارز) تعیین میشود.
3- اگر فقط یک نوع دارایی مالی مفروض باشد توضیح بازده تاریخی سهام مورد نظر را براساس اطلـاعات تاریخی در دسترس تهیه میکنیم. در این حالت دوره محاسبه بازده باید مشخص وتعیین شده باشد. در سطح اطمینان 5 درصد پایین نرخ بازده تاریخی با ضرب کردن آن در ارزش سهام ارزش در معرض ریسک محاسبه میشود.
4- در صورتی که ارزش را برای پرتفوی سهام متشکل از انواع داراییهـای مالی محاسبه کنیم باید ارزش روز پرتفوی را مجدداً ارزش گذاری کنیم بنابراین به تعداد اطلـاعات تاریخی در دسترس پرتفوی سرمایه گذاری ارزش گذاری مجدد میشود. تهیه و توزیع ارزش پرتقوی و سود و زیان آخرین مرحله است.
محدودیت این روش فرض یکسان بودن گذشته و آینده است که تا حدی بر اعتبار این روش اثر منفی میگذارد.
روش مونت کارلو
دومین روش از روشهـای ناپارامیک روش مونت کارلو است. در این روش نیز فرض نرمال بودن توزیع بازدهی الزامی نیست و همچنین برای ابزارهای مالی که دارای تابع بازدهی محاسبه ریسک سبد سهام غیر خطی است از این روش برای محاسبه ریسک میتوان استفاده کرد در روش مونت کارلو از اطلـاعات تاریخی استفاده نمی شود بلکه با استفاده از فرآیندهـای تصادفی و استفاده از نمونههـای شبیه سازی شده زیاد که توسط رایانه ساخته میشود پیش بینی تغییراتی به انجام میرسد. مراحل شبیه سازی مونت کارلو برای محاسبه ارزش در معرض ریسک عبارتند از:
1- تعیین فرآیندهای احتمالی و پارامترهای فرآیند برای متغیرهـای مالی
2- شبیه سازی فرضی قیمت برای کلیه متغیرهای مورد استفاده تغییرات قیمتهـای فرضی از شبیه سازی توزیعهـای مشخص شده به دست میآیند
3- محاسبه و تعیین قیمت دارایی یا داراییهـای مالی در زمان T و بازده دارایی از روی قیمتهـای شبیه سازی شده و محاسبه ارزش پرتفوی سرمایه گذاری
4- تکرار مراحل 2و3 به دفعات زیاد مثلـاً 1000یا 10000 بار به منظور تشکیل توزیع احتمال ارزش پرتفوی
5- اندازه گیری ارزش در معرض ریسک در سطح اطمینان( 1-a) از روی توزیع شبیه سازی شده بازدهی P و زمان T.
با توجه به خصوصیات بیان شده برای هر یک از روشهـای محاسبه ارزش در معرض ریسک و با توجه به سهولت در اجرا، ایجاد تفاهم با مقامات تصمیم گیرنده سازمان، میزان اعتبار نتایج و زمان موجود برای فراهم آوردن اطلـاعات یکی از روشهـا را انتخاب کنیم.
در کنار ارزش در معرض ریسک برخی شاخصهـای مالی نیز معرفی شده اند که با روشهـایی مشابه ارزش در معرض ریسک قابل محاسبه و اندازه گیری هستند از جمله شاخصهـای زیر که عمدتاً توسط موسسات غیرمالی مورد استفاده قرار میگیرند.
EaR-1(عایدی در معرض ریسک) حداکثر کاهش عایدی در مقایسه با هدف از پیش تعیین شده که به واسطه تاثیر ریسک بازار در یک دوره گزارشگری مشخص و سطح اطمینان معین اندازه گیری میشود.
EPSAR-2 (سود هر سهم در معرض ریسک) سود هر سهم در صورتی که مبنای مورد استفاده مبتنی بر سود و سهم هم باشد، از طریق محاسبه حداکثر کاهش EPS نسبت به EPS هدف و تاثیر ریسک بازار به جریان عایدی اندازه گیری میشود.
CFAR-3 (جریان نقد در معرض ریسک) حداکثر کاهش جریانهـای نقدی خالص نسبت به هدف از پیش تعیین شده که به واسطه ریسک بازار در دوره گزارشگری مشخص و سطح اطمینان معین اندازه گیری میشود.
منابع:
1- مبانی مهندسی مالی و مدیریت ریسک ترجمه دکتر رضا راعی - علی سعیدی
2-Measuring Market Risk by Kevin Dowd
3-Market Models:A Guide to Financial Data Analysis by Carol Alexander
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور
و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
نحوه محاسبه ریسک و بازده
سرمایهگذاران برای ورود به هر بازاری، به اطلاعات و دانش کافی برای موفقیت در آن بازارها نیاز دارند. عملکرد شرکتهای بورسی در هنگام تصمیمگیری درباره معاملات سنجیده میشود و بهطور هم زمان ریسک و بازده آنها محاسبه میگردد. ریسک و بازده از مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتورها در زمینه معاملهگری است.
ریسک چیست؟
ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایهگذاری گفته میشود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازهگیری یک سرمایهگذاری را ریسک مینامند. "وستون" و "بریگام" در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیشبینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.
کل ریسک را میتوان به دو نوع تقسیم نمود:
ریسک سیستماتیک: ریسکی را مینامند که مربوط به کل بازار است. این ریسک را "ریسک غیرقابل حذف" و یا "ریسک بازار" نیز مینامند. این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری است و شرکت و یا صنعت خاصی را مورد بررسی قرار میدهد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً "ریسک مشخص" نیز مینامند. این گونه ریسکها اغلب ریسکهای درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.
طبق نظریههای ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین میرود اما ریسک سیستماتیک همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک میباشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک میباشد که میتوان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.
رسیک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل
از ضریب بتا، برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک استفاده میشود.
بازده
به منفعتی که از یک سرمایهگذاری به دست میآید، بازده میگویند. سرمایهگذاری عبارتست از تخصیص منابع به داراییهای واقعی نظیر زمین و خانه و داراییهای مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد. بازده به معنای پاداشی است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود به دست میآورد. بازده نرخ به تدریج پایین میآید و ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی با آن محاسبه میگردد.
بازده سهام از دو قسمت تشکیل میشود:
1) بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام
2) بازده ناشی از افزایش قیمت سهام
رابطه بین ریسک و بازده
ریسک و بازده تا یک نقطه با هم رابطه مستقیم دارند، چنانچه ریسک افزایش یابد بازده نیز افزایش پیدا میکند. اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص بازده کاهش پیدا میکند، به نحوی که پس از گذشت از این نقطه هر چه ریسک را بالا ببریم، بازده افزایش پیدا نمیکند.
محاسبه ریسک
با توجه به تعریف ریسک میتوان آن را محاسبه ریسک سبد سهام با انحراف معیار محاسبه کرد:
که در آن با توجه به مفاهیم مالی:
σ: انحراف بازده واقعی یا ریسک
ri: بازدههای واقعی
r: میانگین بازدهها
n: تعداد دورهها
هرچه انحراف معیار نسبت به میانگین کوچکتر باشد؛ ریسک کمتر خواهد بود. ریسک را میتوان در دو بعد زمانی محاسبه کرد:
ریسک فعلی: ریسک فعلی براساس اطلاعات تحقق یافته یک دارایی در طی سالهاي گذشته تاکنون محاسبه میگردد.
ریسک آتی: این نوع ریسک براساس اطلاعات حاصل از پیشبینیهاي آتی محاسبه میشود. چون اساس محاسبات، ارقام پیشبینی شده است، در این روش محاسبه باید توزیع احتمالات و روش محاسبه میانگین (امید ریاضی) را شناخت.
اندازه گیری ریسک سیستماتیک و ضریب الفا
به هنگام سرمایه گذاری در بورس وقتی سهامی را خریداری می کنید در واقع سرمایه خود را وارد انواع ریسک ها کرده اید که یکی از آن ها ریسک سیستماتیک است. اما قبل از آن که به تعریف ریسک سیستماتیک بپردازیم باید بدانیم ریسک چیست؟
از آنجایی که ریسک یک عامل مهم و اثرگذار در سرمایه گذاری محسوب می شود، می توانید این موضوع را در مقالات تحلیل بنیادی صفر تا صد بورس وب سایت مطالعه کنید.
ریسک چیست؟
اصولا بار معنایی ریسک از خطر و ترس می آید. اما همیشه به این معنا است. در بازار های مالی هرگاه از آینده ی پیش رو و اتفاقات آن اطمینان نداشته باشیم از کلمه ریسک استفاده می کنیم. اگر ما ریسک های ممکن را پیش بینی کنیم و برای آن ها برنامه ریزی کنیم، احتمال ضرر و زیان را کاهش خواهیم داد. بنابراین نیاز است تا با انواع ریسک های ممکن در بازارهای مالی آشنا شویم.
معرفی انواع ریسک
ریسک فقط مربوط به بازار مالی نیست. بلکه در تمامی مسائل روزمره خود و تمامی کارهایی که در طی روز انجام می دهیم به نوعی ریسک می کنیم، ریسکی که میزان آن در ضمیر ناخودآگاه ما اندازه گیری می شود! فرض کنید قصد دارید با ماشین خود به محل کارتان بروید. احتمال مشکلات فنی برای خودروی شما وجود دارد، احتمال ترافیک سنگین و یا حتی احتمال جریمه شدنتان. پس لازم است قبل از حرکت به آن ها فکر کنید و برایشان برنامه ریزی کنید.
ریسک ها در بازارهای مالی انواعی دارند اما دو دسته ی اصلی آن ها ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک است.
ریسک غیر سیستماتیک و روش به حداقل رساندن آن را در مقاله تنوع بخشی و کاهش ریسک توضیح دادیم اما ریسک سیستماتیک نیاز به بررسی بیشتری دارد.
تعریف ریسک سیستماتیک
هنگامی که تحولی در کل بازار رخ می دهد یا ناگهان خبر مهمی منتشر می شود و کل بازار را تحت تأثیر خود قرار می دهد به آن ریسک سیستماتیک می گوییم. در واقع ریسک سیستماتیک مربوط به اقتصاد کلان است و اندازی گیری آن تقریبا کار دشواری است. از آن جا که این نوع ریسک مربوط به تحولات سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی است کاهش آن با روش های مدیریت سبد سهام غیر ممکن است. اما برای اندازه گیری آن از ابزاری به نام ضریب بتا و یا شاخص بتا کمک می گیریم.
ضریب بتا چیست؟
ضریب بتا یکی از مواردی است که به هنگام ارزیابی ریسک های سرمایه گذاری اندازه گیری می شود. بر اساس اعدادی که از این ضریب بدست می آید می توان نتایجی گرفت که پس از روش اندازه گیری به آن می پردازیم.
- ضریب بتا تغییرات قیمت سهام را در مقایسه با تغییرات کل بازار نشان می دهد
- شاخص کل را برای بازه زمان مدنظر را مشخص و لیست کرد.
در قدم دوم باید بازده نماد و شاخص کل را بدست آورد که فرمول آن به قرار زیر است:
در این رابطه rn بازدهی نماد مدنظر و یا بازده شاخص است. Pn و Pn-1 قیمت هر روز و روز قبلی نماد و یا شاخص است.
قدم آخر محاسبه ضریب بتا است. که از یک رابطه آماری به شکل زیر قابل محاسبه است:
در این رابطه محاسبه ریسک سبد سهام rt بازدهی شاخص کل است.
پس از محاسبه ضریب بتا ممکن است حالات زیر رخ دهد:
- اگر بتا دقیقاً یک باشد، نوسانات سهم مطابق نوسانات و بازدهی بازار است.
- اگر بتا بزرگ تر یک باشد، نوسانات و بازدهی سهم بیشتر از شاخص است. باید دقت کرد که بازدهی بیشتر سهم متناظر با افزایش ریسک آن است.
- اگر بتا بین صفر و یک باشد یعنی ریسک سهم و همچنین بازدهی آن نسبت به بازدهی شاخص کم تر است.
- اگر برابر صفر باشد یعنی نوسانات سهم نسبت به نوسانات و بازدهی بازار مستقل است و هیچ ارتباطی با آن ندارد.
- و در نهایت اگر کوچک تر از یک باشد بدین معنی است که نماد خلاف جهت بازار حرکت می کند و اگر شاخص در حال رشد باشد، این نماد در حال زیان دهی است.
ضریب آلفا چیست؟
در محاسبات ریسک سرمایه گذاری ضریب دیگری به نام ضریب آلفا نیز وجود دارد که محاسبه آن می تواند به تحلیل سرمایه گذار کمک کند. ضریب آلفا نشان می دهد سرمایه گذاری انجام شده نسبت به بازدهی آن چه میزان متحمل ریسک شده است.
یکی از پرکاربردترین موارد استفاده از ضریب آلفا در صندوق های سرمایه گذاری است. بنابراین هنگام بررسی صندوق ها اگر ضریب آلفای آن ها به حد مطلوبی بالا بود نشانگر عملکرد مناسب صندوق است. شما می توانید ضریب آلفای صندوق های سرمایه گذاری را در وبسایت fibiran.ir مشاهده و با هم مقایسه کنید. اندازه گیری ریسک سیستماتیک و ضریب آلفا یکی از مباحث اصلی آموزش کامل تحلیل بنیادی بورس است که در وب سایت ما قرار دارد.
اندازه گیری ریسک به چه روش هایی انجام می شود؟
سرمایه گذاران به هنگام اخذ تصمیمات سرمایه گذاری به طور هم زمان ریسک و بازده حاصل از گزینههای مختلف را مد نظر قرار می دهند. ریسک و بازده اگر تنها ابعاد تأثیرگذار در زمینه تصمیمات سرمایه گذاری نباشد، بدون شک مهمترین آنها به شمار می رود. در واقع آن چه که در دانش مالی از آن به عنوان رفتار عقلایی تعبیر میشود، چیزی جز توجه صرف به این دو بعد به هنگام تجزیه و تحلیل فرصتهای سرمایه گذاری نیست. در ادبیات مالی و اقتصادی به وضوح عنوان میشود، فرد عاقل کسی است که به دنبال دستیابی به سطح معینی از بازده با تحمل حداقل ریسک ممکن است. به عبارتی دیگر، وی خواستار دستیابی به حداکثر بازده در سطح معینی از ریسک است. بنابراین، ریسک جزء جدانشدنی بازده است و نمی توان در مورد بازده سرمایه گذاری بدون توجه به ریسک مترتب بر آن صحبت کرد. به بیانی دیگر، ریسک صفت بازده است و نمی توان هیچ موصوفی را صرف نظر از صفتش تشریح کرد. همه سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار نیز با موضوع ریسک روبه رو هستند. بنابراین، اندازه گیری ریسک از مهم ترین مسائل نزد سرمایه گذاران میباشد.
ریسک چیست؟
ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنشوری (یا بی کنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد. تقریباً همه کوششهای بشری دربردارنده ی درجاتی از ریسک است، با این همه برخی از آنها ریسکهای بیشتری را به همراه دارند. در ادبیات مالی ریسک را میتوان به صورت رویدادهای غیر منتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها می باشد، تعریف کرد. بنگاهها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که بهطور کلی میتوان به دو دسته “ریسکهای تجاری” و “ریسکهای غیرتجاری” تقسیم کرد. فرهنگ وبستر ریسک را “در معرض خطر قرار گرفتن” تعریف کرده است. گالیتز ریسک را هر گونه نوسانات در هر نوع عایدی میداند. تعریف مذکور این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه میسازد. بنابراین امکان دارد تغییرات ما را منتفع و یا متضرر سازد. گیلیب ریسک را چنین تعریف کرده است:
هر پدیدهای که بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده میشود. اولین بار هری مارکویتز بر اساس تعاریف کمی ارائه شده، شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دورهای یک متغیر تعریف کرد. دیدگاه دیگری در خصوص ریسک وجود دارد که تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد.
دو نوع مهم ریسک
کل ریسک را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق محاسبه ریسک سبد سهام نظریه های پرتفولیو میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازهگیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار یا شاخصی برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک است. لذا به بیان دیگر می توان ریسکهای تجاری را ریسکهایی دانست که یک بنگاه کاملا به آنها واقف است و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامدارن استفاده میکند. این ریسکها به بازار محصولات و خدماتی که بنگاه در آنها فعالیت میکند بستگی دارد و شامل نوآوری های تکنولوژیکی، طراحی خدمات و محصولات و بازاریابی آنها میشود. فعالیتهای تجاری یک بنگاه در معرض ریسکهای کلان اقتصادی نیز قرار دارد. این ریسکها از چرخههای اقتصادی و حتی سیاستهای پولی و مالی دولت نیز ناشی میشوند.
سایر انواع ریسک
از جمله سایر انواع ریسک های مهم می توان به ریسک مالی اشاره کرد:
ریسکهای مالی در حیطه ریسک های غیر تجاری قرار میگیرند. این ریسکها ناشی از تقبل زیانهای احتمالی در بازارهای مالی است. میتوان به منظور تمرکز بنگاهها بر اموری که در آنها تسلط دارند، ریسکهای مالی را بهینه کرد. ریسکهای اساسی موسسات مالی را میتوان شامل ریسک بازار، اعتباری، نقدینگی و عملیاتی دانست. این ریسکها مهمترین عوامل توجیه کننده نوسانات بازده در موسسات مالی هستند که در زیر به اختصار توضیح داده میشود.
ریسک بازار، ریسک ناشی از حرکات یا نوسانهای غیر منتظره قیمتها یا نرخهای بازار است. با این تعریف میتوان آن را از سایر انواع ریسکها مثل ریسک نقدینگی و عملیاتی تمایز داد. در عین حال، ریسک بازار را نمیتوان به طور کامل از چنین ریسک هایی تفکیک نمود، چرا که گاهی اوقات آن ریسکها منشا ریسک بازارند. لایه های مختلفی از ریسک بازار وجود دارد. لایههای مختلف ریسک بازار عبارت است از:
- ریسک سهام: لایه ای از ریسک بازار است که به موقعیتهای بازار سهام مربوط میشود.
- ریسک نرخ ارز: ریسکهای مربوط به موقعیتهای خارجی و نرخهای متفابل ارز است.
- ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت: ریسکهایی است به موقعیت ابزار با درآمد ثابت، مانند اوراق قرضه و ابزار حساس به نرخ بهره مانند تاخت نرخ بهره مربوط میشود.
- ریسک کالا: ریسکهایی است که به موقعیتهای موسسه در ارتباط با کالاهایی همچون فرآوردههای کشاورزی، انرژی، فلزات و مشابه اینها مربوط می گردد.
ریسک بازار به لحاظ کمی به دو صورت بیان میشود. ریسک مطلق که با واحد پولی سنجیده میشود و ریسک نسبی که نسبت به شاخصی معین اندازه گیری میشود. صورت اول بر نوسان بازده کل تمرکز می کند و صورت دوم، ریسک را بر اساس خطای ردگیری یا انحراف از یک شاخص اندازه می گیرد. ارزش در معرض خطر مثالی برای ریسک مطلق و ضریب بتا نمونه ای از ریسک نسبی است.
این نوع ریسک زمانی تحقق مییابد که طرف قرارداد نتواند به تعهدات خود عمل نماید. میزان ریسک اعتباری همان میزان مبلغی است که نکول شده است. ریسک اعتباری معمولا ناشی از یک رویداد اعتباری است بدین صورت که قبل از سررسید قرار داد در نتیجه یک اتفاق اعتباری توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش دچار تغییر میشود. ریسک اعتباری اغلب در قراردادهای مربوط به اوراق قرضه، وام و اوراق مشتقه رخ می دهد. هر چقدر ارزش اولیه قرارداد اوراق مذکور کمتر باشد، ریسک اعتباری آنها نیز کمتر خواهد بود.
این نوع ریسک دو صورت دارد، ریسک نقد شوندگی داراییها و ریسک نقدینگی تامین وجوه. ریسک نقدشوندگی داراییها که به نام ریسک نقدینگی بازار- محصول هم شناخته میشود، زمانی بروز می کند که معامله با قیمت رایج بازار قابل اجرا نباشد و علت آن ممکن است حجم یا اندازه موقعیت خرید یا فروش نسبت به معاملات عادی باشد. این ریسک در میان طبقات مختلف داراییها و نیز در زمانهای مختلف، بسته به شرایط بازار تغییر می کند. بعضی داراییها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه خزانه، بازار پرعمق دارند و موقعیتها اغلب به راحتی، با نوسان کوچکی در قیمت نقد میشود. در سایر موارد، مانند قراردادهای مشتقه در بازارهای فرابورس یا اوراق بهادر بازارهای نوظهور، هر معامله ممکن است به سرعت قیمتها را متاثر کند و صف خرید یا فروش پیدا شود.
البته این موضوع به حجم موقعیت هم بستگی دارد. ریسک نقدینگی تامین وجوه یا ریسک جریان نقدی به عدم توانایی در تامین وجوه برای پرداخت تعهدات برمی گردد. این وضعیت ممکن است موسسه را مجبور کند داراییهای خود را فورا به وجه نقد تبدیل کند و بدین ترتیب ضرر روی کاغذ به ضرر واقعی تبدیل می شود. این موضوع به ویژه در مورد سبد داراییهایی که با وام تامین مالی شده است، به هنگام مواجهه با اخطار تادیه وثیقه از جانب طلبکاران، به معضل بدل میشود. ریسک جریان نقدی زمانی به ریسک نقدینگی بازار- محصول مرتبط میشود که سبد موسسه شامل داراییهایی با نقدشوندگی پایین باشد و موسسه ناچار باشد برای تامین تعهدات خود این دارایی ها را به قیمت پایین تر از قیمت عادلانه بازار به فروش رساند. بنابراین، اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایطی که ارزش بازار داراییها سقوط کرده است، الزام به پرداخت و ایفای تعهدات، موسسه را به نقد کردن اجباری سبد دارایی در قیمتهای پایین آمده وادار نماید. این چرخه قبول ضرر که با دریافت اخطار تادیه وثیقه شدیدتر میشود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر می گردد.
کمیته بازل، ریسک عملیاتی را ریسک زیان ناشی از فرآیندهای داخلی، افراد و سیستمهای غیردقیق (ناکافی) یا معیوب یا ریسک زیان ناشی از حوادث خارجی تعریف کرده است. ریسکهای عملیاتی ممکن است به ریسک های اعتباری و بازار منجر شود. به طور نمونه، یک اشتباه عملیاتی در معامله مانند عدم انجام تسویه می تواند به طور همزمان ریسک اعتباری و بازار ایجاد کند، چراکه همانند نکول اعتباری، قیمتهای بازار را متاثر می سازد. قیمت گذاری مشتقههای پیچیده هم مشکلات عملیاتی بالقوه ای ایجاد می کند. ریسک مدل از خطر اشتباه در مدل قیمت گذاری موقعیتها ناشی میشود. ریسک مدل بسیار بی سر و صداست و به همین دلیل شناسایی و ارزیابی آن چندان ساده نیست. برای مقابله با ریسک مدل، باید مدل ها را با استفاده از قیمتهای بازار یا قیمتهای شبیه سازی شده، مورد ارزیابی مستقل قرار داد. بهترین راه مقابله با ریسک عملیاتی حصول اطمینان از اعتبار سیستمها و مدلها، تفکیک شفاف مسئولیتها، اعمال کنترلهای داخلی قوی و پیاده سازی برنامههای اقتضایی دوره ای است.
تاریخچه اندازه گیری ریسک
تلاش ها برای طراحی ابزار اندازه گیری ریسک از نیمه اول قرن بیستم آغاز شد. مکالی در سال ۱۹۸۳، دیرش را به عنوان سنجه ریسک معرفی کرد که ابزاری ساده و در عین حال کارآمد برای سنجش ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت است. ادامه بررسیهای مکالی به شناسایی رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ بهره بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخصی مکمل برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید. در سال ۱۹۵۲، مارکویتز با ارایه مدلی کمی جهت انتخاب سبد داراییها، برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده مدنظر قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان سنجه ریسک در نظر گرفت. شاگرد او ویلیام شارپ، شاخص بتا را برای اندازه گیری تغییرات نسبی ارزش هر سهم در قبال تغییرات نسبی ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارایه کرد. وی با طراحی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدیریت علمی سبد دارایی را پایه گذاری نمود. بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسک در جنبههای مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به اندازه گیری و مدیریت ریسک جلب شد.
در این دوران، کنترل ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و نرخهای بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک، ملاک ارزیابی قرار گرفت. برخی نظریههای قدیمی که به علت زمان بر بودن و پیچیدگیهای محاسباتی کنار گذاشته شده بود، همزمان با پیدایش ابررایانهها مجددا مطرح شد. ریسک نامطلوب از جمله این نظریهها بود که قبلا توسط پیشگامان علم مالی مطرح شده بود و در سال ۱۹۹۶ جانی دوباره یافت و تحقیقات مفصلی در آن مورد انجام گرفت که چالشهای آن هنوز ادامه دارد. در سال ۱۹۹۳، موسسه جی. پی. مورگان مدل ارزش در معرض خطر را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه می کرد، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هر روز به کاربردهای آن افزوده شد. به دنبال آن، روشهای محاسباتی پیچیده ای همانند فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی برای افزایش دقت مدلهای این سنجه توسعه یافت. همچنین در جدول زیر مهم ترین ابزارهای ۷۰ سال گذشته برای مدیریت ریسک ارائه شده است:
ابزار مدیریت ریسک | سال |
دیرش اوراق قرضه | ۱۹۳۸ |
مدل میانگین- واریانس مارکویتز | ۱۹۵۲ |
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای | ۱۹۶۳ |
مدل های چند عاملی | ۱۹۶۶ |
مدل قیمت گذاری اختبار معامله بلک شولز | ۱۹۷۳ |
دارایی های ریسک موزون برای بانک ها | ۱۹۸۸ |
آزمون استرس | ۱۹۹۲ |
ارزش در معرض ریسک | ۱۹۹۳ |
ریسک متریکس | ۱۹۹۴ |
کردیت متریکس | ۱۹۹۷ |
مدیریت جامع ریسک بنگاه اقتصادی | ۲۰۰۰ |
روشهای اندازه گیری ریسک
معیارهای اندازه گیری ریسک اولین بار با مطالعه شاخصهای پراکندگی آماری تعیین شد و پس از آن سنجه های جدیدتری مانند دیرش، ضریب بتا و ارزش در معرض خطر توسعه یافت. ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتی نرخ بازدهی. شاخصهای مختلفی برای تبیین نوسانات مورد استفاده قرار میگیرد که بعضی از مهمترین آنها بدین صورت هستند:
میتوان گروه بندی ایی از سنجههای ریسک ارایه داد که بر نحوه اندازه گیری ریسک استوار است:
این سنجه ها، پراکندگی یک متغیر را در اطراف میانگین و یا پارامتر تصادفی دیگر اندازه گیری میکند. واریانس و انحراف معیار دو نمونه از این سنجهها هستند.
موضوع اندازه گیری این سنجهها تغییرات متغیر وابسته بر اثر تغییرات متغیر مستقل است. دیرش و ضریب بتا دو نمونه از این سنجههاست.
این سنجهها برعکس سنجههای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را محاسبه می کنند. نیم واریانس، نیم بتا و ارزش در معرض خطر از این نوع سنجهها هستند. سنجههای ریسک نامطلوب، به دو زیرگروه تقسیم شده است. این زیرگروهها شامل نیمسنجههای ریسک و سنجههای ریسک مبتنی بر صدک است. ارزش در معرض خطر از دسته سنجههای ریسک مبتنی بر صدک است. در بخش بعدی این مقاله به توضیح جزئیات بیشتری از سنجه های ریسک خواهیم پرداخت.
دیدگاه شما