صندوق سرمایه گذاری چیست؟ چه مزایایی دارد؟ آموزش بورس از صفر
سرمایه گذاری صحیح یکی از اصلی ترین راه های موفقیت مالی و کسب سود است. برای سرمایه گذاری گزینه های مختلفی وجود دارد. شایسته است که هر فرد طالب موفقیت مالی بخشی از زمان خود را صرف مطالعه و آشنایی با گزینه های مختلف سرمایه گذاری کند تا نه تنها از کاهش ارزش پول خود جلوگیری کند بلکه به سود شیرین و زیاد دست یابد. در این مطلب در ادامه آموزش بورس از صفر با صندوق سرمایه گذاری و انواع آن آشنا می شویم.
برای آموزش بورس از صفر تا صد به لینک روبرو مراجعه کنید: آموزش بورس از صفر
فهرست عناوین این مطلب
سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری
سهام نوعی از اوراق بهادار است که همه می توانند در بورس اوراق بهادار آن را خریداری کنند. علاقمندان می توانند با اخذ کد بورسی در بازار بورس سهام شرکت های بورسی مانند شرکت های سیمانی، پتروشیمی، فولادی، قندی و … را خرید و فروش کنند. با نوسان قیمت سهام سرمایه گذار می تواند از خرید و فروش خود کسب سود کند.
صندوق های سرمایه گذاری نوعی از نهاد های مالی هستند که پول سرمایه گذاران را جمع کرده و با آن در بانک، طلا، سهام و … سرمایه گذاری می کنند.
چندین نوع صندوق سرمایه گذاری وجود دارد. نوع اول درآمد ثابت که حداقل ریسک را دارا می باشد و یک سود روز شمار تضمین شده به سرمایه گذار پرداخت می گردد. با اینکه سود حاصل از صندوق درآمد ثابت بیش از سود بانکی است اما در شرایط تورمی سود حاصله تورم را پوشش نمی دهد.
نوع دیگر صندوق سرمایه گذاری مشترک می باشد که ریسک بالاتری نسبت به نوع اول دارد و علت آن اینست که سرمایه افراد در دارایی های مختلف سرمایه گذاری می گردد که فاقد درآمد ثابت می باشد. از این رو سود حاصله شناور است. در سال های اخیر این نوع از صندوق ها عملکرد بسیار مثبتی داشته اند و سود بسیار بیشتری نسبت به نوع اول نصیب سرمایه گذاران خود کرده اند. اما نکته مهم در ورود به نوع دوم صندوق سرمایه گذاری میزان ریسک بیشتر است و فرد متقاضی بایستی با توجه به روحیه خود و البته با پول مازاد خود در این صندوق ها سرمایه گذاری کند.
ورود مستقیم و غیر مستقیم به بورس
سرمایه گذاری در بورس یکی از گزینه های اصلی سرمایه گذاری است که در سال های اخیر با استقبال بیشتری نیز روبرو شده است. برای موفقیت در بازار بورس و خرید و فروش سهام تحلیل بازار وصنایع مختلف بسیار مهم است. فرد معامله گر بایستی با تحلیل سهم های مختلف بهترین سهم ها و بهترین زمان خرید وفروش را بیابد. معمولاً معامله گران بورس یا با تحلیل تکنیکال و یا با تحلیل بنیادی بازار را تحلیل و بررسی می کنند. از آنجایی که بررسی بازار بورس نیاز به صرف زمان و مطالعه و یادگیری و کسب مهارت دارد، صندوق های سرمایه گذاری در بورس گزینه ای مناسب برای آن دسته از علاقمندان سرمایه گذاری در بورس می باشد که به هر دلیلی قادر به تحلیل و بررسی سهام نمی باشند.
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری چه مزیت هایی دارد؟
- سرمایه گذاران خرد می توانند با علم، مهارت و تجربه افراد متخصص و حرفه ای در بازار بورس فعالیت کنند
- صندوق های سرمایه گذاری سبد اوراق بهادار و دارایی های نقدی ایجاد می کنند. با ایجاد سبد، دارایی ها تنوع می یابند که نتیجه آن به حداقل رسیدن ریسک این نوع سرمایه گذاری است
- هر زمان سرمایه گذار تصمیم بگیرد می تواند پول خود را نقد کند
- با نظارت سازمان بورس، متولی و حسابرس، عملکرد صندوق های سرمایه گذاری شفاف سازی می گردد
- با پول کم امکان سرمایه گذاری در دارایی های مختلف وجود ندارد. اما وقتی پول های خرد در صندوق سرمایه گذاری تبدیل به یک سرمایه بزرگ می شود در دارایی ها مختلفی سرمایه گذاری می گردد
- هزینه تحلیل و آنالیز و بررسی برای همه سرمایه گذاران یکبار صورت می گیرد
انتخاب صندوق بر اساس میزان تحمل ریسک
صندوق با پایین ترین ریسک
صندوق های سرمایه گذاری بازده ریسک صفر چیست؟ متنوعی برای انتخاب وجود دارند. افراد متقاضی خرید واحدهای این صندوق ها بسته به میزان ریسک می توانند صندوق مورد نظر خود را اتنخاب کنند. هر چه دارایی هایی نظیر اوراق مشارکت، سپرده های بانکی و دیگر اوراق بهادار با درآمد ثابت در سبد صندوق بیشتر باشد ریسک سرمایه گذاری پایین تر است. در میان صندوق های با ریسک بسیار پایین می توان به صندوق های با درآمد ثابت اشاره کرد که 70 تا 90 درصد سرمایه کل افراد در دارایی های با درآمد ثابت سرمایه گذاری می گردد. سود حاصل از سرمایه گذاری در صندوق های با درآمد ثابت از سود سپرده گذاری در بانک بیشتر است و نقد شوندگی بالایی دارد. هر صندوق دارای واحدهای سرمایه گذاری می باشد و سرمایه گذار در زمان خرید واحدهایی از صندوق تعدادی از واحدهای سرمایه گذاری را خریداری می کند.
صندوق با ریسک متوسط
در صندوق سرمایه گذاری مختلط تا 60 درصد از دارایی به سهام اختصاص داده می شود و تا 40 درصد دیگر در دارایی های با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت سرمایه گذاری می شود. ریسک سرمایه گذاری در این نوع از صندوق ها از نوع با درآمد ثابت بیشتر است.
صندوق سرمایه گذاری در سهام
در صندوق سرمایه گذاری در سهام بیش از 70 درصد دارایی صندوق از سهم های مختلف تشکیل گردیده و کمتر از 30 درصد دیگر به دارایی های با درآمد ثابت اختصاص می یابد. این نوع صندوق برای علاقمندان سرمایه گذاری در بازار بورس به صورتی که خود برای تحلیل وقت صرف نکنند بسیار مناسب است. در شرایط مثبت بازار بازدهی صندوق سرمایه گذاری سهام بسیار بیشتر از صندوق سرمایه گذاری در دارایی های با درآمد ثابت است. با توجه به اینکه نوسانات بورس در تغییر میزان سرمایه تاثیرگذار است این نوع از صندوق به سرمایه گذاران خود حداقل سود تضمینی ارائه نمی دهد.
نحوه انتخاب صندوق سرمایه گذاری در سهام
سابقه فعالیت صندوق های سرمایه گذاری در سهام گویای این مطلب است که صندوق ها در چند سال ابتدایی فعالیت خود عملکرد مناسبی از خود نشان می دهند. به همین دلیل عده ای پول خود را در صندوق های جدید سرمایه گذاری می کنند.
برای اطلاع از عملکرد صندوق های سرمایه گذاری وبسایت www.fipiran.com اطلاعات جامعی در اختیار بازدیدکنندگان می گذارد.
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله(ETF)
ETF می تواند یکی از سه نوع صندوق درآمد ثابت، مختلط و یا سهام باشد. می توان واحدهای این صندوق ها را در بازار فرابورس معامله کرد. خرید و فروش این نوع از صندوق ها در بازار سرمایه نقدشوندگی بالای آن را نشان می دهد.
دقت در خرید واحدهای یک صندوق
در آموزش بورس از صفر بیان می شود که در حالت کلی اینکه فرد سرمایه گذار به جای ورود مستقیم به بورس و خرید سهام، از صندوق سرمایه گذاری بهره ببرد یک امر صحیح است. فرد علاقمند به سرمایه گذاری در بورس به صورت غیر مستقیم می تواند پول خود را در صندوق های سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری کند و همچنین صندوق های ETF را خرید و فروش کند.
افزایش بی حد و مرز قیمت واحدهای صندوق
در شرایط رونق بازار واحدهای برخی از صندوق ها نیز با قیمت هایی فراتر از ارزش واقعی خود به فروش می رسند. علت آن هم صف خرید سنگین در برخی سهام هاست و وقتی که افراد متقاضی به علت وجود صف خرید در خرید سهم ناکام می مانند به سمت خرید واحدهای صندوقی که در سبد خود سهم مورد نظر را دارد رو می آورند. درنتیجه این تقاضا صندوق با افزایش قیمت زیادی روبرو می شود که در بسیاری از مواقع این افزایش زیاد به دور از منطق است.
NAV
ارزش خالص دارایی های یک صندوق که به اصطلاح به آن NAV گفته می شود معین می باشد. پیشنهاد می شود در زمان خرید واحدهای یک صندوق سرمایه گذاری NAV آن چک شود و با یک اختلاف منطقی با NAV واحدهای صندوق خرید شود. در صورتیکه فرد سرمایه گذار با وجود آگاهی از NAV واحدهای صندوق را بیش از ارزش واقعی خریداری کند ممکن است ضرر سنگینی را متحمل شود.
جمع بندی
یکی از مباحث پرطرفدار در آموزش بورس از صفر صندوق سرمایه گذاری است که راهی برای ورود به بازار بورس البته به صورت غیر مستقیم می باشد. افرادی که فرصت بررسی بازار و تحلیل سهم های مختلف را ندارند یا دانش کافی برای مطالعه و بررسی سهم ها را ندارند می توانند از طریق صندوق های سرمایه گذاری به بازار بورس وارد شوند.
صندوق های سرمایه گذاری این فرصت را برای سرمایه گذاران ایجاد می کند تا به جای اینکه پول خود را در بانک سپرده گذاری کنند، از طریق این صندوق ها به خرید و فروش سهام سود بیشتری کسب کنند.
سرمایه گذاران بسته به میزان ریسکی که می توانند متحمل شوند نوع صندوق سرمایه گذاری خود را می توانند انتخاب کنند. همچنین اگر فردی خود در بازار سهام بسیار فعال است می تواند بخشی از پول خود را در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت وارد کند تا در ماهها و هفته هایی که بازار بورس رونق ندارد بخش دیگری از سرمایه گذاری جوابگو و سودآور باشد و ریسک پایین بیاید.
علاوه بر انواع صندوق هایی که در بالا توضیح داده شد دسته های دیگری از صندوق سرمایه گذاری نیز وجود دارند که کمتر درمورد آنها صحبت می شود. مانند صندوق نیکوکاری، صندوق زمین و ساختمان و … .
صندوق های سرمایه گذاری دارای شعبی مانند بانک، دفاتر کارگزاری و … می باشند که می توان با مراجعه به شعبه مورد نظر و ارائه مدارک واحدهایی از این صندوق ها را خریداری نمود و گواهی تعداد واحدهای سرمایه گذاری را دریافت کرد.
بازده ریسک صفر چیست؟
صفر تا صد صکوک استصناع
صفر تا صد صکوک استصناع
- 12475 بازدید
- شنبه, 25 دی 1395 10:39
طبقهبندی اوراق بهادار مالی اسلامی (صکوک)
ابزارهای غیرانتفاعی ( Non profitable instruments ) :
1. اوراق قرضالحسنه
Non-interest bearing Sukuk
ابزارهای انتفاعی ( Profitable instruments ) :
1. ابزارهای انتفاعی با بازدهی معین ( Profitable instruments with specified rate of return ) :
اوراق استصناع
Istisna Sukuk
Reward Contract Sukuk
2. ابزارهای انتفاعی با بازدهی انتظاری ( Profitable instruments with expected rate of return ) :
Sleeping partnership Sukuk
Share-crop system Sukuk
Power of attorney Sukuk
تعریف استصناع
- واژه استصناع در لغت از ماده «صنع» به معنای طلب و سفارش ساخت چیزی می باشد.
- در استعمال عرف، توافق با صاحبان صنعت و هنر برای ساختن شیئ را استصناعگویند.
- استصناع: قراردادی است که به موجب آن یکی از طرفین قرار داد، در مقابل مبلغی معین، ساخت و تحویل کالا یا طرح مشخصی را در زمان معین نسبت به طرف دیگر به عهده میگیرد.
- در قرارداد استصناع، سفارش دهنده را مستصنع و سازنده را صانع میگویند. کالا یا پروژهای که سفارش ساخت آن داده میشود، موضوع قرارداد استصناع یا مستصنَع میگویند. مبلغی که در قبال ساخت و تحویل کالا یا پروژه پرداخت میشود را عوض استصناع میگویند.
ارکان عقد استصناع
در قرارداد استصناع، سفارش دهنده را مستصنع و سازنده (صاحب صنعت) را صانع میگویند، مستصنع و صانع باید شرایط عمومی طرفین قراردادها مانند بلوغ، عقل،رشد، قصد و اختیار را دارا باشند
عقد (ایجاب و قبول)
قرارداد استصناع به عنوان عقدی صحیح همانند سایر قراردادها، نیاز به ابراز اراده و رضایت طرفین به انعقاد قرارداد دارد
به کالا یا پروژهای که سفارش ساخت آن داده میشود، موضوع قرارداد استصناع یا مستصنَع
مبلغی که در قبال ساخت و تحویل کالا یا پروژه پرداخت میشود را عوض استصناع میگویند، عوض در قرارداد استصناع همانند سایر قراردادها به طور معمول پول رایج است، اگرچه میتواند کالا و خدمت نیز باشد.
ویژگی های عقد استصناع
عدم وجود کالای مورد نظر
در قرارداد استصناع به طور معمول کالای مورد نظر (موضوع استصناع) موجود نیست و سازنده در آینده آن را ساخته و تحویل میدهد.
تهیه لوازم و مواد اولیه توسط سازنده
در قرارداد استصناع تهیه مواد اوّلیه و لوازم کار به عهده سازنده است، چرا که اگر مواد و لوازم توسط طرف دیگر معامله فراهم شود، قرارداد اجاره اشخاص خواهد بود نه استصناع.
پرداخت ثمن معمولاً به صورت مؤجل
- بهطور معمول در زمان انعقاد قرارداد، کل ثمن پرداخت نمیشود؛ بلکه بخشی از آن به عنوان پیش پرداخت داده میشود و بخش دیگر به صورت دفعی یا تدریجی تا زمان تحویل کالا پرداخت میگردد. گاهی بخشی از آن به بعد از تحویل هم منتقل میشود.
- در عقد استصناع برخلاف بیع ،علاوه بر کالای ساخته شده، عمل صانع هم مورد معامله میباشد.
لزوم تعیین جنس و وصف و مقدار مصنوع
در عقد استصناع لازم است کالائی که مورد تعهد قرار میگیرد، معلوم باشد. یعنی باید جنس و نوع و مقدار آن تعیین شود(برخلاف عقد بیع عین معین که تعیین جنس و نوع و مقدار لازم نیست)
لزوم تعیین زمان تحویل کالا و پرداخت عوض
مدت زمانی که صانع باید در آن مدت ،کالای مورد نظر را ساخته و تحویل مستصنع دهد و همچنین مواعد زمانی که عوض باید به صانع داده شود؛ لزوماً باید معلوم باشد. در غیر اینصورت،به سبب وجود غرر، استصناع باطل خواهد بود.
استصناع براساس عموم «اوفوا بالعقود» و همچنین قاعده «اصاله اللزوم» عقدی است لازم و طرفین قرارداد نمیتوانند بدون وجود اسباب زوال قرارداد از آن سرباز زنند. فلذا چنانچه صانع یا مستصنع از ایفای تعهدات خود خودداری کنند، الزام به اجرای آن میگردند و در صورت عدم امکان الزام به اجرا، قرارداد فسخ می شود.
تعریف اوراق استصناع
- صکوک استصناع اوراق بهادار اسلامی است که بر پایه عقد استصناع طراحی میگردد و با توجه به ماهیت این عقد دارای نرخ بازده ثابت و قابلیت خرید و فروش در بازار ثانویه میباشد.
- «اوراق بهادار قابل نقل و انتقالی که با بهای اسمی مشخص و بر مبنای عقد استصناع و به بهای واقعی کمتر از ارزش اسمی عرضه میگردد و دارنده آن در سر رسید معین میتواند، ارزش اسمی اوراق را دریافت نماید.»
- اوراق صکوک استصناع روشی پیشرفته جهت تامین مالی طرحهای ساخت و ساز، پروژههای عظیم صنعتی و تجهیزات بزرگی چون توربین، ایستگاههای برق، کشتی و هواپیما میباشد.
- موسسه مالی اسلامی، منابع مالی مورد نیاز تولید کننده را در حین عملیات ساخت دارایی تامین میکند و دارایی را تا زمان تحویل آن تحت مالکیت خود در میآورد. پس از تکمیل ساخت دارایی، موسسه یاد شده، مالکیت دارایی را به سفارش دهنده منتقل می کند و بهای آن را میگیرد .
مدلهای عملیاتی اوراق استصناع
- اوراق استصناع مستقیم
- اوراق استصناع موازی (غیر مستقیم)
- اوراق استصناع و اجاره به شرط تملیک
- اوراق استصناع و اجاره عادی
- اوراق استصناع و اجاره با اختیار فروش
- اوراق استصناع و فروش اقساطی
ارکان صکوک استصناع
- بانی ( Originator ) : شخص حقوقی است که انتشار اوراق بهادار به منظور تأمین مالی وی صورت میگیرد.
- نهاد واسط (ناشر) (SPV) : شخص حقوقی است که با هدف نقل و انتقال دارایی به وکالت از دارندگان اوراق استصناع، و انتشار آن تشکیل میشود.
- سرمایهگذاران ( Investors ) : اشخاص حقوقی یا حقیقی، که اوراق بهادار را خریداری و مالک مشاع دارایی میباشند و از این طریق بانی را تأمین مالی مینمایند.
- امین (شرکت مدیریت دارایی مرکزی)( Trustee ) : شخص حقوقی است که به نمایندگی از سرمایهگذاران و به منظور حفظ منافع آنان در چارچوب ضوابط، مسئولیت نظارت بر کل فرآیند عملیاتی اوراق استصناع را بر عهده دارد.
- شرکت تامین سرمایه (The Investment Co) : شرکتی است که به عنوان واسطه بین ناشر و سرمایهگذاران فعالیت مینماید.
- عامل ( The Agent ) : بانک یا مؤسسه مالی و اعتباری است که از طرف ناشر نسبت به دریافت وجوه از سرمایهگذاران و پرداخت اصل و سود اوراق در سررسیدهای معین طبق قرارداد عاملیت مبادرت میورزد.
- ضامن ( The Guarantor ) : شخص حقوقی است که بازپرداخت اصل و سود متعلق به اوراق را در سررسیدهای مقرر تعهد و تضمین مینماید.
- حسابرس ( Auditor ): حسابرس معتمد سازمان است که زیر نظر امین کار میکند.
- بازارگردان ( Market maker ) : کارگزار معاملهگر یا شرکت تأمین سرمایهای است که با اخذ مجوز لازم با تعهد به افزایش نقدشوندگی و تنظیم عرضه و تقاضای اوراق و تحدید نوسان قیمت آن، به دادوستد آن اوراق میپردازد.
- ناظر ( Inspector ) : سازمان بورس و اوراق بهادار است که صدور اوراق به صورت عمومی منوط به اخذ مجوز از آن میباشد.
مدل های عملیاتی اوراق استصناع
اوراق استصناع کوپن دار
- فروش به قیمت اسمی و پرداخت سود در مواعد مقرر
اوراق استصناع تنزیلی
- فروش به نرخ تنزیلی و بازخرید به قیمت اسمی در سررسید
فرآیند انتشار صکوک استصناع
اوراق استصناع تنزیلی
فرآیند انتشار صکوک استصناع ترکیبی
استصناع مستقیم
در این روش سفارش دهنده که در صدد احداث پروژه خاصی است و اعتبار مالی لازم برای انجام آن را ندارد، با مراجعه به یک مشاور عرضه تقاضای خود را اعلام می کند پس از تشکیل نهاد واسط ، بانی تامین مالی و اجرای پروژه را از طریق قرارداد استصناع به آن می سپارد و به جای قیمت آن، اوراق بهادار استصناع با سررسیدهای معین می پردازد. نهاد واسط اوراق بهادار استصناع را از طریق شرکت تامین سرمایه به مردم می فروشد (تنزیل می کند) و از طریق پیمانکار پروژه را انجام و در موعد قرارداد تحویل می دهد.
اوراق استصناع موازی(غیر مستقیم)
در این روش سفارش دهنده که در صدد احداث پروژه خاصی است و اعتبار مالی لازم برای انجام آن را ندارد، با مراجعه به یک مشاور عرضه تقاضای خود را اعلام می کند پس از تشکیل نهاد واسط ، بانی تامین مالی و اجرای پروژه را از طریق قرارداد استصناع به آن می سپارد و به جای قیمت آن، اوراق بهادار استصناع با سررسیدهای معین می پردازد. نهاد واسط نیز طبق قرارداد استصناع دومی ساخت پروژه مورد نظر را به پیمانکار (سازنده) مربوطه سفارش می دهد و در مقابل متعهد می شود قیمت پروژه را طبق زمان بندی مشخص به سازنده بپردازد، نهاد واسط اوراق بهادار استصناع را از طریق شرکت تامین سرمایه به مردم می فروشد (تنزیل می کند) و بدهی خود به پیمانکار را می پردازد.
احکام و آثار حقوقی انتشار اوراق
- معین بودن سود و سررسید اوراق
- امکان فروش اوراق
- قابلیت تعویض یا تبدیل به سهام
- مصرف در غیر طرح مربوطه
- مالکیت ورقه سهام
- رابطه ناشر و خریداران اوراق(بیع دین)
- بانام یا بینام بودن اوراق
امکان بازار ثانوی اوراق استصناع
- همه انواع اوراق استصناع از نوع ابزارهای مالی انتفاعی با سود معین میباشند، بر این اساس میتوانند اهداف و سلیقههای بخش مهمی از صاحبان وجوه مازاد که قصد سرمایه گذاری بدون ریسک دارند را پوشش دهند، در نتیجه قابلیت بالای خرید و فروش در بازار ثانوی را خواهند داشت.
- بازار ثانوی اوراق استصناع موازی بر پایه خرید و فروش دین است و نیاز به بررسی فقهی و حقوقی دارد.
- بازار ثانوی اوراق استصناع و اجاره به شرط تملیک بر پایه خرید و فروش سند دارایی فیزیکی (عین مستاجره) است و از جهت فقهی و حقوقی مشکلی ندارد.
بررسی فقهی و حقوقی بازار ثانوی اوراق استصناع موازی
- مشهور فقهای شیعه، شافعیه و مالکیه، معاملات خرید و فروش دین (تنزیل اسناد تجاری) نزد شخص ثالث را در صورتى که سند حقیقى باشد، از مصادیق بیع دین دانسته و مجاز میشمرند.
- بنابراین میتوان در بازار ثانوی، اوراق استصناع را خرید و فروش کرد، چون اوراق استصناع اسناد تجاری بر اساس قرارداد استصناع و در مقابل انجام عمل اقتصادی و واقعی شکل می گیرد.
- مطابق ماده 98 قانون برنامه پنجم (مصوب سال 1389) قرارداد خرید دین به قراردادهای بانکی اضافه شده و به صراحت جایگاه قانونی پیدا کرده است.
بررسی ریسکهای اوراق استصناع
1. ریسک نرخ سود ( Interest Rate Risk ):
به علت ثابت بودن سود بازده ریسک صفر چیست؟ اوراق استصناع، افزایش نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت یا سود سپردههای بانکی سبب میشود، دارندگان اوراق با ریسک سود و هزینه فرصت سرمایهگذاری روبرو شوند و در صورتی که اوراق استصناع بازار ثانوی داشته باشند کاهش ارزش بازاری آن را در پی خواهد داشت.
2.ریسک اعتباری ( Credit Risk ):
ریسک اعتباری در قرارداد استصناع، به احتمال عدم پرداخت اصل و سود گفته می شود.
- دقت در رتبهبندی اعتباری تعیین شده توسط مؤسسههای رتبهبندی اعتباری
- بهرهگیری از وثیقههای بانی مانند سفته یا چک
- استفاده از ضامن جهت پوشش این ریسک
3. ریسک تورم ( Inflation Risk ):
با افزایش تورم، دارندگان اوراق استصناع، چون سود ثابتی دریافت میکنند در واقع بازده واقعی کمتری دریافت مینمایند.
4. ریسک نرخ ارز ( Currency Risk ):
اکثر اوراق بهادار اسلامی (صکوک) منتشر شده در دنیا به صورت بینالمللی بوده، بنابراین نوسانهای نرخ ارز بر آن اثر میگذارد.
5. ریسک نقدشوندگی:
اوراق استصناع موازی تنها از نظر مشهور فقهای شیعه، شافعیه و مالکیه قابل معامله در بازار ثانوی می باشند.
1. ریسک سیاسی ( Political Risk ):
سرمایهگذاران داخلی به طور عمده با ریسک سیاسی داخلی روبرواند، که به طور عمده از تغییرهای قوانین، موردهای لازمالاجرا برای مناطق خاص، ناشی میشود. لذا از حادثههای اجتماعی و سیاسی از جمله انتخابها، انقلاب، جنگ، شورش و اعتصابهای گوناگون، بر ریسک سرمایهگذاری اثر میگذارد.
2. ریسک قوانین و مقررات ( Legal Risk ):
ریسک قوانین و مقررات داخلی شامل احتمال تغییر تمام قوانین و مقررات مرتبط با انتشار اوراق، قوانین مالیاتی و . میباشد.
سایر ریسکهای مرتبط با اوراق استصناع:
- ریسک عدم جمعآوری وجوه نقد به میزان کافی
- ریسک از بین رفتن کلی یا جزئی دارایی
- ریسک فسخ قراردادها
- ریسک سوءاستفادههای واسط از وجوه دریافتی
- ریسک ورشکستگی نهادهای مالی (واسط، امین)
- ریسک کاهش قیمت دارایی
بررسی اقتصادی اوراق استصناع
1. در فرض رقابت، نرخ بازدهی اوراق به نرخ بازدهی واقعی نزدیک می شود و این به توزیع عادلانه درآمدها کمک میکند اما در فرض غیر رقابت، انتظار میرود نرخ بازدهی اوراق بیش از ارزش افزوده آنها باشد.
2. اوراق استصناع میتوانند به عنوان ابزار سیاست مالی برای تأمین کسری بودجه دولت و نهادهای دولتی مورد استفاده قرار گیرند و اثر تورمی کمتر از استقراض از بانک مرکزی خواهند داشت.
3. در صورت گسترش بازار اوراق اجاره و تنوع آنها، بانک مرکزی میتواند با خرید و فروش این اوراق در بازار ثانوی، روی حجم نقدینگی جامعه تأثیر گذارد، بنابراین اوراق استصناع میتوانند ابزاری برای سیاست پولی نیز مطرح شوند.
بازده ریسک صفر چیست؟
F = فیوچر p= پرایس
3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )
نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.
مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)
Fc = جریان نقدی ورودی
4- شاخص سود آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .
مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :
الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)
تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .
درآمدها = هزینه ها
مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر
مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:
فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000
مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:
نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :
مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)
مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)
محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :
مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:
انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.
اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )
مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد بازده ریسک صفر چیست؟ مطلوب است :
الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)
مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:
الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی
سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:
1. اولویت در دریافت سود
2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام
3. داشتن حق رأی بیشتر
سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.
انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:
1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.
2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.
3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)
مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:
000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)
000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری
000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز
مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)
مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)
سود سهام ممتاز و عادی
000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10
000/000/12 = 000/2 × 000/40
سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی
مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :
مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)
مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)
جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)
مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)
تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)
مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)
جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)
معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.
تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000
ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000
مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :
الف: تعداد سهام (1500)
ب: ارزش هر سهم (16000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)
مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :
الف: تعداد سهام (2000)
ب: ارزش هر سهم (9000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته بازده ریسک صفر چیست؟ باشد صادر می شوند.
مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :
الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000
ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333
مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :
الف: تعداد سهام (7800)بازده ریسک صفر چیست؟ بازده ریسک صفر چیست؟
ب: ارزش هر سهم (2307)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:
ارزش فعلی (PV)، ارزش خالص فعلی (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) چطور محاسبه میشوند؟
تصور کنید سازمانتان قصد دارد دستگاهی به ارزش ۴۵۰ میلیون تومان بخرد. انتظار میرود این دستگاه تا پنج سال، بازدهیای معادل ۱۰۰ میلیون تومان در هر سال داشته باشد، اما هیأت مدیرهتان تصمیم میگیرد این کار را انجام ندهد. این سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک است، پول موجود است و کسبوکار هم سودی معادل ۱۰ میلیون تومان در سال را تضمین میکند. پس چرا آنها تصمیم گرفتند سرمایهگذاری نکنند؟
در نگاه اول، تصمیمات سرمایهگذاری شبیه اینها، بیش از حد ساده به نظر میرسند. سرمایهگذاری کن و بعد هم سود فراوانی دریافت کن. اما ارزش پول به دست آمده در آینده، (به خاطر نرخ تورم و بهره) کمتر از ارزش پول کنونی است. بنابراین، این امکان هست که وقتی ارزش پول امروز را با آینده مقایسه کنید، درآمد ناشی از سرمایهگذاری، واقعا کمتر از سرمایهگذاری اولیه ارزش داشته باشد.
حتما فرصتهای سرمایهگذاری دیگری هم برای بررسی وجود دارند. آیا سرمایهگذاری در جای دیگر، درآمد بهتری به همراه خواهد داشت؟ اصلا از کجا بدانیم کجا باید سرمایهگذاری کنیم؟ قبل از سرمایهگذاری چه فاکتورهایی را باید بررسی کنیم؟
در این مقاله، به سه رویکرد مهم مورد استفاده در تصمیمات سرمایهگذاری نگاهی میاندازیم:
- ارزش فعلی (PV)؛ (NPV)؛ (IRR).
این رویکردها، پایههای تصمیمات سرمایهگذاری هستند. با یادگیری آنها، میتوانید دلیل تصمیمات خاص سرمایهگذاری در سازمانتان را بهتر درک کنید؛ با اطمینان بیشتری در تصمیمات مالی شرکت کنید و البته تصمیمهای درستتری هم بگیرید!
اگر احساس کردید برخی از فرمولهای این مقاله پیچیده هستند، نگران نباشید. آنها را به عنوان مرجع آوردهایم، شما برای درک اصول اساسی PV و NPV و IRR مجبور نیستید آنها را یاد بگیرید.
اگر در دنیای مالی تازهکار هستید، توصیه میکنیم حتما مقالهی کاربردی ترین اصطلاحات حسابداری مالی را مطالعه کنید.
ارزش فعلی (PV)
ارزش فعلی (PV) ارزش کنونی میزان پولی است که در آینده دریافت میکنید. میتوانید از آن برای پیشبینی این استفاده کنید که درآمدهای آینده از یک سرمایهگذاری بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارند.
PV بر این اصل استوار است که هر چقدر پول دیرتر به دستتان برسد، بیشتر ارزشش را از دست میدهد. اگر از شما سؤال میکردند که ۱۰۰ هزار تومان را همین الان دریافت میکنید یا یک سال دیگر، عاقلانه بود که همین الان بگیرید چون میتوانید اکنون پول را سرمایهگذاری کنید و بازده ریسک صفر چیست؟ بلافاصله شروع به کسب سود کنید. بنابراین اگر نرخ بهره ۱۰ درصد باشد و همین الان ۱۰۰ هزار تومان داشته باشید، سال آينده ۱۱۰ هزار تومان خواهید داشت. اما در همین حالت، ۱۰۰ هزار تومان طی یک سال آینده، به پول امروز فقط ۹۰ هزار تومان ارزش خواهد داشت، چون شما انتظار داشتید تا طی این یک سال ۱۰ هزار تومان سود دریافت کنید.
برای محاسبهی PV به نرخ بهرهی قابل مقایسه نیاز دارید و سادهترینشان هم برای استفاده، اغلب نرخی است که با گذاشتن سرمایهی خود در بانک به دست خواهید آورد.
برای مثال ممکن است شما سرمایهای داشته باشید که درآمد ۱۵ میلیون تومان طی یک سال را از آن انتظار داشته باشید. این را هم میدانید که سرمایههای قابل مقایسه درآمدی ۱۵ درصدی دارند. بنابراین با نرخ ۱۵ درصدی درآمد، اکنون آن ۱۵ میلیون تومان چقدر ارزش دارد؟
این فرمولی است که میتوانیم برای پاسخ به این پرسش استفاده کنیم:
C1 = جریان نقدینگی (درآمد) بعد از یک سال
r = نرخ درآمد یک ساله برای سرمایهگذاریهای قابل مقایسه و متناسب به صورت یک کسر (یعنی ۰٫۱۵ نه ۱۵ درصد) است.
با استفاده از مثال ما، PV را به صورت زیر محاسبه کنید:
15,000,000/(1 + 0.15) = 13,043,478.26
بنابراین درآمد دارای ارزش فعلی ۱۳,۰۴۳,۴۷۸٫۲۶ تومان است. یعنی ۱۵ میلیون تومان سال بعد همین موقع، حدود ۱۳ میلیون تومان به پول امروز، ارزش دارد.
اغلب جریان نقدینگی تا چندین سال متمادی یکسان است؛ بنابراین باید معادلهی PV را برای انعکاس این مسئله تنظیم کنیم. در اینجا از فرمول ارزش فعلی کامل برای هر مورد نقدینگی آتی استفاده میکنیم:
Present Value (PV) = Ct/(1 + r)^t
Ct = جریان نقدینگی (درآمد) t سال آینده
r = نرخ درآمد به صورت کسر
t = تعداد دورهها (مثلا برای ۵ سال، t=5)
اگر جریان نقدینگی در مثال بالا در طی چهار سال بود، ما PV را بهصورت زیر محاسبه میکنیم:
r = 0.15 (15 percent)
15,000,000/(1 + 0.15)^4 = 8,576,298.68
بنابراین درآمد دارای ارزش کنونی ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان است. یعنی چهار سال دیگر، ۱۵ میلیون تومان دارای ارزش ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان نسبت به پول امروز است.
نرخ بازده بهکاررفته برای محاسبهی نرخ تنزیل، اغلب هزینه فرصت سرمایه نامیده میشود. هزینهی فرصت عبارت است از هزینهی سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاری دیگر. اگر سرمایهی «الف» را بخرید، پس سرمایهی «ب» را نمیخرید، بنابراین هزینهی فرصت، تفاوت بین درآمد واقعی سرمایهی «ب» و درآمد واقعی سرمایهی «الف» است.
ارزش خالص فعلی
ارزش خالص فعلی (NPV) در سرمایهگذاری، یعنی تفاوت بین هزینهای که برای شروع سرمایهگذاری باید بپردازید و ارزش کنونی تمام جریانهای درآمدی که از آن سرمایهگذاری برای شما ایجاد میشود. NPV به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید آیا احتمال دارد این سرمایهگذاری، درآمد نسبتا زیادی به همراه بیاورد (و در نتیجه ارزش خرید داشته باشد) یا نه.
NPV را به این صورت محاسبه میکنیم:
I = هزینهی سرمایهگذاری شده
باشند. در مثال بالا، بیایید تصور کنیم برای کسب ۱۵ میلیون تومان درآمد در سال، باید تجهیزاتی را بخریم که ۱۳ میلیون تومان هزینه دارند. پس:
NPV = 13,043,478.26 (مثال قبل PV) – 13,000,000 (سرمایهگذاری)
بنابراین این سرمایه در واقع یک افزایش خالص در ارزش به میزان حدودا ۴۳ هزار و پانصد تومانی فراهم میکند.
فرمول NPV در این مورد به این صورت است:
NPV = (C1/(1 + r)t) – I
NPV = (15,000,000/(1 + 0.15)^1) – 13,000,000
در این مثال، احتمالا سرمایهگذاری ۱۳ میلیون تومانی را انجام بدهیم؛ چرا که این سرمایهگذاری توانایی بالقوهی کسب مبلغ اضافی ۴۳ هزار و پانصد تومانی را به پول امروزی، در مقایسه با سرمایهگذاری این پول در بانک دارد.
برای محاسبهی NPV در سرمایهگذاریهایی که طی چندین سال درآمد دارند، PV را برای هر سال محاسبه کنید و اینها را جمع ببندید. سپس سرمایهی اولیه را کم کنید.
بنابراین فرمول NPV شبیه این است:
NPV = ∑ (Ct/(1 + r)^t ) – C0
C0 = میزان نقدینگی اولیه
Ct = جریان نقدی برای دوره زمانی مورد نظر
t = تعداد دوره زمانی
r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
(علامت ∑ به معنی مجموع همه است. بنابراین به شما میگوید ارزش فعلی درآمد هر یک از سالهای آتی را که به دست میآورید، با هم جمع ببندید.)
در مجموع، وقتی NPV موردنظر بیشتر از صفر است، سرمایهگذاری سودده خواهد بود. وقتی NPV کمتر از صفر است، سرمایه سودی نخواهد داشت. البته این محاسبات فرض را بر این گذاشتهاند که پیش بینی جریان نقدی شما به طور منطقی نزدیک به واقعیت است.
در این مثالها، تصور کردهایم که نرخ بازده در طول مدت سرمایهگذاری ثابت میماند. در دنیای واقعی، بعضی سرمایهگذاریها دارای نرخ بهره متغیر هستند اما ما در این مقاله یک نرخ بهره ثابت را به کار بردهایم تا محاسبات ساده باشند. به طور مشابه فرض کردهایم که همهی سرمایهگذاریها پیشاپیش انجام میگیرند. وقتی به این شکل نیست (و اغلب هم همینطور است) باید NPV خود را بر اساس جریانهای نقدینگی خالص برای هر دوره پایهریزی کنید.
مثالی از ارزش خالص فعلی
یک فرصت سرمایهگذاری دارید که در سه سال آتی، هر سال ۱ میلیارد تومان پرداخت میکند. هزینهی اولیهی این سرمایهگذاری ۲ میلیارد تومان است و نرخ بهره برای ارزیابی سرمایهگذاری ۱۷٫۵ درصد است. آیا در این سرمایهگذاری شرکت میکنید؟
۱. هر مورد جریان نقدی (درآمدی) سالانه را برای پروژه به پول امروزی از طریق استفاده از فرمول PV محاسبه کنید.
سال اول = PV = (C1/(1 + r)^1) = 1,000,000,000/1.175 = 851,063,829.79
سال دوم = PV = (C2/(1 + r)^2) = 1,000,000,000/1.381 = 724,309,642.37
سال سوم = PV = (C3/(1 + r)^3) = 1,000,000,000/1.62 = 616,433,738.19
۲. همهی PVهای هر ۳ سال را به همدیگر اضافه کنید:
Total PV = 851,063,829.79 + 724,309,642.37 + 616,433,738.19 = 2,191,807,210.35
۳. NPV را حساب کنید.
NPV = 2,191,807,210.35 – C0
NPV = 2,191,807,210.35 – 2,000,000,000
از آنجا بازده ریسک صفر چیست؟ که NPV حدودا ۱۹۲ میلیون تومان و مثبت است، شاید ارزش سرمایهگذاری را داشته باشد. اما باید بررسی کنید که فرضیات دربارهی درآمدهای مورد انتظار و نرخ بهره قابل مقایسه چقدر صحیح است. یک تغییر کوچک و نامناسب در هرکدام از اینها، میتواند سود شما را به راحتی به زیان تبدیل کند.
همیشه به یاد داشته باشید که ارزیابیهای PV و NPV به میزان دقت در تخمینهایی که میزنید بستگی دارند و تغییرات در نرخ بهره میتواند به طور قابل توجهی روی نتیجه تأثیر بگذارد.
نرخ بازده داخلی
یک روش متداول دیگر برای ارزیابی سرمایهگذاریها عبارت است از محاسبهی نرخ بازده داخلی (IRR) که روش جریان نقدی تنزیلشده هم نامیده میشود.
ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است.
شما وقتی IRR را محاسبه میکنید، آن را یک معیار مجزا برای تصمیمات سرمایهگذاری تعریف میکنید. برای مثال شاید سازمانتان مشخص کند که فقط پروژههایی را اجرا میکند که بازدهی بیشتر از ۱۵ درصد داشته باشند. بعضی افراد IRR را با عنوان نرخ سود سربهسر میشناسند.
معمولا IRR به صورت درصد بیان میشود و اگر بیشتر از نرخ بازده در سرمایهگذاریهای دیگر باشد، به این معنی است که ممکن است این سرمایهگذاری ارزش انتخاب و شرکت در آن را داشته باشد.
این روش در بین سرمایهگذارانی محبوب است که میخواهند از طریق سرمایهگذاریشان به نرخ درآمد مشخصی دست پیدا کنند. یک محاسبهی سریع نشان میدهد که یک سرمایهگذاری خاص، چه نرخ بازدهای را طی یک دورهی زمانی مشخص به ارمغان میآورد.
در فرمول NPV یا همان خالص ارزش فعلی، IRR جایگزین r صورت میشود و وقتی NPV=0 باشد، فرمول به صورت زیر درمیآید:
0 = ∑ (Ct/ (1 + IRR)^t) – I
محاسبهی ارزش IRR میتواند خیلی پیچیده شود. اما شما میتوانید یک صفحهی گسترده (اکسل) ایجاد کنید یا از یک حساب آنلاین و رایگان IRR استفاده کنید تا IRR را به راحتی محاسبه کنید.
مثالی از نرخ بازده داخلی و استفاده از اکسل
فرصتی بهدست آوردهاید که در ازای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیون تومانی، طی سه سال آتی، به ترتیب به شما ۴۲ میلیون تومان، ۴۳ میلیون تومان و ۴۵ میلیون تومان پرداخت خواهد شد. فرصتهای دیگر نرخ بازده ۱۳ درصدی برای سرمایهگذاری مشابهی فراهم میکنند. بنابراین آیا این پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد؟ یا باید در یکی از فرصتهای دیگر سرمایهگذاری کنید؟
پاسخ با استفاده از اکسل:
ابتدا باید دادههایتان را در یک ستون وارد کنید (مثلا A1:A4) . فقط توجه داشته باشید که ۱۰۰ میلیون تومان را باید با علامت منفی بنویسید. (چون هزینهی سرمایهگذاری است)
سربرگ FORMULAS، سپس Financial و پس از آن IRR را بازده ریسک صفر چیست؟ انتخاب کنید. در پنجرهی باز شده در قسمت values، آدرس سلولها (یعنی A1:A4) را وارد کنید. میتوانید Guess را خالی بگذارید یا هر عددی را که خواستید در آن بنویسید (پر کردن این قسمت کاملا اختیاری است). روی ok کلیک کنید. جوابی که به دست میآورید ۱۴٫۱۸٪ است. یعنی نرخ بازده این سرمایهگذاری ۱۴٫۱۸٪ است که بزرگتر از ۱۳٪ است. پس این پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد.
IRRها مخصوصا وقتی در کنار NPVها استفاده میشوند مفید هستند. IRRها به شما کمک میکنند نرخ بازده سرمایهگذاری را بهدست آورید. در حالیکه NPVها به شما کمک میکنند تا اندازهی مطلق بازده را ارزیابی کنید.
این مقاله IRRها و NPVها را در سطح بسیار سادهای توضیح میدهد. به طور عملی، این محاسبات میتوانند خیلی پیچیده باشند و سازمان شما احتمالا استانداردهایی دارد که برای ارزیابی درآمد پروژه به آنها نیاز دارید. با کمک بخش مالی مطمئن شوید که هر ارزیابی پروژه که انجام میدهید، مطابق با این قوانین است.
برای دسترسی به مطالب بیشتر در مورد این موضوع، نگاهی به کتاب اصول مالی شرکتی نوشتهی ریچارد ای بریلی (Richard A. Brealey) و استوارت سی مایرس (Stewart C. Myers) بیندازید. این کتاب چارچوبی استاندارد برای ارزیابی پروژهها از دیدگاه مالی است.
ریسک به ریوارد در ارز دیجیتال چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (سود) به سرمایهگذاران کمک میکند تا ریسک از دست دادن پول در معاملات را مدیریت کنند.(مدیریت ریسک) حتی اگر یک معاملهگر معاملات سودآوری داشته باشد، اگر نرخ برد زیر 50 درصد باشد، در طول زمان ضرر خواهد کرد. نسبت ریسک به پرداخت تفاوت بین نقطه ورود تجارت به توقف ضرر و سفارش فروش یا سود را اندازهگیری میکند. مقایسه این دو نسبت سود به زیان یا پاداش به ریسک را نشان میدهد.
سرمایهگذاران معمولاً هنگام معامله سهام جداگانه از دستورهای توقف ضرر استفاده میکنند تا به حداقل رساندن ضرر و مدیریت مستقیم سرمایهگذاریهای خود با تمرکز ریسک به ریوارد کمک کنند. دستور توقف ضرر یک محرک معاملاتی است که روی سهام قرار میگیرد و در صورت رسیدن سهام به پایینترین حد مشخص شده، فروش سهام از یک سبد را خودکار میکند. سرمایهگذاران میتوانند بهطور خودکار دستورات توقف ضرر را از طریق حسابهای کارگزاری تنظیم کنند و معمولاً نیازی به هزینههای تجاری گزاف اضافی ندارند.
نسبت ریسکبه پاداش چیست؟
نسبت ریسک به پاداش نشاندهنده پاداشی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر دلاری که در یک سرمایهگذاری ریسک میکند به دست آورد. بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت ریسک به پاداش برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایهگذاری با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متعهد شوند استفاده میکنند. مثال زیر را بازده ریسک صفر چیست؟ در نظر بگیرید: سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش 1:7 نشان میدهد که سرمایهگذار مایل به ریسک 1 دلاری برای احتمال کسب درآمد 7 دلاری است. از طرف دیگر، نسبت ریسک به پاداش 1:3 نشان میدهد که سرمایهگذار باید انتظار داشته باشد که 1 دلار سرمایهگذاری کند، تا بتواند 3 دلار از سرمایهگذاری خود به دست آورد.
معاملهگران اغلب از این رویکرد برای برنامهریزی برای انجام معاملات استفاده میکنند و این نسبت با تقسیم مبلغی که معاملهگر در صورت حرکت قیمت دارایی در جهت غیرمنتظره (ریسک) از دست میدهد بر مقدار سودی که معاملهگر انتظار دارد محاسبه میشود. ساخته شده است زمانی که موقعیت بسته است (پاداش). به طور خلاصهوار عبارتنداز:
- نسبت ریسک به ریوارد توسط معاملهگران و سرمایهگذاران برای مدیریت سرمایه و ریسک زیان، استفاده میشود.
- این نسبت به ارزیابی بازده مورد انتظار و ریسک یک معامله معین کمک میکند.
- نسبت پاداش ریسک مناسب، بیشتر از 1:3 است.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه کار میکند؟
در بسیاری از موارد، استراتژیستهای بازار نسبت ریسک به ریوارد ایدهآل برای سرمایهگذاریهای خود را تقریباً 1:3 یا سه واحد بازده مورد انتظار برای هر یک واحد ریسک اضافی میدانند. سرمایهگذاران میتوانند ریسک به پاداش را مستقیمتر از طریق استفاده از دستورات توقف ضرر و مشتقات مانند: اختیار خرید، مدیریت کنند.
نسبت ریسک به پاداش اغلب به عنوان معیاری برای معامله سهام فردی استفاده میشود. نسبت ریسک به پاداش بهینه در بین استراتژیهای معاملاتی مختلف بسیار متفاوت است. برخی از روشهای آزمون و خطا معمولاً برای تعیین بهترین نسبت برای بازده ریسک صفر چیست؟ یک استراتژی معاملاتی خاص مورد نیاز است و بسیاری از سرمایهگذاران نسبت ریسک به پاداش از پیش تعیین شده برای سرمایهگذاری خود دارند.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه به دست میآید؟
نسبت سود به زیان از طریق مشخص کردن حد سود و حد ضرر به دست میآید.
حد سود: نقطهای است که معاملهگر برای تعیین نقطه خروج با حفظ سود تعیین میکند؛ این نقطه به کمک تحلیل تکنیکال به دست میآید و معمولا در مقاومتهای مهم نمودار مشخص میشود.
حد ضرر: نیز عکس حد سود بوده و نشاندهنده مقدار زیانی است که معاملهگر میتواند در یک معامله بپذیرد.
با یادگیری حد سود و حد ضرر میتوان نسبت ریسک به ریوارد را این چنین تعریف کرد؛ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن بوده و در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
برای مشخص کردن ریوارد بر روی نمودار تکنیکال، ابتدا باید اهداف صعودی سهم را مشخص کنید، اهداف صعودی در نقاط مقاومت سهم مشخص میشوند.
نحوه محاسبه ریسک به پاداش
تریدرها اغلب از این نسبت جهت تعیین ورود به معامله یا عدم ورود به معامله استفاده میکنند. این نسبت با تقسیم مقدار زیانی که تریدر حاضر است در صورت عوض شدن جهت حرکت قیمت بپذیرد، بر مقدار سود انتظاری او محاسبه میشود.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمولهای زیر میتوان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر – قیمت ارز = ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
کاربرد R/R
هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معاملهگران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال میباشد.
مثال نسبت ریسک به ریوارد در حال استفاده
این مثال را در نظر بگیرید:
یک معاملهگر 100 سهم از یک شرکت را به قیمت 20 دلار خریداری میکند و برای اطمینان از اینکه ضرر از 500 دلار تجاوز نمیکند، یک دستور توقف ضرر به قیمت 15 دلار میدهد. همچنین فرض کنید که این معاملهگر معتقد است که قیمت آن شرکت در چند ماه آینده به 30 دلار خواهد رسید. در این حالت، معاملهگر مایل است 5 دلار به ازای هر سهم ریسک کند تا پس از بسته شدن موقعیت، بازده مورد انتظار 10 دلار به ازای هر سهم را بدست آورد. از آنجایی که معاملهگر میخواهد مبلغی را که ریسک کرده است دو برابر کند، میتوان گفت که نسبت ریسک به ریوارد 1:2 در آن معامله خاص دارد. قراردادهای مشتقه مانند قراردادهای فروش، که به صاحبان آنها بازده ریسک صفر چیست؟ این حق را میدهد که دارایی پایه را با قیمت مشخصی بفروشند، میتوانند برای تأثیر مشابه استفاده شوند.
اگر یک سرمایهگذار ترجیح میدهد برای یک سرمایهگذاری مشخص به دنبال نسبت ریسک به پاداش 1:5 باشد (پنج واحد بازده مورد انتظار برای هر واحد ریسک اضافی)، آنگاه میتواند دستور توقف ضرر را اصلاح کند و بنابراین نسبت ریسک به پرداخت را تعدیل کند. اما درک این نکته مهم است که با انجام این کار سرمایهگذاران احتمال موفقیت در تجارت خود را تغییر دادهاند.
دیدگاه شما