اعتبار خط روند چیست و چگونه رسم می شود؟ آموزش 0 تا 100
با سلام خدمت شما عزیزان در این مقاله می خواهیم پیرامون خطوط روند و نکات مهمی در رابطه با اعتبار خط روند با شما صحبت کنیم. همان طور که می دانید این موضوع جز مباحث بسیار مهم در حوزه تحلیل تکنیکال می باشد در ادامه به جزئیات آن می پردازیم.
- این مقاله یکی از زیر شاخه های تحلیل تکنیکال سهام می باشد.
خط روند چیست؟
قبل از آن که بخواهیم بگوییم که اعتبار خط روند چیست باید برای شما خود کلمه خط روند را توضیح دهیم. این خطوط می توانند مسیر یک سهم را مشخص کرده و به ما نشان دهند که هدف این سهم در سه ماه، شش ماه، و یا یک سال بعد به چگونه ای خواهد بود.
البته باید بگوییم که هیچ تحلیلی به صورت آشنایی با تحلیل روند 100% درست نمی باشد و بهترین تحلیل گران جهان نیز گاهی اوقات دچار اشتباه می شوند. ولی در این جا می خواهیم بگوییم که یکی از پایه ای ترین مباحث تحلیل تکنیکال بحث اعتبار خط روند است.
شما با توجه به این خط روند می توانید برای خود یک استراتژی خرید ایجاد کرده تا سود های خوبی را بتوانید نسبت به سرمایه خود ایجاد کنید.
انواع خطوط روند
شما در این خطوط شاهد یک و یا دو خط هستید این خطوط باعث می شوند که سهم رشد نکند و سهم را در یک بازه قیمتی نگه می دارد. یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری خط حمایت می باشد، که در بحث اعتبار خط روند نمی توان گفت کدام یک مهم تر است زیرا هر دو کار خنثی سازی را انجام می دهند.
به طوری که نمی گذارند سهم رشد کند و یا ریزش داشته باشد که یک حالت دوگانگی را ایجاد می کند، که به این حالت دوگانگی در سهم و در اصطلاح تکنیکالی گفته می شود سهم در ساید قرار گرفته است.
در خطوط افقی زمان اهمیت چندانی ندارد زیرا در بازه زمانی مختلف سهم فقط در یک متغیر قیمت قرار دارد. این موضوع در خطوط روند نزولی و صعودی و که در ادامه به آن ها می پردازیم کاملا متفاوت است. در ادامه به اعتبار خط روند نیز اشاره خواهیم کرد.
صعودی
در این خطوط شما شاهد یک و یا دو خط می باشید، خط پایین در نمودار که در کف قیمتی سهم می باشد را خط حمایت و خط بالا تر آن که در سقف قیمتی قرار دارد را خط مقاومت می نامند. در این خطوط روند می توان گفت که خط حمایت از اهمیت بالا تری بر خوردار است.
زیرا این خط که به صورت مورب رو به بالا یعنی حالت صعودی قرار داشته و از ریزش سهم جلوگیری می کند.
نزولی
در این خطوط نیز مشاهده می کنید که دو خط در سهم دیده می شود، یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری حمایت است. که در این خطوط خط مقاومت نقش اصلی را بازی می کند.
به این دلیل که با وجود خط روند مقاومتی مورب رو به پایین یعنی قرار گرفتن سهم در حالت نزولی، سهم رشد رو به بالا نداشته و به گفته تکنیکالی سهم در حال اصلاح می باشد.
اگر به عکس های بالا نگاه کنید متوجه خواهید شد که با پیدا کردن چند نقطه در کف و سقف قیمتی سهم می توانید به راحتی این خطوط روند و نیز اعتبار خط روند را تشخیص دهید. البته باید بگوییم این کار در اثر تجربه به دست می آید زیرا بسیار پیش آمده که افراد خط مقاومت را به اشتباه حمایت تشخیص داده اند.
و در ضرر بسیار بدی قرار گرفته که جبران آن ضرر در بازار سرمایه ممکن است مدت ها به طول بیانجامد در صورتی که اگر آن شخص انتخاب درست را انجام می داد می توانست سود خوبی را کسب کند.
حال که تا حدودی با این خطوط آشنا شدید، می خواهیم در رابطه با موضوع اصلی این مقاله یعنی اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال را با شما به بررسی بگذاریم.
اعتبار خط روند چیست
واژه اعتبار را می توان این گونه تفسیر نمود که آن تحلیل و یا کاری که شما انجام می دهید آیا درست است یا نه؟ به گفته ای می توان این اعتبار را به عنوان یک الگو دید که وقتی هر چه آن الگو ها با کار یا تحلیل ما مطابقت بیشتری داشته باشند اعتبار خط روند تحلیل ما بیشتر است.
در زمینه اعتبار خط روند باید بگوییم که شما با توجه به این نکات می توانید به تحلیل های خود اعتبار بخشی کنید و بتوانید بفهمید که آیا تحلیل هایی که انجام می دهید چقدر دارای ارزش هستند.
اعتبار سنجی خط روند
حال می خواهیم بگوییم نکات آن در رابطه با اعتبار سنجی خط روند چیست و چگونه می توان به این تحلیل ها پی برد. در ادامه می خواهیم چند نکته در رابطه با این اعتبار سنجی ها صحبت کنیم، ما این نکات را برای شما به صورت زیر دسته بندی کرده ایم.
زاویه خط روند
اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنیم این است که خطوط روندی که شما می خواهید رسم کنید دارای زاویه های مختلفی می باشند. که بهترین حالت برای زاویه خطوط روند زاویه 45 درجه می باشد که این خود از نکات اعتبار یک خط روند می باشد.
در این آشنایی با تحلیل روند جا باید بگوییم که حتما نباید زاویه 45 درجه باشد بلکه هر چه خط روند سهم به این عدد نزدیک باشد اعتبار تحلیل شما بیشتر است.
تعداد برخورد
در این جا فرق نمی کند که خط مقاومت باشد و یا حمایت، تنها چیزی که مهم است تعداد برخورد های نمودار سهم با خط روند است. که کمترین برخورد برای کمترین اعتبار یک خط روند 3 برخورد می باشد، و برخورد های 5 تا به بالا از اعتبار های بیشتری برخوردار هستند.
در سابت های دیگر نکات بیشتری در این زمینه قرار داده شده است که باید گفت این دو نکته بیشترین کاربرد را در تحلیل های افراد بازی می کنند. و این نکات برای اعتبار سنجی خط روند کافی است.
کلام پایانی در خصوص اعتبار خط روند
تنها هدف ما در این مقالات این است که شما را با فضای تحلیل تکنیکالی آشنا کنیم حال می خواهد اعتبار خط روند باشد یا … و شما بتوانید یرای خود یک استراتژی مالی تعریف کنید. که آشنایی با تحلیل روند نیاز به خرید سیگنال نداشته باشید، چرا که خرید سیگنال را ما به هیچ عنوان به هیچ کسی توصیه نمی کنیم.
چون شما با سرمایه زندگی خود در حال معامله هستید سعی کنید برای آموزش خود در بازار های مالی وقت بگذارید و مطمعن باشید که از یاد گیری این نکات هیچ گاه پشیمان نخواهید شد. زیرا زمانی که شما فقط و منحصرا به دنبال خرید سیگنال باشید.
دیگر به یادگیری مباحث تکنیکالی توجه نداشته و کافی است در خرید سیگنال به سود نیز برسید در این صورت شما به مسائل آموزشی بی توجه می شوید. و چون خود از این سری مسائل اطلاعاتی ندارید اگر سهمی به اشتباه به شما معرفی شود و شما نیز آن را خرید کنید.
ممکن است سودی که تا آن روز داشته اید که هیچ اصل سرمایه خود را نیز از دست بدهید! توصیه ما به شما این است که حتما به یادگیری تحلیل تکنیکال را در برنامه خود داشته باشید. تا هم بتوانید حد ضرر را در سهم های خود تشخیص داده و هم اگر سهام شما در حال ریزش بود بدانید چه زمانی فروش انجام دهید.
و بسیاری از کار های دیگر که در قالب تحلیل تکنیکال به آن ها می رسید و در خرید، فروش های خود استفاده خواهید کرد، البته باید در این جا خدمت شما عرض کنیم که مسائل دیگری از قبیل تحلیل بنیادی، تحلیل روانشناسی بازار و … نیز جز مسائلی می باشد.
که یک فرد در بازار سرمایه باید به آن ها اشراف داشته و به دنبال مطالب روز دنیا نیز باشد تا در کار خود به موفقیت برسد.
ماهی گرفتن را یاد بگرید نه اینکه از دیگران طلب ماهی کنید.
سوالات متداول
- آیا اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال مهم است؟
همان طور که در بالا توضیح دادیم خط روند جز مهم ترین مباحث تکنیکالی است و در همین جهت شما باید مبحث اعتبار خط روند را بدانید. که ما به طور کامل در بالا برای شما توضیح داده ایم.
در اینجا باید خدمت شما عرض کنیم که این حالت که به حالت ساید در مقاله شناخته می شود افراد با تجربه و تحلیل گر عمدتا وارد این نوع از سهام ها نمی شوند. زیرا در این نوع معلوم نیست که سهام به کدام جهت سوق دارد.
و اگر سهم خط حمایت را رو به پایین بشکند شما در ضرر بدی قرار خواهید گرفت. که به این نکات به طور مفصل توضیح داده ایم.
جواب به این سوال می تواند به نحوی متفاوت باشد، زیرا کسانی که می خواهند سهم را تحلیل کنند نظرشان می تواند بسیار متفاوت باشد.
در این زمینه می توان گفت که تجربه و مهارت حرف اول را می زند و کسی که تجربه بالا تری دارد مطمعنا نظرش دارای ارزش بالا تری است، در همین زمینه می توان گفت اعتبار یک خط روند نیز باید توسط افراد مجرب تایید شود که شما به واسته تجربه به آن می رسید.
۶ نکته برای تشخیص روند نمودار قیمت(۶ tips for detecting price chart trends)
لینک فایل ویدویی معرفی شده در ویس بالا(یوتیوب)
در طول بیش از ۱۵ سال تجربه معامله کردن در بازارفارکس، به این نتیجه رسیدم که برای تشخیص روند حرکت قیمت، هیچ ابزار جادویی، اندیکاتور یا قوانین خاصی وجود ندارد. ما معاملهگران با وجود تلاشهایی که برای تحلیل نمودارها و تعیین تمایل حرکت قیمت و در نتیجه معامله کردن در آن جهت داریم، اما جهت حرکت بازار ممکن است در هر لحظه به سرعت تغییر کند. اگر قیمت مطابق پیشبینیهای ما حرکت نکرد، باید مجددا نمودار را تحلیل کنیم و ببینیم چه چیزهایی را در تحلیل اولیه نادیده گرفتیم و چه اشتباهاتی کردیم. فقط فراموش نکنید که تحلیل نمودارها کاملا توسط ابزار بسیار مهمی بنام چشم معامله گرانجام می شود و گاهی اوقات علیرغم تمام تلاشهایی که برای درک چگونگی حرکت نمودار قیمت داریم، بازارممکن است در خلاف جهت انتظار ما حرکت کند. پس همواره باید انعطاف لازم را در تحلیل اولیه داشته باشیم.
تحلیل روند تنها یکی از قسمتهای استراتژی معاملاتی من برای باز و بسته کردن معاملات است. این اصلا ایده خوبی نیست که تنها براساس یک دلیل وارد معامله شوید، به همین خاطر من همیشه به دنبال این هستم که تا حد ممکن تائیدیههای زیادی برای ورود به معاملات داشته باشم. من در برنامه معاملاتی شخصی خودم، ازترکیبی از تکنیکهای مختلف مانند تحلیل روند، تحلیل سطوح حمایتی و مقاومتی و تحلیل سیگنال با اندیکاتوراستفاده میکنم.
ضمن مطالعه این مقاله به یاد داشته باشید که من در این مطلب درباره «معامله کردن در جهت روند» صحبت نمیکنم، بلکه میخواهم بعضی از فیلترهایی که برای تشخیص روند واضح بازار به شما کمک میکند را توضیح دهم. بعلاوه، ممکن است گاهی اوقات اینطور به نظر برسد که بازار به یک سمت حرکت میکند، در حالیکه در واقع در خلاف آن جهتی که شما تشخیص دادهاید، در حال حرکت است. به این دلیل که بسیاری از بازارها اصلاحات کوتاهمدتی را تجربه میکنند و همین ممکن است بسیاری از معاملهگران را دچار اشتباه کند. به این خاطر، همیشه زوم نمودارها را کم کنید و تصویر بزرگتر نمودارها را ببینید، سپس با در نظر داشتن یک تصویر جامع و بزرگ از چگونگی حرکت قیمت، زوم نمودار را بیشتر کنید و آن را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهید. با این کار بعد از مدتی می توانید به زوم شخصی خود دست پیدا کنید.
۱- مهمترین کار مشاهده است
اولین چیزی که در مورد تشخیص روند باید درک کنید این است که یک علم کاملا دقیق نیست. من همیشه سعی میکنم تا حد ممکن نمودارها را ساده ببینم و به همین خاطر در ابتدا فقط و فقط پرایس اکشن را زیر نظر میگیرم، بدون هیچ اندیکاتوری.
اگر از چند معاملهگر درباره روند حال حاضر بازار سؤال کنید، قطعا پاسخهای متفاوتی از هر کدام میشنوید. بعضی از آنها نوع روند کوتاهمدت بازار را به شما میگویند، برخی نوع روند بلندمدت را توضیح میدهند و تعدادی هم نوع روند میانمدت را بیان میکنند. ما میتوانیم با بکارگیری تحلیلهای کوتاهمدت و بلندمدت، که همگی با مشاهده ساده بازار شروع میشوند، نوع روند غالب حال حاضر بازار را تشخیص دهیم.
من معمولا از خودم میپرسم نمودار قیمت در طول یکی دوسال، ۶ ماه و ۳ ماه گذشته به چه صورت بوده است؟ پاسخ این سؤال، تصویری از چگونگی حرکت قیمت را به ترتیب در بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت به من نشان میدهد. این کار باعث میشود ایده کاملا واضح و شفافی از جهت حرکت نمودار قیمت بدست آورم. اگر هیچکدام اینها جواب نداد، در تایمفریم روزانه یا هفتگی زوم نمودار را کم کنید و خیلی ساده از خودتان بپرسید «الان قیمت در حال پایین آمدن است یا بالا رفتن؟». اصلا نیازی نیست پیچیده فکر کنید.
وقتی جهت کلی پرایس اکشن در بازار را ببینیم، میتوانیم به راحتی تشخیص دهیم که قیمت به سمت پایین حرکت میکند یا بالا، یا اینکه در یک روند سایدوی قرار دارد.
۲- سقف و کفهای واضح را شناسایی کنید
وقتی قیمت در یک روند حرکت کند، سقف و کفهایی تشکیل میدهد. اگر به این سقف و کفها دقت کنید، میتوانید خیلی سریع تشخیص دهید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند.
در نمودار زیر مربوط به S&P500 مشاهده میکنید که یک روند صعودی واضح شکل گرفته است. به نواحی که با رنگ قرمز مشخص شده دقت کنید. این نواحی در واقع کفهای این روند صعودی هستند و اگر توجه کنید میبینید که این کفهای قیمتی به نوعی «پلههایی» تشکیل دادهاند که با پیشروی قیمت در جهت روند صعودی، این پلهها هم بالاتر و بالاتر میروند.
توجه داشته باشید که در یک روند نزولی، شما قاعدتا باید به سقفها بیشتر توجه کنید و ببینید آیا این سقفها یک الگوی پلهای به سمت پایین را تشکیل میدهند یا خیر.
۳- سقفهای بالاتر، کفهای بالاتر، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر
وقتی سقف و کفهای واضح بازار را مشخص کردید، حالا میتوانید تعیین کنید که آیا بازار در حال ایجاد سقفهای بالاتر (Higher High) و کفهای بالاتر (Higher Low) است یا سقفهای پایینتر (Lower High) و کفهای پایینتر (Lower Low).
بطور کلی، در یک روند صعودی میتوانید الگوی واضحی متشکل از HHها و HLها ببینید و در یک روند نزولی نیز میتوانید الگوی مشخصی متشکل از LHها و LLها مشاهده کنید. در نمودار زیر با توجه به الگوی واضح HHها و HLها میتوانید مشاهده کنید که حرکت قیمت در یک روند صعودی بوده است.
۴- واکنش بازار در برابر سطوح مهم چگونه است؟
رفتار قیمت را بعد از اصلاحات بررسی کنید و ببینید وقتی به میانگین متحرک (مووینگ اورج) بلندمدتی مثل مووینگ ۲۱ روز یا یک مقاومت مهم میرسد، چگونه واکنش نشان میدهد. آیا پرایس اکشن بعد از اینکه در یک روند نزولی یا صعودی به سطح قیمتی مهمی میرسد، عقبنشینی میکند یا به حرکت خود ادامه میدهد؟ این نوع رفتار قیمت سرنخ خوبی است که تمایل یا روند کلی بازار را تائید میکند.
در نمودار بالا میتوانید مشاهده کنید که تمامی حرکات اصلاحی وقتی به دو سطح مقاومتی مشخص شده و میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۱ رسیدند، با فشار فروش روبرو شدند و در نتیجه روند نزولی تغییری نکرده است.
یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰۰ و یک EMA با دوره ۵۰ روی نمودار خود قرار دهید و شیب بلندمدت این دو میانگین متحرک را بررسی کنید. این یک روش سریع برای تشخیص روند کلی قیمت در بازار است. همچنین باید بررسی کنید که قیمت در مواجهه با این مووینگ اورجها چگونه واکنش نشان میدهد. اگر قیمت در چندین مورد به این مووینگ اورجها احترام میگذارد و از آنها عقبنشینی میکند، این نشانه خوبی است از اینکه بازار به روند خود ادامه میدهد. مثلا نمودار زیر نمونه خوبی از واکنش قیمت در برابر مووینگ اورجهای مذکور است، فقط انتظار نداشته باشید که همین شرایط را هر روز در بازار ببینید.
دقت کنید که در نمودار بالا، دو EMA با دورههای ۵۰ و ۲۰۰ خیلی سریع جهت روند کلی قیمت در تایمفریم روزانه را به ما نشان میدهند.
۵- آیا سیگنالی در حال شکلگیری هست؟
اگر میبینید سیگنالهای پرایس اکشنی همجهت با روند کلی بازار در حال شکلگیری هستند، خود این تائیدیه دیگری برای تمایل حرکت بازار به سمت روند است. ضمنا به یاد داشته باشید که وقتی سیگنالهای پرایس اکشنی برای چند مرتبه شکست میخورند یا اصطلاحا فِیل (fail) میشوند، ممکن است نشان از این باشد که روند بازار در آینده نزدیک تغییر میکند.
در نمودار بالا مشاهده میکنید که پینبار صعودی در ناحیه حمایتی، نقطه پایان حرکت اصلاحی و شروع مجدد روند صعودی را نشان میدهد.
۶- تغییر جهت روند
اگر بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد، باید به سقفهای اخیر تشکیل شده خیلی دقت کنیم و همینطور اگر روند بازار صعودی باشد، باید روی کفهای اخیر بازار تمرکز کنیم. دلیل این امر آن است که این کار نه تنها روند کلی قیمت را برای ما مشخص میکند، بلکه همچنین به ما نشان میدهد که آیا پرایس اکشن روند بازار همچنان منظم پیش میرود یا اینکه تغییراتی در آن به وجود آمده است.
برای مثال، اگر دنبالهای از سقفهای بالاتر (HH) و کفهای بالاتر (HL) در یک روند صعودی داشته باشیم، وقتی میبینید که قیمت از آخرین کف عبور میکند و پایینتر میرود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند صعودی ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد. در مقابل، در یک روند نزولی شاهد کفهای پایینتر (LL) و سقفهای پایینتر (LH) هستیم، در این صورت اگر قیمت از آخرین سقف تشکیل شده عبور کند و بالاتر برود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند نزولی ممکن است به انتهای خود رسیده باشد.
در آخر
وقتی بتوانید با اطمینان روند بازار را تشخیص دهید، در این صورت میتوانید به دنبال ناحیه یا سطح مناسبی در قیمت برای ورود به معامله باشید. شناسایی روند بازار ممکن است کمی مشکل باشد، به ویژه برای معاملهگران مبتدی. اینکه ستاپها و سیگنالهای معاملاتی مختلف را بدانید ایرادی ندارد، اما اگر در خلاف جهت روند کلی بازار معامله میکنید، احتمال موفقیت و کسب درآمد شما به شدت افت میکند. به یاد داشته باشید که بازار همیشه به یک سمت متمایل است، بنابراین اگر فقط در جهت روند و تمایل اصلی بازار معامله کنید، قطعا خیلی بیشتر به سود شما خواهد بود.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در معاملات دارد؟
در بازار بورس اصطلاحات مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد که شناخت کافی از آنها میتواند به درک ما از بازار سرمایه کمک بسیار زیادی کند. در بازار بورس تحلیل تکنیکال نقش غیر قابل انکاری دارد که برای بسیاری از افرادی که میخواهند به معامله در بازار بپردازند، مهم و تأثیرگذار به نظر میرسد. استفاده از خط روند و یا trend یکی از بخشهای مهم در تحلیل تکنیکال است که روند سهم را در بازههای زمانی مشخص، تعیین میکند. خط روند برای تحلیل انواع سهم، کاربرد دارد و برای انجام ترید در بازار بورس حائز اهمیت میباشد. به همین خاطر در این مقاله سعی بر این داریم تا در رابطه با خط روند صحبت کنیم و مطالبی که میخواهیم در ادامه به آنها بپردازیم:
خط روند چیست (trend)
چگونه خط روند رسم کنیم
بهترین روش رسم خط روند
چطور تشخیص دهیم خط روند درست رسم شده است
نحوه معامله با استفاده از خط روند
خط روند چیست (trend)
هر سهم در هر روزی که معامله میشود، قیمتی را ثبت میکند که در قالب کندل قیمتی درج میشود و پس از گذشت بازه زمانی، مجموع این قیمتها، تبدیل به نمودار قیمتی میگردد که این نمودار میتواند مورد ارزیابی و تحلیل قرار بگیرد. خط روند به خطوطی گفته میشود که توسط نرم افزار تحلیل تکنیکال رسم میشود تا تحلیلگران نسبت به موقعیت سهم و روند در پیش روی خود، اطلاعات کافی و مهمی را به دست بیاورند و طبق آن برای روند بعدی سهم پیش بینی داشته باشند.
شاید بتوان گفت خط روند مهمترین ابزار در تحلیل تکنیکال باشد. با استفاده از خط روند میتوانیم کف قیمتی، سقف قیمتی و نقاط مهم مربوط به کانال سهام را مشخص کنیم. همچنین خط روند میتواند سیگنالهای خرید یا فروش سهم را صادر کند و در صورتی که معتبر باشد میشود به آن اطمینان کافی داشت.
اینکه خط روند چه جهتی دارد و تا چه مدت زمانی ادامه خواهد داشت و از چه نوعی از موجهای صعودی و یا نزولی است، در نتیجه گیری تحلیل بسیار کارآمد و مؤثر خواهد بود.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
برای رسم خط روند، حداقل دو نقطه نیاز خواهیم داشت. در نمودار قیمت سهام میبایست دو نقطه از کف و یا دو نقطه از سقف را در نظر بگیریم. با اتصال این دو نقطه در کف و یا سقف نمودار، خط روند اولیه رسم میگردد. باید توجه داشت در ترسیم خط روند، باید بالاترین نقاط را در سقف و پایینترین نقاط را در کف نمودار به هم متصل کنیم تا خط روند به درستی رسم شود.
نکته مهمی که باید در رسم خط روند در نظر گرفت این است که خط روند نباید متقاطع باشد و همدیگر را قطع کنند. بلکه خط روند در نمودار تشکیل دو خط موازی میدهد که یا بصورت نزولی و یا بهصورت صعودی میباشد. این خط میتواند تعیین کننده وضعیت کانال سهم باشد.
خط روندی که از به هم متصل کردن خطوط کف نمودار پدید میآید، نشان دهنده خط حمایتی سهم است که تا زمانی که کندل قیمتی، آن خط را نشکند، معتبر خواهد بود و برای تحلیل تکنیکال به عنوان حمایت سهم تعیین میشود.
خط روندی که از به هم متصل کردن خطوط سقف نمودار پدید میآید، نشان دهنده خط مقاومتی سهم است که زمانی که کندل قیمتی به آن نزدیک میشود معمولاً افزایش فروشندگان را شاهد هستیم. هنگامی که خط مقاومتی به سمت بالا شکسته میشود به طور معمول امکان دارد یک روند صعودی در سهم در پیش باشد.
بهترین روش رسم خط روند
ذکر این نکته حائز اهمیت است که هر چقدر تعداد نقاط وصل شده در ترسیم خط روند بیشتر باشد، خط روند ما دارای اعتبار بیشتری میباشد. به همین ترتیب هر چقدر کندلهای قیمتی به خط روند بیشتر برخورد کنند، اعتبار خط روند بیشتر خواهد بود.
بهترین روش برای رسم خط روند، انتخاب شیب درست نمودار میباشد. هر خط روند دارای شیب خاصی است که برای هر نمودار قیمتی متفاوت میباشد.
در محیط نرمافزار متا تریدر، میتوان قسمت مربوط به رسم خط را انتخاب کرد و با بررسی نمودار مورد نظر خط روند را بر اساس نقاط کف و سقف قیمتی و شیب نمودار مشخص شده، رسم کرد. در رسم خط روند، قیمتهای ثبت شده گذشته سهم اهمیت بالایی دارد. برای رسم درست خط روند در کف، باید کمترین کندل قیمتی در بازه زمانی مورد نظر را به عنوان اولین نقطه در نظر بگیریم و سپس کندل قیمتی بعدی که کف بالاتری از کندل قبلی دارد را میتوانیم به عنوان نقطه بعدی برای اتصال در نظر بگیریم به ترتیبی که این خط روند اکثر کندلهای قیمتی کف نمودار را لمس کند. اگر کف ها نسبت به نقطه اولیه بالاتر باشند، خط روند صعودی، همچنین اگر کف ها نسبت به نقطه اولیه پایین تر باشند، خط روند نزولی میباشد.
در ترسیم خط روند در سقف نمودار نیز با همین روش پیش میرویم. کندلهای قیمتی که در سقف ایجاد شده نسبت به بالاترین کندل قیمتی، رسم خط روند خود را شروع میکنیم. سپس به دنبال دیگر سقفهای قیمتی در نمودار میگردیم و نقاط بعدی را برای رسم تعیین میکنیم. خط روند رسم شده میبایست اکثر کندلهای سقف را لمس کند تا به درستی ترسیم شود. شیب خط روند سقف نیز همانند خط روند کف، میتواند صعودی و یا نزولی باشد که در راستای هم در یک جهت قرار دارند. هر چه زاویه کمتری در رسم خط کانال وجود داشته باشد، آن خط بیشتر قابل اعتماد است.
خط میدلاین
همان طور که ما میتوانیم برای روندهای نزولی یا صعودی و یا خنثی با استفاده از خط روند نقاط احتمالی بازگشت قیمتی را در آینده پیش بی کنیم، میتوانیم با ابزاری به اسم کانال این کار را بهتر انجام بدهیم. به شرطی که محدوده حرکتی سهم برای ما مشخص باشد تا دامنه حرکتی سهم را تا حدودی به دست بیاوریم. همان طور که گفتیم، برای رسم کانال به یک سری نقاط حمایتی و مقاومتی از سهم نیاز داریم. زمانی که خط روند ترسیم میشود. یک فضایی میان دو خط موازی کف و سقف، ایجاد میشود که اصطلاحاً کانال سهم میگوییم. کانال نمودار بر اساس خط روند، میتواند صعودی و یا نزولی باشد. خط میدلاین همان طور که از نام آن پیداست به خطی گفته میشود که از وسط کانال عبور میکند و معمولاً مشخص کننده روند سهم درون کانال میباشد.
برای رسم خط میدلاین، میتوان در نرم افزار تحلیل تکنیکال از ابزار parallel channel استفاده کنیم . نقاط زیادی در نمودار وجود خواهد داشت که به خط میدلاین واکنش نشان میدهد و ممکن است تا بازه زمانی طولانی درون میدلاین، نوسان قیمتی داشته باشد.
به همین ترتیب خط میدلاین میتواند به ما درک درستی از حرکت سهم بدهد و از آن در جهت استراتژی معاملاتی خود استفاده کنیم و روند حرکتی بعدی سهم را در نمودار پیش بینی نماییم.
چطور تشخیص دهیم خط روند درست رسم شده است؟
همان طور که در قسمتهای قبل تا حدودی توضیح دادیم، خط روندی درست رسم میشود که اکثر کندلهای سقف و کندلهای قیمتی کف را در بر بگیرد و خط روند آنها را لمس کند. خط روند میبایست تشکیل یافته از دو خط موازی باشد و خطوطی که همدیگر را قطع کنند، خط روند درستی نیست. ابزارهای تحلیل تکنیکال این امکان را میدهند تا ما با استفاده از ابزار رسم خط و یا رسم کانال در منو نرم افزار، بتوانیم خط روند را مورد بررسی قرار بدهیم تا به لحاظ شیب نمودار و لمس کندلهای قیمتی در سقف و کف در موقعیت اصولی و مناسب قرار داشته باشد. همچنین خط روندی اصولی رسم میشود آشنایی با تحلیل روند که در سقف نمودار تشکیل خطوط مقاومتی و در کف نمودار تشکیل خطوط حمایتی بدهد تا تحلیلگر متوجه شود که چه زمانی قیمت نزدیک به حمایت و یا مقاومت نمودار میشود. نکته دیگر در تشخیص خط روند درست و اصولی، تعداد نقاط برخورد کندلهای کف و سقف با خطوط روند، و همچنین زاویه صحیحی که تشکیل کانال بدهد، میباشد. هر چقدر تعداد برخورد کندل قیمتی با خط رسم شده بیشتر باشد، آن خط روند درستتر و معتبرتر خواهد بود.
نحوه معامله با استفاده از خط روند
زمانی که خط روند به درستی رسم شد، تحلیلگران با استفاده از خط روند و نیز کانال نمودار، استراتژی معاملاتی خود را تنظیم میکنند. نحوه انجام معامله بر اساس خط روند به این صورت است که، وقتی کندل قیمتی نزدیک به خط روند در سقف نمودار و یا بهاصطلاح نقاط مقاومتی میشود، بهتر است اگر در سود هستیم، بخشی از سهام خود و یا تمام سهام خود را به فروش برسانیم چراکه با برخورد به خط مقاومتی این احتمال وجود دارد که دوباره قیمت سهام به قیمتهای پایینتر در نمودار برگردد. همچنین زمانی که کندل قیمتی به خط روند در کف و یا خطوط حمایتی نزدیک شود تا وقتی که خط حمایتی را به سمت پایین نشکند، میتوان سهم را نگه داشت و یا هنگامی که خط حمایتی را لمس میکند و به سمت بالا برمیگردد، مقداری از سهام را خریداری کرد. چراکه برگشت از این نقاط میتواند نوید بخش یک حرکت صعودی در نمودار سهام باشد.
جمع بندی
خط روند یکی از مهمترین و اصولیترین ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال میباشد که برای بسیاری از تحلیلگران بازار از جایگاه بالایی برخوردار است. خط روند میتواند با استفاده از داده های قیمتی گذشته، چشم اندازی از روند سهم در حرکت بعدی بدهد. به همین خاطر معمولا بر اساس این خط میتوان استراتژیهایی مختلفی را برای سهام مدنظر خود طراحی کرد. در این مقاله سعی کردیم با ساختار خط روند و نحوه ترسیم آن آشنا شویم. ذکر این نکته بسیار مهم است که برای یادگیری و درک بهتر از خط روند و تحلیل تکنیکال بهتر است تا آموزشهای لازم را در این خصوص تجربه کرد. کارگزاری اقتصاد بیدار در این راستا با بهره گیری از کارشناسان و تحلیلگران با تجربه، خدمات آموزشی خود را به علاقه مندان حوزه سرمایه گذاری بورس، ارائه میدهد که کافی است با دفاتر کارگزاری در ارتباط باشید.
مزایا و معایب تحلیل روند چیست؟ + استراتژیهای ترید در جهت روند
تحلیل روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
در تحلیل روند سعی بر این است که بر اساس اطلاعات گذشته روند، حرکات قیمت در آینده پیشبینی شود.
تحلیل روند از اطلاعات تاریخی مثل حرکات قیمتی و حجم معاملات برای پیشبینی جهت سنتیمنت بازار در بلندمدت استفاده میکند.
مروری بر نکات مهم
- تحلیل روند سعی دارد که روند (مثلاً روند صعودی) را پیشبینی کند و تا زمانی که اطلاعات زمان بازگشت روند (مثلاً تبدیل روند صعودی به نزولی) را نشان نداده باشد، با آن همراه شود.
- تحلیل روند بر اساس این باور است که اتفاقات گذشته، به معاملهگر درباره وقایع آینده ایده میدهد.
- تحلیل روی سه افق زمانی معمول تمرکز میکند: کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت.
درک بیشتر تحلیل روند
افراد سعی میکنند با استفاده از تحلیل روند، وقوع آن در آینده را پیشبینی کنند و تا زمان بازگشت روند، با آن همراه شوند.
تحلیل روند به این دلیل مفید است که همراه شدن با روند و حرکت نکردن برخلاف آن، باعث کسب سود توسط سرمایهگذار میشود. سه نوع روند اصلی عبارتاند از: روند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت.
روند (trend)، جهت کلی بازار در یک بازه زمانی مشخص است. روندها میتوانند صعودی و نزولی باشند که اولی مربوط به بازار گاوی (بازار صعودی یا bullish market) و دومی متعلق به بازار خرسی (بازار نزولی یا bearish market) است.
البته ممکن است خط روند افقی باشد و اصطلاحاً قیمت در جا بزند. در این صورت هیچ یک از دو روند صعودی یا نزولی در بازار برقرار نیست. در عمل این حالت به این صورت میتواند رخ دهد که روند مدتی در فاز صعودی قرار بگیرد و سپس آن را با حرکت نزولی جبران کند و برآیند تمام حرکات روند خنثی باشد.
گرفتن تصمیمات سرمایهگذاری بر اساس خطوط روند افقی، ریسک زیادی به همراه دارد؛ چرا که کسی نمیداند چه اتفاقی خواهد افتاد. در هر صورت اگر کسی بخواهد در این شرایط سرمایهگذاری کند، برای محاسبه ریسک لازم است که تحلیل پیچیدهای از سود و ضرر با توجه به مناطق فروش انجام شود.
نیازی نیست که حرکت در یک جهت تا حداقل زمان مشخصی ادامه یابد تا بتوانیم به آن روند بگوییم اما در عین حال، هر چه جهت حرکت برای مدت طولانیتری ادامه یافته و حفظ شود، آن روند قابل توجهتر و مهمتر است.
در تحلیل روند به روندهای فعلی نگاه میکنیم تا درباره روندهای آینده پیشبینی کنیم؛ بنابراین تحلیل روند نوعی تحلیل نسبی محسوب میشود. با تحلیل روند مشخص میشود که برای مثال آیا روند فعلی در فلان صنعت ادامه مییابد یا مثلاً آیا روند موجود در یک بازار، باعث شکلگیری روند دیگری در یک بازار دیگر میشود یا خیر.
با این که در تحلیل روند از اطلاعات بسیار زیادی استفاده میشود، هیچ تضمینی وجود ندارد که نتیجه آن درست از آب در بیاید.
برای آغاز تحلیل دادههای کاربردی، لازم است ابتدا مشخص کنیم که کدام قسمت بازار قرار است تحلیل شود. به عنوان نمونه میتوانید روی یک صنعت خاص مثل بخش خودروسازی یا دارویی تمرکز کنید یا نوع خاصی از سرمایهگذاری مانند بازار اوراق قرضه را مورد بررسی قرار دهید.
وقتی بخش مورد نظرمان از بازار را انتخاب کردیم، میتوانیم عملکرد کلی آن را بسنجیم. این کار میتواند شامل بررسی اثر نیروهای داخلی و خارجی روی آن بخش بازار باشد.
به عنوان نمونه، تغییراتی که در یک صنعت مشابه رخ میدهد یا وضع مقررات جدید توسط دولت، میتواند جزو نیروهای موثر بر بازار باشد. سپس تحلیلگران با استفاده از این دادهها سعی میکنند که جهت بازار را پیشبینی نمایند.
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی تحلیل و معاملهگری تکنیکال، اینطور استدلال میکنند که بازارها کارا هستند و قیمت تمام اطلاعاتی است که در دسترس داریم. این یعنی این که لزوماً قرار نیست تاریخ دوباره تکرار شود و با گذشته قیمت نمیتوان آینده را پیشبینی کرد.
برای مثال، طرفداران تحلیل بنیادی (fundamental analysis)، با استفاده از صورتهای مالی (financial statements) و مدلهای اقتصادی، وضعیت مالی شرکتها را تحلیل و قیمتهای آینده را پیشبینی میکنند.
برای این نوع سرمایهگذاران، حرکات روزانه قیمت سهام، صرفاً تغییرات تصادفیاند که نمیتوان آنها را به عنوان الگو یا روند تفسیر و بررسی کرد.
در تحلیل روند و به طور کلیتر تحلیل تکنیکال، از دادههای گذشته قیمت برای پیشبینی آینده استفاده میشود.
استراتژیهای معامله روند
معاملهگران روند (trend traders) در تلاشاند که از روندها سود کنند. استراتژیهای مختلف زیادی برای ترند تریدینگ وجود دارند که از اندیکاتورهای مختلف تکنیکال استفاده میکنند:
- میانگینهای متحرک (Moving Averages): در این استراتژی وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند باید وارد موقعیت خرید یا long و وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند، باید وارد موقعیت فروش یا short شد.
- اندیکاتورهای مومنتوم (Momentum Indicators): در این استراتژی باید وقتی روند قیمت یک دارایی دارای مومنتوم قوی بود، وارد موقعیت خرید شده و زمانی که روند مومنتوم خود را از دست داد، از موقعیت خرید خارج شد. در این استراتژی اغلب از شاخص قدرت نسبی (relative strength index) یا RSI استفاده میشود.
- خطوط روند و الگوهای چارت (Trendlines & Chart Patterns): در این استراتژی، وقتی خط روند یک دارایی در حال ادامه به مسیر خود به سمت بالا بود، وارد موقعیت خرید میشویم و حد ضرر خود را زیر سطوح حمایت خط روند اصلی قرار میدهیم. اگر روند قیمت آن سهم یا دارایی برگردد، موقعیت بسته شده و سود آن دریافت میشود.
نکته مهم: دنبالهروی روند (trend following) یک سیستم معاملاتی بر اساس استفاده از تحلیل روند و پیروی از آن برای سرمایهگذاری است. این تحلیل، اغلب با تحلیل کامپیوتری و مدلسازی دادههای مرتبط انجام میشود و به مومنتوم بازار گره خورده است.
اندیکاتورها میتوانند اطلاعات قیمتی را سادهسازی کنند و برای ترند تریدینگ سیگنال داده یا درباره بازگشت قیمت هشدار دهند. آنها میتوانند در تمام بازههای زمانی (time frame) استفاده شوند. همچنین اندیکاتورها دارای متغیرهایی هستند که میتوان آنها را بر اساس ترجیحات خاص هر معاملهگر تنظیم و هماهنگ کرد.
معمولاً به تریدرها توصیه میشود که استراتژیهای مختلف استفاده از اندیکاتورها را با هم ترکیب کرده یا چهارچوب خاص خودشان را تعیین کنند تا معیارشان برای ورود به موقعیتهای معاملاتی و خروج از آنها، کاملاً واضح و مشخص باشد.
از هر اندیکاتور میتوان از روشهایی غیر از آنچه برای آن مشخص شده هم استفاده کرد. اگر به اندیکاتور خاصی علاقه دارید، درباره آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر، پیش از انجام معامله، آن را تست کنید.
استفاده از میانگینهای متحرک یکی از استراتژیهای معامله بر اساس تحلیل روند است.
محدودیتهای تحلیل روند
شناسایی نقاط بازگشت، یکی از مهمترین مسائل در پیشبینی روند است.
وقتی به گذشته قیمت نگاه میکنیم، تشخیص نقاط بازگشت کار بسیار آسانی است اما وقتی در لحظه اتفاق میافتند، نمیتوان بهراحتی تشخیص داد که این یک انحراف معمولی از روند اصلی یا شروع یک روند جدید است.
برای برآوردهای بلندمدت، وجود دادههای اضافی لازم است که ممکن است همیشه در دسترس نباشند. این مسئله خصوصاً درباره یک کسبوکار یا خط محصول جدید صادق است.
در هر حال، هر چه کسی آینده دورتری را پیشبینی کند، ریسک اشتباه کردناش بیشتر است؛ چون به مرور زمان متغیرهای جدیدی خودشان را نشان میدهند.
در نتیجه، هر کسی حتماً باید دادههای تحلیل روند را آزمایش کند و اگر از تشخیص خود مطمئن بود وارد عمل شود.
در هر تحلیل روندی باید متوجه این نکته بود که روندهای قبلی همیشه تا آینده مورد نظر ما ادامه نمییابند. مسئله دیگر این است که روندهای خطی کوتاهمدت ممکن است در بازههای زمانی طولانیتر، غیرخطی بوده و روندهای خطی بلندمدت هم ممکن است دارای چرخههای کوتاهمدت باشند.
نکته آخر هم این است که تحلیل روند در تشخیص پدیدههای نادر یا حتی وقایع نیمهکمیاب هم بسیار بد عمل میکند.
مزایای تحلیل روند
تحلیل روند ابزاری سرراست برای تحلیل و بررسی فرصتهای سرمایهگذاری است؛ اما به جز این، از چندین مزیت دیگر هم برخوردار است.
در این قسمت به مهمترین آنها اشاره میشود:
- میتوان عملکرد دو یا چند شرکت را در بازه زمانی یکسان مقایسه کرد و میزان قوت و ضعف کسبوکارهای درون یک صنعت را در مقایسه با یکدیگر سنجید.
- تحلیل روند میتواند به همراه انواع زیادی از دادههای عددی، از جمله دادههای سنتی (سود یا هزینه) و دادههای جایگزین (مانند ترافیک سایت، شکایت مشتریان و بسیاری دیگر) مورد استفاده قرار گیرد.
- دادهها نشان میدهد که میتوان از این روندهای بلندمدت برای تشخیص الگوهایی استفاده کرد که میشود بر اساس آنها وارد عمل شد و سرمایهگذاری کرد. سپس میتوان از این الگوها برای پیشبینی استفاده نمود.
- میتوان از تحلیل روند برای آزمون و سنجش صورتهای مالی اولیه و بررسی وجود ناهماهنگیها یا تناقضات احتمالی در آنها استفاده کرد. میتوان پیش از انتشار عمومی این صورتهای مالی، به وسیله تحلیل روند بررسی کرد که آیا نیاز به اصلاح دارند یا نه.
- تحلیل روند این امکان را برایتان فراهم میکند که کل بازار سهام را برای پیدا کردن نشانههایی از تغییرات بالقوه مثبت یا منفی روند بگردید و بسنجید.
لری هرت (Larry Hart) از The Stock Dork میگوید: «فایده اصلی تحلیل روند این است که با آن میتوانید دادههای ورودی خود را با یک شرکت دیگر مقایسه کرده و عملکرد شرکت را به طور واقعگرایانه اندازه بگیرید. اگر بدانید که دقیقاً چگونه روند را تحلیل کنید، قادر به تشخیص جهت حرکت کسبوکار خود خواهید بود.»
پاسخ به چند سوال درباره تحلیل روند
در این بخش به چند سوال درباره تحلیل روند و ترند تریدینگ پاسخ داده میشود.
روند چیست؟
روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. روندها میتوانند صعودی یا نزولی باشند که اولی متعلق به بازار صعودی یا گاوی و دومی متعلق به بازار نزولی یا خرسی است.
برای این که بتوانیم حرکت در یک جهت را روند بنامیم، حداقل زمان مشخصی وجود ندارد اما هر چه این زمان طولانیتر باشد، آن روند مهمتر و قابل توجهتر است.
روندها با کشیدن خطوطی به نام خطوط روند شناسایی میشوند. خطوط روند، در روند صعودی با وصل کردن بالاترین سقفها (higher highs) و بالاترین کفها (higher lows) و در روند نزولی با وصل کردن پایینترین کفها (lower lows) و پایینترین سقفها (lower highs)، حرکت قیمت را مشخص میکند.
نمونههای استراتژیهای ترند تریدینگ چیست؟
در استراتژیهای ترند تریدینگ سعی بر این است که با ترکیب اندیکاتورهای تکنیکال و پرایس اکشن آن ابزار مالی، از روندها کسب سود شود. در این روش از میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگوهای نمودار استفاده میشود.
در استراتژیهای میانگین متحرک، وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند وارد موقعیت خرید و وقتی برعکس این اتفاق بیفتد، وارد موقعیت فروش میشویم.
در استراتژی اندیکاتور مومنتوم، وقتی مومنتوم حرکت قیمت دارایی قوی باشد وارد موقعیت خرید شده و وقتی مومنتوم قدرت خود را از دست داد، از موقعیت خرید خارج میشویم. در استراتژیهای خط روند و الگوهای چارت هم، در زمانی که روند قیمت رو به بالا باشد وارد موقعیت خرید شده و حد ضرر را زیر سطوح حمایت روند قرار میدهیم و برعکس.
چه انتقاداتی به تحلیل روند میشود؟
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی تحلیل تکنیکال، عقیده دارند که بازارها کارا هستند و تاثیر عوامل در قیمتها لحاظ شده و قیمت تنها اطلاعات موجود است. بنابراین تاریخ لزوماً دوباره تکرار نمیشود و با وقایع گذشته نمیتوان آینده را پیشبینی کرد.
طرفداران تحلیل بنیادی با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی، وضعیت مالی شرکتها را تحلیل کرده و آینده قیمت را پیشبینی میکنند. برای این نوع از سرمایهگذاران، حرکات روزانه قیمت تصادفی هستند و نمیتوان آنها را به صورت الگوها یا روندها تفسیر کرد.
طرفداران تحلیل بنیادی، برای ارزیابی وضعیت مالی شرکت و پیشبینی قیمت از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی استفاده میکنند.
سخن آخر
تحلیل روند از ابزارهای تحلیل تکنیکال است و با آن میتوان جهت حرکت قیمت یک دارایی را مورد بررسی قرار داده و درباره آینده آن پیشبینی کرد.
این ابزار محدودیتهایی دارد و مخالفان آن استدلالهایی درباره بیفایده بودن این تحلیل مطرح میکنند. برای سرمایهگذاری و انجام معامله با تحلیل روند میتوان از استراتژیهایی مثل میانگین متحرک، مومنتوم، خط روند و الگوهای چارت استفاده کرد.
در تحلیل روند احتمال خطا وجود دارد و تضمینی برای درستی آن نیست؛ بنابراین وقتی میتوان بر اساس تحلیل روند وارد عمل شد که از آن اطمینان قابل قبولی داشته باشیم.
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
خط روند چیست؟ با انواع آن آشنا شوید!
همان طور که میدانید یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهم در زمان حال و آینده استفاده از تحلیل تکنیکال است که شما با استفاده از آن قادر به تشخیص سهم خوب در بازار بوده و میتوانید سرمایه خود را در سهم موردنظر تزریق نمایید یا با تشخیص نقاط مقاومت، سرمایه خود را از سهم خارج کنید. بههرحال یکی از ابزارهای مهم در فرآیند تحلیل تکنیکال، خطوط روند هستند که از پایهترین و مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میآید.
به زبان ساده خط روند جهت حرکت بازار را نشان میدهد. نمودار یک سهم هیچوقت روند یا رفتار یکسانی نداشته و در نقاط مختلف تغییر جهت میدهد. اگر نمودار یک سهم را بررسی کرده باشید متوجه میشوید که با نوسانات قیمتی که در سهم ایجاد میشود، نمودار سهم به حالت زیگزاگی به حرکت خود ادامه میدهد. این خطوط زیگزاگی مجموعهای از موجهای پی در پی هستند که از موجهای صعودی و نزولی تشکیلشدهاند. در این مقاله سعی داریم شمارا بیشتر با فرآیند خطوط روند آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
تعریف خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال به منظور ارزیابی سهم است که با استفاده از آن میتوانید جهت حرکت سهم یا بازار را مشخص کنید یا تا حدودی تخمین بزنید. در نظر داشته باشید که برای رسم این خط در تحلیلهای خود حداقل به 2 نقطه نیاز است. خط روند را از وصل کردن قلههای نمودار یا درههای پیدرپی میتوان رسم کرد. خطوط روند از لحاظ زمانی در سه دسته کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت جای میگیرند که در اصطلاح هر چه روند بلندمدتتر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است. به این نکته توجه داشته باشید که خطوط روند به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشود. در ادامه با هر یک از خطوط روند بیشتر آشنا خواهید شد.
آشنایی با انواع خط روند
در این بخش به بررسی انواع خطوط روند می پردازیم:
1/ بررسی خطوط روند صعودی
در صورتی که قیمت سهم در حالت افزایش باشد به دنبال آن خطوط روند در حالت صعودی قرار خواهند گرفت در این حالت خطوط روند صعودی از نقاط پایینی به شکل پیدرپی به وجود میآید. از به هم پیوستن نقاط پایینی، خط روند افزایشی شکل میگیرد. طبیعتاً خطوط روند صعودی، خطوط شیبدار مثبتی هستند که قسمتهای کف قیمتی را به هم متصل میکنند و در تمامی نمودارها کاربرد دارد. در نظر داشته باشید که در نمودارها از متصل کردن نقاط پایینی به همدیگر خط روندی ایجاد میشود که بهنوعی نقش حمایتی دارد. همچنین در روندهای صعودی ایجاد موجهای برگشتی کوتاه رو به پایین یک امر طبیعی بوده و جای نگرانی ندارد چرا که در مجموع این روندهای بازگشتی، از قسمت یا نقاط پایینی رد نمیشوند. خط روندی که فقط بین دو نقطه رسم شده باشد از اعتبار کمتری برخوردار است تا خط روندی که از 3 نقطه تشکیل شده است. برای درک بهتر آشنایی با تحلیل روند خطوط روند صعودی به تصویر زیر دقت نمایید.
2/ بررسی خطوط روند نزولی
برعکس حالت قبلی در صورتی که سهم از نظر قیمتی در حالت کاهشی قرار گرفته باشد به دنبال آن در نمودار سهم روند نزولی را شاهد خواهیم بود که خطوط روند نزولی در این حالت از به هم وصل کردن قلههای پی در پی نمودار، تشکیل میشود. برعکس حالت صعودی در این بخش باید در نظر داشته باشید که در روندهای کاهشی به وجود آن موجهای برگشتی صعودی امری طبیعی است که در این حالت رخ میدهد و معمولاً از نقاط قله قبلی بالاتر نمیروند. در روند کاهشی بعد از اتصال نقاط بالایی به یکدیگر خطی تشکیل میشود که نقش سطح مقاومت را به خود میگیرد. به این نکته مهم توجه کنید که روند کاهشی میتواند درنتیجه کاهش قیمت در سطح مقاومت یک سهم ایجاد شود که در این حالت فروشندگان دارای اهرم قدرت بوده و بر پایین آوردن قیمت سهمها تأکید دارند. بهمنظور درک بهتر از خطوط روند نزولی به تصویر زیر دقت نمایید.
3/ بررسی خطوط روند خنثی
تا این بخش با خطوط روند صعودی و نزولی بیشتر آشنا شدیم، اما خطوط روند خنثی به روندهایی گفته میشود که در آن قیمت سهم به طور میانگین در یک بازه مشخص در حال تغییر و نوسان است و باعث ایجاد یک روند خنثی شده و علائمی از خطوط روند صعودی و نزولی در روند سهم به چشم نمیخورد. در این حالت کاهش و افزایش قیمت سهم اصطلاحاً بین دو سطح حمایت و مقاومت در حال پیشروی است. در این سهمها معمولاً معاملهگران انتظارات محدودی از این سهم دارند که منجر به ایجاد خطوط روند خنثی میشود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید.
عوامل موثر در اعتبار سنجی خطوط روند در سهم
عوامل مختلفی باعث اعتبار خطوط روند یک سهم میباشند که در این بخش به این عوامل خواهیم پرداخت:
1/ شیب خط روند:
معمولاً در این حالت هر مقداری که شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن در ماندگاری کمتر میشود و احتمال منحل شدن آن وجود دارد. از نظر استانداردی معمولاً شیبهای 45 درجه از اعتبار خوبی برخوردار هستند.
2/ بازه زمانی بررسی سهم:
در ارزیابی سهم و استفاده از ابزار خطوط روند باید توجه داشته باشید که انتخاب بازه زمانی نیز یکی از برگ خریدهای بسیار مهم است. برای نمونه ممکن است خطوط روند سهمی در بازه زمانی 4 ماهه بهصورت نزولی باشد اما در بازه یکساله دارای خط روند افزایشی یا صعودی باشد. در این حالت معمولاً خطوط روند بلندمدت دارای اعتبار بیشتری خواهند بود.
3/ تعداد برخورد با نمودار قیمتی:
توجه داشته باشید که هر چه تعداد برخورد خطوط روند با نمودار قیمتی بیشتر باشد، از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
4/ میزان کاهش و افزایش قیمت سهم:
دقت داشته باشید که در این مورد هر مقدار کندلهای بالاتری در روند نزول و صعود ثبت شوند احتمال منحل شدن روند شدت میگیرد. در این حالت بهعنوان نمونه ممکن است سهمی چند روز پی در پی درگیر صف خرید یا صف فروش باشد و در همین وضعیت هم بسته شود. این سهمها معمولاً در معرض شکست خطوط روند قرار میگیرند.
سیگنال خرید در روند افزایشی
در روندهای صعودی ما میتوانیم زمان مناسب برای ورود به سهم را مشخص کنیم. در همین راستا وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد یا آن را لمس کرد، زمان مناسبی برای ورود به سهم به شمار میآید چرا که بعد از آن سهم روند افزایشی به خود میگیرد که بهترین زمان برای خرید سهم است.
سیگنال فروش در روند کاهشی
طی تجربههایی که در بازار در سهمهای مختلف داشتیم، در روندهای کاهشی تا زمان شکسته شدن خط روند نزولی باید صبر داشته باشید اما اگر شما در روند نزولی اقدام به خرید سهم کرده باشید، بهترین زمان برای ثبت سفارش فروش زمانی است که منحنی قیمت نزدیک خط روند شده باشد یا بهتر اینکه آن را لمس کند.
بررسی فواصل نقاط رسم خطوط روند
در بخشهای قبلی به این موضوع پرداختیم که هر مقدار تعداد نقاط برخورد بیشتر باشد آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. حداقل نقاط لازم برای ترسیم خطوط روند 2 نقطه است. معمولاً فاصله مناسب بین نقاط به واسطه چند عامل دیگر تشخیص داده میشود که عبارتاند از:
- مقیاس زمانی رسم نمودار
- محدوده تغییرات قیمت
- نظرات شخصی تحلیلکننده
اگر فاصله بین دو نقطهای که به آن اشاره کردیم خیلی زیاد باشد نمیتوان به آن خط روند اتکا کرد. معمولاً بهترین خطوط روند از تعدادی نقطه حداقل (یا حداکثر) با فواصل زمانی منطقی که بهصورت هموار و پی در پی خط روند را نشان میدهند، تشکیلشده است.
سخن آخر
همان طور که در این مقاله مطالعه کردید، بیشتر سعی بر این داشتیم که یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال را تشریح کنیم و از زوایای مختلف به بررسی آن بپردازیم. شما به عنوان یک معاملهگر و شخصی که خواهان ورود به یک سهم است باید با استفاده از ارزیابی و تحلیلهای خود برای این امر اقدام کنید. در نظر داشته باشید که تحلیل یک سهم از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال امکانپذیر است که در این بخش ما بیشتر بر امر تکنیکال پرداختیم. در همین روش تکنیکال شما از ابزارهای بیشماری میتوانید برای تحلیل خود استفاده کنید و هیچوقت فقط با استفاده از یک ابزار به نتیجه قطعی نرسید. بهتر است یکی یا دو روش را در فرآیند تکنیکال ترکیب نمایید که نتیجه شما برای ورود یا خروج از سهم پایه و اساس محکمتری داشته باشد.
دیدگاه شما