ساختار معامله گر برنده


پرایس اکشن چیست ؟

فیلم آموزشی پرایس اکشن و جریان سفارشات توسط عیسی غریبلو

یک معامله گر حرفه ای باید سه نوع مهارت مهم را دارا باشد ، بارها مشاهده شده که اغلب مباحث آموزشی( موجود )در یک مورد تمرکز کرده و موارد مهم و ضرروی دیگر را کم اهمیت جلوه داده اند. یک معامله گر نیاز دارد برای موفقیت در بازار های مالی ، مهارت روانشناسی (دقیق و درست) ، مهارت تجزیه و تحلیل (مارکت) و مهارت مدیریت سرمایه (کنترل و رشد) را درست فرا بگیرد .

معرفی پرایس اکشن و جریان سفارشات بازار

ما در این دوره سعی کردیم این سه عامل مهم را با زبانی ساده و روان به کار آموزان تعلیم دهیم . همه موراد گفته شده در این دوره بارها توسط خود ما و دوستان ما تست شده ، و نتیجه بخش بوده . سعی نموده ایم راهکارهای عملی را انتقال دهیم تا به امید خدا شاهد پیشرفت دوستان علاقمند بازار های مالی گردیم .

آنچه در این دوره می آموزیم :

◼ بازار چگونه پدیده ای است؟
◼ راه شناخت این پدیده چگونه می باشد؟
◼ چگونه می ساختار معامله گر برنده توانیم در این بازار ها موفق شویم ؟
◼ نقش روانشانسی در زندگی روزمره و معاملات چیست؟

مدیریت سرمایه چیست ؟ و چگونه باید اعمال گردد؟

ماهیت بازار چگونه است؟

ما در این بخش می آموزیم که بازار های مالی ، مانند دیگر پدیده های طبیعی هستند . هر پدیده ای با یک سیستم خاص و مشخص کار می کند. ما با دیدگاه سیستمی و تفکر سیستمی آشنا می شویم ، و می آموزیم که با هر پدیده ای باید سیستمی برخورد کنیم تا نتیجه مطلوب را حاصل سازیم .می آموزیم که سیستم ها دارای اجزای اصلی و اجزای فرعی هستند و باید این اجزا را در کنار هم دیگر قرار دهیم تا یک پدیده جدید را شاهد باشیم . این پدیده جدید می تواند موفقیت ما در بازار های مالی باشد که حاصل درک درست پدیده بازار است .

سه عامل مهم موفقیت در بازار های مالی

شاید در مورد این سه عنصر اصلی مطالب زیادی شنیده ایم ، اما چقدر به این موارد اهیمت دادیم و چقدر برنامه عملی برای تقویت این سه عنصر مهم پیاده سازی کردیم ؟
ما سعی کریدم در این دوره ، روی این سه موضوع اساسی (مثلت موفقیت) متمرکز شویم و بصورت ریشه ای به این سه موضوع در قالب های متفاوت بپردازیم .

ساختار بازار در پرایس اکشن

یکی از مهمترین عواملی که برای یک معامله گر نیاز است ، شناخت او نسبت به بازار ها است . یک معامله گر باید آگاه باشد که بازار چگونه کار می کند ؟ چه عواملی بر حرکات بازار تاثیر گذار هستند ؟ بزرگان بازار چه کسانی هستند و چگونه تصمیم می گیرند؟ ما در این دوره می آموزیم که ساختار های غالب بازار چگونه شکل می گیرند ، چگونه عرضه و تقاضا شکل می گیرد و چگونه فرصت های معاملاتی ایجاد می گردند . وقتی که نوع ساختار های بازار فرا گرفته شود ، معامله گر می تواند در هر بازاری معامله نماید.

روانشانسی موفقیت و بازار

یکی از مهمترین عوامل موفقیت مباحث روانشانسی هستند . هر معامله گر داری روانی است که زندگی شخصی و معامله گری او را کنترل می نماید. این مبحث اینقدر مهم می باشد که به نظرم تنها عامل موفقیت در بازارها عامل روانشناسی است . معامله ساختار معامله گر برنده گر با روانی درست می تواند روند های درست بازار را شناسایی نماید . و با روانی درست می تواند درست و به موقع وارد معاملات گردد و همچنین با کمک روانی سالم می تواند بهترین مدیریت سرمایه را اجرا نماید.

بخش روانشانسی مبحث بسیار گسترده ای است ، که تنها به عوامل ترس و طمع اشاره ندارد . بلکه بصورت ریشه ای به کارکرد مغز و نحوه تاثیر اون در زندگی روزمره می پردازد. همه ما انسانها داری شعور هستیم ، برخی کم و برخی بیشتر ! خبر خوب این است که ما می توانیم در هر جایگاهی که هستیم روان خود را تربیت کنیم و با روان بهتر زندگی نمایم . با روان بهتر می تواینم بازار را هر روز بهتر درک نماییم و بهتر تصمیم بگیریم و بهتر نتیجه بگیریم.

ما در این دوره فرا می گیریم که ، روانشناسی چگونه و به شکل همه زندگی ما را تحت کنترل دارد . چه راهکار های برای تسلط بر ذهن و مغز وجود دارد . و تمرین هایی را در این خصوص ارایه می دهیم و عملکرد مغز را بصورت ریشه ای مورد بحث قرار می دهیم .

مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه هم جزو جدا نشدنی معامله گری می باشد . بخشی که صحبت کردن در مورد اون بسیار آسان و عمل کردن به اون بسیار سخت است. مدیریت سرمایه درهر بازاری نیاز می باشد . مدیریت سرمایه بخشی از پدیده بازار می باشد که نمی توان از آن براحتی عبور کرد . مدیریت ساختار معامله گر برنده سرمایه بخشی از روانشناسی معاملات می باشد که باید این بخش را جدی گرفت و هر روز تمرین کرد تا در اون به مهارت لازم برسیم.
در این دوره ما شیوه های را برای مدیریت سرمایه صحیح بیان می کنیم و چند ترفند برای موفقیت در این مورد را بیان می کنیم .

سخن پایانی

برای فرا گیری معامله گری به ساختار معامله گر برنده روش صحیح باید زمان زیادی صرف کنیم . باید در همه بخش ها به مهارت کامل برسیم. معامله گرشدن حرفه ای نیازمند دانش درست و صبر و پایبندی به اصول می باشد . با دیدن چند فیلم آموزشی ، و خوندن چند کتاب در این زمینه نمی توان موفق شد !

موفقیت در کسب مهارت و موفقیت در رشد سرمایه در کوتاه مدت امکان پذیر نیست و موفقیت نیازمند یک فرآیند تئوری وعملی می باشد . معامله گری ، نیازمند صد ها ساعت تمرین می باشد. تمرین چارت خوانی صحیح ، تمرین عزت نفس و اعتماد به نفس ، تمرین تحلیل درست ، تمرین ترید کردن درست و با برنامه تمرین مدیریت سرمایه و …

قبول مسئولیت

برای رسیدن به هدف نهایی، باید یاد بگیرید که باورها و نگرش­های لازم را در خود بازسازی و راه­اندازی کنید. اگر هدف نهایی کسب سود پایدار باشد، هدف اولیه باید آموختن نحوه­ی تفکر یک معامله­گر همیشه موفق باشد که با ساختار ذهنی بدون ترس معامله کند و شخص را از بی احتیاطی ناشی از ترس محافظت کند. اگر اینچنین محیط ذهنی را ایجاد کنید، معاملات تقریبا پاکی خواهید داشت. در ادامه علاوه بر از بین بردن ترس به انضباط درونی نیاز می­باشد. آنچه بیشتر زیان­ها را به­وجود می­آورد، نگرش­ها وعقاید در مورد اشتباه کردن، ضرر کردن و بی­پروایی هنگام احساس پیروزی است. هنگامی که اعتماد به نفس دارید و ترس و نگرانی را از خود دور می­کنید، انجام یک زنجیره معاملات موفق دشوار نخواهد بود، زیرا همراه شدن با یک جریان آسان است. همچنین در صورت نداشتن ترس می توان معاملات را بدون هیچ­گونه کشمکش درونی انجام داد. در این زمان گویی بازار خود فریاد می­زند که چه زمان بخرید و بفروشید. نگرش موفق، معامله­گری را جذاب و یادگیری آن را دشوار می­کند. معامله­گر مبتدی نمی­ترسد و احساس یک نگرش برنده را دارد و باخت را تجربه نکرده است. ضرر و اشتباه واقعیت­های اجتناب­ناپذیر معامله هستند. انتظارات و توقعات ما نشان­دهنده­ی ذهنیت ما درباره­ی این هستند که برخی لحظات آینده در محیط اطراف چگونه دیده، شنیده و یا احساس خواهند شد. معامله­گران همیشه موفق با ایجاد تغییری اساسی در نگرش خود موجب این موفقیت شده­اند. در مقابل معامله­گران مبتدی، پس از تجربه کردن ضرر، بدون تردید حالت درد عاطفی را تجربه خواهند کرد و احساس می­کنند بازار بر علیه آنها اقدام کرده و با متضرر کردن آنها، احساس برنده بودن را از آنان سلب کرده است. ­

معامله­گران معمولی انتظار دارند که بازار توقعات، امیدها و آرزوهایشان را محقق سازد و مسئولیت انتخاب­هایشان را نمی­پذیرند و بازار را مقصر شکست­های خود می­دانند.

هر معامله گری که در بازار شرکت می­کند، برای منافع خود کار می­کند. یعنی هدف معامله­گر این است که پول را از بازار بیرون بکشد و هدف بازار، این است که پول یا فرصت را از دست معامله­گر برباید. علاوه بر این بازار فرصت­های زیادی را برای کسب پول سر راهتان قرار می­دهد.

در عمیق ترین لایه ­های هویتی خود بپذیرید ساختار معامله گر برنده که خودتان مسئولیت کامل موفقیت یا شکست­هایتان را در معامله­گری بر عهده دارید.

باید بیاموزید که چگونه آنچه می­خواهید را از بازار به دست آورید که اولین گام آن، آموختن و پذیرش کامل و مطلق مسئولیت است. مسئولیت پذیری به معنای؛ پذیرش اینکه تمام نتایج به­دست آمده حاصل کار خودتان است. اما در صورت نپذیرفتن این مسئولیت دو مانع عمده­ی روان­شناختی ایجاد می­شود: 1) بکار بردن واکنش­های تدافعی در بازار که باعث خارج شدن شما از جریان دائمی فرصت­ها می­شود. 2)گمراه کردن خود با این عقیده که با تحلیل بازار، عدم موفقیت شما حل می­شود.

در معاملات باید این واقعیت را در نظرگرفت که، بازار اطلاعات خود را با دیدگاه بی­طرف و خنثی ارائه می­کند. از نظر بازار، هر لحظه ای خنثی است و برای شما که ناظر هستید، هر لحظه و هر قیمت می­تواند معنادار باشد. معانی که در ذهنیت شما نهفته است.

اگر جریان­های بی­پایان فرصت برای ورود و خروج به معاملات را بدون تاسف و سرزنش دریافت کنید، می­توانید در بهترین شرایط ذهنی برای کسب سود عمل کنید و از تجربیات خود پند بگیرید.

جریان­ بازار اغلب آشفته است، به­خصوص در تایم فریم­های کوتاه­تر، اما الگوی متقارنی را نشان می­دهد که بارها خود را تکرار می­کنند. اگر بخواهید به جریان بازار حساس باشید، باید ذهنتان فارغ از ترس، خشم، پشیمانی و ناامیدی باشد.

معامله­گر تازه وارد تصور می­کند تنها راه انتقام، غلبه بر بازار و تنها راه غلبه بر بازار، کسب دانش بازار ساختار معامله گر برنده است. اما متوجه می­شود که پس از افزایش دانش، مشکلاتش در معامله بیشتر شده است. در سطح ناخودآگاه، ذهن ما به طور خودکار اطلاعات را تغییر می­دهد، تحریف می­کند یا آنها را از آگاهی­مان حذف می­کند. اگر شخص فقط با هدف اجتناب از درد، به یادگیری هرچه بیشتر مهارت­های بازار بپردازد، مشکلاتش چند برابر می­شوند؛ زیرا هرچه بیشتر بیاموزد، انتظار طبیعی او از بازار بالاتر می­رود و ناخواسته وارد یک دور باطل می­شود.

برندگان، بازندگان، رونق و رکود:

چرخه­ی رونق و ورشکستگی: لازم بودن زمان زیاد برای انصراف بعضی معامله­گران و همچنین کسب شایستگی کافی بعضی دیگر از معامله­گران برای ورود به بازار.

نیروهای روان­شناختی قدرتمند وموثر بر هدف اصلی:

1)خود بزرگ بینی: به وجود آوردن اعتماد به نفس فوق العاده بطوری که معامله­گر احساس می­کند هیچ خطایی وجود ندارد. عدم درک ریسک.

2) خود تخریبی: عدم احساس شایستگی برای برنده شدن.

معامله­گران بر اساس نتایج کسب شده:

  • معامله­گران همیشه برنده (حدود 10%): کسب روش پول درآوردن.
  • معامله­گران همیشه بازنده (حدود 30تا40%): معاملات زیان­بار متعدد با پیروزی­های گاه به گاه.
  • معامله­گران چرخه رونق و رکود (حدود 40تا50%): کسب روش پول درآوردن، منتها فاقد مهارت­های کتمل معامله­گری برای حفظ پول.

اگر برنده شوید و یاد نگرفته باشید که چگونه بین اعتمادبه­نفس و خویشتن­داری تعادلی سالم ایجاد کنید دیر یا زود شکست خواهید خورد.

تعریف از نگرش برنده، داشتن انتظار مثبت از تلاش­های خویش و پذیرفتن هر نتیجه­ی به دست آمده بعنوان اتعکاس کاملی از سطح رشد و چیزهایی است که برای عملکرد بهتر لازم دارید.

کارآمدترین روش برای کشف چیزهایی که برای موفق شدن به آنها نیاز دارید، ایجاد نگرشی برنده است که چشم­اندازی خلاقانه آن را به­وجود می­آورد.

پرایس اکشن و محور های اصلی

پیش از بررسی استراتژی‌های معامله با پرایس اکشن باید با محور‌های اصلی آن آشنا شویم. اگر بتوانید این موارد را در نمودار تشخیص دهید و ارتباط بین‌ آن‌ها را درک کنید تا حد زیادی در تحلیل پرایس اکشن موفق خواهید بود. توجه داشته باشید که این عبارات ممکن است ساده به نظر برسند اما علل به وجود آمدن آن‌ها پیچیده است. در ادامه به تعریفی ساده از مهم‌ترین محور‌های بوجودآورنده پرایس اکشن می‌پردازیم.

index - پرایس اکشن و محور های اصلی

پرایس اکشن چیست ؟

نمودار شمعی چیست؟

مانند نمودار میله‌ای، نمودار شمعی یا «نمودار شمعدانی» (Candlestick) نشان‌دهنده قیمت بالا، قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن و قیمت پایین است. اولی، بیشترین قیمتی است که سهام مورد نظر در دوره معین تحلیل داشته است.دومین مورد یعنی قیمت پایین، تعریفی کاملاً مخالف تعریف قیمت بالا را دارد. قیمت بسته شدن، آخرین قیمت معامله سهام ساختار معامله گر برنده است. آخرین مورد قیمت باز شدن، کاملاً برخلاف قیمت بسته شدن، به قیمت اولین معامله سهام در دوره معین اشاره می‌کند.

بررسی نمودار شمعدانی
معرفی اجزای نمودار شمعی

همانطور که در تصویر بالا اجزای نمودار شمعی را مشاهده می‌کنید، بدنه نمودار نشان‌دهنده بازه قیمت در یک دوره معین تحلیل است. برای مثال، اگر معامله‌گر به صورت هفتگی تحلیل کند، هر شمع نشان‌دهنده پرایس اکشن در یک هفته است و بدنه هر شمع اختلاف بین قیمت معادله سهم در ابتدا و انتهای هفته را نشان‌ می‌دهد. اگر در نمودار سیاه و سفید، بدنه شمع، سیاه یا در نمودار رنگی، بدنه شمع، قرمز باشد، یعنی قیمت باز شدن بیشتر از قیمت بسته شدن بوده ‌است.

روند گاوی چیست؟

«روند گاوی» (Bullish Trend) هنگامی مشاهده می‌شود که قیمت‌ها در حال افزایش و نمودار صعودی باشد. مشاهده روند گاوی در تحلیل یعنی قیمت‌ سهم‌های شرکت مورد نظر در حال افزایش است. در این مواقع، سرمایه‌گذاران اطمینان دارند که روند صعودی ادامه خواهد داشت. در واقع روند گاوی را زمانی مشاهده می‌کنیم که مجموعه شمع‌ها در حال افزایش به سمت راست باشند. برای درک بهتر، خطی را با زاویه ۴۵ درجه مجسم کنید.

روند خرسی چیست؟

«روند خرسی» (Bearish Trend) هنگامی مشاهده می‌شود که قیمت‌ها در حال کاهش و نمودار نزولی باشد. در روند خرسی قیمت‌ها به صورت مداوم در حال کاهش یافتن هستند. این روند نزولی به دلیل باور معامله‌گران به نزولی شدن آن بیشتر از این هم سقوط خواهد کرد. ساختار روند خرسی، مخالف ساختار روند گاوی است. در این زمان، خط روند در زوایه‌ای ۳۱۵ درجه قرار می‌گیرد.

بازار خنثی چیست؟

«بازار خنثی» (Flat market) بر خلاف بازار‌های رونددار، نه روند صعودی و نه روند نزولی دارد. درواقع سهامی که در بازار خنثی مبادله می‌شود، قیمت ثابتی دارد و تغییرات اندکی را تجربه می‌کند. بازار ممکن است در مدتی که سرمایه‌گذاران منتظر دریافت خبری از شرکت عرضه‌کننده سهام هستند، همچنان خنثی باقی بماند. طبق نظر «معامله‌گر هیکین آشی» (Heikin Ashi Trader)، نویسنده‌ای با بیش از ۱۵ سال سابقه در زمینه بازار آتی و «بازار فارکس» (Forex Market)، بازار در حدود ۷۰ درصد از مواقع در حالت بسر می‌برد. احتمال از دست دادن پول در بازار‌های خنثی بسیار بالاست زیرا انتظارات معامله‌گر و رفتار بازار همسو نیستند.

TPA2 - پرایس اکشن و محور های اصلی

پرایس اکشن چیست ؟

خط حمایت چیست؟

«خط حمایت» (Support Level) یا سطح حمایتی، قسمتی در نمودار است که انتظار داریم روند نزولی به محض مواجهه با آن، توقف کند. این خط به علت افزایش تقاضا یا انگیزه خریداران بوجود می‌آید. زمانی که قیمت سهم کاهش پیدا کند، تقاضا برای آن افزایش پیدا می‌کند که موجب شکل‌گیری خط حمایت می‌شود. روند قیمتی سهم ممکن است از خط حمایتی پایین‌تر رود و تا سطح حمایتی دیگری ادامه پیدا کند.

خط مقاومت چیست؟

«خط مقاومت» (Resistance Level) یا سطح مقاومت بخشی در نمودار است که قیمت‌های در حال افزایش توقف می‌کنند و جهت حرکت خود را تغییر می‌دهند و کاهش می‌یابند. سطح مقاومتی به مثابه مانعی است که از بیشتر شدن قیمت‌ها جلوگیری می‌کند. قیمت‌ها ممکن است در نهایت سطح مقاومتی را بشکنند و در ادامه به خط مقاومتی دیگری دست پیدا کنند.

استراتژی‌های معامله با پرایس اکشن

در ادامه ۵ مورد از مهم‌ترین استراتژی‌ها‌ی معامله با پرایس اکشن را به همراه نمودار بررسی می‌کنیم:

اوتساید بار خارج از خط حمایتی یا مقاومتی اسپرینگ در خط حمایتی
اینساید بار پس از شکست سطوح
شمع‌های سایه بلند
اندازه‌گیری طول سوئینگ‌های قبلی
اوتساید بار خارج از خط حمایتی یا مقاومتی

«اوتساید بار» (Outside Bar) یا شمع بیرونی، شمعی است که قیمت بالای آن بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی و قیمت پایین آن کمتر از قیمت پایین شمع قبلی باشد. بنابراین، شمع بیرونی شمع قبلی خود را می‌پوشاند. زمانی شمع بیرونی صعودی داریم که قیمت سهام افزایش پیدا کند‌ و قیمت بسته شدن شمع بیرونی بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی خود باشد. نمونه نزولی این مثال به شکل زیر اما پرایس اکشن آن برعکس خواهد بود. در تصویر زیر شاهد اوتساید بار بزرگی بعد از شکسته شدن خط حمایتی هستیم.

price action patterns - پرایس اکشن و محور های اصلی

پرایس اکشن چیست ؟

شمع بیرونی در پرایس اکشن

در اینجا فقط به دنبال یافتن اوتساید بار و نقطه ورود و انجام معامله نیستیم. همانطور که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید، بهترین حالت برای معامله این است که اوتساید بار بعد از شکستی بزرگ در روند، مشاهده شود. در نمودار بالا که چارچوب زمانی ۵ دقیقه‌ای دارد، قبل از شکست روند، به مدت سه ساعت شاهد روند گاوی بودیم. بعد از شکست خط حمایت، یک شمع بیرونی نزولی داشتیم که در ادامه آن، فروشِ سریع رخ داد.

اسپرینگ در خط حمایتی

«اسپرینگ» (Spring) یک شکست جعلی به سمت پایین است که آن را جهش نیز می‌نامند زیرا پس از وقوع آن، قیمت‌ها به صورت جهشی به روند قبلی خود باز می‌گردند. زمانی شاهد اسپرینگ هستیم که قیمت سهام به کران پایین یک بازه می‌رسد و پس از آن، سریع به ناحیه معاملاتی باز می‌گردد و یک روند جدید را شروع می‌کند.

بعضی از معامله‌گران از حجم برای تشخیص اسپرینگ در نمودار استفاده می‌کنند اما در اینجا تاکید بر نمودار شمعدانی و پرایس اکشن است. یک تفسیر غلط از اسپرینگ‌ها این است که معامله‌گران منتظر بمانند که آخرین سوئینگ پایین‌تر از خط حمایتی قرار بگیرد. زمانی که قیمت یک سهام یا دارایی در مدت زمان معینی (معمولاً کمتر از ۲۰ دوره) به حد پایینی برسد، «نقطه پایینی سوئینگ» (Swing Low) را مشاهده می کنیم.

این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که قیمت پایین دوره فعلی ما در نمودار، کمتر از تمام قیمت‌های کندل استیک‌های اطراف باشد. برای شفافیت، لازم است بیان شود که اسپرینگ هنگامی به وقوع می‌پیوندد که قیمت سهم به ۱ تا ۲ درصد نقطه پایینی سوئینگ برسد.

برای درک بهتر این مفهوم به تصویر زیر توجه کنید. در تصویر زیر، شاهد نقطه «بازآزمایی» (Retest) هستیم. بازآزمایی به این صورت است که قیمت‌ها پس از یک وقفه، با تغییر جهت و بازگشت به سطحی که در آن شکسته شده‌اند، آزمایش می‌کنند که آیا این سطح، از پیشروی آن‌ها جلوگیری می‌کند یا خیر. به تصویر زیر توجه کنید که چگونه سوئینگ قبلی (با پیکان بلندتر نشان‌ داده شده) پایین‌تر از خط حمایتی قرار نگرفته است. می‌توانستید با استفاده از پرایس اکشن از بازگشت سهام و معکوس شدن روند قیمت آگاه شوید.

اسپرینگ در پرایس اکشن چیست ؟

مثالی از اسپرینگ

اینساید بار پس از شکست سطوح

«اینساید بار» (شمع درونی) زمانی اتفاق می‌افتد که تعداد زیادی کندل استیک به صورت گروهی در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند و همزمان روند قیمت شروع به پیچیدن به دور خطوط حمایتی یا مقاومتی کند. در زمان بروز این اتفاق، معامله‌گرانی که بر بازار غلبه دارند، سهام را سرکوب می‌کنند تا سهم بیشتری جمع‌آوری شود. برای مشاهده اینساید بار بعد از یک شکست به نمودار زیر توجه کنید.

اینسایدبار بعد از شکست سطوح

نمودار بالا منحصر به فرد است زیرا در آن شاهد شکست روند قیمتی یک سهام بعد از چهارمین تلاش هستیم. پس از این اینسایدبارها، قیمت سهام در نمودار بالا به اندازه ۲۰ درصد در یک روز معاملاتی افزایش پیدا می‌کند. لطفاً توجه داشته باشید که شمع‌های درونی می‌توانند قبل از یک شکست هم مشاهده شوند. در صورت بروز این اتفاق، این احتمال تقویت می‌شود که سهم در نهایت خط مقاومت را خواهد شکست. اینسایدبار‌ها در تعیین حد ضرر به شما کمک می‌کنند. شما می‌توانید به جای استفاده از اندیکاتور یا قیمت پایین یک کندل استیک، از اینسایدبار‌ها برای تعیین حد ضرر بهره بگیرید.

شمع‌های سایه بلند

«شمع‌‌های سایه بلند» (Long Wick Candles) یکی از محبوب‌ترین نقاط نشان‌دهنده استراتژی ورود برای معامله‌گران است. این ساختارها حاوی یک وقفه بزرگ صعودی یا نزولی است که در ادامه آن پیشروی قابل توجهی وجود دارد و پس از آن قیمت برگشت می‌کند. در تصویر‌های زیر می‌توانید ۲ نمونه از شمع‌های سایه بلند را مشاهده کنید.

شمع سایه بلند در پرایس اکشن
نمونه اول شمع سایه بلند
شمع سایه بلند۲
نمونه دوم شمع سایه بلند

دلیل بوجود آمدن این ساختار در نمودار این است که تعداد زیادی معامله‌گر در زمان نامناسبی دست به معامله ‌زده‌اند که باعث شده همه آن‌ها سهام را نه خریداری کنند و نه بفروشند و صرفاً آن را نگهداری کنند. بنابراین، قیمت سهام تا حد بی‌ارزش شدن آن کاهش می‌یابد.

فشار جهت مخالف نیز به صورت نسبی ضعیف خواهد بود، پس چیزی که نمی‌تواند به سمت پایین رود، به سمت بالا حرکت می‌کند. این باعث می‌شود که در بازآزمایی، فشار به سمت بالا وارد شود. ممکن است درک این توضیحات کمی دشوار باشد، برای فهم بهتر این مطلب به تصویر زیر توجه کنید.

شمع سایه بلند در پرایس اکشن

با توجه به نمودار بالا مشاهده کنید که این سهم پیش از اینکه روند قیمت پایین‌تر از سایه پایینی کندل استیک مشخص شده با پیکان کوتاه قرار بگیرد، تعداد زیادی اینساید بار داشته است. بعد از این اتفاق، قیمت سهام در طی روز بیشتر سقوط می‌کند.

اندازه‌ گیری طول سوئینگ های قبلی

آیا تا به حال شنیده‌اید که روند، خود را تکرار می‌کند؟ به عنوان یک معامله‌گر ممکن است اجازه دهید که در حین تحلیل، احساسات و امید بر منطق‌ شما غلبه کنند.‌‌ معامله‌گرانی در بازار وجود دارند که با خرید و فروش و تحلیل مداوم سهم‌های معینی به نوعی بازار آن را کنترل می‌کنند. برای اینکه به درک بهتری از پرایس اکشن برسید بهتر است که سوئینگ‌های قبلی آن را بسنجید. در زمان تحلیل، ممکن است درصد‌های مشابهی از تغییر قیمت را در نمودار مشاهده کنید. برای مثال ممکن است ۵ حرکت قبلی یک سهم ۵ تا ۶ درصد تغییر داشته باشند.

اگر با توجه به سوئینگ‌ها به معامله بپردازید امکان دارد درصد‌هایی در بازه ۱۸ تا ۲۰ را مشاهده کنید. توجه کنید که نباید انتظار دو یا سه برابر شدن سوئینگ را در مقایسه با سوئینگ‌های قبلی داشته باشید. بازار ممکن است بی‌کران به نظر برسد، با اینحال بهتر است که به جای تلاش بدون تفکر برای کسب سود قابل ملاحظه، با در ساختار معامله گر برنده نظر گرفتن استراتژی‌ها دست به معامله بزنیم. در بلندمدت، معامله‌‌گران صبور برنده میدان خواهند بود. برای درک بهتر این مفهوم به نمودار زیر توجه کنید.

اندازه‌گیری سوئینگ در پرایس اکشن

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، سهم مورد نظر در دوره زمانی ۱۰ماهه تعداد زیادی سوئینگ را تجربه کرده، اگرچه هر سوئینگ به طور میانگین بین ۶۰ تا ۸۰ سنت بوده است. تصویر بالا نشان‌دهنده نمودار روزانه سهام است اما می‌توانید رابطه قیمتی یکسانی را در هر چارچوب زمانی دیگری نیز مشاهده کنید.

به عنوان یک معامله‌گر آیا به نظر شما منطقی است که با توجه به سوئینگ‌ها انتظار سود ۲، ۳ یا ۴دلاری را از این معامله داشته باشید؟ در نقطه‌ای از نمودار این اتفاق خواهد افتاد اما قبل از وقوع ساختار معامله گر برنده آن شاهد تعداد بیشتری سوئینگ ۶۰ تا ۸۰ سنتی خواهیم بود. در همین نمودار به تنهایی بیش از ۵ سوئینگ ۶۰ تا ۸۰ سنتی مشاهده می‌شود. اگر شما معاملات خود را در هرکدام از این سوئینگ‌ها با موفقیت انجام دهید به طور خلاصه، بدون اینکه خود را دچار دشواری یا ریسک کنید، سود کسب خواهید کرد.

معامله گر کیست؟ بررسی تیپ های مختلف تریدر

معامله گر کیست

در دنیای کنونی می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین اصول حفظ ارزش پول، سرمایه گذاری است. از گذشته های دور، خرید و فروش از طریق مبادلات کالا به کالا وجود داشته و تا کنون به اشکال مختلفی ادامه پیداکرده است. تریدر ها در بازارهای مالی انواع مختلفی دارند. این تفاوت‌ از روحیات مختلف آنها، مدت زمان ساختار معامله گر برنده ماندن در معامله و … نشات می‌گیرد. در این مقاله قرار است با انواع معامله گران آنها آشنا شویم.

ریشه کلمه معامله گر چیست؟

معامله گر در معنای لغوی به کسی گفته می‌شود که در هر بازاری خرید و فروش انجام می‌دهد. در ادبیات رایج بازار، تریدر کسی است که مدت زمان خرید و فروش‌هایش کوتاه است و بیشتر از فراز و فرودهای قیمت در بازار سود کسب می‌کند. در لغت شاید به نظر بیاید که این کار آسانی باشد، اما درواقع نیازمند تحلیل و مهارت بالا برای شناخت بازار هدف است. شناخت روند بازار در بازه های کوتاه مدت دارای ریسک فراوان در معامله می‌باشد.

تفاوت معامله ‌گر با سرمایه ‌گذار چیست؟

زمان، نقطه تفاوت میان سرمایه گذاران(investor) و معامله گران می‌باشد. همانطور که در ابتدا گفته شد، مدت زمان حضور تریدر در معاملات کوتاه است. معمولا زمان حضور معامله‌گران در یک معامله، کوتاه مدت و یا میان مدت می‌باشد. سرمایه‌گذار دید بلندمدتی به بازار دارد. درگیر نوسانات کوتاه مدتی بازار نمی‌شود و می‌توان گفت سنگ بنای تحلیل هایشان بنیادی یا همان فاندامنتال است. سرمایه‌گذاران فاندامنتالیست، معتقدند که قیمت یک سهم در هر نقطه‌ای هم که باشد، درنهایت به آن قیمت ارزش ذاتی خود می‌رسد. بنابراین یکی از تحلیل های سرمایه‌گذاران، بررسی ارزش ذاتی سهام (NAV) می‌باشد. درصورتیکه قیمت لحظه‌ای یک سهم از قیمت ارزش ذاتی کمتر باشد، آن سهم ارزنده می‌باشد.

تفاوت معامله ‌گر حرفه‌ای با مبتدی چیست؟

کنترل هیجانات و عواطف

مدیریت سرمایه و ریسک

تعیین حدضرر

به روز نگه داشتن دانش

داشتن استراتژی معاملاتی

جلوگیری از طمع و وحشت

معامله ‌گران مشهور دنیا چه کسانی‌اند؟

مارک داگلاس (Mark Douglas)

ری دالیو (Ray Dalio)

جسی لیورمور (Jesse Lauriston Livermore)

انواع تیپ شخصیتی معامله گران

هر یک از ما انسان‌ها گاهی با ترس، گاهی وحشت، گاهی هم دچار طمع و غرور می‌شویم، لجاجت می‌کنیم و با یک‌دندگی کار خود را توجیه می‌کنیم یا سهمی که از آن سود خوبی گرفته‌ایم را به‌عنوان معشوقه خود انتخاب می‌کنیم. گاهی اوقات هم تمام این کارها را باهم انجام می‌دهیم.

1- تیپ شخصیتی معامله گران حریص در بورس

اکثر متخصصان هم‌عقیده‌اند که حرص و طمع نمی‌تواند پیشوای خوبی در سرمایه گذاری باشد. در بین بزرگان بورس مشهور است که طمع مغز را می‌خورد. از این بابت که حرص باعث به وجود آمدن تمنای بیش‌ازحد برای کسب سود می‌شود، افراد حریص در بورس بیشتر گرفتار کلاه‌برداران می‌شوند و یا در تله‌های امیدهای پوچ می‌افتند. حرص یکی از قوی‌ترین و شدیدترین هیجانات هست و توانایی این را دارد تا معامله گر را به جلو سوق دهد. پس به‌هیچ‌عنوان جای تعجب ندارد اگر هیجانات بتوانند به‌راحتی جای خود را بافهم و شعور سرمایه گذار عوض کنند.

2- تیپ شخصیتی معامله گران قماربازان در بورس

قماربازی از چهره‌های پرخطر طمع‌کاری هست و بسیار اعتیادآور است. قمارباز همیشه بیشتر می‌خواهد و هیچ زمان به کم راضی نمی‌شود؛ و آن‌قدر دنبال سود های متوالی می‌رود که آخر به بیراهه می‌افتد. پاراسلسوس طبیب و فیلسوف سوئیسی جمله زیبایی دارد که می‌گوید «داروی بیش‌ازحد می‌شود سم» یعنی سود بردن خوب و بسیار لذت بخش است، اما با زیاده‌روی کردن خطرناک می‌شود. روانشناسان بر این باورند که کسب سود در بورس حالتی در مغز پدید می‌آورد که با حالات مصرف مواد مخدر برابری می‌کند و با بالا رفتن پرتفوی شخص می‌تواند حتی به او حالت نئشگی بدهد که تلاش برای تکرار آن موجب اعتیاد می‌شود و طی آن‌همه ریسک‌ها را فراموش می‌کند.

3-تیپ شخصیتی معامله گران خودبزرگ‌بین‌ها در بورس

خودبزرگ‌بین یا متکبر خود را مهم و بااهمیت می‌پندارد؛ و به‌طور غلوآمیزی احساس لیاقت می‌کند، وی تصور می‌کند بر همه‌چیز و همه‌کس احاطه دارد. معمولاً انسان‌های متکبر از جنایت هم هیچ ابایی ندارند و غالباً از کرده خویش پشیمان نیستند. اعتیاد بعضی از بانکداران، به بزرگ‌بینی که خود ناشی از اعتباری است که به سبب موقعیت شغلی خود دارند همیشه پیامدهای ناگواری را رقم‌زده است. به‌طور مثال در کتاب از طمع تا وحشت جسیکا شوارترز به نیک لیسون اشاره می‌کند که با قماربازی‌های خود بانک معتبر و باسابقه بارینگر لندن را نابود کرد و حتی باعث نوسان قیمت پوند بر سایر ارزها شد. شاید خود شما هم تابه‌حال به این فکر کرده باشید که از همه بیشتر می‌دانید و با فلان روش می‌توانید بازار را شکست دهید و یا از همه کانال‌های سیگنال دهی آگاه‌تر باشید.

4-تیپ شخصیتی معامله گران تقلیدگران در بورس

تیپ چهارم مورد معرفی ما تقلیدگران می‌باشند که به‌وفور در بازارها دیده می‌شوند. این دسته از افراد به دنبال کردن روندها مشغول‌اند. حرکت‌های گله ای جریانی فراگیر و اکثراً ناخودآگاه است، این‌گونه رفتار به دوران (دگردیسی) یا دوران تکامل انسان‌ها برمی‌گردد. در آن زمان اجداد پیشین ما بر این عقیده بوده‌اند که هر که با گروه باشد در امان است. اگر وی در وسط گله باشد تضمین زنده ماندن او بیشتر است. چون شکارچیان به دنبال کسانی می‌گردند که از گله ‌جامانده‌اند. درصورتی‌که حس تعلق به جمع نکنیم دچار ترس و تردید می‌شویم اما نکته قابل‌توجه این است، کسی که همیشه به دنبال گروه در حال حرکت است باید این را بداند که اگر گروه از پرتگاه سقوط کند، او نیز همانند آنان سقوط می‌کند. مزیت راه افتادن دنبال دیگران این است که دیگر نیازی به فکر کردن ندارد و به‌راحتی می‌تواند از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند. درنتیجه هیچ زمان به اشتباهات معامله گری خود پی نمی‌برد و نمی‌تواند مسائل جزئی بازار را تحلیل کند. در آخر هم هر نتیجه‌ای رخ دهد آن را از چشم گروه می‌بیند. این‌گونه افراد گاها در زندگی اجتماعی خود هم ثبات شخصیتی ندارند.

5- تیپ شخصیتی معامله گران شتاب زدگان در بورس

این تیپ شخصیتی که شتاب زدگان نام دارند. ممکن است بسیار اعصابشان ضعیف شود و کار کردن در بورس و اوراق بهادار مبدل به سوهان روحشان شود. به‌طور مثال ممکن است بازار پنج درصد بریزد و در این میان سهم هایی که در پرتفوی اند صف فروش شوند و گاهی این ریزش ظرف چند روز آینده جبران می‌شوند؛ اما همیشه نه تعداد زیادی از سهامداران خورد توان دیدن این روزها را ندارند و سهام پر نوسان خود را از پرتفوی خارج می‌کنند و البته چند روز بعد پشیمان می‌شوند. به همین سبب است که مشاوران و افراد باتجربه در بورس همیشه سهام داری در درازمدت را پیشنهاد می‌کنند و توصیه آنان این است که از سهام های بنیادی استفاده شود و سرمایه بورسی خود را بین صنایع مختلف و نقاط جغرافیایی مختلف تقسیم کنند. تفکر و استراتژی پشت این قضیه این است که صبر در بورس پسندیده هست و درنهایت سهام دار صبور به پاداش مناسبی می‌رسد.

6-تیپ شخصیتی تریدر های وحشت زده در بورس

در بازار بورس بازه‌های زمانی وجود دارد که حتی باعث به جوش آوردن خون خبره‌ترین افراد صبور هم می‌شود؛ آن زمان که وحشت بازار را فراگیرد که متأسفانه این پدیده نادری هم نیست پایبندی به استراتژی شخصی خود بسیار مشکل می‌شود. این نکته را باید به یاد داشت که نوسان همیشه ذات بازار بورس بوده است. چارلز کیندل برگر اقتصاددان و تاریخ‌شناس مسائل اقتصادی ثابت کرده است که تاریخ در بورس اکثراً تکرار می‌شود. اکثراً ماجرا با یک خبر مثبت و یا یک دستاوردی جدید شروع می‌شود و بعد جو سرخوشی راه می‌افتد و همه را فرامی‌گیرد و قیمت‌های سهام بورس سر به فلک می‌کشد. حباب بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و ادامه دارد تا جایی که اولین تردیدها مطرح می‌شود که این‌چنین چیزی امکان وقوع ندارد. از آن‌ پس وحشت دامن همه را می‌گیرد و درنهایت منجر به سقوط می‌شود.

7- تیپ شخصیتی معامله گران عاشق در بورس

همه ما می‌دانیم که عشق انسان را کور و کر می‌کند. عاشق به خاطر غلبه احساسات و هیجانات ضعف‌های معشوق خود را نمی‌بیند. گاها به‌طور عمد آن‌ها را جدی نمی‌گیرد و از آن‌ها چشم‌پوشی می‌کند. این روابط مربوط به روابط انسانی می‌شود، اما در دنیای سرمایه گذاری هم وارد می‌شوند. همان‌گونه که عشق‌های رمانتیک موقتی و گذراست و در بیشتر اوقات ناراحتی و حال خرابی در پی آن می‌آورد، در بورس و بازار سرمایه نیز عیناً همین است. و بسیار گران تمام می‌شود. به‌طور مثال شخصی درگذشته سهام شرکت x را داشته و از او سود خوبی گرفته است و حال دوباره درصدد خرید سهم است. اما این بار عاشق این سهم شده است و خطر اینجاست که این دفعه به معشوق خود اجازه می‌دهد تمام یا بخش بزرگی از پرتفوی را در اختیار بگیرد.

مفهوم معامله گر «خوب» و معامله گر «بد»

مفهوم معامله گر «خوب» و معامله گر «بد»

از عهد روانشناس و کارشناس پررنگ معاملات دکتر معالج فان تارپ , چنین مندرج شده‌است : بگذارید این نصیب را با یک روایت آغاز کنم ; فکر کنید که دو اخوی دوقلو داریم که هر دو معامله‌گر میباشند و از هر جنبه شباهت‌های بخش اعظمی با یکدیگر دارا‌هستند . هر دوی آنان سیستم معاملاتی […]

مفهوم معامله گر «خوب» و معامله گر «بد»


از عهد روانشناس و کارشناس پررنگ معاملات دکتر معالج فان تارپ , چنین مندرج شده‌است : بگذارید این نصیب را با یک روایت آغاز کنم ; فکر کنید که دو اخوی دوقلو داریم که هر دو معامله‌گر میباشند و از هر جنبه شباهت‌های بخش اعظمی با یکدیگر دارا‌هستند . هر دوی آنان سیستم معاملاتی , قانون ها ورود و خروج و همینطور شیوه مدیر سرمایه ( پول ) یکسانی را به فعالیت میبرند . هر دوی آن ها با میزان یکسانی از سرمایه فعالیت خویش را آغاز می نمایند , با یک کارگزار عمل می نمایند و سیگنال‌های خرید یکسانی را از منابع گوناگون اخذ می کنند . بعد از دو ماه خرید و فروش , حتما توقع دارید که‌این دو اخوی دوقلو به صلاح یکسانی دست یابند . با این وجود , متوجه می شوید که یکی‌از این دو اخوی به 30 درصد سود و دیگری به فقط 10 درصد سود دست یافته است . پس ساختار معامله گر برنده چه علتی است که یک کدام از این دو معامله‌گر را پیروز و کار دیگری را خیر چندان پیروز کرده است؟ جواب این سوال وجود تفاوت در «روانشناسی معاملاتی» این دو شخص است . هر میزان نیز که‌این دو شخص به یکدیگر مشابه باشند , نباید از یاد موفقیت که نهایتا اینها دارنده شناخت‌های متفاوتی میباشند و به این ترتیب به شیوه‌های متفاوتی می پندارند . یکی این دو شخص شاید بیشتراز مقدار حریص یا این که ترسو باشد و سودهای به دست آمده خویش را کاهش دهد یا این که این‌که اذن دهد ضررها بیشتر شوند , این در حالی است که احتمالا شخص دیگر تعهد محکمی به پیروی از راهکار خویش داشته باشد و در فیض سود بیشتری پیروز شود . این که یک شخص چه گونه می‌پندارد , نقش مهمی در شیوه معاملاتی وی و نتیجه ها آن بازی می نماید . بر این پایه , می‌توان دو مدل از معامله‌گران را از یکدیگر جدا کرد : ● معامله‌گر «خوب» کسی است که به شیوه‌های آزموده شده و از پیش مصرف شده احترام بگذارد و به آنان پایبندی بی نقص داشته باشد . ● معامله‌گر «بد» کسی است که به احساسات خویش اذن دهد تصمیم بگیرند که او چه هنگامی و چه گونه به داد و ستد میپردازد . این روش به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات و نهایتا به ناکامی می‌انجامد . فان تارپ نقش و اهمیت روانشناسی معاملات را به طور یک نمودار دایره ای صورت به تصویر میکشد . او اجزای تشکیل دهنده معامله‌گری را به سه حوزه متعدد سیستم معاملاتی , مدیر سرمایه ( پول ) و روانشناسی معامله‌گری تقسیم‌بندی می کند . درین نمودار , نقش روانشناسی معاملات از مجموع نقش دو استدلال دیگر بیشتر نشان داده شده‌است . بضاعت و توان روانشناختی بدون شک مهم ترین دلیلی است که برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر برنده بایستی آن را رشد دهید . چرخه احساسات داد و ستد گران ( پزشک فان تارپ ) همراه با نوسانات سینوسی بها بازار

مفهوم معامله گر «خوب» و معامله گر «بد»


چرخه احساسات خرید و فروش گران ( پزشک معالج فان تارپ ) همراه با نوسانات سینوسی بها بازار ( ترجمه ) روانشناسی چیست؟ روانشناسی عبارت است از مطالعه فرآیندهای خیالی و اخلاق در حالت گوناگون . این فرآیندها در بافت معاملات و بازار عواملی از قبیل ذهن ها , احساسات , انگیزه‌ها , واهمه , طمع , کبر , خودبزرگ بینی و امیدواری را در بر میگیرند . نمونه‌های مشخصی از این که یک شخص زیر تاثیر احساسات خویش کار می کند مشتمل بر هنگامی که او حالت سپرده گذاری خویش را خیلی زود یا این که خیلی دیر می‌بندد می‌گردد . نکته نگه داشتن یک سهم برای بازه خیلی طولانی در واقع مفهومی است که در روانشناسی به آن «اجتناب از زیان» میگویند . بدین مفهوم که معامله‌گر بیشتر رغبت داراست ضرر نکند , تا این که بخواهد کسب سود کند . این عکس العمل احساساتی در سرشت انسان‌ها گذارده شده‌است . در زمینه‌ی داد و ستد , این پدیده به‌این معناست که هنگام مواجهه با یک فرایند روبه پایین که هنوز نیز بها در اکنون ذیل رفتن است , معامله‌گر سهم خویش را به خاطر تنفر از زیان‌وضرر نگاه میدارد به‌این آرزو که ارزش در جهت بالا گشوده خواهد گشت و بدین این راه ضرر بیشتری را متحمل می گردد ; اما در اکثری مورد ها ارزش هیچ گاه به سطح ها نخستین گشوده نمیگردد . گهگاه نیز معنا اجتناب از ضرر , سبب می گردد معامله‌گر حالت سپرده گذاری خویش را خیلی زود ببندد . در واقع وی با دیدن اندازه پاره ای سود می‌ترسد که سود کم به دست آمده را از دست بدهد و سهام خویش را می فروشد . گهگاه هم معامله‌گران رفتارهای غیر منطقی دیگری از خویش نشان میدهند . برای مثال , موفقیت‌ها را به مهارت خویش و شکست‌ها را به بد‌شانسی نسبت می دهند . اینها صرفا نمونه‌های یه خرده از رفتارهای نادرستی است



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.