کال مارجین چیست و نحوه محاسبه کال مارجین (Margin Call)
کال مارجین یا Margin Call این امکان را میدهد که برای آزاد کردن مارجین بیشتر باید پول بیشتری را در حساب معاملاتی خود واریز کنید یا موقعیتهای ضرر را ببندید.
در واقع Margin Call به عنوان درصدی ثابت توسط کارگزار شما تعیین میشود و در مشخصات حساب معاملات شما قابل مشاهده است.
هنگامی که بازار برخلاف موقعیتهای باز شما حرکت میکند، سطح مارجین شما کاهش مییابد. هنگامی که حاشیه به میزان درصد مارجین کاهش یافت، باید انتظار داشته باشید که یک هشدار مارجین دریافت کنید.
به عبارت دیگر، کال مارجین به معاملهگران هشدار میدهد که سطح بستن معامله نزدیک است.
به عنوان مثال، اگر معاملهگری با مارجین روی 40% دارای 5000 دلار به عنوان موجودی باشد اما 3800 دلار ضرر داشته باشد و 1000 دلار مارجین را مصرف کرده باشد، سطح مارجین او این خواهد بود:
($10,000 – $8,800) / 1000 * 100 = 120%
اگر درصد مارجین او 80% دیگر کاهش مییافت، معالمه او به 40% میرسید و کال مارجین را دریافت میکرد.
با ما در این مقاله همراه باشید تا در خصوص این ویژگی در بازار معاملات، اطلاعات بیشتری کسب کنیم و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
چرا به هشدار کال مارجین نیاز است؟
هنگامی که در معاملات از اهرم خاصی استفاده میکنید، با سرمایهای بیشتر از سرمایه اولیه خود معامله میکنید.
درواقع مارجین مقدار پولی است که شما در حساب معاملاتی خود برای باز نگه داشتن موقعیتهای خود و پوشش هرگونه ضرر نیاز دارید.
برای درک مارجین در بازار معاملات فارکس، دانستن مفاهیم مرتبط مارجین و اهرم ضروری است.
مارجین و اهرم دو روی یک سکه هستند. مارجین حداقل مقدار پولی است که برای انجام معامله اهرمی لازم است، در حالی که اهرم به معاملهگران امکان میدهد بدون نیاز به تامین مالی کل معامله، در معرض دید بازارها قرار بگیرند.
نکته مهم این است که به یاد داشته باشید معامله با اهرم مستلزم ریسک است و پتانسیل ایجاد سودهای بزرگ و همچنین زیانهای بزرگ را دارد.
منظور از اهرم در معاملات چیست؟
بسیاری از افراد به دلیل میزان اهرمی که کارگزاران ارائه می دهند، جذب معاملات فارکس می شوند. اهرم به معاملهگران اجازه میدهد تا در بازارهای مالی در موقعیتی بیشتر از آنچه که باید برای آن پرداخت کنند، قرار بگیرند.
معاملهگران در همه سطوح باید درک کاملی از اهرم فارکس و نحوه استفاده مسئولانه از آن داشته باشند.
اهرم در فارکس ابزار مالی مفیدی است که به معاملهگران اجازه میدهد تا فراتر از سرمایه گذاری اولیه (سپرده) سطح معاملات خود را افزایش دهند.
این به این معنی است که معاملهگر میتواند در سناریوی اهرم ده به یک، موقعیتی را با ارز 10000 دلاری وارد کند و تنها به 1000 دلار آن نیاز داشته باشد.
با این حال، دانستن این نکته نیز ضروری است که سود و زیان با استفاده از اهرم افزایش مییابد.
در سناریوهای نامطلوب بازار، معاملهگری که از اهرم استفاده میکند حتی ممکن است بیشتر از سپردهاش پول از دست بدهد و ضرر کند.
اهرم ده به یک به این معنی است که معاملهگران میتوانند در معرض ارزش یا اندازه معاملهای قرار بگیرند که ده برابر بیشتر از سپرده مورد نیاز آنها است.
چنین امری را میتوان به روشی مشابه با سپردهگذاری 10٪ در نظر گرفت. شما به کل معامله دسترسی پیدا می کنید در حالی که فقط 10٪ از ارزش آن را تامین میکنید.
استفاده از مارجین به چه صورت است؟
هنگامی که موجودی حساب مارجین کمتر از حداقل مارجین لازم باشد، کارگزار یک کال مارجین به سرمایهگذار مربوطه ارسال میکند.
این فراخوان مارجین درواقع درخواست کارگزار است که از مشتری میخواهد حساب خود را با تزریق پول نقد بیشتر یا فروش بخشی از اوراق بهادار برای رساندن حساب به حداقل مورد نیاز، شارژ کند.
به سرمایهگذار مهلت کوتاهی داده میشود تا اقدامات لازم را برای برآوردن الزامات مارجین انجام دهد.
اگر سرمایهگذار به فراخوان مارجین پاسخ ندهد، کارگزار میتواند بخشی از اوراق بهادار را برای بازگرداندن حساب به سطح مارجین مورد نیاز واگذار کند.
تنظیمکنندههای مالی مانند سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) از کارگزاران میخواهند تا الزامات مارجین را برای حسابهای معاملاتی سرمایهگذاران تعیین کنند.
اگر حساب سرمایهگذار کمتر از حداقل موجودی مورد نیاز باشد، کارگزاری ممکن است همیشه کال مارجین را برای مشتری صادر نکند و از او بخواهد حساب را شارژ کند.
در عوض ممکن است بدون اطلاع مشتری بخشی از اوراق بهادار مشتری را بفروشند تا حساب مارجین را به سطح مورد نیاز نگهداری بازگردانند.
میزان کال مارجین چگونه محاسبه میشود؟
مارجین در بازارهای معاملاتی توسط معامله زیر محاسبه میشود:
قیمت خرید اولیه (initial purchase price): قیمت خرید اوراق بهادار است.
حاشیه اولیه (initial margin): حداقل مبلغی است که به عنوان درصد بیان میشود و سرمایهگذار باید برای اوراق بهادار بپردازد.
حاشیه نگهداری ( maintenance margin ): مقدار حقوق صاحبان سهام است که به صورت درصدی بیان میشود و باید در حساب مارجین نگهداری شود.
آیا معامله کردن سهام با استفاده از مارجین دارای ریسک است؟
بدون شک معامله سهام با استفاده از ویژگی مارجین بیشتر از خرید سهام بدون مارجین از ریسک برخوردار است.
چنین امری به این دلیل است که معاملات سهام با مارجین شبیه به استفاده از ویژگی اهرم در معامله است و معاملات اهرمی ریسک بیشتری نسبت به معاملات بدون اهرم دارند.
بزرگترین ریسک در معاملات مارجین این است که سرمایهگذاران میتوانند بیش از آنچه سرمایهگذاری کردهاند، ضرر کنند.
چگونه میتوان کال مارجین را برآورده کرد؟
زمانی که در حساب معاملهگر کمبود مارجین وجود داشته باشد، کال مارجین توسط کارگزار صادر میشود.
برای اصلاح کمبود مارجین، معاملهگر باید پول نقد یا اوراق بهادار قابل حاشیه را در حساب مارجین واریز کند یا برخی اوراق را در حساب مارجین نقد کند تا بخشی از مقدار مارجین را پرداخت کند.
آیا معاملهگر میتواند هشدار کال مارجین را به تاخیر بیاندازد؟
کال مارجین باید فورا و بدون تاخیر انجام شود. اگرچه برخی از کارگزاران ممکن است دو تا پنج روز به شما فرصت دهند تا کال مارجین را برآورده کنید.
اما در استاندارد دقیق قرارداد حساب مارجین به طور کلی بیان میشود که برای برآورده کردن مارجین باقیمانده، کارگزار حق دارد یک یا همه اوراق بهادار یا سایر داراییهای سرمایهگذار را نقد کند.
کارگزار تامین مالی مارجین میتواند به صلاحدید خود و بدون اطلاع قبلی معاملهگر چنین امری را انجام دهد. برای جلوگیری از چنین اتفاق اجباری، بهترین کار این است که فراخوان مارجین داشته باشید و کمبود مارجین را به سرعت اصلاح کنید.
چگونه میتوان ریسکهای مرتبط با معامله با استفاده از مارجین را مدیریت کرد؟
اقدامات لازم برای مدیریت ریسکهای مرتبط با معاملات با مارجین عبارت است از:
- استفاده از حد ضرر برای محدود کردن ضرر
- حفظ مقدار اهرم در سطوح قابل مدیریت
- قرض گرفتن برای کاهش احتمال فراخوان مارجین.
سخن آخر
مارجین در واقع نوعی از تضمین است که معاملهگر باید نزد کارگزار خود سپردهگذاری کند تا بخشی از ریسکی را که معامله گر برای کارگزار ایجاد میکند را پوشش دهد.
مارجین معمولاً کسری از موقعیت معاملاتی است و به صورت درصد بیان میشود. نکته مهم این است که مارجین خود را به عنوان سپرده در تمام معاملات باز خود در نظر بگیرید.
با استفاده از مارجین مورد نیاز، کارگزار فارکس شما حداکثر اهرمی را که میتوانید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید، تعیین میکند. بنابراین، گاهی اوقات به معامله با اهرم «معامله با مارجین» نیز گفته میشود.
دولت طرح خرید تضمینی کالاها را از طریق بورس کالا اجرا کند
حسین نصیری، کارشناس بازار سرمایه، راه برونرفت چالش های ساختاری بازار سرمایه را راهاندازی خدمات مالی جانبی بازار سرمایه همانند ابزار آپشنها و فیوچرها (انواع اختیارات و معاملات سلف و . ) در بورسها، بهویژه بورس های کالایی میداند. به گفته او، دولت بهتر است خریدهای تضمینی را به جای اینکه از نظام بانکی انجام دهد، به بورس کالا انتقال دهد. دولت همچنین بهتر است رویکرد اعمال تعیین قیمت تضمینی کالاهای اساسی را تغییر دهد. بدین معنا اگر قیمت تضمینی دولت بالاتر از قیمت بازار باشد، نیازی به ورود دولت نیست و مردم با مشارکت یکدیگر میتوانند کالای مذکور را در بورس کالا، عرضه و به فروش برسانند. اگر قیمت تضمینی دولت کمتر از قیمت بازار باشد، دولت میتواند تنها مارجین (مابه التفاوت و حاشیه) را پرداخت و لازم نیست بودجه کشور را صرف پوشش طرح خرید تضمینی و قیمت بازار کند.
به گزارش « کالاخبر »، حسین نصیری، کارشناس بازار سرمایه، راه برونرفت چالش های ساختاری بازار سرمایه را راهاندازی خدمات مالی جانبی بازار سرمایه همانند ابزار آپشنها و فیوچرها (انواع اختیارات و معاملات سلف و . ) در بورسها، بهویژه بورس های کالایی میداند. گسترش عمق بازار و نیز ورود حرفهای ها به بازار سرمایه، میتواند علاوه بر افزایش شفافیت بازار، قیمت واقعی را به نمایش درآورد. گفتوگوی زیر در همین خصوص به رشته تحریر درآمده است که مشروح آن در پی می آید:
با روی کار آمدن تیم اقتصادی جدید، پیشبینی شما از آینده بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار و بورس های کالایی) چگونه خواهد بود؟
مهمتر از انتصابات مدیران جدید بازار سرمایه، دامنه نفود و توسعه کاربردی ابزارهای مالی در بورسهاست. رفتوآمد مدیران بازار سرمایه، اگر به توسعه ابزارها و خدمات مالی در راستای عمق بخشی به معاملات بازار سرمایه منتهی نشود، اهمیتی ندارد. به باورم، قضاوت و پیشبینی در این باره فعلاً زود است و بهتر است منتظر رویکرد نهادهای ذی ربط بازار سرمایه باشیم.
رئیس سازمان و بورس اوراق بهادار به گونه ای باید عمل کند که بازار سرمایه در راستای تامین مالی بنگاه ها، باشد. اینکه بانکها به دلیل عدم رشد بازار سرمایه در اقتصاد ایران از تامین سرمایه در گردش شرکتها وارد سرمایهگذاری بلندمدت شرکتها شدهاند، در حالی که این امر وظیفه بازار سرمایه است؛ چالش اصلی بازارهای سرمایه است. بانکها تنها مسئول تامین مالی سرمایه در گردش و سرمایهگذاری کوتاهمدت هستند و بازار سرمایه نیز مسئول تامین مالی بلندمدت شرکتهاست. اگر گزاره معمول نقش ذاتی بانک ها و بازار سرمایه در چگونگی تامین مالی، پذیرفته شود؛ بورسهای کالایی (بورس کالا یا بورس انرژی) هسته اصلی خود را حول محور شفافیت، قیمتگذاری مناسب و ارائه خدمات با کیفیت شکل میدهند.
از این رو من امیدوارم با روی کار آمدن تیم حرفهای بازار سرمایه، چالش ها میان بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادر رفع و ابزارهای متنوع مالی همچون آپشنها و فیوچرها نیز فعال شود. در این میان بورسهای کالایی با توسعه ابزارهای مالی از جمله آپشنها و فیوچرها، مفهوم و کارکرد واقعی خود را در اقتصاد پیاده می کنند، زیرا با آپشنها و فیوچرها، شرایط برای شفافیت بازار، عمق بازارهای معاملات و کشف قیمت واقعی فراهم میشود.
آیا فعال کردن و تنوع در ابزراهای مالی، مسیر را برای ورود دلالان به بازار سرمایه هموار نمیکند؟
وجود ابزارهای متنوع مالی همچون آپشنها و فیوچرها در بورس کالا ممکن است باعث ورود دلالان و بورس بازان، شود اما لزوماً این به معنای رُخداد نامیمون نیست، بلکه حضور این افراد، میتواند مانع نوسانهای بیش از حد شود. تا زمانی که بازیگران بازار به نقطه تعادلی برسند، حجم معاملات نیز بیشتر میشود؛ به شرط آنکه، هدف متولیان بازارها بدور از اغراض سیاسی، صرفاً عمقبخشی به بازار سرمایه باشد.
در اقتصاد ایران نرخ ارز براساس قانون مصوب و سیاستهای بازارساز، به صورت ثابت و میخکوبشده تعیین میشود و این در حالی است که ما اساساً در اقتصاد ابزارهای متنوع مالی در بازار ارز همچون آپشن و فیوچر نداریم که در حیطه پوشش ریسک هزینههایی را به دنبال داشته اشت.
از سویی، مشخص نیست قیمت ارز در چند ماه آینده، چقدر خواهد بود. در سوی دیگر، تورمهای بالای انتظاری هم در اقتصاد پیش بینی ناپذیر شکل میگیرد، این در حالی است که در این شرایط، بازرگانان با ریسکهای غیرقابل انتظار مواجه میشود. تحریمهای ارزی و ارز چندنرخی را هم به چالش تُجار اضافه کنید. در حالی که اگر بازار ارز از ابزارهای متنوع مالی همچون آپشن ها و فیوچرها بهره برد، چه بسا که بازارها در یک اتاق شیشه ای، پیش بینی پذیر شوند.
نزدیک ۸۰ درصد بورسهای کالایی در سراسر جهان، دست تولیدکنندگان، خریداران و فروشندگان واقعی است که به دنبال سفتهبازی نیستند، ولی آنچه که برای آن ها اهمیت دارد توانایی و امکان پیشبینی قیمت در بازه زمانی ۶ تا ۹ ماه است که امکان برنامه ریزی را به آن ها میدهد.
در اقتصاد ایران، البته چنین نیست و از آنجایی که عمق بازارها اندک است، اثرگذاری بازارها هم محدود است. مصداق آن را می توان در بازار آتی سکه طلا جستجو کرد؛ در آن سال ها معاملات آتی سکه، سیگنال های واقعی از اقتصاد را در اختیار سرمایه گذار و سیاست گذار قرار می داد اما با فشارهای بیرونی، برخی افراد در زمین دلال ها بازی کردند و معاملات آتی را عامل اصلی رشد قیمت ها اعلام کردند! اما گذشت زمان نشان داد سیاست گذاران وقت، اشتباه فکر می کردند.
بورس ها چه از نوع اوراق بهادار و چه کالایی دماسنج اقتصاد هستند؛ این بدان معناست که نباید زمانی که بورس ها درجه تب اقتصاد را نشان میدهند، دماسنج را نابود کرد و شکست. به همین دلیل است که بازارهای مالی میتوانند تحولات آتی را بهتر از بقیه بازارها پیشبینی کنند.
برخلاف قبل، سیاست گذاران باید فضا را برای افزایش مشارکت بیشتر سرمایه گذاران در بازارهای مالی گسترش دهند. سود و زیان ذات بازار سرمایه است و متخصصان و خبرگان مالی وارد این بازارها می شوند. همین تصور که همه مردم وارد بازار سرمایه شوند، گزاره اشتباه و نامربوطی است. در این بازارها تنها باید شرکتها و نهادهای مالی متخصص، شرکتهای سبدگردان و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری مشارکت کنند و به فعالیت بپردازند.
توصیه من به سکانداران امروز بورس، افزایش و تنوع در خدمات مالی جانبی است که در کشف قیمت یاریرسان بازار باشد تا همه فعالان بازار سرمایه بتوانند در این بازار به نحو احسن حضور داشته باشند.
چه پیشنهادهایی برای دولت و مسوولان بازار سرمایه دارید؟
به طور کلی خدمات زیادی را میتوان برای دولت در بازار سرمایه، تعریف کرد. به شرطی که نگاهمان به این بازار تخصصی باشد و نگاه منفی نسبت به سفته بازان، به عنوان واسطه گران مالی را تغییر دهیم. به طور مثال، دولت بهتر است خریدهای تضمینی را به جای اینکه از نظام بانکی انجام دهد، به بورس کالا انتقال دهد. دولت همچنین بهتر است رویکرد اعمال تعیین قیمت تضمینی کالاهای اساسی را تغییر دهد. بدین معنا اگر قیمت تضمینی دولت بالاتر از قیمت بازار باشد، نیازی به ورود دولت نیست و مردم با مشارکت یکدیگر میتوانند کالای مذکور را در بورس کالا، عرضه و به فروش برسانند. اگر قیمت تضمینی دولت کمتر از قیمت بازار باشد، دولت میتواند تنها مارجین (مابه التفاوت و حاشیه) را پرداخت و لازم نیست بودجه کشور را صرف پوشش مابهالتفاوت قیمت تضمینی و قیمت بازار کند.
دولت همچنین به عنوان خریدار استراتژیک میتواند کالاهای اساسی را در بستر بورس های کالایی تامین و در انبارهای خود ذخیره تا بتواند در شرایط بحرانی، کمبودها را تضمین کند. هرچقدر بازارهایمان را چه در بورس کالا و چه در اوراق، وسیعتر و عمیقتر کنیم؛ هم درآمد دولت و هم درآمد بخش خصوصی افزایش پیدا میکند و بورس هم به محلی مطمئن برای سازوکار عرضه و تقاضا تبدیل میشود.
همچنین مدیران باید دقت کنند که برنامهها و شعارها بهتنهایی برای ساماندهی به وضعیت اقتصادی، کافی نیست. دولتی بودن ساختار سیاسی و اقتصادی کشور، یکی از دلایلی است که رفع چالشهای ساختاری چون بازار انحصاری قیمتگذاری دستوری را از توان و دستهای تنها «یک مدیر» خارج میکند و برنامههای روی کاغذی که به دلیل مشکلات ساختاری به فراموشی سپرده میشوند، نمیتوانند این مشکل را حل کنند.
پیشنهاد میکنم مدیرانی که به کم بودن عمق بازار در کنار تعیین دستوری قیمت ها آگاه هستند، تلاش کنند راه فعالیت دوباره فیوچرها و آپشنها و ابزارهای مالی باز شود و گسترش پیدا کند. از تلاطمهای بازار نترسند و اجازه دهند بازارها کار خود را انجام دهند و قیمت ها در فرآیند عرضه و تقاضا کشف شوند. به این ترتیب، ساختار مرتبط با قیمتگذاری دستوری اصلاح و مسئولیت آن از دوش یک مدیر برداشته میشود. در این شرایط است که بازارها میتواند به بهترین نحو، به حیات خود ادامه دهد.
تامین مالی مارجین
بانکداری و تامین مالی بین المللی
سرآغاز
فهرست
مقدمه مؤلف
فصل اول – سیستم پولی بین المللی
قبل از جنگ جهانی اول
بعد از جنگ جهانی اول
قبل از جنگ جهانی دوم ( دوران پایه ارز – طلا )
کفایت ذخایر پولی بین المللی قبل از بحران 1971
تعدیلات درنظام پایه ارز طلا
معاملات سوآپ رمی اسعار
حق برداشت مخصوص
بحران نظم پولی بین المللی
توفق اسمیت سونین
نرخ شناور اسعار 1979-1973
قرارداد جامائیکا
سیستم پولی اروپا
علل سقوط سیستم برتون وودز
وضعیت پولی در درهه 90-80
آشوب پولی د ردهه90
سیستم فعلی نرخ ارز
توسعه سیستم اسعار درسالهای 85-80
وضعیت اسعار از 1985 تاکنون
نرخ ارز در ایران
خلاصه فصل اول
سئوالات فصل اول
فصل دوم : دلار، پول ، اوراق قرضه اروپایی
یورو دلار
دلایل پیدایش یورو دلار
ورود آمریکایی ها به بازار یورو دلار
بازار امروزه یروپول
وام گیرندگان و وام دهندگان در بازار
پول اروپایی
ماهیت دلار اروپایی
ویژگیهای بازار پول اروپایی
اوراق قرضه اروپایی یا یورو باند
سرمایه گذاران در اوراق قرضه اروپایی
پذیره نویسی یا تعهد خرید در اوراق قرضه
فرآیند صدور
ارز اوراق قرضه اروپایی
اوراق قرضه خارجی
خلاصه فصل دوم
سئوالات فصل دوم
پیوست فصل دوم
فصل سوم : بانکداری بین المللی و توسعه آن
دلایل گسترش فعالیتهای بین المللی بانکها
مشکلات تجارت بین المللی
نحوه ارائه فعالیت بانکداری بین المللی
- بانکداری بین المللی با بازوان گسترده
- بانکداری ماورای بحار
- بانکداری درکشور میزبان
ساختار حضور بانکها در سطح بین المللی
- بانک کارگزار
- دفتر نمایندگی
- نمایندگی
- بانک وابسته با کنترل کامل
-بانک وابسته با کنترل محدود
-شعبه بانک
-شعبه پوششی
-شعبه مختص فعالیت برون مرزی
خلاصه فصل سوم
سئوالات فصل سوم
فصل چهارم : ارزیابی ریسک کشورها
مقدمه
تعاریف
- انواع ریسک
- سایراصطلاحات
مفاهیم
اهداف ارزیابی ریسک کشور
انواع سیستمهای ارزیابی
عوامل مؤثر در ارزشیابی ریسک کشور
- عوامل اقتصادی
- نسبت خدمات بدهی
- نسبت مانده کل بدهی
- تحلیل سررسید بدهی
- تحلیل نوع بدهی
- شاخصهای نقدینگی
- ارقام تراز پرداختها
- ساختار تراز پرداختها
- سایر شاخصهای اقتصادی
عوامل سیاسی
-عوامل ذاتی داخلی
-عوامل منتج از عوامل ذاتی
عوامل خارجی
عوامل کاربردی مؤثر در ارزیابی
ریسک سیاسی در بانکها
منابع اطلاعاتی
راههای دور کردن ریسک
ابزار نظارت ریسک
علائم اعلان خطر نسبت به ریسک یک کشور
خلاصه فصل چهارم
پیوست فصل چهارم
سئوالات فصل چهارم
فصل پنجم : ارزشیابی عملیای ریسک کشور
مقدمه
روش گزارشات کیفی
روشهای رتبه بندی
روش ریاضی – آماری
روش دو جانبه
طبقه بندی ریسک کشورها
الف- روش چک لیست
عوامل اقتصادی
-تولید ناخالص داخلی سرانه
-میزان رشد واقعی GDP
-درصدسرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی
-درصد کسری یا مازاد بودجه دولت
- تراز حسابجاری به صورت درصدی از مخارج ارزی جاری
- توسعه نرخ ارز
- درصد ذخایر ارزی نسبت به مخارج ارزی
-درصد کل بدهی خارجی به تولید ناخالص داخلی
- درصد بهره و سود پرداختی .
- تجدید ساختار بدهی ها
- عوامل سیاسی
ب- روشهای ریاضی آماری
ج- تحلیل مارجین
روشهای و مشکلات ارزیابی ریسک سیاسی
روش کیفی
روش ریاضی
روش ترکیبی
ترکیب ریسک سیاسی و اقتصادی
معیارهای رتبه بندی در بخش بین المللی بانکها
مقایسه رتبه بندی مؤسسات مختلف ارزیابی کننده
خلاصه فصل پنجم
سئوالات فصل پنجم
پیوست فصل پنجم
فصل ششم: تسهیلات سندیکایی
مقدمه
بازاریابی وامهای سندیکایی
بازار تسهیلات سندیکایی
منابع تسهیلات سندیکایی
مفاهیم و طرفها در اعتبارات سندیکایی
رهبر سندیکا
اطلاعات تفاهم نامه
گرداننده
مستند سازی
امضاء
تبلیغات
عامل
بانکهای مرجع
کارمزدها و مزایا
-کارمزدها
-مزایا
افزایش بازده
هزینه وام گیرنده
قابلیت انتقال داراییها
ظهور ابزار پیشرفته
خلاصه فصل ششم
سئوالات فصل ششم
فصل هفتم :تآمین مالی پروژه ها
مقدمه
سابقه تاریخی
کاربردهای معاصر
دلایل استقراض بر اساس شرایط پروژه پذیرش ریسک و پرداخت وجوه تحلیل ریسک
1-ریسک تکمیل و هزینه های اضافی
2-ریسک ذخایر یا داده های مورد نیاز
3-ریسک تولید و عملیات
4- ریسک بازاریابی و فروش
5- ریسک قانونی
6- سایر ریسکها و بیمه
تآمین مالی جریان وجوه
مدل جریان وجوه
تحلیلهای حساسیت
شرایط بازپرداخت
مستند سازی
انواع حمایت قبل از تکمیل
تست تکمیل
سایر حمایتهای خارجی از پروژه تآمین
خلاصه فصل هفتم
سئوالات فصل هفتم
فهرست منابع و مآخذ
توضیحاتی پیرامون مارجین کال (Margin Call)
هنگامی که ارزش مارجین کال یک سرمایه گذار به زیر مقدار مورد نیاز بروکر می رسد ، کال مارجین رخ می دهد . مارجین کال نوعاً ترکیبی از پول خود سرمایه گذار و پول قرض گرفته شده از بروکر سرمایه گذار است. مارجین کال به طور خاص به تقاضای بروکر از اینکه یک تامین مالی مارجین سرمایه گذار پول یا اوراق بهادار اضافی را به حساب خود واریز کند ، اشاره دارد تا به حداقل مقدار برسد ، که به آن مارجین نگهداری می گویند .
کال مارجین معمولاً اندیکاتور کاهش ارزش یک یا چند مورد از اوراق بهادار موجود در حساب مارجین است . هنگامی که یک کال مارجین رخ می دهد ، سرمایه گذار باید انتخاب کند که پول بیشتری به حساب شما واریز کند یا برخی از دارایی های موجود در حساب آنها را بفروشد .
نکات کلیدی
- کال مارجین زمانی اتفاق می افتد که حساب مارجین با کمبود بودجه روبرو می شود ، معمولاً به دلیل از دست دادن معاملات .
- تماس های مارجین خواسته هایی برای سرمایه اضافی یا اوراق بهادار است تا حساب مارجین را به حداقل مارجین نگهداری برساند .
- اگر تریدر وجهی را واریز نکند ، بروکرها ممکن است معامله گران را مجبور به فروش دارایی ها کنند ، بدون در نظر گرفتن قیمت بازار ، تا مارجین را برآورده کنند .
درک مارجین کال
هنگامی که یک سرمایه گذار با خرید ترکیبی از وجوه خود و پول قرض گرفته شده از بروکر برای خرید و فروش اوراق بهادار پرداخت می کند ، خرید در مارجین نامیده می شود . ارزش سهام یک سرمایه گذار در سرمایه گذاری برابر با ارزش بازار اوراق بهادار است ، منهای مبلغ وام گرفته شده از بروکر آنها . هنگامی که ارزش سرمایه گذار ، به عنوان درصدی از ارزش کل بازار اوراق بهادار ، به زیر یک درصد مورد نیاز ( تحت عنوان مارجین نگهداری ) برسد ، کال مارجین ایجاد می شود . اگر سرمایه گذار توانایی پرداخت مبلغی را نداشته باشد که برای رساندن ارزش پرتفوی خود به مارجین نگهداری حساب مورد نیاز است ، ممکن است بروکر مجبور شود اوراق بهادار موجود در حساب را در بازار تصفیه کند .
بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) و سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) – نهاد نظارتی اکثر شرکت های اوراق بهادار فعال در ایالات متحده – نیاز دارند سرمایه گذاران حداقل 25 ٪ از ارزش کل اوراق بهادار خود را به عنوان مارجین قرار دهند. برخی از بروکرها نیاز به مارجین بیشتری تا 30 ٪ تا 40 ٪ دارند.
بدیهی است که ارقام و قیمت های مربوط به کال مارجین به درصد نگهداری مارجین و ارزش سهام مربوطه بستگی دارد .
در برخی موارد ، یک سرمایه گذار می تواند قیمت دقیق سهام را محاسبه کند تا یک کال مارجین ایجاد کند . ا صولاً وقتی این اتفاق می افتد که مقدار حساب یا ارزش ویژه حساب برابر با نیاز به مارجین نگهداری (MMR) باشد . فرمول به صورت زیر بیان می شود :
ارزش حساب = (وام مارجین ) / (1 – MMR)
به عنوان مثال ، فرض کنید یک سرمایه گذار با 5000 دلار از پول خود و 5000 دلار از شرکت کارگزاری خود به عنوان وام مارجین ، حساب مارجین باز کند. آنها 200 سهم از سهام را در مارجین با قیمت 50 دلار خریداری می کنند . ( طبق مقررات ، مقرره ای که حاکی از میزان اعتباری است که ممکن است شرکت های کارگزاری و فروشندگان برای خرید اوراق بهادار به مشتریان اعطا کنند ، یک سرمایه گذار می تواند حداکثر 50 ٪ از قیمت خرید را وام بگیرد ). فرض کنید مارجین نگهداری این کارگزار سرمایه گذار 30 ٪ باشد .
حساب سرمایه گذار 10 هزار دلار سهام در خود دارد . در این مثال ، هنگامی که ارزش حساب به کمتر از 7142 ، 86 دلار ( یعنی وام مارجین 5000 دلار / (1 تا 0.30)) برسد ، که معادل قیمت سهام 35.71 دلار برای هر سهم است ، یک کال مارجین ایجاد می شود .
با استفاده از مثال بالا ، فرض کنید قیمت سهام این سرمایه گذار از 50 دلار به 35 دلار کاهش یابد . ارزش حساب آنها اکنون 7000 دلار است که 100 دلار مارجین را در پی دارد .
در این سناریو ، سرمایه گذار یکی از سه گزینه را برای اصلاح کمبود مارجین 100 دلاری خود در نظر گرفته است :
100 دلار پول نقد به حساب مارجین واریز کنید ، یا ا وراق بهادار مارجین به ارزش 142.86 دلار را به حساب مارجین خود واریز کنید که ارزش حساب آنها را به 7142.86 دلار بر می گرداند ، یا با استفاده از درآمد حاصل برای کاهش وام مارجین ، سهام خود را به ارزش 333.33 دلار تصفیه کنید . با قیمت بازار 35 دلار ، این رقم به 9.52 و 10 سهم رسیده است .
اگر کال مارجین برآورده نشود ، یک بروکر می تواند موقعیت های باز را بسته و حساب را به حداقل مقدار برساند . آنها ممکن است بدون تأیید سرمایه گذار بتوانند این کار را انجام دهند . این به معنای موثر این است که بروکر حق دارد موجودی سهام را ، در مقادیر لازم ، بدون اطلاع سرمایه گذار از آن بفروشد . بعلاوه ، بروکر همچنین می تواند در ازای این معامله ( ها ) کمیسیون را از سرمایه گذار بپردازد . ا ین سرمایه گذار مسئول هرگونه خسارت وارده در طی این فرآیند است .
مثال جهانی واقعی یک کال مارجین
فرض کنید یک سرمایه گذار با استفاده از 50 هزار دلار از اعتبارات شخصی خود 100000 دلار از شرکت اپل خریداری کرده است . سرمایه گذار 50 هزار دلار باقیمانده را از بروکر خود وام می گیرد . بروکر سرمایه گذار 25 ٪ مارجین نگهداری دارد . د ر زمان خرید ، ارزش ویژه سرمایه گذار به عنوان 50 ٪ است . ارزش سرمایه گذار با استفاده از این فرمول محاسبه می شود : ارزش سرمایه گذار به عنوان درصد = ( ارزش بازار اوراق بهادار – صندوق های قرض گرفته شده ) / ارزش بازار اوراق بهادار . بنابراین ، در مثال ما : (100000 $ – 50 ، 000 $) / (100 ، 000 $) = 50 ٪ .
این بالاتر از 25 ٪ مارجین نگهداری است . فرض کنید دو هفته بعد ، ارزش اوراق بهادار خریداری شده به 60 هزار دلار کاهش یابد . ا ین نتیجه باعث می شود ارزش سهام سرمایه گذار به 10 هزار دلار کاهش یابد . ( ارزش بازار 60 ، 000 دلار منهای بودجه قرض شده 50 ، 000 $ یا 16.67 ٪ : 60 ، 000 – 50 ، 000 $) / (60 ، 000 $)
اکنون این میزان کمتر از 25 درصد نگهداری است . بروکر از سرمایه گذار می خواهد حداقل 5000 دلار برای تأمین مارجین نگهداری واریز کند .
بروکر از سرمایه گذار می خواهد 5000 دلار واریز کند زیرا مبلغ مورد نیاز برای تأمین مارجین نگهداری به شرح زیر محاسبه می شود :
مقدار تأمین حداقل مارجین نگهداری = ( ارزش بازار اوراق بهادار x مارجین نگهداری ) – حقوق صاحبان سرمایه
بنابراین ، سرمایه گذار به حداقل 15000 دلار سهام – ارزش بازار اوراق بهادار 60 هزار دلار بیش از 25 درصد مارجین نگهداری – در حساب خود نیاز دارد تا واجد شرایط مارجین شود . اما آنها فقط 10 هزار دلار در دارایی سرمایه گذاران دارند که منجر به کمبود 5000 دلار می شود : (60 ، 000 x 25 ٪ ) – 10 ، 000 دلار .
معاملات مارجین، پلی لغزنده در مسیر ثروتمند شدن
بسیاری از بازارهای مالی، دارای روشهای معاملاتی فراوانی میباشند، که معاملهگران میتوانند با استفاده از آنها محیطهای معاملهگری جذابتری را برای خود رقم بزنند. یکی از این روشهای معاملاتی، معاملات به روش مارجین (MARGIN) میباشد.
اگر خیلی کوتاه و سریع در همین ابتدا بخواهیم تعریف کوتاهی از مارجین داشته باشیم باید بگوییم: مارجین روش معاملاتی است که، به واسطه آن به معاملهگران این اجازه داده میشود تا به وسیله اهرم، سود و ضررهای بیشتری را از معاملات خود کسب کنند. در این مقاله قصد داریم تا به تمام موارد مرتبط با معاملات مارجین بپردازیم. به طور مثال قطعا استفاده از این نوع روش معاملاتی دارای مزایا و معایبی میباشد که این موارد را بررسی خواهیم کرد. اگر قصد دارید 0 تا 100 روش معاملاتی مارجین را بدانید با ما همراه باشید.
مفهوم مارجین (MARGIN) و اهرم (Leverage) چیست؟
قبل از اینکه بدانیم معاملات مارجین چیست؟ بهتر است درک درستی از کلمه مارجین و اهرم داشته باشید و بدانید چگونه این دو کلمه به یکدیگر مرتبط میشوند؟ این دو کلمه در معاملات به یکدیگر مرتبط هستند اما از لحاظ معنایی کاملا مفهومی متفاوت دارند. درواقع مارجین مبلغ واقعی است که ما قصد داریم آن را نزد صرافی به عنوان وثیقه قرار دهیم تا پوزیشن باز شده معاملهگر بسته نشود. و اهرم نیز ابزاری است که به واسطه آن معاملهگر میتواند معامله چند برابری را نسبت به میزان سرمایه واقعی خود تجربه کند. یا به نوعی اهرم میتواند مبلغ گِرویی نزد صرافی را، آماده برای استفاده در معاملات مارجین کند.
روش معاملاتی مارجین (MARGIN) چیست؟
MARGIN TRADING به معاملات اهرمداری یا (Leverage) گفته میشود که، معاملهگر یا تریدر میتواند علاوه بر سرمایه خود، مبلغی را نیز به عنوان وام از صرافی دریافت کند، و به واسطه این وام سرمایه معاملاتی خود را چندین برابر افزایش دهد. معاملات مارجین در پلتفرمهای گوناگون از اعداد مختلفی استفاده میکند مثل: 2X، 5X، 10X و… که این اعداد بستگی به صرافی موردنظر شما خواهد داشت.
برای درک بهتر معاملات مارجین پیشنهاد میکنیم به این مثال توجه کنید. فرض کنید میزان سرمایه اصلی و واقعی شما 10 دلار است و قصد دارید از آن در معاملات مارجین استفاده کنید. مارجین مورد نظر شما 2X میباشد. این تامین مالی مارجین مقدار مارجین به این معناست که، یعنی شما به ازای هر یک دلار خود 2 دلار دریافت میکنید. که در این صورت با فرض اینکه سرمایه شما 10 دلار است با احتساب مارجین 2X اکنون شما میتوانید معاملهای را با میزان سرمایه 20 دلاری شروع کنید. به نوعی دیگر با قرار دادن میزان سرمایه اصلی خود به جای X میتوانید میزان افزایشی که سرمایه شما به واسطه مارجین برای انجام معامله داشته است را حساب کنید.
معاملهگران یا تریدرها به وسیله مارجین میتوانند سرمایه بیشتری را وارد معاملات کنند. در نظر داشته باشید هر پلتفرم یا صرافی برای معاملات مارجین خود قوانین و قواعدی دارد که باید پیش از شروع معاملات به روش مارجین آنها را بدانید.
روش معاملاتی مارجین | کالج تی بورس
پوزیشنهای معاملاتی در مارجین (انواع معاملات مارجین)
زمانی که شما بخواهید به تامین مالی مارجین واسطه مارجین معاملهای را آغاز کنید، پوزیشن معاملاتی شما از دو حالت خارج نیست. که این دو پوزیشن شامل پوزیشن خرید LONG)) یا پوزیشن فروش SHORT)) میباشد. البته به این دو پوزیش در معاملات مارجین خرید استقراضی (LONG) و فروش استقراضی (SHORT) نیز گفته میشود.
زمانی که شما پوزیشن فروش را در معاملات خود انتخاب میکنید، این مسئله بدان معنی است که پیشبینی شما از قیمتها این است که، ریزش خواهند کرد. و این یعنی شما از ریزش قیمتها سود خواهید برد. و زمانی که شما در معاملات خود پوزیشن خرید را نتخاب میکنید یعنی: پیشبینی شما از قیمتها این است که، قیمتها افزایش خواهند یافت. و شما در صورتی سود خواهید برد که قیمتها افزایش پیدا کنند زیرا: پوزیشن خرید را انتخاب کردهاید.
کارمزد یا بهره در معاملات مارجین
وامی که در معاملات MARGIN توسط صرافی به معاملهگران یا تریدرها تعلق میگیرد. از طرف بانکها و موسسههای مالی و اعتباری بزرگ تامین میشود. برای اینکه این وامها در حساب معاملهگران به صورت قانونی قرار بگیرد، صرافیها با این تامین کنندگان سرمایه قراردادهای موازی را امضا میکنند. تامینکنندگان این وامها برای پرداخت این وامها کارمزدها و بهرههایی را دریافت میکنند. همچنین در نظر داشته باشید که، این بهره یا کارمزد را شخص معاملهگری که از معاملات مارجین استفاده میکند باید بپردازد. و همچنین این این بهره و کارمزد مستقیما توسط خود صرافی دریافت میشود.
پوزیشنهای مارجین | کالج تی بورس
معاملات مارجین چگونه معاملهگر را به سود یا ضررهای نجومی میرساند؟
دقت داشته باشید که به مانند تمامی معاملات، معامله به روش مارجین نیز مانند یک شمشیر دولبه میباشد که یک طرف آن سود و طرف دیگر آن ضرر است. با این تفاوت که ممکن است در معاملات مارجین با چند درصد صعود در قیمتها، چندین درصد سود نصیب شما شود. البته در نظر داشته باشید عکس این قضیه نیز وجود دارد و ممکن است با چند درصد ریزش قیمتها شما متحمل چندین درصد ضرر شوید. برای درک بهتر این موضوع بهتر است به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید پوزیشن معاملاتی LONG یا SHORT را باز کردهاید و مقدار مارجین یا اهرم (leverage) شما 5X میباشد. اکنون اگر پوزیشن باز شده شما با سود همراه شود درصد سود شما 5 برابر خواهد شد یعنی اگر 10 درصد سود کنید سود دریافتی شما درواقع 50 درصد میباشد.
همچنین باید بگوییم برعکس این موضوع نیز صدق میکند. در صورتی که 10 درصد متحمل ضرر شوید از سرمایه اصلی و واقعی شما 50 درصد کاسته خواهد شد. همچنین با در نظر گرفتن مقدار مارجین 5X در صورتی که 20 درصد متحمل ضرر شوید باید بگوییم کل پولتان را از دست خواهید داد یا همان مسئله لیکویید یا کال مارجین که در ادامه به آن خواهیم پرداخت برای شما اتفاق میافتد.
کال مارجین (MARGIN CALL) چیست؟
بدترین اتفاقی که ممکن است برای معاملهگری که از معاملات مارجین استفاده میکند رخ دهد کال مارجین یا همان لیکویید شدن است. درواقع کال مارجین یا لیکویید شدن حالتی است که، زمانی که میزان درصد ضرر معاملهگر از حد مجازی عبور کند، صرافی یا پلتفرم موردنظر این حق را دارد که مبلغ سرمایه اولیه یا واقعی معاملهگر را، که به عنوان وثیقه نزد کارگذاری قرار گرفته است را بردارد و معامله را ببندد. این اتفاق هم برای پوزیشن خرید و هم برای پوزیشن فروش اتفاق میافتد و فقط به میزان درصد ضرر شما بستگی دارد و مهم نیست چه پوزیشن معاملاتی را انتخاب کرده باشید. کافیست که روند قیمتی برخلاف پیشبینیهای معاملهگر حرکت کند تا در نتیجه این حرکت، ضرر شما به میزانی برسد که صرافی این حق را داشته باشد تا سرمایه شما را لیکویید کند.
اگر به دنبال مثال کاربردی هستید تا مارجین کال را بهتر درک کنید به این نمونه توجه کنید. فرض کنید شما در یک معامله معمولی یا اسپات پوزیشنی را باز کردهاید روند قیمتها برخلاف پیشبینیهای شما حرکت میکند اما هیچوقت دارایی شما در این معامله صفر نخواهد شد حتی اگر ضرر شما به 99/99 درصد برسد. اما حال فرض کنید پوزیشن معاملاتی را در مارجین باز کردهاید که ضریب یا اهرم آن 5X میباشد. همانطور که گفته شد علاوه بر اینکه سود شما در این شرایط 5 برابر میشود. ضرر شما نیز 5 برابر خواهد شد. فرض کنید پوزیشن معاملاتی باز شده توسط شما با 5 درصد ضرر همراه میشود با احتساب مارجین 5، این ضرر به 25 درصد از میزان اصلی سرمایه شما خواهد رسید. پس از آن این ضرر به 10 خواهد رسید و این ضرر ادامه خواهد داشت تا اینکه به 20 درصد برسید. در این شرایط 20 درصد ضرر در پوزیشن معاملاتی به این معناست که شما 100 درصد سرمایه اصلی خود را از دست دادهاید. در این شرایط صرافی این حق را خواهد داشت که پوزیشن معاملاتی را ببندد و اعلام کند که، شما دچار کال مارجین یا سرمایه شما لیکویید شده است.
آیا معاملات مارجین تاریخ انقضا دارند؟
یکی از مزایی که معاملات به روش مارجین دارا میباشد این است که معاملات به این روش دارای سررسید و تاریخ انقضا نیستند. و تا زمانی که کارمزد و بهره این معاملات را پرداخت کنید میتوانید این نوع معملات را بازنگه دارید. حتی میتوانید زمانی که ارور کال مارجین را دریافت کردید با واریز پول که به نوعی کم کردن میانگین ضرر میباشد معامله را همچنان باز نگه دارید. البته مراقب باشید که این قابلیت معاملات مارجین باعث نشود تا از میزان ضرر خود غافل شوید و سرمایه شما لیکویید شود.
مزایا و معایب
همانطور که گفته شد معاملات مارجین ریسک بیشتری نسبت به معاملات معمولی دارند. در عین حال میتوانند باعث شوند شما بتوانید سودهای کلانی را از بازار به دست بیاورید. بررسی کنیم برخی دیگر از مزایا و معایب اینگونه معاملات را:
مزایا
مزایا و معایب مارجین | کالج تی بورس
- با استفاده از معاملات به روش مارجین، میتوان معاملات بسیار پرسودتری را نسبت به معاملات به روشهای دیگر تجربه نمود.
- با این روش معامله میتوانید سرمایه کمتری را وارد بازار کنید زیرا به راحتی میتوانید سرمایه خود را چند برابر افزایش دهید. در نتیجه میتوانید سرمایه خود را در جای دیگری مورد استفاده قرار دهید.
- از معاملات مارجین هم میتوانید در پوزیشنهای LONG و هم در پوزیشنهای SHORT استفاده کنید.
- معاملات مارجین تاریخ انقاضایی ندارند و تا زمانی که کارمزد و بهره آن را پرداخت کنید معامله پابرجا خواهد بود.
- میتوانید سرمایه اولیه خود را با سرعت زیادی افزایش دهید.
معایب
- ممکن است دچار کال مارجین شوید یا اینکه به نوعی سرمایه شما لیکویید شود و به طور کامل آن را از دست بدهید.
- این روش معامله به دلیل ظرفیت بالای ضرر ریسک زیادی به همراه دارد.
- معامله با استفاده از روش مارجین به دلیل ریسک بالای آن، استرس زیادی به همراه خواهد داشت.
- برای استفاده از روش مارجین باید بهره یا کارمزد آن را پرداخت کنید.
- شما مالکیت فیزیکی و واقعی، وامی که به واسطه مارجین دریافت میکنید را در اختیار نخواهید داشت.
آیا راهی برای کاهش ریسک معاملات مارجین وجود دارد؟
این معاملات به دلیل وجود پتانسیل بالا در میزان سود و ضرر با ریسک زیادی همراه میباشد. در بازارهای مالی دوطرفه که هم پوزیشن فروش و هم پوزیشن خرید در آنها وجود دارد، نوعی سیستم معاملاتی در آنها به کار میرود به نام هجینگ (Hedging) که به واسطه این سیستم معاملاتی دو نوع معامله در جهت عکس یکدیگر بر روی یک رمز ارز آغاز میشود. که منظور از دو معامله در جهت عکس یعنی یک معامله در پوزیشن SHORT و یک معامله در پوزیشن LONG. از این روش بیشتر در مواقعی استفاده میشود که توسط معاملهگر یک پوزیشن معاملاتی سنگین باز شده باشد ولی قیمتها در جهت مخالف معامله انجام شده حرکت کنند. در این صورت میتوان یک معامله شورت و یک معامله لانگ باز کرد و ریسک معاملات مارجین را کاهش داد.
همچنین میتوانید برای جلوگیری از ضرر بیشتر از سفارشات STOP ORDER LIMIT یا حد ضرر استفاده کنید. تا پس از اینکه ضرر شما به اندازهای که خودتان مشخص میکنید رسید، سیستم به طور خودکار اقدام به فروش و بستن معامله کند. تا به این وسیله ضرر شما از میزان مشخصی بیشتر نشود زیرا همانطور که میدانید هر چقدر در باتلاق ضرر فرو بروید، بیرون آمدن از آن دشوارتر خواهد بود.
این موارد از کاهش ریسک درحالی برای شما بیان میشود که ما فرض میکنیم شما مباحث مربوط به تکنیکال، بنیاد و… بازارهای مالی را میدانید. بنابراین اگر از مسائل بنیاد یا تکنیکال بازار آگاهی ندارید معامله به روش مارجین برای شما یک ریسک به تمام معنا میباشد. و پیشنهاد میشود به هیچ وجه وارد اینگونه معاملات نشوید.
صرافیها چگونه از معاملات مارجین سود میبرند؟
شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد که چگونه میشود که صرافیها واسطهای میشوند تا تامین کنندگانی مانند بانکها به معاملهگران وام دهند؟! آیا این کار برای آنها سود خواهد داشت؟
در جواب باید بگوییم که وجود مارجین که به عنوان وثیقهای نزد صرافی میباشد، باعث میشود تا قبل از اینکه وامی که معاملهگر دریافت کرده است به ضرر برسد، معامله موردنظر بسته شود. در نتیجه اینگونه معاملات هیچگونه ضرری به صرافیها نمیرساند. همچنین زمانی که معاملهگری معاملات مارجین را شروع میکند باید کامرزد و بهره آن را بپردازد. درنتیجه وجود اینگونه معاملات برای صرافیها خالی از لطف نمیباشد.
برخی از صرافیهای معتبر که از معاملات مارجین (MARGIN) پشتیبانی میکنند
همانطور که گفته شد پلتفرم مارجین هر صرافی قوانین مخصوص به خود را دارد. و برای فعالیت در قسمت مارجین هر صرافی باید برخی فرمها و اطلاعات را در آن صرافی ثبت کنید. البته افراد مقیم ایران به دلیل وجود تحریمها باید از روشهای مختلفی مانند تغییر آیپی برای فعالیت در برخی از این صرافی استفاده کنند.
- صرافی کوکوین (KuCoin)
- صرافی بایننس (Binance Exchange)
- صرافی بیت فینکس (Bitfinex)
- صرافی کراکن (KRAKEN)
- صرافی هوبی (Huobi)
کلام آخر
در این مقاله به طور مفصلی به معاملات مارجین پرداخته شد و دانستیم که معاملات به این روش دارای چه مزایا و معایبی میباشد؟ قطعا اینگونه معاملات ریسک معاملات را بسیار بالا برده و خطر لیکویید شدن را به همراه خواهد داشت.
همانطور که میدانید لیکویید شدن به منزله از دست دادن تمام سرمایه موجود در یک معامله میباشد. و این اتفاق برای هر معاملهگر میتواند کابوس بسیار بزرگی باشد. پس برای انجام معاملات مارجین حتما باید نسبت به بازار شناخت خوبی داشته باشید و همه ابزارهای تحلیل اعم از تکنیکال و بنیادی نقاط خروج و ورود و… را آموخته باشید. و در نظر داشته باشید که قطعا معاملات به تامین مالی مارجین روش مارجین برای افراد حرفهای میتواند کمک فنری باشد تا آنها را به آرزوهایشان برساند. و اگر از روش مارجین به صورت اصولی استفاده شود، قطعا میتوان از آن، سودهای شیرین وقابل توجهی را با سرمایههای اندک کسب نمود.
این معاملات هر چقدر برای افراد حرفهای در بازار نکته مثبتی میباشد، برای افراد مبتدی تهدیدی بسیار جدی میباشد. برای اینکه بتوانید در بازار ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای مالی که دارای معاملات مارجین هستند، به معاملهگری حرفهای تبدیل شوید، قطعا نیاز به آموزشهایی خواهید داشت.
با شرکت در دوره آموزش ارز دیجیتال کالج تی بورس به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال در مشهد میتوانید، تمام مراحل تبدیل به شدن به یک معاملهگر حرفهای را آموزش ببینید.
کالج تیبورس امیدوار است توانسته باشد، به واسطه این مقاله، علم جیدی را به مجموع علوم شما اضافه کند.
دیدگاه شما