تشخیص جهت روند


اگر شاخص ADX میان دو اندیکاتور DI قرار گیرد و مقدار آن از ۲۵ بیشتر باشد، سیگنال‌های خرید و فروش از اعتبار خوبی برخوردار خواهند بود.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

چه در بازار سهام معامله می‌کنید، چه در بازار ارزهای بین‌المللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشی‌هایی است که می‌تواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.

برخی از افراد در شروع ترید کردن نمی‌دانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش ساده‌سازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.

تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردی‌ترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.

در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده می‌شود.

الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:

الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
الگوهای ادامه‌دهنده (continuation patterns)
الگوی ادامه‌دهنده زمانی شکل می‌گیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت می‌کند و صرفا یک وقفه کوتاه‌مدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامه‌دهنده، نشان‌دهنده درنگ موقت در یک روند است.

وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل می‌گیرد، نشان می‌دهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) می‌دانند.

الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.

اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیش‌زمینه نیاز است.

خط روند در تحلیل تکنیکال

از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی می‌شوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشاره‌ای داشته باشیم.

خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خط‌های مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقف‌ها (مقاومت‌ها) یا کف‌ها (حمایت‌ها) کشیده می‌شوند.

خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل می‌گیرد که در نمودار قیمت، سقف‌ها و کف‌های بالاتر از قبل ایجاد می‌شود. خط روند صعودی با اتصال کف‌هایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده می‌شود.

برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل می‌گیرد که قیمت، سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر از قبل را تجربه می‌کند.

خط روندها به شیوه‌های متفاوتی کشیده می‌شوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میله‌ای برخی معتقدند سایه‌های بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.

با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایه‌های بالا و پایین شمع نیست.

در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت‌ بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده می‌کنند، زیرا این قیمت نشان‌دهنده تمایل سرمایه‌گذاران و معامله‌گران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمان‌های خاص است.

خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم می‌شود.

روندهای صعودی زمانی شکل می‌گیرند که قیمت سقف‌ها و کف‌های بالاتری ایجاد می‌کند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل می‌شوند و این خط سطوح حمایت را نشان‌ می‌دهد.

روندهای نزولی زمانی شکل می‌گیرند که قیمت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تری ایجاد می‌کند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل می‌شوند و این خط سطوح مقاومت را نشان‌ می‌دهد.

بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد می‌کنند)، زمانی رخ می‌دهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایین‌تر در بین دو خط افقی موازی نوسان می‌کند.

حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت می‌پردازیم.

الگوهای ادامه‌دهنده

الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد می‌کند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل می‌گیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان می‌کند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه می‌دهد.

این الگو را به عنوان محدوده‌ای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه می‌کنند می‌دانند.

نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکل‌گیری است و کامل نشده، نمی‌توان گفت که روند ادامه می‌یابد یا برگشت قیمت اتفاق می‌افتد.

به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدوده‌ای که به نظر می‌رسد الگوی ادامه‌دار است به پایین رشد می‌کند یا بالا.

در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه می‌شود روند را ادامه‌دار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامه‌دار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).

بطور کلی، هرچقدر زمان طولانی‌تر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامه‌دار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).

شناخته‌شده‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده:

الگوی پرچم سه‌گوش (Pennant)
الگوی پرچم‌ (Flag)
الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
الگوی مثلث
الگوی پرچم سه‌گوش
پرچم سه‌گوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم می‌رسند تشکیل می‌شود.

یک ویژگی اصلی پرچم سه‌گوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.

تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سه‌گوش را نشان می‌دهد.

اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکل‌گیری این الگو کاهش می‌یابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا می‌کند.

توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق می‌کند. در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.

الگوی پرچم

این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشان‌دهنده وقفه در یک روند نزولی است.

بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشان‌دهنده وقفه در یک روند صعودی است.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

معمولا شکل‌گیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه می‌شود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر می‌گردد.

الگوی کنج (شکل گوِه)

الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سه‌گوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.

بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمی‌توان آن را الگوی کنج دانست.

یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشان‌دهنده یک وقفه در روند صعودی است.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

الگوی کنج با شیب صعودی، نشان‌دهنده وقفه در یک روند صعودی است.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه می‌دهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سه‌گوش، قیمت در حین شکل‌گیری این الگو کاهش می‌یابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج می‌شود حجم معاملات بالا می‌رود.

الگوی مثلت

الگوهای مثلت از متداول‌ترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می‌گیرند.

سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.

شکل‌گیری این الگوهای قیمت، می‌تواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.

الگوی مثلث متقارن زمانی شکل می‌گیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت می‌کنند و نشان‌دهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمی‌توان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.

الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.

الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.

نمونه مثلث نزولی:

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکل‌گیری این الگو نشان می‌دهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.

بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل می‌گیرد و مشابه الگوی پرچم سه‌گوش یا پرچم چهارگوش است.

وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقف‌های جدید دست یابد.

نمونه‌ای از الگوی فنجان و دسته را در زیر می‌توانید ببینید:

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

الگوهای بازگشتی

در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان می‌دهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته می‌شود.

این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکل‌گیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف می‌شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد می‌شود.

برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال می‌شود با شکل‌گیری یک الگوی بازگشتی متوقف می‌شود که نشان‌دهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده می‌شوند و روند به نزولی تغییر می‌یابد.

بازگشت‌های قیمت که در سقف بازار روی می‌دهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می‌شوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته می‌شود.

بالعکس، بازگشت‌های قیمت که در کف بازار رخ می‌دهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو می‌شود.

مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامه‌دهنده طولانی‌تر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.

برخی از الگوهای برگشتی:

الگوی سر و شانه، نشان‌دهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
الگوی سقف دوقلو، نشان‌دهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام می‌ماند.
الگوی کف دوقلو، نشان‌دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می‌ماند.

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا می‌کند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل می‌شود.

با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.

در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را می‌توان با اتصال کف‌ها تشخیص جهت روند یا سقف‌ها ترسیم کرد.

با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو می‌رسید:

در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش می‌یابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق می‌شود.

الگوی کف و سقف دوقلو

الگوی کف و سقف دوقلو، نشان‌دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام می‌ماند و در نهایت به تغییر روند منجر می‌شود.

از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت تلاش می‌کند از سطح حمایت قبلی پایین‌تر روند ولی در اینکار موفق نمی‌شود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل می‌شود.

الگوی کف و سقف سه‌قلو

گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل می‌شود که به آن کف و سقف سه‌قلو می‌گویند. این الگو زیاد متداول نیست.

شکل‌گیری این الگو می‌تواند نشانه‌ی قدرتمندی از تغییر روند باشد.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

شکاف‌ها

شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد می‌شود.

برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت ۵۰۰ تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت ۵۳۵ تومان بازگشایی شود.

سه نوع شکاف عمده وجود دارد:

شکاف گسست (Breakaway gap)
شکاف فرار (runaway gap)
شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکاف‌های گسست در ابتدای یک روند و شکاف‌های فرار در میانه یک روند تشکیل می‌شوند و شکاف‌های خستگی نشان از پایان قریب‌الوقوع یک روند دارند.

سخن آخر

الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.

خیلی راحت می‌توان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.

آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) | بیدارز

آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) | بیدارز

آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) و کاربردهای آن

یکی از موضوعات اصلی برای سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی جهان، بحث تحلیل قیمت ها است که از آن با عنوان تحلیل تکنیکال نیز یاد می‌شود. این نوع از تحلیل به بررسی چارت قیمتی هر ارز یا سهام و غیره می‌پردازد و از روی کندل های تشکیل دهنده این چارت، برای آینده‌ی قیمتی آن ارز یا سهام، پیش‌بینی هایی را عنوان می‌کند. از این جهت برای بررسی و تحلیل بهتر، برخی از تحلیل‌گران تشخیص جهت روند از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها استفاده می‌کنند. در این مقاله ما قصد داریم تا اندیکاتور حجم معاملات (Volume) را بررسی کنیم.

اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چیست؟

اندیکاتور حجم معاملات (Volume) معیاری برای اندازه‌گیری میزان دارایی مالی معین در یک بازه زمانی است. برای بازار سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازه‌گیری می‌شود و برای معاملات آتی و اختیارات، بر اساس تعداد قراردادهایی است که بین افراد دست به دست شده اند. اعداد و سایر شاخص هایی که از داده های حجم استفاده می‌کنند، اغلب با نمودارهای آنلاین ارائه می‌شوند.

نگاهی به الگوهای حجم در طول زمان می‌تواند به درک قدرت، افت و رشد در سهام خاص و بازارهای کل کمک کند. در واقع حجم، نقش مهمی در تجزیه و تحلیل فنی دارد. از این رو جایگاه برجسته ای در میان برخی از شاخص های اصلی فنی پیدا کرده است.

Volume تعداد سهم معامله شده در یک سهام یا قراردادهای معامله شده آتی و لحظه ای را اندازه‌گیری می‌کند. حجم می‌تواند شاخصی از قدرت بازار باشد، زیرا افزایش رشد بازار با افزایش حجم به طور معمول رابطه مستقیم دارد. وقتی قیمت ها با افزایش حجم کاهش می‌یابند، این روند کاهش پیدا می‌کند. وقتی با کاهش حجم قیمت ها به بالاترین سطح (یا پایین ترین سطح) می‌رسند، بسیار مراقب باشید، چراکه ممکن است یک برگشت قیمتی شکل بگیرد.

اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چه کاربردی دارد؟

هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً از دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت استفاده می‌شود. ما به عنوان معامله‌گر تمایل بیشتری به پیوستن به حرکت های قوی داریم و در حرکاتی که ضعف نشان می‌دهند مشارکت نمی‌کنیم؛ یا حتی ممکن است به دنبال ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم. این دستورالعمل ها در همه شرایط کارآمد نیستند، اما راهنمایی های کلی برای تصمیمات معاملاتی را ارائه می‌دهند. در این بخش برخی از کاربردهای اندیکاتور حجم معاملات را تشریح می‌کنیم.

1- تأیید روند

بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد معاملات نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه خریداران باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی قیمت است. این نکته ممکن است ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم معاملات، سیگنالی قوی نیست، بلعکس کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد معاملات سیگنالی قوی به حساب می‌آید. این افزایش حجم ممکن است از عوامل مختلفی مانند اخبار مربوط به آن سهم شکل گرفته باشد.

2- خستگی حرکات و میزان حجم

در یک بازار صعودی یا نزولی، می‌توان حرکت هایی را مشاهده کرد که اصطلاحا به آن ها حرکت خسته یا فرسوده گفته می‌شود. این نوع از حرکات، به طور کلی حرکات شدیدی در قیمت همراه با افزایش شدید حجم می‌باشند که از پایان احتمالی روند حکایت دارد. معامله‌گرانی که منتظر ماندند و می‌ترسند که حرکت بیشتری از قیمت را از دست بدهند، در بالای بازار انباشته شده و کم کم تعداد خریداران خسته از این روند افزایش می‌یابد. ثبات قیمت یا حتی کاهش اندکی در قیمت، سرانجام تعداد زیادی از معامله‌گران را مجبور می‌کند که از آن خارج شوند، در نتیجه باعث نوسان و افزایش حجم می‌شود. در این شرایط و پس از حرکات لحظه ای و شدید قیمت، معمولا ما شاهد کاهش حجم معاملات هستیم. اما چگونگی ادامه تغییر حجم معاملات در روزها، هفته ها و تشخیص جهت روند ماه های بعدی با استفاده از سایر دستورالعمل های حجم قابل بررسی است.

3- علائم صعودی

حجم می‌تواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش می‌یابد و سپس قیمت کمی افزایش می‌یابد و به دنبال آن یک کاهش مجدد قیمت رخ می‌دهد. اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت کف جدید نزند (از پایین ترین سطح قبلی پایین تر نیاید)، و اگر حجم در کاهش مرحله دوم کاهش یابد، معمولاً این اتفاق به عنوان یک نشانه حرکت صعودی و افزایش نرخ تعبیر می‌شود.

4- حجم و معکوس قیمت

پس از حرکت طولانی در یک جهت، اگر قیمت با کمی تغییر ولی حجم سنگین شروع به نوسان کند، این موضوع ممکن است نشان دهد که یک روند معکوس در حال شکل‌گیری است و قیمت ها به زودی تغییر جهت خواهند داد.

5- حجم و Breakout در مقابل False Breakout

در شکست اولیه از محدوده یا الگوی های شکل گرفته در نمودار، افزایش حجم نشان دهنده قدرت حرکت و روند است. تغییری اندک یا کاهش حجم در شکست، نشان دهنده عدم علاقه، قدرت کم حرکتی و احتمال بالاتر، برای شکست کاذب است. یعنی احتمالا این شکست رخ نخواهد داد.

چگونه می‌توان با استفاده از اندیکاتور Volume در ارز دیجیتال اقدام به معامله کرد؟

در بالا توصیه هایی برای استفاده و درک بهتر از اندیکاتور حجم معاملات عنوان شد. مباحث پیرامون آموزش این اندیکاتور زیاد است. در نظر داشته باشید که Volume با بسیاری از اندیکاتورها تفاوت کلی دارد چرا که هیچ گونه محاسباتی در اجرای این اندیکاتور انجام نگرفته و صرفا برای نمایش اطلاعات حجم معادلات در لحظه، از آن استفاده می‌شود. اما در کل، معامله‌گران برای تشخیص قدرت تشخیص جهت روند روند از این شاخص استفاده می‌کنند. همچنین کاربرد دیگر آن می‌تواند تشخیص تغییر جهت در روند قیمتی باشد. به شکل خلاصه می‌توان گفت که اگر نوسانات بازار با حجم بالای معاملات همراه شوند، می‌توان این نتیجه گیری را داشت که روند قدرتمند است اما بلعکس اگر حجم معاملات در حرکات قیمت کم باشد، یعنی نه تنها روند قدرت ندارد که ممکن است تغییری در جهت حرکت این روند ایجاد شود. همچنین در نظر داشته باشید که استفاده از این شاخص در فاصله زمانی نزدیک به حال حاضر معتبرتر است و مثلا استفاده از این شاخص در فاصله چند ماه قبل، کارایی ندارد. یک نکته دیگر این است که به شکل تجربی عنوان می‌شود که یکی از کاربردهای بسیار کارآمد از Volume در نقاط برگشتی است. با این عنوان که پس از شکل‌گیری یک روند و رخ دادن یک حرکت شدید قیمت در آن (در جهت حرکت اولیه)، اگر حجم معاملات نیز با آن حرکت شدید همراه شود و افزایش یابد، احتمال بازگشت قیمت و معکوس شدن روند آن زیاد می‌شود. پس می‌توان گفت زمانی که در یک روند در جهت حرکت اولیه ناگهان پامپ (افزایش لحظه ای و شدید در جهت بالا رفتن قیمت) و یا دامپ (معکوس پامپ) رخ می‌دهد، می‌توان منتظر بازگشت قیمت بود و روی آن ریسک کرد.


نحوه تشخیص ورود پول به سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات چگونه است؟

افراد زیادی میزان ورود و خروج پول به یک سهم را تحت نظر گرفته و با نیم نگاهی به آن، معاملات آتی خود را برنامه ریزی می‌کنند. حال با استفاده از اندیکاتور Volume و بررسی حجم معاملات ارز دیجیتال، می‌توان به این نکته دست یافت که در مواقعی که هم نرخ ارز صعودی باشد و هم میانگین حجم معاملات آن نسبت به بازه‌ی مشخص شده توسط معامله‌گر در ادوار گذشته، افزایش یافته باشد، میزان علاقه‌ی کاربران به آن ارز دیجیتال افزایش یافته و پول بیشتری نسبت به قبل به آن تزریق شده است. این مهم به عنوان یک سیگنال مثبت ترقی می‌شود.

نحوه تشخیص خروج پول از سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات به چه صورت است؟

شاخص حجم معاملات تنها برای ورود پول به یک ارز کارایی ندارد بلکه خروج سرمایه از آن را نیز نمایش می‌دهد. یعنی در مواقعی که قیمت یک ارز دیجیتال در وضعیت نزول قرار دارد و این ریزش با افزایش حجم معاملات نسبت به میانگین بازه زمانی مشخص شده (مثلا ماه گذشته) همراه می‌شود، می‌توان این را فهمید که علاقه معامله‌گران به این سهم کاهش یافته و این معامله‌گرها در حال فروش ارزهای خود هستند و میزان خروج پول از این ارز، زیاد شده است. این واقعه نیز نمایش‌گر یک پالس منفی است و باید آماده خروج از آن ارز دیجیتال باشیم.

جمع بندی

Volume ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که مشاهده می‌کنید روش های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. از شاخص اندیکاتور حجم معاملات می‌توان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار استفاده کرد. همچنین برای بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید می‌کند یا نشان می‌دهد که ممکن است یک روند معکوس وجود داشته باشد، می‌توان به این اندیکاتور رجوع کرد. برای کمک به روند تصمیم گیری گاهی از اندیکاتورهای مبتنی بر حجم استفاده می‌شود. در حالی که ولوم ابزاری دقیق نیست (و در بالا عنوان شد که هیچگونه محاسباتی در آن اتفاق نمی‌افتد)، اما می‌توان سیگنال های ورود و خروج را با نگاهی به عملکرد قیمت و میزان حجم شناسایی کرد.

نحوه استفاده از میانگین متحرک برای تشخیص روند

نحوه استفاده از مووینگ اوریج برای تعیین روند

یکی از شیرین ترین روش ها برای استفاده از میانگین متحرک در تعیین روند است. نحوه انجام این کار بسیار ساده است. کافیست یک میانگین متحرک را روی نمودار ترسیم کنید.

وقتی حرکات قیمتی تمایل به ماندن در بالای میانگین متحرک داشته باشند ، نشانگر این است که قیمت بصورت کلی در یک روند صعودی است.

اگر حرکات قیمتی تمایل به ماندن زیر میانگین متحرک داشته باشد ، نشانگر نزولی بودن روند است.

تعیین روند صعودی با میانگین متحرک

مشکل فقط این است که این روش کمی بیش از حد ساده انگارانه به نظر می رسد.

فرض بگیرید USD / JPY روند نزولی داشته است ، اما یک گزارش خبری منتشر می شود و باعث بالا رفتن آن می شود.

اشتباه مووینگ اوریج در تعیین روند

می بینید که قیمت اکنون بالاتر از میانگین متحرک است. با خود می گویید:

آها … انگاری این جفت ارز در آستانه تغییر جهت است. وقت خرید این لامصب است! “

خلاصه شما این کار را می کنید. یک میلیارد واحد خریداری می کنید زیرا اطمینان دارید که USD / JPY بالا می رود.

سیگنال جعلی میانگین متحرک برا روند

گیشششش! سیگنال جعلی بود و توانست شما را گمراه کند!

کاشف بعمل می آید که معامله گران به این خبر واکنش نشان دادند اما روند ادامه یافت و قیمت پایین تر آمد!

چگونه سیگنال جعلی میانگین متحرک را فیلتر کنیم؟

کاری که برخی از معامله گران انجام می دهند و ما نیز به شما پیشنهاد می دهیم که همین کار را انجام دهید این است که به جای فقط یک میانگین متحرک ، دو یا سه میانگین متحرک را با هم در نمودارهای خود ترسیم می کنند.

این کار به آنها سیگنال واضح تری می دهد که ایا روند جفت ارز صعودی است یا نزولی. که بسته به ترتیب قرار گرفتن میانگین های متحرک مشخص می شود.

اجازه دهید توضیح دهیم.

در یک روند صعودی ، میانگین متحرکِ “سریعتر” باید بالاتر از میانگین متحرکِ “کندتر” باشد و در روند نزولی برعکس. می دانیم که هرچه دوره یک مووینگ اوریج کمتر باشد، سریعتر است و هر چه دوره آن بیشتر باشد، کندتر است.

به عنوان مثال ، فرض بگیرید ما دو MA داریم: میانگین متحرک 10 دوره ومیانگین متحرک 20 دوره. روی نمودار ، شکل آن اینگونه خواهد بود:

استفاده از دو مووینگ اوریج برای تعیین روند

در بالا نمودار روزانه USD / JPY ارائه شده است.

در سراسر روند صعودی ، 10 SMA بالاتر از 20 SMA است.

همانطور که مشاهده می کنید ، برای تشخیص اینکه روند یک جفت ارز صعودی یا نزولی است می توانید از یک جفت میانگین متحرک استفاده کنید.

با ترکیب کردن این و دانش خود از خطوط روند ، می توانید تصمیم بگیرید که آیا یک جفت ارز را خرید بگیرید یا فروش بگیرید.

همچنین می توانید بیش از دو میانگین متحرک را روی نمودار خود قرار دهید.

درست تا زمانی که خطوط به ترتیب قرار گیرند ( MA سریعتر روی MA کندتر در یک روند صعودی ، MA کندتر روی MA سریعتر در یک روند نزولی) ، می توانید تشخیص دهید که جفت ارز در یک روند صعودی است یا در یک روند نزولی.

شاخص ADX؛ اندیکاتوری برای تشخیص قدرت و جهت روند در بورس و بازارهای مالی

شاخص ADX در بورس

ابزارهای تحلیلی مورد استفاده در بازارهای مالی این امکان را فراهم می‌کنند که بتوان سهام را از جهات مختلف بررسی کرد. حجم معاملات، جهت روند قیمت و قابل اطمینان بودن سطوح قیمتی از جمله فاکتورهای بسیار مهم و تعیین‌کننده در تحلیل تکنیکال هستند. شاخص میانگین جهت‌دار یا Average Directional Movement Index نیز یکی از ابزارهایی است که در تشخیص جهت و قدرت روند قیمت سهام به معامله‌گران کمک می‌کند. در ادامه توضیح می‌دهیم که شاخص ADX چیست، چگونه وضعیت سهام را ارزیابی می‌کند و چطور باید آن را تفسیر کرد.

شاخص ADX در بورس چیست؟

آشنایی با شاخص میانگین جهت‌دار

شاخص ADX که مخفف Average Directional Movement Index است را فردی به نام J. Welles Wilder ابداع کرد. این شاخص در بازارهای رونددار یا بدون روند کاربرد دارد. همان‌گونه که در مطلب «خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه رسم می‌شود؟» بیان کرده‌ایم، روندها یا صعودی هستند یا نزولی. این امر را می‌توان به کمک دو ابزار مکمل دیگر با نام‌های شاخص جهت‌دار منفی یا DI- و شاخص جهت‌دار مثبت یا DI+ نشان داد. در شاخص میانگین جهت‌دار علاوه بر این دو شاخص یک خط دیگر نیز به نام خط ADX وجود دارد. از این رو این شاخص از سه خط مجزا برای تحلیل سهام کمک می‌گیرد.

به کمک این شاخص می‌توان تصمیم‌گیری در خصوص معامله به شکل لانگ (خرید) یا شورت (فروش) را بررسی کرد. هم‌چنین ممکن است معامله‌گر پس از بررسی این اندیکاتور، تصمیم بر عدم انجام معامله بگیرد. با توجه به کارکرد اصلی این اندیکاتور در تعیین قدرت و جهت حرکت روند، می‌توان دریافت که محور توجه و تمرکز شاخص ADX، قدرت حرکت روند است. همان‌گونه که اشاره کردیم، خط DI+ قدرت حرکت روندهای صعودی و خط DI- قدرت حرکت روندهای نزولی را نشان می‌دهد.

تفسیر شاخص میانگین ADX در بورس

زمانی که خط DI+ بالای خط DI- قرار می‌گیرد، این امر حاکی از بازار گاوی یا صعودی است. یعنی سهام تمایل به صعود و افزایش قیمت دارند. همچنین زمانی که خط DI‌- خط DI‌+ را در بالای آن قطع می‌کند، شاهد یک بازار خرسی هستیم که در آن سهام تمایل به افت قیمت و حرکت‌های روبه‌پایین دارند.

بیشتر بخوانید

دقت کنید که سه خط این اندیکاتور همانند سایر اندیکاتورها نظیر RSI در محدوده میان صفر تا ۱۰۰ ترسیم می‌شوند. هم‌چنین به منظور انجام محاسبات، در تنظیمات اندیکاتور ADX معمولا دوره‌های ۱۴روزه را در نظر می‌گیرند. خط ADX خود از ترکیب دو اندیکاتور فوق ایجاد می‌شود. اگر این خط صعودی باشد به منزله آن است که بازار رونددار است. حال این روند می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. به ویژه‌ آن‌که قرار گرفتن این خط در مقادیر بالای ۴۰، بیشتر بر وجود روند در بازار تاکید دارد.

در سمت دیگر اگر این خط صاف و یا نزولی باشد، به معنای آن است که بازار راکد، رنج یا فاقد روند است. به ویژه زمانی که این خط در مقادیر زیر ۲۰ قرار می‌گیرد، با اطمینان بیشتری می‌توان به رنج بودن بازار پی برد. هم‌چنین در برخی از مواقع پیش می‌آید که خط ADX در حرکت رو به بالای خود چندان مطمئن عمل نمی‌کند. یعنی این خط به بالای محدوده ۲۰ و به صورت صعودی حرکت می‌کند اما این شرایط حاکی از بازار بدون روند است و بهترین اقدام در این شرایط آن است که دست به معامله نزنیم.

اگر شاخص ADX میان دو اندیکاتور DI قرار گیرد و مقدار آن از ۲۵ بیشتر باشد، سیگنال‌های خرید و فروش از اعتبار خوبی برخوردار خواهند بود.

بیشتر بخوانید

چنان‌چه خط ADX از محدوده ۴۰ با قدرت زیاد عبور کند ولی در بالای آن سطح باقی نماند، این امر به منزله آن است که امکان بازگشت روند وجود دارد. در شرایطی که خط مذکور به بالای محدوده ۲۰ حرکت و از آن عبور کند،‌ می‌توان دریافت که یک روند جدید در حال تشکیل شدن است.

فرمول‌های شاخص میانگین جهت‌دار

برای به دست آوردن فرمول اندیکاتور ADX به چند مرحله محاسبه نیاز داریم که در ادامه می‌توانید آن‌ها را ملاحظه کنید. تعدد این فرمول‌ها و محاسبات به دلیل آن است که این اندیکاتور از سه خط در ساختار خود بهره‌ می‌برد.

فرمول‌های شاخص ADX در بورس

در ادامه شیوه محاسبه این شاخص را به صورت مرحله‌ به مرحله بررسی می‌کنیم.

روش محاسبه شاخص ADX در بورس

  • در هر دوره باید سه مقدار DM, -DM+ و TR یا محدوده واقعی را به دست آورد. دقت کنید که در این اندیکاتور از دوره‌های ۱۴ روزه کمک‌ گرفته می‌شود. فرمول‌های مربوط به DM+ و DM- در زیر قابل دسترسی است.
    • DM = current high – previous high+
    • DM = previous low – current low-
    • ۱۴ TR اول = مجموع مقادیر ۱۴ TR نخست.
    • ۱۴ TR بعدی = ۱۴ TR اول – (۱۴ TR قبلی/ ۱۴) + TR فعلی

    چه اطلاعاتی را می‌توان از شاخص میانگین جهت‌دار به دست آورد؟

    ADX در کنار دو شاخص جهت‌دار منفی و مثبت از اندیکاتورهای تکانه به شمار می‌روند. شاخص ADX در بورس موجب می‌شود که سرمایه‌گذار قادر به تعیین قدرت روند باشد. این درحالی است که از DI- و DI+ به منظور تشخیص جهت روند استفاده می‌شود.

    بیشتر بخوانید

    همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم، مقادیر بالاتر از ۲۵ در ADX نشان‌گر یک روند قوی است. به همین ترتیب مقادیر زیر ۲۰ از یک روند ضعیف خبر می‌دهد. از تقاطع خطوط DI+ و DI- به منظور صدور سیگنال استفاده می‌شود. به عنوان مثال در شرایطی که خط DI+ بالاتر از DI‌- قرار بگیرد و شاخص ADX بالای محدوده ۲۰ یا در شرایط ایده‌آل‌تر ۲۵ باشد، این امر به منزله ایجاد یک سیگنال بالقوه برای خرید است.

    یا به عنوان مثالی دیگر، اگر DI- خط DI‌+ را در بالای‌ آن قطع کند و ADX بیشتر از ۲۰ یا ۲۵ باشد، این شرایط حاکی از یک موقعیت برای ورود به یک معامله شورت است.

    افزون بر آن‌چه گفته شد، از این تقاطع‌ها می‌توان در شناسایی نقاط خروج نیز استفاده کرد. به عنوان نمونه اگر در یک معامله لانگ قرار دارید، زمانی که DI- در بالای DI+ قرار گرفته و آن را قطع می‌کند، از معامله خارج شوید. هم‌چنین اگر ADX زیر ۲۰ قرار گیرد، شاخص میانگین جهت‌دار از بی‌روند بودن قیمت خبر می‌دهد. به این ترتیب می‌توان دریافت که این موقعیت برای ورود به یک معامله چندان مطلوب نیست.

    مقایسه شاخص میانگین جهت‌دار و اندیکاتور آرون (Aroon)

    شاخص میانگین جهت‌دار از ترکیب سه خطی که بالاتر به آن اشاره شد تشکیل می‌شود. این در حالی است که اندیکاتور آرون (Aroon) دو خط در ترکیب خود دارد. هم‌چنین این دو اندیکاتور شباهت‌هایی نیز دارند. هر دوی آن‌ها خطوطی دارند که حرکت‌های مثبت و منفی را نمایش می‌دهد. این خطوط به تشخیص جهت روند کمک می‌کنند.

    مقادیر یا سطح اندیکاتور آرون درست مانند ADX در تعیین قدرت روند مورد استفاده قرار می‌گیرند. با این‌همه نحوه محاسبات متفاوت است. به همین دلیل وقوع تقاطع میان خطوط در این دو اندیکاتور، در شرایط و زمان‌های مختلفی اتفاق می‌افتد.

    محدودیت‌های استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

    ساختار شاخص ADX در بورس به گونه‌ای است که قطع خطوط در آن می‌تواند به کرات اتفاق بیفتد. حتی ممکن است این اتفاق بیش از حد معمول هم رخ دهد. به همین دلیل احتمال ایجاد سردرگمی و از دست دادن دارایی و یا ضرر نیز وجود دارد. چرا که ممکن است تغییر جهت در برخی معاملات بسیار سریع رخ دهد. این مسئله به سیگنال کاذب اشاره دارد که به عنوان یکی از محدودیت‌های این اندیکاتور می‌توان به آن اشاره کرد. چنین مسئله‌ای به ویژه‌ در شرایطی که مقادیر ADX زیر ۲۵ باشد، بیشتر به چشم می‌خورد. اگرچه گاهی ADX در محدوده بالای ۲۵ قرار می‌گیرد اما این شرایط موقتی است و سپس همراه با قیمت جهت آن معکوس خواهد شد.

    همانند سایر اندیکاتورهای موجود، از شاخص ADX در بورس نمی‌توان به تنهایی استفاده کرد. به منظور کسب نتیجه بهتر باید از تحلیل قیمت و سایر اندیکاتورها نیز کمک گرفته شود تا کنترل ریسک و هم‌چنین دریافت سیگنال به شکل بهتری اتفاق افتد.

    جمع‌بندی

    شاخص ADX در بورس از جمله ابزارهای پرکاربرد تحلیل تکنیکال است. از این ابزار به منظور تشخیص جهت و قدرت روند استفاده می‌شود. ADX یا شاخص میانگین جهت‌دار از سه خط در ترکیب خود استفاده می‌کند. این خطوط عبارت‌اند از: DM+، DM- و ADX. به این ترتیب و با توجه به خطوط مذکور می‌توان وضعیت سهام و روندها را به خوبی دریافت.

    زمانی که خط DI+ در بالای خط DI- قرار می‌گیرد، نشان از روندهای صعودی دارد. به این ترتیب سیگنال خرید صادر می‌شود. در شرایط معکوس نیز سیگنال فروش در بازارهای نزولی صادر می‌شود. لازم به ذکر است که استفاده از این اندیکاتور به تنهایی نمی‌تواند وضعیت یک سهام را به درستی اطلاع دهد. بلکه لازم است از سایر ابزارها نیز بهره گرفت تا نتایج تحلیل از اعتبار و قوت بیشتری برخوردار باشد.

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    در ابتدا اندیکاتورها را معرفی می کنیم و در ادامه آموزش انواع واگرایی ها که در قیمت و اندیکاتورها به وجود می آید را ارائه می کنیم .

    اندیکاتور چیست ؟

    اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.

    کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.

    اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :

    ۱٫ اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    ۲٫ اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.

    شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد تشخیص جهت روند بررسی قرار خواهد گرفت.

    واگرایی چیست ؟

    واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.

    انواع واگرایی

    واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :

    ۱٫ واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :

    خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .

    واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.

    برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.

    واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

    همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است. برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند. واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .

    نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .

    ۲٫ واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته

    الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.

    ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)

    مثال هایی از انواع واگرایی

    واگرایی مثبت در نمودار وساخت

    شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)

    واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.

    واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت

    آموزش واگرایی در اندیکاتورها

    نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.

    نتیجه گیری و جمع بندی

    برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.