این گونه معاملات مارجین به معاملات CFD نیز معروف است.
اهرم در بازار فارکس به چه معناست؟
همانطور که در مقدمه نیز گفته شد، اهرم در بازار فارکس امکانی است که این بازار مالی را برای سرمایهگذاری، نسبت به بازارهای مالی دیگر جذاب کرده است. بسیاری از کاربران برای انجام معاملات خود از اهرمها استفاده میکنند. البته پیش از صحبت درباره اهرم در بازار فارکس و ویژگیهای آن، باید بدانیم که استفاده نادرست از این امکان، میتواند سرمایه شما را در عرض چند دقیقه به باد دهد. بنابرین استفاده درست و مطابق با آموزشهای حرفهای، اولین موردی است که باید درباره اهرمها به خاطر بسپارید.
تعریف بسیار ساده اهرم در بازار فارکس، امکان معامله با بیش از سرمایه اولیهی کاربر است. بسیار پیش میآید که کاربران برای انجام معاملهای به اندازه کافی سرمایه در اختیار ندارند. در این شرایط کاربر با استفاده از اهرم، مابه التفاوت سرمایه مورد نیاز برای انجام معامله را از بروکر فارکس دریافت میکند. به بیان دیگر کاربر با استفاده از اهرم در بازار فارکس به معامله بزرگی میپردازد، که تنها مقدار اندکی از سرمایه متعلق به خودش بوده و مابقی را از بروکر خود قرض گرفتهاست.
به این مثال توجه کنید؛ فرض کنید شما قصد معاملهی یک لات طلا را دارید. برای مثال هر لات طلا ارزشی به اندازه 185،000 دلار دارد. اگر شما سرمایهای به اندازه یک لات طلا یا همان 185000 دلار نداشته باشید، برای انجام چنین معاملهای باید از اهرمها کمک بگیرید.
اگر از اهرم 1:100 کمک بگیرید، در واقع شما یک سهم از 100 سهم مبلغ مورد نیاز برای معامله یا همان 1850 دلار را پرداخته، و بروکر 99 سهم دیگر را میپردازد. به همین ترتیب اگر از هر یک از دیگر اهرمهای 1:500، 1:1000، 1:2000 و … استفاده کنید، مبلغ کل تقسیم بر اندازه اهرم میشود، سپس شما یک سهم پرداخته و بروکر شما مابقی سرمایه لازم را در اختیارتان قرار میدهد.
حتما بسیار شنیدهاید که افراد، استفاده از اهرم را متناسب با چند برابر شدن سود حاصل از معامله میدانند. تا به اینجا که با مفهوم کلی اهرم در بازار فارکس آشنا شدیم، متوجه میشویم که این باور مصطلح، نادرست است. شما با استفاده از اهرم ، تنها سود حاصل از یک سهم خود را دریافت کرده و بروکر نیز سود حاصل از مابقی سرمایهای که به شما قرض داده را برداشت میکند.
اکنون احتمالا این سوال پیش میآید که اگر معاملهای که با استفاده از اهرم صورت گرفته دچار ضرر شود، چه اتفاقی رخ میدهد؟ بروکر میزان ضرر حاصله را چگونه دریافت میکند؟ برای پاسخ به این سوالات باید با مفهوم مارجین و مارجین کال آشنا شوید.
مارجین و مارجین کال
وجه تضمین اولیه برای شروع یک معامله، مارجین (Margin) یا حاشیه نام دارد. مارجین معاملهی مثال بالا که با اهرم 1:100 صورت گرفته بود، 1850 دلار، یا همان یک سهم از 100 سهم است. برای مثال اگر شما برای انجام همان معامله از اهرم 1:2000 استفاده کنید، مارجین و یا وجه تضمین شما برابر، 92.5 دلار میشود.
مارجینکال به طور کلی زمانی رخ میدهد اهرم بیش از حد که ضرر شما در معاملهای نزدیک به میزان مارجین یا وجه تضمینتان شود. در این صورت بروکر اخطار داده و شما را از آن پوزیشن معاملاتی خارج میکند. در معاملههایی که شما از اهرم در بازار فارکس استفاده کردهاید، اگر ضرر کنید و میزان ضرر بروکر از مارجین یا سهم شما در آن معامله بیشتر گردد، مارجین کال رخ میدهد.
بنابراین در پاسخ به سوالات بالا، باید بگوییم بروکر هیچگاه از ارائهی اهرم در بازار فارکس به کاربر ضرر نمیکند. زیرا به محض اینکه ضرر بروکر به مارجین یا سهم کاربر نزدیک شود، کارگزار، کاربر را از آن پوزیشن خارج کرده و ضرر خود را با مارجین یا همان وجه تضمین جبران میکند.
مزایای استفاده از اهرم در فارکس
بدیهی است که اولین و مهمترین مزیت اهرم در بازار فارکس، امکان انجام معاملات مبالغ بالا با سرمایه اندک است. برای انجام معاملهای که سرمایه بالایی نیاز دارد و شاید تامین آن از عهده عموم مردم برنیاید، استفاده از اهرمها روشی است که امکان شرکت در آن معامله را با توجه به سرمایه اولیه هر شخص، برای همه فراهم میکند.
مزیت دوم حفاظت از سرمایه شماست. شاید در نگاه اول این اهرم بیش از حد جمله عجیب به نظر برسد، اما اگر از اهرم در بازار فارکس به درستی استفاده کنید میتوانید تمام سرمایه خود را در معاملهای که از آن مطمئن نیستید وارد نکنید و در صورت ضرر، همه پول خود را از دست ندهید.
به بیان دیگر شما با استفاده از اهرم در فارکس و سرمایهی یکسان نسبت به زمانی که از اهرم در بازار فارکس استفاده نکردهاید، میتوانید مدت زمان بیشتری در فارکس فعالیت کرده و در معاملات بیشتری نیز شرکت کنید. زیرا استفاده از اهرم مثل اینست که سرمایهی اولیه خود را به چند قسمت تقسیم کرده اید و در هر معامله قسمتی از آن را استفاده میکنید.
معایب استفاده از اهرم در فارکس
زمانی که شما برای انجام معاملهای از اهرم در بازار فارکس استفاده میکنید، در واقع چند برابر سرمایهی خود معامله کرده و به همان اندازه ریسک معامله را نیز بالا بردهاید. حال در صورتی که معامله منجر به ضرر شود، ممکن است شما در عرض چند دقیقه تمام سرمایه خود را از دست بدهید.
بنابراین آموزش استفاده از اهرم در بازار فارکس به کاربران به شدت توصیه میشود، که تا حد ممکن از خطرات قابل پیشگیری ناشی از اهرمها جلوگیری کنند. علاوه بر این، استفاده از اهرمهای بالا که بسیار پر ریسک هستند، هرگز پیشنهاد نمیشود. طبق مشاهدات، اغلب کاربران حرفهای فارکس از اهرمهای رایج 1:50، 1:100، 1:300 و 1:500 استفاده میکنند.
سخن پایانی
اهرم در بازار فارکس چیست؟ چه کاربردی دارد و چه زمانی باید از این ویژگی منحصر به فرد استفاده شود؟ احتمالا تا به اینجا درک کردهاید که اهرم در بازار فارکس به چه معناست و نحوه کارکرد آن به چه صورت است. علاوه بر این، حتما متوجه شدهاید که فارکس در عین حال که بازار مالی جهانی با گردش مالی فوق العاده بالا و سودده است، میتواند بسیار پرخطر و پر ریسک نیز باشد.
همچنین تمامی ابزارها و امکانات فارکس که یکی از آنها اهرم در بازار فارکس است، همانطور که به کاربران در انجام معاملات کمک میکنند، اگر در موقعیت نامناسب و بیتدبیر استفاده شوند منجر به ضرر خواهند شد.
در مقالات بعدی از سری آموزش های فارکس ، با سایر اصطلاحات و مفاهیم کاربردی فارکس بیشتر آشنا خواهید شد .
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین چیست؟ تیم توکن باز قصد دارد تا کاربران خود را با مفاهیم گسترده ی دنیای ارز دیجیتال آشنا سازد. در مباحث قبل به توضیح بخشی از این دنیای گسترده اعم از: الگوریتم الیوت، نمودار شمعی یا کندل استیک، مکدی در تحلیل تکنیکال و …. پرداختیم. در این مبحث قصد داریم به توضیح معاملات مارجین بپردازیم.
مفاهیم کلی :
مارجین چیست ؟
باید بدانیم که مارجین و معاملات آن، این امکان را به کاربران ارزهای دیجیتال می دهد که با دریافت نوعی وام از کارگزار قدرت خرید خود را بالا برده و افزایش دهند. یک معامله گر ارزهای دیجیتال قادر است با اخذ وام در صرافی مد نظر توسط معاملات مارجین، دارایی خود را افزایش دهد.
باید بدانیم در معاملات مارجین اغلب با عنوان Leverage که همان اهرم فشار تلقی می شود روبه رو هستیم. لوریج یا اهرم ابزاری است که وسیله ی آن تریدر قادر است پوزیشن یا موقعیت خود را چندین برابر کند. لوریج یا اهرم به این معنی است که در معامله باز شده سود و زیان چندین برابر می شود.
به طور مثال: اگر یک تریدر پوزیشنی با مارجین 100 به وجود آورد سود و زیان این معامله ضربدر 10 خواهد شد. در دید اول اگرچه سود این معامله جذاب است، اما باید بدانیم در عین جذابیت بسیار پر ریسک خواهد بود، زیرا در اثر انجام مارجین امکان از دست رفتن سرمایه بسیار زیاد است.
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین در بازار رمز ارزها
معامله های مارجین به طور کلی نسبت به معاملات عادی بسیار پر خطر محسوب می شوند. البته باید بدانیم این ریسک در بازار رمز ارزها به مراتب فراتر از دیگر بازارهای سنتی است. تریدر ها در معاملات مارجین باید با توجه به نوسانات قیمتی بسیار حساب شده و دقیق عمل کنند زیرا مدیریت در این این معاملات بسیار حیاتی و ضروری است.
لازمه ی ورود به این معاملات کسب مهارت های نسبتاً قوی در مباحث تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال است. ضمن آنکه پیش از ورود به این معاملات باید رمز ارز مد نظر را به خوبی شناسایی کرده باشند.
چگونگی انجام مارجین تریدینگ
لازم است بدانیم که برای انجام یک معامله ی مارجین، نباید تمام سرمایه را درگیر کرد و تنها به بخشی از آن اکتفا کرد. به این بخش از سرمایه مختص شده به معامله Margin گفته می شود.
زمانی که تریدر تصمیم خود را مبنی بر اختصاص آن مقدار از سرمایه خود را بگیرد و به یک معامله مارجین اختصاص دهد، وارد مرحله بعدی یعنی مشخص و تعیین کردن اهرم یا لوریج می شود. اهرم یا لوریج، ضریب تعیین مارجین است. بدین صورت که کاربر چه مقدار می خواهد از مارجین استفاده کند.
به طور مثال: اگر یک تریدر 100 دلار مختص به یک معامله ی مارجین کند و قصد داشته باشد که سرمایه خود را به 1000 دلار افزایش دهد، باید لوریج یا اهرم خود را بر روی 10 تنظیم کند. مارجین تریدینگ قادر است در دو پوزیشن Short و long انجام پذیرد.
بدین صورت که معاملات لانگ همچون معاملات معمولی و با تصور آنکه قیمت افزوده می شود، تریدر به آن ورود می کند و با صعودی شدن قیمت، تریدر سود خود را از این معامله دریافت می کند. در مقابل، برخلاف معاملات لانگ، در معاملات شورت، تریدر پیش بینی می کند که قیمت رمز ارز مورد نظر دچار ریزش و افت خواهد شد. بنابراین اقدام به گرفتن پوزیشن شورت می کند و در صورت ریزش رمز ارز مد نظر سود خود را از معامله به دست می آورد.
اما چیزی که تریدرها باید به آن توجه کنند این است که درصورتی که روند حاصله خلاف جهت پیش بینی تریدر باشد، کارگزار قادر است که با بالا رفتن ضرر معامله و رسیدن به قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را در جهت باز پس گیری قرض یا وام دریافت شده از سمت تریدر ببندد که در این صورت کال مارجین رخ می دهد.
تفاوت مارجین با حالت معمولی
تفاوت اصلی مارجین با حالت معمولی آن است که در حالت معمول، با خرید یک رمز ارز در بازار صاحب آن خواهید بود. زیرا هزینه ی آن رمز ارز را پرداخته نموده اید و بدهکار کسی نیستید. اما در حالت مارجین تریدر برای انجام معاملات خود از کارگزار به نوعی وام یا قرض دریافت کرده که در این صورت بدهکار خواهد بود و مالکیتی بر روی دارایی نخواهد داشت مانند هر وام دریافتی، مارجین را هم در پایان معامله ی خود باید تسویه کنید.
به طور کلی در معاملات مارجین، کاربر فقط ارزش دارایی را معامله خواهد کرد و مالکیتی بر روی آن نخواهد داشت.
این گونه معاملات مارجین به معاملات CFD نیز معروف است.
بنابراین باید این موضوع را نیز بدانیم، زمانی که کاربر مالک دارایی نباشد، مالیاتی هم به آن تعلق نمی گیرد.
معاملات مارجین چیست ؟
انواع معاملات مارجین
برای صورت پذیری معاملات مارجین به طور کلی می توان از دو روش بهره جویی کرد که عبارتند از:
حالت خرید استقراضی:
در این حالت (لانگ پوزیشن) همچون حالت معاملات عادی عمل می کند. بگونه ای که خرید در هنگام نزولی بودن صورت پذیرفته و در هنگام صعودی شدن قیمت به فروش می رسد. در خرید استقراضی تصور بر صعود قیمت رمز ارز، برای کسب سود است.
حالت فروش استقراضی:
در این حالت بر خلاف حالت قبلی، معامله گر زمانی به سود دست خواهد یافت که روند قیمت نزولی باشد. ضمن آنکه در این شرایط معامله گر به فروش رمز ارزهایی می پردازد که فعلا مالکیت آن ها را ندارد.
کال مارجین
کال مارجین به وضعیتی اطلاق می شود که میزان ضرر و زیان در یک معامله مارجین بیش از حد مجاز (30% وجه تضمین اولیه) شده و کارگزار قادر است که با بالا رفتن ضرر معامله، کل معامله را در جهت باز پس گیری وام دریافت شده از سمت تریدر ببندد که در این صورت به آن Call Margin گفته می شود.
تریدری که در وضعیت مارجین کال قرار دارد، ملزم است تا حداکثر یک اهرم بیش از حد ساعت پس از شروع به کار بازار( فارکس) وجه جبران کننده را به حساب عملیاتی خود واریز نماید یا به میزان لازم پوزیشن های خود را آفست کرده یا ببندد.
معاملات مارجین چیست؟
زمان در معاملات مارجین
در معاملات مارجین زمان سررسید وجود ندارد و کاربر تا زمانی که تمایل و نیاز داشته باشد قادر خواهد بود با پرداخت بهره، پوزیشن خود را باز نگهداری کند. اما چیزی که باید به آن دقت و توجه نمود، میزان ضرر و زیان در معامله ها است.
اگر میزان ضرر و زیان حاصله به موجودی کاربر نزدیک باشد، نیازمند باز نگه داشتن پوزیشن و افزایش موجودی اولیه است تا ریسک و خطر معامله به حداقل برسد.
مزایا و معایب
معاملات مارجین نیز دارای مزایا و معایبی است، که در ذیل به طور مختصر به شرح آن ها میپردازیم.
مزایا:
•چندین برابر شدن سود حاصله از معاملات
•امکان توزیع سرمایه
•گرفتن چندین پوزیشن به صورت همزمان
•در صورت داشتن یک حساب مارجین تریدر ها قادرند بدون نیاز به مبلغ های سنگین فوراً یک معامله را شروع کنند.
اهرم مالی چیست و چه کاربردی دارد؟
بسیاری از شرکتها از اهرم مالی در جریان فعالیتهای تجاری روزمره خود استفاده می کنند. اهرم مالی یک نوع روش تامین مالی از محل استقراض است و ممکن است شرکتها و افراد مختلف بسته به صنعت و حوزهای که در آن فعالیت میکنند به نوعی از آن استفاده کنند. در حالی که صاحبان مشاغل نوپا ممکن است در تعهد بدهیها تردید کنند، اما استفاده از اهرم مالی برای افزایش درآمد و ارزش دارایی میتواند در دراز مدت نتیجه دهد. این روش علیرغم مزایای زیادی که دارد معایبی نیز دارد. در این مطلب قصد داریم بیشتر در خصوص مفهوم اهرم مالی صحبت کنیم و نحوه محاسبه، مزایا و معایب استفاده از آن را بررسی کنیم.
فهرست مطالب
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی استفاده از بدهی برای به دست آوردن داراییهای اضافی یا تامین مالی پروژهها است. برای ایجاد بدهی، افراد یا مشاغل وام میگیرند. در مقابل، وام گیرندگان به وام دهندگان قول میدهند که اصل مبلغ و بهره وامهای خود را بازپرداخت کنند. به اهرم مالی اهرم یا معامله بر روی سهام نیز گفته میشود. اهرم مالی به ما میگوید که یک شرکت چقدر به استقراض وابسته است و چگونه از بدهی یا استقراض خود درآمد ایجاد میکند.
دلایل استفاده از اهرم مالی ممکن است برای افراد و شرکتهای مختلف متفاوت باشد. شرکتها ممکن است بخواهند دارایی و تجهیزاتی را برای افزایش ارزش سهامداران خریداری کنند، اما سرمایهگذاران فردی ممکن است از اهرمهای مالی برای افزایش بازده سرمایهگذاری خود استفاده کنند. در هر صورت، اگر ارزش دارایی افزایش یابد و نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد، صاحب آن دارایی بازده بیشتری دریافت خواهد کرد. با این حال، اگر ارزش دارایی کاهش یابد، به این معنی است که مالک ضرر مالی بیشتری متقبل خواهد شد.
شرکتها از ترکیبی از حقوق صاحبان سهام و بدهی برای تامین مالی عملیاتهای تجاری خود استفاده میکنند، اما برای حفظ رشد سود باید نرخ بازدهی بالاتری نسبت به نرخ بهره وامهای خود ایجاد کنند. در عین حال، شرکتها باید تمایل به استقراض و حفظ حاشیه سود عالی داشته باشند.
مزایا و معایب اهرم مالی
- وام گیرندگان ممکن است سرمایه گذاری اولیه نسبتاً کمی انجام دهند.
- وام گیرندگان ممکن است بتوانند داراییهای بیشتری را از طریق تامین مالی بدهی با وجوه اضافی خریداری کنند.
- تحت شرایط مساعد، اهرم مالی میتواند بازدهی بالاتری را برای یک فرد یا کسب و کار به ارمغان آورد.
- این احتمال وجود دارد که ارزش داراییها به سرعت کاهش یابد و زیان های مالی ممکن است با اهرم مالی افزایش یابد.
- در صنایعی مانند خودروسازی، ساخت و ساز و تولید نفت، اهرم مالی با ریسک عملیاتی بیشتری برای این شرکتها همراه است.
- سوء استفاده از اهرم مالی میتواند شرکتها را مجبور به ترک کردن و تعطیلی تجارت کند.
شرکتهایی که سود کمتری ایجاد میکنند و جریان درآمد قابل پیش بینی کمتری دارند، زمانی که ارزش داراییهایشان کاهش یابد، ضرر بیشتری متحمل خواهند شد. این شرکتها ممکن است مجبور به پرداخت نرخ بهره بالاتر برای وامها شوند زیرا ریسک آنها بیشتر است. اهرم مالی ابزار مفیدی برای شرکتهایی است که سودآور هستند و میتوانند جریان درآمد خود را پیش بینی کنند.
نسبت های اهرمی
برای تعیین سلامت و قدرت مالی یک شرکت، تحلیلگران، مؤسسات وام دهی و بانکها میتوانند از نسبت های اهرمی مختلفی استفاده کنند. نسبت اهرمی یک معیار مالی است که میزان سرمایه یک شرکت در قالب بدهی را بررسی میکند یا تعیین میکند که آیا این شرکت میتواند بدهی های خود را پرداخت کند یا خیر. هر نسبت بر یک یا چند عامل تمرکز دارد: بدهی، حقوق صاحبان سهام، دارایی ها و هزینه های بهره.
حداقل 10 نسبت اهرم مالی خاص وجود دارد و اکثر آنها سلامت مالی یک شرکت را تجزیه و تحلیل میکنند:
نسبت اهرم مصرف کننده
نسبت اهرم مصرف کننده تعیین میکند که یک مصرف کننده معمولی نسبت به درآمد قابل تصرف خود چه میزان بدهی دارد. برای محاسبه نسبت اهرم مصرف کننده، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
نسبت اهرم مصرف کننده = کل بدهی خانوار تقسیم بر درآمد شخصی قابل مصرف
نسبت بدهی به سرمایه
نسبت بدهی به سرمایه، اهرم مالی یک شرکت را با مقایسه کل بدهی شرکت با سرمایه آن اندازه گیری میکند. در این حالت، منظور از بدهی، بدهی کوتاه مدت و بلندمدت بهره دار شرکت است و سرمایه عبارت است از مجموع تمام بدهی های دارای بهره به اضافه حقوق صاحبان سهام که ممکن است شامل همه اشکال سهام باشد. برای محاسبه نسبت بدهی به سرمایه یک شرکت، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
نسبت بدهی به سرمایه = بدهی تقسیم بر (بدهی + حقوق صاحبان سهام)
نسبت بدهی به تامین سرمایه
نسبت بدهی به تامین سرمایه به طور مستقیم اهرم مالی یک شرکت را با ارزیابی میزان بدهی آن شرکت اهرم بیش از حد در ساختار سرمایهای آن اندازه گیری میکند. این نسبت رهنهای عملیاتی را نیز شامل بدهیها میکند و سهام عادی و ممتاز را به عنوان حقوق صاحبان سهام در نظر میگیرد. فرمول محاسبه نسبت بدهی به تامین سرمایه به شرح زیر است:
نسبت کل بدهی به تامین سرمایه = (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلندمدت) تقسیم بر (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلند مدت + حقوق صاحبان سهام)
نسبت اهرم بدهی به EBITDA
نسبت اهرم بدهی به EBITDA بررسی میکند که چگونه یک شرکت میتواند بدهیهای متحمل شده خود را پرداخت کند و چقدر احتمال دارد که شرکت در پرداخت بدهیها قصور کند. EBITDA مخفف درآمد قبل از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش بها است. موسسات مالی و اعتباری معمولا از این نسبت استفاده میکنند و شرکتها باید سعی کنند این نسبت را حداکثر روی 3.0 نگه دارند. برای محاسبه این نسبت، تحلیلگران از این فرمول استفاده میکنند:
نسبت بدهی به EBITDA = بدهی تقسیم بر EBITDA
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) شاید شناختهشدهترین و پرکاربردترین نسبت اهرم مالی باشد. در بیشتر صنایع، شرکتها سعی میکنند نسبت D/E خود را روی 2.0 یا کمی پایینتر نگه دارند. نسبت D/E بالا ممکن است نشان دهنده یک استراتژی تامین مالی تهاجمی با بدهی باشد که منجر به نوسان درآمد، به ویژه در بین نرخ های بهره بالا میشود. تحلیلگران میتوانند نسبت D/E یک کسب و کار را این گونه محاسبه کنند:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (DFL) یک نسبت اهرمی است و ارزیابی میکند که چگونه سود یک شرکت از هر سهم پس از ایجاد تغییرات در ساختار سرمایه آن، تحت تأثیر تغییرات درآمد عملیاتی قرار میگیرد. زمانی که درجه اهرم مالی بالا باشد، به این معنی است که شرکت تغییرات سریعی را در سود تجربه خواهد کرد. این موضوع میتواند منجر به بازدهی عالی شود، اما تنها در صورتی که درآمد عملیاتی شرکت افزایش یابد.
برای محاسبه DFL، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
درجه اهرم مالی = درصد تغییرات در سود به دست آمده از هر سهم (EPS) تقسیم بر درصد تغییرات در EBIT
EBIT نشان دهنده سود قبل از بهره و مالیات است.
از طرف دیگر، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
درجه اهرم مالی (DFL) = EBIT تقسیم بر (EBIT منهای بهره)
ضریب حقوق صاحبان سهام
ضریب حقوق صاحبان سهام مانند نسبت D/E است، اما به جای مقایسه کل بدهیهای یک شرکت با حقوق صاحبان سهام، داراییها را با حقوق صاحبان سهام مقایسه میکند. تحلیلگران میتوانند با استفاده از فرمول زیر، ضریب حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنند:
ضریب حقوق صاحبان سهام = کل داراییها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام
برای تعیین ارزش داراییهای یک شرکت، کل بدهی شرکت را به ارزش کل حقوق صاحبان سهام اضافه کنید:
کل داراییها = کل بدهی + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش هزینه های ثابت
نسبت پوشش هزینه های ثابت که با عنوان نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) نیز شناخته میشود، جریان نقدی شرکت را با بهره بدهی بلندمدت مقایسه میکند. در این مورد، شرکتها تمایل دارند نسبتهای بالاتری داشته باشند، زیرا این نسبتها مطلوب هستند. برای یافتن نسبت پوشش هزینه های ثابت، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) = EBIT تقسیم بر هزینه بهره بدهی های بلند مدت
نسبت پوشش بهره
نسبت پوشش بهره مفاد بیشتری را به بدهیهای شرکت اضافه میکند و به تحلیلگران میگوید که یک شرکت تا چه اندازه میتواند بدهی خود را تامین کند. بسته به صنعت، شرکتها باید این نسبت را روی 3.0 یا بالاتر نگه دارند. فرمول محاسبه نسبت پوشش بهره از این قرار است:
نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی تقسیم بر هزینه های بهره
نسبت اهرمی ردیف 1
نسبت اهرمی ردیف 1 سلامت مالی یک بانک را با مقایسه سرمایه اصلی آن با کل داراییهای آن اندازه گیری میکند. در این مورد، از داراییهای ردیف 1 استفاده میشود، زیرا این نوع داراییها به راحتی در طول یک بحران مالی نقد میشوند. برای یافتن نسبت اهرمی ردیف 1 یک بانک میتوانید از این فرمول استفاده کنید:
نسبت اهرمی ردیف 1 = سرمایه ردیف 1 تقسیم بر دارایی های تلفیقی ضربدر 100
نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی
برای اینکه بفهمید هنگام استفاده از اهرم مالی چقدر میتوانید سود ببرید، ابتدا باید تغییر در ارزش دارایی خریداری شده را اندازه گیری کنید، سپس کل سرمایه خود را به علاوه هر میزان بهرهای که روی بدهیها دارید از آن کم کنید (کل سرمایه + درصد بهره بدهی).
برای پیدا کردن تغییر در ارزش دارایی، از این فرمول استفاده کنید:
دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در دارایی)
تغییر در ارزش دارایی باید به صورت اعشاری باشد.
برای اینکه بفهمید چقدر میتوانید سود کنید، از این فرمول کلی استفاده کنید:
دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در ارزش دارایی) منهای (کل سرمایه + درصد بهره بدهی)
مثال هایی از اهرم مالی
مثال اول:
اهرم مالی میتواند برای یک فرد سرمایه گذار این گونه کار کند:
اگر شخصی یک ملک 25000 دلاری را به طور کامل با پول خود خریداری کند و ارزش ملک 30٪ (0.30) افزایش یابد، آن شخص میتواند این ملک را به قیمت 32500 دلار بفروشد و 7500 دلار سود ببرد.
دارایی × (1 + % تغییر در ارزش دارایی) – (کل سرمایه + % بهره بدهی):
25000 دلار × (1 + 0.30) – (25000 دلار + 0) = 32500 دلار – 25000 دلار = 7500 دلار
اگر این ملک تا 30 درصد مستهلک شود، ارزش ملک 17500 دلار خواهد بود و مالک 7500 دلار ضرر میکند.
25000 دلار × (1 – 0.30) – (25000 دلار) = 25000 دلار × (0.7) – 25000 دلار = 17500 دلار – 25000 دلار = منفی 7500 دلار
اگر همین فرد ملکی به ارزش 75000 دلار با 50000 دلار از پول خود و 25000 دلار وام گرفته شده از بانک با نرخ بهره 5 درصد خریداری کند، ریسک بیشتری را متقبل میشود اما به طور بالقوه پاداش بیشتری دریافت میکند. اگر ارزش ملک تا 40 درصد افزایش یابد، صاحب ملک میتواند ملک را به قیمت 105000 دلار بفروشد و سود کند (30000 دلار منهای 1270 دلار بهره بدهی به بانک).
75000 دلار × (1 + 0.40) – (75000 دلار + 0.05 × 25000 دلار) = 105000 دلار – (75000 دلار + 1250 دلار) = 105000 دلار – (76250 دلار) = 28750 دلار
برعکس، اگر این ملک 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد، مالک اهرم بیش از حد 31270 دلار پس از فروش ملک به قیمت 45000 دلار ضرر خواهد کرد.
مثال دوم:
شرکت اپل Ltd ماشین آلاتی را به قیمت 100000 دلار به صورت نقدی خریداری کرد. با استفاده از این ماشین آلات، این شرکت 150000 دلار درآمد ایجاد کرد. در همان زمان، شرکت دیگری به نام Kiwi Pvt. Ltd برای خرید همین نوع ماشین آلات وام گرفت تا درآمدی معادل 150000 دلار داشته باشد. شرکت Kiwi Pvt. Ltd از اهرم مالی برای ایجاد درآمد استفاده کرد اما با ضرر 300000 دلاری مواجه شد.
- اگر ارزش اهرم مالی بیشتر باشد، استفاده از بدهی بیشتر میشود و هزینه شرکت از نظر کارمزد فرآیندها و سود پرداختی بر آن افزایش مییابد و این موضوع ممکن است بر EPS (سود به دست آمده از هر سهم) و سودآوری یک شرکت تأثیر بگذارد.
- اگر ارزش اهرم مالی کم باشد، یک شرکت بسیاری از سهام و اوراق بهادار مالی را برای جمع آوری وجوه برای رشد تجارت خود منتشر میکند. در عین حال، ریسک نیز در حال افزایش است زیرا ریسک بازار بالا است و بازار بیش از حد در نوسان است.
- ریسک مالی همچنین به یافتن موقعیت مالی واقعی یک شرکت و شناسایی ریسک های مرتبط با فعالیتهای تجاری آن شرکت کمک میکند.
- اهرم مالی به سرمایه گذاران اجازه میدهد تا اعتبار شرکتها و ریسک های موجود در یک معامله پولی را درک کنند. همچنین کمک میکند تا سرمایه گذاران بازگشت سرمایه خود را ببینند و بازدهی بالقوه سرمایهگذاریهای خود را محاسبه کنند.
همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند
اهرم مالی یک معیار مفید نظارتی برای صاحبان تمامی مشاغل و کسب و کارها است. در حالی که اهرم مالی میتواند به رشد کسب و کار و داراییهای شما کمک کند، میتواند خطرآفرین نیز باشد. گاهی ممکن است انتظار داشته باشید که ارزش داراییهای شما افزایش یابد، اما در عمل ارزش خود را از دست میدهند. با این حال، بازده اهرم مالی، به ویژه برای مشاغل کوچکتر که دارای ارزش سهام کمتری هستند، میتواند فوقالعاده باشد.
اگر هنوز در درک اهرم مالی مشکل دارید، حتما با یک حسابدار متخصص مشورت کنید تا راهنماییهای بیشتری در مورد اهرم مالی دریافت کنید. البته برای محاسبه اهرم مالی شرکت خود باید به صورت های مالی دقیق دسترسی داشته باشید. با استفاده از نرم افزارهای حسابداری حرفهای، مثل نرم افزار حسابداری محک میتوانید به این مهم دست یابید.
لات ها Lots و اهرم ها Leverages
لات “lot” برای نشان دادن حجم معامله در واحدهای معاملاتی استفاده میشوند. یک Lot استاندارد در فارکس برابر با 100,000 واحد پول پایه زوج ارز است. بنابراین، برای مقدار یک لات,EUR/USD برابر 100000 یورو، برای مقدارUSD/JPY یک لات ، 100000دلار آمریکا است.
به لطف کارگزاران آنلاین، مینی و میکرو نیز برای تریدرها در دسترس هستند.
جدول زیر به شما کمک میکند اندازههای زیادی را درک کنید:
Lot استاندارد ۱.۰ = ۱۰۰،۰۰۰ واحد پول پایه Standard Lot 1.0 = 100,000 of base currency
مینی لات ۰.۱ = ۱۰،۰۰۰ واحد پول پایه Mini Lot 0.1 = 10,000 of base currency
میکرو لات ۰.۰۱ = ۱۰۰۰ واحد پول پایه Micro Lot 0.01 = 1,000 of base currency
برای سایر داراییها، هر “Lot” یک مقدار استاندارد را نشان میدهد، برای مثال، ۱ لات طلا مقدار 100 oz طلا است. شما میتوانید مقدار استاندارد را برای هر دارایی را در مشخصات کارگزاری ها پیدا کنید.
اندازه لات نیز مقدار هر پیپ را تعیین میکند، که در یک درس جداگانه پوشش داده میشود.
اهرم چیست؟
اهرم قدرت خرید معامله گر را چند برابر میکند، به سرمایه گذاران اجازه میدهد سرمایهگذاری بزرگتری را نسبت به سرمایه خود کنترل کنند، در حالی که تنها درصدی از ارزش کلی دارایی مورد نظر خود را سرمایهگذاری میکنند.
با این حال، اگر از اهرم عاقلانه استفاده نکنید، ممکن است کل سرمایه را در یک زمان بسیار کوتاه از دست بدهید – و حتی ممکن است متوجه آن نشوید!
بنابراین اهرم یک شمشیر دو لبه است و شما باید در نظر بگیرید که چقدر میخواهید ریسک کنید.
اهرم چگونه کار میکند؟
اهرم اغلب به عنوان وجوه قرض گرفتهشده از کارگزار توصیف میشود، با این حال، این از لحاظ فنی دقیق نیست، زیرا کارگزار به حساب شما پول اضافه نمیکند، در عوض، وجوه مورد نیاز برای ایجاد هر معامله با سطح اهرم تعیینشده شما کاهش میدهد.
برای مثال، اگر شما ۱ لات یورو به ارزش ۱۰۰ هزار یورو را با اهرم 1:1 بدون اهرم مالی معامله کنید، باید از نظر فیزیکی 100k یورو در حساب خود داشته باشید تا بتوانید این تجارت را انجام دهید.
اگر اهرم دارید، بگوییم: 1:10، پس از آن 10,000 یورو برای قرار دادن همان تجارت مورد نیاز خواهد بود، و غیره …
بیایید چند مثال برای کمک به درک نحوه اجرای آن در عمل به شما ارائه دهیم.
معامله با اهرم
نگاهی به دو سناریوی ممکن می کنیم.
سناریوی A: با سرمایهگذاری اولیه 1000 دلار و قدرت اهرم 1:100 برای هر دلار، شما قدرت خرید ۱۰۰ دارید، میتوانید موقعیت 100,000 را باز کنید. فرض کنید که شما sell میکنید، و نمودار قیمت تا ۱۰۰ pips پایین میرود، این بدان معنی است که سود شما 1000 دلار خواهد بود.
* بسته به واحد پول term این زوج
سناریوی B: با سرمایهگذاری اولیه 1000دلار، شما تصمیم میگیرید که یک موقعیت خرید 100,000 EUR\USD باز کنید. با این حال، به جای افزایش، نمودار ۱۰۰ pips کاهش مییابد. در این مورد، ممکن است سپرده 1000 دلاری شما از دست برود.
در طول بازارهای فرار و هنگام استفاده از اهرم مالی بیش از حد، ممکن است سپرده شما تقریبا بلافاصله ناپدید شود. به همین دلیل است که درک اهرم مالی و ریسک و رابطه آن با مارجین و مارجین آزاد بسیار مهم است، که در درس بعدی در مورد آن بحث خواهیم کرد.
تاثیر اهرم بر هزینههای اهرم بیش از حد معامله
درک این نکته مهم است که استفاده از اهرم نه تنها سود یا زیان بالقوه را افزایش میدهد، بلکه بر هر گونه هزینه مرتبط با معامله نیز تاثیر میگذارد.
به عنوان مثال، بگوییم که spread معامله بر روی یک محصول خاص ۰.۱ % است، با قیمتی که در حال حاضر ۱۰۰۰ دلار است.
یک مشتری با سپرده 1000 دلاری و کسی که اهرم بیش از حد بدون اهرم معامله میکند ۱: ۱ ، spread یک دلاری را متحمل میشود، که نشاندهنده 0.1 درصد از سرمایه سپرده شدهاست. به عنوان مثال، اگر مشتری به جای آن با استفاده از اهرم 1:10 معامله کند،کمیسیون spread آن 10دلار یا 1 % از سرمایه سپرده شده را معامله کرده است.
همین امر در مورد هزینههای کمیسیون یا هر هزینه معاملاتی دیگر نیز صدق میکند.
موارد بالا تنها یک مثال ساده است، برای نشان دادن این که چگونه اهرم مالی تاثیر زیادی بر روی سرمایه شما دارد، چون این یک مفهوم مهم است.
دید کلی لات ها به اهرم:
بیایید نکات مهم این درس را مرور کنیم:
Lots برای نشان دادن اندازه معامله در دارایی ها مورد استفاده قرار میگیرند.
در فارکس، ۱ لات = 100,000 واحد پول پایه زوج ارز معاملهشده است، حداقل اندازه معامله 0.01 میکرو است.
اهرم قدرت خرید شما را چند برابر میکند و به شما این امکان را میدهد که ارزش معاملاتی بیشتری نسبت به سپرده خود مبادله کنید.
اهرم مانند شمشیر دولبه هست هر چه بالاتر باشد، ریسک بیشتری میکنید، بنابراین اهرم باید با دقت مورد استفاده قرار گیرد.
دام صرافیهای ارز دیجیتال برای سرمایه معاملهگران
مهر : صرافیهای رمزارز زیر سایه فقدان قوانین مرتبط و غفلت دستگاههای نظارتی، تسهیلاتی به معاملهگران تازهوارد ارائه میدهند که کاملاً دارای ماهیتی شبهقماری، ربوی و فاقد وجاهت قانونی است.
از ابتدای سال تاکنون همزمان با نوسانات قابل توجه قیمت ارزهای مجازی، شاهد شیوه قارچگونه معاملات رمزارز در فضای مجازی و صرافیهای آنلاین هستیم. فارغ از اینکه تاکنون تبادلات رمزارز به طور کلی از سوی دولت ممنوع اعلام شده است اما جالب است که اکثر صرافیهایی که در این حوزه فعالیت دارند، فاقد کوچکترین مجوز قانونی هستند.
اما فعالیت غیرقانونی صرافیهای آنلاین و ورود آنها به معاملات رمزارز در این روزها وارد فاز جدیدی شده است. از قرار معلوم صاحبان این صرافیهای بینام و نشان، امکانات جدیدی برای معاملات ارزهای دیجیتال به ویژه بیتکوین فراهم کردهاند که فاقد وجاهت شرعی و قانونی است.
یکی از رایجترین امکاناتی که اخیراً از سوی صرافیهای آنلاین در اختیار معاملهگران رمزارز قرار داده شده مربوط به معاملات اهرمی (Leverage) میشود که اساساً دارای ماهیتی شبه قماری و ربوی است. در اینگونه معاملات، صرافی با اعطای یک اعتبار موهومی به مشتری، امکان انجام معاملات با چند برابر سرمایه اولیه افراد را فراهم میکند.
در واقع اهرم قابلیت جدیدی در بسترهای معاملاتی است که با استفاده از آن، معامله گران میتوانند از صرافی چند برابر مبلغ اولیه خودسرمایه قرض بگیرند. برای مثال اگر سرمایه اولیه شخص ۱۰۰ دلار باشد و فرد از اهرم ۱۰ استفاده کند، وی میتواند به اندازه ۱۰۰۰ دلار معامله انجام دهد و سود و زیان وی از معاملات نیز ۱۰۰ برابر خواهد شد. بدین ترتیب در صورت اخذ اعتبار اهرمی از صرافی اگر ۱۰ دلار سود یا زیان کند با اهرم ۱۰ این رقم به ۱۰۰ دلار سود یا زیان افزایش یا کاهش پیدا خواهد کرد.
دام صرافیهای ارز دیجیتال برای بلعیدن یکشبه سرمایه معاملهگران
اما این تمام ماجرا نیست، در معاملات اهرمی، صرافی در ازای پولی که به شخص قرض میدهد، مقداری از سرمایه وی را به عنوان «وجه تضمین یا مارجین» در نزد خود به عنوان وثیقه نگه میدارد. به این ترتیب، اگر بازار خلاف پیشبینی شخص عمل کند و وی متضرر شود و میزان ضرر با وجه تضمین اولیه تهاتر شود، صرافی سرمایه اولیه را مصادره میکند که در اصطلاح به آن لیکوئید شدن میگویند.
با این توضیحات مشخص میشود که هرچه میزان اهرم بالاتر تعیین شود، خطر لیکوئید شدن یا از دست رفتن سرمایه اولیه نیز افزایشمییابد؛ چرا که در حین متحمل شدن ضرر توسط مشتری متناسب با میزان مبلغ اعتبار اهرم، ضریب ضرر کردن نیز چندین برابر افزایش پیدا خواهد کرد.
نکته قابل توجه آنجاست که سود اصلی بسیاری از این صرافیها نیز از محل همین کارمزد و مبالغ مصادره شده از مشتری زیان دیده تأمین میشود.
به دلیل تعداد بالای معامله گران اهرمی، میتوان گفت که در حال حاضر درآمد بادآورده نسبتاً قابل توجهی نصیب این صرافیها شده است.
در این صرافیها هم میتوان از افزایش قیمت ارزهای دیجیتال از جمله بیت کوین و هم از کاهش قیمت آنها سود برد. به این ترتیب، اگر شخص اعتقاد داشته باشد که قیمت بیت کوین در آینده افزایش پیدا میکند، باید وارد موقعیت لانگ شود تا از خرید بیت کوین سود ببرد و اگر معتقد است که قیمت بیت کوین سقوط میکند، باید وارد موقعیت شورت شود تا از فروش بیتکوین سود ببرد.
نکته قابل توجه دیگر این است که اگر اهرم روی کراس باشد، سیستم از تمام موجودی کیف پول به عنوان وجه تضمین استفاده میکند که تا حد امکان موقعیت معاملهگری شخص حفظ شود. به این ترتیب، در صورتی که بازار، خلاف تحلیل و پیشبینی معامله گر، عمل کند و شخص ضرر کند، صرافی تا رسیدن میزان ضرر به کل سرمایه اولیه هیچ اقدامی نمیکند و در نتیجه شخص معامله گر میتواند برای مدت زمان بیشتری در باتلاق کسب سود دست و پا بزند اما به محض رسیدن ضرر به حد تعیین شده، اهرم بیش از حد تمام سرمایه در کسری از ثانیه از بین خواهد رفت.
صرافی یا کازینو قمار و ربا؟
با توجه به آنچه که ذکر شد میتوان شباهت اینگونه خرید و فروشهای اهرمی ارزهای دیجیتال را با قمار و شرطبندی و نیز معاملات ربوی دریافت.
از یک سو این معاملات نوعی شرطبندی روی نرخ ارزهای دیجیتال هستند که در صورت بردن این شرطبندی از سوی معاملهگر، وی بر اساس اهرمی که تعیین کرده است و به چندین برابر سرمایه سرمایهای که در میان گذاشته است سود میکند و در صورت باخت، بر اساس اهرم به چندین برابر سرمایه، زیان متحمل میشود تا حدی که امکان دارد تمام سرمایه خود را از دست بدهد. هرچه میزان اهرم بالاتر باشد ریسک از دست رفتن سرمایه نیز افزایش مییابد.
از سوی دیگر صرافیها با دادن قرض مدت دار به معاملهگر و بازپسگیری اصل و سود آن در فواصل معین به نوعی یک مرتکب معاملات ربوی نیز شدهاند.
ریسک معاملات اهرمی در مقایسه با سایر سرمایهگذاریها در چیست؟
وجه تمایز میان این نوع از معاملات ارزهای دیجیتال و سایر سرمایهگذاریهای پر ریسک از جنبههای مختلفی قابل بررسی است: اولاً اینکه سرمایهگذاری در معاملات با ریسکهای بالا، نیازمند تخصص، تجربه و دانش کافی است. بنابراین ورود افراد بدون داشتن چنینویژگیهایی به معاملات پر ریسک ارزهای دیجیتال و با امید اینکه چندین برابر پولی که وارد معامله کردهاند را به دست آورند، ماهیت آنرا به قمار و شرطبندی نزدیک میکند. چنانچه فرد استراتژی مشخص، تحلیل و پیشبینی درست نداشته و میزان ریسک، نقطه ورود، نقطه خروج، حد ضرر و سایر شرایط را از قبل به درستی تعیین نکند، میتوان گفت معاملات وی بر اساس شانس و تصادف است و امکان دارد کل سرمایه شخص از همین طریق نابود شود.
فارغ از آنچه مطرح شد، سرعت تغییرات در بازار رمزارزها بسیار زیاد است و محرکهای تصادفی و عمدی در این بازار به نظر بیش از هر بازار دیگری است. قیمتها در این بازار مدام کم و زیاد میشوند و اگر برای رسیدن تغییرات قیمت به یک حد مشخص در جهان واقعی، لازم باشد که چندین هفته یا چندین ماه بگذرد، این تغییرات در جهان مجازی ارزهای دیجیتال در زمان بسیار کوتاهی قابل تحقق است و این عوامل حتی سرمایهگذاری از سوی افراد حرفهای و متخصص را نیز با دشواری مواجه میکند و معیار عنصر شانس را در این معاملات در اولویت قرار میدهد.
محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، در اردیبهشتماه سال جاری طی نامهای خطاب به رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد، ضمن اشاره به غیرمجاز بودن صرافیهای دیجیتال و احتمال متضرر شدن معاملهگران، خواستار اقدام جدی بانک مرکزی در راستای عدم ارائه درگاه پرداخت به این صرافیها شد اما تابحال اقدامی در این خصوص از سوی بانک مرکزی صورت نگرفته است.
دیدگاه شما