آموزش شکست خط روند – بریک اوت BreakOut در تحلیل تکنیکال | انواع شکست خط روند
تحلیل تکنیکال یکی از مباحث بسیار مهم آموزش فارکس می باشد. تحلیل تکنیکال خود دارای مباحث زیادی بوده و برای داشتن بهترین تحلیل تریدر ها باید بتوانند آموزش ها لازم را دریافت کنند. شکست خط روند زیر مجموعه تحلیل تکنیکال بوده و معامله گران زیادی از آن برای سیگنال استراتژی بریک اوت چیست؟ های خرید و فروش استفاده می کنند. البته تشخیص صحیح شکست خط روند از فیک امری مشکل بوده و باید با دقت بالایی انجام شود. در این مقاله به اموزش شکست خط روند پرداخته و انواع شکست خط روند ، بررسی هر کدام از آنها ، اندیکاتور شکست ، شکست فیک و استراتژی معاملاتی هر کدام را بررسی خواهیم کرد.
شکست خط روند چیست ؟
شکست خط روند و یا همان بریک اوت BreakOut زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمتی از خط روند عبور کند. خط روند همان انواع خطوط حمایتی و مقاومتی هستند که برای یک ارز و یا سهم رسم می شوند. البته به جز خطوط حمایت و مقاومت خط روند با استفاده از اندیکاتور هایی مانند مویینگ اوریج و … نیز رسم می گردند. برای اطلاع بیشتر با خطوط روند و انواع آن مقاله زیر را مطالعه نمایید.
زمانی که خط روند شکسته می شود ، با توجه به نوع خط روند معامله گران تصمیات جدیدی در خصوص معامله و ترید می گیرند. به عنان مثال اگر خط روند صعودی به پایین شکسته شده و و با تایید شکست خط روند همراه باشد ، به احتمال بالایی شاهد تغییر روند در نمودار خواهیم بود.
آموزش شکست خط روند
شکست های خط روند در تحلیل تکنیکال بسیار مهم بوده و هر معامله گری باید بتواند آنها را در نقاط مناسب خود تشخیص دهد. برای یادگیری ابتدا انواع شکست خط روند را بیان کرده و هر کدام را جداگانه آموزش می دهیم.
انواع شکست خط روند
برای اموزش شکست خط روند و استراتژی های معاملاتی آن ابتدا باید با انواع شکست خط روند آشنا باشید. در حالت کلی 3 نوع شکست برای آن وجود دارد :
- شکست خط روند ثابت
- شکست خط روند صعودی
- شکست خط روند نزولی
شکست خط روند ثابت
خط روند ثابت در واقع همان خطوط حمایت و مقاومتی است که به صورت افقی بر روی نمودار قیمتی رسم می شود. برای گرفتن سیگنال های معتبر و خوب بهتر است فقط خطوط حمایت قوی را در نظر گرفته و شکست آنها را بررسی کنید.
شکست خط روند ثابت
همانطور که در شکل بالا می بینید ، دو خط روند ثابت را برای یک سهم رسم کرده ایم. نمودار خط روند ثابت اول را با قدرت شکسته و به روند صعودی خود ادامه داده است. در خط دوم ابتدا آن را شکسته و حدود 5 کندل در همان نقطه رنج زده است. و دوباره خط روند ثابت دوم را شکسته و به روند صعودی خود ادامه داده است.
شکست خط روند صعودی
تشخیص شکست خط روند صعودی هم در فارکس و هم در بورس مهم می باشد. بازار فارکس دو طرفه بوده و معامله گران هم می توانند در روند صعودی و هم نزولی بازار سود کنند. زمانی که خط روند روند صعودی شکسته می شود ، به احتمال زیاد تغییر روند در راه بوده و نمودار نزولی خواهد شد. پس اکر در فارکس فعالیت می کنید ، در نقطه مناسبی وارد شده و پوزیشن استراتژی بریک اوت چیست؟ SELL باز کنید. و در حمایت بعدی از معامله خارج شوید.
در بازار بورس نیز نقاط شکست روند صعودی مکان مناسبی برای خروج از بازار و فروش سهم می باشد. در شکل زیر یک روند صعودی را مشاهده می کنید که دچار شکست شده و روند صعودی تبدیل به روند نزولی خواهد شد.
شکست خط روند صعودی
شکست خط روند نزولی
تشخیص زمان شکست خط روند نزولی در بازار نیز از اهمیت بسیار بالایی برخودار است. زیرا معامله گران بسیار زیادی در این نقطه اقدان به باز کزدن پوزیشن BUY و در بورس اقدام به خرید سهم می کنند. زیرا نمودار قیمتی بعد از یک روند نزولی در حال رشد و گرایش به روند صعودی دارد. در شکل زیر سهم در حالت نزولی قرار دارد و خطوط روند حمایت و مقاومت برای آن را رسم کرده ایم.
شکست خط روند نزولی
در نقطه مشخص شده شکست خط روند نزولی در نمودار رخ داده و قیمت با شکسن خط مقاومت قوی در حال ادامه روند و صعود می باشد. اگر به حجم معاملات نیز توجه کنید در این بازه شکست روند حجم ماملات بالاست.
شکست فیک خط روند
شکست فیک خط روند به مواردی گفته می شود که خط روند با کندل مارابزو و با قدرت بالایی شکسته می شود ولی نمودار بعد از آن و یا بعد از چند کندل دیگر به روند عادی خود برگشته و تغییری و به نوعی شکست ناتمام می ماند. به عنوان مثال در شکل زیر در نقطه مشخص شده ابتدا خط روند مقاومتی شکسته شده ولی این شکست ناتمام بوده و نمودار به حالت قبلی برگشته و به روند نطولی خود ادامه داده است.
شکست فیک خط روند
شرایط شکست خط روند
برای تایید شکست خط روند باید شرایطی برقرار باشد. در صورت نبود این شرایط و یا ناقص بودن آن ، به احتمال زیاد شکست فیک خط روند رخ خواهد داد. به عنوان مثال ابتدا نمودار خط روند را شکسته و به رروند خود ادامه داده ولی بعد از چند کندل برگشت خواهد زد. برای شرایط شکست خط روند می توان موارد زیر را بیان کرد.
- کندل های تو پر و بلند (کندل مارابزو) : یکی از بهترین نشانه ها و شرایط برای شکست روند ، شکست با کندل مارابزو می باشد. یعنی خریداران و فروشندگان تا آخرین لحظه به خرید و فروش ارز می پردازند. زمان بسیار حساسی می باشد.
- شکست در نقاط حمایت و مقاومت قوی : هنگام رسم خطوط حمایت و مقاومت برخی نقاط قوی و مهم و برخی کم اهمیت بودند. شکست ها را فقط برای نقاط مهم بررسی کنید. البته برای نقاط ضعیف نیز باید با دقت بیشتری و محتاطانه معامله کرد.
- حجم معاملات بالا
- تایید شکست روند خط با بررسی چند کندل بعدی
استراتژی معاملاتی شکست خط روند ( ترید با شکست خط روند )
ترید با شکست خط روند به نوع شکست آن ، نوع بازار و نیز سایر تحلیل ها بستگی دارد. استراتژی معاملاتی شکست خط روند در واقع نوعی تحلیل تکنیکال بوده و هیچ قطعیتی در خصوص آن وجود ندارد. در ادامه استراتژی های مختلف برای انواع شکست های خط روند را بیان می کنیم.
خرید در شکست خط روند ثابت
زمانی که اندیکاتور خط روند را از پایین به بالا قطع کرده و با قدرت بالایی از ان عبور کند ، یعنی خط روند نقش خط مقاومت را دارد ، در این صورت مقاوومت شکسته شده و بعد از تایید به احتمال بالا روند سهم به صعودی بودن خود ادامه خواهد داد و می توان وارد معامله شده و خرید کرد.
ولی اگر نمودار قیمتی خط روند را از بالا به پایین قطع کند ، یعنی خط روند حمایتی قطع شود ، و شکست تایید شده و فیک نباشد ، در این صورت سهم حمایت خود را از دست داده و حد ضرر بسیاری از افراد فعال شده و سهم خود را فروخته و از معامله خارج می شوند.
ترید در شکست خط روند صعودی
در خط روند صعودی شکل زیر را در نظر بگیرید. زمانی که خط روند دینامیک و یا همان مورب را رسم کرده و قله ها را به هم وصل کنیم اگر نمودار خط روند مقامتی را به بالا قطع کند یعنی صعودی بیشتر و قوی تر در راه است. البته این مدل کمتر و به ندرت در یک سهم و بازار پیش می آید.
چگونه در بازار رنج (Range-Bound) ترید کنیم؟
اگر شما هم تریدر ارزهای دیجیتال هستید، حتماً با افتوخیز مداوم بازار آشنایی دارید. نمودار قیمت داراییها که شاخصه اصلی ارزیابی هر بازاری است، احتمال دارد در زمانهای مختلف و براساس رویدادهای گوناگون عکسالعملهای متفاوتی نشان دهد؛ اما بهطورکلی بازارهای مالی به دو دسته بازار دارای روند (رونددار) و بازار رنج (بدون روند) تقسیم میشوند. در بازارهای رونددار، قیمت گاهی رو به بالا و در مسیری صعودی حرکت میکند و گاهی تمایل دارد در مسیری نزولی به کفهای جدیدتری برسد. درمقابل، در بازار رنج (Range-Bound) یا بازار خنثی شاهد حرکت و نوسان در محدوده مشخص قیمتی هستیم.
همانطورکه در بازارهای رونددار صعودی و نزولی باید استراتژی مشخصی برای کسب سود پیش بگیریم، شناخت بازارهای رنج و تنظیم استراتژی کارآمد برای این وضعیت بازار نیز بهمنظور افزایش سوددهی پورتفو هر تریدری مسئلهای مهم محسوب میشود. در این مقاله، قصد داریم درباره چگونگی ترید در بازارهای رنج صحبت کنیم و با برخی از الگوهای مهم و پرتکرار این بازار آشنا شویم و به چند استراتژی ترید در این بازار و نقاط مطلوب ورودوخروج نیز اشاره کنیم.
ترید در بازار رنج چیست؟
ترید در بازار رنج (Range Trading) رویکردی معاملاتی است که در آن، معاملهگر نقاط اشباع فروش و اشباع خرید یا همان مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی میکند. تریدرهای بازار رنج در نواحی اشباع فروش یا همان مناطق حمایت خرید میکنند و در نواحی اشباع خرید یا زمانی که قیمت به محدوده مقاومت رسیده است، داراییشان را میفروشند.
ترید در بازار رنج معمولاً در هر بازه زمانی امکانپذیر است؛ اما بهترین و مؤثرترین حالت آن زمانی اتفاق میافتد که بازار جهت مشخصی نداشته باشد و روند بلندمدت آن تشخیصدادنی نباشد. هنگامی که بازار رونددار است، استفاده از استراتژی مخصوص ترید در بازار رنج اغلب نتیجهبخش نخواهد بود. این شرایط هنگامی بدتر میشود که معاملهگر دچار برداشت اشتباه از شرایط بازار شود و انتظار داشته باشد که قیمت در جهت خاصی حرکت کند.
انواع رنج
اگر قصد دارید به معاملهگری توانمند در بازار رنج تبدیل شوید، باید درباره انواع این بازار اطلاعات کافی داشته باشید. در این بخش، چهار نوع از الگوهای رایجی را بررسی میکنیم که در این بازار اتفاق میافتند.
رنج مستطیلیشکل (Rectangular Range)
در شرایط رنج مستطیلیشکل، با حرکات جانبی قیمت بین یک حمایت و مقاومت روبهرو هستیم. این وضعیت ممکن است در شرایط متفاوتی از بازار دیده شود؛ اما اغلب در بازارهای رنج دنبالدار یا کانالهای رنج بیشتر اتفاق میافتد. در نمودار زیر، مشاهده میکنید که حرکات قیمت چگونه بین خطوط مقاومت و حمایت در نوسان است و بازه مستطیلیشکل ایجاد میکند. در این شرایط، معاملهگر میتواند با استفاده از استراتژی مناسب، بهراحتی فرصتهای ورود به بازار را تشخیص دهد.
محدودهای از رنج مستطیلیشکل
هنگامی که رنج در بازهای مستطیلیشکل اتفاق میافتد، مناطق حمایت و مقاومت اغلب بهطور واضح دیده میشوند. همچنین در این نوع رنج، خطوط میانگین متحرک (MA) معمولاً صاف میشوند و نقاط کف و سقف قیمت نیز در یک نوار افقی شکل میگیرند؛ بنابراین، حتی بدون استفاده از اندیکاتور خاصی میتوان این نوع رنج را بهآسانی تشخیص داد.
- مزایا: بازارهای رنج مستطیلیشکل نشاندهنده دوره تثبیت قیمت هستند و درمقایسهبا سایر انواع رنج، اغلب در تایمفریمهای پایینتر اتفاق میافتند. بنابراین، این بازارها میتوانند فرصتهای مناسبی برای ورود سریع به بازار ایجاد کنند.
- معایب: اگر معاملهگر بازار را فقط در قالب این بازه نوسانی مستطیلی در نظر بگیرد و به الگوی بلندمدت که احتمالاً بر ادامه نوسانها تأثیرگذار است، توجهی نکند، ممکن است دچار اشتباه شود و درنهایت در معاملاتش ضرر کند.
رنج مورب (Diagonal Range)
رنج مورب یکی دیگر از الگوهای رایج در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال محسوب میشود و در میان بسیاری از معاملهگرها، بسیار محبوب است. در نمودار زیر، با رنج مورب نزولی روبهرو هستیم که در آن، ترندلاین بالا و ترندلاین پایین میتوانند به شناسایی بریک اوت (Break Out) احتمالی کمک کنند.
رنج مورب نزولی
در رنج مورب، قیمت در یک کانال روند شیبدار صعود یا نزول میکند. این کانال ممکن است بهشکل مستطیل پهنشونده و جمعشونده باشد.
- مزایا: در محدودههای رنج مورب، بریک اوت معمولاً در جهتی مخالف با حرکت روند اتفاق میافتد. دانستن این نکته به معاملهگران کمک میکند تا با پیشبینی محدوده بریک اوت از معامله خود سود کسب کنند.
- معایب: در اغلب موارد رنج مورب، بریک اوت نسبتاً سریع اتفاق میافتد؛ اما در شرایطی نیز بریک اوت پس از مدتزمان طولانیتری رخ میدهد. این مسئله ممکن است معاملهگرها را در پیشبینی زمان بریک اوت ناکام بگذارد.
رنج ادامهدهنده (Continuation Range)
رنج ادامهدهنده الگویی نموداری است که در روند صعودی یا نزولی بزرگتر و معمولاً بهمنظور اصلاح بازار نمایان میشود. الگوهای مثلث و کُنج و پرچم همگی میتوانند نشاندهنده این نوع رنج در روند صعودی یا نزولی غالب باشند. در نمودار زیر، شاهد الگویی مثلثی هستید که در روند بزرگتری از بازار تشکیل شده و محدودهای از تثبیت قیمت را در بازه رنج فشرده بهوجود آورده است.
رنج ادامهدهنده در روند نزولی غالب
در شرایط رنج ادامهدهنده، این مسئله که محدوده رنج را مبنای معاملات خود قرار میدهید یا برای ورود به معامله به انتظار بریک اوت قیمت مینشینید، به تایمفریمی بستگی دارد که در استراتژی معاملاتیتان نظر میگیرید. محدودههای رنج صعودی یا نزولی یا ادامهدهنده در هر بازه زمانی ممکن است شکل بگیرند.
- مزایا: رنج ادامهدهنده اغلب در میانه روندها یا الگوهای جاری بازار اتفاق میافتد و معمولاً به بریک اوتهای سریع ختم میشود. این مسئله میتواند به معاملهگرهایی کمک کند که قصد دارند در مدتی کوتاه موقعیت خود را باز و بهسرعت کسب سود کنند.
- معایب: ازآنجاکه الگوی رنج ادامهدهنده معمولاً در میانه سایر روندها اتفاق میافتد، معاملهگر ممکن است برای ارزیابی معاملات خود و محاسبه تمام متغیرهای موجود، با پیچیدگی زیادی روبهرو شود. این مسئله میتواند کار را برای معاملهگرهای تازهکار اندکی دشوار کند.
رنج بیقاعده یا نامنظم (Irregular Range)
بسیاری از محدودههای رنج حداقل در نگاه اول، لزوماً از الگوی واحد و مشخصی پیروی نمیکنند. گاهی بازار شاهد رنج بیقاعدهای است که در محدوده خط پیوت (Pivot) بههمراه سطوح حمایت و مقاومت در اطراف آن شکل میگیرد. در نمودار زیر، شاهد روندی مورب هستید که در محدوده بزرگتری از رنج مستطیلیشکل تشکیل شده و سطوح جدیدی از حمایت و مقاومت ایجاد کرده است.
بازهای از رنج بیقاعده
ممکن است در رنج بیقاعده تعیین محدودههای حمایت و مقاومت دشوار باشد؛ اما اگر تریدر بهجای تلاش برای یافتن سطوح حمایت و مقاومت سعی کند در محدودهای نزدیک به خط پیوت مرکزی معاملات خود را انجام دهد، میتواند به فرصتهای مناسبی دست پیدا کند.
- مزایا: محدوده رنج بیقاعده فرصتی عالی برای تریدرهایی است که میتوانند سطوح مقاومت این محدودهها را بهدرستی شناسایی کنند.
- معایب: پیچیدگیهای رنج بیقاعده باعث میشود معاملهگرها مجبور باشند از ابزارهای دیگر برای تحلیل بازار و شناسایی محدوده احتمالی بریک اوت استفاده کنند.
استراتژی ترید برای بازار رنج
بسیاری از معاملهگرها بهدنبال کسب سود از بازارهای رنج هستند. اگر شما نیز قصد دارید در این نوع بازار فعال باشید، علاوهبر شناخت انواع رنج، باید استراتژی کارآمدی برای ترید در این بازارها مدنظر قرار دهید. برای این منظور، درادامه به نکاتی اشاره میکنیم که میتوانند به شما در انتخاب بهترین استراتژی در بازار رنج کمک کنند.
شناسایی محدوده رنج
اولین قدم برای ورود به بازار رنج، شناسایی آن است. بازارهای رنج ممکن است پس از بازگشت قیمت از محدودهای حمایتی یا مقاومتی شکل بگیرند که در حالت ایدئال، پس از حداقل دو برخورد با حمایت یا مقاومت، محدوده رنج ایجاد میشود. توجه کنید که نقاط بالا و پایین قیمت (قلهها و درهها) ممکن است روی خط یکسان و مشابهی شکل نگیرند؛ اما حداقل باید نزدیک بههم باشند.
برخی از معاملهگرها پیش از اینکه دو سقف و دو کف قیمت ایجاد نشود، وارد بازار رنج نمیشوند؛ اما این مسئله ترجیح شخصی است. پس از ایجاد کفها و سقفهای قیمت بهگونهای که خطی مستقیم در نمودار بتواند آنها را بههم وصل کند، میتوانیم بگوییم بازار رنج شکل گرفته است.
مشخصکردن نقطه ورود
پس از شناسایی بازار رنج، نوبت به تعیین نقطه ورود میرسد. تریدرهای رنج اغلب در محدوده حمایت وارد بازار میشوند و در محدوده مقاومت دارایی خود را میفروشند. برای این منظور، برخی تریدرها از ابزارهای تحلیل تکنیکال مختلف مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور استوکاستیک برای تعیین محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میکنند. با استفاده از اندیکاتورهای مختلف، میتوانید بر شرایط بازار بهتر نظارت کنید و نقاط ورودوخروج از یک موقعیت را بهتر شناسایی کنید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک نکتهای مهم در بازارهای رنج است که پس از شناسایی محدوده رنج و تعیین نقطه ورود، نباید آن را فراموش کنید. ستون اصلی هر تلاش معاملاتی موفق در بازارهای مالی، مدیریت خطرهایی است که احتمال دارد ایجاد شود. این مسئله در بازارهای رنج اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا درصورت شکست سطح حمایت یا مقاومت، معاملهگر باید بتواند با کمترین ریسک از موقعیتی خارج شود که در بازار رنج اتخاذ کرده است.
تعیین حد ضرر (Stop Loss) میتواند بر کاهش ریسک بازار رنج مؤثر باشد. اگر قصد دارید دارایی خود را در محدوده مقاومت بفروشید، معمولاً توصیه میشود که حد ضرر را بیشتر از سقف پیشین قیمت تعیین کنید. عکس همین مسئله درباره خرید در محدوده حمایت صادق است.
فراموش نکنید که فقط درصورتی میتوانید بهترین نتیجه را از معاملات در بازار رنج بهدست آورید که ریسک را بهطور کارآمد مدیریت کنید. درمجموع، اگر مبانی و اصول بازار رنج را بشناسید و محدوده رنج و نقطه ورود و میزان ریسکپذیری معاملاتتان را بتوانید تحت کنترل بگیرید، میتوانید از معاملهگری در این بازار درآمد مناسبی کسب کنید.
استراتژی ترید در زمان بریک اوت
بریک اوت به افزایش چشمگیر دامنه نوسانها در ناحیه رنج گفته میشود؛ بهگونهای که نمودار قیمت شاهد سقفها یا کفهای جدیدی باشد. درادامه بریک اوت، معمولاً روندی جدید آغاز میشود. بریک اوتها اغلب زمانی ایجاد میشوند که بازارها برای مدت طولانی در دامنه نوسانی و رنج باقی ماندهاند. فقط اندکی تغییر در عرضه یا تقاضا میتواند حرکت عظیمی در قیمت ایجاد و معاملهگرها را ترغیب کند تا وارد بازار شوند. چنین وضعیتی تأثیر حرکت اولیه بازار را بیشتر میکند.
شاید بتوان گفت بهترین تعریف تکنیکال از معامله بریک اوت را جک شواگر (Jack Schwager) در جدیدترین نسخه از مجموعه کتابهایش با نام جادوگران ناشناخته بازار (Unknown Market Wizards) ارائه داده است. او میگوید:
بریک اوت حرکت قیمت بیشتر یا کمتر از محدوده رنج یا الگوی تثبیتی مانند الگوی مثلث و پرچم است. مفهوم بریک اوت امکان فراتررفتن قیمت از بازه رنج یا تثبیت است؛ بهطوریکه احتمال تغییر جهت روند در راستای آن وجود داشته باشد.
در نمودار زیر، یکی از الگوهای بسیار ساده و کلاسیک بریک اوت را مشاهده میکنید:
سادهترین نوع بریک اوت پس از بازه رنج
در این وضعیت، با داراییای سروکار دارید که سطوح حمایت و مقاومتش مشخص و برای مدتی در حال نوسان در محدوده رنج بوده است. توجه کنید که در قسمت راست تصویر و پیش از بریک اوت، قیمت دارایی مومنتوم درخورتوجهی پیدا کرده است و پس از پولبکی ضعیف، نمودار قیمت از سطح مقاومت در جهت مخالف عبور کرده است. شرایط هر بریک اوت متفاوت است. در تصویر بالا، ایدئالترین مثال از بریک اوت فقط برای نمایش طراحی شده است. درادامه، به تعدادی از عوامل مهمی اشاره میکنیم که هنگام معامله بریک اوت باید مدنظر قرار دهید.
سطوح حمایت و مقاومت مشخص
اگر مجبورید دنبال خطوط حمایت و مقاومت بگردید، بهتر است احتمال بدهید که اصلاً وجود ندارند.
سطوح حمایت و مقاومت موضوعات عجیب و متافیزیکی نیستند که وظیفه قطعی کاهش نوسان بازار را برعهده باشند. بهعبارتدیگر، این سطوح فقط براساس رفتار معاملهگرها شکل میگیرند.
معمولاً خریداران ترجیح میدهند در پایین محدوده رنج خرید کنند. برخی از سفارش خریداران نهایی میشود و برخی سفارشها نیز نهایی نمیشوند. گاهی اوقات که سفارش خریداران نهایی نمیشود، معاملهگرها با حرکتی تهاجمیتر در بالاتر از سطح حمایت خرید میکنند که این مسئله باعث افزایش مومنتوم میشود و سایر خریداران را به ورود به بازار تشویق میکند و درنتیجه قیمتها را افزایش میدهد. بههمیندلیل، اغلب سطوح حمایت و مقاومت واقعی برای هر فردی که به نمودار قیمت نگاه میکند، کاملاً واضح بهنظر میرسند.
پذیرش قیمت در سطوح کلیدی
در اکثر مواقع، درست نزدیک به سطح بریک اوت شاهد فشردگی دامنه رنج هستیم که پسازآن، نوسانها افزایش مییابند و از سطح بریک اوت عبور میکنند. برای ترید در سطح بریک اوت، باید بهدنبال شرایطی باشید که قیمت بهطور مداوم با سطح بریک اوت تماس داشته باشد، بدون اینکه پولبک خاصی را تجربه کند. در این شرایط، معاملهگرها ترجیح میدهند در انتهای محدوده رنج وارد بازار شوند و اغلب به سقوط قیمت بهسمت میانه یا پایین محدوده رنج مایل نیستند.
فشردگی دامنه رنج
شاید مهمترین نکته درباره بریک اوت فشردگی دامنه رنج پیش از ایجاد بریک اوت باشد که نشاندهنده خستهشدن بازار از نوسانها پیش از وقوع بریک اوت است. در این شرایط، احتمالاً فشردگی نوسانهای قیمت از حالت تعادل به حالت عدم تعادل را شاهد خواهید بود که باعث افزایش دامنه نوسانها و آشوب قیمت میشود. بهعبارتدیگر، فشردگی نوسانهای قیمت نشاندهنده نوعی توافق لحظهای بین معاملهگرهای بازار برای ایجاد بریک اوت است.
جمعبندی
در این مطلب، بازارهای رنج و انواع آن را توضیح دادیم و به برخی از نکاتی اشاره کردیم که بهتر است هنگام چینش استراتژی ترید در این بازارها در نظر بگیرید. بسیاری از تریدرها بهدنبال ترید در بازارهای رنج هستند؛ البته درباره این اشتیاق میتوانیم بگوییم برخلاف ظاهر امر، ترید در بازارهای رنج چندان راحت نیست.
طبق توضیحات و نکات ذکرشده در کتابهای تحلیل تکنیکال، معاملهگری در محدوده رنج ظاهراً آسان بهنظر میرسد. در این کتابها، گفته میشود که ابتدا باید بازار رنج را مشخص و سپس در ناحیه حمایت خرید کنید و پسازآن با کمک میانگین متحرک و شناسایی سطوح مقاومت، دارایی خود را بفروشید. بااینحال، اگر این کار را چند بار انجام داده باشید، میدانید که ترید در بازار رنج بهدلیل تصادفیبودن حرکات بازار تا چه حد پیچیده است.
با وجود تمام پیچیدگیهای این بازار، معاملهگرهای بسیاری هم میتوانند با استفاده درست از بازههای خستهکننده رنج درآمد سرشاری بهدست آورند. نکته اصلی درک پیچیدگیهای حرکات قیمت و پرایس اکشن (Price Action) و شناخت کامل از روانشناسی بازار است. آنچه هرگز نباید از یاد ببرید، دشواری معاملات در بازارهای رنج بهدلیل تصادفیبودن و پیشبینیپذیرنبودن بازار است. بااینحال، اگر با تحلیل درست از شرایط منتظر موقعیت مناسب برای ورود به بازار باشید، ترید در بازار رنج میتواند ارزش صبرکردن داشته باشد.
بریک اوت Break Out
یادگیری سیگنال تا چرخه های زمانی بازار با آموزش تحلیل تکنیکال
از جمله سیگنال هایی که در زمینه ی شکست سطوح حمایت یا مقاومت بسیار قابل اعتماد می باشد، سیگنال Break Out می باشد که در این مبحث از آموزش تحلیل تکنیکال آن را بررسی می کنیم. این الگوی سیگنالی زمانی تشکیل می شود که در روند صعودی (افزایشی) یا نزولی (کاهشی)، یکی از سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شوند. در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که معمولا دو نوع شکست بیرونی برای بازارهای صعودی و نزولی وجود دارند:
1) شکست در بازار خریداران یا Bullish Break Out
2) شکست در بازار فروشندگان یا Bearish Break Out
آموزش تحلیل تکنیکال ، نحوه ی عملکرد سیگنال Break Out در رابطه با سرمایه گذاری صنعت و معدن
نحوه ی عملکرد سیگنال Break Out بدین صورت است که، اگر سیگنال Bullish Break Out دریافت شود، به معنای شکسته شدن رو به بالای سطح مقاومت توسط خریداران می باشد. در این مواقع اگر بخواهیم هدف قیمت را تعیین کنیم باید فاصله ای که بین سطح حمایت قبلی با سطح مقاومت وجود دارد را اندازه گیری کنیم که دقیقا به همین میزان اندازه گیری شده، سطح مقاومت قیمت، رشد به سمت بالا خواهد داشت.
به عبارتی دیگر در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که هدف قیمت، به حداقل فاصله ای که بین نقطه ی شکست و خط مقاومت وجود دارد گفته می شود و هیچ فوریتینیز برای کمتر کردن روند آن در آینده وجود ندارد.
آموزش تحلیل تکنیکال ، تعیین هدف قیمت برای مس شهید باهنر
آموزش تحلیل تکنیکال در مورد تحلیل بالا به پایین در انتخاب سهام
در آموزش تحلیل تکنیکال عنوان می کنیم بسیاری از افرادی که تکنیکی محسوب می گردند، برای انجام تحلیل خود از دیدگاه کل به جزء یا به عبارتی بالا به پایین استفاده می کنند،در واقع در این نوع دیدگاه یک فرد تحلیل گر، با تحلیل در سطح کلان آغاز به کار کرده، بخش های کلی را از هم جدا و سپس مبنایی به منظور تقسیم بندی کوچک تر شکل می دهد. در آموزش تحلیل
تکنیکال سه قدمی که برای انجام چنین تحلیلی انجام می گیرد را ذکر می کنیم:
1- تحلیل بازار به صورت وسیع به کمک شاخص های اصلی آن که عبارتند از: شاخص کل بازار، شاخص بازار اول، شاخص بازار دوم، شاخص صنایع و غیره.
2- تشخیص گروه های قوی و ضعیف موجود در بازار به منظور تحلیل نمودن صنایع (صنعت برتر)
3- تشخیص سهام قوی و ضعیف موجود در گروه های منتخب به منظور تحلیل نمودن منفرد سهام (سهم برتر)
سرمایه گذار اگر مایل باشد تا موفق عمل کند، باید به معیارهای مشخصی دست پیدا کند که برای رسیدن به این هدف باید نمودارهای بلند مدت و کوتاه مدت را برای بازار، صنایع و سهام های منفرد تجزیه و تحلیل نماید. شیوه ی کاری که در آموزش تحلیل تکنیکال به آن اشاره می کنیم بدین صورت است که فرد تحلیل گر در ابتدای کار برای تحلیل بازار، شاخص کل بازار را در نظر می گیرد، اگر مشخص شود که بازار روندی مثبت دارد، فرد تحلیل گر شروع به بررسی نمودارهای صنایع خواهد نمود.
در این بخش صنایعی که پیام شرایط بهتر از خود نشان دهند، برای مرحله ی بعدی که تجزیه و تحلیل سهام های منفرد می باشد انتخاب می گردند. البته در صورتی وارد بخش انتخاب سهام های منفرد می شود که تعداد صنایع انتخاب شده به 3 تا 4 گروه برسد. در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال یادآور می شویم که برای محدود کردن 3 تا 4 سهام از هر صنعت (بهترین ها)، باید 10 تا 20 نمودار مورد بررسی قرار گیرند.
این موضوع که چه تعداد سهام و گروه صنعتی انتخاب خواهند شد به دقت و قوی بودن معیارهایی بستگی دارد که فرد تحلیل گر انتخاب کرده تا براساس آن، تصمیم گیری نهایی اتخاذ گردد. اگر به همین منوال به پیش برود، نهایتا به 9 تا 12 سهام خواهیم رسید. در این مرحله نیز تعداد سهام ها به 3 تا 4 عدد محدود خواهد شد. طبق مطالب آموزش تحلیل تکنیکال ،از اندیکاتور OVERLAY CHART زمانی استفاده می گردد که مایل باشیم تغییرات نمودارهای شاخص صنعت محصولات شیمیایی را با شاخص کل بازار سهم مقایسه نماییم.
شدت همگرائی وواگرائی روندها به وسیله ی مقایسه نمودن تغییرات عمومی که در روند عمومی بازار، صنایع و سهام های منفرد رخ می دهد به دست آمده و در نتیجه،سیکل حرکتی یک سهم منفرد، در قیاس با صنعت مرتبط و کل بازار مشخص می شود.
آموزش تحلیل تکنیکال ، شدت همگرائی و واگرائی نمودارها
آموزش تحلیل تکنیکال ، نمونه ای دیگر از شدت واگرائی و همگرائی نمودارها
در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که موقعی یک سرمایه گذار به صورت پله ای، اقدام به ورود و خروج می نماید که به نظر او، شواهد مبنی بر رشد یا افت یک سهم کنده شده باشند. به عنوان مثال اگر سهام شرکتی را حداکثر 4100 ریال برآورد سازد و 6000 سهم از آن را در اختیار داشته باشد، برای کم کردن خطر ناشی از کاهش ناگهانی قیمت، می تواند 2000 سهم را در 4000 ریال، 2000 سهم دیگر را در 4050 ریال و 2000 سهم باقی مانده را نیز در 4075 ریال به فروش برساند. در این شرایط میانگین قیمتی که برای فروش او تمام می شود معادل 4041 ریال می باشد.
بریک اوت (Breakout) چیست؟
بریک اوت
شکست (Breakout) به زمانی گفته می شود که قیمت یک دارایی بالاتر از یک منطقه مقاومت یا در زیر منطقه حمایت حرکت می کند. بریک آوت نشان دهنده پتانسیل قیمت برای شروع روند در جهت شکست است. به عنوان مثال ، شکست از روند صعودی از یک الگوی نمودار می تواند نشان دهد که قیمت روند صعودی بیشتری را شروع می کند. شکستگی هایی که در حجم زیاد رخ می دهد (نسبت به حجم عادی) تاکید بیشتری را نشان می دهد و این بدان معنی است که احتمالاً قیمت در این جهت روند بیشتری دارد.
پیشگویی های کلیدی
- بریک اوت (شکست) زمانی است که قیمت از یک سطح مقاومت بالاتر می رود یا پایین تر از سطح پشتیبانی حرکت می کند.
- بریک آوت ها می توانند ذهنی باشند زیرا همه معامله گران سطح حمایت و مقاومت یکسان را نمی شناسند یا از آنها استفاده نمی کنند.
- بریک اوت فرصت های تجاری احتمالی را فراهم می کند. رسیدن به فرصت معاملاتی در صرافی های صعودی برای صعود از موقعیت های کوتاه یا طولانی ممکن است.
- برک آوت استراتژی بریک اوت چیست؟ با حجم نسبتاً بالایی تاکید و علاقه را نشان می دهد و بنابراین احتمالاً قیمت همچنان در جهت برک آوت ادامه خواهد یافت.
- برک آوت در حجم نسبی کم بیشتر در معرض اشتباه است ، بنابراین احتمالاً قیمت در جهت برک کمتر حرکت می کند.
بریک اوت Breakout به شما چه می گوید؟
بریک اوت (شکست) احتمالاً به این دلیل اتفاق می افتد که قیمت در زیر سطح مقاومت یا به طور بالقوه برای مدتی بالاتر از سطح حمایت قرار گرفته است. مقاومت و یا سطح حمایت به خطی تبدیل می شود که بسیاری از معامله گران از آنها برای تنظیم نقاط ورودی یا متوقف کردن سطح ضرر استفاده می کنند. هنگامی که قیمت از طریق سطح حمایت یا مقاومت معامله می شود اکثرا منتظر شکست هستند ، و کسانی از مواضع خود خارج می شوند تا از ضررهای بزرگتر جلوگیری کنند.
این شلوغی فعالیت، اغلب باعث بالا رفتن حجم می شود و این نشان می دهد بسیاری از معامله گران به سطح شکستگی علاقه داشتند. بالاتر از حجم متوسط بودن به تأیید برک آوت کمک می کند. در صورت وجود حجم کمی در شکست ، ممکن است این سطح برای بسیاری از معامله گران قابل توجه نباشد ، یا توسط معامله گران بصورت کافی احساس نشود .این شکستهای با حجم کم به احتمال زیاد خراب می شوند. در صورت شکست صعودی ، اگر قیمت آن شکست بخورد ، در زیر مقاومت پایین می رود. در مورد شکست نزولی ، که اغلب به آن خرابی گفته می شود ، در صورت عدم موفقیت قیمت ، بالاتر از سطح پشتیبانی در زیر شکسته خواهد شد.
بریک ها معمولاً با محدوده ها یا الگوهای نمودار دیگر ، از جمله مثلث ، پرچم ، گوه و سر و شانه همراه هستند. این الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت به روشی خاص حرکت می کند که منجر به سطح حمایت و / یا مقاومت به خوبی تعریف شده می شود. معامله گران سپس این سطح را برای استراحت تماشا می کنند. اگر قیمت بالاتر از مقاومت باشد ، ممکن است موقعیت های طولانی را آغاز کرده و یا از موقعیت های کوتاه خارج شوند ، یا در صورت شکسته شدن قیمت از زیر حمایت ، ممکن است موقعیت های کوتاه را آغاز کرده و از موقعیت طولانی خارج شوند.
حتی بعد از شکست زیاد حجم ، قیمت اغلب (اما نه همیشه) قبل از حرکت دوباره در مسیر بریک آوت به نقطه شکست می رود. دلیل این امر آن است که معامله گران کوتاه مدت اغلب شکست اولیه را خریداری می کنند ، اما پس از آن تلاش می کنند تا به سرعت سود خود را بفروشند. این فروش به طور موقت قیمت را به نقطه برک آوت بازمیگرداند. اگر شکستن مشروعیت داشته باشد ، باید قیمت در جهت شکست حرکت کند.
معامله گرانی که برای شروع معاملات از breakout استفاده می کنند ، معمولاً در صورت عدم موفقیت Breakout از سفارشات توقف ضرر استفاده می کنند. در استراتژی بریک اوت چیست؟ صورت طولانی رفتن به موفقیت صعودی ، یک افت ضرر معمولاً درست زیر سطح مقاومت قرار می گیرد. در صورت انجام معامله کوتاه مدت و رفتن بر روی یک شکست نزولی ، معمولاً یک توقف ضرر دقیقاً بالاتر از سطح حمایت باید قرار گرفته باشد.
نمونه ای از یک بریک اوت Breakout
نمودار با افزایش قیمت در محدوده مقاومت یک الگوی نمودار مثلث ، افزایش زیادی در حجم را نشان می دهد. این شکست به قدری قوی بود که باعث شکاف قیمت شد. قیمت همچنان به بالاتر حرکت می کند و به نقطه اصلی شکست اصلی بازنگردید. این نشانه یک شکست بزرگ است.
معامله گران می توانند از این برک آوت استفاده کنند تا به طور بالقوه وارد موقعیت های طولانی شوند و یا از موقعیت های کوتاه خارج شوند. در صورت ورود طولانی ، یک حد ضرر درست در زیر سطح مقاومت مثلث (یا حتی زیر حمایت مثلث) قرار می گیرد. از آنجا که قیمت شکاف زیادی دارد ، ممکن است این مکان برای نداشتن حد ضرر ایده آل نباشد. پس از ادامه حرکت پس از بریک اوت ، حرکت ضرر متوقف می شود تا امکان خطر یا قفل سود را کاهش دهد.
تفاوت بین یک برک آوت و بالا / پایین ۵۲ هفته ای
اگر یک بریک اوت در نزدیکی بالا / پایین قبلی اتفاق بیفتد ، ممکن است منجر به افزایش قیمت در تایم فریم بالا یعنی ۵۲ هفته جدید شود. اما همه اوج / پایین ترین سطح ۵۲ هفته نتیجه یک شکست اخیر نیست. قیمت بالا یا پایین ۵۲ هفته ای است که به سادگی بالاترین یا پایین ترین قیمت در طی سال گذشته است. بریک اوت حرکتی بالاتر یا پایین تر از مقاومت است.
محدودیت های استفاده از بریک اوت
دو مشکل اصلی در استفاده از بریک آوت وجود دارد. مشکل اصلی بریک اوت های شکست خورده است. این قیمت اغلب فراتر از مقاومت و حمایت خواهد بود ، و این استراتژی در بین معامله گران شکست می خورد. سپس قیمت معکوس می شود و حرکت در جهت شکست را ادامه نمی دهد. این می تواند چندین بار قبل از وقوع یک برک آوت واقعی اتفاق بیفتد.
سطح حمایت و مقاومت نیز ذهنی است. همه به یک سطح حمایت و مقاومت توجه نمی کنند. به همین دلیل تماشای حجم کمک می کند. افزایش حجم در بریک آوت نشان می دهد که سطح اهمیت دارد. کمبود حجم نشان می دهد سطح مهم نیست یا معامله گران بزرگی (که حجم زیادی را ایجاد می کنند) هنوز حاضر به شرکت نیستند.
فالس بریک اوت (بریک اوت کاذب) چیست؟ + استراتژی معامله بر اساس آن
احتمالا بریک اوت های کاذب یا فالس بریک اوت ها (False Breakout) را میشناسید و حتما از زبان معاملهگران تکنیکالیست، این واژه را بارها شنیدهاید. در زمانی که قیمتها در نمودار، به سطوح حمایتی یا مقاومتی بسیار مهمی میرسند، یک جنگ تمام عیار بین خریدران و فروشندگان رخ میدهد. نتیجه این جنگ، برای معاملهگران بازار و دیگر سرمایهگذاران، بسیار مهم استراتژی بریک اوت چیست؟ خواهد بود. این سوال مطرح است که آیا این سطح قیمتی که اکنون در آن حضور داریم، حفظ خواهدشد و روند قیمت از همینجا باز میگردد و یا اینکه باید این محدوده را شکسته شده بدانیم؟ (بریک اوت کاذب = شکست کاذب = فالس بریک اوت = False breakout)
همواره جواب این مسئله به سادگی پاسخ داده نخواهدشد. نمودار قیمت گاهی آنقدر در این محدوده نوسان میکند و بالا استراتژی بریک اوت چیست؟ و پایین میپرد که معاملهگر را دچار اشتباه میکند و زمانی هم که معاملهگر، تصمیم به ورود به معامله در جهت روند تشکیل شده میگیرد، قیمت از آن محدوده دور شده است و عملا ریسک به ریوارد خوبی به شما نمیدهد. گاهی مسئله به همین سادگی ختم نمیشود و بریک اوتها یا شکستهایی اتفاق میافتد که توانستهاند یک مقاومت یا حمایت مهم را بشکنند، اما در ادامه نتوانستند بالا یا پایین آن تثبیت شوند و به محدوده قبلی بازگشتهاند. الگوهای فالس بریک اوت از مهمترین الگوهایی است که معاملهگران پرایس اکشن باید آن را بدانند، زیرا یک بریک اوت کاذب غالبا سرنخی بسیار قوی برای تغییر جهت بازار یا حتی شروع یک روند جدید است. بریک اوتهای کاذب را شاید بتوان یک حقه از جانب بازار دانست. زیرا در زمانی که به نظر میرسد قیمت بریک اوت داشته است و سطح بحرانی را شکسته است، جهت قیمت به سرعت عوض شده و تمام کسانی را که به هوای یک بریک اوت وارد معامله شدهاند را فریب میدهد و موجب زیان آنها میشود. اغلب اوقات معاملهگران تازهکار پس از دیدن بریک اوت (شکست سطح)، وارد معامله میشوند و سپس حرفهایهای بازار، قیمت را در جهت مخالف باز میگردانند.
شما به عنوان یک معاملهگر پرایس اکشن باید یاد بگیرید که چگونه از فالس بریک اوتها به نفع خود استفاده کنید، نه اینکه قربانی آنها شوید.
در اینجا دو مثال واضح از فالس بریک اوت در سطوح کلیدی بالا و پایین نمودار را داریم. توجه داشته باشید که بریک اوتهای کاذب میتوانند اشکال متفاوتی داشته باشند. گاهی اوقات با الگوی پین بار (pin bar) یا الگوی فیکی پترن (fakey pattern) مشاهده میشوند:
بریک اوتهای کاذب (False Breakout)
بریک اوتهای کاذب اساسا یک حرکت متضاد در بازار هستند، این موقعیتها باعث میشوند، معاملهگرانی که با احساسات خود وارد بازار شدهاند و نه با منطق را از بین ببرند.
به طور کلی، یک بریک اوت کاذب، به این دلیل اتفاق میافتد که معاملهگران آماتور یا ضعیف در بازار، تمایل دارند که تنها زمانی وارد بازار شوند که «احساس امنیت» میکنند. این بدان معنا است که این افراد تنها زمانی وارد بازار میشوند که بازار در یک جهت مشخص، در حال پیشرفت باشد. آنها سعی میکنند بریک اوت از سطوح حمایتی یا مقاومتی را زودتر از دیگران پیشبینی کنند. معاملهگران حرفهای مراقب این رفتار اشتباه از جانب آماتورها هستند. در نتیجه فرصت معاملاتی مناسبتری برایشان ایجاد میشود که با حد ضرر بسیار کوچک و ریوارد بسیار بزرگتری نسبت به قبل، از آن استفاده کنند.
برای اینکه بدانید چه زمانی احتمال وقوع یک بریک اوت کاذب وجود دارد، باید نظم و کمی جرات داشته باشید و تا زمانی که این الگوها شکل نگرفته باشند، نمیتوانید از وجود آن «مطمئن» باشید. نکته مهم این است که بدانیم یک بریک اوت کاذب چه زمان رخ میدهد و چگونه میتوان بر اساس آن معامله کرد. که در ادامه به آن میپردازیم.
چگونه بر مبنای بریک اوت کاذب معامله کنیم
بریک اوتهای کاذب، در همه شرایط بازار رخ میدهند. بازارهای روندی (دارای روند)، ضد روند، نوسانی و… اما شاید بهترین راه برای معامله بر اساس بریک اوت کاذب، استفاده از فالس بریک اوتهایی که در روندهای روزانه قابل مشاهده هستند است. در نمودار زیر، این بریک اوتهای کاذب قابل مشاهده است.
توجه داشته باشید که در نمودار بالا، ما روند نزولی آشکاری را مشاهده میکنیم که چندین بریک اوت کاذب در آن رخدادهاست. وقتی یک بریک اوت کاذب را مشاهده میکنید که مخالف روند غالب است، معمولا در حال مشاهده یک سیگنال بسیار خوب، برای از سرگیری دوباره همان روند قبلی هستید. معاملهگران آماتور همواره دوست دارند که خلاف روند اصلی معامله کنند، البته نه به صورت عمدی، بلکه فکر میکنند، نقطهی ورود آنها به معامله، همان نقطه چرخش بازار میباشد. این موضوع میتواند، منجر به شکلگیری بریک اوتهای کاذب در روندهای اصلی بازار باشد. همانطور که در نمودار بالا میبینید، هر یک از بریک اوتهای کاذب، احتمالا جایی بودهاست که، تحلیل یک معاملهگر آماتور، آلارم تغییر روند را از نزولی به صعودی دادهاست. بنابراین شروع به خرید کردهاست. بعد از شروع معاملات خرید، حرفهایهای بازار بازگشتهاند و از قدرت روند نزولی و دلایل به وجود آمدن این روند، استفاده کردهاند. آنها وارد بازار شده و قیمت را به داخل روند قبلی خود، بازگرداندهاند. در اینجا است که تمام معاملهگران آماتور، که سعی داشتند از یک بریک اوت سود مناسبی را کسب کنند، به ضرر قابل توجهی دچار میشوند.
در نمودار زیر، نمونههایی از فالس بریک اوت را، در یک بازار نزولی مشاهده میکنید. توجه داشته باشید که در هرکدام دوباره به روند بازگشتهایم.
بریک اوت های کاذب در زمانی که قیمت، داخل یک محدوده مشخص، در حال نوسان است، بسیار رایجتر میباشد، زیرا اغلب معاملهگران سعی میکنند از بریک اوت های احتمالی کسب سود کنند. اما معمولا قیمت برای مدت طولانیتری داخل محدوده نوسانی باقی میماند. اینکه یک معالهگر متوجه شود که چه زمانی قیمت داخل یک محدوده نوسانی گیرکردهاست، یک بخش ارزشمند از معامله بر اساس پرایس اکشن است.
معامله در محدودههای نوسانی، همانطور که میتواند بسیار اذیتکننده و سخت باشد، میتواند بسیار پرسود نیز باشد. زیرا معاملهگر تنها کافی است که در مرزهای حمایتی و مقاومتی، منتظر بازگشت قیمت در جهت مخالف باشد.
بهترین راه برای اطمینان از اینکه در معامله کردن در محدودههای نوسانی، دچار یک فالس بریک اوت نمیشوید، این است که منتظر بمانید تا قیمت در خارج از محدوده نوسانی به اندازه دو کندل (در نمودار روزانه دو روز) یا بیشتر حرکت کند و یا منتظر بمانید تا قیمت در خارج از محدوده به صورت کامل بسته شود. اگر این اتفاق رخ بدهد، به احتمال زیاد نوسان در آن محدوده به پایان رسیده و قیمت، دوباره شروع به حرکت میکند.
در نمودار زیر میبینیم که چگونه یک معاملهگر پرایس اکشن میتواند از یک سیگنال بریک اوت کاذب پین بار، برای معامله خود استفاده کند. به پین باری که در سطح مقاومت کلیدی قیمت رخ داده است، توجه کنید. در پایین نمودار، دو بریک اوت کاذب در ناحیه حمایتی مشاهده میکنید. معاملهگران با تجربه میتوانند بریک اوتهای کاذبی را که محرک قیمت نیستند (مانند الگوی پین بار) مشاهده و بر اساس آن معامله کنند. دو بریک اوت کاذب در نواحی حمایتی نیز فرصتهای خوبی برای خرید بودند.
الگوهای بریک اوت کاذب گاهی اوقات میتوانند نشانه آغاز یک روند جدید یا پایان روند فعلی باشند.
در نمودار زیر، ما میتوانیم یک سطح مقاومت کلیدی را مشاهده کنیم که دوبار توسط قیمت امتحان شدهاست. سپس در نمودار قیمت، یک الگوی بزرگ پین بار پدیدار شده و نشان میدهد این یک بریک اوت کاذب است و یک حرکت نزولی احتمالی در راه است.
همانطور که در نمودار زیر میبینیم نه تنها بریک اوت کاذب نشانه حرکت نزولی بود، بلکه روند کلی را نیز به نزولی تغییرداد.
نکات مهم در معامله بر اساس استراتژی بریک اوت چیست؟ بریک اوت کاذب
در همه شرایط بازار باید مراقب این بریک اوت ها بود، زیرا این الگوها غالبا سرنخهای قدرتمندی برای تغییر جهت حرکت احتمالی بازار را ارائه میکنند.
در بازارهای مالی، معامله کردن بر خلاف روند، کار بسیار سختی است. اما یکی از بهترین راهها برای معامله بر خلاف روند اصلی، این است که منتظر یک بریک اوت کاذب در یک سطح مقاومت یا حمایت کلیدی باشیم که این اتفاق، سیگنالی بر علیه روند فعلی، ارائه میدهد. درست مانند آنچه که در نمودارهای بالا مشاهده کردیم. اما در هر صورت، بریک اوت های کاذبی که در جهت حرکت روند اصلی شکل میگیرند، معاملهپذیرتر میباشند.
فالس بریک اوتها محل نبرد بین معاملهگران آماتور و حرفهای است، بنابراین اگر میخواهید که طعمه نباشید، بهتر است بیاموزید که چگونه میتوان، بریک اوتهای کاذب را شناسایی و بر اساس آنها معامله کرد.
دیدگاه شما